eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 نقص در فرهنگ انتقادگری ما استاد شهید مرتضی مطهری: 🔹 یک روحیه عجیب در ما از لحاظ «تشکیلات روحانی» این است که انتقاد در نظریه‌‌های علمی گذشتگان و ردّ آنها را جایز می‌دانیم و انتقاد از سیره عملی آنها را جایز نمی‌دانیم، مثل اینکه آنها را در این ناحیه معصوم می‌دانیم! و حال آنکه در نظریه‌‌های علمی خود زیاد فکر کرده‌اند ولی در انتخاب روش خود غالباً مجتهد نبوده‌‌اند و مقلّد بوده‌‌اند. 🔸 چگونه است در آنجا که با اجتهاد و نظر کار کرده‌اند شایسته انتقادند، و در آنجا که با عادت و تقلید و محاکات و غفلت کار کرده‌اند شایسته انتقاد و ایراد نیستند؟! 📚 یادداشت‌های شهید مطهری، ج۱۳، ص۲۱۲ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 تشکیک انقلابی‌گری (درآمدی بر منطق نقادی فکر و عملکرد کنشگران انقلابی) 🔹 یک واقعیت اجتماعی است که از سطوح مختلفی برخوردار است. همچنین نیز حقیقتی مشکک و ذومراتب است و افراد با توجه به نسبتی که با سطوح مختلفِ واقعیت انقلاب برقرار می‌کنند به این وصف متصف می‌شوند. از این‌رو، به راحتی نمی‌توان کسی را از جرگه‌ی انقلاب خارج دانست و به حذف آن پرداخت. اصلا متهم کردن ساده و سطحی افراد درون جامعه‌ی انقلابی به ضد انقلاب، معلول نشناختن حقیقت ساری و جاری انقلاب و منطق تحول اجتماعی است. 🔸براساس عقلانیت انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی یک حقیقت متعالی است که محصول و ملت ایران است و این تحول از سطوح مختلف معرفتی و عملی برخوردار است که مهمترین سطح آن، اعتقاد به حاکمیت اسلام و نفی سلطه‌ی استکبار جهانی است. هر کس که به این اصل مهم معتقد باشد بدون تردید از سطح متعالی برخوردار است. حتی اگر کسی این سطح از ادراک و بینش را هم نداشته باشد اما با حضور و مشارکت صادقانه‌ای خود در عرصه‌های اقتصادی، فکری و اجتماعی، موجبات اعتلا و پیشرفت جامعه را فراهم کند در جرگه‌ی انقلابیون قرار دارد. لذا به راحتی نمی‌توان عموم افراد ملت و مشارکت‌جویان اجتماعی را به غیرانقلابی و ضدانقلابی متهم نمود. بلکه اصل کلی این است: هرکسی که در جامعه‌ای اسلامی حضور و مشارکت دارد و مشغول به کاری و انجام خدمتی است و آگاهانه ضربه‌ی کاری به نظم اجتماعی نمی‌زند او در دایره‌ی حقیقت تشکیکی انقلاب قرار دارد و در درجاتی از انقلابی‌گری قرار می‌گیرد. امام خمینی: «‏‏هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق‏‎ ‎‏شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب الله است؛ و تمامی دستورات این‏‎ ‎‏حزب و خط مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزبهای متداول‏‎ ‎‏امروز دنیاست. امروز تمام مردم ایران ـ در هر سِنی که هستند ـ از زن و مرد که با شعارهای‏‎ ‎‏اسلامی مبارزه می کنند جزء حزب الله هستند.» صحیفه امام ج۵ ص۴۰۸. 🔹 بر این اساس، آنان‌که به بسط عقلانیت و معنویت و عدالت در جامعه اسلامی مشغولند و مردم را به آینده‌ی کشور امیدوار و به اسلام و مکتب اهلبیت (علیهم‌السلام) مومن می‌کنند نقش مهمی در اعتلای انقلاب اسلامی و جامعه‌ای اسلامی دارند حتی اگر نقدی هم به روندهای سیاسی و یا اندیشه‌های مستقر در نظام سیاسی ایران داشته باشند. این افراد به میزان گسترش عقلانیت، معنویت و عدالت، در جرگه‌ی انقلابیون قرار دارند که لازم است جایگاه و نقش آنها مشخص شود. 🔸 به نظر می‌رسد که مهم این است، افراد در سطح و جایگاهی که هستند و با توجه به نقشی که بر عهده گرفته‌اند در چارچوب انقلاب و انقلابی‌گری فهم شوند و براساس همان جایگاه تأیید یا نقد شوند. توضیح اینکه، انقلابی بودن سلسله مراتب و درجاتی دارد و نباید همه را در یک مرتبه و درجه قرار داد بلکه لازم است ابتدا طرحی نظری از جایگاه‌ها و درجات کنش‌گری کنشگران فکری و فرهنگی و یا سیاسی و اجتماعی مشخص شود و سپس اندیشه و کنش افراد براساس آن درجات و جایگاه‌ها تحلیل و بررسی شود. 🔹شاید مشکل امروز جامعه‌ی ما این است که بدون داشتن چنین طرح و الگویی، افراد به صورت هم‌عرض قرار می‌گیرند - به طور مثال هر صاحب فکر و کلامی و آدم سرشناسی را در یک رتبه قرار می‌دهند و یک انتظار از آن دارند و یک شأن و مرتبه‌ی مساوی برای همه آنها قائلند- نتیجه این می‌شود که هرگونه نقد افکار و عملکرد افراد معروف و سرشناس، به معنای نفی و حذف آنها از انقلاب و انقلابی‌گری تلقی شود و اگر از تفاوت فکر و نظر آنها با مکتب انقلاب و اندیشه‌های رهبران انقلاب سخن به میان آید، شنونده لوازمی برای این سخن و نقد در ذهن خود می‌سازد می‌سازد که اصلا مقصود تحلیل‌گر و منتقد نبوده است لذا سریعا هر نقدی به معنای، برچسب زدن و متهم نمودن دیگران به غیر انقلابی و حتی ضدانقلاب‌بودن و ضد رهبران انقلاب تفسیر می‌شود و در نتیجه یا گوینده و منتقد به بی‌انصافی و بدبینی و غرض‌ورزی و ... متهم می‌شود و یا آن فرد سرشناس نقدشده، کاملا از عرشِ ذهنیت‌ساخته شده، سقوط می‌کند و کنار گذاشته می‌شود. 🔸 با این رویه‌ی حاکم بر ذهن کنشگران فکری و فرهنگی جامعه، باب هرگونه نقد و بررسی، تحلیل و آینده‌پژوهی بسته می‌شود و باب ناراحتی و عصبانیت و بی‌اعتمادی و گله گذاری و احتمالا دشمنی باز می‌شود. در چنین فضایی باید با هرگونه تحلیل و بررسی جریان‌ها و افراد وداع کرد و سکوت و تقیه پیشه کرد. و نهایتا به مخاطبین محترم صریحا اعلام کرد: خداحافظ و آخر دعوانا ان الحمدللّه رب العالمین https://eitaa.com/hekmat121/1612
📌 تشکیک انقلابی‌گری (درآمدی بر منطق نقادی فکر و عملکرد کنشگران انقلابی) 🔹 یک واقعیت اجتماعی است که از سطوح مختلفی برخوردار است. همچنین نیز حقیقتی مشکک و ذومراتب است و افراد با توجه به نسبتی که با سطوح مختلفِ واقعیت انقلاب برقرار می‌کنند به این وصف متصف می‌شوند. از این‌رو، به راحتی نمی‌توان کسی را از جرگه‌ی انقلاب خارج دانست و به حذف آن پرداخت. اصلا متهم کردن ساده و سطحی افراد درون جامعه‌ی انقلابی به ضد انقلاب، معلول نشناختن حقیقت ساری و جاری انقلاب و منطق تحول اجتماعی است. 🔸براساس عقلانیت انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی یک حقیقت متعالی است که محصول و ملت ایران است و این تحول از سطوح مختلف معرفتی و عملی برخوردار است که مهمترین سطح آن، اعتقاد به حاکمیت اسلام و نفی سلطه‌ی استکبار جهانی است. هر کس که به این اصل مهم معتقد باشد بدون تردید از سطح متعالی برخوردار است. حتی اگر کسی این سطح از ادراک و بینش را هم نداشته باشد اما با حضور و مشارکت صادقانه‌ای خود در عرصه‌های اقتصادی، فکری و اجتماعی، موجبات اعتلا و پیشرفت جامعه را فراهم کند در جرگه‌ی انقلابیون قرار دارد. لذا به راحتی نمی‌توان عموم افراد ملت و مشارکت‌جویان اجتماعی را به غیرانقلابی و ضدانقلابی متهم نمود. بلکه اصل کلی این است: هرکسی که در جامعه‌ای اسلامی حضور و مشارکت دارد و مشغول به کاری و انجام خدمتی است و آگاهانه ضربه‌ی کاری به نظم اجتماعی نمی‌زند او در دایره‌ی حقیقت تشکیکی انقلاب قرار دارد و در درجاتی از انقلابی‌گری قرار می‌گیرد. امام خمینی: «‏‏هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق‏‎ ‎‏شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب الله است؛ و تمامی دستورات این‏‎ ‎‏حزب و خط مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزبهای متداول‏‎ ‎‏امروز دنیاست. امروز تمام مردم ایران ـ در هر سِنی که هستند ـ از زن و مرد که با شعارهای‏‎ ‎‏اسلامی مبارزه می کنند جزء حزب الله هستند.» صحیفه امام ج۵ ص۴۰۸. 🔹 بر این اساس، آنان‌که به بسط عقلانیت و معنویت و عدالت در جامعه اسلامی مشغولند و مردم را به آینده‌ی کشور امیدوار و به اسلام و مکتب اهلبیت (علیهم‌السلام) مومن می‌کنند نقش مهمی در اعتلای انقلاب اسلامی و جامعه‌ای اسلامی دارند حتی اگر نقدی هم به روندهای سیاسی و یا اندیشه‌های مستقر در نظام سیاسی ایران داشته باشند. این افراد به میزان گسترش عقلانیت، معنویت و عدالت، در جرگه‌ی انقلابیون قرار دارند که لازم است جایگاه و نقش آنها مشخص شود. 🔸 به نظر می‌رسد که مهم این است، افراد در سطح و جایگاهی که هستند و با توجه به نقشی که بر عهده گرفته‌اند در چارچوب انقلاب و انقلابی‌گری فهم شوند و براساس همان جایگاه تأیید یا نقد شوند. توضیح اینکه، انقلابی بودن سلسله مراتب و درجاتی دارد و نباید همه را در یک مرتبه و درجه قرار داد بلکه لازم است ابتدا طرحی نظری از جایگاه‌ها و درجات کنش‌گری کنشگران فکری و فرهنگی و یا سیاسی و اجتماعی مشخص شود و سپس اندیشه و کنش افراد براساس آن درجات و جایگاه‌ها تحلیل و بررسی شود. 🔹شاید مشکل امروز جامعه‌ی ما این است که بدون داشتن چنین طرح و الگویی، افراد به صورت هم‌عرض قرار می‌گیرند - به طور مثال هر صاحب فکر و کلامی و آدم سرشناسی را در یک رتبه قرار می‌دهند و یک انتظار از آن دارند و یک شأن و مرتبه‌ی مساوی برای همه آنها قائلند- نتیجه این می‌شود که هرگونه نقد افکار و عملکرد افراد معروف و سرشناس، به معنای نفی و حذف آنها از انقلاب و انقلابی‌گری تلقی شود و اگر از تفاوت فکر و نظر آنها با مکتب انقلاب و اندیشه‌های رهبران انقلاب سخن به میان آید، شنونده لوازمی برای این سخن و نقد در ذهن خود می‌سازد می‌سازد که اصلا مقصود تحلیل‌گر و منتقد نبوده است لذا سریعا هر نقدی به معنای، برچسب زدن و متهم نمودن دیگران به غیر انقلابی و حتی ضدانقلاب‌بودن و ضد رهبران انقلاب تفسیر می‌شود و در نتیجه یا گوینده و منتقد به بی‌انصافی و بدبینی و غرض‌ورزی و ... متهم می‌شود و یا آن فرد سرشناس نقدشده، کاملا از عرشِ ذهنیت‌ساخته شده، سقوط می‌کند و کنار گذاشته می‌شود. 🔸 با این رویه‌ی حاکم بر ذهن کنشگران فکری و فرهنگی جامعه، باب هرگونه نقد و بررسی، تحلیل و آینده‌پژوهی بسته می‌شود و باب ناراحتی و عصبانیت و بی‌اعتمادی و گله گذاری و احتمالا دشمنی باز می‌شود. در چنین فضایی باید با هرگونه تحلیل و بررسی جریان‌ها و افراد وداع کرد و سکوت و تقیه پیشه کرد. و نهایتا به مخاطبین محترم صریحا اعلام کرد: خداحافظ و آخر دعوانا ان الحمدللّه رب العالمین https://eitaa.com/hekmat121/1612
📌 چگونگی نقد نظریه‌ها 🔹هر نظریه‌ای مبتنی بر یک مبادی معرفتی، وقایع را به گونه ای تحلیل و شواهد را به طوری تنظیم می‌کند که از انسجام درونی برخوردار باشد و برای مخاطب قابل پذیرش باشد. لذا هر نظریه اجتماعی را فی نفسه بنگریم می‌بینم که کاملا درست است اما اگر با مبانی هستی شناسی و انسان شناسی خودمان بدان نظریه نظر کنیم، با تضادها و تناقض‌های مختلفی در متن آن نظریه با مبانی ما و یا با ناکارآمدی آن در حل برخی از جوانب مسائل روبرو می‌شویم و ضرورتا به ناقص بودن و ناکارآمدی آن نظریه در تحلیل پدیده‌ها می‌رسیم. 🔸بنابراین بهترین روش برای نقد نظریه‌ها و تحلیل اندیشه‌ها، مراجعه به مبانی فکری و زیرساخت‌های نظری آن است تا میزان استحکام نظریه و ساختمانی که بر آن بنا شده است را بتوان تحلیل و ارزیابی کرد. 🔹متاسفانه امروز در تحلیل نظریه‌ها، صرفا به روبناها و خروجی‌ها توجه می‌شود و بر اساس همان افراد و نظریه‌ها تقدیس و تخریب می‌شوند. این مسیر صحیحی نیست و امکان فهم و تحلیل نظریه‌ها و اندیشه‌ها را فراهم نمی‌کند که هیچ، موجبات گمراهی و اشتباه در تحلیل و محاسبات را هم در پی خواهد داشت. 🔸 بنابراین برای تحلیل و سنجش افراد، نظریه‌ها و جریانها، ابتدا باید مبانی معرفتی و زیرساخت‌های نظری (معرفت شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی) خودمان را از منابع اصیل و دقیق مشخص کنیم. در گام دوم به شناخت مبانی معرفتی نظریه و جریان مورد مطالعه، بپردازیم و در کام سوم به مقایسه و تحلیل بپردازیم. 🔹 مقام معظم رهبری بارها فرموده‌اند که بهترین منبع برای شناخت مبانی معرفتی و زیرساخت‌های نظری انقلاب اسلامی، مجموعه آثار استاد شهید آیت الله مطهری است و با مراجعه عمیق و مطالعه مداوم آن می‌توان به نظام فکری انقلاب دست یافت تا با درک صحیح از هستی و انسان شناسی اسلامی، امکان تحلیل پدیده‌های اجتماعی و انقلاب اسلامی فراهم شود. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2167
📌 چگونگی امکان جمع میان نقد و وحدت 🔹بعد از نگارش یادداشت کوتاه «نشانه‌ای از انحطاط فرهنگ و عقلانیت» یکی مخاطبین عزیز، پرسشی را مطرح کردند که اصل پرسش و پاسخ آن تقدیم حضور می‌شود: 🛑 پرسش: حضرت آقا بر وحدت و عدم تفرقه در میان گروه‌ها و جریانهای انقلاب تاکید دارند و این با ضرورت اهمیت نقد و انتقاد چگونه قابل جمع است؟ آیا برای تحقق وحدت جبهه‌ای میان انقلابیون نباید سکوت کرد و در برابر اصلاح‌طلبان و منتقدان از اختلافات فکری و نظری خودمان حرف نزنیم؟ ❇️ پاسخ: از مسلمات مکتب فکری انقلاب اسلامی، وحدت جامع و همه‌جانبه برای حفظ اسلام، نظام و ایران اسلامی و تقویت مسلمانان جهان است. در نظام فکری امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(دامت برکاته)، وحدت یک راهبرد (استراتژی) اصلی و اصل محوری در است نه یک تاکتیک و قراداد اجتماعی خُرد و قبیله‌گرایانه برای حفظ منافع حزبی و گروهی. اندیشه‌ی وحدت گزینشی نیست. وحدت در همه‌ی سطوح کلان و خرد آن مقصود است و باید به همه سطوح آن توجه داشت و به همه لوازم آن پایبند بود: ✔️میان همه آحاد ملت، ✔️میان اقوام و مذاهب، ✔️میان همه‌ی احزاب و گروه‌های سیاسی درون نظام با گرایش‌های متنوع، ✔️میان ملت و دولت، ✔️میان دولت و مجلس و قوه قضائیه، ✔️میان حوزه و دانشگاه، ✔️میان پیشرفت و عدالت، ✔️میان علم اسلامی و پیشرفت های بشری، ✔️میان امت اسلامی در راستای گسترش جبهه مقاومت بین‌المللی. و هرکس در هر لباس و جایگاهی که در میان همه‌ی آحاد ملت، میان دولت و مجلس، میان حوزه و دانشگاه، میان پیشرفت و عدالت، میان علم اسلامی و تجربه‌های علمی بشری و میان امت اسلامی به هر بهانه سیاسی، مذهبی و ... سازی و افکنی کند و تضاد و ستیز را در جامعه نهادینه کند و به هر جریان، جناح و گروه‌ اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی همسو و یا غیر همسو، هرگونه توهین کند و تهمت بزند و به بهانه‌های واهی آنها را خارج از اصل انقلاب واسلام و نظام تفسیر کند قطعا است و وحدت و همبستگی اجتماعی رااز بین برده است و باید نزد همگان شناخته شوند ودر مقابل جریان اصیل انقلاب و مکتب وحدت بخش اسلام به درستی تبیین ومعرفی شود. 🔸نتیجه: ۱. وحدت همه آحاد جامعه وهمه‌ی امت اسلامی مهم واساس است ونه فقط یک گروه خاص و هم حزبی‌ها و هم گروه‌های خودمان؛ ۲. تفرقه واختلاف‌افکنی غلط است که محصول دوگانه‌های و ، و ، و ، و است و نه اصل متعالی و مترقی منصفانه و علمی وبررسی و وبیان صریح و شفاف بدون نفاق که یک ضرورت مهم و اساسی برای رشد وبلوغ اجتماعی وشناخت جریان‌ها و گروه‌ها است تا هر کس سر جای خود قرار گیرد تا حق و عدالت تحقق یابد والا موجب هرج ومرج علمی، نفاق، دورویی، انحراف و التقاط می‌شود البته در لباس اسلام و انقلاب و ...؛ ۳. لذا جریان‌ها و اندیشه‌های غلطی که موجب اختلاف افکنی، دوقطبی‌های کاذب در جامعه و میان امت اسلامی می‌شوند و به تحریف و تفسیر غلط مکتب اصیل انقلاب اسلامی مشغولند را -از هر طیف و گروهی که باشند- حتما باید نقد صریح و بررسی دقیق و برخورد منطقی و کرد تا بتوان ازوحدت وهمبستگی همه آحاد جامعه وپیوستگی ملت ودولت دفاع کرد. ۴. در برابر تفسیرهای غلط از مکتب فکری انقلاب اسلامی و تحریف اندیشه‌های امام ورهبری باید مجاهدان ایستاد وحقیقت متعالی آن مکتب را با مستندات دقیق وروش عالمانه ومجتهدانه برای آحاد جامعه شرح و تفسیر کرد. (جهاد تبیین). ۵. همه شواهد و قرائن در مکتب فکری انقلاب اسلامی و متفکران معاصر ما بر این نکته دلالت دارد که بزرگترین آفت و آسیب یک جامعه دینی، آفت درونی و عنصر و غفلت از مبانی فکری و اصول بنیادین اسلام و انقلاب است و همه عوامل دیگر زمانی موثرند که جامعه از این جهت دچار مشکل و بحران شده باشد. به همین دلیل، حضرت آقا در عموم دیدارهای خود با جوانان، طلاب و دانشجویان بر ضرورت و اهمیت تعمیق بنیادهای فکری و تقویت نظام فکری و اعتقادی تاکید فراوان دارند و همه آنها را به مطالعه آثار استاد شهید آیت الله مطهری و برخی از حکیمان انقلاب توصیه می‌کنند و بارها فرموده اند که عامل انحراف و ریزش بسیاری از انقلابیون در سالهای قبل و بعد پیروزی انقلاب اسلامی، ضعف در بنیان‌های اعتقادی و اعتماد به تفسیرهای غلط چپ و راست از اسلام بوده است. ۶. بر همین اساس، حضرت آقا، جهاد تبیین را یک ضرورت برای ادامه نظام اسلامی می‌دانند وطلاب وروحانیت را مسئول حفاظت از بنیان‌های عقیدتی جامعه برهمان مبنای مکتب فکری امام، آثار علامه طباطبایی و شهید مطهری و شهید بهشتی معرفی می‌کنند وهرگونه تغییر آن مکتب فکری و فلسفی و فقاهتی را و می‌خوانند وهمگان را از آن پرهیز می‌دهند. https://eitaa.com/hekmat121/2191