📌 ماجرای خوارج ادامه دارد ...
خوارج برخی از یاران امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) بودند که با ظاهرگرایی و سطحیبینی و با غلاظ و شداد به تحلیل پدیدهها میپرداختند و رفتار عجولانه و شتابزده در جنگ را به فرماندهان تحمیل میکردند و در پی نتایج ناگوار آن تحمیلهای غلط و شتابزده، به جای سرزنش خود و توبه جمعی به تکفیر امام جامعه و فرماندهان سپاه اسلام میپرداختند و دو دستگی و تفرق در میان مسلمین را به وجود آوردند.
خوارج در هر حکومت اسلامی وجود دارد. افرادی که به هیچ تخصص و دانشی اعتقاد ندارند و به هیچ نظم منطقی و سلسله مراتب حکومتی پایبند نیستند و با احساسات جامعه را به افراط و تفریط میکشانند و به نام انقلابیگری، مردم را نسبت به مسئولان خدوم و فرماندهان سپاه اسلام بدبین میکنند.
#خوارج
#سطحی_نگری
#شتابزدگی
#افراط_گرایی
#نواخباری
#ظاهر_گرایی
#باطن_گرایی
#اخباری_گری
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1750
📌 در بیمرامی خوارج
یکی از ویژگیهای خوارجمسلکان، نگاه ابزاری به افراد است. تا زمانی که افراد کارهایی انجام دهند که باب میل آنها باشد این افراد مؤمن، انقلابی و مبارز هستند اما فقط کافی است کمی متفاوت بیاندیشد و یا نظر عاقلانهای ارائه دهد آن وقت هست که همان فرد مؤمن و انقلابی و مبارز را با انواع توهینها و بیادبیها مینوازند و او را در جامعه تخریب میکنند.
به هیچ وجه نباید به خوارج مسلکان در لباس انقلابیگری اعتماد کرد.
#خوارج
#سطحی_نگری
#شتابزدگی
#افراط_گرایی
#نواخباری
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1751
📌 وضعیت دانش و نقد در میان ما
🔹امروز ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ جلسهای پیرامون «نظریه اجتماعی آیت الله خامنهای» در یکی از مراکز علمی تهران با حضور برخی از استادان و پژوهشگران جامعهشناسی برگزار شد که همگی از نیروهای ارزشی بودند. استادان محترم مطالب خوبی مطرح فرمودند تا نوبت به اینجانب رسید.
🔸نکتهای که براساس تجربه کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه آیت الله العظمی خامنهای» مطرح کردم این بود که «برای تبیین نظرات و اندیشههای هر متفکری باید به چارچوب و نظام فکری آن متفکر مراجعه کرد تا نظریه و مدعای او شناخته شود نه اینکه مسائلی از نظریههای دیگران انتخاب شود و به آن متفکر تحمیل شود و به هر ضرب و زوری هست آنرا اثبات کنیم.».
سپس به نمونه فصل پایانی کتاب مذکور اشاره کردم که چگونه براساس همهی آثار آیت الله خامنهای و بخصوص کتابهای «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» و «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» تلاش شده است تا نظریه اجتماعی ایشان که خود ادعای آن را در ابتدای طرح کلی اندیشه اسلامی داشته اند - مسلک اجتماعی دارای اصول یک آهنگ و منسجم ناظر به زندگی جمعی انسانها- از مجموع آثار و بیانات ایشان استخراج شود بدون آنکه نظرات و پرسشهای دیگران به طرح ایشان تحمیل شود.
🔸 بعد از صحبتهای کوتاهی که عرض شد، استاد تمام جامعهشناسی دانشگاه تهران، کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه آیت الله العظمی خامنهای» را گرفت؛ با شعف زیاد آن را تورق کرد و بسیار تشکر کرد و گفت باید آن را بخرم و حتما استفاده کنم.
🔹 بعد از وی یکی از اعضای جلسه که استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود و در کنارم نشسته بود و به نیروی ارزشی معروف است، همان کتاب مذکور ۸۵۰ صفحهای را گرفت و دو یا سه دقیقه تورق کرد. در حین صحبتهای یکی دیگر اعضای جلسه که به صورت مجازی سخن میگفت به نقد یکی از مباحث فصل پایانی کتاب پرداخت و بنده لبخندی زدم و به جهت رعایت ادب و احترام جلسه، خیلی آرام گفتم که الان وقت این بحث نیست و به فرصت دیگری نیاز است. دوباره گفت که «این تحلیل از کنش، شبیه به آگوست کنت است و علم بد نیست و از علم جامعه شناسی استفاده کنید» دوباره لبخند زدم و به توهین وی اصلا پاسخی ندادم و میدانستم که نقد یک کتاب ۸۵۰ صفحهای در دو دقیقه تورق کردن و زدن دو برچسب بزرگ «اگوستکنتی بودن» و «غیر علمی بودن» در این چند دقیقه آنهم به کتاب ۸۵۰ صفحهای درباب علم، چندان قابل اعتنا نیست.
با سکوت بنده، نکات وی ادامه نیافت.
سخنان غیرحضوری عضو دیگر جلسه تمام شد.
بعد از وی، مدیر جلسه نکاتی گفت. که وسط سخن او، همان استادیار گفت نکتهای دارد. خلاصه و مضمون حرف او این بود که:
«علم هم چیز خوبی است» پس متفکران انقلاب اسلامی «نظریه اجتماعی» مستقل ندارند و باید با اندیشههای متفکران غربی و جامعهشناسی موجود، اندیشهی هر متفکر مسلمانی را مطالعه و بررسی کرد. بعد گفت: فلانی هم پذیرفته است که بخشی از مطالب کتابش شبیه بحث «آگوست کنت» است و باید به دستگاه مفهومی و نظری «برونو لاتور» مراجعه میکرد تا میتوانست نظریه اجتماعی آیت الله خامنهای را صورتبندی کند.
بنده سریعا با این مصادره به مطلوب سکوت و خندهام، واکنش نشان دادم و گفتم که حرف ایشان را تأیید نکردم، صحیح هم نیست، فقط گفتم الان به احترام جلسه وقت اینگونه مباحث علمی و دقیق نیست، باید در فرصت مناسب بعد از مطالعه کتاب گفتگو شود. خلاصه حرف من این است که برای فهم هر متفکری، ما باید ذهنمان را از نظرات و اندیشههای دیگر متفکران آزاد کنیم و براساس چارچوب نظری متفکر، اندیشهاش را فهم عمیق و صورتبندی نظری مستند و مستدل کنیم؛ حالا میخواهد ظاهر بخشی از آن شبیه متفکر دیگری باشد یا نباشد. چرا شباهت ظاهری دلیلی بر این همانی اندیشهها نیست. این نیازمند روششناسی اجتهادی و نظام جامع اندیشه است تا از این شتابزدگی در نقد بدون خواندن و مطالعه کردن بپرهیزیم.
همچنان که آیت الله خامنهای خود در دیدار ۴ / ۴/ ۱۳۸۱ در دیدار هیأت امنای موسسه پژوهش و فرهنگی انقلاب اسلامی تصریح کردند که نظرات ایشان را بدون کم و زیاد آنگونه که خودشان بیان و صورتبندی کردهاند عرضه شود و کم و زیاد نشود. بعد از اینکه نظرات و اندیشههای ایشان به همان چارچوب و نظامواره وی عرضه شد نوبت نقد و بررسی و تحلیل و مقایسه فرا میرسد.
🔸 خلاصه این جلسه ساعتی ادامه داشت و چندان نکتهای را که بیان کردم فهم نشد.
نتیجه اینکه این وضعیت ارزش علم و دانش و عمق مطالعه و دقت در نقد و همچنین تفسیر لبخند و سکوت به جهت احترام جلسه، نزد عضو هیأت علمی و نیروی ارزشی در بزرگترین دانشگاه علمی ایران است. «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل».
✍ سید مهدی موسوی
۱۵ بهمن ۱۴۰۳
#نقد
#انتقاد
#علم
#نظریه_اجتماعی
#شتابزدگی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2362