eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علم نجوم و زمین شناسی رو با خاک یکسان کرد 😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خب شما از امثال ایشون، چطور توقع فهم دقیق مفاهیم بلندی مثل و و و و و و و و و و ... دارید؟! خب نشستی، بشین سر جات مگه اگه حرف نزنی و یا بگی نمیدونم، میگن لالی و هیچی حالیت نیست؟ حالا ما و چند صد میلیون شیعه جهان هیچی ... که هر روز بر علیه ما یه فتوای چرند صادر میکنین و مبانی ما را به پوست خیار هم حساب نمیکنین چطور میخوای فردای قیامت جواب را بدی؟!😉
🔥 خیانت در برابر خیانت؟!😳 😔متاسفانه موارد چندی از زنان جامعه در برابر مکرر همسرشون، میزنن به سیم آخر... میفتن به دور باطل. به فکر میفتن. ولی به جای اینکه از همسرشون انتقام بگیرن، به خودشون آسیب می زنن. به خدای مهربونشون خیانت میکنن. به و و پاکدامنیشون خیانت میکنن. برای درست کردن ابرو، چشم رو کور میکنن. 😓معذرت میخوام ولی مثاله دیگه: میگن یه الاغی، چون میخواست به صاحبش ضرر بزنه، خودشو از روی پل انداخت پایین و کشت. بعضیا اینطوری عمل میکنن. دنیا محل ابتلائه و متنوع هستن....اگه نمیتونی با راه حل صحیح شوهرت رو اصلاح کنی و یا به هیچ وجه نمیتونی رفتار همسرت رو تحمل کنی دیگه فوقش ازش جدا شو...ولی به خودت و خدات خیانت نکن.
💠 «...مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَيْلَةً، كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه‏.¹» 🕌 امام هفتم حضرت علیهماالسلام فرمودند: «كسى كه قبر فرزندم را زيارت كند و شب را نزد آن جناب بيتوته كند، مثل كسى كه است كه را در زيارت كرده است.» 🎤 کلام فقیه: ⁉️ علیهماالسلام چه مقامی دارد که زیارتش، زیارت خود خدا است و مدفن او هم عرش الهی است؟! ❇️ اين بيان كسی است كه ضمان از خدا دارد؛ او می‌فرماید: زیارت فرزندم چنین عظمتی دارد. 🔆 معرفت امام هشتم فوق طاقت بشر است؛ سخن گفتن درباره‌ی امام علی بن موسی عليهماالسلام بسيار مشكل است؛ مقام و منزلت او برتر از وصف و بیان است. 📌 ۱. الكافی، ج۴، ص۵۸۵؛ كامل الزيارات، ص۵۱۲. 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۱۲/ دی/ ۱۳۹۲ ◻️ علیه‌السلام @haram110
❇️ در عظمت علیه‌السلام سخن بسیار و زبان قاصر است. 🔆 آن بزرگوار به حسب ظاهر در دوران به مقام رسیدند و این نشان از آن دارد که در مناصب الهیِ نبوت و امامت، شرط سنّی وجود ندارد و خدای قادر متعال می‌تواند و و تمام خصوصیات یک پیامبر یا امام را به کودکی خردسال یا نوزادی تازه به دنیا آمده عطا کند. ✅ همان‌گونه که علیه‌السلام در گهواره سخن گفتند و از نبوت خویش خبر دادند، امام جواد علیه‌السلام نیز در کودکی و در سن نُه سالگی، پس از شهادت پدر بزرگوارشان به امامت رسیدند.
💥مرحوم شیخ الإسلام علّامه مجلسی(ره) در جواب إعتراض به حرکت سیّدالشهداء(علیه السلام) به سمت کوفه - با وجود علم به خیانت کوفیان و خطر کشته شدن - مینویسد: 📝قد مضى في كتاب الإمامة و كتاب الفتن(۱) أخبار كثيرة دالة علَى أن كلّا منهم(عليهم السلام) كان مأمورا بأمور خاصة مكتوبة في الصحف السماوية النازلة علَى الرسول(صلّى الله عليه و آله) فهم كانوا يعملون بها،و لا ينبغي قياس الأحكام المتعلقة بهم علَى أحكامنا ! و بعد الإطلاع علَى أحوال الأنبياء(عليهم السلام) و أن كثيرا منهم كانوا يبعثون فرادىٰ علَى ألوف من الكفرة و يسبّون آلهتهم و يدعونهم إلَى دينهم و لا يبالون بما ينالهم من المكاره و الضرب و الحبس و القتل و الإلقاء في النار و غير ذلك،لا ينبغي الإعتراض علَى أئمة الدين(علیهم السلام) في أمثال ذلك! مع أنه بعد ثبوت عصمتهم بالبراهين و النصوص المتواترة لا مجال للإعتراض عليهم بل يجب التسليم لهم في كل ما يصدر عنهم...! ↩️در کتاب امامت و کتاب فتن روایات بسیاری نقل کردیم که هر یک از معصومین(علیهم السلام) به امور ویژه و خاصی مأمور بودند که در نوشته هایی آسمانی بر پیامبر(علیه و آله السلام) نازل شده و آنها بدان عمل می کرده اند. و [با توجه به تکلیف خاص] نمی شود أحکامی که به آنها تعلق گرفته،با أحکام مربوط به ما قیاس شود! و پس از اطلاع بر حال پیامبران(علیهم السلام) معلوم می شود که بسیاری از آنها از جانب خدا مأمور می شدند که به تنهایی در برابر هزاران تن از کافران قرار گیرند و به خدایان دروغین و ساختگی آنها ناسزا گفته و آنها را به دین خود دعوت کنند و باکی نداشتند که از سوی آنها با ناراحتی(سختی)،کتک،حبس،قتل،اِلقاء در آتش و دیگر مشکلات مواجه شوند. پس سزاوار نیست که بر امامان (علیهم السلام) در این گونه امور اعتراض شود. * گذشته از آن که پس از إثبات عصمت امامان معصوم(علیهم السلام) - با براهین و روایات متواتره - دیگر مجالی برای اعتراض بر آنان باقی نمی ماند و باید در برابر تمام آنچه از آنان صادر میشود،تسلیم بود... (۱)بحارالأنوار؛ج۳۶ص۱۹۲ و ج۲۹ص۴۱۷ 📓بحارالأنوار؛ج۴۵ص۹۸-۹۹
‍ ‍ ‍ ✅ شب و روز میلاد رسول رحمت صلی الله علیه و آله ----------🌌🔅------------------ - كه لعنت خدا بر او باد - در آسمانهاى هفتگانه رفت و آمد مى كرد. چون عليه السلام به دنيا آمد از سه آسمان منع گرديد و فقط در چهار آسمان گردش مى كرد. زمانى كه صلى الله عليه و آله ولادت يافت از تمام آسمانها منع شد و شياطين به وسيله (شهابها) سنگباران شدند. قريش گفتند: اين همان قيامتى است كه از زبان اهل كتاب مى شنيديم . عمرو بن اميه - كه يكى از بزرگترين پيشگويان جاهليت بود - گفت : اين ستارگان را كه به وسيله آنها راهنمائى مى شوند و زمستان و تابستان را بدانها مى شناسند بنگريد ؛ اگر آنها پرتاب شدند دليل بر نابودى همه چيز خواهد بود ، و اگر ديگر ستارگان پرتاب گرديدند و آنها ثابت ماندند دليل بر وقوع امرى است . 👈در روزى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دنيا آمد تمام بر زمين افتادند. در آن شب به لرزه در آمد و آن فرو ريخت ، خشك و در (محلى بين كوفه و شام) سيل جارى شد. - كه هزار سال بود خاموش نشده بود - به خاموشى گراييد. در آن شب در خواب شتران سركشى را ديد كه اسبان عربى عالى نژادى را به دنبال داشتند. آنها از دجله گذشته و به سرزمين فارس وارد شدند. از ميان شكاف پيدا كرد و آب رودخانه در آن كاخ نفوذ نمود. در همان شب از تابيد و تا مشرق ادامه پيدا كرد. جهان سرنگون شد. آن روز همه آنها خاموش بودند. علم پيشگويان از آنان اخذ و جادوى جادوگران باطل گرديد. هيچ پيشگويى در عرب نماند مگر اينكه از يار و صاحبش ‍ بريده شد. قريشيان نزد اعراب عظمت يافته و به نام خاندان خداوند - آل الله - خوانده شدند. امام صادق عليه السلام فرمودند: چون در بيت الله الحرام بسر مى بردند ، خاندان خداوند (آل الله) ناميده شدند. مى گويد: به خدا سوگند كه فرزندم در حالى كه با دست خويش از زمين خوردن خود جلوگيرى مى كرد ، به دنيا آمد. پس سر خود را به سوى آسمان بلند كرد و به آن نگريست . آنگاه نورى از من خارج شد كه همه چيز را براى او روشن كرد. در آن روشنايى سخن كسى را شنيدم كه مى گفت : تو سرور آدميان را به دنيا آوردى ؛ او را (( )) بنام . كه سخنان آمنه به او رسيده بود - براى ديدن نوزاد آمد. او را در بر گرفت و در دامان خود قرار داد و گفت : شكر و سپاس خداوندى را كه اين كودك معطر و خوشبو آستين را - كه در گاهواره سرور كودكان و نوجوانان گرديد - به من ارزانى داشت . 👈آنگاه او را به اركان كعبه ماليد و در حق او اشعارى سرود. 💠(حضرت صادق عليه السلام اضافه فرمودند:) ابليس - كه لعنت خدا بر او باد - جميع شياطين را فرا خواند. گفتند: اى پيشواى ما ، چه چيز تو را ترسانيده است ؟ گفت: واى بر شما! بدانيد كه از امشب زمين و آسمان دگرگون شده و حادثه و رويداد عظيمى بر روى زمين اتفاق افتاده كه نظير آن از زمانى كه عيسى بن مريم به آسمان برده شد روى نداده است . برويد و ببينيد كه اين اتفاق چيست ؟ شياطين متفرق شدند و سپس بازگشته گفتند: چيزى نيافتيم ! ابليس - كه لعنت خدا بر او باد - گفت : خود شخصا اين كار را خواهم كرد. در جهان گردشى نمود تا به حرم رسيد. آنجا را مملو از فرشتگان مشاهده كرد. خواست وارد شود ؛ فرشتگان بر او بانگ زدند. بازگشت و خود را به گنجشكى مانند كرد (مرغى است زرد رنگ كوچك مثل گنجشك) و از جانب كوه حرا وارد شد. جبرئيل عليه السلام به او گفت : لعنت خدا بر تو باد! برگرد! گفت : اى جبرئيل ، پرسشى دارم ؛ اين اتفاق چيست كه در اين شب بر روى زمين روى داده است ؟ جبرئيل گفت : حضرت محمد صلى الله عليه و آله به دنيا آمده است . گفت : آيا مرا در او بهره اى است ؟ گفت : خير. گفت : در امت او چه ؟ گفت : آرى . گفت : راضى گرديدم . 📚الأمالي الشيخ الصدوق 360/1 http://lib.eshia.ir/15033/1/360 متن عربی و مصادر مخالفین ➖➖➖➖➖➖
💥مرحوم شیخ الإسلام علّامه مجلسی(ره) در جواب إعتراض به حرکت سیّدالشهداء(علیه السلام) به سمت کوفه - با وجود علم به خیانت کوفیان و خطر کشته شدن - مینویسد: 📝قد مضى في كتاب الإمامة و كتاب الفتن(۱) أخبار كثيرة دالة علَى أن كلّا منهم(عليهم السلام) كان مأمورا بأمور خاصة مكتوبة في الصحف السماوية النازلة علَى الرسول(صلّى الله عليه و آله) فهم كانوا يعملون بها،و لا ينبغي قياس الأحكام المتعلقة بهم علَى أحكامنا ! و بعد الإطلاع علَى أحوال الأنبياء(عليهم السلام) و أن كثيرا منهم كانوا يبعثون فرادىٰ علَى ألوف من الكفرة و يسبّون آلهتهم و يدعونهم إلَى دينهم و لا يبالون بما ينالهم من المكاره و الضرب و الحبس و القتل و الإلقاء في النار و غير ذلك،لا ينبغي الإعتراض علَى أئمة الدين(علیهم السلام) في أمثال ذلك! مع أنه بعد ثبوت عصمتهم بالبراهين و النصوص المتواترة لا مجال للإعتراض عليهم بل يجب التسليم لهم في كل ما يصدر عنهم...! ↩️در کتاب امامت و کتاب فتن روایات بسیاری نقل کردیم که هر یک از معصومین(علیهم السلام) به امور ویژه و خاصی مأمور بودند که در نوشته هایی آسمانی بر پیامبر(علیه و آله السلام) نازل شده و آنها بدان عمل می کرده اند. و [با توجه به تکلیف خاص] نمی شود أحکامی که به آنها تعلق گرفته،با أحکام مربوط به ما قیاس شود! و پس از اطلاع بر حال پیامبران(علیهم السلام) معلوم می شود که بسیاری از آنها از جانب خدا مأمور می شدند که به تنهایی در برابر هزاران تن از کافران قرار گیرند و به خدایان دروغین و ساختگی آنها ناسزا گفته و آنها را به دین خود دعوت کنند و باکی نداشتند که از سوی آنها با ناراحتی(سختی)،کتک،حبس،قتل،اِلقاء در آتش و دیگر مشکلات مواجه شوند. پس سزاوار نیست که بر امامان (علیهم السلام) در این گونه امور اعتراض شود. * گذشته از آن که پس از إثبات عصمت امامان معصوم(علیهم السلام) - با براهین و روایات متواتره - دیگر مجالی برای اعتراض بر آنان باقی نمی ماند و باید در برابر تمام آنچه از آنان صادر میشود،تسلیم بود... (۱)بحارالأنوار؛ج۳۶ص۱۹۲ و ج۲۹ص۴۱۷ 📓بحارالأنوار؛ج۴۵ص۹۸-۹۹
🔹از امام صادق و ايشان از پدرشان امام باقر و ايشان از پدرشان امام سجاد و ايشان از امام حسين و ايشان از امير المؤمنين سلام الله عليهم اجمعين چنين نقل کرده اند که رسول خدا صلي الله عليه و آله به حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها چنين فرمودند: «به تحقيق که خداوند به غضب و خشم تو خشمگين و به رضايت تو راضی می‌شود.» ✔️اين حديث صحيح السندي است که بخاري و مسلم نقل نکرده اند. 📔 المستدرك علي الصحيحين، ج۳ ص۱۶۷ ←این حدیث نبوی علاوه بر آنکه صراحتاً را برای حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ثابت میکند ؛ با توجه به آیات قرآن تکلیف را بر هر آنکه حق مدار است در قبال آزار دهندگان به حضرت زهرا سلام الله علیها مشخص میسازد: لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِمْ با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنيد/ممتحنه۱۳. إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا/احزاب۵۷ ✅ حجت بر همگان تمام است!
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️پژوهشی در باب معصوم علیه السلام قسمت • دوم ☑️ ✍... نحوه بندگی خدا، اگر بخواهد مورد قبول ذات مقدسش قرار گیرد، باید از ناحیه خودش ارائه شود. ما عقلا میتوانیم به اینکه باید خدا و ربّ و مُنعم خود را بندگی کنیم پی‌بریم، اما همین عقل نسـبت به راه و طرز بنـدگی او حکم میکند که باید از اخـذ نماییم؛ به خصوص که میدانیم خداونـد ما را به حال خود رها نکرده تا هر طور که میخواهیم به بنـدگِی او بپردازیم، بلکه از جانب خویش رسولانی فرسـتاده تا آیین بنـدگی او را به ما بیاموزنـد و به این وسـیله حّجت خود را بر ما تمام کرده است؛ بنابراین ما نمیتوانیم هرگونه که دلمان بخواهد او را عبادت کنیم. 🔻اصولا فلسفه نبوت و امامت همین است که بشر راه بندگی خدا را به طورصحیح یاد بگیرد و با تشخیص خود در این مسـیر قدم برندارد. و‌ عقل انسان هم ارسال رسل و بعثت انبیا را ازطرف خدا پسـندیده و ممدوح میداند. لذا وقتی با انبیا و اولیاي الهی برخورد میکند، آن را مغتنم می‌شمارد و دین حق را میشناسد وسعی در تطبیق خود با آن می‌کند. 🌐 وقـتی یکی از منکران وجـود خـدا از حضرت امـام صـادق علیـه‌السلام از فلسفه وجود انبیا و رسولان الهی سوال میکند، ایشان چنین میفرمایند: : «وقتی براي ما وجود آفریـدگار صانعی که از ما و همه مخلوقات خود متعالی است (شبیه به هیچیک از مخلوقات نیست) ثابت شـد و (نیز روشن شد که) او حکیم و بلندمرتبه است به طوريکه مخلوقات او را نمی‌بینند و با او تماس ندارند تا اینکه بیواسطه با او ارتباط داشته و او هم با ایشان بیواسطه در ارتباط باشد و با هم بحث و گفتگو داشته باشند، (نیاز به) وجود سفیرانی در میـان مخلوقات خـدا اثبات میشود که ازطرف او براي مخلوقات و بنـدگانش سـخن بگوینـد و مصالـح و مفاسـد ایشانرا به آنها یاد دهند و از آنچه موجبات سعادت و بدبختی خود آگاهشان کنند. بنا بر این وجود امر و نهی کننـدگان از جـانب خـدای حکیم دانـا در میان خلق خود و سـخنگویان از جانب او ثابت میشود. و اینهـا عبارتنـد از پیـامبران و برگزیـدگان الهی از میـان آفریـدگانش ، که به حکمت تربیت شـده و مبعـوث به حکمت هم شـده‌اند اینها با آنکه در شکل و ترکیب خلقت خود شبیه بقیه مردم هسـتند ولی با دیگران متفاوت بوده، از جانب خداوند حکیم دانا ، موید به حکمت الهی هستند.» 📚 اصول کافی، کتاب الحجة، باب الاضطرار الي الحجة، ح١ (ر.ک : تصویر الحاقی) 🔖 پی‌نوشت: خداوند اگر می‌خواست می‌توانست با همه مخلوقات خود بدون واسطه ارتباط برقرار کند. این برای او سخت تر از اینکه با عده خاصی ارتباط مستقیم برقرار کند و از طریق آنها با دیگران سخن بگوید , نبوده و نیست. اما در عمل چنین نکرده و می‌بینیم که نوعا افراد ارتباط طرفینی با خداوند ندارند؛ البته هر کس می‌تواند با خدای خود سخن گوید و با او مناجات نماید و او هم سخن همه را می‌شنود و احتیاج به واسطه‌ای در اینجا نیست؛ اما اینکه انسانها از خدا و و او آگاه شوند(*) این چیزی نیست که برای نوع آنها بدون واسطه انجام شده باشد. 🔸لازمه بودن خدا از صفات مخلوقات ، این است که هر کس خود بخواهد نمی‌تواند ارتباط طرفینی با خدای سبحان برقرار کند. چنین ارتباطی از جانب انسان با خدا برقرار نمی‌شود، و این خدای متعال است که با هر کس بخواهد این گونه رابطه‌ای برقرار میکند و در صورت لزوم او را «سفیر» و «مُعَبِّر» از جانب خود در میان مردم قرار می‌دهد. پس راه چنین ارتباطی از طرف ما با خدای متعال بسته است. این خداست که با هر کس بخواهد چنین ارتباطی برقرار می‌سازد و نشانه‌هایی هم برای این ارتباط قرار می‌دهد تا هر کس بتواند تشخیص دهد اینچنین ارتباطی را خدا با چه کسانی برقرار کرده است. 🔚 این نشانه ها همان معجزاتی است که به دست پیامبران و ائمه علیهم السلام ظاهر میشود. و لازمه داشتن چنین منصبی از طرف خداوند اینست که آن انسان برگزیده به وسیله خالق خود تأیید شود و خود از مسیر رضای الهی خارج نشود؛ زیرا شأن سفارت و معبر بودن از جانب خدا ، اقتضا می‌کند که و او برای دیگران باشد. و اگر مردم احتمال خطا و اشتباه را درباره او بدهند ، دیگر به هیچ سخنی که او از طرف خدا می‌گوید اعتماد نمی‌کنند. و این موجب نقض غرض الهی از ارسال رسل و بعث انبیاست. 🔚 بنابراین داشتن علم و حکمت الهی که اشتباه در آن راه ندارد و نیز برخوردار بودن از کمال یعنی حفظ و صیانت الهی، لازمهٔ عنوان سفیر و معبر از جانب خداست. (*) در مستقلات عقلیه خدا به طور تکوینی با افراد عاقل ارتباط برقرار کرده و حجت را بر ایشان تمام نموده است. بنابراین در مواردی مانند آنکه حُسن و قبح چیزی ذاتیِ آن است شخص عاقل از طریق عقل یا رسول باطنی می‌داند خدا از او چه خواسته است.
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️پژوهشی در باب معصوم علیه السلام قسمت • سوم ☑️ ✅ معرفی راهنمایانِ الهی به وسیله خداوند ✍‌... ویژگیهایی که برای برگزیدگان الهی بیان شد، چیزهایی نیستند که انسان بتواند با خواست و میل خود در خود یا دیگری به وجود آورد ؛ و یـا حّتی کسـانی را که چنین ویژگیهایی دارنـد با عقل خود بشناسـند. بنابراین هم ایجاد این ویژگیها و هم شـناخت آنها فقط این افراد به وسیله خود خداوند انجام شود. یعنی هم خدا این خصوصیات را به هرکس که بخواهد عطا میکند، و هم معرفی این افراد به وسیله خداوند انجام میپذیرد. مثلاً تشـخیص ویژگی «عصـمت» از عهده انسان عاقل خارج است. ما حّداکثر میتوانیم در یک حوزه بسیار محدودی که دین به ما تعلیم داده است تشخیص دهیم که آن پیامبر یا امام ، طبق آن عمل میکند یا خیر. ولی این، عصمت نیست. یعنی حفظ و صـیانت الهی از هرگونه احتمال اشـتباه و لغزش. این یک امر آشـکار و نمایان نیست که قابل تشـخیص حس یا عقلی باشد. بنابراین تنها راه حصول اطمینـان از وجود این ویژگی در برگزیـدگان الهی، این است که خود خـدا نشـانه هایی را برای تشـخیص این افراد در آنهـا قرار دهـد؛ ماننـد که عبـارت است از عمـل خـارق العاده اي که نشاندهنـده قـدرت الهی(نه بشـري) در برگزیـده خـداست؛ قـدرتی که تحصـیل آن بـا قوای انسـانی غیرممکن است. پس از آنکه نبوت یـک رسول برای انسان ثابت گردیـد، اوصیای او هم به وسیله خودش از طرف خدا مشخص می‌شوند و ما در مقام تشخیص نباید به چیزهایی برخورد کنیم که با شأن سفارت و مُعَبّریّت از جانب خداوند ناسازگار باشد ؛ که اگر چنین بود معلوم میشود که آن‌ شـخص، مـّدعی دروغین مقام و منصب الهی است. ✔️ مثلا برگزیدگان الهی باید خداشناس ترین انسانها باشند و سخنان و اعمال آنها انسان را با توحید خداي یکتا بیشتر آشنا نماید، و اگر به فرض از خدا و احکام او بی اّطلاع یا کم اطلاع باشـند و خودشان محتاج دسـتگیری و تعلیم دیگر انسانها باشـند، نمی‌توان به حرف و سخن او اعتماد کرد‌‌. اینجاست که سرّ سخن حکیمانهٔ حضرت امام جعفر الصادق علیه‌السلام براي ما روشن میشود: 💠 اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ‏اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ 🔹خـدایا، خـودت را بـه مـن بشـناسان؛ که اگر خـود را به من نشـناسانی، پیـامبرت را نمیشـناسم. خـدایا، رسـول خـود را به من بشـناسان ؛ که اگر رسـول خود را به من نشـناسانی، حّجت تو را نمیشـناسم. خـدایا،حّجتت را به من بشـناسان؛ که اگر حّجت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم. 🔚 این دعایی است که حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام برای خاص زمان غیبت حضرت حجت بن الحسن العسکری ارواحنا فداه تعلیم داده‌اند. و مفاد آن این است که شناخت پیامبران الهی از طریق شناخت و معرفی خدا صورت می‌گیرد و شناخت حجت الهی نیز از طریق شناخت پیامبران.
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️پژوهشی در باب معصوم علیه السلام قسمت • چهارم ☑️ ✅ راهنمایان الهی به وسیله خود خدا ساخته و معرفی شده‌اند. ✍... کسانیکه میخواهنـد مربی بشر درطریق بنـدگی خدا باشند , باید خودشان بیشترین بهره را از معرفت و عبودیت خـداي متعال برده باشـند و به اصـطلاح بنـده خالص او باشـند تا حّدي که خداوند آنها را به مرتبه خلوص در بندگی رسانده باشد. در قرآن کریم چنین می‌خوانیم: 📖 وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ 📖 (اي پیامبر) یاد کن از بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب که داراي قدرت و بصیرت بودند. ما ایشانرا به وسیله تذکر نسبت به آخرت، خالص گردانیدیم و اینها نزد ما از برگزیدگان و بهترینها هستند.{۴۵-۴۷ص📖} 🔚🔚 پیامبران الهی به وسـیله خود خدا، خالص نگه داشته شده اند و خدا ایشان را از لغزش و معصیت حفظ میکند. به عنوان نمونه در داستان حضرت یوسف علیه‌السلام میخوانیم: 📖 وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ 📖 (زلیخا) قصـد(سوء نسـبت به) یوسف کرد. و او هم اگر برهان پروردگارش را ندیـده بود، قصد وي را کرده بود. ما اینچنین کردیم تا بدی و زشتی را از او دور داریم. زیرا او از بندگان خالص شدهٔ ماست.{٢٤/يوسف📖} 🔚🔚 وقتی خداوند بخواهد کسی را از واقع شدن در معصیت حفظ نماید، کافی است معرفت خود را براي او شّدت بخشد به طوري که او خدا را حاضـر و ناظر اعمال خود ببیند. و هنگامیکه این حالت وجدانی در انسان شدید شود، دیگر دنبال معصـیت نمی‌رود. و هرچه آن حـالت بیشتر جلوه نمایـد، انسـان کم کم فکر گناه کردن را هم فراموش میکنـد. یاد مرگ و آخرت نیز هر چه در انسان بیشتر و شدیدتر گردد کمتر گِرد معصـیت خواهـد گشت. خداونـد با همه این وسایل میتواند بندگان برگزیده خود را از انحراف و لغزش حفظ نماید. ✔️ پس خالص گردانیـدن خـدا لازمه اش سـلب اختیار از پیامبر یا امام نیست، بلکه خـدا کاری میکنـد تا اینها با و خود به بدی تمایل پیدا نکنند؛ مثلا حضرت یوسف علیه‌السلام با دیدن برهان پروردگارش، اصًلا نیت سوء نکرد. حال این برهان خدا چه چیزی بوده مهم نیست؛ آنچه اهمیت دارد این است که خداوند ّ بندگان برگزیده خود را به حال خود رها نمیکند و آنها را در مسـیر بنـدگی خویش حفظ مینمایـد. این خالص گردانیدن خدا به قدري با قطعیت و صـراحت انجام پذیرفته که حّتی شیطان نیز از اینکه بتواند آنها را تحت تأثیرخود قرار دهد، ناامید شده است: 📖 قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِين * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ 📖 (شیطان)گفت: پس قسم به عّزت تو، همه بنی آدم را- به جز بندگان خالص شده ات -فریب میدهم.{٨٢-٨٣/ص} معلوم میشود که خداوند به شـیطان هم بندگان خالص شده خود را شـناسانده و ویژگی را هم در آنها نمایانده است تا اینکه همه مخلوقات بدانند حساب اینها با بقیه متفاوت است و خدا خودش متکّفل حفظ آنان شده است. عنایت الهی فقط به حفظ این بزرگواران از خطرات خلاصه نمیشود، بلکه به طورکّلی خداوند در تمام مراحل تربیت ایشان، عنایت خاصی دارد تا آنگونه که خودش می‌پسندد ساخته شوند. به عنوان نمونه خداوند به مادر موسی علیه السلام وحی کرد او را در تابوتی قرار داده، به دریا بیندازد. آنگاه آنرا در اختیار فرعون که دشمن خدا و موسی بود قرار داد و فرمود: 📖 وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِي َّ 📖 محبتی ازجانب خود بر تو قرار دادم و براي آنکه زیر نظر خودم ساخته شوی{۳۹/طه} خداوند محبتی را از جانب خود نسبت به حضرت موسی علیه‌السلام در دل دیگران ازجمله فرعون قرار داد، تا همگان او را دوست داشته باشند و موسی آنچنانکه خدا میپسندد تربیت گردد. پس خداي متعال تربیت برگزیدگانش را زیر نظر رحمت خـاص و عنـایت ویژه خود قرار میدهـد تـا آنهـا را براي مـأموریت الهی آماده سازد و عبودیت محضه خود را در ایشان متجّلی گرداند. در ادامه همان آیات میفرماید: 📖 وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي 📖 و تو را ساخته و برگزیده خود قرار دادم. تعبیر بسیار زیبایی است از طرف خدای متعال در حق یکی از برگزیدگانش که او را اختصاص به خود داده و در آن مسیری که خود می‌پسندیده حفظ کرده است. سایر برگزیدگان خدا هم به همین شکل مورد عنایت خاصه حضرتش قرار داشته‌اند و لذا این راهنمایان الهی بهترین و خالصترین بندگان خدا بوده‌اند.
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • دو ✔️ ✍... نحوه بندگی خدا، اگر بخواهد مورد قبول ذات مقدسش قرار گیرد، باید از ناحیه خودش ارائه شود. ما عقلا میتوانیم به اینکه باید خدا و ربّ و مُنعم خود را بندگی کنیم پی‌بریم، اما همین عقل نسـبت به راه و طرز بنـدگی او حکم میکند که باید از اخـذ نماییم؛ به خصوص که میدانیم خداونـد ما را به حال خود رها نکرده تا هر طور که میخواهیم به بنـدگِی او بپردازیم، بلکه از جانب خویش رسولانی فرسـتاده تا آیین بنـدگی او را به ما بیاموزنـد و به این وسـیله حّجت خود را بر ما تمام کرده است؛ بنابراین ما نمیتوانیم هرگونه که دلمان بخواهد او را عبادت کنیم. 🔻اصولا فلسفه نبوت و امامت همین است که بشر راه بندگی خدا را به طورصحیح یاد بگیرد و با تشخیص خود در این مسـیر قدم برندارد. و‌ عقل انسان هم ارسال رسل و بعثت انبیا را ازطرف خدا پسـندیده و ممدوح میداند. لذا وقتی با انبیا و اولیاي الهی برخورد میکند، آن را مغتنم می‌شمارد و دین حق را میشناسد وسعی در تطبیق خود با آن می‌کند. 🌐 وقـتی یکی از منکران وجـود خـدا از حضرت امـام صـادق علیـه‌السلام از فلسفه وجود انبیا و رسولان الهی سوال میکند، ایشان چنین میفرمایند: «وقتی براي ما وجود آفریـدگار صانعی که از ما و همه مخلوقات خود متعالی است (شبیه به هیچیک از مخلوقات نیست) ثابت شـد و (نیز روشن شد که) او حکیم و بلندمرتبه است به طوريکه مخلوقات او را نمی‌بینند و با او تماس ندارند تا اینکه بیواسطه با او ارتباط داشته و او هم با ایشان بیواسطه در ارتباط باشد و با هم بحث و گفتگو داشته باشند، (نیاز به) وجود سفیرانی در میـان مخلوقات خـدا اثبات میشود که ازطرف او براي مخلوقات و بنـدگانش سـخن بگوینـد و مصالـح و مفاسـد ایشانرا به آنها یاد دهند و از آنچه موجبات سعادت و بدبختی خود آگاهشان کنند. بنا بر این وجود امر و نهی کننـدگان از جـانب خـدای حکیم دانـا در میان خلق خود و سـخنگویان از جانب او ثابت میشود. و اینهـا عبارتنـد از پیـامبران و برگزیـدگان الهی از میـان آفریـدگانش ، که به حکمت تربیت شـده و مبعـوث به حکمت هم شـده‌اند اینها با آنکه در شکل و ترکیب خلقت خود شبیه بقیه مردم هسـتند ولی با دیگران متفاوت بوده، از جانب خداوند حکیم دانا ، موید به حکمت الهی هستند.» 📚 اصول کافی، کتاب الحجة، باب الاضطرار الي الحجة، ح١ (ر.ک : تصویر الحاقی) 🔖 پی‌نوشت: خداوند اگر می‌خواست می‌توانست با همه مخلوقات خود بدون واسطه ارتباط برقرار کند. این برای او سخت تر از اینکه با عده خاصی ارتباط مستقیم برقرار کند و از طریق آنها با دیگران سخن بگوید , نبوده و نیست. اما در عمل چنین نکرده و می‌بینیم که نوعا افراد ارتباط طرفینی با خداوند ندارند؛ البته هر کس می‌تواند با خدای خود سخن گوید و با او مناجات نماید و او هم سخن همه را می‌شنود و احتیاج به واسطه‌ای در اینجا نیست؛ اما اینکه انسانها از خدا و و او آگاه شوند(*) این چیزی نیست که برای نوع آنها بدون واسطه انجام شده باشد. 🔸لازمه بودن خدا از صفات مخلوقات ، این است که هر کس خود بخواهد نمی‌تواند ارتباط طرفینی با خدای سبحان برقرار کند. چنین ارتباطی از جانب انسان با خدا برقرار نمی‌شود، و این خدای متعال است که با هر کس بخواهد این گونه رابطه‌ای برقرار میکند و در صورت لزوم او را «سفیر» و «مُعَبِّر» از جانب خود در میان مردم قرار می‌دهد. پس راه چنین ارتباطی از طرف ما با خدای متعال بسته است. این خداست که با هر کس بخواهد چنین ارتباطی برقرار می‌سازد و نشانه‌هایی هم برای این ارتباط قرار می‌دهد تا هر کس بتواند تشخیص دهد اینچنین ارتباطی را خدا با چه کسانی برقرار کرده است. 🔚 این نشانه ها همان معجزاتی است که به دست پیامبران و ائمه علیهم السلام ظاهر میشود. و لازمه داشتن چنین منصبی از طرف خداوند اینست که آن انسان برگزیده به وسیله خالق خود تأیید شود و خود از مسیر رضای الهی خارج نشود؛ زیرا شأن سفارت و معبر بودن از جانب خدا ، اقتضا می‌کند که و او برای دیگران باشد. و اگر مردم احتمال خطا و اشتباه را درباره او بدهند ، دیگر به هیچ سخنی که او از طرف خدا می‌گوید اعتماد نمی‌کنند. و این موجب نقض غرض الهی از ارسال رسل و بعث انبیاست. 🔚 بنابراین داشتن علم و حکمت الهی که اشتباه در آن راه ندارد و نیز برخوردار بودن از کمال یعنی حفظ و صیانت الهی، لازمهٔ عنوان سفیر و معبر از جانب خداست. (*) در مستقلات عقلیه خدا به طور تکوینی با افراد عاقل ارتباط برقرار کرده و حجت را بر ایشان تمام نموده است. بنابراین در مواردی مانند آنکه حُسن و قبح چیزی ذاتیِ آن است شخص عاقل از طریق عقل یا رسول باطنی می‌داند خدا از او چه خواسته است.
حرم
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • دو ✔️ ✍... نحوه بندگی خدا، اگر بخ
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • سه ✔️ ✅ معرفی راهنمایانِ الهی به وسیله خداوند متعال ✍‌... ویژگیهایی که برای برگزیدگان الهی بیان شد، چیزهایی نیستند که انسان بتواند با خواست و میل خود در خود یا دیگری به وجود آورد ؛ و یـا حّتی کسـانی را که چنین ویژگیهایی دارنـد با عقل خود بشناسـند. بنابراین هم ایجاد این ویژگیها و هم شـناخت آنها فقط این افراد به وسیله خود خداوند انجام شود. یعنی هم خدا این خصوصیات را به هرکس که بخواهد عطا میکند، و هم معرفی این افراد به وسیله خداوند انجام میپذیرد. مثلاً تشـخیص ویژگی «عصـمت» از عهده انسان عاقل خارج است. ما حّداکثر میتوانیم در یک حوزه بسیار محدودی که دین به ما تعلیم داده است تشخیص دهیم که آن پیامبر یا امام ، طبق آن عمل میکند یا خیر. ولی این، عصمت نیست. یعنی حفظ و صـیانت الهی از هرگونه احتمال اشـتباه و لغزش. این یک امر آشـکار و نمایان نیست که قابل تشـخیص حس یا عقلی باشد. بنابراین تنها راه حصول اطمینـان از وجود این ویژگی در برگزیـدگان الهی، این است که خود خـدا نشـانه هایی را برای تشـخیص این افراد در آنهـا قرار دهـد؛ ماننـد که عبـارت است از عمـل خـارق العاده اي که نشاندهنـده قـدرت الهی(نه بشـري) در برگزیـده خـداست؛ قـدرتی که تحصـیل آن بـا قوای انسـانی غیرممکن است. پس از آنکه نبوت یـک رسول برای انسان ثابت گردیـد، اوصیای او هم به وسیله خودش از طرف خدا مشخص می‌شوند و ما در مقام تشخیص نباید به چیزهایی برخورد کنیم که با شأن سفارت و مُعَبّریّت از جانب خداوند ناسازگار باشد ؛ که اگر چنین بود معلوم میشود که آن‌ شـخص، مـّدعی دروغین مقام و منصب الهی است. ✔️ مثلا برگزیدگان الهی باید خداشناس ترین انسانها باشند و سخنان و اعمال آنها انسان را با توحید خداي یکتا بیشتر آشنا نماید، و اگر به فرض از خدا و احکام او بی اّطلاع یا کم اطلاع باشـند و خودشان محتاج دسـتگیری و تعلیم دیگر انسانها باشـند، نمی‌توان به حرف و سخن او اعتماد کرد‌‌. اینجاست که سرّ سخن حکیمانهٔ حضرت امام جعفر الصادق علیه‌السلام براي ما روشن میشود: 💠 اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ‏اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏ 🔹خـدایا، خـودت را بـه مـن بشـناسان؛ که اگر خـود را به من نشـناسانی، پیـامبرت را نمیشـناسم. خـدایا، رسـول خـود را به من بشـناسان ؛ که اگر رسـول خود را به من نشـناسانی، حّجت تو را نمیشـناسم. خـدایا،حّجتت را به من بشـناسان؛ که اگر حّجت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم. 🔚 این دعایی است که حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام برای خاص زمان غیبت حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف تعلیم داده‌اند. و مفاد آن این است که شناخت پیامبران الهی از طریق شناخت و معرفی خدا صورت می‌گیرد و شناخت حجت الهی نیز از طریق شناخت پیامبران. 🔵ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔵 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
حرم
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • سه ✔️ ✅ معرفی راهنمایانِ الهی به وس
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • چهارم ✔️ ✅ راهنمایان الهی به وسیله خود خدا ساخته و معرفی شده‌اند. ✍... کسانیکه میخواهنـد مربی بشر درطریق بنـدگی خدا باشند , باید خودشان بیشترین بهره را از معرفت و عبودیت خـداي متعال برده باشـند و به اصـطلاح بنـده خالص او باشـند تا حّدي که خداوند آنها را به مرتبه خلوص در بندگی رسانده باشد. در قرآن کریم چنین می‌خوانیم: 📖 وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدي وَ الْأَبْصارِ * إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ * وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ 📖 (اي پیامبر) یاد کن از بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب که داراي قدرت و بصیرت بودند. ما ایشانرا به وسیله تذکر نسبت به آخرت، خالص گردانیدیم و اینها نزد ما از برگزیدگان و بهترینها هستند.{۴۵-۴۷ص} 🔚🔚 پیامبران الهی به وسـیله خود خدا، خالص نگه داشته شده اند و خدا ایشان را از لغزش و معصیت حفظ میکند. به عنوان نمونه در داستان حضرت یوسف علیه‌السلام میخوانیم: 📖 وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ 📖 (زلیخا) قصـد(سوء نسـبت به) یوسف کرد. و او هم اگر برهان پروردگارش را ندیـده بود، قصد وي را کرده بود. ما اینچنین کردیم تا بدی و زشتی را از او دور داریم. زیرا او از بندگان خالص شدهٔ ماست.(*) {٢٤/يوسف} 🔚🔚 وقتی خداوند بخواهد کسی را از واقع شدن در معصیت حفظ نماید، کافی است معرفت خود را براي او شّدت بخشد به طوري که او خدا را حاضـر و ناظر اعمال خود ببیند. و هنگامیکه این حالت وجدانی در انسان شدید شود، دیگر دنبال معصـیت نمی‌رود. و هرچه آن حـالت بیشتر جلوه نمایـد، انسـان کم کم فکر گناه کردن را هم فراموش میکنـد. یاد مرگ و آخرت نیز هر چه در انسان بیشتر و شدیدتر گردد کمتر گِرد معصـیت خواهـد گشت. خداونـد با همه این وسایل میتواند بندگان برگزیده خود را از انحراف و لغزش حفظ نماید. ✔️ پس خالص گردانیـدن خـدا لازمه اش سـلب اختیار از پیامبر یا امام نیست، بلکه خـدا کاری میکنـد تا اینها با و خود به بدی تمایل پیدا نکنند؛ مثلا حضرت یوسف علیه‌السلام با دیدن برهان پروردگارش، اصًلا نیت سوء نکرد. حال این برهان خدا چه چیزی بوده مهم نیست؛ آنچه اهمیت دارد این است که خداوند ّ بندگان برگزیده خود را به حال خود رها نمیکند و آنها را در مسـیر بنـدگی خویش حفظ مینمایـد. این خالص گردانیدن خدا به قدري با قطعیت و صـراحت انجام پذیرفته که حّتی شیطان نیز از اینکه بتواند آنها را تحت تأثیرخود قرار دهد، ناامید شده است: 📖 قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ 📖 (شیطان)گفت: پس قسم به عّزت تو، همه بنی آدم را- به جز بندگان خالص شده ات -فریب میدهم.{٨٢-٨٣/ص} معلوم میشود که خداوند به شـیطان هم بندگان خالص شده خود را شـناسانده و ویژگی را هم در آنها نمایانده است تا اینکه همه مخلوقات بدانند حساب اینها با بقیه متفاوت است و خدا خودش متکّفل حفظ آنان شده است. عنایت الهی فقط به حفظ این بزرگواران از خطرات خلاصه نمیشود، بلکه به طورکّلی خداوند در تمام مراحل تربیت ایشان، عنایت خاصی دارد تا آنگونه که خودش می‌پسندد ساخته شوند. به عنوان نمونه خداوند به مادر موسی علیه السلام وحی کرد او را در تابوتی قرار داده، به دریا بیندازد. آنگاه آنرا در اختیار فرعون که دشمن خدا و موسی بود قرار داد و فرمود: 📖 وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِي َّ 📖 محبتی ازجانب خود بر تو قرار دادم و براي آنکه زیر نظر خودم ساخته شوی{۳۹/طه} خداوند محبتی را از جانب خود نسبت به حضرت موسی علیه‌السلام در دل دیگران ازجمله فرعون قرار داد، تا همگان او را دوست داشته باشند و موسی آنچنانکه خدا میپسندد تربیت گردد. پس خداي متعال تربیت برگزیدگانش را زیر نظر رحمت خـاص و عنـایت ویژه خود قرار میدهـد تـا آنهـا را براي مـأموریت الهی آماده سازد و عبودیت محضه خود را در ایشان متجّلی گرداند. در ادامه همان آیات میفرماید: 📖 وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي 📖 و تو را ساخته و برگزیده خود قرار دادم. تعبیر بسیار زیبایی است از طرف خدای متعال در حق یکی از برگزیدگانش که او را اختصاص به خود داده و در آن مسیری که خود می‌پسندیده حفظ کرده است. سایر برگزیدگان خدا هم به همین شکل مورد عنایت خاصه حضرتش قرار داشته‌اند و لذا این راهنمایان الهی بهترین و خالصترین بندگان خدا بوده‌اند.
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • هشتم ✔️ ✅ مقام خلیفةالّلهی برای حّجت‌های خداوند 💡پاسخ به این سوال: آیا تمام انسانها مقام خلیفة اللهي دارند؟؟ 🔻خداوند برگزیدگان خود را «خلیفة الله» لقب داده است. در مورد خلقت حضرت آدم علیه السلام چنین می‌خوانیم: 📖 وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ‌ِ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَةً.{٣٠/بقرة} 📖 و آنگاه که پروردگار تو به فرشتگان فرمود: من در زمین خلیفه‌ای را قرار میدهم. ⁉️❔ خداوند که سنخیتی با هیچکس ندارد تا او بخواهد «خلیفه خدا» خوانده شود؛ به چه مناسـبت حضـرت آدم علیه السلام جانشین خدا گردیده. پس خلافت در اینجا به چه معناست؟ 🔚جانشـین یک شـخص به کسـی گفته میشود که وقتی دسترسـی به آن شـخص نباشد، همه امور او به دست جانشین انجام میگردد. و کسانیکه میخواهند با مُخَلَّفٌ عَنٔه ارتباطی داشـته باشند، میدانند که با رجوع به خلیفه این کار میسر شود. البته خداونـد هیـچگاه از مخلوقات خود غایب نمیشود، ولی چنانکه قبلا بیان شد راه ارتباط طرفینی از بنده به سوي خدا با میل و اختیـار انسـان بـاز نمیشود؛ و چون چنین است به خلیفه او مراجعه میکنیم تا از او همان چیزی را بگیریم که خود راهی برای به دست آوردنش نداریم . اوست که با خـدا ارتباط دارد و از خواست خدا مطّلع میباشد و در تشـخیص کلام خدا با غیر آن اشتباه نمیکند و از تأثیر القائات شیطانی در امان است . ✅ خلیفه خدا از اینجـا روشن میشود که تعـبیر «خلیفه الله» بر حجّتهـاي معصوم الهی که برگزیـده او هسـتند، اطلاق میشود و غیر از ایشان هیچ کس را نمی‌توان موصوف به این صفت دانست؛ در احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز «خلیفه الله» به همین معنا به کار رفته است. حضـرت امام باقر العلوم علیه السلام چنین توضیح داده اند: 💠 قال : إنًی جاعِلً فِی الأرضِ خَلیفَةً ، لي عَلَیهِم فَیَکونُ حُجَّةً لي عَلَيهِم في أرضي (خداي متعال) فرمودند : من در زمین براي خود خلیفه‌ای بر آنها قرار میدهم پس او حّجت من بر ایشان در زمینم میباشد.(1) در ادامه حدیث، قسمت دیگري از فرمایش خدای متعال آمده است که : 💠 إني اُریـدَ انَ أخلُق َخلقًا بِيَدي أجعَلُ ذُري‍ّتَهُ انبياء المُرسَلينَ و عِباداً صالِحینَ و ائمة مُهتَدينَ اجعلهُم خُلَفائی عَلی خَلقی في أرضي یَنهونَهم عَنِ المَعاصي و یُنذِرونَهم عَذابي و یَهدونَهُم إلی طاعَتي وَ یُسلِکونَ بِهم الی طَریقِ سَبیلي وَ اجعلهم حُجَةً لي همانـا من(خداونـد) میخواهم مخلوقی به دست خود بیـافرینم که فرزنـدان او را پیـامبران فرسـتاده شـده و بنـدگان شایسـته و پیشوایان هـدایت یافته قرار دهم. ایشان را جانشـینان خود بر آفریدگانم در زمینم قرار میدهم تا آنها را از گناهان باز داشـته و از عذاب من بترسانند و به اطاعت از من هدایتشان کنند و ایشان را به راه من آوردند و من آنها (جانشینان خود) را حّجت خود قرار دهم.(2) 🔚 در این عبارت روشن است که شأن خلیفه الّلهی اختصاص به حّجتهاي برگزیده الهی دارد و بنابراین نسـبت دادن این وصف به همه انسانها، به هیچوجه قابل قبول نیست. 🟥 همین شأن است که هیـچکس نمیتوانـد آنرا نادیـده بگیرد و بگویـد من میخواهم بنـده خـدا باشم اما به خلیفه او که تنها بـاب بنـدگی اوست، کاری نـدارم چنین چیزی نمیشود. چون انکار خلیفه و نشـدن به او، درحقیقت انکار خداونـد و ربوبیت اوست. 📚 (1-2) تفسیر نور الثقلین،ج1ص51و52. 🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • بیست - یکم✔️ ✅ معرفت امام علیه‌السلام پذیرفتن مناصب الهی ایشان است. 🟩 معرفت خـدا و حضرت رسول صـلی الله علیه و آله صنع خود خـداست و مخلوقـات نقشـی در اعطـاي معرفت ندارند، بلکه وظیفه آنها پس ازحصول معرفت، نسـبت به آن و پذیرفتن آن میباشد. در مورد معرفت امام علیه السلام نیز مطلب از همین قرار است و سهم انسان در معرفت امام علیه السلام این است که به معرفی خداگردن نهد. ّ پس ابتـدا بایـد دیـد که خداونـد چگونه ائمه علیهم السلام را معرفی کرده است. این معرفی در دو بخش صورت گرفته است: 🔻یکی معرفی اشخاص ایشان، و دیگری معرفی اوصاف و ویژگیهایی که خدا به آنها عطا نموده است. وظیفه انسان هم پس از این معرفی عبارت است از اینکه همان اشـخاص و افراد را مّتصف به آن صفات بداند و این را در دل معتقد گردد و از صمیم جان گردن نهد. در اینجا اگر بخواهیم به همه اختصاصات ائمه علیهم السلام اشاره کنیم، بحثی بسـیار طولانی لازم می‌آیـد که از حوصـله این کانال خارج است، و لذا تنها به گوشه ای از اهم آنها در حّد اشاره اکتفا میکنیم. ☀️حضرت سلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام میفرمایند: 💠 الْإِمَامُ أَمِینُ‏ اللَّهِ‏ فِی‏ خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلَادِهِ وَ الدَّاعِی إِلَى اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّه‏ ، الْإِمَامُ مُطَهَّرٌ مِنَ الذُّنُوبِ مُبَرَّأٌ مِنَ الْعُيُوبِ مَخْصُوصٌ بِالْعِلْمِ مَوْسُومٌ بِالْحِلْم‏ نِظَامُ اَلدِّینِ وَ عِزُّ اَلْمُسْلِمِینَ وَ غَیْظُ اَلْمُنَافِقِینَ وَ بَوَارُ اَلْکَافِرِینَ. امام امانتـدار خـدا در میان خلقش، و حّجت او بر بنـدگانش، و خلیفه او در سـرزمین هایش، و دعوت کننده به سوي خدا و دفاع کننـده از حقوق واجب او بر بنـدگان است. امام پاك گردیده از گناهان و برکنار گشـته از عیب‌ هاست که همه علم اختصاص به او دارد و به حلم شـناخته میشود. امـام نظـام دهنـده به دین و باعث سـربلندي مسـلمانان و خشم منافقان و از بین رفتن کافران است.(۱) ✅🔚✅ اگر فقط همین چند ویژگی راخوب متوجه شویم، براي تسـلیم کامل و سـرسپردگی به امام معصوم علیه السلام کفایت میکند؛ تاچه رسد به اینکه ویژگیهاي دیگر این بزرگواران براي ما روشن گردد. درباره تعبیر «خلیفه الله» قبلا توضـیح دادیم و روشن شد که راه ارتباط با خدا و کشف رضا و سـخط او براي مخلوقات، است در اینکه با خلیفه او ارتباط داشـته و سـخن او را به عنوان خواست خـدا بداننـد. و چنین کسـی تحت تأثیر القائات شـیطان قرار نمیگیرد و خـدا او را از شـر آفات شـیطانی حفظ میفرمایـد. و لذا حضـرت فرموده است: « المطهر من الذنوب» که مقام ائمه علیهم السلام را بیان میکند. ّ ائمه علیهم‌السلام کسانی هستند که از دهان مبارک ایشان جز سخن وحی خارج نمیشود و اگر چیزي را امر کنند، امرشان امر خداست، و درصورتیکه از چیزي نهی نمایند، آن نهی هم نهی خداست. ✅🔚✅ تعبیر دیگر «المخصوص بالعلم» است. یعنی امام علیه السلام کسـی است که همه علم اختصاص به او دارد. بنابراین هیـچ علمی راخـدا خلق نکرده مگر اینکه امـام علیه السلام به آن آگاهی دارد. و هرکس دیگر هم که میخواهـد بهره اي از علم داشـته باشد، چون همه علم نزد امام علیه السلام است، باید منحصراً از ایشان اخذ کند و به غیر او مراجعه نکند. پس تنها چنین کسـی است که می‌توانـد از هر جهت حّجت خدا بر بندگان باشد. 💢«حّجت» یعنی دلیل قاطع و برنده و امام علیه‌السلام چون داراي آن اختصاصات است، قول و فعل و تقریرش حّجت خداست بر مردم که طریق صحیح بندگی خداوند را به آنها نشان میدهـد. و اگر مردم واقعًا و باجان و دل تسـلیم ائمه علیهم السلام گردنـد و خود را به ایشان بسپرند، دین الهی در جـامعه نظام یافته و مسـلمانان سـربلند شـده و منافقان خشـمگین گشـته وکافران هم از بین میرونـد. درباره تعبیر «امین الله فی خلقه» نیز بزودي سخن خواهیم گفت. 1-اصول کافی کتاب الحجه ، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته ح۱ 🔵ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔵 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |