eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ نداشته‌ها گهگاهی برای نداشته‌هامون باید خدا رو کنیم، چون؛↶ 👨‍🎓 که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 💰 که به خاطرش نتونیم فقرا رو درک کنیم بدرد نمیخوره❗️ 🙆‍♀ که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 👑 پدری که به خاطرش بتونیم دست به بیت‌المال دراز کنیم بدرد نمیخوره❗️ 👇👇👇 🕋 رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الّتی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلی والِدَی وَأَنْ اَعْمَلَ صالِحاً تَرْضیهُ وَأَدْخِلْنی بِرَحْمَتِک فی عِبادِک الصّالِحینَ(نمل/۱۹) ⚡️بارالها، به من الهام کن نعمتهایی را که به و به و داده‌ای سپاس و شکر بگذارم، کارهای نیک که مورد پسند تو باشد انجام دهم و از سر لطف و رحمت خود، مرا در زمره بندگان نیکوکارت قرارده. 🔚 برای همون چیزی که الان هستیم و داریم خدا رو شکر 🤲😌 ✅خیلی‌ها وقتی به ، ، و.. میرسند طغیان میکنند❗️ خدایا؛ ☜ به خاطر بی‌پست و مقاممان تو را شکر 🤲😌 ☜ به خاطر تمام نداشته‌هایمان تو را شکر🤲😌
✍ نداشته‌ها گهگاهی برای نداشته‌هامون باید خدا رو کنیم، چون؛↶ 👨‍🎓 که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 💰 که به خاطرش نتونیم فقرا رو درک کنیم بدرد نمیخوره❗️ 🙆‍♀ که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 👑 پدری که به خاطرش بتونیم دست به بیت‌المال دراز کنیم بدرد نمیخوره❗️ 👇👇👇 🕋 رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الّتی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلی والِدَی وَأَنْ اَعْمَلَ صالِحاً تَرْضیهُ وَأَدْخِلْنی بِرَحْمَتِک فی عِبادِک الصّالِحینَ(نمل/۱۹) ⚡️بارالها، به من الهام کن نعمتهایی را که به و به و داده‌ای سپاس و شکر بگذارم، کارهای نیک که مورد پسند تو باشد انجام دهم و از سر لطف و رحمت خود، مرا در زمره بندگان نیکوکارت قرارده. 🔚 برای همون چیزی که الان هستیم و داریم خدا رو شکر 🤲😌 ✅خیلی‌ها وقتی به ، ، و.. میرسند طغیان میکنند❗️ خدایا؛ ☜ به خاطر بی‌پست و مقاممان تو را شکر 🤲😌 ☜ به خاطر تمام نداشته‌هایمان تو را شکر🤲😌
🛑 با تر از او در کسی زاییده نشده 🖇 ۲۹ذی‌القعده، شهادت حضرت اباجعفر الجواد صلوات‌الله‌علیه را به محضر حضرت ولیعصر عج الله فرجه تسلیت عرض مینمائیم. ✅عَنْ يَحْيَى اَلصَّنْعَانِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ بِمَكَّةَ وَ هُوَ يُقَشِّرُ مَوْزاً وَ يُطْعِمُهُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلْمُبَارَكُ قَالَ نَعَمْ يَا يَحْيَى هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِي لَمْ يُولَدْ فِي اَلْإِسْلاَمِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ . 🔰يحيى صنعانى گويد: در مكّه به حضور عليه السّلام شرف ياب شدم، ديدم كه موز پوست مى‌كند و به عليه السّلام مى‌خوراند. به امام رضا عرض كردم: فدايت شوم! اين همان است‌؟ 👈امام رضا فرمود: آرى اى يحيى! اين، مولودى است كه در اسلام مانند او متولد نشده است كه بركتش بر ما بيشتر و بزرگ‌تر از او باشد. 📚الکافي ج۶ ص۳۶۰ 💠 از برکات ویژه امام جواد علیه‌السلام به شیعیان این بود که آنان را از نا امیدی و مأیوس بودن نجات دادند چرا که امام رضا تا سال های زیادی فرزند نداشتند و شیعیان دیگر امیدی به ادامه نداشتند تا اینکه حضرت جواد به دنیا آمدند. ایضا کمک های انبوه امام جواد به شیعیان از ویژگی های بارز ایشان بوده. @haram110
حرم
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی #زندگینامه_شهیدایوب_بلندی ✿❀قسمت ۳۲
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی ✿❀قسمت ۳۳ برای هدی مفصلی گرفتیم، با شصت هفتاد تا مهمان. مولودی خوان هم دعوت کردیم،... ایوب به جشن تکلیف هدی خرید. 🎊میخواست این جشن همیشه در هدی بماند.🎊 . . کم تر پیش می آمد ایوب سر مسائل عصبی شود، مگر وقتی که کسی از روی اعتقادات دانشجوها را زیر سوال میبرد. مثل آن استادی که سر کلاس، محبت داشتن مردم به و ایام را محبت بی ریشه ای معرفی کرد. ایوب راه انداخت و کار را تا کمیته انضباطی هم کشاند. از استاد تا باغبان دانشگاه ایوب را می شناختند... با همه احوال پرسی می کرد، پی گیر مشکلات آنها می شد. بیشتر از این دلش می تپید برای سر و سامان دادن به دانشجوها. 💕چند نفر از دختر پسرهای دانشکده با هم شده بود. خانه ما یا محل خواستگاری های اولیه بود یا محل زن و شوهرها. کفش های پشت در برای صاحب خانه بهانه شده بود. می گفت: _"من خانه را به شما اجاره دادم، نه این همه آدم" بالاخره جوابمان کرد..... با وضعیتی که ایوب داشت نمی توانست راه بیفتد و دنبال خانه بگردد. کار خودم بود. چیزی هم به نمانده بود. شهیده و زهرا کتاب های درسی را که یازده سال از آنها دور بودم، بخش بخش کرده بودند. جزوه های کوچکم را دستم می گرفتم و در فاصله ی این بنگاه تا آن بنگاه درس میخواندم ادامه دارد... ✿❀