﷽
-------
شبها
این موقع که میشود؛
اهل خانه به خواب میروند
و زندگی را سکوت دلچسبی فرامیگیرد،
دلم میخواهد تکثیر شوم.......
.
.
یک "من"م خودش را ولو کند روی تخت و کم خوابی هایش را جبران کند و هرچه دلش میخواهد خواب ببیند.
یک منم بنشیند کنار بچهها و تا صبح نگاهشان کند و دست روی گونه های لطیفشان بکشد و زیر گلویشان را بو کند و موهایشان را نوازش کند.
یک منم بدود به آشپزخانه و کارهای عقب افتاده را سامان دهد و نهار فردا را بگذارد.
یک منم پناه ببرد به سجاده و عاشقانه های اشک آلودش را تسبیح بیندازد و روح خودش را کمی سیراب کند.
یک منم برود جلوی آینه و کرم شب و دورچشم بزند و موهایش را با کمی روغن نارگیل و گلاب ماساژ دهد و ناخن هایش را سوهان بکشد.
.
یک منم بنشید پای کتابهای در نوبت خوانده شدن و زیر نور شیک چراغ مطالعه، کسب دانش و اندیشه ورزی کند.
یک منم لم بدهد روی مبل و توی اینستا و گروه های چت و کانال ها بچرخد و فیلم تماشا کند.
یک منم لباسهای فردای همسر را اتو کند و تکه های اسباب بازی را از گوشه کنار خانه جمع کند و کتابهای فرش زمین شده را در قفسه بچیند.
یک منم هم یک لیوان چای برای خودش بریزد و برود توی بالکن و ماه و چراغ های شهر را نگاه کند.... .
.
.
دریغا
که همیشه همین یک منم
و انتخابِ بین این، همه.....
.
. (و گاه ملغمهی سرهم بندی شدهی دست چندمی از همه!
که زمان و توان محدود است
و امیال و آرزوها زیاد...) .
.
#مادری_را_با_همه_سختیهایش_دوست_دارم
#مادرم_باافتخار
#مادر #مادری #زن #زنانگی #زندگی #رشد #اولویت #انتخاب #ماموریت_ما #هدف #زندگی_مبتنی_بر_ارزش #زندگی_درلحظه
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
﷽
-------
بوی نون خونگیِ ماحصلِ قرنطینه اینستا رو پرکرده بود که رمضان شد و حالا شیرینیِ زولبیای #خودم_پز، صفحه ها رو مزه دار کرده😊
یه زمانی بود.... خیلی بیشتر اهل آشپزی فانتزی و کیک و دسر و... بودم
الان یکی دوسالی تو اون حال نیستم.
اما مسئله مهم ترم اینه که... ناراحتم نیستم!
حس اینکه "چرا اون روحیه رو ندارم"
"نکنه افسرده شدم"
"نکنه بخاطر بچهداری از فازش بیرون رفتم"
"چرا همه با این حس و حال دارن روزگار میگذرونن اما من مث اونا نیستم"
"نکنه من از زنانگی افتادم"
"نکنه من مادر توانمندی نیستم"
و... رو ندارم
به نظرم آدم ها بالا و پایین دارن، فاز دارن، حال و هواشون عوض میشه.
لزومی نداره همه خانم ها همیشهی عمر عاشق کدبانوگری و درحال آشپزی و تزئین غذا و دسر و... باشن.
میشه یه مدتی جدا از این ها بود
بخاطر حس و حال
بخاطر وضعیت جسمی
بخاطر دغدغه ها
بخاطر مشغله ها
بخاطر اولویتهایی که خیلی ذهن رو مشغول کرده و شاید اجازه نمیده اینها بیاد تو ذهن -و البته که میشه حسابی دغدغه مند و مشغله دار بود و این هنرمندی هارو هم داشت😊 -
ولی دوس دارم اینو بگم که
اگر بعضی از ما گاهی اصلاً حال این کارها رو نداریم
و تو فازش نیستیم،
غصه نخوریم!
ما هم زن هستیم؛
*یک زن خوب
یک زن واقعی*
فقط زنی که *" فعلاً "* حوصله یا حس یا وقت شیرینی خانگی پختن و بافتنی و خیاطی و گل سر درست کردن برای دخترهاش رو نداره...
چه بسا همین روزها برم تو فازش و کارش
اما
*"از حال الان خودم ناراحت نیستم"*
دوس ندارم در زمانه ای که خیلیها دارن به من - به #زن - فشار میارن، خودم هم با" حس #حال_خرابی" فشار مضاعف به خودم وارد کنم!
باید وقتی همه "کوه توقع" هستن از من، خودم خودم رو درک کنم و یه مدت استراحت در عرصهی "چندبعدیِ کامل بودن" رو بر خودم روا بدونم!
حرفم این نیست که #کدبانوگری، #کلیشه_جنسیتی نادرستی برای زن ه ها
من قبولش دارم؛
عاشق این مظاهر زنانگی ام؛
این تراوش هنر از سرانگشتان
و آمیختن عشق و خلاقیت و هنرمندی و برنامه ریزی و... اما میگم گاهی خارج از این فاز بودن، به معنای خروج از زنانگی و افت لطافت نیست!
حداقل *خودمون، خودمون رو قضاوت نکنیم*
همین!
#زن #زنانگی
#مادرم_باافتخار
#زن_معمولی #آشپزی #هنر #کدبانو
#زن_واقعی
پینوشت:
۱- عکس یک اوج هنر این روزای من😁😒
عکس یک، ژله تزریقی، مال وقتی که تو فازش بودم. اون موقعم حالا تحفه ای نبودم😅 من آشپز و بلاگر مِلاگر نیستم که. یه زن معمولی ام + سر سوزن ذوقی!
۲- حالا بحث سوئیت هوم ها و نمایش های اینستایی بماند. که هرگز فالو نکردم گ نخواهم کرد!
﷽
-------
خاص ترین و بهترین و زیباترین و نورانی ترین تبریک های دنیا
به مهربان ترین و والاترین و نازنین ترین و برترین
"مامان اولی دنیا" 😍
بانو
مادرشدنتان مبارک! 💗
گمانم از شادی شما تمام جهان شکفت،
آن لحظه که برای اولین بار
قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید
و نگاهتان به چشم های معصومش گره خورد!
اصلاً فکر کنم #مادری
با تولد نوزاد شما
و جوشش مهر مادرانه شما
متولد شد!...
و نه!
اشتباه میکنم!
مگر نه اینکه از روز الست، شما مادر ما بوده اید؟...
و حتی مادر پدرتان؟
مادری، به واسطه وجود شما، ازلی بوده و ابدی خواهدبود!
و اصلاً مادریِ شما، تمام امید ماست برای آن روز که «تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»!
آن روز ما را چه پناهی
جز دامن تان، حضرت مادر؟...
🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸
مادری را دوست دارم
چرا که شأنی از شئون شماست!
اصلاً هرچه را که در شماست، دوست میدارم
حتی شده فقط در دل
با ضعف در عمل...
هربار مادر که میشوم
حس میکنم مرا از خاک برداشته اند
تکانده اند
و نشانده اند در طاق افلاک
کنار شما!!
یا حتی شده گوشه ای، کنجی از آن سرسرای باشکوه مادری!
هر بار مادر که میشوم
حس میکنم به دیدنم می آیید و با لبخندی لطیف، که امتدادش میرسد به بهشت، دست بر سرم میکشید؛
چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند و عرق از جبینشان میگیرند
.
.
مادری را دوست دارم
چرا که اگر #رشد نبود
خداوند آن را در مسیر زندگی شما قرار نمیداد!
مادری را دوست دارم
چرا که اگر به #بهشت و #رضوان نمیرسید،
بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد!
مادری را دوست دارم
چرا که اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود
خداوند آن را برای شما مقدر نمیکرد!
مادری را دوست دارم
چون شأنی از شئون شما
و وجهی از وجوه شماست.
مادری مرا به شما نزدیک میکند
و این است که عاشقانه، از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم برایش مایه میگذارم
#مادرم_باافتخار
#مادری_نیمی_از_عرفان_است
#مادری_رشد_است
#مادری_بخشی_از_جهاد_من_است#مادری #مادر #مادرانه #مادران #زن #کمال #فمنیسم
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#امام_حسن علیه السلام
پینوشت:
مامان اولی ها، حس اشتراکتون با حضرت مادر رو خریدارم😍 انشاءالله همگی چهار و پنج فرزندی بشید
و با تربیت صحیح، مایه شادی دل بانو😊
۲-خدایا، اونایی که بچه میخوان و نمیشه... خودت از فضل خودت....
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#کتاب_خواندم
خداحافظ سالار
دوربین اینبار همسر و همسفرِ سوژه را نشان گرفته.
یحتمل به میل دل خود سوژه؛ «حسین» ی که از همسفر خود خواسته کاری «زینب» ی کند.
.
.
در گذر روزگاران، حسینِ داستان، در اوج جنگ و بحران، به تأسی از حسینِ ذبیح العطشان، همسر و دختران خود را به دل حادثه میبرد تا با این تشبیه و استعاره، احتمال پیروزی مقاومت را دوچندان کند!
تا به شمرها و عمرسعدها یادآوری کند اگر حسین ها میروند، زینبها میمانند!
زینب ها؛ زنها، دخترها، خواهرها، مادرها...
مادرها
«اموهب» ها
.
تداوم شعلهی شمع «حسین» ها، به سوختن بال «پروانه» هاست
اصلاً حسین ها حاصل دامان زهراهایند
و پشت حیدرها هم به زهراها محکم است
و حتی، ام ابیهای محمدها نیز زهراهایند...!
زهراها
مادرها
زنها
.
زن رویش را به ملکوت کند، دنیا سرش میچرخد به بالا، میرود به عَوالم عشقبازی!
زن زمینی شود، دنیا سرگرم خاک میشود و خاکبازی...
.
.
#زن #مقام_زن #زن_انسان_ساز_است
#زن_نجات_دهنده_بشر_است
#زن_مربی_انسان_است
#خداحافظ_سالار
#پروانه_چراغ_نوروزی
#شهید_حسین_همدانی
#حاج_حسین_همدانی
#معرفی_کتاب #کتاب_شهدا #شهدا
پینوشت :
۱- آدم این کتاب ها رو میخونه، خجالت میکشه که از سختی بچه داری حرف بزنه! واقعاً که سخت بودن فرزندآوری، بیشتر یک #تلقین_اجتماعی است!
۲- آدم که این کتاب ها رو میخونه، میگه اگر اونها زندگی کردن، پس ما مشغول چه هستیم! جز روزمرگی و غفلت و افزودن روز به سالهای عمر...
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
﷽
-----
پانزده سال پیش در ذهن من جریان کمی متفاوت بود. من، منِ پر شر و شورِ فعال و پرانرژی، جاهای دیگری سِیر میکردم. خب، اقتضای نوجوانی و میل به دیده شدن و اقتضای مدل شخصیت هم بود. توی ذهنم، الان، در این سن و سال، حسابی کسی بودم! از آن آدمها که تک اند، معروفند، به هرکس بگویی فلانی میگوید آها! فلانی! از آن پر هیاهو ها، پر طمطراق ها…
اما امروز
در آستانه سیوسه سالگی
در این گوشه از دنیا
در این خلوتِ ساکت
آرام نشستهام و
ملکه سرزمین نامرئی خود هستم.
بدون دیده شدن، مشغول حکومتداری و کشورگشایی ام.
بدون شناخته شدن مشغول طراحی آیندهای کوچک اما بزرگم.
بدون هیاهوی رسانهای، سند چشمانداز مینویسم و بدون خدم و حشم، خودم اجرا میکنم؛ برای خودم -و گاه فرزندانم.
اینجا، بدون تقلای دیده شدن، دارم مهمترین و بیرقیبترین پروژههای مدیریت، فناوری و توسعه قرن را جلو میبرم.
اینجا، بدون تبلیغ و لوگو و دفتر و در و دیوار فانتزی، چهار استارتاپ بزرگ دور و بر خودم راه انداختهام.
اینجا
در این خلوت آرامِ نادیدنی
من مشغول انسانسازی ام
مشغول مادری ام...
گاه حس میکنم خدایا،
تو اصلاً، اساساً، #زن را مکنون آفریدهای
و دلت میخواهد کارهایی در این دنیا بکند که اغلب نادیدنی باشد، هرکسی نبیند، نفهمد.
درست مثل عارف ها
که عاشقانههایتان بین خودتان است
پوشیده است
جار و جنجال ندارد
هیاهو ندارد.
حس میکنم هرچه را عاشق تری، مستور تر آفریدهای، مکنون تر میپسندی؛
مثل همین مادری …
اصلاً حس میکنم انقدر شأن و اجر برخی کارها بالاست که دنیای کوچک فانی ما گنجایشش را ندارد
خودت اینجا میبینی و عشق میکنی، نشان و نمایشش نمیدهی، و بیصدا نگهش میداری برای ابدیتِ بی حد و مرزِ بینهایت.
یک دفعه، آن روز بزرگ، پرده میاندازی و تمام نادیدهها دیدنیترین میشوند؛ همه آنها که در خلوتترین زمانهای خلوتترین مکانها، کارهایی کرده بودند از نور، از عشق، از ساختن…
از جنس لبخندهای نیمه شبانه به روی کودکی تبدار
از جنس نوازشهای بی دریغ بر گونههایی خیس
امروز
در آستانه سیوسه سالگی
بیشتر از هر زمانی حس میکنم که به قول آن بزرگ، باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم...
آرام بگیریم در کنجهای بزرگ زندگیمان
آنکس که باید ببیند، میبیند…!
#مادری_شکوه_نادیدنی
#مادری_نیمی_از_عرفان_است
#مادری_گمنامی_است
#طوبی_للغربا
#طوبی_للمادران
#یا_خیر_شاهد_و_مشهود
#مادری #عارفانه #بلوغ #بلوغ_اجتماعی
پینوشت:
تمام اینها به معنای جواز نادیده گرفتن نقش و تلاشهای افراد ازسوی دیگران نیست. تئوریزه کردن بی انصافی و ظلم به زن نیست 😊
🖋هـجرتــــــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
﷽
-------
بانو
مادرشدنتان مبارک! 💗
گمانم از شادی شما
تمام جهان شکفت؛
آن لحظه که برای اولین بار
قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید
و نگاهتان
به چشم های معصوم مولای کریم ما
گره خورد!
اصلاً فکر میکنم #مادری
با تولد نوزاد شما
و جوشش مهر مادرانه شما
متولد شد!...
و نه!
اشتباه میکنم!
مگر نه اینکه از روز الست،
شما مادر ما بوده اید؟...
و حتی مادر پدرتان؟
مادری،
به واسطه وجود شما،
ازلی بوده
و ابدی خواهدبود!
و اصلاً مادریِ شما،
تمام امید ماست
برای آن روز که
«تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ
وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»!
آن روز ما را
چه پناهی جز
پر چادرتان،
حضرت مادر؟...
🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸
#مادری را
دوست دارم
چرا که
شأنی از شئون شماست!
اصلاً هرچه را که در شماست،
دوست میدارم
حتی شده فقط در دل
با ضعف در عمل...
با تولد هر فرزند،
هربار که مادر میشوم،
حس میکنم مرا
برداشته اند از خاک
تکانده اند
و نشانده اند در طاق افلاک
کنار شما!
یا نه،
حتی شده گوشه ای، کُنجی از آن
سَرسَرای باشکوه مادری!
هر بار که
#مادر میشوم
حس میکنم به دیدنم می آیید
و با لبخندی لطیف
-که امتدادش میرسد به بهشت-
دست بر سرم میکشید؛
چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند
و عرق از جبینشان میگیرند...
.
.
#مادری را دوست دارم
چرا که اگر #رشد نبود
خداوند آن را
در مسیر زندگی شما قرار نمیداد!
مادری را دوست دارم
چرا که اگر به #بهشت و #رضوان نمیرسید،
بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد!
مادری را دوست دارم
چرا که
اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود
خداوند آن را برای شما
مقدر نمیکرد!
مادری را دوست دارم
چون شأنی از شئون شما
و وجهی از وجوه شماست.
#مادری
مرا
به شما
نزدیک میکند
و این است که با عشق و بی منت،
از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم
برایش مایه میگذارم🦋
🖋هـجرتــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
#مادرم_باافتخار
#مادری_نیمی_از_عرفان_است
#مادری_رشد_است
#مادری_بخشی_از_جهاد_من_است
#مادری #مادر #مادرانه #مادران #زن #کمال #فمنیسم
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#امام_حسن علیه السلام 💚
پینوشت:
- مامان اولی ها، حس اشتراکتون با حضرت مادر رو خریدارم 😍 انشاءالله همگی چهار و پنج فرزندی بشید
و با پرورش اولاد صالح، مایه شادی دل بانو 😊🥺😍
- خدایا، اونایی که فرزند میخوان اما ...
پروردگارا از فضل خودت به حق مولود کریم ماه رمضان الکریم اولاد صالح و سالم و کثیر و کوثر به همه عطا کن...
گاهی
یک اتفاق هایی میفتد
که رنگ روزها را، حال ایام را، عوض میکند
دیشب بچههایم دورم جمع شدند
هرکدام دو بوسه هم حساب کنی، میشود ده تا گل بوسه گرم و عاشقانه و زلال که روی گونهام نه، توی قلبم رویید و حتماً تا ابد همانجا میماند و هروقت لازم باشد، رایحه اش هوای قلبم را پر از شور و مهر و لطافت و امید میکند.
اما…
همان «تغییر رنگ روزها» که گفتم…
فکر کردم به زن هایی که تا سال گذشته، تا ماه گذشته، تا همین دیروز، مادر بودند
و حالا آغوششان خالیست
گونه آنها بوسه نمیخواهد؟
آن ها مادر نیستند؟
زن نیستند؟
زنانی که روی زنانگی را سفید کردهاند و برای زنانگی و مادرانگی آبرو خریدهاند!
زنانی چنین نستوه، بزرگ، ستون! ستون خانواده، جامعه، مقاومت!
حالا مادرها را باشد، اصلاً بگو تاب میآورند؛
کودکانی که بی مادر شده اند چه؟
آنها گونه ای نمیخواهند برای بوسیدن؟ آغوشی نمیخواهند برای آرام گرفتن؟ شانه ای برای سر گذاشتن؟
میگویم «بی مادر» و داغ خودم هم تازه میشود.
آدم آغوشش برای پنج تا بچه هم که وسعت پیدا کرده باشد، باز هم دلش میخواهد خودش را در آغوش مادرش مچاله کند.
روی گونه اش ده تا که نه، صدها بوسه مادر فرزندی هم که باشد، باز هم عطشِ «کاشتنِ» بوسه مادر فرزندی دارد.
پنج تا نه، ده تا بچه هم که دورش جشن روز مادر گرفته باشند،
بچگانه و دلتنگ، قلبش چروک و پشت پلکش داغ میشود
و «آه» غمبارش را یک جوری جا میدهد وسط جیغ شادی بچهها که متوجه نشوند و توی ذوقشان نخورد.
جشن ساده بچهها که تمام میشود،
میروم به سایت
https://www.leader.ir/fa/monies
و برای آرام کردن دل خودم، یک مبلغی واریز میکنم برای مقاومت. توی دلم تصور میکنم این پول ناچیز میشود یک کبوتر شادی و مینشیند روی شانه یک مادر، یک کودک؛ در محفل بیرحم آتش و خون و خاکستر.
بعد هم تسبیحم را میگیرم دست
یک دور صلوات هدیه بدهم به بانوی عالمیان، حضرت زهرای اطهر، به نیابت از مادرم و همه مادرهای پرکشیده، به نیت فرج
این هم هدیه نورانی من برای مادرم
آغوش و بوسهاش هم بماند طلبم…
✍ هـجرتــــــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#مادر #مادرانه #مادرانه_ای_برای_دنیا
#بی_مادر #آغوش_خالی #غزه #مقاومت
#حماسه_زنان #روزمادر #روززن #زن
#زن_تراز #زنانگی #اللهم_عجل_الفرج
#نشربامنبع
﷽
-------
بانو
مادرشدنتان مبارک! 💗
گمانم از شادی شما
تمام جهان شکفت؛
آن لحظه که برای اولین بار
قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید
و نگاهتان
به چشم های معصوم مولای کریم ما
گره خورد!
اصلاً فکر میکنم #مادری
با تولد نوزاد شما
و جوشش مهر مادرانه شما
متولد شد!...
و نه!
اشتباه میکنم!
مگر نه اینکه از روز الست،
شما مادر ما بوده اید؟...
و حتی مادر پدرتان؟
مادری،
به واسطه وجود شما،
ازلی بوده
و ابدی خواهدبود!
و اصلاً مادریِ شما،
تمام امید ماست
برای آن روز که
«تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ
وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»!
آن روز ما را
چه پناهی جز
پر چادرتان،
حضرت مادر؟...
🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸
#مادری را
دوست دارم
چرا که
شأنی از شئون شماست!
اصلاً هرچه را که در شماست،
دوست میدارم
حتی شده فقط در دل
با ضعف در عمل...
با تولد هر فرزند،
هربار که مادر میشوم،
حس میکنم مرا
برداشته اند از خاک
تکانده اند
و نشانده اند در طاق افلاک
کنار شما!
یا نه،
حتی شده گوشه ای، کُنجی از آن
سَرسَرای باشکوه مادری!
هر بار که
#مادر میشوم
حس میکنم به دیدنم می آیید
و با لبخندی لطیف
-که امتدادش میرسد به بهشت-
دست بر سرم میکشید؛
چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند
و عرق از جبینشان میگیرند...
.
.
#مادری را دوست دارم
چرا که اگر #رشد نبود
خداوند آن را
در مسیر زندگی شما قرار نمیداد!
مادری را دوست دارم
چرا که اگر به #بهشت و #رضوان نمیرسید،
بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد!
مادری را دوست دارم
چرا که
اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود
خداوند آن را برای شما
مقدر نمیکرد!
مادری را دوست دارم
چون شأنی از شئون شما
و وجهی از وجوه شماست.
#مادری
مرا
به شما
نزدیک میکند
و این است که با عشق و بی منت،
از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم
برایش مایه میگذارم🦋
🖋هـجرتــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
#مادرم_باافتخار
#مادری_نیمی_از_عرفان_است
#مادری_رشد_است
#مادری_بخشی_از_جهاد_من_است
#مادری #مادر #مادرانه #مادران #زن #کمال
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#امام_حسن علیه السلام 💚
پینوشت:
- پروردگارا از فضل خودت به حق مولود کریم ماه رمضان الکریم، اولاد صالح و سالم و کثیر و کوثر به همه عطا کن...
روز سوم است
آفتاب داغ کربلا طوری بر بدنها تابیده که رنگ پیکرها را تغییر دادهاست.
زنان قبیله بنی اسد، گذارشان به کربلا افتاده است.
با یک دشت روبرو شده اند پر از نیزه و شمشیرهای شکسته.
گویی "دو سپاه چند هزار نفری" مقابل هم جنگیده اند و برای "چند هزار" کشته گرفتن، آنهمه سلاح خرج شده است!
حالی که یک سپاه، فقط #هفتاد_و_دو_نفر داشته…
دشت،
معطر است...
بدنهای مانده قاعدتاً باید نفس کشیدن را هم مشکل کنند،
اما دشت سراسر عطرآگین است.
قبل از زنان بنی اسد، ملائک از آسمان آمده اند و پیکرها را با آب حیات از بهشت، غسل داده اند…
زنان را اندوه فرا میگیرد.
میدانند که این بدن ها، پیکرهای سپاه حسین علیه السلام هستند
و باید دفن شوند.
(بدن ناپاک سپاهیان یزید به دستور عمر سعد همان روز بعد از واقعه دفن شده بود)
زنان نزد مردان خود برمیگردند و آنچه رخ داده را، آنچه که باید بشود را، تعریف میکنند.
اما مردان… میترسند!…
مردان قبیله از ابن زیاد و تهدیدهای رعب آورش، سخت میترسند.
زنان اما جور دیگرند.
ساعتی پیش، دیدهاند آنچه خلایق تا قیام قیامت خواهند شنید!
تاب ندارند…
به مردان میگویند: باشد! بمانید! خودمان میرویم!
و ابزار تدفین در دست، راهی میشوند.
از این صولت غیرت و عاطفه زنان، مردان به جوش میآیند!
بیدار میشوند!
ترس رنگ میبازد!
ترس
همیشه مقابل عاطفه و غیرت رنگ میبازد،
کم میآورد،
لرزان و رنگ پریده به گوشهای میخزد…
روز سوم است.
مردان و زنان بنی اسد، به کربلا رسیده اند؛
به دشتی سرتاسر بدن...
باید شروع کنند.
شروع هم میکنند.
اما
ناگاه متحیر میمانند!
روی قبرها چه بنویسند؟!
بنویسند این یکی پیکر کیست؟ آن یک پیکر چه کسیست؟
صاحب پیکرهایی که سر ندارند را،
چطور باید شناخت؟!......
روز سوم است.
همه متحیر اند و دست بر کمر، مستأصل...
ناگاه،
سواری از دوردست ظاهر میشود.
مردی بر مرکبی سوار است.
محزون و خاک آلود، روبه قبیله میکند: من این پیکرها را میشناسم؛
مدد کنید تا تدفین را سرعت ببخشیم...
و حق همین است.
امام را جز امام، تغسیل و تدفین نمیکند!
قانون خداوند است؛
ولو مستلزم معجزه باشد یا طیالارض یا هرچه.
حبیب
بریر
حر
زهیر
جُون
سعید
قاسم
علی اکبر
عباس...
همه را علی بن الحسین علیهالسلام میشناسد و میشناساند.
اما نوبت به در خاک گذاشتنِ پیکر هزار زخم حسین علیهالسلام که میرسد،
زین العابدین علیهالسلام داخل قبر میرود.
هرچه صبر میکنند، بیرون نمیآید.
نگاه میکنند و میبینند پسر حسین، مانند عمه اش زینب، صورت بر حنجر بریده گذاشته
و رگ های بریده پدر را بوسه میزند…
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
و السّلامُ علی من دفنَه اهل القُری
✍ هـجرتــــــ
بله و ایتا @hejrat_kon
روبیکا @dr_mother8_hejrat
#نشربامنبع #روضه #محرم #زن #پیشاهنگ