eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
* 💞﷽💞 ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #۱۱۸ زندگی کتایون با ما جمعمون رو گرمتر و سرگرمیهامون رو بیشتر کرده بود اگرچه خیلی هم رو نمی‌دیدیم! طبق قراری که تعیین کرده بودیم چهار قرار بعدی شنبه 20 آپریل، شنبه 18 می، شنبه ‌15 ژوئن و شنبه 20 ژولای بود که خیلی زود اولینش رسید اونهم درحالی که با شروع امتحاناتم سه روز فاصله داشتم! تصمیم گرفتم هرچه سریعتر قرار رو برگزار کنیم و بعد تمرکزم رو بگذارم روی درس و این چند هفته مداوم مطالعه کنم به همین مناسبت صبح روز تعطیل نسبتا زود بیدار شدم و صبحانه ای که خیلی وقت بود هوس کرده بودم درست کردم داشتم یه همی به حریره ای که درست کرده بودم می زدم که ژانت بالاخره از اتاقش بیرون اومد قبل از اینکه وارد آشپزخونه بشه بلند گفتم سلام وارد شد و با لبخند گفت: سلام چرا هیچ وقت نمیذاری من سلام کنم اول! _ توی دین اسلام سلام کردن هم ثواب داره با چشم هایی که هنوز اثر خواب توش دیده میشد و گرد هم شده بود گفت: _ واقعاً؟ _ آره مخصوصاً اونی که اول سلام کنه _ خب چرا؟ _ چون باعث بهبود و تحکیم روابط اجتماعی و جاری شدن محبت بین آدم ها میشه فضای زندگی در جامعه اسلامی باید بر پایه محبت باشه این خیلی مهمه یکی از ویژگی‌های پیغمبر ما اینه که کسی نتونست هیچ وقت اول بهش سلام کنه حتی به بچه ها اول خودش سلام می کرد _ چه جالب! بالای سر قابلمه ایستاد و بو کشید: این چیه جدیده؟ _ این حریره بادام مقوی و خوشمزه البته در اصل غذای بچه هاست ولی من هوس کرده بودم امروز خندید_ پس باید غذای بچه ها رو بخوریم امروز _حالا بخور اگه بد بود بعد مسخره کن! چای رو که حالا دم کشیده بود توی فنجون ها ریختم و صدام رو بلند کردم: پاشو دیگه شاهزاده لنگ ظهره یا نه میخواید صبحونتونو بیارم تو تختتون؟ ژانت پرسید: راستی امتحان اولت چه روزیه؟ داشتم جوابش رو میدادم که در اتاق باز شد: سخنرانی نکن موفق شدی بیدارم کنی وارد سرویس شد و منم جوابم رو کامل کردم ... بعد از صبحانه به ملاحظه امتحان من خیلی زود شروع کردیم اول هم من؛ _بسم الله الرحمن الرحیم جزء یازدهم سوره توبه آیه ۱۲۸ وصف پیامبره خیلی زیباست به حدی که واقعا آدم رو به هیجان میاره من اولین باری که این آیات رو خوندم با اینکه اصلا توی این فضاها نبودم بی اختیار کلی گریه کردم که واقعاً ممکنه من یه همچین کسی رو داشته باشم توی زندگیم که با سختی من سختی بکشه تمام تلاشش رو بکنه که من رو هدایت کنه نسبت به من مهربان و رئوف باشه برای من دل بسوزونه؟ خب من چرا قبول نکنم چرا باید این محبت رو پس بزنم منم که همیشه دنبال همین میگشتم! کتایون_ متوجه منظورت نمیشم مگه تو یه خانواده مذهبی نداری مگه از اول مسلمون نبودی؟ لبم رو به دندون گرفتم و ریز خندیدم چه اشتباه فاحشی! ناچار توضیح دادم: _ چرا هم خانواده مذهبی دارم هم از اول توی شناسنامه مسلمان بودم اما تا چند سال پیش در نگاه به اسلام مثل شما بودم یا حتی تند تر از شما تعجب دوید توی صورتش: _ چطور؟ _خب... از وقتی که خودم رو شناختم همیشه پر از سوال بودم اما به خاطر اینکه پدر و مادرم ناراحت نشن هیچ وقت سوال هام رو نپرسیدم و این شکاف هی عمیق تر و عمیق تر شد تا این که وارد دانشگاه شدم فضای جدید دوست های جدید؛ کم کم تغییر کردم اول ذهنی و درونی و بعد بیرونی نمی‌خواستم بیشتر از این توضیح بدم برای همین پل زدم: _ اما یک اتفاق باعث شد یکم بیشتر دقیق بشم و فکر کنم و تحقیق کنم و بعد کم کم همه چیز رو درک کردم و کنار هم گذاشتم و به یک منطق منظم و کامل رسیدم و قبولش کردم همین... _ چه اتفاقی؟ _ فعلا برگردیم به بحث حالا شاید یه روزی حوصله داشتم براتون تعریف کردم داره دیرم میشه! سوره یونس آیه ۹۲ یه چیزی بگم دربارش یه محقق فرانسوی که روی بدن مومیایی یکی از فراعنه کار می‌کرده متوجه وجود املاح نمک درون بدنش میشه که موید غرق شدگیه قاعدتاً کسی که اینهمه نمک روی سطح پوستش باشه غرق شده و بعد از آب گرفته شده و مومیایی شده و خب غرق شدن یه فرعون خیلی اتفاق نادریه مهمتر از اون بخاطر غرق شدن این بدن باید فاسد میشده ولی سالم مونده بوده اون محقق وقتی متوجه میشه به این نکته در قرآن اشاره شده و خداوند تعهد کرده بدن فرعون رو برای آیندگان سالم نگه داده شگفت زده میشه از این اشاره و بعدها با تحقیق مسلمان میشه... یه کتاب هم نوشته به نام "مقايسه اي ميان تورات، انجيل، قرآن و علم" دوست داشتید میتونید بخونید جزء دوازدهم سوره هود آیه 37 درباره قضیه ساخت کشتی نوح روایتی هست که میگه خداوند وعده عذاب خودش رو مدام به تاخیر می‌انداخت ۷ سال ۷ سال تاریخ رو تغییر می داد و این باعث شده بود که طرفداران نوح به شک بیفتن و هر بار ریزش می‌کردن ژانت_خب چرا باید اینکارو بکنه؟
_چون میخواد ظرفیت قوم رو به سطح یقین رشد بده این تصمیم ادامه پیدا می‌کنه تا وقتی که باز اعلام میکنه به نوح که عذاب ۷سال دیگه
* 💞﷽💞 ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #۱۱۹   عقب افتاده و باید انتظار بکشید و نوح هم به همون تعداد اندک باقیمونده خبر میده و دیگه هیچ کسی کافر نمی شه و همه این جمعیت اندکی که موندن میگن خب باشه هفت سال دیگه صبر می‌کنیم خدا که دروغ نمیگه حتما لازمه و اونجا خدا اون تاخیر رو ملغی میکنه و همون سال عذاب نازل میشه خدا فقط منتظر بود این اجتماع به یقین کامل برسه تا لیاقت سوار شدن به این کشتی و درک این معجزه عظیم رو پیدا کنه برای خدا مهمه کسی که ادعای ایمان میکنه حرف خدا رو باور میکنه یا نه؟ کتایون_خب این ظلم به آدم های خوب و آماده امت نیست؟ _کار گروهی یعنی نمره گروهی اگر اینجوری نباشه که هیچ وقت رشد اجتماعی صورت نمیگیره هیچ وقت توازن در رشد صورت نمیگیره فقط خوبا رشد میکنن ولی اینجوری خوب ها خوب سازی میکنن یعنی برای موفقیت ناچارن همراه خودشون دیگران رو هم رشد بدن این تنها راه حداکثری کردن رشده حالا در مورد آیه ۴۰ وقتی خدا میبینه که تعداد خیلی کمی به حضرت نوح ایمان آوردن و چند جفت از حیوانات فقط قراره درون کشتی باشن چرا دستور میده کشتی به این بزرگی و عظمت رو بسازه؟ شاید کنایه میزنه به اینکه این کشتی برای همه اهل منطقه جا داشت حتی تا آخرین لحظه قبل از نزول عذاب و کسی نمیتونست بگه خدا ما رو رها کرد این خودشون بودن که نخواستن همراه بشن آیه ۸۶ این باقیمانده خدا(بقیه الله) چیه که برای مومنین بهتره؟ روش فکر کنید ۱۱۷ خیلی مهمه! یک جامعه تا زمانی برای خدا ارزش تحمل و فرصت دادن داره که یه عده توش در صدد اصلاح باشن ولی جامعه بی تفاوت به گناه که دیگه امیدی به ایجاد تغییر درش وجود نداره دقیقا همون جامعه ایه که نزول عذاب رو خواهد دید پس انحطاط جامعه زمانی رخ میده که روحیه اصلاح گری از بین بره و بی تفاوتی حاکم بشه و افراد مصلح رو محجور یا حذف کنن آیه ۱۱۹ خدا میفرماید انسانها رو آفریده که با محبت نجاتشون بده! بعضی جملات قرآن اونقدر زیباست که آدم حیفش میاد عربیش رو نخونه یعنی همش همینطوره اگر درست بهش نگاه بشه در زبان اصلیش کلی کد و پیام وجود داره که در ترجمه ها نیست برای همین هم ما عربی رو حتما یاد می‌گیریم چون زبان قرآنه و قرآن مهمترین داشته ماست آدم یه فیلم هم می خواد ببینه ترجیح می‌ده زبان اصلی ببینه بعد کلام خدا رو صرفا با ترجمه بخونیم؟! مثل از سر باز کردنه _ خب چرا عربی؟! _ بالاخره باید یه زبانی میداشت دیگه که طبعاً بقیه مردم جهان هم باید اون زبان رو یاد می گرفتن همه مردم جهان که یک زبان ندارن درسته؟ اینکه چرا عربی خب پیامبر این دین عرب زبانه مردمشم همینطور نمی‌تونه به زبان دیگه ای صحبت کنه با مردم خودش اول اونا باید حرفش رو بفهمن تا بعد بخواد دینش رو گسترش بده اما کلی دلیل دیگه هم داره یکیش کامل بودن زبان عربیه که هر زبان شناسی اینو تصدیق می کنه که با یک کلمه قد یه جمله حرف می زنن برای هر تعبیری کلمه متفاوتی دارن چند نوع فعل برای یک کار استفاده می‌کنن که هر کدوم تعریف خاص خودشو داره شما تو همین کتابی که دارید میخونید تعداد واژه های عربی و ترجمه فارسی یا انگلیسیش رو بسنجی متوجه می شی که چقدر کوتاه تره و درنتیجه برای پیامرسانی مناسبتر بعدم یه آیه دیگه هست که میگه اگر قرآن یعنی معجزه ای که بنا بود نازل بشه به زبان دیگری جز عربی نازل می‌شد شما عربها دیگه بهش ایمان نمی آوردید ولی بقیه ایمان میارن! خب این امتیاز ماست... و خدا به هدایت همه آحاد بشر فکر میکنه و کلی دلیل دیگه... سوره یوسف آیه ۶ ببین از منظر قرآن چجوری نعمت بر یک نفر تمام میشه تمام نعمت یعنی تمام امکانات و استعدادهایی که انسان در اختیار داره با نظر لطف خدا و تلاش خودش هدر نره و کامل استفاده بشه همون چیزی که همه ما در همه امور دنبالشیم راندمان بالا حالا از نظر قرآن این نعمت ها کی کاملا استفاده شده؟ وقتی در جهت بندگی خدا قرار بگیره و نهایت کارکردش رو برای یک هدف الهی خرج کنه چون با این منطق اون تلاش و استعداد هدر نرفته و ذخیره شده برای آخرت فرد از این جهت بهش میگن تمام کردن نعمت مثل تبدیل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی بدون هدر رفت! این نهایت استفاده ایه که انسان میتونه از زمان و امکانات و استعدادهاش بکنه هر چیزی جز این باشه خسران و ضرر و موجب حسرته آیه ۱۵ ؛ یوسف با فرمانبرداری از خدا و گناه نکردن در ابتدا اذیت میشه به زندان می‌افته ولی در نهایت باعث بزرگی و قدرت و شوکت و مکنش میشه اگر اون زندان نبود اون مکنت هم نبود احوالات انسانها هم همینطوره سختی های مقطعی گاهی مقدمه خیرات خیلی بزرگه منتها ما که کشف و شهودی نداریم از هیچی خبر نداریم صبر هم نداریم فقط ناله میکنیم تمام این سیر رو باید دید نباید فقط مقطعی نگاه کنی مثل کسی که وقتی ورزش می کنه فقط درد عضله هاش رو حس می کنه اگر خسته شد و رها کرد نتیجه رو از دست داده
ولی اگر تونست تحمل کنه هدفش رو دنبال کنه و اون تمرینات به ظاهر سخت مستمر انجام بده،
* 💞﷽💞 ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #۱۲۰   عضلات قوی و اندام متناسبی خواهد داشت در آینده می‌تونه مسابقات شرکت کنه و حرف برای گفتن داشته باشه هدف ما هم تو این دنیا رشد و پرورشه! آیه ۴۰ خداوند این آیه رو در مقابل بت ها عنوان میکنه چون قبلا هم گفتم هیچ کدوم از خدایان قبلی و کاهنان شون و معابد شون سایر خدا ها رو نفی نمی کردن فقط می‌گفتن ما قوی‌تر هستیم اما این خدا هیچ خدایی رو در کنار خودش تحمل نمی کنه و میگه فقط منم بسیار پرقدرت بسیار مواخذه کننده! فقط من اونا اصلا هیچی نیستن که بخوان با من قیاس بشن خب حالا یه سوال این روحیه از کجا میاد و چرا تو بقیه خدایان نیست؟ چشمی توی نوشته هام چرخوندم و چون بقیه هم سکوت کرده بودن گفتم: جزء سیزدهم آیه 87 یوسف؛ تنها کافران از رحمت خدا معیوس می شوند! روایتی هست که میگه بدترین گناه روی زمین ناامیدی از رحمت خداست ما اصلا نمیفهمیم خدا چقدر مهربونه! کتایون برای خوردن آب بلند شد همین که در یخچال رو باز کرد گفت: اینجا چقدر خلوته فکر کنم یه خرید باید بریم! لیوان آبش رو یک نفس سر کشید و برگشت سر میز: خب ادامه بده! _باشه آیه 105 همه جهان طبیعت کائنات موجودات حتی اجسام بی‌جان همه چیز نشانه ست برای کسانی که درخواست نشانه دارن! اینهمه معجزه در عالم هست و ما درخواست معجزه میکنیم! انسان اگر با این دید به دنیا نگاه کنه هم ایمانش قوی میشه هم لذتش رو میبره هم دیگه آسیب و صدمه ای به هیچ چیز اعم از انسان و حیوان و طبیعت وارد نمیکنه کتایون_سوره رعد آیه یک رو ببین مگه این کتاب برای هدایت انسانها نازل نشده؟ پس چرا بعضی جاها طوری صحبت میکنه که ما نفهمیم مثل حروف مقطعه چه دلیلی داره برای رمزی صحبت کردن اگر قرار بر اینه رمز ها رو ندونیم چرا نازل می شه اگر قرار بود بفهمیم چرا توضیح نمیده؟ _ این ها اسرار خاصی هستن که به رمز بیان شدن ولی قطعاً بیان شدن که ما بفهمیم شون _ پس چرا نمیدونیم؟ _ چون نقشه خون نداریم! کسی که علم کتاب رو بدونه و بتونه تشریح کنه _خب چرا خدا همچین کسی رو برای ما قرار نداده؟ _شاید هم قرار داده ولی ما سراغش نرفتیم حالا بعدا دقیقتر درباره این موضوع توضیح میدم همین آیه ۲۸ یک پیام داره: انسان تو کمال گرا خلق شدی و جز خدا که بی نهایته با هیچ چیز آرامش پیدا نخواهی کرد _ولی خیلی ها با همین لذت های شناخته شده خوشن _گفتم آرامش این سبک زندگی همیشه ناآرامی توش حس میشه انسان فقط تلاش میکنه با دلمشغولی عاطفی و کار و امکانات تفریحی پرش کنه اون قدر سر خودشو گرم میکنه که به چیزی فکر نکنه حتی وقتی کسی میخواد سوالی ازش بپرسه که یه ذره چالش برانگیز باشه فوری گارد میگیره یه جورایی توی پیله ی خودش محبوسه خبر از بیرون نداره و نمیخواد که داشته باشه با پیله خودش خوشه ولی آخه همونم موقتیه ویروسی شده به جای درمان مسکن میخوره ولی بالاخره یه روزی این ویروس از پا درش میاره همه مناسبات و روابط انسانی همون شغل همون پول همون جایگاه همون رفاه سراسر تزلزله با یک اتفاق کوچیک نابود میشه یا به خطر میفته و فقط دغدغه نصیب انسان می کنه ورشکستگی بیماری شکست عشقی بحران و... به هیچ وجه ثباتی نیست این لذت های زودگذر و فناپذیر در همون لحظه وقوع در خطر سقوط هستن به هیچ وجه امنیتی وجود نداره همون لحظه لذت میتونه لحظه عذاب باشه تو داری میری به سمت یک مسافرت خوب که لذت ببری واقعا هم خوشحالی همون لحظه تصادف می‌کنی بهترین و عزیزترین کسانت رو از دست میدی اتفاقاً فقط کسی که بی‌ثباتی لذات دنیایی رو درک کرده باشه و روشون حساب صددرصد باز نکرده باشه میتونه ازشون لذت هم ببره چون هدف قرار نداده که نگران از دست دادنش باشه یا در صورت از دست دادن به پوچی برسه آدمی زرنگه که هم از موقعیت‌های دنیا به نحو احسن و تا جایی که امکان داره استفاده کنه و هم تبدیل شون کنه به موقعیت‌های ابدی همون تبدیل انرژی پتانسیل به انرژی جنبشی که گفتم خدا که فرمول رو در اختیارما گذاشته گفته می تونی از این فرصت های فانی هم استفاده کنی هم لذت ببری هم فرصتهای ابدی به دست بیاری خب چی بهتر از این؟ ژانت_خب اون فرمول چیه؟ _هر کاری می کنی برای خدا باشه با این نیت زندگی کن تو که به هر حال به خدا نیازمندی خدا هم که تو رو دوست داره تو ام که قاعدتا باید خدا رو دوست داشته باشی چون اون از همه بیشتر دوستت داره همه دار و ندارت از اونه با این کار هم که نهایت سعادت رو به دست میاری خب چرا اینکارو نکنی؟ مکث کوتاهی کردم بعد دوباره ادامه دادم: در مورد آیه ۱۲ سوره ابراهیم یه چیزی بگم کاملا تجربیه حالا میتونید بپذیرید یا نه هر چی در پذیرش اسلام پیش میری و سبک زندگیت رو بیشتر باهاش منطبق می کنی احساس می‌کنی با کائنات در قوانین خلقت همسو شدی و به منطق هستی نزدیک شدی و لذت میبری از درک پدیده‌ها و فلسفه اتفاقات که کم‌کم برات مقدور میشه
انگار یه چشم جهان بین بهت دادن مثل همون وقتی که تمرین بدنسازی میگیری از مربیت
✴️ دوشنبه 👈 20 دی/ جدی 1400 👈7جمادی الثانی 1443👈10ژانویه 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر مناسب است: ✅ درختکاری. ✅ و آغاز بنایی و خشت بنا نهادن خوب است. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریض شود) 🚘مسافرت: سفر مکروه است در صورت ضرورت همراه صدقه و ایت الکرسی باشد. 👶 زایمان خوب و نوزادش خوب تربیت شود و خوش قدم بوده و ستاره اقبالش سبک خواهد بود.ان شاءالله 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج حمل و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️ ختنه نوزاد. ✳️خرید لوازم مورد نیاز. ✳️ ارسال کالاهای تجاری. ✳️ آغاز درمان و معالجات. ✳️ شکار و صید و دام گذاری. ✳️ و شروع به کار خوب است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت امشب:شب سه شنبه، فرزند امشب دهانی خوشبو داشته و دل رحم و مهربان است.ان شاءالله 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، موجب باعث مرگ ناگهانی میشود. 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴تعبیر خواب شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند تعبیرش از آیه ی 8 سوره مبارکه " انفال " است. لیحق الحق و یبطل الباطل... و از مفهوم آن استفاده می شود که بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است. ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید . 🌸زندگیتون مهدوی🌸
هدایت شده از حرم
✅امام صادق علیه السلام درباره فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
هدایت شده از حرم
3_453884580403872619.mp3
1.82M
 کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
هدایت شده از حرم
4_468051916576786804.mp3
4.02M
🎧 با صدای استاد فرهمند 🎁 به سفارش آقا صاحب الزمان (عج) و با نیت تعجیل در امر فرج ایشان هر روز یڪ زیارت عاشورا بخوانیم.
🔴🥀 هیچ کس بجز چهار نفر به یاری مولانا امیرالمومنین حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام نیامد😔. آی اهل دنیا، آقام علی مظلومه 📢قَالَ سَلْمَانُ فَلَمَّا أَنْ كَانَ اللَّيْلُ حَمَلَ عَلِيٌّ فَاطِمَةَ عَلَى حِمَارٍ وَ أَخَذَ بِيَدَيِ ابْنَيْهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ فَلَمْ يَدَعْ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ لَا مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَّا أَتَاهُ فِي مَنْزِلِهِ فَذَكَّرَهُمْ حَقَّهُ وَ دَعَاهُمْ إِلَى نُصْرَتِهِ فَمَا اسْتَجَابَ لَهُ مِنْهُمْ إِلَّا أَرْبَعَةٌ وَ أَرْبَعُونَ رَجُلًا فَأَمَرَهُمْ أَنْ يُصْبِحُوا [بُكْرَةً] مُحَلِّقِين‏َ رُءُوسَهُمْ مَعَهُمْ سِلَاحُهُمْ لِيُبَايِعُوا عَلَى الْمَوْتِ فَأَصْبَحُوا [فَلَمْ يُوَافِ‏] مِنْهُمْ أَحَدٌ إِلَّا أَرْبَعَةٌ فَقُلْتُ لِسَلْمَانَ مَنِ الْأَرْبَعَةُ فَقَالَ أَنَا وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ الزُّبَيْرُ بْنُ الْعَوَّامِ ثُمَّ أَتَاهُمْ عَلِيٌّ ع مِنَ اللَّيْلَةِ الْمُقْبِلَةِ فَنَاشَدَهُمْ فَقَالُوا نُصْبِحُكَ بُكْرَةً فَمَا مِنْهُمْ أَحَدٌ أَتَاهُ غَيْرُنَا ثُمَّ أَتَاهُمُ اللَّيْلَةَ الثَّالِثَةَ فَمَا أَتَاهُ غَيْرُنَا فَلَمَّا رَأَى غَدْرَهُمْ وَ قِلَّةَ وَفَائِهِمْ لَهُ لَزِمَ بَيْتَهُ وَ أَقْبَلَ عَلَى الْقُرْآنِ يُؤَلِّفُهُ وَ يَجْمَعُهُ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ حَتَّى جَمَعَهُ وَ كَانَ فِي الصُّحُفِ وَ الشِّظَاظِ وَ الْأَسْيَارِ وَ الرِّقَاعِ سلمان می گوید: وقتی شب شد علی (صلوات الله علیه) حضرت زهرا (صلوات الله علیها) را سوار برالاغی نمود و دست دو پسرش امام حسن و امام حسین (صلوات الله علیهما) را گرفت، و هیچ یک از اهل بدر از مهاجرین و انصار را باقی نگذاشت مگر آنکه به خانه هایشان آمد و حقّ خود را برایشان یادآور شد و آنان را برای یاری خویش فرا خواند. ☑️ولی جز چهل و چهار نفر، کسی از آنان دعوت او را قبول نکرد. حضرت به آنان دستور داد هنگام صبح با سرهای تراشیده و در حالی که اسلحه هایشان را به همراه دارند بیایند و با او بیعت کنند که تا سر حد مرگ استوار بمانند. وقتی صبح شد جز چهار نفر کسی از آنان نزد او نیامد. (سلیم می گوید:) به سلمان گفتم: چهار نفر چه کسانی بودند؟ گفت: من و ابو ذر و مقداد و زبیر بن عوام🔥 🔴 امیر المؤمنین صلوات الله علیه در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: (صبح نزد تو می آئیم). ولی هیچ یک از آنان غیر از ما نزد او نیامد. در شب سوم هم نزد آنان رفت ولی غیر از ما کسی نیامد. وقتی حضرت عهدشکنی و بی وفایی آنان را دید خانه نشینی اختیار کرد و به قرآن رو آورد و مشغول تنظیم و جمع آن شد، و از خانه اش خارج نشد تا آنکه آن را جمع آوری نمود در حالی که قبلا در اوراق و تکه چوبها و پوستها و کاغذها (نوشته شده) بود. 📓كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 580 📓الإحتجاج (طبرسي)، ج‏1، ص: 81 📓مرآة العقول، ج‏26، ص: 184 📓بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏22، ص: 329 📓منهاج البراعة (خوئى)، ج‏3، ص: 22 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
✨تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها ✨ ⚜جلوگیری از تیره‌بختی امام صادق علیه السلام: ای ابوهارون! ما کودکان خود راهمان‌گونه که به نماز فرمان می‌دهیم به تسبیح حضرت نیز امرمی‌کنیم. پس براین ذکر مداومت کن زیرا هرکه برآن مداومت کند تیره بخت نمی‌شود. 📔 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص۳۱۵ ⚜از هزار رکعت نماز محبوبتر امام صادق علیه السلام: تسبیح فاطمه زهرا سلام الله علیها هر روز بعد از هر نماز، از هزار رکعت نماز در هر روز، نزد خدا محبوب‌تر است.» 📔وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۰۲۴ ⚜آمرزش گناهان امام صادق علیه السلام:‌ «مَن سَبَحَ تَسبِیحَ فَاطِمَةَعلیهاالسلام قَبلَ أَن یَثنِیَ رِجلَیهِ مِن صَلَاتِهِ الفَرِیضَةِ غَفَرَ الله لَهُ» هرکس بعدازنماز واجب تسبیحات حضرت زهراعلیهاالسلام رابجاآورد قبل ازاینکه پای راست راازبالای پای چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده میشود. وفرمود: «مَن سَبَحَ تَسبِیحَ فَاطِمَةَعلیهاالسلام فَقَد ذَکَرَ اللَهَ الذِکرَ الکَثِیر» کسی که تسبیح فاطمه علیهاالسلام رابگویدخدارا به ذکرکثیر یادکرده است. 📚 کافی ج۳ ص۳۴۳ معانی الاخبار ص۱۹۳ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
2_5465230285115230634.mp3
22.94M
🖌 شرح خطبه 👈🏻 📥پیشنهاد دانلود🔹نشر دهید... شیخ حفظ الله 🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
😍💖 دو هفته قبل از محسن بود که رفتم آزمایشگاه و فهمیدم باردارم.😊 خیلی خوشحال شد. می خندید و بهم می گفت: "ببین زهرا، اگر شهید شدم، ولی مرد برات گذاشتم ها. این مرد هواتو داره."😇 لبخندی زدم و گفتم: "خب، شاید دختر باشه." گفت: "نه پسره. اصلا وقتی رفتم سوریه از حضرت زینب علیها می خوام که پسر باشه." روزی که محسن رفت سوریه، خیلی دلم شکست. خیلی گریه کردم. رفتم توی اتاقم و تا توانستم ناله زدم. همان موقع کاغذ و خودکار ای برداشتم برای علیه السلام نوشتم. به آقا نوشتم: "آقاجان.منتی ندارم سرتون. اما من محسنم رو سالم فرستادم،باید هم سالم بهم برگردونی ما بچه توی راهی داریم. این بار محسن برگرده،دفعه بعد شهید بشه!"😲 . از سوریه برام زنگ زد و گفت: "خانم، میخوان ما رو برگردونن. دارم میام ."😇 از خوشحالی بال درآوردم می خواستم جیغ بزنم.😍 فردا پس فرداش دوباره بهم زنگ زد گفت:" تهرانم. دارم میام سمت نجف آباد." ذوق زده بهش گفتم: "محسن می خواهیم تو کوچه برات بنر بزنیم."😉 فکر میکردم خوشش میاد و خوشحال میشود یکدفعه لحنش تغییر کرد.😶 گفت: "نکنین این کارو خانم. اگه بیام ببینم بنری یا پارچه ای زده اید و مردم چیزی از سوریه رفتن فهمیده‌اند از همون مسیری که اومدم برمیگردم."😔 می‌دانستم توی این جور چیزا محکم و روی حرفش می ایستد. تند تند گفتم: " باشه باشه. هرچی تو بگی."😉😇 بنر را نزدیم. فقط برایش یک گوسفند قربانی کردیم. 🙃 گوشتش را هم دادیم به فقرا.🤩💝 💢 همین که پایش را توی خانه گذاشت و سلام و احوالپرسی کرد شک کردم که اتفاقی برای گوش هایش افتاده‼️🤨 می‌گفتم: " خوبی محسن؟" الکی و بی ربط جواب میداد: "منم دلم براتون تنگ شده بود!"🤔 همانجا فهمیدم بله. کاسه ای زیر نیم کاسه است. تا اینکه یک اش را دعوت کرد خانه. آن بنده ی خدا هم یکهو سوتی داد و جلوی همه ما گفت: "محسن یادته اون موقع که تانکت موشک خورد؟ خدا بهت رحم کردها. "😅👌🏻 ما همه کپ کردیم. نفسمان بند آمد. تانک محسن و موشک‼️ یک دفعه محسن شد حسابی رنگ به رنگ شد. نمی‌خواست ما چیزی درباره مجروحیتش بدانیم. 😔نمی خواست بفهمیم که شنوایی یکی از گوش هایش را را از دست داده.می دانست اگر بویی از این مسئله ببریم، دیگر نمی گذاریم به سوریه برود. 😭💙 بهم گفت: "زهرا. خانومم. بیا اینجا پیشم بشین." رفتم کنارش نشستم. کوله اش را باز کرد.👀 دست کرد توی آن و یک عالمه بیرون آورد. گفت: "اینها را از سوریه برا تو آوردم خانم."😍 دوباره دست کرد توی کوله. اینبار قطعه چوبی را درآورد.🤔دیدم روی آن چوب،یک قلب و یک شمع حکاکی کرده. خیلی ظریف و قشنگ.😌 پایینش هم نوشته: "همسر عزیزم دوستت دارم."😍👌🏻 قطعه چوب را به من داد و گفت: "زهرا، یه روز تو لاذقیه کنار دریا ایستاده بودم. دلم حسابی برات تنگ شده بود. دلم پر می زد برا اینکه یه ثانیه تورو ببینم.😔 رفتم روی تخته سنگ ایستادم. نگاه کردم به دریا و شروع کردم باهات حرف زدن. باور می کنی؟"😇😢 سرم را تکان دادم. دوباره گفت:" یه بار هم از تانک بیرون اومدم نشستم رو برجک تانک. اونقدر دلم برات تنگ شده بود که همین جور شروع کردم به گریه."😔 بعد نگاهی بهم کرد و گفت:"زهرا، یه چیزی را می دونستی؟" گفتم: "چی؟" گفت: "اینکه تو از همه کس برام عزیزتری." آرام شدم. خیلی آرام. 😌💙 چند ماهی گذشت. فروردین ۹۵ بود. بچه مان به دنیا آمد. علی کوچولومان.😍 پدر و مادرم گفتند: "خوب خداروشکر. دیگه محسن حواسش میره طرف بچه و از فکر و خیال سوریه بیرون میاد."😌 همان روز بچه را برداشت و برد پیش که توی گوشش و بگوید.😇 ما را هم با خودش برد. آقای ناصری که اذان و اقامه در گوش علی گفت محسن رو کرد بهشان و گفت: "حاج آقا، شما پیش خدا روسفیدید. دعا کنید من شهید بشم." حاج آقا نگاهی به محسن کرد و گفت:" ان شاءالله عاقبت بخیر بشی پسرم." تا این را شنیدم با خودم گفتم: "نخیر این کله اش داغه. حسابی هوایی یه."😑 فهمیدم نه زخمی شدن سال پیشش،او را از سوریه سرد کرده نه بچه دار شدن الانش. حتی یک درصد هم فکر اعزام مجدد از سرش نیافتاده بود.🤦🏻‍♀️ از وقتی از برگشته بود، یکی دیگر شده بود. خیلی بی قرار بود. بهم می گفت: "زهرا. دیدی رفتم سوریه و نشدم؟"😔 بعد می گفت: "می دونم کارم از کجا می لنگه. وقتی داشتم میرفتم سوریه،برای اینکه مامانم ناراحت نشه و تو فکر نره، چیزی بهش نگفتم. می دونم. می دونم مادرم چون راضی نبود من شهید نشدم."😔 لحظه سکوت می‌کرد و انگار که کسی با پتک کوبیده باشد توی سرش، دوباره می‌گفت:" زهرا نکنه شهید نشم و بشم راوی شهدا اونوقت چه خاکی تو سرم بریزم؟"😭 دیگه حوصله ام سر برده بود. بس که حرف از شهادت می زد. دیگه به این کلمه پیدا کرده بودم. 🤦🏻‍♀️
😍💖 😔قرار بود صبح اعزام شود سوریه. شب قبلش با هم رفتیم . تا بخواهیم برسیم گلزار ، توی ماشین فقط گریه میکردم و اشک میریختم. دیگر نفسم بالا نمی آمد.😢 بهم می گفت: "صبور باش زهرا. صبور باش خانم." میگفتم: "نمیتونم محسن. نمیتونم."😭 به گلزار که رسیدیم، رفتیم سر مزار "علیرضا نوری" و "روح الله کافی زاده". بعد از مقداری محسن پاشد و رفت طرف سنگ شهدای . گفت: "میخوام ازشون اجازه رفتن بگیرم."😌 دنبالش میرفتم و برای خودم میکردم و زار میزدم. برگشت. بازویم را گرفت و گفت: "زهرا توروخدا گریه نکن. دارم میمیرم."😭 گفتم: "چیکار کنم محسن. ناآرومم. تو که نباشی انگار منم نیستم. انگار هیچ و پوچم. نمیتونم بهت بگم نرو. اما بگو با چیکار کنم؟"😩 رفتیم خانه. تا رسیدیم کاغذ و خودکاری برداشت و رفت توی اتاق. بهم گفت: "میخوام باشم." فهمیدم میخواهد اش را بنویسد. مقداری بعد از اتاق آمد بیرون. نگاه کردم به . سرخ بود و پف کرده بود. معلوم بود حسابی گریه کرده. 😭😭 ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ روز اعزام بود. موقع خداحافظی. به پدر و مادرش گفت: "نذر کرده بودم اگر دوباره قسمتم شد و رفتم سوریه پاتون رو ببوسم."😍 افتاد و پای و ش را بوسید. بعد هم خواهرهاش رو توی بغل گرفت و ازشان خداحافظی کرد. همه میکردند.😭 همه بودند. رو کرد بهشان و گفت: "یاد بی بی حضرت زینب علیها السلام کنید. یاد اسیریش.😔یاد غم ها و مصیبت هاش.😭اینجور آروم میشید. خداحافظ." ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ رفتیم برای بدرقه اش. پدر و مادرم بودند و مامان خودش و آبجی هاش. علی کوچولو هم که بغل من بود. تک تک مان را بوسید و ازمان خداحافظی کرد. پایش را که توی اتوبوس گذاشت، یک لحظه برگشت. 😌 نگاهمان کرد و گفت: "جوانان ، داره می ره! " همه زدیم زیر گریه. 😭😭😭 . 🍃💕💕💕💕💕💕💕🍃 هر روز محسن با می رفت به آن شش سر میزد. نیروها را خوب توجیه میکرد، ساعت ها به آن ها آموزش می داد و وضعیت زرهی شان را چک میکرد.😇👌🏻 چون توی ، دوره ی تانک تی ٩٠ روسی را گذرانده بود و به جز این تانک، از هر تانک دیگری هم خوب و دقیق سر در می آورد، نیرو ها رویش حساب ویژه ای باز میکردند.🙋🏻‍♂️ به چشم یک نگاهش میکردند.😲 بچه های و به غیر از کاربلدی و مهارت محسن، شیفته اخلاق و رفتارش هم بودند.😍💙 یک میگفتند، صد بار جابر از زبانش می ریخت. خیلی از عصرها که محسن می رفت به پایگاه هایشان سر بزند، دیگر نمی گذاشتند شب برگردد.😑😄 او را پیش خودشان نگه می داشتند. می‌گفتند: "جابر هم ماست و هم توی این بیابان ، ماست."😍😇 ✱✿✱✿✱✿✱✿✱ یکبار که توی خط بودیم، بهش گفتم: "محسن. هر بلایی بخواد اینجا سرمون بیاد. ولی خیلی ترسناکه که بخوایم بشیم، بعدش بشیم."😖 نگاهم کرد. یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برایم خواند: "مرگ برای مثل بوییدن یک خوشبو است."😌👌🏻 خندید و گفت: "یعنی انقد راحت و آرام." بعد نگاهی دوباره بهم کرد و گفت: "مطمئن باش اسارت هم همینه. و !"😉 ✱✿✱✿✱✿✱✿✱✿ شهدای نجف آباد را زده بود گوشه چادر. پشت سر هم. 🤗 بین آن عکس ها، یک جای خالی گذاشته بود. بچه های که میرفتند توی چادر، محسن آن جای خالی را نشان می داد و با دست و پا شکسته به آن ها میگفت: "اینجا جای منه. دعا کنید. دعا کنید هر چه زودتر پر بشه."😌 بچه های حیدریون با تعجب نگاهش میکردند. می‌گفتند:"این دارد چه می گوید؟"😳 ...♥
4_6012698358903212289.mp3
2.63M
آیا پس از ظهور گناهی صورت نمیگیرد؟ 💡پاسخ:
۲۴ عجول نباشیم... 🌸احدی حق ندارد برای ظهور حضرت وقت مشخصی تعیین کند (در روایات هم تاکید شده که آنان که وقت تعیین میکنند دروغگو هستند)، هر چند این مساله با اینکه بگوییم انشاء الله امام زمان این جمعه ظهور می کند، تفاوت دارد. شیعیان و پیروان امام زمان همواره باید ضمن دعا به پیشگاه خداوند، ظهورهر چه سریعتر حضرت را از او طلب کنند 📚حجت االسلام دکتر رفیعی - شبستان امام خمینی - حرم مطهر حضرت معصومه ┄┅═✧❁✧═┅┄
⭕️فضیلت شیعیان آخرالزمان 🔵 امام جعفر صادق عليه السلام: 🌕 نزديك‏ترين حالت بندگان به خدا وبیشترین زمانی که خداوند از ایشان خشنود است هنگامى است كه حجّت خدا در ميان آنها نباشد و براى آنها ظاهر نشود و آنها محـل او را ندانند.ولى در عين حال معتقد باشند كه حجّت خدا باقی است، پس در اين زمان شب و روز متوقع فرج (و در انتظار آن) باشید. 📚بحار الانوار ج ۵۲ص ۱۴۵ 🔺 ظهور بسیار نزدیک است
💠 نحوه تعامل با حکومت‌ها قسمت 🔖 [1] ✅ وظایف سیاسی - اجتماعی شیعه 🔻پرهیز از یاری ظالمان 🔹سکونی از حضرت امام جعفرالصادق علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که روز قیامت فرا رسد منادی ندا می‌دهد: کجایند ستمگران و یاورانشان؛ آن کسانی که آب در دواتشان ریخته، یا درِ کیسه‌ای برایشان بسته، یا مدادی برایشان تراشیده؟ همه را با هم محشور کنید. 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۳۰۹ « 1 » ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
⬅️ اعتراف عایشه = فاحشه مبینه به"صدیقه"بودن حضرت مادر زهرای صدیقه شهیده سلام الله علیها... ♦️♦️➖➖♦️♦️ ✍..حاكم نيشابوري، در كتاب مستدرك، متن روايت را با سند معتبر نقل كرده است و در پايان به صحت سند آن تصريح نموده است: ✳️ (4756)- حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ شَبُّوَيْهِ الرَّئِيسُ الْفَقِيهُ بِمَرْوَ، ثنا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَارِثِ النَّيْسَابُورِيُّ بِمَرْوَ، ثنا عَلِيُّ بْنُ مِهْرَانَ الرَّازِيُّ، ثنا سَلَمَةُ بْنُ الْفَضْلِ الأَبْرَشُ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ، عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الزُّبَيْرِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، أَنَّهَا كَانَتْ إِذَا ذُكِرَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: " مَا رَأَيْتُ أَحَدًا كَانَ 👈أَصْدَقَ لَهْجَةً👉 مِنْهَا إِلا أَنْ يَكُونَ الَّذِي وَلَدَهَا " هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ مُسْلِمٍ👉، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ. ✴️ يحيى بن عباد از پدرش (عباد) نقل كرده است كه وقتی نزد عايشه از فاطمه دختر پيامبر صلي الله عليه وآله سخن به ميان می ‌آمد، می ‌گفت: 👈هيچ كسى را راستگو تر از فاطمه نديدم جز آن كسي كه او را به دنيا آورده است👉 (منظور رسول خدا صلي الله عليه وآله است). اين روايت طبق شرط مسلم صحيح است؛ اما وی آن را نياورده است. 📒...الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج 3، ص 175، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990 📒...حلیة الاولیاء لابی نعیم اصبهانی - ج 2 ص 41-42 ♦️♦️➖➖♦️♦️ 🏮قابل توجه اهل سنت عمریه و جماعت بتریه که به دروغ به عایشه فاحشه لقب "صدیقه" داده اند : خود عایشه ملعونه اعتراف میکند و میگوید هیچکس غیر حضرت مادر فاطمه الزهرا سلام الله علیها صدیقه نیست❗️ 🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
🔳 ثواب گریه بر مصائب حضرت زهرا و حضرت محسن صلوات الله علیهما 📝 حضرت امام صادق علیه السلام: خدیجه کبری و فاطمه دختر اسد (مادر امیرالمؤمنین)، محسن سقط شده فاطمه زهرا سلام الله علیها را به دست گرفته، ناله کنان نزد پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله می‌آیند و مادرش فاطمه علیهاالسّلام این آیه قرآن را می‌خواند: ✨«هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ»✨ 👈این همان روزی است که به شما وعده می‌دادند. امروز روزی است که «تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً» {هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده، حاضر شده می‌یابد و آرزو می‌کند: کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله ای دور بود. } 👈مفضل گفت: در این وقت حضرت صادق علیه السّلام چنان گریست که محاسن مبارکش از سیلاب اشک ، تر شد😭 سپس فرمود: روشن مباد چشمی که با این گفته نگرید! مفضل هم بسیار گریست و آنگاه عرض کرد: آقا! این گریه چقدر ثواب دارد⁉️ فرمود: وقتی از روی حقیقت باشد، به شماره نمی آید‼️ 📚 بحار الانوار ج۵۳ ص۲۳
🔳 گریستن حضرت زهرا سلام الله علیها بر رنج‌های امام زمانش 📝 حضرت امام صادق علیه السلام به نقل ار پدران بزرگوارش علیهم السلام فرمودند: زمانی که حضرت فاطمه علیها السلام در حال احتضار بودند و شهادتشان نزدیک شد، شروع به گریستن نمودند. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: ای بانوی من، چرا گریه می‌کنی؟ حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند: بر آنچه بعد از من [از رنج‌ها و سختی‌ها] می‌بینی گریه می‌کنم. 📚 بحار الانوار، تالیف مرحوم علامه مجلسی، جلد ۴۳، صفحه ۲۱۸ نه "سیلی" نه فشار "در" مرا کشت نه داغ مرگ "پیغمبر" مرا کشت به جان "محسن" شش ماهه سوگند غم مظلومی "حیدر" مرا کشت العجل انتقام یا الصَّمصامُ المُنتَقِم🤲🏻 ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
🔳 زدوده شدن غم و اندوه مولا با نگاه به حبیبه اش دیگر آن خنده ی زیبا به لب مولا نیست همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست قطره اشک علی تا به ته چاه رسید چاه فهمید کسی همچو علی تنها نیست ☑️ قالَ سَیّدُنا و مَولانا امِيرُ الْمُؤْمِنِين علی بن ابی طالب‏ صلوات الله علیه: فَوَ اللّهِ ما أغضَبتُها ولا أكرَهتُها عَلى أمرٍ حَتّى قَبَضَهَا اللّهُ عز و جل إلَيهِ ، ولا أغضَبَتني ولا عَصَت لي أمرا ، ولَقَد كُنتُ أنظُرُ إلَيها فَتَنكَشِفُ عَنّي الهُمومُ وَالأَحزانُ 🔘 حضرت مولا علی صلوات الله علیه در بيان رفتارش با حضرت فاطمه صلوات الله عليها: به خدا سوگند كه تا زنده بود؛ نه او را عصبانى نمودم و نه به كارى مجبورش كردم! او نيز نه مرا عصبانى نمود و نه در كارى از من نافرمانى كرد؛ هنگامى كه به او نگاه مى كردم؛ غم ها و اندوه ها از من برطرف مى شدند. 📚 بحار الأنوار : ج 43 ص 134 بیت الحزان ص 54 كشف الغمّة : ج 1 ص 352 العجل انتقام یا الصَّمصامُ المُنتَقِم🤲🏻 ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
🔳هفت باغ دیگر علاوه بر از حضرت فاطمه سلام الله علیها را غصب کردند... ❗️ گفته شده است: ابی بکر علاوه بر فدک، باغ‌های هفتگانه (الحوائط السبعة) را از فاطمه سلام الله علیها گرفت.   💫 نقل شده این باغ‌ها اموال مُخیرق  یهودی بود که اسلام آورد و وصیت کرد  اگر درجنگ کشته شد، باغ‌هایش  از آنِ پیامبر(صلی الله علیه و اله) باشد.  وی درجنگ احد به شهادت رسید.  پیامبر نیز این هفت باغ را به همراه  به حضرت زهرا بخشید. 📚حسینی جلالی  در کتاب  "فدک و العوالی"، صفحه۶۱ از این منابع نقل می کند: فتح الباری، ج۶، ص۱۴۰؛ الطبقات الکبری، ج۱،ص۵۰۱;معجم البلدان، ج۵، ص۲۴۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۰۹، شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۴؛  بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۰۹. العجل انتقام یا الصَّمصامُ المُنتَقِم🤲🏻 ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
🔥چرا عمر دستور داد عبارت حی علی خیرالعمل را از اذان حذف کنند؟❗️❗️ از امام صادق علیه السلام درباره معنی حی علی خیر العمل سوال شد، فرمودند: خیر العمل ولایت است؛ و در خبر دیگری آمده که فرمودند؛ خیر العمل نیکی به حضرت فاطمه و فرزندانش علیهم السلام است. 📚توحید صدوق، ص 241📚 محمد بن مروان می‌گوید امام باقر علیه السلام فرمودند: آیا می دانی تفسیر حی علی خیر العمل چیست؟ گفتم: نه. فرمودند: تو را به نیکی فرا می خواند، آیا می دانی نیکی به چه کسی؟ گفتم نه. فرمودند: تو را به نیکی فاطمه و فرزندانش علیهم السلام اجمعین فرا می‌خواند. 📚علل الشرائع، ج2، ص 368📚 العجل انتقام یا الصَّمصامُ المُنتَقِم🤲🏻 ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕