eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌺🤚🏻* خورشید من از دیار شب ڪرده عبور ای ڪاش ڪند ز مشرق عشــق ظهور هـــر لحــظه در انتـــظار آنـــم بـرسـد با خــود ببــرد مـــرا بـه مهمانـی نــور ✨🕊 ➥ @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 همین موقع پاسداری که از جنت آباد همراهمان آمده بود با پاسدار دیگری که ژ - سه در دست داشت، آمد. عبدلله روی سقف ماشین رفت و آنجا نشست و پاسداری که ژ - سه داشت، جای عبدلله ایستاد. ماشین که راه افتاد به ابراهیمی گفتم: خداحافظ با صدای آرامی گفت: خدا به همراهتون چون خیابان کنار شط در تیررس بود، راننده جلوی مسجد جامع دور زد و به طرف خیابان چهل متری رفت. ابراهیمی تا ما به چهل متری برسیم، ایستاده بود و ماشین را نگاه میکرد. راننده به سرعت به طرف پل خرمشهر رفت و همین که از پل سرازیر شدیم توی ترافیک پمپ بنزین، ماند. ماشین ها برای بنزین صف بسته، راه را مسدود کرده بودند. اصلا راه بود. برر سنیم وضع عجیبی بود، سر و صدای مردم کلافه، با بوق ماشین ها باعث می شد، صدا به صدا نرسد. عبدلله از بالای ماشین فریاد میکشید: راه رو باز کنید. راننده نیسان هم بوق میزد. ولی فایده ای نداشت. یک دفعه عبدلله شروع کرد به تیراندازی هوایی، مردم وحشت زده به طرفمان برمیگشتند و نگاهمان می کردند. موقع حرکت ما از جنت آباد حمله هوایی انجام شده بود و هنوز ترس و اضطراب در چهره مردم دیده می شد. به عبدلله گفتم: برادر مردم خودشون ترسیدن. شما دیگه شلیک نکن گفت: آخه باید راه باز بشه از پل زیاد فاصله نگرفته بودیم و هنوز مانده بود تا صف طولاني ماشین ها را پشت سر بگذاریم که پاسداری ژ - سه به دست با عصبانیت خودش را به ما رساند و فریاد کشید: برای چی تیراندازی می کنید؟ چرا مردم رو وحشت زده می کنید؟ حسین و عبدلله گفتند: می خوایم راه رو باز کنیم. پاسدار با فریاد گفت: همه می خوان راه باز بشه. همه میخوان برن به کارشون برسن. پسرها گفتند: ما شهید داریم. پاسدار جواب داد: دارین که دارین، باید صبر کنید. او را کم و بیش می شناختم. اسمش ماجد بود. چهره نورانی و پرجذبه ایی داشت. توی مغازه در دهه عطاری پدرش که در میدانگاه بازار صفا بود، او را دیده بودم. از کردهای ایلام بودند که از عراق رانده شده بودند. بابا با پدرش سلام و علیک داشت. از برخوردش ناراحت شده بودم. بلند شدم و با عصبانیت گفتم: چرا داد میزنی؟ ما باید شهدا رو زودتر برسونیم. گفت: یه خرده صبر کنید گفتم: نمی شه. اینا سه روزه که موندن. زیر آفتاب هم بمونن متلاشی می شن. بیا ببین چه وضعی دارن. آمد جلو. وقتی چشمش به کفن های خون آلود شهدا و خونی که از زیر جنازه ها جاری بود افتاد، جا خورد. شروع کرد به عذرخواهی و خودش دست به کار شد تا راه را باز کند. تند و فرز این طرف و آن طرف میدوید و راه باز میکرد. ماشین که حرکت می کرد، می آمد روی رکاب می ایستاد. دوباره که ترافیک گره می خورد، پیاده می شد و تلاش می کرد. راننده های دیگر هم همکاری می کردند ولی انگار نمی شد. بعضی از ماشین ها بنزین نداشتند و باید آنها را هل می دادند. خیابان با اینکه پهن بود، بسته می شد. این بار برادر واجد که برای کنترل و امنیت پمپ بنزین آنجا بود خودش ناچار و مستأصل شروع به براندازی کرد. ما هم فریاد می زدیم: آقا برو کنار، آقا راه رو باز کن. با سر و صدای ما توجه مردم به ما جلب می شد، جلو می آمدند و شهدا را نگاه می کردند و اشک می ریختند. چند نفر از پیرزنها مرثیه خواندند و گریه سر دادند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🪴 🪴 🌿﷽🌿 بعضی ها با دیدن پیکرها وحشتزده می شدند و می گفتند: عاقبت ما هم این طوری میشه. و این وضعی که پیش اومده همه مون از بین می ریم. چند نفری هم به کمک برادر ماجد رفتند و راه را برای ما باز کنند. کم کم از این همه سر و صدا و هیاهو خسته شدم. آفتاب هم مستقیم بر فرق سرمان می تابید. شرشر عرق می ریختیم. این چند روز شهدا را توی سایه نگه داشته بودیم و حالا احساس می کردم این گرما بدن آنها را از هم میپاشاند. با همه این دست و پا زدنها یک مدتی طول کشید تا به پمپ بنزین برسیم، به محض نزدیک شدن ما به پمپ بنزین سر و کله واپیماها پیدا شد و خوشحالی رسیدن به پمپ بنزین را بعد آن همه مصیبت از دلم برد. در عرض چند ثانیه بین مردم همهمه و ولوله عجیبی افتاد. سرنشینان ماشین ها با دستپاچگی از وسیله هایشان پیاده می شدند و ماشین هایشان را با در باز رها می کردند. زنها و بچه ها از ارس جیغ می کشیدند و به هر طرف می دویدند. هر کس به دنبال جایی برای پناه گرفتن و در امان ماندن از حمله هواپیماها بود. فریاد خدا خدا، یا اباالفضل و با حسین از هر طرف به گوش می رسید. بعضی زنها را می دیدم که بچه هایشان را به سینه چسبانده و دست بچه دیگر شان را محکم گرفته بودند و مضطر و ترسان به دنبال جان پناهی میگشتند صحنه، صحنه عجیبی بود. توی آن شلوغی و ازدحام همه توی دست و پای هم میپیچیدند، زمین می خوردند و بعضا زیر پا می ماندند. هواپیماها مطمئن از اینکه خطری آنها را تهدید نمی کند در ارتفاع پایینی پرواز می کردند. طوری که سایه شوم شان بر سر مردم افتاد. جمعیت هم وحشتزده در حالی که با دیدن سایه هواپیماها مرگ را جلوی چشمان خود می دیدند، به آسمان نگاه میکردند و به این طرف و آن طرف می دویدند. من هم دست کمی از آنها نداشتم و از ترس داشتم میمردم. منتهی من غیر این، ترس چیز دیگری را داشتم. توی دلم به خدا می گفتم: خدایا بعد این همه دوندگی و داد و بیداد، حالا که داره تکلیف این شهدا روشن میشه و می خواهند در جایگاه ابدی شان آرام و قرار بگیرند، حالا تو نخواه که این لعنتی ها اینجا را با همه چیزش به آتش بکشند و شهدا و بقیه جزغاله شوند. خدایا تو راضی نشو این شهدا و مردم آواره تر از اینکه هستند بشوند، این هواپیماها را قبل از آنکه بتوانند جایی را بمباران کنند، سرنگون کن همه این اتفاقات و درد و دل من چند ثانیه ایی بیشتر طول نکشید. هواپیماها به سمت بیمارستان طالقانی رفتند و بمب هایشان را در منطقه ایی بین بیمارستان و محرزی ریختند. چنان انفجاری صورت گرفت که زمین لرزید و گرد و غبار فضا را پر کرد. همزمان صدای وسیع خرد شدن شیشه ها را هم شنیدیم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️صبح یعنی یک سبد لبخند 😊یک بغل شادی 💚یک دنیا عشق و خندیدن 😍از اعماق وجود 🦋به شکرانه داشتن نفسی دوباره 💐صبحتون بخیر ➥ @hedye110
یاد خدا ۲۵.mp3
11.23M
مجموعه ۲۵ | √ چقدر کار داره چقدر تمرین لازمه که آدم بتونه از ذکر گفتن به «لذّت» یا «فرح» برسه ! و این فرح بتونه تمام ارتباطات و انتخابهای زندگیش رو مدیریت کنه؟ @hedye110
و چنین فرمود مهربان پروردگار ای فرزند آدم آفریدگان خداوند را لعنت نکنید، زیرا لعنت به خود شما بازگشت می‌کند. ای فرزند آدم آسمانهای من در فضا بدون ستون، با نامی از نامهای من برپا است، ولی دلهای شما با مواعظه‌ای (از مواعظ) کتاب من به راستی نمی‌گراید. ای انسانها: همانگونه که سنگ در آب نرم نمی‌شود، پند و موعظه نیز در دلهای سخت فایده‌ای ندارد (آنها را نرم نمی‌کند). ای فرزند آدم (با این همه وعده و وعیدی که با شما داده‌ام) چگونه از حرام و انجام گناهان دوری نمی‌کنید و از آتش (قیامت) نمی‌هراسید و از خشم خداوند نمی‌پرهیزید. پس اگر پیرمردان خمیده و خردسالان شیرخوار و چهارپایان چرنده و جوانان خاشع نبودند، آسمان را بر فراز شما آهنین (و بدون نفوذ) و زمین (زیر پای شما را) از جنس "روی" و خاک را یکپارچه داغ و سوزان قرار می‌دادم، و از آسمان قطره آبی بر شما فرو نمی‌فرستادم و از زمین دانه (خوراکی) برای شما نمی‌رویاندم و عذابی سخت بر شما فرو می‌ریختم. @hedye110
یاد خدا ۲۶.mp3
11.37M
مجموعه 26 | √ تصور ما از «قساوت قلب» اشتباه است! کسی می‌تواند اهل عبادات و اذکار باشد اما به بیماری «قساوت قلب» هم مبتلا باشد. √ تعریف قساوت قلب، و عوامل ابتلا به آن و نحوه‌ی تشخیص آن را در این پادکست بشنوید. ➥ @hedye110
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @hedye110
قلب سالم ۲۸_1.m4a
11.78M
سالم 🌾قسمت [بیست وهشتم] الآن برزخ را ببینیم🍃🌸 حاجیه خانم رستمی فر ➥ @hedye110
قلب سالم ۲۹_1.m4a
11.61M
سالم 🌾قسمت [بیست ونهم] راه گشایی دل🍃🌸 حاجیه خانم رستمی فر ➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بچه‌کش نباشید‼️ ⭕️ چه بسا این بچه.ای را که تکه تکه کردید، فردا یک مرجع تقلید، مخترع یا نویسنده بی‌نظیر می‌شد. 🔰 ـــــــــــــــــــــــ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
💥 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): شخصی هنگام دعا کردن یک دستش✋ بلند بود با دست دیگرش دکمه اش را می بست شب خواب دیده بود که از آن دستش که بالا گرفته بود نور ساطع است اما این دستش که مشغول دکمه بستن بوده تاریک بود⚫️ هنگام دعا هر دو دست 🙌 را بلند کنید وتا می توانید دست هایتان را دراز کنید ✅چون همین دست دراز کردن سبب جاری شدن اشکتان میشود و خداوند هم دعایتان را اجابت میکند❣ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
🔵 سقف گمراه‌کردن شیطان ✅ آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه: سقفِ گمراه‌کردنِ شیطانْ عالَمِ مادی است. ✅ اگر کسی به مادیات دلبستگی نداشته باشد و واردِ فضایِ معنویت شده باشد، شیطان توانِ غلبه بر او را نخواهد داشت. 📚 کتاب چشم‌هایت را باز کن! صفحه ۱۳۸. eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
✍️حضرت آیت‌الله بهجت: اگر حسابمان را با خدا تصفیه می‌کردیم، حساب های دیگر تصفیه و اصلاح می‌شد! 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١١ (ره) eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
┄┅─✵💝✵─┅┄ خرد هرکجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست الهی به امید تو💚 ➥ @hedye110 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💖🌸💖 چشمانِ تـو پایان پریشانی هاست دستِ تـو کلید قفل زندانی هاست ای یوسف گمگشته کجایی؟برگرد! دیــدار تــو آرزوی کنعـــانی هاست 🥺🩵☁️ @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 انفجارها آنقدر مهیب بودند که من احساس کردم زمین شکاف پیدا کرده و ما در جا فرو می رویم. تا چند دقیقه بعد فضا همچنان غبارآلود بود. خاک نمی گذاشت چشمانم را باز کنم. توی دلم گفتم: بیمارستان با خاک یکسان شده. چشم باز نکرده هواپیماها دور بعدی راکتهایشان را سمت پل ریختند. اما خوشبختانه به پل اصابت نکرد. راکت ها توی شط افتاد و در آب منفجر شد موج انفجار، آب شط را بیست متری بالا آورد. صدای این انفجار مثل قبلی نبود و صدای خفه ایی داشت و زمین را خفیف تر لرزاند. ما که روی وانت ایستاده بودیم، این جریانات را خیلی بهتر می دیدیم. متوجه شدیم راکتی هم توی ساحل شط، سمت محرزی افتاد ولی منفجر نشد. هواپیماها که رفتند باز تمام تنم میلرزید. همه اش می ترسیدم به جنازه های شهدا هم رحم نشود و دوباره بسوزند. مردم هم از ترس تا چند دقیقه از جای شان جنب نمی خوردند. بعضی ها توی خانه های نیمه ساز اطراف پناه گرفته بودند. یک عده هم خودشان را توی جوی ها و شیارهای آبیاری نخلستان روبرو چپانده بودند. بعضی ها که راه به جایی نبرده بودند، روی آسفالت جاده افتاده و آن را چنگ زده بودند. از همه خنده دارتر بعد از این دقایق ترس و هیجان دیدن دو، سه مرد بود که از توی بشکه های خالی کنار جاده سربرآوردند. همه فکر می کردند، هواپیماها بر می گردند برای همین هرچه ماجد و بقیه میگفتند: بیایید ماشین هایتان را از سر راه بردارید. هواپیماها بمب هاشون رو ریختن دیگه برنمی گردند. کسی باور نمی کرد. اوضاع که آرام تر شد، از بعضی مردم می شنیدم: بریم پمپ بنزین بعدی، بریم آبادان، 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef