🔸 شتاب نداشته باشیم و عجله نکنیم !
حضرت پدر امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه : از جای کندن کوهها آسان تر از کندن حکومتی است که هنوز وقتش باقی است.
«اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین»
📖[اعراف، 128]
{و از خدا یاری بجویید و شکیبا باشید، زیرا که زمین از آن خدا است، به هر که بخواهد از بندگانش میدهد و سرانجام از آن پرهیزکاران است} پیش از فرا رسیدن کار شتاب نکنید که پشیمان میشوید.
و پایان کار را طولانی نبینید که دل هایتان سخت میگردد.
#نهی_از_قیام #منع_از_قیام
#انتظار_صبر_تقیه #انتظار #بیعت_قبل_ظهور #تقیه #قیام_قبل_از_ظهور #خانه_نشینی
#حکومت_غیر_معصوم
⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
#عقاید #امام_حسین #عصمت #تقیه
💥مرحوم شیخ الإسلام علّامه مجلسی(ره) در جواب إعتراض به حرکت سیّدالشهداء(علیه السلام) به سمت کوفه - با وجود علم به خیانت کوفیان و خطر کشته شدن - مینویسد:
📝قد مضى في كتاب الإمامة و كتاب الفتن(۱) أخبار كثيرة دالة علَى أن كلّا منهم(عليهم السلام) كان مأمورا بأمور خاصة مكتوبة في الصحف السماوية النازلة علَى الرسول(صلّى الله عليه و آله) فهم كانوا يعملون بها،و لا ينبغي قياس الأحكام المتعلقة بهم علَى أحكامنا ! و بعد الإطلاع علَى أحوال الأنبياء(عليهم السلام) و أن كثيرا منهم كانوا يبعثون فرادىٰ علَى ألوف من الكفرة و يسبّون آلهتهم و يدعونهم إلَى دينهم و لا يبالون بما ينالهم من المكاره و الضرب و الحبس و القتل و الإلقاء في النار و غير ذلك،لا ينبغي الإعتراض علَى أئمة الدين(علیهم السلام) في أمثال ذلك!
مع أنه بعد ثبوت عصمتهم بالبراهين و النصوص المتواترة لا مجال للإعتراض عليهم بل يجب التسليم لهم في كل ما يصدر عنهم...!
↩️در کتاب امامت و کتاب فتن روایات بسیاری نقل کردیم که هر یک از معصومین(علیهم السلام) به امور ویژه و خاصی مأمور بودند که در نوشته هایی آسمانی بر پیامبر(علیه و آله السلام) نازل شده و آنها بدان عمل می کرده اند. و [با توجه به تکلیف خاص] نمی شود أحکامی که به آنها تعلق گرفته،با أحکام مربوط به ما قیاس شود! و پس از اطلاع بر حال پیامبران(علیهم السلام) معلوم می شود که بسیاری از آنها از جانب خدا مأمور می شدند که به تنهایی در برابر هزاران تن از کافران قرار گیرند و به خدایان دروغین و ساختگی آنها ناسزا گفته و آنها را به دین خود دعوت کنند و باکی نداشتند که از سوی آنها با ناراحتی(سختی)،کتک،حبس،قتل،اِلقاء در آتش و دیگر مشکلات مواجه شوند. پس سزاوار نیست که بر امامان (علیهم السلام) در این گونه امور اعتراض شود.
* گذشته از آن که پس از إثبات عصمت امامان معصوم(علیهم السلام) - با براهین و روایات متواتره - دیگر مجالی برای اعتراض بر آنان باقی نمی ماند و باید در برابر تمام آنچه از آنان صادر میشود،تسلیم بود...
(۱)بحارالأنوار؛ج۳۶ص۱۹۲ و ج۲۹ص۴۱۷
📓بحارالأنوار؛ج۴۵ص۹۸-۹۹
✅ عمر بن خطاب و استاندارانش
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحابه، در آغاز افرادی مانند #ابوهریره ، #قنفذ ، #مغیرة بن شعبه ، #ابوعبیده جراح (=گورکن شهر مدینه)....را به استانداری مناطق مهمی مانند مکه و بصره میگماشت که بیش از آنکه لیاقت مدیریت داشته باشند، افرادی خشن، سختگیر و با سابقه بزه و جرم و جنایت بودند.(۱)
البته گویا پس از برخی اعتراضات افرادی چون #عمروعاص ، یزید بن ابوسفیان و برادرش #معاویه که علیرغم کم سابقگی در اسلام، حداقلِ رضایت را برای دستگاه خلافت ایجاد میکردند، بر سر کار آمدند. البته اگر کسی هم از والیان شکایت میکرد ، باید صابون شلاق خوردن از خلیفه را به جان میخرید کما این که سلمان بن ربیعه باهلی از عامل خلیفه شکایت کرد و عمَر او را آن قدر تازیانه زد که خودش به نفس نفس افتاد و خسته شد.(۲)
از سوی دیگر والیان و استانداران عمر ، به گونهای بیسابقه مورد نظارت بودند، یکی از شرطهای خلیفه این بود که والیانش بر یابو سوار نشوند.(۳) تا نشانهای از ساده زیستی والیان و در نتیجه شخص خلیفه باشد و استاندار به خود بزرگ بینی مبتلا نشود. از همین شروط نداشتن دربان و حاجب بود ، علاوه بر آن والیان نباید لباس فاخر و غذای خوب میخوردند.(۴)
قاعده و قانون بحث برانگیز دیگر خلیفه ، این بود که نصف اموال آنان ضبط و به بیتالمال واریز شود.(۵) برخی استانداران که کمی در منطقهٔ خویش قدرت میگرفتند به سرعت عوض میشدند. این مسأله حتی در مورد یار گرمابه و گلستان او ابوعبیده نیز صدق کرد.
برخی بزرگان صحابه که سابقهٔ دوستی با امیرمؤمنان علیهالسلام را داشتند ، یا به ولایت شهرهای دور و پرت فرستاده میشدند - که این انتصاب بیشتر حالت دور کردن آنان از مدینه را داشت - و یا هیچگاه مناصب دولتی نمیرسیدند.
برای مثال وقتی از او پرسیدند که چرا افرادی مانند «اُبَیَّ بن کَعب» را بر سر کار نمینهد. او گفته است که نمیخواهد او و دیگر بزرگان از صحابه را با وارد کردن به کار دنیا آلوده کند! (۶)
علت این قبیل توجیهات آن بود که ابیبنکعب از هواداران امیرمؤمنان علیهالسلام بود و عمر نیز نمیخواست چنین فردی به استانداری برسد. البته ابیبنکعب که زبان نترسی داشت و #تقیه را کمی جدی نگرفت، جان خویش را در زمان خلیفه ، بر سر همین طرفداری از امیرمؤمنان علیهالسلام از دست داد.
رفتار شدید عمر نسبت به والیان و استاندارانش به نوعی تحقیرآمیز بود که معمولا باعث عکسالعمل متقابل میشد. برای مثال #عمروعاص که از سوی خلیفه والی مصر شد، با گذشت یک سال ، همانند دیگر استانداران، نیمی از اموالش ضبط گردید. عمروعاص که از این عمل بسیار ناخرسند بود به محمد بن مَسْلَمَه - مسئول حسابرسی از جانب خلیفه - به طعنه گفت: زمانی که من و پدرم (عاص) در ناز و نعمت بودیم ، او و پدرش (عمر و خطاب) با لباسی که سرین و نشیمنگاهشان را نمیپوشانید، در مکه میگشتند و بر گردنشان کیسهای از خرما بود که میفروختند، پاسخ شنید:
اسلام، جاهلیت را پاک کرد. او (عمر) بهتر از توست و پدر هر دوی شما در آتش است.(۷) در همین ماجرا عمروعاص به طعنه عمر را «ابن حنتمه» میخواند (۸*) تا خلیفه را به جهت گرفتن این مالیات زیاد تحقیر کرده باشد.
خلیفه نیز در برابر هر گونه ابراز اندام والیانش موضع میگرفت. برای مثال در برابر برخی مخالفتهای ضمنی همین عمروعاص در نامهای چنین نوشت:
« از بنده خدا عمر فرزند خطاب به نافرمان فرزند نافرمان(= عاصی بن عاصی به جای عمروعاص)! ای فرزند عاصی من از تو و جرأتی که در مقابل من و در مخالفت با پیمان من کردهای در شگفتم! من تو را بر اهل بدر برتری دادم، در حالی که بهتر از تو بودند و تو را جلو انداختم در حالی که از دیگران کمتر بودی!....»(۹)
❗️به نظر میرسد که تنها امویان در دوران خلافت عمر تا حدودی حاشیه امنیت داشتند. نصب معاویهٔ سی و اندی ساله در شام در سال ۱۹ هجری(۱۰) به جای ابوعبیده جراح که پنجاه و هشت سال داشت.(۱۱) تأییدی بر دو نکتهٔ پیشین است.(۱۲)
عمر به شخص #معاویه توجه ویژهای داشت.
عمر با فرستادن محمد بن مسلمه به کوفه سر درِ خانهٔ سعد بن وقاص را به جرم کاخ سازی تخریب کرد. در همین حال، با این که معاویه را کسری (و شاه) عرب مینامید (۱۳) کاخ سازی او را در شام میدید ، هیچ عکسالعملی نشان نمیداد و حتی مانند دیگر والیان اموال فراوان او را ضبط و حتی محاسبه نمیکرد.(۱۴)
➖➖➖➖➖
۱- طبقات ابن سعد ۲۸۳/۳ (تصویر الحاقی)
۲- غریب الحدیث ابوعبید هروی۲۷۶/۳ و ....
۳- تاریخ مدینه دمشق ۲۷۶/۴۴
۴- المجالس و جواهر العلم ۵۷/۴
۵- الغدیر ج۶ صص۲۷۱-۲۷۷ تنها کسانی که اموالشان مشمول این قانون نبود #معاویه و #قنفذ بودند!
۶- طبقات الکبری ۳۷۳/۳
۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۴۴
۸- انساب الاشراق ۳۷۰/۱۰
۹- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۰۵/۱۲
* «زاده حنتمه»
[1⃣]
✅ سیرهٔ ما اهل بیت اینگونه است..
امام صادق علیه السّلام به یکی از یاران فرمودند:
«... بر مردم در دین فشار نیاورید ؛ آیا نمیدانی که حکمرانی #بنی_امیه به زور شمشیر و فشار و ستم بود ؛ ولی حکمرانی و روش اداره امور ما به نرمی و مهربانی و متانت و #تقیه و حسن معاشرت و پاکدامنی و کوشش است؟ پس کاری کنید که مردم به دین شما و مکتبی که دارید رغبت پیدا کنند.»
🔻 عَن اَبی عَبدِالله(علیه السّلام) قال:
«... لَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ بِالسَّيْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيهِ.»
📘محمد بن على بن بابويه(صدوق) الخصال، جلد ۲، صفحه ۳۵۴ .
#حکومت_علوی
4_5987890125290344357.m4a
17.16M
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻سپاه #متوکل زنازاده و سپاه حضرت امام علی النقي الهادی علیهالسلام
... متوکل زنازاده ، به سپاهیانی که تعداد آنها ۹۰ هزار سواره از ترک های سامرا بودند دستور داد، توبره اسب خود را از خاک قرمز پر کنند و بیاورند در وسط بیابانی روی هم بریزند. وقتی مثل یک تپه بلند شد نام آن را تل المخالی نامید. بالای تپه رفت و حضرت هادی علیه السلام را نیز خواست. به آن جناب گفت: شما را خواستم تا تعداد سپاه مرا مشاهده کنی!
او دستور داده بود سپاهیان غرق در اسلحه با کلاهخود و زره، به عالی ترین صورت و با کمال هیبت و اهمیت از کنار تپه عبور کنند و منظورش ترسانیدن کسانی بود که احتمال میداد بر او بشورند.
از همه بیشتر از امام هادی علیه السّلام ترس داشت که مبادا یکی از خویشاوندان را امر کند که بر او قیام نمایند.
حضرت امام الهادی علیه السّلام فرمودند:
میل داری من هم سپاه خود را به تو نشان دهم؟ گفت: آری.
امام علیه السّلام دعا کردند؛ ناگهان متوکل دید، در میان آسمان و زمین، از مشرق تا مغرب، فوجهایی از ملائکه غرق در سلاح پر کرده اند. بر روی زمین افتاد و بیهوش شد! وقتی به هوش آمد،
امام علیه السّلام فرمود: ما در دنیا با تو سر ستیز نداریم. ما مشغول به امر آخرت هستیم. از گمانی که برایت پیدا شده نترس.
📚الخرائج و الجرائح 1: ۴۱۳
پینوشت::
🔸ابو خديجه از حضرت امام جعفرالصادق عليه السلام راجع به امام قائم (عليه السلام) پرسيد، حضرت فرمود: همه ما قائم به امر خدائيم يكى پس از ديگرى تا زمانى كه صاحب شمشير بيايد، چون صاحب شمشير آمد، امر و دستورى غير از آنچه بوده مىآورد [امر به #تقیه که پدرانش بدان قیام کردند به امر به خروج و جهاد بدل میشود]
📚الکافي، جلد ۱ ، صفحه ۵۳۶
(ر.ک:تصویر الحاقی)
📍جمع بندی آنکه:
هر امامی برنامۀ خاص خود را دارند ؛ و طبق همان عمل میفرمایند و این مطلب از اصول مسلمه اعتقادی شیعه است ، یکی قیام بالسیف میفرماید و یکی فقط تبلیغ دین.
سلام الله علیهم اجمعین!
دقت بفرمایید که «قیام» در عربی به معنای همت گماشتن و اقدام به کار است.
اگر در روایات عبارت «قیام بامر» به کار رود یعنی اقدام به هر نوع کار مهمی؛
اما «قیام بالسیف» تنها به معنای اقدام قهرآمیز برای از بین بردن دشمنان خدا و استقرار دولت الهی است؛
🔚🔚 امر به #تقیه و صبر در دوران حکومت های باطل که تمامی سیزده معصوم قبلی علیهمالسلام بدان قیام فرمودند ، در زمان ظهور مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف به امر به خروج و جهاد بدل میشود.
🟢 ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
#تقیه #دین #اسلام
علامه مجلسی مینویسد :
ولو لا التقية بطل دينه بالكلية
و اگر تقیه نباشد ، دین به کلی نابود میشود
مصدر : بحارالانوار ، جلد 75 ، صفحه 425
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ برگزاری مجلس روضه در زمان #تقیه توسط حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام
⬛️ در سیره معصومان علیهم السلام میبینیم در خفقانی ترین شرایط برای حضرت حسین بن علی علیه السلام مجلس عزا برپا میکردند و گاه مجلس عادی را هم تبدیل به مجلس عزای امام حسین علیه السلام میساختند.
در این قسمت روایت زیبایی از کتاب کافی شریف ارائه میدهیم و بعد به تحلیل روایت میپردازیم:
🔹عَن سُفْیَانَ بْن مُصْعَبٍ الْعَبْدِیِّ ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ: قُولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِی ءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا. قَالَ: فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ السِّتْرِ، ثُمَّ قَالَ: أنْشِدْنَا، قَالَ فَقُلْتُ: فَرْوُ جُودِی بِدَمْعِکِ الْمَسْکُوبِ، قَالَ: فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ النِّسَاءُ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: الْبَابَ الْبَابَ، فَاجْتَمَعَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ عَلَی الْبَابِ، قَالَ: فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام صَبِیٌّ لَنَا غُشِیَ عَلَیْهِ، فَصِحْنَ النِّسَاءُ؛
🔸سفیان بن مصعب عبدی [شاعر اهل بیت]میگوید: به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم.آن حضرت فرمودند: بهام فروه بگویید بیاید و مصائبی را که بر جدش وارد کردند بشنود. راوی میگوید:ام فروه آمد و پشت پرده نشست.سپس حضرت به من فرمودند: برای ما شعر بخوان.من نیز این شعر را خواندم: ایام فروه اشکهای جاری خود را هدیه کن و ارزانی بدار. در این هنگام فریاد گریۀام فروه بلند شد و تمام بانوان به گریه فریاد کردند. در این حال امام صادق علیه السلام هشدار دادند: 👈🏼👈🏼 درب خانه درب خانه[مراقب درب خانه باشید].در اثر این صداها، مردم مدینه بر در خانۀ حضرت اجتماع کرده بودند. راوی میگوید: امام صادق علیه السلام کسی را به نزد آنان فرستاد تا بگوید: کودکی از ما غش کرد و بانوان برای این امر فریاد بر آوردند.
📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني ج8 ص216
https://b2n.ir/q47400
✅ نکاتی که از این روایت بدست می آید:
1⃣ در زمان وقوع این روایت، شرایط تقیه به حدی بوده که در شهر مدینه امام صادق علیه السلام و خانواده اش از طرف همسایگان، عابرین کوچه و خیابان و اغلب مردم مدینه مورد تهدید و خطر بوده اند.
2⃣ دوم خاندان اهل بیت علیهم السلام در هنگام ذکر مصائب کربلا آنچنان از خود بی خود شده و به گریه و عزاداری میپرداخته اند که فریاد گریۀ ایشان از درون اتاقها و پشت پردهها به گوش همسایگان و عابرین کوچه میرسیده است.
3⃣ سوم امام صادق علیه السلام برای دفع خطر دشمنان به مردمی که اجتماع کرده بودند، فرمودند کودکی از ما غش کرد. بر ما پوشیده است که آیا بعضی از کودکان و نوباوگان خانۀ حضرت که در مجلس عزای جدشان بودند، از ذکر این مصائب بی تاب شده و غش کردند و حضرت این خبر را برای دفع خطر دشمنان به مردم دادند، یا اشارۀ حضرت به آن کودکانی است که در کربلا از شدت #عطش یا ضرب تازیانه و کعب نی غش کردند، یا در هنگام به آغوش گرفتن بدنهای بی سر و پاره پارۀ عزیزان خود از هوش رفتند و فریاد زنان در خانۀ حضرت در اثر شنیدن داستان مظلومیت آن کودکان است!
4⃣ بعضا میبنیم عده ای میگویند چرا امام صادق علیه السلام دو ماه محرم و صفر و دهه فاطمیه هیئت راه نینداختند و سینه نزدند!!
اینها نمیدانند که با توجه به این روایت میبینیم چقدر اوضاع نسبت به شیعیان و امام سخت بوده که حتی برای گریه باید #تقیه میکردند ؛ حالا در چنین شرایطی که تمام پیروان مکتب خلفا از بنی عباس و #بنی_امیه همه سنگ #یزید و #معاویه و ابوبکر و عمر را به سینه میزدند آیا میشد در کوچه های مدینه امام دسته عزا راه بیندازد؟؟ وقتی که حتی خانه امام هم زیر نظر آنها بود چگونه میشد امام شیعیان را جمع کنند و دسته عزا راه بیندازند در حالیکه امام حتی در خانه هم امنیت نداشتند؟!!
کسانی که این شبهه را مطرح میکنند یا نادان هستند یا بیماردل!
#مرثیهخوانی
⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
مبارزه حضرت امام جوادالائمه صلوات الله علیه با جعلیات روایات نبوی در مدح ابوبکر زندیق و عمر بن زنا در اوج #تقیه و خفقان قسمت • یکم ✔️
وروي: أن المأمون بعدما زوج ابنته أم الفضل أبا جعفر، كان في مجلس وعنده أبو جعفر عليه السلام ويحيى بن أكثم وجماعة كثيرة. فقال له يحيى بن أكثم: ما تقول يا بن رسول الله في الخبر الذي روي: أنه (نزل جبرئيل عليه السلام على رسول الله صلى الله عليه وآله وقال: يا محمد إن الله عز وجل يقرؤك السلام ويقول لك: سل أبا بكر هل هو عني راض فإني عنه راض) [1].
فقال أبو جعفر عليه السلام: لست بمنكر فضل أبي بكر ولكن يجب على صاحب هذا الخبر أن يأخذ مثال الخبر الذي قاله رسول الله صلى الله عليه وآله في حجة الوداع: (قد كثرت علي الكذابة وستكثر بعدي فمن كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار فإذا أتاكم الحديث عني فاعرضوه على كتاب الله وسنتي، فما وافق كتاب الله وسنتي فخذوا به، وما خالف كتاب الله وسنتي فلا تأخذوا به) وليس يوافق هذا الخبر كتاب الله قال الله تعالى: (ولقد خلقنا الإنسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن أقرب إليه من حبل الوريد) [سورة ق 16] فالله عز وجل خفي عليه رضاء أبي بكر من سخطه حتى سأل عن مكنون سره، هذا مستحيل في العقول.
ثم قال يحيى بن أكثم: وقد روي: (أن مثل أبي بكر وعمر في الأرض كمثل جبرئيل وميكائيل في السماء). فقال: وهذا أيضا يجب أن ينظر فيه، لأن جبرئيل وميكائيل ملكان لله مقربان يم يعصيا الله قط، ولم يفارقا طاعته لحظة واحدة، وهما قد أشركا بالله عز وجل وإن أسلما بعد الشرك. فكان أكثر أيامهما الشرك بالله فمحال أن يشبههما بهما.
قال يحيى: وقد روي أيضا: (أنهما سيدا كهول أهل الجنة) [2] فما تقول فيه؟ فقال عليه السلام: وهذا الخبر محال أيضا، لأن أهل الجنة كلهم يكونون شبابا ولا يكون فيهم كهل، وهذا الخبر وضعه بنو أمية لمضادة الخبر الذي قال رسول الله صلى الله عليه وآله في الحسن والحسن عليهما السلام: بأنهما (سيدا شباب أهل الجنة)...
🔸روایت شده بعد از آنکه مامون لعنه الله دخترش ام الفضل لعنة الله علیها را به تزویج امام جواد صلوات الله علیه در آورد در مجلسی حضور داشت، و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آنجا حضور داشتند.
یحیی بن اکثم به امام گفت: ای پسر رسول خدا چه میگویی در مورد این خبر که روایت شده جبرئیل بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند عز و جل، بر تو سلام رسانده و به تو گوید: از ابوبکر بپرس آیا از من راضی است؟ به درستی که من از او خشنودم. امام فرمود: من منکر فضل ابوبکر نیستم اما راوی این روایت باید روایت دیگری که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجة الوداع فرمود را دیده باشد که فرمود: دروغگویان بر من بسیار است و بعد از من بیشتر میشود، پس هر که بر من عمدا دروغ ببندد جایگاهش در آتش است، هرگاه روایتی بر شما وارد شد آن را بر کتاب خدا و سنتم عرضه دارید، و آنچه موافق کتاب خدا و سنتم بود را پذیرفته و آنچه مخالف آنها بود را نگیرید (رد نمائید)، و این حدیث موافق کتاب خدا نیست، خداوند متعال میفرماید : «و ما انسان را خلق کردیم و به وسوسه های نفسانی اش آگاهیم و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم» (سوره ق 16) ، چگونه بر خداوند عز و جل خشنودی ابوبکر از غضب او مخفی مانده تا از اسرار پوشیده سؤال کند و این در عقول محال و غیر ممکن است.
آنگاه یحیی بن اکثم گفت: روایت شده، مثال ابوبکر و عمر در زمین همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است. امام فرمود: و در این روایت نیز باید دقت کرد، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشتهی مقرب الهی هستند که هرگز نافرمانی خدا را نکرده اند و از فرمانبرداری او لحظه ای دست نکشیده اند، اما آن دو به خداوند عز و جل مشرک بودند و بعد از شرک، اسلام آوردند، و بیشتر ایام عمرشان را در حال شرک به خدا به سر برده اند، و شباهت این دو به آن دو محال است.
یحیی گفت: همچنین روایت شده که آن دو سرور پیران اهل بهشت هستند در این زمینه چه میگویی؟ امام فرمود: و این روایت نیز محال میباشد، زیرا تمامی اهل بهشت جوانند و در میانشان پیرمردی نیست، و این خبر را بنی امیه جعل کرده اند تا در مقابل روایتی قرار گیرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد حسن و حسین (صلوات الله علیهما) فرموده که آنان دو سرور جوانان اهل بهشتند...
📚الإحتجاج (طبرسی) جلد 2 صفحه 446
🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..
شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه در رساله اعتقادات خود مینویسد:
قال الشيخ- رحمه اللّه-: اعتقادنا في التقيّة أنّها واجبة، من تركها كان بمنزلة من ترك الصلاة
وَ قِيلَ لِلصَّادِقِ- عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّا نَرَى فِي الْمَسْجِدِ رَجُلًا يُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِكُمْ وَ يُسَمِّيهِمْ. فَقَالَ: «مَا لَهُ- لَعَنَهُ اللَّهُ- يَعْرِضُ بِنَا»
ترجمه: شیخ که خدایش رحمت کند گفت: اعتقاد ما دربارهی تقیه این است که: تقیه، واجب میباشد و هرکس آن را ترک کند، به منزله کسی است که نماز را ترک کرده است.
روایت: به امام صادق علیهالسلام عرض شد: یابن رسول الله! ما در مسجد مردی را میبینیم که به دشمنان شما آشکارا و با بردن نامشان دشنام میدهد.
⬅️ حضرت فرمود: او را چه میشود_ خدا لعنتش کند!_ ما را در معرض(خطر) قرار میدهد
#تقیه