eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
یادمان باشد که دیگر هنگام خوردن آب نگوییم سلام بر حسین(ع) چون او فقط تشنه آب نبود، تشنه انسانیت و آزادگی بود تا تشنه آب این بار هر گاه کسی را بخشیدیم و به او فرصت دوباره دادیم، بگوییم سلام بر حسین هر گاه ظلم را دیدیم و سکوت نکردیم بگوییم سلام بر حسین هرگاه گرسنه ای رادیدیم و ساده از کنارش عبور نکردیم بگوییم سلام بر حسین سلام بر حسین برای همه لحظاتی که در جبهه حق و باطل روزمره‌مان فارغ از هر منفعتی طرف حق را بگیریم! سلام بر تو، خون خدا، ببخش که یادمان دادند فقط برای تشنه به آب بودنت بگرییم...... فرا رسیدن ایام سوگواری سیدالشهدا علیه السلام را به تمام دوستداران آن حضرت تسلیت عرض می نماییم. 🌎 @haram110
«…یاحیدر…» ♡ این کعبه ای که رتبه‌اش از عرش برتر است… از سینه چاک های قدیمی "حیدر" است… #هوووو #حیدر_مدد❤️•° #فقط.حیدرامیرالمومنین.است
ایام الحرام در کنار 🔹این روزها شیعیان مثل هرسال خوب سفرهای آنتالیا و دبی و هزینه های چهارشنبه سوری و آرایش و پارتی ها و مشروبات الکی و نگهداری حیووانات و تجهیزات جنگی برای کشتار شیعیان بوسیله عمری ها و... تو چشم معاندین میکنند که چرا به محرم میرسه دلتون برای فقرا میتپه⁉️ چرا هزینه های صدها میلیاردی که صرف سفرهای بیهوده و خرافه چهارشنبه سوری و کشتار شیعیان میشه رو صرف فقرا نمیکنید و از این دست تو دهنی ها که انصافا هم خوب تو دهنی هست. 🔹بعدم که با وقاحت تمام حتما از طرف اون مثلا اهل فن هاشون شنیدین که میگن: شما که دیندار و اهل ثوابی, شما باید به فقرا کمک کنی ما که ادعایی نداریم. 🔹میخوام این هارو خیلی کوتاه تو این پست بگم. 🔸آی شمایی که از شیعه توقع کمک به فقرا رو داری و خب انصافا هم از کسی توقع میره که 👈 👉 باشه ... بهت تبریک میگم چون خوب طرفت رو شناختی... از ای و و و و غیره واقعا امیدی به بشر دوستی و کمک به فقرا نیست؛ این تنها شیعه امیرالمؤمنین حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام است که واقعیه...🔸 ...🔸 . 🔸چون همونطور که خود شماها با عقل ناقصتون فهمیدین , این تو بن علی علیه السلام پیدا میشه؛ بخوایم ما هم دست از عزاداری بکشیم یکی مثل شما میشیم که بزودی پولهامون رو خرج سفرهای ترکیه و دبی میکنیم. پس این عزاداری ها باید باقی بمونه که کمک به فقرا ادامه پیدا کنه و ایران رو فساد و تباهی و یه عده آدم عاطل و باطل نگیره که فقط به فکر خوشگذرانی خودشان هستند. 🙂
حرم
#عاشورا_بیست_و_هفت ⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟ 〰〰〰〰〰〰 ✍... حضرت سیدالشهداء
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از چه بود؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰 هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف : 💠 هیهات منا الذلة و مانند آن را فرمودند. این عبارت در مقام بیان خروج حضرت . ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشته‌اند!! با تأمل در روایات روشن می‌شود که این جملات در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد. ⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید:: - ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابن‌زیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست. (ارشاد ۸۸/۲) هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمد و پرسید: چه شده، چه تصمیمی گرفته‌اید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما می‌جنگیم. (ارشاد ۹۰/۲) - هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبه‌ای فرمودند: مگر نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دست برنمی‌دارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی[و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمی‌بینم. (تحف العقول ۲۴۵) طبری نیز این خطبه را پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛ (تاریخ طبری ۴۰۴/۵) قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) می‌گوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابن‌زیاد لعین شود تا او خواست بگیرد. (شرح الاخبار ۱۴۹/۲) بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند. - امام علیه‌السلام فرمودند: این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچ‌گاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت. خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمی‌پسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم. (احتجاج ۲۴/۲) - از جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند: به خدا سوگند به هیچ یک از خواسته‌های آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم. (لهوف ۶۱) - دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها می‌گفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت! حضرت با اشاره به اینکه به حضرت مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم. (مناقب ۲۴۴/۳) و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار می‌گذارم. (تاریخ طبری ۳۲۳/۴) - حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و ملحد شما خواهم شد! پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز می‌دارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم..... (فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰) ________ 🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که این کلمات امام علیه‌السلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ، را برای مقاصد دنیایی خویش به عنوان انگیزهء امام علیه ‌السلام بیان می‌کنند به اهل انصاف می‌سپاریم!! 🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد، کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبوده‌اند و تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند. لذا تعابیر ، ، ، و و ... درباره انگیزهء آن حضرت منتفی است.
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️پژوهشی در باب معصوم علیه السلام قسمت • دوم ☑️ ✍... نحوه بندگی خدا، اگر بخواهد مورد قبول ذات مقدسش قرار گیرد، باید از ناحیه خودش ارائه شود. ما عقلا میتوانیم به اینکه باید خدا و ربّ و مُنعم خود را بندگی کنیم پی‌بریم، اما همین عقل نسـبت به راه و طرز بنـدگی او حکم میکند که باید از اخـذ نماییم؛ به خصوص که میدانیم خداونـد ما را به حال خود رها نکرده تا هر طور که میخواهیم به بنـدگِی او بپردازیم، بلکه از جانب خویش رسولانی فرسـتاده تا آیین بنـدگی او را به ما بیاموزنـد و به این وسـیله حّجت خود را بر ما تمام کرده است؛ بنابراین ما نمیتوانیم هرگونه که دلمان بخواهد او را عبادت کنیم. 🔻اصولا فلسفه نبوت و امامت همین است که بشر راه بندگی خدا را به طورصحیح یاد بگیرد و با تشخیص خود در این مسـیر قدم برندارد. و‌ عقل انسان هم ارسال رسل و بعثت انبیا را ازطرف خدا پسـندیده و ممدوح میداند. لذا وقتی با انبیا و اولیاي الهی برخورد میکند، آن را مغتنم می‌شمارد و دین حق را میشناسد وسعی در تطبیق خود با آن می‌کند. 🌐 وقـتی یکی از منکران وجـود خـدا از حضرت امـام صـادق علیـه‌السلام از فلسفه وجود انبیا و رسولان الهی سوال میکند، ایشان چنین میفرمایند: : «وقتی براي ما وجود آفریـدگار صانعی که از ما و همه مخلوقات خود متعالی است (شبیه به هیچیک از مخلوقات نیست) ثابت شـد و (نیز روشن شد که) او حکیم و بلندمرتبه است به طوريکه مخلوقات او را نمی‌بینند و با او تماس ندارند تا اینکه بیواسطه با او ارتباط داشته و او هم با ایشان بیواسطه در ارتباط باشد و با هم بحث و گفتگو داشته باشند، (نیاز به) وجود سفیرانی در میـان مخلوقات خـدا اثبات میشود که ازطرف او براي مخلوقات و بنـدگانش سـخن بگوینـد و مصالـح و مفاسـد ایشانرا به آنها یاد دهند و از آنچه موجبات سعادت و بدبختی خود آگاهشان کنند. بنا بر این وجود امر و نهی کننـدگان از جـانب خـدای حکیم دانـا در میان خلق خود و سـخنگویان از جانب او ثابت میشود. و اینهـا عبارتنـد از پیـامبران و برگزیـدگان الهی از میـان آفریـدگانش ، که به حکمت تربیت شـده و مبعـوث به حکمت هم شـده‌اند اینها با آنکه در شکل و ترکیب خلقت خود شبیه بقیه مردم هسـتند ولی با دیگران متفاوت بوده، از جانب خداوند حکیم دانا ، موید به حکمت الهی هستند.» 📚 اصول کافی، کتاب الحجة، باب الاضطرار الي الحجة، ح١ (ر.ک : تصویر الحاقی) 🔖 پی‌نوشت: خداوند اگر می‌خواست می‌توانست با همه مخلوقات خود بدون واسطه ارتباط برقرار کند. این برای او سخت تر از اینکه با عده خاصی ارتباط مستقیم برقرار کند و از طریق آنها با دیگران سخن بگوید , نبوده و نیست. اما در عمل چنین نکرده و می‌بینیم که نوعا افراد ارتباط طرفینی با خداوند ندارند؛ البته هر کس می‌تواند با خدای خود سخن گوید و با او مناجات نماید و او هم سخن همه را می‌شنود و احتیاج به واسطه‌ای در اینجا نیست؛ اما اینکه انسانها از خدا و و او آگاه شوند(*) این چیزی نیست که برای نوع آنها بدون واسطه انجام شده باشد. 🔸لازمه بودن خدا از صفات مخلوقات ، این است که هر کس خود بخواهد نمی‌تواند ارتباط طرفینی با خدای سبحان برقرار کند. چنین ارتباطی از جانب انسان با خدا برقرار نمی‌شود، و این خدای متعال است که با هر کس بخواهد این گونه رابطه‌ای برقرار میکند و در صورت لزوم او را «سفیر» و «مُعَبِّر» از جانب خود در میان مردم قرار می‌دهد. پس راه چنین ارتباطی از طرف ما با خدای متعال بسته است. این خداست که با هر کس بخواهد چنین ارتباطی برقرار می‌سازد و نشانه‌هایی هم برای این ارتباط قرار می‌دهد تا هر کس بتواند تشخیص دهد اینچنین ارتباطی را خدا با چه کسانی برقرار کرده است. 🔚 این نشانه ها همان معجزاتی است که به دست پیامبران و ائمه علیهم السلام ظاهر میشود. و لازمه داشتن چنین منصبی از طرف خداوند اینست که آن انسان برگزیده به وسیله خالق خود تأیید شود و خود از مسیر رضای الهی خارج نشود؛ زیرا شأن سفارت و معبر بودن از جانب خدا ، اقتضا می‌کند که و او برای دیگران باشد. و اگر مردم احتمال خطا و اشتباه را درباره او بدهند ، دیگر به هیچ سخنی که او از طرف خدا می‌گوید اعتماد نمی‌کنند. و این موجب نقض غرض الهی از ارسال رسل و بعث انبیاست. 🔚 بنابراین داشتن علم و حکمت الهی که اشتباه در آن راه ندارد و نیز برخوردار بودن از کمال یعنی حفظ و صیانت الهی، لازمهٔ عنوان سفیر و معبر از جانب خداست. (*) در مستقلات عقلیه خدا به طور تکوینی با افراد عاقل ارتباط برقرار کرده و حجت را بر ایشان تمام نموده است. بنابراین در مواردی مانند آنکه حُسن و قبح چیزی ذاتیِ آن است شخص عاقل از طریق عقل یا رسول باطنی می‌داند خدا از او چه خواسته است.
حرم
* 💞﷽💞 #قسمت_چهارم #هرچی_تو_بخوای ⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃 بعد کلاسهام رفتم خونه... همش به حرفهای خا
* 💞﷽💞 ⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃 -میگی چکارکنم؟ -حالا یه کاریش میکنیم.من با توأم خیالت راحت. -ممنون داداش. بالاخره خواستگارها اومدن.... تو خواستگاری هام مریم مشغول سرگرم کردن بچه ها توی اتاق بود. حرفهای همیشگی بود... من مثل هربار سینی چایی رو بردم توی هال.ولی هربار محمد سینی رو ازم میگرفت و خودش پذیرایی میکرد. اکثر خواستگارها هم غر میزدن ولی من از اینکار محمد خوشم میومد. کنار اسماء نشستم... به سهیل کردم... خوش قیافه و خوش تیپ بود.از اون پسرهایی که خیلی از دخترها آرزوشو دارن. بزرگترها گفتن من و سهیل بریم تو اتاق من که حرف بزنیم.محمد گفت: _هوا خوبه.با اجازه تون برن تو حیاط. نمیدونم چرا محمد اینو گفت ولی منم ترجیح میدادم بریم توی حیاط،گرچه هوای اسفند سرده... محمد جذبه ی خاصی داره.حتی پدرم هم روی حرفش حساب میکنه و بهش اعتماد داره. رفتیم توی حیاط،.. من و آقای سهیل.روی تخت نشستیم ولی سهیل نشسته بود.گفت: _من سهیل صادقی هستم.بیست وشش سالمه.چند سال خارج از کشور درس خوندم.پدرومادرم اصرار دارن من ازواج کنم.منم قبول کردم ولی بعد از ازدواج برمیگردم. منکه تا اون موقع به رو به روم نگاه میکردم باتعجب نگاهش کردم. نگاهش...نگاهش خیلی بود. از نگاه مستقیم و بی حیایش سرمو انداختم پایین و گفتم: _من دوست ندارم جایی جز ایران زندگی کنم... از نظر من ادامه ی این بحث بی فایده ست. بلند شدم،چند قدم رفتم که گفت: _حالا چرا اینقدر زود میخوای تمومش کنی؟شاید بتونی راضیم کنی که بخاطر تو ایران بمونم. از لحن صحبت کردنش خیلی بیشتر بدم اومد تا فعل مفردی که استفاده میکرد.. برگشتم سمتش و جوری که آب پاکی رو بریزم روی دستش گفتم: _من اصلا اصراری برای موندن شما ندارم.اصلا برام مهم نیست ایران بمونید یا نمونید.جواب من به شما منفیه. -اونوقت به چه دلیل؟ما که هنوز درمورد هیچی حرفی نزدیم -لازم نیست که آدم... -حالا چرا نمیشینی؟ با دست به کنارش روی تخت اشاره کرد و گفت:بیا بشین. ولی من روی پله نشستم و بدون اینکه نگاهش کنم،گفتم: _نیاز نیست آدم همه چیز رو بگه،خیلی چیزها با رفتار مشخص میشه. -الان از رفتار من چی مشخص شده که اونجوری میخواستی ازم فرار کنی؟ نمیخواستم بحث به اونجایی که اون میخواست کشیده بشه،فقط میخواستم این گفتگو یه کم بیشتر طول بکشه که نگن بی دلیل میگم نه.گفتم: _چرا اومدید خواستگاری من؟ بالبخندی که یعنی من فهمیدم میخوای بحث روعوض کنی گفت: _خانواده م مخصوصا مادرم اونقدر ازت تعریف کردن که به مادرم گفتم یه جوری میگی انگار فرشته ست.مادرم گفت واقعا فرشته ست.منم ترغیب شدم ببینم این فرشته کی هست. سکوت کرد که چیزی بگم... متوجه نگاه سنگینش شدم ولی من سرمو بالا نیاوردم که نگاهشو نبینم. خودش ادامه داد: _ولی وقتی دیدمت و الان که اینجایی فهمیدم مادرم کم تعریف کرده ازت. تو دلم گفتم ✨خدا جونم!!! چرا اینقدر بامن شوخی میکنی؟به فکر من نیستی مگه؟آخه چرا پسری مثل سهیل باید بخواد که همسری مثل من داشته باشه؟قطعا دخترهایی دور و برش هستن که آرزوی همسری سهیل رو داشته باشن.چرا بین اون دخترهای رنگارنگ سهیل باید منو بخواد؟... یاد اون جمله ی معروف افتادم؛ ✨کسی که محبت خدا رو داشته باشه،خدا محبت اون بنده شو به دل همه می اندازه...✨خب خداجون من چکار کنم؟عاشق تو نباشم که کسی عاشق من نشه؟خوبه؟ تو همین افکاربودم که سهیل گفت: _تو چیزی نمیخوای بگی؟ -الان مثلاشما چی دیدین که متوجه شدین تعریف های مادرتون درسته؟ -مثلا . دختری که به هر پسری نگاه نمیکنه یعنی در آینده به همسرش نگاه میکنه.زنی که فقط به همسرش نگاه کنه دیگه مقایسه نمیکنه و همسرش رو میدونه. دختری که به هر پسری نگاه بیجا نمیکنه این هست که با پسری ازدواج کنه که اون هم به نامحرم نگاه بیجا نکنه تو فکر بود.نگاهم به آسمان بود.گفتم: _من مناسب همسری شما نیستم. پوزخندی زد و گفت: ...... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • دو ✔️ ✍... نحوه بندگی خدا، اگر بخواهد مورد قبول ذات مقدسش قرار گیرد، باید از ناحیه خودش ارائه شود. ما عقلا میتوانیم به اینکه باید خدا و ربّ و مُنعم خود را بندگی کنیم پی‌بریم، اما همین عقل نسـبت به راه و طرز بنـدگی او حکم میکند که باید از اخـذ نماییم؛ به خصوص که میدانیم خداونـد ما را به حال خود رها نکرده تا هر طور که میخواهیم به بنـدگِی او بپردازیم، بلکه از جانب خویش رسولانی فرسـتاده تا آیین بنـدگی او را به ما بیاموزنـد و به این وسـیله حّجت خود را بر ما تمام کرده است؛ بنابراین ما نمیتوانیم هرگونه که دلمان بخواهد او را عبادت کنیم. 🔻اصولا فلسفه نبوت و امامت همین است که بشر راه بندگی خدا را به طورصحیح یاد بگیرد و با تشخیص خود در این مسـیر قدم برندارد. و‌ عقل انسان هم ارسال رسل و بعثت انبیا را ازطرف خدا پسـندیده و ممدوح میداند. لذا وقتی با انبیا و اولیاي الهی برخورد میکند، آن را مغتنم می‌شمارد و دین حق را میشناسد وسعی در تطبیق خود با آن می‌کند. 🌐 وقـتی یکی از منکران وجـود خـدا از حضرت امـام صـادق علیـه‌السلام از فلسفه وجود انبیا و رسولان الهی سوال میکند، ایشان چنین میفرمایند: «وقتی براي ما وجود آفریـدگار صانعی که از ما و همه مخلوقات خود متعالی است (شبیه به هیچیک از مخلوقات نیست) ثابت شـد و (نیز روشن شد که) او حکیم و بلندمرتبه است به طوريکه مخلوقات او را نمی‌بینند و با او تماس ندارند تا اینکه بیواسطه با او ارتباط داشته و او هم با ایشان بیواسطه در ارتباط باشد و با هم بحث و گفتگو داشته باشند، (نیاز به) وجود سفیرانی در میـان مخلوقات خـدا اثبات میشود که ازطرف او براي مخلوقات و بنـدگانش سـخن بگوینـد و مصالـح و مفاسـد ایشانرا به آنها یاد دهند و از آنچه موجبات سعادت و بدبختی خود آگاهشان کنند. بنا بر این وجود امر و نهی کننـدگان از جـانب خـدای حکیم دانـا در میان خلق خود و سـخنگویان از جانب او ثابت میشود. و اینهـا عبارتنـد از پیـامبران و برگزیـدگان الهی از میـان آفریـدگانش ، که به حکمت تربیت شـده و مبعـوث به حکمت هم شـده‌اند اینها با آنکه در شکل و ترکیب خلقت خود شبیه بقیه مردم هسـتند ولی با دیگران متفاوت بوده، از جانب خداوند حکیم دانا ، موید به حکمت الهی هستند.» 📚 اصول کافی، کتاب الحجة، باب الاضطرار الي الحجة، ح١ (ر.ک : تصویر الحاقی) 🔖 پی‌نوشت: خداوند اگر می‌خواست می‌توانست با همه مخلوقات خود بدون واسطه ارتباط برقرار کند. این برای او سخت تر از اینکه با عده خاصی ارتباط مستقیم برقرار کند و از طریق آنها با دیگران سخن بگوید , نبوده و نیست. اما در عمل چنین نکرده و می‌بینیم که نوعا افراد ارتباط طرفینی با خداوند ندارند؛ البته هر کس می‌تواند با خدای خود سخن گوید و با او مناجات نماید و او هم سخن همه را می‌شنود و احتیاج به واسطه‌ای در اینجا نیست؛ اما اینکه انسانها از خدا و و او آگاه شوند(*) این چیزی نیست که برای نوع آنها بدون واسطه انجام شده باشد. 🔸لازمه بودن خدا از صفات مخلوقات ، این است که هر کس خود بخواهد نمی‌تواند ارتباط طرفینی با خدای سبحان برقرار کند. چنین ارتباطی از جانب انسان با خدا برقرار نمی‌شود، و این خدای متعال است که با هر کس بخواهد این گونه رابطه‌ای برقرار میکند و در صورت لزوم او را «سفیر» و «مُعَبِّر» از جانب خود در میان مردم قرار می‌دهد. پس راه چنین ارتباطی از طرف ما با خدای متعال بسته است. این خداست که با هر کس بخواهد چنین ارتباطی برقرار می‌سازد و نشانه‌هایی هم برای این ارتباط قرار می‌دهد تا هر کس بتواند تشخیص دهد اینچنین ارتباطی را خدا با چه کسانی برقرار کرده است. 🔚 این نشانه ها همان معجزاتی است که به دست پیامبران و ائمه علیهم السلام ظاهر میشود. و لازمه داشتن چنین منصبی از طرف خداوند اینست که آن انسان برگزیده به وسیله خالق خود تأیید شود و خود از مسیر رضای الهی خارج نشود؛ زیرا شأن سفارت و معبر بودن از جانب خدا ، اقتضا می‌کند که و او برای دیگران باشد. و اگر مردم احتمال خطا و اشتباه را درباره او بدهند ، دیگر به هیچ سخنی که او از طرف خدا می‌گوید اعتماد نمی‌کنند. و این موجب نقض غرض الهی از ارسال رسل و بعث انبیاست. 🔚 بنابراین داشتن علم و حکمت الهی که اشتباه در آن راه ندارد و نیز برخوردار بودن از کمال یعنی حفظ و صیانت الهی، لازمهٔ عنوان سفیر و معبر از جانب خداست. (*) در مستقلات عقلیه خدا به طور تکوینی با افراد عاقل ارتباط برقرار کرده و حجت را بر ایشان تمام نموده است. بنابراین در مواردی مانند آنکه حُسن و قبح چیزی ذاتیِ آن است شخص عاقل از طریق عقل یا رسول باطنی می‌داند خدا از او چه خواسته است.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ‍ ⚠️ هشدار مهم و کلیدی🔑رئیس مذهب حضرت امام جعفر الصادق علیه‌السلام: «تظاهر غالیان به تشیّع» 🔸عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: «ثَلَاثَةٌ لَا يُصَلَّى خَلْفَهُمُ الْمَجْهُولُ وَ الْغَالِي وَ إِنْ كَانَ يَقُولُ‏ بِقَوْلِكَ وَ الْمُجَاهِرُ بِالْفِسْقِ وَ إِنْ كَانَ مُقْتَصِداً. : حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام فرمودند: پشت سه نفر نمی‌توان خواند: شخص مجهول [از جهت مذهب یا عدالت] و غالی –اگر چه سخنش مانند تو باشد [یعنی قائل به امامت و ولایت باشد]- و کسی که آشکارا فسق می کند؛ اگر چه [از جهت عقیده] میانه رو باشد.» 📚الخصال ؛ جامعه مدرسین ؛ ج‏1 ؛ ص154 و من لا يحضره الفقيه ؛ جامعه مدرسین ؛ ج‏1 ؛ ص 379 و تهذيب الأحكام ؛ دار الکتب الاسلامیة ؛ ج‏3 ؛ صص31 و 282 🔚از این روایت بر می‌آید که غالیان در لباس تشیّع ظاهر می‌شوند و سخنشان در باب امامت و ولایت در ظاهر مانند شیعیان است؛ اما در پس این ظاهر فریبا، عقاید باطل خود را پنهان کرده اند. اما با وجود این ظاهر شیعگی، اهل بیت علیهم‌السلام آن ها را بدتر از یهود و نصاری و کفار دانسته‌اند. 🔖 مجلسی اوّل در شرح حدیث فوق، موارد زیر را مصداق غلوّ دانسته است: 🔚«كسى كه غلو كند در نبى و ائمه صلوات اللَّه عليهم كه نبى يا ائمه را خدا داند يا ائمه را رسول داند يا مثل نبى داند و نبى را افضل از ايشان نداند. مجملا زياده از رتبه ايشان اعتقاد به ايشان، يا به يكى از ايشان داشته باشد؛ هر چند بر حسب ظاهر اظهار تشيّع كند و امامى مذهب باشد.» (لوامع صاحبقرانى ؛ مؤسسه اسماعیلیان ؛ ج‏4 ؛ ص396) 🔖 علامه مجلسی دوم نیز در شرح همین حدیث موارد زیر را مصداق غلوّ دانسته است: 1. اعتقاد به حلول و اتّحاد؛ 2. برتر دانستن ائمه علیهم السلام از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ 3. اعتقاد به این که ائمه علیهم‌السلام می‌توانند احکام خدا را از جانب خود تغییر دهند؛ (ملاذ الأخيار ؛ کتابخانه آیت الله مرعشی ؛ ج‏4 ؛ ص706) 4. نسبت دادن آفرینش عالم به اهل بیت علیهم‌السلام؛ (ملاذ الأخيار ؛ کتابخانه آیت الله مرعشی ؛ ج‏5 ؛ ص536 : ر.ک تصویر الحاقی) 5. اعتقاد به ربوبیت ائمه علیهم‌السلام؛ (بحار الأنوار؛ دار احیاء التراث العربی ؛ ج‏85 ؛ ص24) ❌ که متأسفانه اعتقاد به برخی از موارد فوق در روزگار ما رایج شده است. اهل بیت علیهم السلام همه بندگان مورد تکریم خداوند متعال هستند. خلق بندگان و روزی دادن به آنان در شأن خداوند متعال می‌باشد. تفویض یعنی زمام امری را به دیگری سپردن، اختیار دادن. خداوند خلق و رزق را تفویض نفرموده است یعنی خود او می‌آفریند و خود او تبارک و تعالی، روزی می‌دهد. حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و اهل بیت علیهم‌السلام واسطۀ بین او و خلق هستند. خداوند بندگانش را خلق و روزی می‌دهد و به برکت حجج الهی علیهم‌السلام به آنان مرحمت می‌فرماید؛ خداوند متعال آسمانها و زمین را به یمن وجود حضرت رسول الله صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت عصمت علیهم السلام آفرید و‌ سبب خلقت زمین و آنچه در آنست وجود مقدس حجج الهی علیهم‌السلام هستند ؛ خلق روی زمین بدون حجت خدا از میان می روند. یعنی دنیا بدون حجت حق بی‌ارزش خواهد بود؛ پس ماندن مردم روی زمین عبث خواهد شد. لذا اگر در برخی روایات اشاره به خلق یا هلاک زمین توسط ائمه علیهم‌السلام شده است منظور اهل زمین و اشاره به این معناست. ✅🔚 نتیجه آنکه خالق و هستی بخش و روزی دهنده مطلقاً خداوند سبحان است و لا غیر و نسبت دادن خلق و رزق به بندگان خدا ولو حجج الهی شرک و کفر است. 🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • هشتم ✔️ ✅ مقام خلیفةالّلهی برای حّجت‌های خداوند 💡پاسخ به این سوال: آیا تمام انسانها مقام خلیفة اللهي دارند؟؟ 🔻خداوند برگزیدگان خود را «خلیفة الله» لقب داده است. در مورد خلقت حضرت آدم علیه السلام چنین می‌خوانیم: 📖 وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ‌ِ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَةً.{٣٠/بقرة} 📖 و آنگاه که پروردگار تو به فرشتگان فرمود: من در زمین خلیفه‌ای را قرار میدهم. ⁉️❔ خداوند که سنخیتی با هیچکس ندارد تا او بخواهد «خلیفه خدا» خوانده شود؛ به چه مناسـبت حضـرت آدم علیه السلام جانشین خدا گردیده. پس خلافت در اینجا به چه معناست؟ 🔚جانشـین یک شـخص به کسـی گفته میشود که وقتی دسترسـی به آن شـخص نباشد، همه امور او به دست جانشین انجام میگردد. و کسانیکه میخواهند با مُخَلَّفٌ عَنٔه ارتباطی داشـته باشند، میدانند که با رجوع به خلیفه این کار میسر شود. البته خداونـد هیـچگاه از مخلوقات خود غایب نمیشود، ولی چنانکه قبلا بیان شد راه ارتباط طرفینی از بنده به سوي خدا با میل و اختیـار انسـان بـاز نمیشود؛ و چون چنین است به خلیفه او مراجعه میکنیم تا از او همان چیزی را بگیریم که خود راهی برای به دست آوردنش نداریم . اوست که با خـدا ارتباط دارد و از خواست خدا مطّلع میباشد و در تشـخیص کلام خدا با غیر آن اشتباه نمیکند و از تأثیر القائات شیطانی در امان است . ✅ خلیفه خدا از اینجـا روشن میشود که تعـبیر «خلیفه الله» بر حجّتهـاي معصوم الهی که برگزیـده او هسـتند، اطلاق میشود و غیر از ایشان هیچ کس را نمی‌توان موصوف به این صفت دانست؛ در احادیث اهل بیت علیهم السلام نیز «خلیفه الله» به همین معنا به کار رفته است. حضـرت امام باقر العلوم علیه السلام چنین توضیح داده اند: 💠 قال : إنًی جاعِلً فِی الأرضِ خَلیفَةً ، لي عَلَیهِم فَیَکونُ حُجَّةً لي عَلَيهِم في أرضي (خداي متعال) فرمودند : من در زمین براي خود خلیفه‌ای بر آنها قرار میدهم پس او حّجت من بر ایشان در زمینم میباشد.(1) در ادامه حدیث، قسمت دیگري از فرمایش خدای متعال آمده است که : 💠 إني اُریـدَ انَ أخلُق َخلقًا بِيَدي أجعَلُ ذُري‍ّتَهُ انبياء المُرسَلينَ و عِباداً صالِحینَ و ائمة مُهتَدينَ اجعلهُم خُلَفائی عَلی خَلقی في أرضي یَنهونَهم عَنِ المَعاصي و یُنذِرونَهم عَذابي و یَهدونَهُم إلی طاعَتي وَ یُسلِکونَ بِهم الی طَریقِ سَبیلي وَ اجعلهم حُجَةً لي همانـا من(خداونـد) میخواهم مخلوقی به دست خود بیـافرینم که فرزنـدان او را پیـامبران فرسـتاده شـده و بنـدگان شایسـته و پیشوایان هـدایت یافته قرار دهم. ایشان را جانشـینان خود بر آفریدگانم در زمینم قرار میدهم تا آنها را از گناهان باز داشـته و از عذاب من بترسانند و به اطاعت از من هدایتشان کنند و ایشان را به راه من آوردند و من آنها (جانشینان خود) را حّجت خود قرار دهم.(2) 🔚 در این عبارت روشن است که شأن خلیفه الّلهی اختصاص به حّجتهاي برگزیده الهی دارد و بنابراین نسـبت دادن این وصف به همه انسانها، به هیچوجه قابل قبول نیست. 🟥 همین شأن است که هیـچکس نمیتوانـد آنرا نادیـده بگیرد و بگویـد من میخواهم بنـده خـدا باشم اما به خلیفه او که تنها بـاب بنـدگی اوست، کاری نـدارم چنین چیزی نمیشود. چون انکار خلیفه و نشـدن به او، درحقیقت انکار خداونـد و ربوبیت اوست. 📚 (1-2) تفسیر نور الثقلین،ج1ص51و52. 🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
(۲۲۵) (۲۹۵) 💠 دو عمل مهم که در کنار قبر شریف امام حسین علیه السّلام انجام می‌شود. ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻١- دعای مظلوم ✍🏻 علّامه مجلسی رحمه الله می‌نویسد: شیخ طوسی - علیه الرّحمة - در کتاب "مصباح المتهجّد" در بیان اعمال روز جمعه ذکر کرده است که: مستحبّ است که دعای مظلوم را نزد قبر ابی عبداللَّه الحسین - صلوات اللَّه علیه - بخواند و آن دعا این است: "اللَّهُمَّ إنِّی أَعْتَزُّ بِدِیْنِکَ، وَ أَکْرُمُ بِهِدایَتِکَ وَ - فُلانٌ - یُذِلُّنِی بِشَرِّهِ، وَ یُهِیْنُنِی بِأَذِیَّتِهِ، وَ یَعِیْبُنِی بِوِلاءِ أَوْلِیائِکَ، وَ یَبْهَتُنِی بِدَعْواهُ. وَ قَدْ جِئْتُ إلی مَوْضِعِ الدُّعاءِ، وَ ضَمانِکَ الْإجابَةَ. اللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَعْدِنِی عَلَیْهِ، الساعَةَ، الساعَةَ. پس بر قبر خود را بینداز و بگو: مَوْلایَ، إمامِی مَظْلُومٌ، اسْتَعْدی عَلی ظالِمِهِ، النَّصْرَ، النَّصْرَ. آنقدر مکرّر «النَّصْرَ» را بگوید که نفَس قطع شود." مؤلّف گوید: این دعا را کسی می‌خواند که از ظلم ظالمی مضطرّ شده باشد، و به جای «فلان» نام آن ظالم را می‌گوید. 🔻 ٢ _ طلب خیر و به سند صحیح از حضرت صادق علیه السّلام منقول است که: هر بنده‌ای که در امری از امور، صد مرتبه طلب خیر از خداوند عالمیان کند، که بایستد بالای سر حضرت امام حسین علیه السّلام و "الْحَمْدُ للَّهِ و لا إلهَ إلَّا الله" و سُبْحانَ اللَّهِ" بگوید و خداوند را به بزرگواری یاد کند و حمد و ثنای خداوند بگوید چنانچه سزاوار است، و صد مرتبه طلب خیر از خداوند متعال کند، البتّه حقّ تعالی آنچه خیر او است در آن مسئله به او می‌نماید و پیش او می‌آورد. مؤلّف گوید: موافق روایاتِ دیگر، طلب خیر به این نحو می‌کند که: صد مرتبه می‌گوید: أسْتَخِیْرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فی عافِیَةٍ. 📙 تحفة الزائر، ص ۴٠٩ ✍ پی‌نوشت: توجّه شود که آداب زیارت امام حسین علیه السّلام، منحصر در این دو مورد نیست، بلکه این دو عمل، فقط در زیارت امام حسین علیه السّلام توصیه شده است. ➖➖➖➖