eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع بوده است؛ چرا که فرمان صریح یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها -بر خلاف حق الهی خویش- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرموده‌اند. __ اولین بیانی که امام حسین علیه السلام در مورد هدف خروج خود فرمود را می‌توان در مکالمه آن حضرت با ولید بن عُتبة بن ابی سفیان، استاندار در مدینه، بعد از هلاکت و در هنگامی از آن حضرت به دنبال اخذ بیعت برای یزید بود یافت: 💠 ای امیر! ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و محل رفت و آمد فرشتگانیم، همهء نیکیها از ما سرچشمه می‌گیرد و همهء کارها به ما ختم می‌شود. مردی است فاسد و شرابخوار که به ناحق خون می‌ریزد و اشاعه دهندهء فساد می‌باشد. 👈👈 شخصی چون من، با فردی مانند او بیعت نکند.... (مقتل الحسین/ سید محسن امین/۲۳) و چون امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید ابا نمود، مروان به ولید گفت:: ❌ حسین را به زندان افکن و مگذار از پیش تو خارج شود، مگر آنکه بیعت نموده باشد یا گردنش را قطع کرده باشی! جالب آنکه پس از آنکه امام حسین علیه السلام این مجلس را ترک نمود، ولید به مروان چنین گفت: ❌ وای بر تو ای مروان! چیزی را برای من خواستی که تباهی دینم در آن است؛ به خدا سوگند که دوست ندارم آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب می‌کند از مال دنیا و حکومت، برای من باشد و من حسین را بکشم. سبحان الله! حسین را بکشم که گفته است بیعت نمی‌کنم؟؟! به خدا سوگند ، من کسی را نمی‌شناسم که بتواند تقاص خون حسین را در روز قیامت بازپس دهد و میزان عملش سبک باشد. (تاریخ طبری۳۴۰/۵) 〰〰〰〰〰 چنین شرایطی سرانجام بدین جا انجامید که حضرتش برای حفظ جان خویش، مدینه را به قصد حرم امن الهی ترک گوید. آن حضرت از مدینه در شب ۲۸ رجب سال ۶۰ بوده است (تاریخ طبری۲۲۰/۴) ....آن حضرت برای وداع به سوی قبر جد بزرگوار خود رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند، و اینچنین با رسول خدا صلی الله علیه و آله وداع نمودند: 💠 پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا، من از کنار شما ناگزیر خارج می‌شوم و بین من و شما جدایی انداخته خواهد شد. 👈 به زور از من خواسته‌اند که با یزید بیعت کنم؛ یزیدی که شرابخوار و فاجر است، اگر بیعت کنم، کافر شده‌ام و اگر خودداری ورزم، کشته خواهم شد. من ناخواسته و به ناچار از نزد تو خارج می‌شوم. سلام من بر تو ای رسول خدا. (مقتل ابی‌مخنف/۱۵) 〰〰〰〰〰〰 ✔️ادامه دارد....
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ در (قسمت اول) بیان شد که بنا بر پیشگویی کتاب یوئیل نبی قبل از ظهور ، اتفاقی می‌افتد که خداوند در آسمان و زمین ، معجزاتی با خون و تاریک شدن آسمان و... انجام میدهد. ⁉️❔❓حال باید ببینیم که این اتفاق در چه زمانی روی داد؟ ✅🔚 با رجوع به اسناد تاریخی می‌بینیم که به دنبال شهادت امام حسین علیه‌السلام و اصحاب ایشان و اسارت اهل بیت نبوی علیهم السلام ، در زمین و آسمان تحولات گسترده ای روی داده است که مطابق با همین هستند. 👈 یعنی سرخ شدن رنگ آسمان و سپس تاریک شدن آسمان هنگام روز ، جوشیدن خون از برخی نقاط ، بارش خون ، شعله ور شدن آت‍🔥‍ش بر بعض دشمنان ایشان و امثال این ها ⬛️ باید دانست که برخلاف تصور برخی افراد ، نقل این ماجرا منحصر به شیعیان نیست! ده ها و بلکه از تاریخی در این باره وجود دارد که بسیاری را اهل سنت نقل و روایت کرده اند. بلکه برخی ناقلین این روایات ، خود از یا و دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام بوده اند. 🔻این گزارشات محصور در دسته خاصی نیستند که به ایشان نسبت تبانی بر کذب داده شود. 🔻از سوی دیگر نیز باید توجه داشت که حکومت بنی امیه و بنی عباس ، برای مدت طولانی از نشر چنین گزارش هایی جلوگیری می کردند. چون با اهل بیت و سادات حسنی و حسینی، تقابل داشتند و همین باعث می‌شد برای تحکیم سیطره خود از نشر چنین مطالبی جلوگیری کنند. 🔖🔖حال نمونه هایی از این گزارش های تاریخی را بررسی می‌کنیم: 🟥 طبرانی در کتاب المعجم الکبیر ، ج ٣ ، ص ١١٩ نقل می کند که عبدالملک مروان (خلیفه سفاک اموی) از ابن شهاب زُهری (یکی از دانشمندان مرتبط به دربار اموی) پرسید که هنگام قتل حسین علیه‌السلام در بیت المقدس چه روی داد؟ ابن شهاب پاسخ داد که : هر سنگی که از زمین برداشته می شد ، از زیر آن خون روان می شد. و عبدالملک اموی نیز این مطلب را تایید می‌کند http://lib.efatwa.ir/42124/3/119 🟥 هیثمی در مجمع الزواید ، ج ٩ ، ص ١٩۶ . همین ماجرا را نقل کرده و راویان این ماجرا را موثق می داند. http://lib.efatwa.ir/43322/9/196 هیثمی در همین صفحه و صفحه بعدی آن ص ١٩٧ گزارش های دیگری درباره تحولات زمینی و آسمانی مربوط به این واقعه را نقل می کند و چندین مورد را از لحاظ سندی تایید می کند. مانند شعله ور شدن آتش (به صورت معجزه آسا) به سوی چهره ابن زیاد (که راویان موثق از دربان ابن زیاد نقل می کند.) و تاریک شدن آسمان و ... 🟥 طبرانی نیز در همان کتاب المعجم الکبیر ، ج ٣ ، ص ١١٢_ ١١۴ و ١٢١ و... مفصلا به این گزارشات پرداخته است: http://lib.efatwa.ir/42124/3/112 http://lib.efatwa.ir/42124/3/121 🟥 ابن عساکر در کتاب تاریخ مدینه دمشق ، ج ١۴ ، ص ٢٢۵ تا ٢٣٣ و ... مفصلا بسیاری از این وقایع خارق العاده را نقل کرده است : http://lib.eshia.ir/22014/14/225 از جمله در ج ١۴ ، ص ٢٣٠ می خوانیم که عبدالملک مروان از پسر راس الجالوت (رئیس یهودیان) علامت شهادت امام حسین علیه‌السلام را پرسید و در پاسخ چنین شنید که هر سنگی برداشته می شد خون در زیر آن بود : http://lib.eshia.ir/22014/14/230 🟥 شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلاء ، ج ٣ ، صص ٣١٢ _ ٣١۴ و ... به نقل این گزارش های تاریخی می‌پردازد: http://lib.eshia.ir/40384/3/312 نکته قابل توجه این است که ذهبی (که یک مورخ و محدث شناخته شده در اهل سنت است.) ارادت بالایی به نشان داده است . و در ج ٣ ، ص ١٢٠ از همین کتاب ، او را و ملِک الاسلام مینامد : ُhttp://lib.eshia.ir/40384/3/120 و به عنوان مثال در ج ٣ ، ص ١٣٢ و ١٣٣ از همین کتاب به مدح و دفاع او می پردازد : http://lib.eshia.ir/40384/3/132 👈 در حالی که میدانیم مسبب اصلی وقایع عاشورا ، معاویه است! و یزید اگر حاکمیتی پیدا کرد با تلاش معاویه بود! روشن است که نقل و تایید این گونه روایات از سوی او و امثال او ، به علت کثرت و غیرقابل انکار بودن این گزارش هاست. و الا این گزارشات نافی موضع مدافعانه او نسبت به معاویه است. به طور کلی ، بسیاری از اهل سنت که همین گزارشات را آورده اند نیز نگاه خوش بینانه ای به معاویه داشته و دارند. و جریان قابل توجهی حتی از یزید نیز دفاع کرده و با گریستن و عزا برای امام حسین علیه‌السلام مخالفت کرده اند. یادآوری: یک نمونه از اسکنها الحاق می‌شود؛ با سرچ عبارت « در منابع مخالفین» اسکن تمام مدارک در کانال موجود است. 🌐 ادامه دارد ...
متن شبهه : ⬇️ حضرت علی در ی #۲۰۶ در رابطه با و سپاهش میفرمایند : اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ ⬅️ پروردگارا ، خون ما و خون آنها را حفظ كن . مصدر : ، مترجم :  ، جلد : 1 ، صفحه : 503 برای سپاه حضرت دعا میکند که خونشان حفظ شود . هیچوقت کسی برای سپاه دعا نمیکند که خونش حفظ شود . : ⬇️ لشگریان گمراه و جاهل بودند , اما دعا میفرمایند که خداوند آنان را بیدار کند تا از جدا شوند و خونشان ریخته نشود . دعای برای کافر تا زمانی که کاملا نا امید از هدایتشان نشده باشیم اشکالی ندارد . لذا دعا ی خیر و استغفار کردن برای و تا زمانی که امید در مورد آنها برود اشکال ندارد ؛ اما پس از آن که یقین حاصل شد که افراد مذکور عامدا با حق مخالفت می کنند و پس از اتمام حجت ، نمی آورند ، در این صورت نباید برای آنان و کرد . می فرماید : برای و شایسته نیست که برای (از خداوند) طلب آمرزش کنند ، هر چند از نزدیکانشان باشند ، پس از آنکه برای آنها روشن شد که این گروه اصحاب . (سوره توبه ، آیه 113) 🔷طبق این معنا می توانند برای دوستان و بستگان مشرکشان مادام که در قید حیاتند و امید هدایت آنها می رود استغفار و دعا کنند ؛ ولی پس از آنکه دانسته شد که امیدی به هدایت آنها نیست و در حال و از دنیا رفتند دیگر نباید برای آنها دعا و استغفار کرد . (تفسیر نمونه ، جلد 8 ، صفحه 160) 🔶 می فرماید : استغفار برای عمویش به خاطر وعده ای بود که به او داد اما هنگامی که برای او آشکار شد که او خداست از او جست و برایش نکرد . (سوره توبه ، آیه 114) از این آیه نیز به خوبی استفاده می شود که انتظار داشت که آزر از این طریق جذب به سوی ایمان و توحید شود و استغفار و دعای او نیز در این حقیقت این بود که خدایا او را هدایت کن و گناهان گذشته او را ببخش اما هنگامی که و دشمنی برای محرز شد و در همین حالت چشم از دنیا بست دیگر جایی برای هدایت او باقی نماند و استغفار و دعا ی خود را برای او کرد . 🟡در روایتی نقل است که علیه السلام فرمودند : مانعی ندارد که برای نصرانی (تا زمانی که امید هدایت در او باشد) کنید ، اما اگر آن نصرانی عامدا با حق و حقیقت مخالفت کرده باشد ، دعای شما برای او نفعی ندارد و خداوند آن را نمی کند . (الکافی ، جلد 2 ، صفحه 650 - وسائل الشیعه ، جلد 7 ، صفحه 118)
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ‍ 🔻 جلوه‌هایی از مظلومیت حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام به نقل از کتاب منتهی الآمال حاج شیخ عباس قمی 🔸چون معاويه ملعون ده سال بعد از حضرت امیرالمؤمنین على بن ابی طالب عليه السلام با او از در كيد و دشمنى در آمد، و چند بار به امر او حضرت را ضربت زدند ولى اثرى نداشت تصميم گرفت ، به وسيله زن امام حسن عليه السلام (جعده دختر اشعث بن قيس)، او را با وعده هاى كاذب ، زهر بخوراند. به او گفت : اگر به حسن بن على عليه السلام زهر بدهى صد هزار درهم به تو مى دهم و ترا به ازدواج پسرم در مى‌آورم . او به آرزوى پول و زن يزيد شدن ؛ به آن داد كه در غذاى حضرت مخلوط كند. روزى امام حسن عليه السلام دار بودند و آن روز بسيار گرم بود و تشنگى بر آن جناب اثر كرده بود در وقت افطار جعده شربت شيرى براى حضرت آورد، كه زهر داخل آن كرده بود. چون حضرت بياشاميد، احساس مسموميت كرد و فرمود : «انالله و انا اليه راجعون ، پس حمد خدا كرد كه از اين جهان فنى به جهان جاودانى خواهد رفت.» سپس روى به جعده كرد و فرمود: «اى دشمن خدا مرا كشتى ، خدا ترا بكشد، به خدا سوگند بعد از من نصيبى نخواهى داشت ، آن شخص ترا فريب داده ، خدا ترا و او را به عذاب خود خوار فرمايد.» از حلم امام آنكه : وقتى امام حسين عليه‌السلام از برادر درباره قاتلش سؤال كرد، حاضر نشد اسم جعده را به زبان بياورد. به روايتى دو روز به روايتى چهل روز زهر در وجود مبارك امام اثر كرد اما جعده به خاطر طمع به مال و زن يزيد شدن آرزويش را به گور برد؛ معاويه گفت : وقتى به حسن بن على عليه السلام وفا نكرد چطور با يزيد وفا كند، و به وعده هايى كه به او داده بود عمل نكرد؛ و با خوارى و ذلت از دنيا به درك واصل شد. 🔸ابن عباس از رسول اکرم صلی  الله علیه و آله روایت می کند که فرمودند: «چون فرزندم حسن را به زهر شهید کنند ملائکه ی اسمان های هفت گانه بر او گریه کنند و همه چیز بر او بگرید حتی مرغان هوا و ماهیان دریا. هرکه بر او بگرید دیده اش کور نشود روزی که دیده ها کور می شود و هرکه در مصیبت او اندوهناک شود اندوهناک نشود دل او در روزی که دل ها اندوهناک شود و هرکه در او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد روزیکه قدم ها بر آن لرزان است.» 🔚 در اسکن الحاقی وصیت نامه امام مجتبی علیه‌السلام به سیدالشهداء علیه‌السلام و آن حضرت از ممانعت از دفن پیکر مطهر ایشان در کنار خاتم الانبیاء و ماجراهای دفن مظلومانه و تیرباران پیکر مطهر آن حضرت را مطالعه کنید! 🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
‍ ✅ عمر بن خطاب و استاندارانش ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحابه‌، در آغاز افرادی مانند ، ، بن شعبه ، جراح (=گورکن شهر مدینه)....را به استانداری مناطق مهمی مانند مکه و بصره می‌گماشت که بیش از آنکه لیاقت مدیریت داشته باشند، افرادی خشن، سختگیر و با سابقه بزه و جرم و جنایت بودند.(۱) البته گویا پس از برخی اعتراضات افرادی چون ، یزید بن ابوسفیان و برادرش که علیرغم کم سابقگی در اسلام، حداقلِ رضایت را برای دستگاه خلافت ایجاد می‌کردند، بر سر کار آمدند. البته اگر کسی هم از والیان شکایت می‌کرد ، باید صابون شلاق خوردن از خلیفه را به جان می‌خرید کما این که سلمان بن ربیعه باهلی از عامل خلیفه شکایت کرد و عمَر او را آن قدر تازیانه زد که خودش به نفس نفس افتاد و خسته شد.(۲) از سوی دیگر والیان و استانداران عمر ، به گونه‌ای بی‌سابقه مورد نظارت بودند، یکی از شرط‌های خلیفه این بود که والیانش بر یابو سوار نشوند.(۳) تا نشانه‌ای از ساده زیستی والیان و در نتیجه شخص خلیفه باشد و استاندار به خود بزرگ بینی مبتلا نشود. از همین شروط نداشتن دربان و حاجب بود ، علاوه بر آن والیان نباید لباس فاخر و غذای خوب می‌خوردند.(۴) قاعده و قانون بحث برانگیز دیگر خلیفه ، این بود که نصف اموال آنان ضبط و به بیت‌المال واریز شود.(۵) برخی استانداران که کمی در منطقهٔ خویش قدرت می‌گرفتند به سرعت عوض می‌شدند. این مسأله حتی در مورد یار گرمابه و گلستان او ابوعبیده نیز صدق کرد. برخی بزرگان صحابه که سابقهٔ دوستی با امیرمؤمنان علیه‌السلام را داشتند‌ ، یا به ولایت شهرهای دور و پرت فرستاده می‌شدند - که این انتصاب بیشتر حالت دور کردن آنان از مدینه را داشت - و یا هیچ‌گاه مناصب دولتی نمی‌رسیدند. برای مثال وقتی از او پرسیدند که چرا افرادی مانند «اُبَیَّ بن کَعب» را بر سر کار نمی‌نهد. او گفته است که نمی‌خواهد او‌ و دیگر بزرگان از صحابه را با وارد کردن به کار دنیا آلوده کند! (۶) علت این قبیل توجیهات آن بود که ابی‌بن‌کعب از هواداران امیرمؤمنان علیه‌السلام بود و عمر نیز نمی‌خواست چنین فردی به استانداری برسد. البته ابی‌بن‌کعب که زبان نترسی داشت و را کمی جدی نگرفت، جان خویش را در زمان خلیفه ، بر سر همین طرفداری از امیرمؤمنان علیه‌السلام از دست داد. رفتار شدید عمر نسبت به والیان و استاندارانش به نوعی تحقیرآمیز بود که معمولا باعث عکس‌العمل متقابل می‌شد. برای مثال که از سوی خلیفه والی مصر شد، با گذشت یک سال ، همانند دیگر استانداران، نیمی از اموالش ضبط گردید. عمروعاص که از این عمل بسیار ناخرسند بود به محمد بن مَسْلَمَه - مسئول حسابرسی از جانب خلیفه - به طعنه گفت: زمانی که من و پدرم (عاص) در ناز و نعمت بودیم ، او و پدرش (عمر و خطاب) با لباسی که سرین و نشیمن‌گاه‌شان را نمی‌پوشانید، در مکه می‌گشتند و بر گردن‌شان کیسه‌ای از خرما بود که می‌فروختند، پاسخ شنید: اسلام، جاهلیت را پاک کرد. او (عمر) بهتر از توست و‌ پدر هر دوی شما در آتش است.(۷) در همین ماجرا عمروعاص به طعنه عمر را «ابن حنتمه» می‌خواند (۸*) تا خلیفه را به جهت گرفتن این مالیات زیاد تحقیر کرده باشد. خلیفه نیز در برابر هر گونه ابراز اندام والیانش موضع می‌گرفت. برای مثال در برابر برخی مخالفت‌های ضمنی همین عمروعاص در نامه‌ای چنین نوشت: « از بنده خدا عمر فرزند خطاب به نافرمان فرزند نافرمان(= عاصی بن عاصی به جای عمروعاص)! ای فرزند عاصی من از تو و جرأتی که در مقابل من و در مخالفت با پیمان من کرده‌ای در شگفتم! من تو را بر اهل بدر برتری دادم، در حالی که بهتر از تو بودند و تو را جلو انداختم در حالی که از دیگران کمتر بودی‌!....»(۹) ❗️به نظر می‌رسد که تنها امویان در دوران خلافت عمر تا حدودی حاشیه امنیت داشتند. نصب معاویهٔ سی و اندی ساله در شام در سال ۱۹ هجری(۱۰) به جای ابوعبیده جراح که پنجاه و هشت سال داشت.(۱۱) تأییدی بر دو نکتهٔ پیشین است.(۱۲) عمر به شخص توجه ویژه‌ای داشت. عمر با فرستادن محمد بن مسلمه به کوفه سر درِ خانهٔ سعد بن وقاص را به جرم کاخ سازی تخریب کرد. در همین حال، با این که معاویه را کسری (و شاه) عرب می‌نامید (۱۳) کاخ سازی او را در شام می‌دید ، هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌داد و حتی مانند دیگر والیان اموال فراوان او را ضبط و حتی محاسبه نمی‌کرد.(۱۴) ➖➖➖➖➖ ۱- طبقات ابن سعد ۲۸۳/۳ (تصویر الحاقی) ۲- غریب الحدیث ابوعبید هروی۲۷۶/۳ و .... ۳- تاریخ مدینه دمشق ۲۷۶/۴۴ ۴- المجالس و جواهر العلم ۵۷/۴ ۵- الغدیر ج۶ صص۲۷۱-۲۷۷ تنها کسانی که اموالشان مشمول این قانون نبود و بودند! ۶- طبقات الکبری ۳۷۳/۳ ۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۴۴ ۸- انساب الاشراق ۳۷۰/۱۰ ۹- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۰۵/۱۲ * «زاده حنتمه» [1⃣]
حرم
‍ ✅ عمر بن خطاب و استاندارانش ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحا
‍ دو توجیه را برای این مسأله ذکر کرده‌اند، 🔚اول آن که معاویه از بود و عمر نمی‌خواست با حذف وی و یا سخت‌گیری بر او ، بنی امیه را - که حزب و طایفه‌ای قدرتمند بودند - در زمره مخالفان خود قرار دهد. 🔚دوم آنکه عمر ، را فرزند خود می‌دانست و او را حاصل رابطهٔ نامشروع خود با هند همسر ابوسفیان می‌انگاشت و یا حداقل چنین وانمود می‌کرد تا روابط عاطفی با معاویه و به تبع آن با بنی امیه ایجاد کند. به هر روی معاویه ۲۰ سال با عنوان امیر و والی در شام حکومت کرد که عمر او را در ابتداء منصوب کرد و عثمان ابقایش نمود. سپس ۲۰ سال دیگر نیز به عنوان خلیفه در همان سامان باقی ماند.(۱۵) 🔖استقراض هند، مادر معاویه از بیت المال به دستور خلیفه (۱۶) و جاری نکردن حد شرعی بر مغیرة بن شعبه را - که به جرم زنا باید حد میخورد - از دیگر الطاف او به بنی امیه و هم پیمانان آنان می‌دانند.(۱۷) علاوه بر این برادر معاویه ، عتبة بن ابوسفیان به دستور خلیفه والی شهر پر زرق و برق و ییلاقی طائف و مسئول جمع صدقات آن شد.(۱۸) این نیز لطف دیگری به خاندان امیه از سوی خلیفه بود. به همین طریق عمر دیگر بزرگان بنی امیه را اکرام می‌کرد تا در بازی سیاست برای خویش بیش از حد دشمن تراشی نکرده باشد. می‌گویند عمر در منزلش زیراندازی داشت که فقط ابوسفیان و عباس بن عبدالمطلب بر آن می‌توانستند در کنار خلیفه بنشینند. علت را که جویا شدند خلیفه چنین گفت: « هذا عم رسول... و هذا شیخ قریش»(۱۹) «عباس عموی پیامبر است... و ابوسفیان بزرگ قریش است‌.» نکته مهم این مدرک آن است که محققین کانال برهان این مدرک بالا را در هیچ کتاب تاریخی ندیده‌اند و فقط در یک کتاب قدیمی و متقدم لغوی مطلب به یادگار مانده است. ❗️این را باید از الطاف مورخینِ با چراغ و سانسورچیانی دانست که نمی‌خواستند در تاریخ هیچ رد پایی از توجه خلیفه دوم به بنی امیه و به خصوص شخص ابوسفیان بماند. صد البته کتاب لغت از چشمان عیب پوششان دور مانده است. همان خلفای بنی‌امیه‌ای که حتی در تاریخ تسنن نیز بدنام هستند. خلیفه دوم باید به زهد و تقدس آراسته باشد و پاک و منزه باقی بماند تا نظام سقیفه ابهت خود را از دست ندهد! همگی این الطاف بی‌پایان خلیفه به بنی امیه در حالی صورت می‌گرفت که او‌ به خوبی می‌دانست که معاویه و در پی آن لیاقت اخلاقی برای کسب این گونه مناصب را ندارند! عمر بن خطاب پس از ضربت خوردن و آگاهی از مرگ قریب الوقوعش به اعضای شورای شش نفره چنین اخطار داد: 🔸و يقال: إن عمر قال لأهل الشّورى: لا تختلفوا، فإنكم إن اختلفتم جاءكم معاوية من الشام، و عبد اللَّه بن أبي ربيعة من اليمن، فلا يريان لكم فضلا لسابقتكم، و إن هذا الأمر لا يصلح للطلقاء ، و لا لأبناء الطلقاء [ : «اختلاف نکنید که در این صورت معاویه از شام می‌آید(= ادعای خلافت میکند) و می‌دانید که این مقام برای طلقاء(*=آزاد شدگان) و فرزندان ایشان نیست»(۲۰) با تمام این اوصاف سیاست که پدر و مادر نمی‌شناسد برای خلیفه دوم بر پاشنه‌ای که می‌خواست نچرخید ‌و همین بنی امیه با فراهم آوردن زمینه‌های لازم، خلیفه را کردند و خود به جای او بر مسند نشستند و تا یک قرن با عنوان سلاطین «اموی» بر مسلمانان خلافت کردند. ------------------- ۱۰- امتاع الاسماع ۱۵۱/۶ ۱۱- اسدالغابة ۲۶/۳ ۱۲- تاریخ نامه طبری، بلعمی ۴۷۸/۳ ۱۳- ر.ک: عقدالفرید ۳۶۵/۳ ۱۴- ر.ک: دلائل الصدق ۲۱۲/۳ ۱۵- تحفه ذوی الالباب ص۶۸ ۱۶- کامل ۶۲/۳ ۱۷- مستدرک حاکم ۴۴۹/۳ و‌... ۱۸- امتاع الاسماع ۲۶۱/۶ ۱۹- الکامل فی اللغه و‌الادب ، محمد بن یزید مبرد نحوی(م۲۸۵) ج۱ ص۲۵۲ ۲۰- منابعی چند از اهل تسنن از جمله: اصابه ۷۰/۴(تصویر الحاقی) * پس از پیامبر تمام مخالفان و کسانی را که در جنگ ها علیه ایشان دست به شمشیر بردند را بخشیدند و آزاد کردند؛ در تاریخ ایشان را «طُلَقاء» نام برده‌اند که بنی امیه در رأس ایشان هستند. ➖➖➖➖
🔻فرق وافر میان حکومت منتخب غدیر و منتخب سقیفه ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 1⃣‍ قالَ سَیّدُنا و مَولانا امِيرُ الْمُؤْمِنِين علی بن ابی طالب‏ صلوات الله علیه: قَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهَدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رِعَاثَهَا مَا تُمْنَعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ عِنْدِي بِهِ جَدِيرا : حضرت مولا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه: «به من خبر رسيده است كه مردى از آنان (لشكريان متجاوز ، به فرماندهى سفيان بن عوف غامدى) بر زنى مسلمان يا در ذمه اسلام وارد مى‏شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره او را به زور مى‏ستانده، و هيچ مانعى براى اين كار جز گريه و زارى و ترحم خواهى نمى‏ديده است. بدين گونه آن سپاه با اموال بسيار بازگشتند، در حالى كه هيچ يك از ايشان زخمى نديد و خونى از ايشان نريخت.اگر مسلمانى بعد از اين از تأسف بميرد، نبايد سرزنش شود، بلكه سزاوار مسلمان است كه از چنين غصه‏اى بميرد.» 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 5 📚نهج البلاغه خطبه 27 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏34، ص: 64 2⃣ إن الخلیفة یؤکد أکثر من مرة على قتل المخالفین سواء کانوا واحدا أم أکثر لأنه – رضی الله عنه – کان یعلم أن ثمرة هذا الخلاف مرة ، وأن الذین سیتجرعون مرارتها هم المسلمون ..... فلا بأس إذا بقتل رجل أو رجلین أو ثلاثة – ولو کانوا من کبار الصحابة – فی سبیل البقاء على الإسلام ودولته مرفوعة الرأس ، موفورة الکرامة ، ترفع رایة الحق وتعلی کلمة الله. : خلیفهٔ دوم (عمر بن الخطاب) چندین بار بر کشتن مخالفین تاکید می‌کند. چه یک نفر باشند و چه بیشتر چرا که او می‌دانست نتیجهٔ این اختلاف تلخ است و کسانی که تلخی آن را خواهند چشید مسلمانان هستند ..... بنا بر این کشتن یک یا دو یا سه نفر به منظور بقای حکومت بر اسلام و این که حکومت اسلام سربلند بماند و کرامتش تمام و کمال حفظ شود و پرچم حق برافراشته شود و کلمة الله در اوج بماند اشکالی ندارد ؛ حتی اگر این افراد از باشند. 📚جولة تاریخیة فی عصر الخلفاء الراشدین (دراسة وصفیة تحلیلیة لأحداث تلک الفترة)،ص310 ط دار المجتمع پی‌نوشت: «ولایت» یعنی «صاحب اختیاری» در جامعه تنها و تنها، حق انبیاء و اوصیاء علیهم السلام است. غیر ممکن است که زمامداران غیر معصوم بتوانند جوامع بشری را بدون ظلم رهبری نمایند. ➖➖➖➖
🔻محارب چه کسی است؟؟ ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✅ 1) قبل از هر چیز، لازم است در بارۀ معنی «محارب» توضیح کافی بیان شود ؛ از حیث←لغوی «محارب» یعنی کسی که جنگ به راه می‌اندازد. اما←اصطلاحاً، به کسی اطلاق می‌شود که در جامعه ایجاد نا امنی می‌کند. مثلاً کسانی که اقدام به سرقت مسلحانه از بانکها و مغازه ها می کنند یا دزدان دریائی، یا راهزنان سر گردنه ها و یاغیانی از این قبیل، در اصطلاح حقوقی، «محارب» هستند. به طور خلاصه، «محارب» کسی است که عده ای مجرم را دور خود جمع می کند؛ و اقدام به قتل و غارت اموال مردم می نماید؛ معادل Bandit یا Mobster. بنا بر این به مخالفان سیاسی و یا حتی، یاغیان و افراد سرکشی که با دولت مرکزی می‌جنگند، «محارب» اطلاق نمی‌شود. چنان که حضرت امیر علیه‌السلام نه سپاه و طلحه و زبیر، نه سپاه و نه لعنة الله علیهم اجمعین، را پس از شکست در جنگ، دستگیر و محاکمه نکردند. این مطلب بسیار معروف و مورد اجماع مورخین است. 🔖 می‌دانیم که در همۀ دنیا نسبت به افراد راهزن و سارق مسلح احکام سنگین قضائی اعمال می شود. هر چند ما (=نویسندگان این پاسخ) از قوانین جزائی امروز کشورهای غربی اطلاعی نداریم؛ اما اطلاع داریم که در سال های گذشته دزدان دریائی و راهزنان بانک ها و محموله های پستی را اعدام می‌کردند. حالا هم سعی می‌کنند در همان صحنۀ جنایت و در حین ارتکاب جرم، کلک مجرمان را بکنند. ✅ 2)  آیه ای در قرآن کریم هست که تکلیف حاکم با این افراد را روشن کرده است.
◻️▫️اوصاف حضرت امیرمومنان علی بن ابی طالب علیه السلام در کتب یهود و نصارا قسمت • سوم✔️ عَنِ ابنِ نُبَاتَهَ قَالَ قَالَ لِی مُعَاوِیَةُ یَا مَعشَرَ الشِّیعَةِ تَزعُمُونَ أِنَّ عَلِیّاً دَابَّةُ الأرضِ قُلتُ نَحنُ نَقُولُ وَ الیَهُودُ یَقُولُونَ قَالَ فَأرسَلَ إِلَی رَأسِ الجَالُوتِ فَقَالَ وَیحَکَ تَجِدُونَ دَابَّةَ الأرضَ عِندَکُم مَکتُوبَةً فَقَالَ نَعَم فَقَالَ وَ مَا هِی أ تَدرِی مَا اسمُهَا قَالَ نَعَم اسمُهَا إِیلِیَا قَالَ فَالتَفَتَ إِلَی فَقَالَ وَیحَکَ یَا أصبَغُ مَا أقرَبَ إِیلِیَا مِن عَلِیّاً ▫️أصبغ نقل می کند: به من گفت:«شما شیعیان گمان می‌کنید دابّة الأرض، [حضرت] علی (علیه‌السّلام) است.» گفتم: «ما از یهودیان نقل می‌کنیم». معاویه رئیس علمای یهود را حاضر کرد و گفت: «وای بر تو! نزد شما نام دابّة الأرض هست؟» گفت: «آری». پرسید:«چیست؟ نامش را می دانی؟» گفت: «آری نامش إلیا است»؛ پس معاویه به من نگاه کرد و گفت: «وای بر تو ای اصبغ! إلیا چقدر به علی نزدیک است». 📚 بحارالانوار ج۳۹ ص۲۴۴ به سوی روز میلاد مولود کعبه.... 🟡 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟡
‍ ‍ ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ ⚠️ تحریف نام صحابی دشنام دهنده به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام‼️ یکی دیگر از تحریفاتی که در کتب جماعت عمریه آمده ، تحریف روایت طعن و اهانت بن شعبه زنازاده به حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است! 🔹این روایت در کتاب مسند احمد جلد جلد۳ صفحه ۱۸۵ حدیث ۱۶۴۴ چاپ موسسه الرساله‌ آمده است؛ این روایت بصراحت نشان میدهد که مغیره بن شبعه زنازاده به افراد سرشناس و بزرگان کوفه دستور میداده که به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام اهانت و فحاشی کنند! روایت را با دقت مشاهده کنید : 💢حدثنا علي بن عاصم، قال حصين: أخبرنا عن هلال بن يساف، عن عبد الله بن ظالم المازني، قال: لما خرج معاوية من الكوفة، استعمل المغيرة بن شعبة ، قال: فأقام خطباء 👈🏻يقعون في علي👉🏻 📝زمانی که معاویه از کوفه خارج شد ..مغیره بن شبعه را بر کار گذاشت و او گفت خطیبان و سخنرانان حضرت علی علیه السلام را ناسزا گویند. 📸اسکن روایت کتاب مسند احمد: http://l1l.ir/4l8p ✅ این روایت بصراحت اشاره میکند که مغیره بن شبعه زنازاده به خطباء و بزرگان محافل دستور داد که حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام رو مورد طعن و جسارت قرار بدهند ؛ واین روایت را احمد بن حنبل در کتاب مسند خودش آورده و علمای جماعت عمریه آن را تصحیح کردند. (البته روایت های دیگری شاهد بر این عمل مغیره بن شبعه خبیث ، موجود است که این خبر را تقویت میکند و نیاز به تصحیح این روایت هم نیست.) ❎ این عمل مغیره زنازاده نظریه و گل و بلبل بودن روابط اصحاب بین خودشان را به‌ کلی نابود میکند!! احمد بن حنبل که خیلی از علمای جماعت عمریه او را مدح میکنند ، همین روایت را در کتاب فضائل الصحابه خودش جلد ۱ صفحه ۲۸۲ حدیث ۲۷۹ چاپ ابن جوزی آورده، که در نهایت پستی و زشتی هر چه تمام با این روایت بازی کرده و دستی در روایت میبرد تا این روایت در ابهام باقی بماند ، تا کسی که این روایت را میخواند متوجه اصل موضوع نشود‼️ او همان روایت بالا که خدمتتون نشان دادیم را می‌آورد ، با این تفاوت نام 👈 👉 را کلا از روایت حذف میکنه و بعد برای نام 👈مغیره بن شبعه👉 از کلمه ◀️ فلان ▶️ استفاده میکند❗️ خیانت علمی علمای جماعت عمریه را ببینید 👇 ❌ حدثنا عبد الله قال: حدثني أبي، نا علي بن عاصم، قال حصين: حدثنا ح قال أبي: ونا معاوية بن عمرو قثنا زائدة قثنا حصين بن عبد الرحمن، عن هلال بن يساف، عن عبد الله بن ظالم قال: أقام ◀️فلان ▶️خطباء يقعون في علي.. 📸اسکن کتاب فضائل الصحابه http://l1l.ir/4l8q همانطور که ملاحظه میکنید احمدبن حنبل زنازاده کلا این روایت را از فهم خوانندگان کتاب فضائل الصحابه خارج میکند که روایت نامفهوم واقع شود ، و مشخص نباشد که چه کسی یا کسانی این عمل شنیع اهانت و فحاشی را در حق حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام انجام داده‌اند... ⁉️به راستی علت اینگونه تحریفات چیست؟؟؟ ⁉️آیا بهتر نیست علمای جماعت عمریه به جای تحریف واقعیات ، بر پوچ بودن نظریه عدالت صحابه اذعان کنند؟؟؟ ⁉️اما به راستی این توسط چه کسی انجام شده احمد بن حنبل زنازاده یا علمای سقیفه؟؟؟ 🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
‍ ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ ❗️❕توصیه زنازاده به بن شبعه حرامی !!!! ابن اثیر جزری می نویسد: ثم دخلت سنه إحدى و خمسین وفیها کان مشتى فضاله بن عبید بأرض الروم وغزوه بسر بن أبی أرطأه الصائفه ذکر مقتل حجر بن عدی وعمرو بن الحمق وأصحابهما فی هذه السنه قتل حجر بن عدی وأصحابه وسبب ذلک أن معاویه استعمل المغیره بن شعبه علی الکوفه سنه إحدى وأربعین فلما أمره علیها دعاه وقال له أما بعد فإن لذی الحلم قبل الیوم ما تقرع العصا وقد یجزی عنک الحکیم بغیر التعلیم وقد أردت إیصاءک بأشیاء کثیره أنا تارکها اعتمادا علی بصرک ولست تارکا إیصاءک بخصله لا تترک شتم علی وذمه والترحم علی عثمان والاستغفار له والعیب لأصحاب علی والإقصاء لهم والإطراء بشیعه عثمان والإدناء لهم …. 🔘 در این سال (سال ۵۱هجری) حجر بن عدی و عمرو بن حمق ( هر دو صحابی حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستند ) و یاران آن ها توسط زنازاده کشته شد. دلیلش هم این بود که معاویه بن ابی سفیان زنازاده ، بن شبعه حرامی را در سال ۴۱ ، حاکم آن جا کرد. وقتی امارت کوفه را به مغیره حرامی داد ، او را خواست و گفت : من می خواستم به تو مطالب زیادی را توصیه کنم ؛ اما همه این ها را رها می کنم ؛ چون به بصیرت تو اعتقاد دارم. 👈اما یک خصلت را نمی توانم به او بگویم و آن این است که👈👈 هیچ وقت بی ادبی و فحاشی به حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را ترک نکن ؛ مبادا مذمت حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را ترک کنی 👉👉 اما به عثمان بن عفان زنازاده ترحم کن و برای او استغفار کن و برای اصحاب حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام عیبی پیدا کنید و آن ها را از خودت دور کن ، مبادا به آن ها نزدیک شوی ، مبادا با آن ها رفت و آمد داشته باشی . شیعیان عثمان زنازاده را بالا ببر و به آن ها فضائل خوب دروغین بده و به آن ها خودت را نزدیک کن . 📚ابن اثیر جزری ، الکامل ، ج ۳ ، چاپ دار الکتب العلمیه ، ص ۳۲۶ چند چیز در این روایت ثابت است 1️⃣ دستور زنازاده به بن شعبه حرامی به سب و شتم حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه سلام و همچنین مذمت حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام 2️⃣ قتل و کشتار صحابی توسط معاویه زنازاده 3️⃣ دشمنی با اصحاب حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام ❓❓واقعا چگونه چنین فرد بی دین و لامذهب و سفاکی را می توان جانشین حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه واله و مؤمن و بهشتی دانست؟ 🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ‍ ✅ وجوب برائت در نامة حضرت سلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه به مأمون لعنة الله علیه در بخشی از این نامه مفصل که توضیح محض اسلام و شرائع دین است؛ آمده است: 🔶 والبراءة من الذين ظلموا آل محمد (صلی الله علیه واله) وهموا باخراجهم وسنوا ظلمهم وغيروا سنة نبيهم (صلی الله علیع واله) والبراءة من الناكثين والقاسطين والمارقين الذين هتكوا حجاب رسول الله (صلی الله علیه واله) ونكثوا بيعة إمامهم وأخرجوا المرأة وحاربوا أمير المؤمنين عليه السلام وقتلوا الشيعة المتقين رحمة الله عليهم واجبة، والبراءة ممن نفى الاخيار وشردهم وآوى الطرداء اللعناء وجعل الاموال دولة بين الاغنياء واستعمل السفهاء مثل معاوية وعمرو بن العاص لعيني رسول الله (صلی الله علیه واله)، والبراءة من أشياعهم والذين حاربوا أمير المؤمنين عليه السلام وقتلوا الانصار : «و برائت از کسانی که به آل محمد (عليهم السلام) ظلم کردند و ظلم بر آنان را پایه گذاری کردند و سنت پیامبرشان را تغییر دادند و برائت از ناكثين و قاسطین و مارقینی که حجاب رسول خدا را هتک کردند و بیعت امامشان را شکستند و آن زن را از بیتش خارج کردند و با امیرالمؤمنين عليه السلام جنگیدند و شیعیانش را کشتند است و برائت از کسانی که خیرین امت (جناب ) را تبعید کردند و طردشدگان را پناه دادند و اموال مردم را چپاول کردند و سفهاء را در مناصب قرار دادند مانند و دو لعنت شده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز واجب است.» 📚 عیون اخبار الرضاعلیه السلام، تألیف شیخ صدوق، جلد ۲، صفحه۱۳۳، چاپ منشورات الشريف الرضی 🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✅‍ برگزاری مجلس روضه در زمان توسط حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام ⬛️ در سیره معصومان علیهم السلام می‌بینیم در خفقانی ترین شرایط برای حضرت حسین بن علی علیه السلام مجلس عزا برپا می‌کردند و گاه مجلس عادی را هم تبدیل به مجلس عزای امام حسین علیه السلام می‌ساختند. در این قسمت روایت زیبایی از کتاب کافی شریف ارائه می‌دهیم و بعد به تحلیل روایت می‌پردازیم: 🔹عَن سُفْیَانَ بْن مُصْعَبٍ الْعَبْدِیِّ ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ: قُولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِی ءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا. قَالَ: فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ السِّتْرِ، ثُمَّ قَالَ: أنْشِدْنَا، قَالَ فَقُلْتُ: فَرْوُ جُودِی بِدَمْعِکِ الْمَسْکُوبِ، قَالَ: فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ النِّسَاءُ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: الْبَابَ الْبَابَ، فَاجْتَمَعَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ عَلَی الْبَابِ، قَالَ: فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام صَبِیٌّ لَنَا غُشِیَ عَلَیْهِ، فَصِحْنَ النِّسَاءُ؛ 🔸سفیان بن مصعب عبدی [شاعر اهل بیت]میگوید: به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم.آن حضرت فرمودند: به‌ام فروه بگویید بیاید و مصائبی را که بر جدش وارد کردند بشنود. راوی می‌گوید:‌ام فروه آمد و پشت پرده نشست.سپس حضرت به من فرمودند: برای ما شعر بخوان.من نیز این شعر را خواندم: ای‌ام فروه اشکهای جاری خود را هدیه کن و ارزانی بدار. در این هنگام فریاد گریۀ‌ام فروه بلند شد و تمام بانوان به گریه فریاد کردند. در این حال امام صادق علیه السلام هشدار دادند: 👈🏼👈🏼 درب خانه درب خانه[مراقب درب خانه باشید].در اثر این صداها، مردم مدینه بر در خانۀ حضرت اجتماع کرده بودند. راوی میگوید: امام صادق علیه السلام کسی را به نزد آنان فرستاد تا بگوید: کودکی از ما غش کرد و بانوان برای این امر فریاد بر آوردند. 📚الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني  ج8  ص216 https://b2n.ir/q47400 ✅ نکاتی که از این روایت بدست می آید: 1⃣ در زمان وقوع این روایت، شرایط تقیه به حدی بوده که در شهر مدینه امام صادق علیه السلام و خانواده اش از طرف همسایگان، عابرین کوچه و خیابان و اغلب مردم مدینه مورد تهدید و خطر بوده اند. 2⃣ دوم خاندان اهل بیت علیهم السلام در هنگام ذکر مصائب کربلا آنچنان از خود بی خود شده و به گریه و عزاداری می‌پرداخته اند که فریاد گریۀ ایشان از درون اتاقها و پشت پرده‌ها به گوش همسایگان و عابرین کوچه می‌رسیده است. 3⃣ سوم امام صادق علیه السلام برای دفع خطر دشمنان به مردمی که اجتماع کرده بودند، فرمودند کودکی از ما غش کرد. بر ما پوشیده است که آیا بعضی از کودکان و نوباوگان خانۀ حضرت که در مجلس عزای جدشان بودند، از ذکر این مصائب بی تاب شده و غش کردند و حضرت این خبر را برای دفع خطر دشمنان به مردم دادند، یا اشارۀ حضرت به آن کودکانی است که در کربلا از شدت یا ضرب تازیانه و کعب نی غش کردند، یا در هنگام به آغوش گرفتن بدنهای بی سر و پاره پارۀ عزیزان خود از هوش رفتند و فریاد زنان در خانۀ حضرت در اثر شنیدن داستان مظلومیت آن کودکان است! 4⃣ بعضا می‌بنیم عده ای میگویند چرا امام صادق علیه السلام دو ماه محرم و صفر و دهه فاطمیه هیئت راه نینداختند و سینه نزدند!! اینها نمی‌دانند که با توجه به این روایت می‌بینیم چقدر اوضاع نسبت به شیعیان و امام سخت بوده که حتی برای گریه باید میکردند ؛ حالا در چنین شرایطی که تمام پیروان مکتب خلفا از بنی عباس و همه سنگ و و ابوبکر و عمر را به سینه میزدند آیا میشد در کوچه های مدینه امام دسته عزا راه بیندازد؟؟ وقتی که حتی خانه امام هم زیر نظر آنها بود چگونه میشد امام شیعیان را جمع کنند و دسته عزا راه بیندازند در حالیکه امام حتی در خانه هم امنیت نداشتند؟!! کسانی که این شبهه را مطرح می‌کنند یا نادان هستند یا بیماردل! ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
حرم
‍ ┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄ 🔻آشنایی با فرزند ارشد ابوبکر زندیق که در جنگهای #صفین و #جمل به قتال با حضرت امیرا
┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄ 🔻آشنایی با فرزند ارشد ابوبکر زندیق که در جنگهای و به قتال با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام پرداخت! قسمت دوم ✔️ 🔻‍ تاریخ نقش او را در جنگ‌های ردّه و پررنگ نشان می‌دهد(۱۱) و داستان مشهور عشق او به «لیلی بنت جودی» در همین فتح شام را تقریباً تمام منابع نقل کرده‌اند که حکایتگر شخصیت زنباره اوست. در آغاز این داستان عبدالرحمان زنازاده در سفری تجاری در جاهلیت لیلی را در شام می‌بیند و به او دل می‌بندد. پس از گذشت نزدیک به سی سال و پیش از فتح شام شرط می‌کند که باید لیلی بنت جودی را به عنوان غنیمت به او بدهند. عمربن زنا که فتح شام در زمان او صورت گرفت، این تقاضا را می‌پذیرند. در فتح شام، این زن به عنوان کنیز به عبدالرحمن زنازاده داده می‌شود. عبدالرحمان او را به مدینه می‌برد، در وصف لیلی شعر می‌سراید و بیش از دیگر زنانش به او توجه می‌کند. گویی این بی‌توجهی به دیگر زنانش آن چنان بوده که آنان زبان به اعتراض می‌گشایند. این عشق آتشین با افتادن دو دندان ثنای لیلی، به بی‌توجهی و نفرت مطلق تبدیل می‌شود و عبدالرحمن او را به سوی اهلش در شام روان می‌سازد. فراز و فرود این عشق عجیب به آن میزان بود که عایشه، عبدالرحمان را متهم می‌کند که «در راه عشق و نفرت لیلی راه افراط را پیش گرفته است.»(۱۲) ؛ زنازاده نیز اینگونه عبدالرحمن زنازاده را توصیف می‌کند: «و اما پسر ابوبکر (یعنی عبدالرحمن) او کسی است که اگر ببیند رفیق هایش کاری انجام داده اند،(چشم بسته) همان کار را انجام می دهد. هیچ هم و غمی ندارد مگر خوشگذرانی و لهو و زن ها = وأما ابن أبي بكر فهو رجل إن رأى أصحابه صنعوا شيئا صنع مثله، ليست له همة إلا في النساء واللهو»(۱۳) ❗️و عجیب آن که در منابع جماعت عمریه با این همه اوصاف او را از «زهاد» می‌دانند.(۱۴) به هر روی او در جنگ جمل در کنار عایشه سلقلقیه می‌جنگد (۱۵: اسکن در پست قبل) و پس از آن از سرای سر در می آورد و در در کنار او قرار می‌گیرد(۱۶: ر.ک: تصویر الحاقی)؛ مرگ او را به سال ۵۳هجری در حوالی مکه گزارش داده‌اند(۱۷) و عایشه سلقلقیه پس از مرگ عبدالرحمان بر مزار وی به سوگواری ایامی را می‌گذراند.(۱۸) به ظاهر علت اصلی مرگ وی، مخالفت با معاویه در بیعت گرفتن علنی برای حرامزاده است. ✖️از احادیث غیر قابل قبولی که حکایتگر میزان صداقت اوست! این حدیث است که عبدالرحمان ادعا می‌کند: ❗️«پیامبر [در بیماری خویش] قلم و دواتی خواستند و سپس پشیمان شدند و گفتند: خدا و مومنان جز ابوبکر را [به عنوان خلیفه] نمی‌خواهند!» (۱۹) این امر علاوه بر نشان دادن خباثت عبدالرحمان و سقیفه‌گران، اگر او به راستی شنونده ماجرای قلم و دوات () باشد، نشان می‌دهد که او نیز در زمانی در خانه حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله حضور داشته است که می‌باید قاعدتاً در سپاه اسامه حضور بهم رسانیده باشد. ➖➖➖➖➖ ۱۰- طبقات الکبری ج۲ص۱۸ ۱۱- تاریخ طبری ج۳ص۲۹۰ ۱۲- اسدالغابة ج۳ ص۳۶۴ ۱۳-البدایه و النهایه ج۸ص۱۲۳ ۱۴- شذرات الذهب ج۱ ص۲۵۱ ۱۵-استیعاب ج۲ص۸۲۵ ۱۶-الکامل ج۳ص۳۳۰ ۱۷- استیعاب ج۲ص۸۲۶ ۱۸- استیعاب ج۲ص۸۲۶ - اسدالغابة ج۳ص۳۶۴ ۱۹- اسدالغابة ج۳ص۳۶۳
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ⁉️ شبهه می‌کنند که مساوی نیست، و اینگونه نیست که هر کس لعن نکند، اهل برائت نباشد!!! 🔹 برای پاسخ به این سوال ابتدا به این نکات اشاره می‌کنیم:: جواز لعن در قرآن + و کسانیكه در قران لعن شده اند + و کسانی که لعن میکنند. ⬇️ادبیات قرآن در مورد کاملا شفاف است و با معرفی دقیق ویژگی‌ها و صفات ملعونین همراه است. قریب به بیش از 40 آیه در این باره در قرآن وجود دارد؛ لذا لعن یک حقیقت بلا شک ، در آیین توحیدی اسلام است. ✅ در مواردی بسیاری در قرآن جواز لعن تجویز و این لعن توسط خدا و فرشتگان و مومنین و انبیا و مرسلین انجام شده: ۱. سوره بقره در آيه 159: 📖 إن الذين يكتمون ما أنزلنا من البينات والهدى من بعد ما بيناه للناس في الكتاب أولئك يلعنهم الله ويلعنهم اللاعنون 📖 خدا آن کسانیکه بینات و هدایتی را که خدا برای روشنگری مردم در قران فرستاده است پنهان میکنند را لعنت میکند و لعنت‌کنندگان نیز لعنتشان میکنند. ۲. سوره بقره در آيه 161: 📖 إن الذين كفروا وماتوا وهم كفارٌ أولئك عليهم لعنة الله والملائكة والناس أجمعين 📖 کسانی که کافرند و كافر بمیرد مورد لعنت خدا، و فرشتگان و تمام مردم هستند. در سوره آل عمران در آيات 86 و 87: 📖 الله لا يهدي القوم الظالمين * أولئك جزاؤهم أن عليهم لعنة الله والملائكة والناس أجمعين 📖 خداوند قوم ظالم را هدایت نمیکند، سزاي آنها لعنت دائم خدا، و فرشتگان، و همه مردم است. ۴. در سوره الأحزاب در آیه ۵۷: 📖 إن الذين يؤذون الله ورسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة وأعد لهم عذابا مهينا 📖 آنها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعن ميكند، و برای آنها عذاب سختی آماده کرده. ✅ همچنین خداوند و فرشتگان و مومنین در بالغ بر 40 آیه در قرآن، ، شکنان بنی اسرائیل ، سبت، ، کنندگان آیات الهی؛ اهل بیت علیهم السلام، و ، ، ، ، ، زنندگان، مومنین، به جبت و طاغوت، ، ، ، کسانی که به خدا دارند، و کنندگان میثاق امامت را لعن کرده‌اند. ================= 🔹 لعنت حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلى الله عليه وآله بر مواردی چون مخالف اهل بیت علیهم السلام، بدعتگذار، درغگو، عهد شکن در منابع مخالفین ما آمده است:: 🔺متقي هندي مستنداً نقل میکند: حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلى الله عليه وآله فرمودند: لعنت خدا و ملائکه و همه مردمان بر کسیکه مانع حق من و یا اهل بیت من شود! ألا لعنة الله والملائكة والناس أجمعين على من انتقص شيئا من حقي و على من أبى عترتي. 📚كنز العمال 16/42. 🔺بلاذري از بزرگان عامه میگوید: پیامبر صلى الله عليه وآله‌ روزی معاويه را طلبید، ولی او عمدا سرپیچی کرد، پس حضرت او را نفرین کرد و فرمودند: ✅ خدا شكم او را هرگز سير نكن. به همين سبب بود كه ميگفت: ✅ لعنت پيامبر همیشه با من است. لذا او روزی ۷ بار و يا بيشتر و يا كمتر غذا ميخورد! 📚 فتوح البلدان 3/582 🔺بخاري از اساطین عامه نقل میکند: پیامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: 👈کسی که در مدينه بدعت گذارد و يا بدعت‌گذار را پناه دهد لعنت خدا، ملائکه و همه مردم بر او باد. 👈کسی که از بدون اجازه مولای خويش مولای ديگری بگيرد لعنت خدا، ملائکه و همه مردم بر او باد؛ 👈اگر کسی ذمه يکی از مسلمانان را بشکند لعنت خدا، ملائکه و همه مردم بر او باد. 📚بخاري 6/2482. 🔺مسلم - از اساطین عامه - نقل میکند: پیامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: 👈کسی که خود را بغیر پدرش منتسب کند، و غلامی که خود را غلام دیگری معرفی کند لعنت خداوند و ملائکه و همه مردمان بر او باد. 📚مسلم 2/994. پس خود لعن کردن هم جواز قرآنی دارد و هم در منابع مخالفین ما صریحا به آن اشاره شده و و برای آشنایی با کلام و امر اهل بیت علیهم السلام در این باب ، منابع متعدد شیعی با سرچ عبارت در دسترس شماست. 🔴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔴 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 توصیه به درباره شتم و لعن علیه‌السلام و آزار شیعیان و اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🔊 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حرم
مولا أمیرالمؤمنین علی (سلام الله علیه) فرمودند : واللَّه مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي ولَكِنَّه يَغْدِرُ ويَفْجُرُ ولَوْ لَا كَرَاهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ . به خدا قسم که از من مدار تر نيست . اما معاويه و است و اگر نيرنگ ناپسند نبود من نیز از سیاست مند ترین افراد (در نیرنگ و حیله) بودم . سند : نهج البلاغة ، خطبه 200 ، صفحه 318
ابن اثیر جزری مینویسد : ثم دخلت سنه إحدى و خمسین و فیها کان مشتى فضاله بن عبید بأرض الروم و غزوه بسر بن أبی أرطأه الصائفه ذکر مقتل حجر بن عدی و عمرو بن الحمق و أصحابهما فی هذه السنه قتل حجر بن عدی و أصحابه و سبب ذلک أن معاویه استعمل المغیره بن شعبه علی الکوفه سنه إحدى و أربعین فلما أمره علیها دعاه و قال له أما بعد فإن لذی الحلم قبل الیوم ما تقرع العصا و قد یجزی عنک الحکیم بغیر التعلیم و قد أردت إیصاءک بأشیاء کثیره أنا تارکها اعتمادا علی بصرک و لست تارکا إیصاءک بخصله لا تترک شتم علی و ذمه و الترحم علی عثمان و الاستغفار له و العیب لأصحاب علی و الإقصاء لهم و الإطراء بشیعه عثمان و الإدناء لهم … ترجمه : در ۵۱ هجری ، و (هر دو بزرگوار از هستند) و یاران آن ها توسط 🔥 🔥 کشته شدند .💔 دلیل هم آن بود که معاویه ، 🔥 🔥 را در سال ۴۱ ، آن جا کرد . وقتی معاویه امارت را به مغیره داد ، به او گفت : من میخواستم به تو مطالب زیادی را توصیه کنم ؛ اما همه این ها را رها می کنم ؛ چون به تو اعتقاد دارم .💩 اما یادت باشد که هیچ وقت به را ترک نکنی .😭 اما به 🔥 🔥 کن و برای او کن و برای أمیرالمؤمنین پیدا کن . آن ها را از خودت دور کن . مبادا به آن ها نزدیک شوی . مبادا با آن ها داشته باشی . سند : الکامل ، ابن اثیر ، جلد ۳ ، چاپ دار الکتب العلمیه ، صفحه ۳۲۶
🔴 ابن ملجم مرادی از مقربان عمر بن الصهاک بود!! پژوهش و کاوش در آثار عمریه و امامیه ما را به این واقعیت رهنمون می‌کند که عبدالرحمن بن ملجم مرادی لعنة الله علیه از اصحاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام نبود که بعدها صرفاً به خاطر یک قضیه تاریخی (حکمیت و پیدایش خوارج و یا یک درام عاشقانه با قطام از دختران خوارج) به اشقى الاشقيائی دچار شود بلکه یک فرد تربیت شده مکتب سقیفه و از مقربّان خاص درگاه خلیفه دوم عمر ابن خطاب لعنت الله علیه بوده است که عُمَر بن خطاب زنازاده او را به عنوان عنصر تبلیغی نزد کارگزار خود عمروعاص روانه کرد و سفارش های لازم را درباره ابن ملجم به وی نمود. عمر به کارگزارش عَمرو نوشت که خانه عبدالرحمان بن ملجم را نزدیک مسجد بسازد تا به مردم قرآن و فقه تعلیم دهد. عمرو نیز خانه او را توسعه داد. از این رو خانه عبدالرحمن در کنار خانه عدیس بود 📚 لسان المیزان، ج۳ ص۴۴۰ درطول زندگی مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام چندین بار ابابکر، عمر، عثمان و خالدبن ولید لعنةالله علیهم قصد ترور حضرت را داشتند ولی موفق نشدند. اما اشقی الاشقیاء ابن ملجم ملعون در سال ۴۰ هجری امیرالمؤمنین علیه السلام را به شهادت رسانید. بعداز آنکه درجنگ صفین با خدعه حکمیتِ عمروعاص، معاویه جان سالم به در برد، امیرالمؤمنین علیه السلام برای بیرون کردن معاویه از شام دوباره قصد جنگیدن با او را داشتند و لشکر و سلاح و امکانات لازم را فراهم کردند. معاویه که می‌دانست این بار دیگر شکست سختی خواهد خورد، به فکر ترور آن حضرت افتاد. عمروعاص به ابن ملجم که در لشکرشان بود مال کثیری داد و برای کشتن حضرت به کوفه فرستاد. وی در کوفه نزد اشعث رفت. اشعث نیز او را همراه شبیب بن بجر به خانه فاحشه کوفه قطامه برد. آن زن به آنها شراب داد خوردند و لباس حریر که بر مرد حرام است بر تن آنها کرد و ابن ملجم تا صبح کنار او بود و قطام مهریه عقدش را قتل امیرالمؤمنین علیه السلام قرار داد و ابن ملجم، صبح با شبیب و وردان و اشعث اقدام به قتل امیرالمؤمنین علیه السلام کردند. حال اگر چنین فردی که از دید خلیفه دوم اهل سنت عمری، فقیه و قاری با اخلاص قرآن است! بشود قاتل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام، آن هم به نیّت قربة الی الله! چیز عجیبی نیست! هر چند که از خوارج هم بشود و کابین نکاح با قطام را هم قتل امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرار دهد، ولی علت اصلی انگیزه او بر این جنایت عظیم، همان روحیه‌ی تفقّه سقیفه ای است! چرا که عموم مسلمین که بعد از شهادت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به عَقَبه جاهلی خود برگشته و مستعد تربیت در مکتب سقیفه شدند چه خونها که به دل امیرالمؤمنین علیه السلام نکردند! و چه رنجهای طاقت فرسا که با جهالتشان، بر امیرالمؤمنین علیه السلام نرساندند! چون عمروعاص از خوانخواهی وانتقام اصحاب حضرت می‌ترسید، روایات دروغینی جعل کرد به این مضمون که سه نفر از خوارج هم قسم شدند که یکی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را و دو نفر دیگر عمروعاص و معاویه را بکشند. که نقشه آن دو ناکام و فقط ابن ملجم موفق شد. و این دروغی بود که عمروعاص آن زمان شایعه کرد وإلا چطور می‌شود آن دو کشته نمی‌شوند و فقط امیرالمؤمنین علیه السلام به شهادت می‌رسند؟ و ابن ملجم هیچ اشاره‌ای به اجتماع ۳ نفره نمی‌کند؟ اقتباس از کتاب صحابه قتلوا انبیاء واوصیاء 📚بحارالأنوار، ج۶ ص۴۵۳ 📚سفینة البحار، ج۲ ص۵۸۳ خوب است بدانیم: شعاری که ابن ملجم لعنة الله علیه به دفاع از آن، جنایتی بزرگ را مرتکب شد(لا حکم الا لله). عبداللّه بن محمّد ازدی گوید: در شب نوزدهم من در مسجد جامع کوفه بودم با گروهی از اهل مصر، در آن شب به عبادت احیا می‌کردم. دیدم جماعتی نزدیک در مسجد که سمت خانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام است جمع شده اند، ناگاه دیدم حضرت داخل مسجد شد و مردم را ندای نماز داد و فرمود: الصّلاة الصّلاة. تا صدای حضرت را شنیدم، برق شمشیرها را دیدم و صدایی شنیدم که کسی می‌گفت: حکم از ناحیه خداست نه از ناحیه تو ای علی! (لا حکم الا لِله_ شعارِ خوارج) 📚 جلاء العیون، ص ٣٢٣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽مجلس ما را با یاد پسر أبو سفیان كثیف نكن! 🔊 ✌️عبد الرزاق صنعانی از اساطين علم حدیث اهل كه بزرگانی همچون احمد بن حنبل، یحیی بن معین، اسحاق بن راهویه و علی بن المدینی شاگردی او را كرده‌اند، به شدت از معاویه (خال النواصب) متنفر بوده است. نام معاویه برای او به حدی مشمئز كننده بوده كه هر وقت یادی از معاویه می‌شد، می‌گفت: "لاَ تُقَذِّرْ مَجْلِسَنَا بِذِكْرِ وَلَدِ أَبِی سُفْیانَ" مجلس ما را با یاد پسر أبو سفیان كثیف نكن! (ذهبی، سیر أعلام النبلاء ، ج۹ ص۵۷۰) پ‌ن: بخاری هشت روایت از معاویه و بیش از صد روایت از عبد الرزاق صنعانی در نقل كرده است! 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حرم 🆔 @haram110
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع بوده است؛ چرا که فرمان صریح یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها -بر خلاف حق الهی خویش- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرموده‌اند. __ اولین بیانی که امام حسین علیه السلام در مورد هدف خروج خود فرمود را می‌توان در مکالمه آن حضرت با ولید بن عُتبة بن ابی سفیان، استاندار در مدینه، بعد از هلاکت و در هنگامی از آن حضرت به دنبال اخذ بیعت برای یزید بود یافت: 💠 ای امیر! ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و محل رفت و آمد فرشتگانیم، همهء نیکیها از ما سرچشمه می‌گیرد و همهء کارها به ما ختم می‌شود. مردی است فاسد و شرابخوار که به ناحق خون می‌ریزد و اشاعه دهندهء فساد می‌باشد. 👈👈 شخصی چون من، با فردی مانند او بیعت نکند.... (مقتل الحسین/ سید محسن امین/۲۳) و چون امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید ابا نمود، مروان به ولید گفت:: ❌ حسین را به زندان افکن و مگذار از پیش تو خارج شود، مگر آنکه بیعت نموده باشد یا گردنش را قطع کرده باشی! جالب آنکه پس از آنکه امام حسین علیه السلام این مجلس را ترک نمود، ولید به مروان چنین گفت: ❌ وای بر تو ای مروان! چیزی را برای من خواستی که تباهی دینم در آن است؛ به خدا سوگند که دوست ندارم آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب می‌کند از مال دنیا و حکومت، برای من باشد و من حسین را بکشم. سبحان الله! حسین را بکشم که گفته است بیعت نمی‌کنم؟؟! به خدا سوگند ، من کسی را نمی‌شناسم که بتواند تقاص خون حسین را در روز قیامت بازپس دهد و میزان عملش سبک باشد. (تاریخ طبری۳۴۰/۵) 〰〰〰〰〰 چنین شرایطی سرانجام بدین جا انجامید که حضرتش برای حفظ جان خویش، مدینه را به قصد حرم امن الهی ترک گوید. آن حضرت از مدینه در شب ۲۸ رجب سال ۶۰ بوده است (تاریخ طبری۲۲۰/۴) ....آن حضرت برای وداع به سوی قبر جد بزرگوار خود رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند، و اینچنین با رسول خدا صلی الله علیه و آله وداع نمودند: 💠 پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا، من از کنار شما ناگزیر خارج می‌شوم و بین من و شما جدایی انداخته خواهد شد. 👈 به زور از من خواسته‌اند که با یزید بیعت کنم؛ یزیدی که شرابخوار و فاجر است، اگر بیعت کنم، کافر شده‌ام و اگر خودداری ورزم، کشته خواهم شد. من ناخواسته و به ناچار از نزد تو خارج می‌شوم. سلام من بر تو ای رسول خدا. (مقتل ابی‌مخنف/۱۵) 〰〰〰〰〰〰 ✔️ادامه دارد....
🔻نمونه‌ای از کرامات امام حسن مجتبی علیه‌السلام روایت شده: بعضی از منافقین امام حسن علیه السلام را بخاطر لعنت الله علیه آزار می‌دادند، پس حضرت فرمودند: «اگر من دعا کنم و از خداوند بخواهم می‌توانم عراق را به شام، و شام را به عراق، و زنان ایشان را به مرد، و مردان ایشان را به زن تبدیل کنم»، پس یکی از حضار منافق چنین جسارت کرد: (چه حرف عجیبی میزنی!)چه کسی است که بتواند این قدرت را داشته باشد! پس حضرت به او فرمودند: «برخیر! و از ما دور شو، آیا تو حیاء نمی‌کنی که در بین مردان نشسته‌ای؟!» پس ناگهان مرد شامی به خودش آمد، و دید که تبدیل به زن شده است، سپس حضرت به او فرمودند: «و بدانکه همسر منافق تو نیز تبدیل به مرده شده و بزودی با تو آمیزش می‌کند و از تو فرزندی به دنیا می آید، که خنثا خواهد شد!!» 📚زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحارالأنوار)، صفحه۳۶۹
آیا می دانید علی(علیه السلام) و معاویه چه تفاوتی با هم داشتند؟ به گفته طه حسین (۱۸۸۹-۱۹۷۳م) نویسنده سنی‌مذهب مصری در کتاب "عَلىٌّ وَ بَنُوه" دستگاه معاویه با مکر و حیله کار مى کرد و دین و فکر مردم را با پول مى خرید (و براى حفظ موقعیت خویش، هر کارى را روا مى دانست) در حالى که على (علیه السلام) اهل این گونه زد و بندهاى سیاسى نبود و حق و را بر همه چیز ترجیح مى داد. بى جهت چیزى به کسى نمى بخشید و اطاعت مردم را با مال خریدارى نمى کرد. شاهد گویاى این سخن گفتار خود امام (علیه السلام) است که در برابر پیشنهادهاى بعضى از اطرافیان مى فرمود: «أَتَأمُرُونى أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَورِ فیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیهِ؟! وَاللهِ لا أَطُورُ بِهِ ما سَمَرَ سَمَیرٌ وَ ما أَمَّ نَجْمٌ فِىْ السَّماءِ نَجْماً»; (آیا به من توصیه مى کنید که براى پیروزى خود، از جور و ستم در حق کسانى که بر آنها مى کنم استمداد جویم (و اموال بیت المال را بناحق، به این و آن بدهم؟) به خدا سوگند! تا جان در تن دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب مى کنند، هرگز دست به چنین کارى نمى زنم).(1) حضرت به کسانى که سیاست آن حضرت را با سیاست معاویه مقایسه مى کردند، مى فرماید: «وَاللهِ! ما مُعاویَةُ بِأدْهَى مِنّْى لکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ وَ لَوْلا کِراهِیةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَى الْنّاسِ»; (به خدا سوگند! ، از من سیاستمدارتر نیست، امّا او (براى پیشبرد اهداف شخصى خود)، نیرنگ مى زند و مرتکب انواع گناه مى شود و اگر از خدعه و نیرنگ بیزار نبودم، من، از سیاستمدارترین مردم بودم).(2) (1) . نهج البلاغه، خطبه 126. (2) . نهج البلاغه، خطبه 200
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔎 به خانه وحی ! ✅ فرازهایی از واقعه به بیت وحی ✅ ممانعت حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام از نفرین کردن حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها 6⃣ زنازاده ⚫️ فقام أبو بكر، وعمر، وعثمان وخالد بن الوليد والمغيرة بن شعبة، وأبو عبيدة بن الجراح، و ، وقنفذ، وقمت معهم، فلما انتهينا إلى الباب فرأتهم فاطمة صلوات الله عليها أغلقت الباب في وجوههم، وهي لا تشك أن لا يدخل عليها الا باذنها، فضرب عمر الباب برجله فكسره وكان من سعف ثم دخلوا فأخرجوا عليا عليه السلام ملببا فخرجت فاطمة عليها السلام فقالت: يا با بكر أتريد أن ترملني من زوجي والله لئن لم تكف عنه لأنشرن شعري ولأشقن جيبي ولآتين قبر أبى ولأصيحن إلى ربى، فأخذت بيد الحسن والحسين عليهم السلام، وخرجت تريد قبر النبي صلى الله عليه وآله فقال علي عليه السلام لسلمان: أدرك ابنة محمد فانى أرى جنبتي المدينة تكفيان، والله ان نشرت شعرها وشقت جيبها وأتت قبر أبيها وصاحت إلى ربها لا يناظر بالمدينة أن يخسف بها [وبمن فيها] فأدركها سلمان رضي الله عنه. 🍂 عمر <بن‌زنا> گفت: برخيزيد تا پيش او (علي علیه السلام) برويم، پس ابوبكر <زندیق>، عمر<بن‌زنا>، عثمان<لعین>،‌ <زنازاده>، بن شعبة<حرامی>،‌ ابوعبيد جراح<مفعول>، سالم مولى ابوحذيفة، <حرامزاده> و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه<علیهاالسلام> آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه وارد نخواهند شد، عمر<زنازاده> در را كه از شاخه‌هاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علي<عليه السلام> را بيرون آوردند درحالی که تکبیر (تلبیه) میگفتند ' پس فاطمه <سلام الله علیها> گفتند : ای ابوبکر <زندیق> میخواهی مرا بیوه کنی وهمسرم را بکشی؟! بخدا سوگند اگر دست برنداری ' موهای سرم را ظاهر میکنم ' و وگریبانم را چاک میکنم ونزد قبر (حضرت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌واله) میروم . پس به سمت قبر رفت (حضرت اميرالمؤمنين علی بن ابی طالب علیه السلام) به سلمان رضی الله عنه فرمودند : دختر محمد (صلی‌الله‌علیه‌واله) را دریاب زیرا که دو طرف این شهر دارد می‌لرزد بخدا سوگند اگر موهایش را بیرون بیاورد و گریبانش را چاک کند در حالی که نزد قبر والدش باشد وبه درگاه خداوند دعا کند مدینه واهالی آن ناپدید میشوند . پس (حضرت سلمان محمدی علیه‌السلام) نزد آن رفت (و مانع شد) 📚 تفسير العياشي، ج2، ص67 ⚫️ ولما اجتمع من اجتمع في دار فاطمة من بني هاشم وغيرهم للتحيز عن أبى بكر وإظهار الخلاف أنفذ عمر بن الخطاب قنفذا وقال له اخرج من في البيت فان خرجوا وإلا فاجمع الاحطاب على بابه واعلمهم انهم ان لم يخرجوا للبيعة أضرمت البيت عليهم نارا. ثم قام بنفسه في جماعة منهم المغير بن شعبة الثقفي و حتى صاروا إلى باب على فنادى يا فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وآله اخرجي من اعتصم ببيتك ليبايع ويدخل فيما دخل فيه المسلمون وإلا والله أضرمت عليهم نارا في حديث مشهور. 🍂 وآن هنگامی را که در بیت فاطمه سلام الله علیها از بنی هاشم و غیرهم برای معزول شدن از ابوبکر زندیق جمع شدند وخلافشان را اظهار کنند . عمر بن الخطاب زنازاده ، قنفذ لعین را مامور كرد و به او گفت: آنها را از خانه بيرون كن پس اگر بيرون آمدند كه آمدند و گرنه هيزم ها را بر درب خانه‌اش جمع كن وبه آنان اعلام کن که اگر برای بیعت خارج نشوند . خانه را بر سرشان آتش میزنم . سپس خود به همراه جماعتی از جمله المغیره بن شعبه ثقفی و سالم مولی حذیفه رفتند تا اینکه به نزد بیت فاطمه سلام الله علیها رفتند پس عمر بن‌زنا گفت : ای فاطمه دختر رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌واله) آنچه را که در خانه ات برای اعتراض جمع شده اند را از خانه ات خارج کن تا بیعت کند وآنچه را که مسلمانان داخل آن شدند داخل شوند. وگرنه به خدا سوگند خانه را بر سر آنان آتش میزنم واین حدیث مشهور است 📚 الجمل، الشيخ المفيد، ج1، ص57 http://bit.ly/2FKnHFE پ.ن::: ابو حذیفه پسر «عتبة» و دائی زنازاده بود . او جزء مسلمانان اولیه بوده است. او جزء دار و دستۀ ابوبکر زندیق و اصحاب سقیفه بود. در جنگ یمامه جزء همراهان ابوبکر زندیق کشته شد. و سالم ، غلام چنین شخصی بود. 🔴ظهور - ان شاء الله  - خیلی نزدیک است🔴 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم                    یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر              ولــــــی الله است..