فرهنگ، نیازمند مجموعهی بزرگی از کارهای کوچک
روزنامهی جوان در شمارهی 6959، به تاریخ نهم بهمن 1402 گفتوگوی مفصلی با دکتر حسن بنیانیان، مسئول سابق حوزهی هنری سازمان تبلیغات انجام داده که سخت خواندنی است. عمیقاً معتقدم امثال بنده باید پیش ایشان زانو بزنیم و یاد بگیریم. این مصاحبه یک کلاس درس مدیریت فرهنگی است. درسهایی که حاصل سالها طی طریق و مطالعه، همراه با تجربههای متوالی است. همان تجربههایی که مدیران امروزی فرهنگ - بیاعتنا به راه طی شدهی اسلاف خود - دارند از نو طی میکنند.
از دوستان دعوت میکنم این مصاحبهی پرنکته را در این لینک بخوانند:
B2n.ir/h87121
#فرهنگ
#کار_فرهنگی
#فهم_فرهنگی
https://eitaa.com/hamim1377
از گفت و گوی بالا👆👆
این عیب است که وقتی سراغ دین میرویم، دست به گزینش بزنیم؛ بخشهایی که به مذاق ما خوش میآید از دین برجسته و دین خدا را از زیبایی خارج کنیم. بخشی از دین، اخلاقیات است و بخش دیگر، احکام الهی و این دو در کنار هم اسلام را معرفی میکند. حال ما چقدر آدم مذهبی داریم که محاسن گذاشته و انگشتر عقیق دارند، اما وقتی با آنها حرف میزنید، جنس حرفزدن و عصبیتی که در حرف زدنشان موج میزند، شما را دلخور میکند. آنها توجه ندارند ادب، لبخند و تمیزیشان چقدر مهم است. پیغمبر (ص) برای چه بخش قابل توجهی از درآمدش را صرف خرید عطر میکردند؟ برای اینکه نماد تبلیغ دین بود
ما و این قرن وحشی!
مسألهى تربيت وسازندگى بزرگترين مسئوليت ما در اين قرن وحشى است. اين اولين مسأله است، زيرا هر بقالى، بنايى، نجارى، طبيبى و مهندسى بايد قبلا تربيت شود و نه تنها تربيت كه مربى ديگران هم باشد.
اين سازندگى اولين و بزرگترين وظيفه است و با ساير مشاغل و برنامهها منافات ندارد.
عطار هنگامى كه دارد چاى را در پاكت مىريزد مىتواند شناختى در مغز و عشقى در دل و وسعتى در روح طرف بگذارد و چاى كشيدنش به او درسهايى بدهد.
بناء هنگامى كه دارد آجرها را به هم پيوند مىزند و بر روى هم مىگذارد، مىتواند از پيوندها و وحدتها و همدستىها و فداكارىهاى خود نمونههايى در دسترس بگذارد و سازندگىهايى داشته باشد.
هر كس در هر كجا مىتواند مربى و سازنده باشد. چراغ روشن در هر كجا كه هست مىتواند نور بپاشد و راهها را روشن كند.
✍🏻 استاد علی صفایی حائری
کتاب #مسئولیت_سازندگی| ص ۴۴
#تربيت
#سازندگی
https://eitaa.com/hamim1377
فردا ۱۲ بهمن روز ورود امام به میهن. این متن را درباره ی آن بزرگمرد از زبان محمود گلابدره ای بخوانید.
زیباست...👇👇👇
«حالا توی کوچه بودیم و همه سیراب و شکفته و لبخند به لب، راضی و خوشنود و سرحال، سرهامان را بالا گرفته بودیم و هی به چپ و راست نگاه میکردیم و بیمقدمه به هم لبخند میزدیم و با ولع، از توی سینی نشسته روی دستهای پرگذشت و بخشنده زنها و مردهای سرکوچه، لیوان شربت را از دست زن چادربهسرکشیده و رویکیپگرفته میگرفتیم و میخوردیم و میرفتیم. پیمان بپربپر میکرد و میخندید.
توی کوچههای تنگ قدیمی کاهگلی پیچدرپیچ که میرفتم، با خودم میگفتم: «آنهایی که این مرد را ندیدهاند، تصورش را هم نمیتوانند بکنند که این مرد چه چهرهای دارد. اگر هزاران پروژکتور نور بپاشد و دهها دوربین مسلح به سلاح آخرین لنزهای حاصل تکنولوژی قرن بیستم هم از دهها زاویه با ضابطههای مشخص مردان صاحبسبک، نشسته و ایستاده و خوابیده و خمیده، فیلم بگیرند، غیرممکن است بتوانند آن جذبه و هیبت و صلابت و ابهتش را ضبط کنند.»
حالا باور کرده بودم که قصهها و حکایتها و گفتهها و خوابوخیالهای پیچیده در واژههای مادر و مادربزرگم، چه قدرتی را در خود حفظ کرده بودند و چه تصویرهایی را نسل به نسل زنده نگه داشته بودند و تحویل من داده بودند؟ حالا به اهمیت و قدرت و برد و بار فرهنگی واژهها پی برده بودم. به وضوح میدیدم و صدای عطار را میشنیدم که وقتی چشمش به چهره بچهگانه مولوی خورد چه گفت و چرا گفت و از کجا گفت و چطور شد که چنان گفت. چهره مولوی و حافظ و خیام و زرتشت و فردوسی و ابوعلیسینا و حلاج و شمس تبریزی و دیگران را حالا میتوانستم ببینم. حتم داشتم آنها چنین چهرهای داشتهاند. چه لذتی دارد رهبر تو، همه چیزش و حتی چهرهاش و لباسش و حرف زدنش و رفتار و کردار و حتی حرکت دستهایش، ریشه در فرهنگ تو داشته باشد. دلم میخواست مولویوار، عاشق این شمس حی و حاضر بشوم. ولی افسوس که نه شور و شعور و شناخت و شیفتگی مولوی در من بود و نه سواد و دانش و معرفتش که آتش شک در خرمن خواب و خیالهایم بیفتد و همه هستیام را بسوزاند و نه دید و دیوانگی و دل مولوی در من بود که دیوانهوار، دل به دریا بزنم و دست از همه چیز بکشم و راه بیفتم.»
«لحظههای انقلاب» نوشته «محمود گلابدرهیی»، صفحه 370
#امام_خمینی
#دهه_فجر
https://eitaa.com/hamim1377
دیشب که حرف از حمله آمریکا بود، مردم ایران نه تنها نگرانی نداشتند، بلکه با خیال راحت خوابیده بودند آنهایی هم که بیدار بودند، داشتند جک میساختند و میخندیدند. مدیونتیم آقای حاج قاسم
#حاج_قاسم_سلیمانی
https://eitaa.com/hamim1377
📗شهرزاد، دختر شرقی
↙️اگر دختر کودک یا نوجوانی در نزدیکی شما زندگی می کند و نگران خوراک فکری او هستید یا به دنبال یک هدیه فرهنگی مناسب، این مجموعه کتاب تازه منتشرشده، گزینه ای ایده آل است.
👌🏻فرآیند نگارش این مجموعه داستانی، احتمالا در کشور بی نظیر است:
نگارش این مجموعه،
در مدت بیش از دو سال،
توسط جمعی بیست نفره،
از نویسندگان خوش ذوق و دانا و مومن،
ذیل هدایت و راهبری استاد مسلم ادبیات داستانی کشور، آقای محمد رضا سرشار،
پس از بارها و بارها نقد و اصلاح و تکمیل دقیق و متعهدانه، به سرانجام رسید.
💡مجموعه داستانهای «شهرزاد، دختر شرقی» داستانهای ویژه نوجوان در ۱۵ جلد برای گروه سنی ب و ج (کلاس اول تا ششم) است که به تازگی سه جلد از این مجموعه با عنوان «جزیره ماهی»، «شبح ترسناک» و «شهربازی شگفتانگیز» منتشر شده است. در هر جلد از این کتاب در سه داستان جداگانه، سلسله ماجراهای شگفتانگیز و پرهیجان از سفر دریایی ناخدا شایان به همراه خانوادهاش در راه رسیدن به جزیره نگین را بیان میکند.
📗هر یک از این آثار ۸۰ صفحه منتشر شده و به بهای ۵۲ هزار تومان در بازار کتاب کشور عرضه شده است که اگر قیمت دستتان باشد، میدانید که تقریبا نصف قیمت کتابهای مشابه است.
✍🏻فکروذکر
https://eitaa.com/hamim1377
هدایت شده از حا.میم || حسن مجیدیان
یادآوری قرائت سوره واقعه
و زیارت آقا اباعبدالله علیه السلام در شب جمعه...
#سوره_واقعه
#زیارت_آقا_اباعبدالله
https://eitaa.com/hamim1377