eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
651 عکس
171 ویدیو
30 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 مدرسه فلسفی قم بخش دوم: ریاست امام خمینی 🔸امام خمینی که در سالهای آغازین حوزه علمیه قم به حاج آقا روح الله معروف بود حکمت و فلسفه و عرفان را از محضر ملاعلی اکبر یزدی، ایت الله رفیعی قزوینی و ایت الله شاه آبادی بهره گرفت و به سرعت در زمان حیات استادان، استاد معروف علوم عقلی حوزه علمیه قم شد و به تدریس منطق، فلسفه و عرفان پرداخت. 🔹حاج آقا روح الله بیش از ۲۰ سال استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم بود و به نوعی ریاست جریان علوم عقلی و حکمت متعالیه را در این حوزه بر عهده داشت. 🔸حاج آقا روح الله علاوه بر تدریس نیمه خصوصی فلسفه و عرفان به درس اخلاق عمومی هم اهتمام جدی داشت و هر هفته در مدرسه فیضیه درس اخلاق داشت و عموم طلاب و کسبه در آن درس شرکت می کردند. هرچند تدریس عمومی بود اما محتوای ان کاملا عرفانی و فلسفی بود و مباحث تخصصی با بیان شیرین و ساده بیان می شد و بر جان و دل مخاطب می نشست و در افراد ایجاد می کرد. محتوای برخی از این دروس کتابهای ارزشمند "شرح چهل حدیث"، "شرح حدیث جنود عقل و جهل"، "آداب الصلوه" است. 🔹در تدریس و ساختار حکمت امام خمینی چند مفهوم بسیار برجسته و پر تکرار بود و بر همان اساس یک شبکه مفهومی و نظام معنایی متمایزی ایجاد شد که نقش سرنوشت سازی بر آینده ایران داشت. 🔹مفاهیم مهم در فلسفه و حکمت امام خمینی (ره) عبارتند از: 🔺فطرت 🔺عمل 🔺توحید 🔺ولایت 🔺شریعت 🔸حکیم قم امام خمینی، در انسان شناسی فلسفی و عرفانی بر مفهوم تاکید دارد و فطرت کمال خواهی و تنفر از نقص را اساس انسان و سازنده وجود و هویت انسان می داند. 🔹 ایشان در فلسفه، به توجه جدی دارد و نظر را مقدمه عمل، و عقل نظری را یاری دهنده عقل عملی می داند و بر همین اساس ارزش همه علوم حکمی و عرفانی را در نتیجه آن در عرصه عمل و زندگی می داند و علم بدون عمل را فاقد ارزش و حجاب می خواند. 🔸 اساس هستی بر استوار است و غایت همه علوم را توحید و مهار طبیعت به سمت توحید بر می شمارد. 🔹 و خلافت انسان نشانگر جایگاه وجودی او در نظام هستی و چراغ هدایت بشریت برای وصول به توحید و ظهور فطرت انسان در سراسر گیتی است. 🔸 براساس این شبکه مفهومی و نظام معنایی، کل فلسفه و عرفان طرح صیرورت و شدن توحیدی انسان و وصول به مقام قرب الهی در همه عرصه های فردی و اجتماعی است. اساس این وصول، انسان و جهت گیری توحیدی اجتماع انسانی است و بدون تحول روحی امکان هیچ تغییر و حرکتی وجود ندارد. 🔹 در این طرح فلسفی و حکمی، فرد در ارتباط با جامعه و در ارتباطات انسانی و معادلات اجتماعی رشد می کند و به کمال لایق نائل می شود. به تعبیر دیگر، جامعه یکی از متغیرهای تاثیر گذار در سعادت و شقاوت انسان است که اگر تحت ولایت الهی قرار گیرد موجب ظهور فطرت مخموره انسانی می شود. از این رو الهی برنامه مدیریت توحیدی اجتماع و راهبری انسان از گهواره تا گور است. 🔸 در طرح فلسفی امام خمینی، در نسبت با توحید و کمال انسانی، همه علوم و معارف بشری از رتبه و جایگاه مخصوصی برخوردارند و بر این اساس الگوی جدیدی از طبقه بندی علوم عرضه شده است که موجب سازماندهی معارف بشری و ساماندهی عرصه های مختلف حیات انسان می شود. در این الگو، علوم جدید و علوم قدیم همه در تناسب و تلائم دائمی می توانند موجب تعالی انسان و ترقی جامعه باشند. ادامه دارد .... https://eitaa.com/hekmat121/318
📌 حرکت، تعقل و تأله (درآمدی بر حکمت عملی) بخش بیست و دوم: 🔸 قانون نه امر جبری و تحمیلی بر مردم، بلکه تجسد و عینیت یافته‌ی ارزش‌های اخلاقی و تجلّی اراده‌ی عمومیِ تربیت یافته‌ی تحت آن ارزش‌ها درقالب یک‌سلسله احکام(باید و نبایدها)وراهبردهای لازم‌الاجرا درجهت رشد وحرکت مردم به سمت کمال وسعادت مطلوب است. 🔹نكته دقیق ومهم دیگراینکه باقانون الزام آور بر جامعه اعمال ولایت می‌شود و نوعی ازارزش‌ها وفرهنگ درجامعه تثبیت می‌شود وافرادبراساس قانون مستقر در جامعه تربیت می‌شوند. قانون می‌تواندروی ذهنیات ودلبستگی‌های افرادجامعه موثر باشد. بنابراین تاثیرفرهنگی وتربیتی قانون یک نکته فوق العاده مهم درساخت کنش‌های انسانی است. این اختصاصی به قوانین مرتبط با حوزه فرهنگ و تربیت ندارد بلکه هرقانونی اعم ازاقتصادی، حمل ونقل، گمرک، نظامی هم نوعی ازفرهنگ وسبک زندگی راایجاب می‌کند. مثلا قانون اقتصادی می‌تواند به گسترش فرهنگ قناعت، کار، تولید وتوکل بیانجامد وممکن است مروج اسراف، تشرافی‌گری، تنبلی واستکبار باشد. ممکن است قانونی موجب تقویت وتحکیم روحیه نظم، مسؤلیت‌پذیری، قانون‌پذیری وتعهد باشد وممکن است روحیه‌ی قانون‌شکنی وهرج‌مرج رادرمردم تقویت کند 🔸بنابراین قانون رانمی‌توان جدااز ارزش‌های اخلاقی مستقر درفرهنگ عمومی وسنخ اراده‌ی مردمان وکنشگران جامعه تحلیل وتدوین کرد. اخلاق روح قانون ومعنا دهنده وجهت دهنده‌ی به آن است. لذاهیچ قانونگذاری نمی‌تواند بدون توجه به آرمان‌های فلسفی وارزش‌های اخلاقی جامعه قانون راتدوین کند. بنابراین قانون وحقوق هرجامعه وقومی نماینده‌ی اخلاق وفرهنگ مستقر درآن جامعه است.قانونی که باآرمان‌ها وارزش‌های اخلاقی مردم همساز باشد به سهولت پذیرفته و محترم شمرده می‌شود و به آسانی اجرا و عملياتي می‌شود. عموم مردم خود را با آن همداستان می‌دانند وآنرا اجرا می‌کنند وبا چشم بدبینانه به نافرمانی از قانون می‌نگرند. 🔹ریپر حقوقدان فرانسوی در "قاعده اخلاقی درتعهدات مدنی" می‌نویسد:《اخلاق عامل اصلی ایجاد حقوق است و نباید آن را تنها یکی از بنیادهای گوناگونی پنداشت که حقوقدان بر مبنای آن حقوق را پی ریزی میکند. اخلاق نیروی پرتوان و زنده‌ای است که کار ساختن و تهیه قواعد حقوق رارهبری می‌کند و حتی صلاحیت دارد وآنرا بی‌اثر سازد. چه بسا قوانینی که به صورت نوشته‌ای مرده باقی مانده‌اند زیرا نتوانستند با اقبال کسانی که برآنان حکومت می‌کند روبه‌رو شوند.》(فلسفه‌حقوق کاتوزیان، ج۱ص۳۹۷) 🔸همچنین نمی‌توان به استمرار مکانیکی وثبات طبیعی نظام قانونی دریک جامعه حکم کرد. چراکه باتحول باطنی مردم، تغییر ارزشها وجهت میل واراده‌ی عمومی، قانون وسایر اعتبارات وساختارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر وتحوّل خواهند شد. 🔹 هرچند ثبات واستمرار قانون شرط ضروری استمرار حیات اجتماعی ونظام بخشی آن است و تغییرات پی‌درپی موجب بی‌ثباتی و بی‌نظمی وعدم رشدمولد وتعالی می‌شود، اما از آنجا که قانون یک اعتبار اجتماعی وطریقی برای پاسخ به نیازهای انسان وتنظیم مسیر حرکت و تعالی انسان است ازتغییر وپویایی درونی نیز برخوردار است تامتناسب باتغییرات جوهری جهان طبیعت وتکامل نیازهای انسان، معادلات اجتماعی واقتضائات زمان ومکان، پاسخ مناسبی به نیازهای انسان بدهد. اصرار بر ثبات و تصلب قانون در همه‌ی سطوح آن، به ناکارآمدی وحذف آن خواهد انجامید. ازاینرو قانون کارآمد، قانونی است که درآن میان ثبات وتغییر جمع شود و احکام وقواعد دردو لایه ثابت ومتغییر تدوین شود. 🔸قانون درجامعه‌ای که اساس آرمان ومحور ارزش‌های آن خداباوری وتوحید علمی وعملی است طبیعتا قانون توحیدی خواهد بود که هم منشأ الهی خواهد داشت وهم خط مشئ ودکترین گسترش توحید عملی درهمه‌ی ساحت‌های زندگی اجتماعی خواهد بود. تازمانی که توحید اساس ارزش‌ها و بنیان تربیت وفرهنگ عمومی باشد وکنشگران زندگی وممات خودرا درپرتو توحید معنا و تفسیر کنند اراده‌ی مردمان چنین جامعه‌ای خواهان قانون توحیدی هستند امااگر، توحید اصیل درذهن‌ها کم‌رنگ واز متن نظام تربیتی و ارزشی جامعه به حاشیه رانده شد وبنیاد الهیاتی دیگری جایگزین آن ومعنا دهنده به نظام ارزشی وفرهنگ‌عمومی جامعه شد طبیعتا میزان اقبال عمومی به قانون توحیدی هم به همان میزان کم‌رنگ وتضعیف خواهد شد وبه افکار عمومی به سمت نظامات قانونی وحقوقی دیگری میل خواهند کرد. 🔹 شریعت اسلامی برنامه زندگی وقانون حرکت(صیرورت) وتعالی انسان درساحت‌های مختلف حیات انساني است که علی‌رغم اصرار برثبات برآمده از ریشه‌های فطری، در درون آن عناصری برای پویایی ومواجهه هوشمندانه بانیازهای زمان نهادینه شده است. توجه به روح ومصالح زندگی، اجتهاد وتفقه، محوریت عقل در اجتهاد از جمله آن عناصراست. 🔴 ادامه دارد... https://eitaa.com/hekmat121