eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
651 عکس
171 ویدیو
30 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فقه اجتماع - استاد سید مهدی موسوی
📌 اصول موضوعه و پیش‌فرض های فقه معاصر ۱. حیات یافتن انسان در این جهان و ادامه حیات مادی و معنوی او جز در متن مناسبات و روابط با سایر انسانها در یک محیط جمعی ممکن نیست. ۲. با گسترش فناوری ها و ارتباطات انسانی، حیات اجتماعی مسلمین جدا از حیات انسان معاصر نیست. بلکه تأثير و تأثر متقابل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی مقوله‌ای طبیعی است. البته میزان تاثیرگذاری و یا تأثیرپذیری هر طرف، وابسته به میزان قدرت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن طرف و ضعف طرف مقابل است. ۳. زندگی انسان معاصر در نسبت با زندگی انسان گذشته از تغییرات بنیادین و ساختارهای پیچیده، متراکم و درهم‌تنیده برخوردار گشته است که نیازمند استنباط و اجتهادی متناسب است و اجتهادات گذشته به تنهایی برای مواجهه با آن کافی نیست. ۴. شریعت اسلامی و دانش فقه توانایی حضور فعال و تاثیر گذار بر زندگی انسان معاصر را دارد به شرط آن که با حفظ چهارچوب‌های منطقی و معرفت شناسی آن، شرایط پویایی و فعالیت آن از حیث روشی و تحلیلی فراهم شود. ۵. تغییرات بنیادین در زندگی بشر معاصر، شر مطلق و یا خیر مطلق نیستند؛ بلکه برخی از آنها اقتضاء فطرت و طبیعت کمال گرایی انسان در مسیر تکاملی و پیشرفت قرار دارد و برخی از آنها ممکن است خلاف جهت فطرت و جهت تکاملی انسان باشد و موجبات سقوط مادی و معنوی را فراهم کند. در این صورت فقه معاصر رسالتی مهم در راهبری حیات انسانی به سمت تکامل دارد که از یک سو می بایست تغییرات تکاملی و در راستای پیشرفت را تقویت و تغییرات غیرتکاملی را کنترل و تضعیف کند. ۶. تقویت و کنترل تغییرات بنیادین و پیچیده‌ی زندگی معاصر بدون داشتن شبکه‌ی منسجم از اجتهادی ممکن نیست؛ چرا که حیات امروزین بشر بر پایه‌ی نظریات کلان و نظامات به هم پیوسته ی رفتاری و ساختاری سامان یافته است. از این رو رویارویی با چنین صورت و شکلی از زندگی بدون داشتن نظریه ممکن نیست. "نظریه" آن چارچوب مفهومی و نظری منسجم است که چشم اندازی را برای فاعل شناسا فراهم می‌کند که به واسطه آن بتوانند روابط و مناسبات درونی و بیرونی اجزا را به درستی توصیف و چرایی آن ها را تبیین کند. ۸. استنباط نظریات فقهی از منابع معتبر آن متوقف بر شناخت حاکم بر شریعت و اهداف دین در ساخت حیات فردی و اجتماعی انسان است؛ بر این اساس، شریعت یک مجموعه منسجم و هماهنگ برای سامان دادن به امورات مختلف انسانی در جهت پیشرفت همه جانبه و سعادت حقیقی است تحلیل این پیشرفت و سعادت و بررسی نسبت میان "شریعت، پیشرفت و سعادت" زیرساخت اصلی نظریات فقهی در عرصه‌های مختلف حیات بشری است. ۹. در یک تحلیل عمیق و برداشت دقیق از آیات قرآن کریم و سیره و سنت معصومین (ع) روح تشریع در شریعت اسلامی است. توحید مفهوم مرکزی اسلام و معنا دهنده به پیشرفت و سعادت است و در نسبت با پیشرفت توحیدی و سعادت توحیدی، شریعت اسلامی معنا و هویت می‌یابد و از ساير نظامات حقوقی و راهبردی متمایز می‌شود. توحید سامانه مفهومی و معرفتی است که ارائه دهنده اصول و قواعد رفتاری و ساختاری سامان دهنده به همه عرصه‌های زندگی انسان معاصر است. ۱۰. فقه در صورتی می تواند نظم بخش و سازنده زندگی انسان معاصر باشد که به استنباط اصول و قواعد کلی و عام منبعث از توحید بپردازد، لذا اهتمام به استنباط عام حاکم بر مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. قواعد فقهیه، قواعد عام و شامل مستنبط از ادله معتبر است که بر همه قواعد و استنباطات فقهی حکومت دارد و تامین کننده مصالح عمومی و رفع کننده تعارضات قانونی و حقوقی است. @torass
شذرات المعارف - محمدعلی شاه_آبادی.pdf
حجم: 6.34M
📌 شذرات المعارف ✍ آیت الله العظمی شاه‌آبادی بهترین کتاب در امتداد اجتماعی حکمت و عرفان اسلامی https://eitaa.com/hekmat121
📌 الفت‌نامه کتاب الفت نامه از آثار فارسی ملامحسن فیض کاشانی با تصحیح حمیدرضا میررکنی توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر و راهی بازار نشر شد. این رساله به تشریح و تبیین اهمیت و آداب دوستی و الفت می‌پردازد. ملامحسن فیض کاشانی از علمای معروف عصر صفوی است که رسائل فارسی فراوانی از خود به‌جای گذاشته است. بسیاری از این رساله‌ها تصحیح و منتشر شده‌اند و بسیاری دیگر هم مهجور و مغفول واقع شده‌اند؛ یکی از این رسائل است. فیض در رساله الفت‌نامه به بیان چیستی، ضرورت و چگونگی دوستی و آدابش پرداخته است. بعد کتاب مصادقه‌الاخوان شیخ صدوق، با فاصله چند قرن این اولین‌باری است که برای تهییج و تشویق مؤمنین به شکل‌دادن حلقه دوستی و برادری، دست به نگارش اثری مستقل می‌برد. مصحح و محقق اثر در مقدمه خود این کتاب را قابل قیاس با کتاب شذرات المعارف مرحوم شاه‌آبادی می‌داند و معتقد است طرح و عزمِ «جمع‌داشتن» و «جامعه‌داشتن» در آثار این چنینی نزد علمای شیعه در چنین آثار متولد شده است. طرح تفصیلی این مدّعا البته به‌نحو مجمل در پیشگفتار محقق اثر با عنوان «حقیقت‌نامه فیض؛ طرحی درباره حقیقت و تاریخ برادری» دنبال شده است. https://eitaa.com/hekmat121
📌از علوم انسانی تا فقه الاجتماع ✍سید مهدی موسوی 🛑 بخش اول: 🔹۱. هر جامعه‌ای متناسب با بنیان‌های معرفتی و نظام ارزشی و معانی فرهنگی مستقر در بیناذهنیت مردم، به تولید شبکه‌ای از علوم توصیفی، تبیینی و تجویزی دست می‌یازد تا از این طریق بتواند به نیازها و خواسته‌های مردم پاسخ مناسب و به روابط انسانی نظم دهد و در معادلات اجتماعی تعادل و توازن ایجاد کند. هرچقدر نیازها و تمنیّات مردم، پیچیده‌تر، متنوع‌تر و گسترده‌تر باشد به میزان درک عالمان و فرهیختگان جامعه از کمیت و کیفیت آن نیازها و تمنیّات، علوم تولید شده در آن جامعه هم پیچیده‌تر، متنوع‌تر و گسترده‌تر خواهد شد و از روابط شبکه‌های منسجم‌تر برخوردار می‌شود و به همین دلیل عالمان آن جامعه تلاش می‌کنند تا الگویی را برای طبقه‌بندی و ارزش‌گذاری بهتر علوم ارائه دهند تا بهتر به کار بیایند. 🔸۲. تمدن اسلامی براساس بنیان‌های معرفت توحید و درک خاص توحیدی از منجر به تولید نوع خاصی از و دستگاه محاسباتی شد که به ایجاد و استقرار یک نظام ارزشی و شبکه‌ای از معانی فرهنگی خاص و توحیدی شد و براساس این نظام ارزشی و شبکه‌ی معانی فرهنگی، شبکه‌ای از نیازها متنوع، خواسته‌های مختلف و تمنیّات متعالی شکل گرفت و بدین جهت مجموعه‌ای از علوم متناسب تأسیس و تولید و یا اینکه ترجمه و بازتفسیر و بازسازی شد به نحوی که با روح عقلانیت توحید سازگار باشد. با توجه به ویژگی‌های عقلانیت توحیدی همچون جامع‌نگری، رشدمحوری، تشکیکی فهمی، این مجموعه‌ی علوم به هم پیوسته و مرتبطند و در عین حالی که به ساحت های مختلف زندگی انسان ناظرند به ایجاد یک نظم اجتماعی واحد منتهی شده است. از این رو در تمدن اسلامی بر پایه عقلانیت توحیدی، مجموعه‌ای علوم نظری، عملی، ابزاری حضور فعال و بانشاط در تنظیم مناسبات انسانی و تدبیر معادلات اجتماعی دارند که علی‌رغم تفاوت‌ها و حتی تضادهای علمی، در راستای تقویت و گسترش یک فرهنگ خاص بودند. به طوری که تشکیک‌ها و نقدهای یک دانش به دانش‌ دیگر، موجب ارتقا و تکامل آن دانش شده است. 🔹 ۳. از جمله مهمترین دسته دانشی در تمدن اسلامی حکمت عملی و علوم مدنی است که به تحلیل و تدبیر «کنش انسانی» و «روابط اجتماعی» معطوف است. از آنجا که در حکمت قرآنی و فلسفه اسلامی، انسان موجودی ذوابعاد و لایه‌های وجودی و سطوح رفتاری مختلف و متنوع است دانش‌های انسانی متنوعی با رویکردهای مختلفی شکل گرفته است که مکمل یکدیگرند و در عداد هم قرار دارند. مهمترین رویکردهای علوم انسانی در تمدن اسلامی فهرست‌وار عبارتند از: ✔️علوم انسانی حکمی ✔️ علوم انسانی فقهی ✔️ علوم انسانی عرفانی ✔️ علوم انسانی تاریخی پرداختن به تحلیل هر یک از این رویکردها و بررسی نمونه‌های آن به فرصتی مفصل نیازمند است. اما شایسته است به این نکته توجه شود که بدون دقّت تاریخی و نگاه عمیق جریان شناسی به این علوم و میراث ارزشمند، نمی‌توان شناختی از «کیستی خود» و چگونگی حرکت در مسیر تولید علوم انسانی، جامعه پردازی و تمدن سازی داشت. 🔸۴. بدون تردید نمی‌توان دانش فقه را از علوم انسانی جدا کرد و یا از علوم انسانی سخن به میان آورد اما به فقه نپرداخت. هرچند نمی‌توان علوم انسانی را هم به فقه تقلیل داد و از سایر رویکردها و دانش‌های معرفتی در علوم انسانی بحث نکرد. برخلاف برخی که یا فقه را از دایره علوم انسانی خارج می‌دانند و یا علوم انسانی را به فقه تقلیل می‌دهند. 🔹 ۵. لکن دانش فقه به عنوان یکی از مهمترین و گسترده‌ترین و عملیاتی‌ترین دانش‌های انسانی در تمدن اسلامی بسیار پر اهمیت است. دانش فقه بر پایه‌های حکمت و کلام نظری و عملی توحیدمحور و انسان‌شناسی کرامت‌محور استوار است و حداقل به ۵۲ عرصه‌ از عرصه‌های حیات انسانی ورود مستقیم دارد و علاوه بر تحلیل‌های عمیق از اعتبارات انسانی همچون حق و تکلیف، عبودیت و مسئولیت، کفر و شرک، مصلحت و مفسده، صحت و فساد، ملکیت و مالیت، زوجیّت و محرمیّت، طهارت و نجاست، غصب و ترخیص، و ده‌ها اعتبار انسانی و اجتماعی دیگر به تجویز احکام وضعی و احکام تکلیفی مرتبط با کنش‌های انسانی می‌پردازد. 🛑 ادامه دارد... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌از علوم انسانی تا فقه الاجتماع ✍سید مهدی موسوی 🛑 بخش دوم: 🔸 ۶. دانش فقه همچون سایر دانش‌های مستقر در تمدن اسلامی بر عقلانیت توحیدی استوار است و به میزان ظرفیت زمانه و شرایط محیطی و تمدنی، این عقلانیت در آن تبلور یافته است و روز به روز بر عمق و گستره‌ی آن افزوده شده است. عقلانیت توحیدی را می توان در لایه‌های مختلف دانش انسانی فقه و در نحوه تعامل آن با سایر دانش‌ها مطالعه کرد. به طور نمونه به این موارد می‌توان اشاره کرد: ✔️ در مبانی و مبادی فلسفی کلامی؛ ✔️ در منابع و ادله؛ ✔️ در روش‌ها و شیوه‌های تحلیل متون و کشف حکم؛ ✔️ در موضوع شناسی؛ ✔️ در نتایج و دست‌آوردها. نکته مهم این است که این عقلانیت در همه مقاطع تاریخی مثل هم نبوده است لذا با نگاه جریان شناسانه از تطورات فقه، کمیّت و کیفیت آن را در دوره‌های مختلف می‌بایست به مطالعه و بررسی مراحل رشد و توسعه عقلانیت توحیدی در فقه پرداخت. 🔹 ۷. دانش انسانی فقه در تمدن اسلامی گاه به صورت یک منظومه مفصل و در قالب ۵۲ باب مرتبط و هماهنگ مطرح شده است و به تجویز احکام ختم شده است؛ اما گاهی به صورت تخصصی و راهبردی هم ظاهر شده است و در یکی از ساحت‌های حیات انسانی تفصیل یافته و به بیان راهبردها و خط‌مشی‌های اجتماعی پرداخته است به طور مثال آثاری همچون «احکام السلطانیه» یا «آیین‌نامه‌های امور حسبه و شهرداری‌ها» و «خراجیه» و یا «رسائل مشروطه و حکومت اسلامی» از جمله این موارد است. 🔸 ۸. پرداختن دانش انسانی فقه به بیان راهبردها و خط مشی‌های عمومی در اموری مثل وضع قانون و مقررات، نهادسازی اجتماعی، هدایت، مدیریت و کنترل روابط انسانی ظرفیتی بسیار ارزشمند برای «تحول و تولید علوم انسانی» است که نباید دست کم گرفته شود. هر چند نیازمند بازخوانی، بازسازی و گسترش روشی و محتوایی است. 🔹 ۹. فقه الاجتماع در ادامه سنت فقاهتی اسلام و با بهره‌گیری از منظومه‌های فقه تجویزی و همچنین رسائل فقه راهبردی شکل گرفته است تا بتواند به تحلیل «کلان رویه‌های اجتماعی» و «مسائل عام جامعه» از آن جهت که اجتماعی است و نه از آن جهت که صرفا سیاسی، اقتصادی، تربیتی است بپردازد و از این رهگذر به احکام تجویزی و قواعد راهبردی اسلام برای خط مشی گذاری‌های عمومی دست پیدا کند و همسو با سایر دانش‌ها و رویکردهای علوم انسانی به هدایت، مدیریت و تدبیر امور اجتماعی بپردازد. 🔸 ۱۰. با توجه به تحولات دنیای امروز و تمایل به مباحث راهبردی و خط‌مشی گذاری در عرصه‌های کلان اجتماعی، به نظر می‌رسد که دانش فقه الاجتماع ضروری‌ترین نیاز معرفتی جامعه و نظام اسلامی است. چرا که این رشته‌ی تخصصی با رویکرد راهبردی و خط‌مشی گذاری درصدد کشف احکام شارع مقدس در «کلان رویه‌های اجتماعی» براساس قوانین و سنّت‌های الهی حاکم بر حیات اجتماعی انسانی است. در واقع این «کلان رویه‌های اجتماعی» است که به روابط اجتماعی انسان اعم از روابط تربیتی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و جزایی نظام کلان و سازمان شبکه‌ای می‌دهد. 📲به نقل از مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد عليه السلام @mfaam_razavi ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 اگر جامعه را نمی‌شناسیم وارد نشویم 🔹جامعه پدیده‌ای بسیار پیچیده و چندلایه‌ای است که حضور و مشارکت در آن نیازمند شناخت عمیق اجتماعی و ادراک ساحت‌های متنوع و متکثر آن است و این جز با مطالعات فراوان کتب «حکمت عملی»، «فلسفه تاریخ» و «جامعه‌شناسی» ممکن نیست. بدون «معرفت اجتماعی» عمیق و دقیق، کنش‌گری‌های اجتماعی فاقد پشتوانه معرفتی و آگاهی‌های افق‌گشا و راهبردی است و محکوم به شکست و سرخوردگی است. شناخت ماهیت، قوانین و بایسته‌های «کنش‌اجتماعی»، «نظم اجتماعی»، «تغییر اجتماعی»، «ساختارها و هنجارها»، «رقابت‌ها و تضادها» و ده‌ها مسئله دیگر شرط حضور و مشارکت سازنده در جامعه‌ی پیچیده و چند لایه و ساختارمند است. شهید مطهری مطالعه این‌گونه امور را توجیه واجبات علما، فضلا و طلاب می‌داند. (ر.ک: جامعه و تاریخ در قرآن ص ۲۲۱ ( در اینجا ببینید) و امام خمینی این امور را از شرایط اجتهاد در عصر جدید معرفی می‌کند. «زمان و مكان دو عنصر تعیین كننده در اجتهادند. ... مجتهد باید به مسایل زمان خود احاطه داشته باشد. برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست كه مرجع و مجتهدش بگوید من در مسایل سیاسی اظهارنظر نمی‌كنم. آشنایی به روش برخورد با حیله‌‌ها و تزویر‌‌های فرهنگ حاكم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از كیفیت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، شناخت سیاست‌ها و حتی سیاسیون و فرمول‌‌‌های دیكته شده‌ی آنان و درك موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایه‌داری و كمونیزم كه در حقیقت استراتژی حكومت بر جهان را ترسیم می‌كنند، از ویژگی‌‌‌های یك مجتهد جامع است. یك مجتهد باید زیركی و هوش و فراست هدایت یك جامعه‌ی بزرگ اسلامی و حتی غیراسلامی را داشته باشد وعلاوه بر خلوص و تقوا و زهدی كه در خور شأن مجتهد است، واقعاً مدیر و مدبّر باشد. حكومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه‌ی عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است؛ حكومت نشان دهنده‌ی جنبه‌‌ی عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است؛ فقه تئوری واقعی و كامل اداره‌ی انسان و اجتماع از گهواره تا گور است.» (منشور روحانیت/ صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹) 🔸 برخی از طلاب و روحانیون دغدغه‌مند که با انگیزه‌های کار تبیینی و جهادی وارد عرصه‌های اجتماعی می‌شوند و حتی به تهران و شهرهای دیگر، هجرت می‌کنند تا بتوانند نقش‌افرین باشند اما پس از مدتی که با مشکلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مواجه می‌شوند و کمبودها و بی‌عدالتی‌ها را نزدیک مشاهده می‌کنند به‌تدریج از اصلاح اجتماعی ناامید می‌شوند و عموما رویکردشان نسبت به وضع موجود، رادیکال، تضادگرایانه و ساختارسکنانه می‌شود و چون با مقاومت ساختارها و قوانین روبرو می‌شوند محیط را آماده ساختارشکنی و تغییرات بنیادی نمی‌بینند با ناامیدی از تغییر و سرخوردگی از جامعه و نظام، به قم بر می‌گردند و مشغول درس و بحث می‌شوند. 🔹 این اتفاق محصول نشناختن جامعه و پیچیدگی‌های آن و مقاومت ساختارها و تضاد منافع گروها و سازمانها است که خود معلول نبود «شناخت اجتماعی» در فرایند آموزشی و مطالعات طلاب و روحانیون است. 🔸 این نکته را باید بدانیم که جامعه تغییرات گسترده‌ای کرده است. کنش‌گران مختلفی در جامعه حضور دارند. ساختارهای بسیار متصلب و آهنین در رفتارهای انسانی و تعاملات اجتماعی به وجود آمده است که متاسفانه تابع منافع شخصی افراد و قبیله‌گرایی سیاسی است و چندان هماهنگ با اصول اخلاق انسانی و شریعت اسلامی نیست. به راحتی و به نحو دستوری هم نمی‌توان آنها را تغییر داد. 🔹 مواجهه بااین پدیده بسیار پیچیده و متصلب درعصر انفجار اطلاعات و غلبه‌ی شبکه‌های اجتماعی بادانش‌های سنتی ما حوزویان -علیرغم اهمیت و ضرورت آنها- اصلا ممکن نیست وبه جهات مختلفی نتیجه معکوس می‌دهد. چون در متن دانش‌های سنتی مااعم از فقه واصول، فلسفه وکلام، اخلاق وعرفان، ذهنیتی میان‌فردی، کوتاه‌مدت و ناظر به صواب و عقاب صرفا اخروی حاکم است و رویکرد‌های کلان اجتماعی، سازمانی وحکومتی اصلا لحاظ نشده است. 🔸درحالیکه، بخش زیادی از آیات قرآن کریم، سیره و روایات معصومین (علیهم‌السلام) ناظر به «شناخت اجتماعی» است وبه بیان سنت‌های تاریخ، قوانین اجتماعی، بایسته‌های تعاملات انسانی درجامعه اختصاص دارد که ازیک شبکه‌ی مفهومی و نظام معرفتی منسجمی برخوردار است که اگر به درستی شناخته وصورت‌بندی علمی شود. می‌تواند نظریه‌ای کارآمد برای ورود به جامعه وکنش‌گری سازنده‌ی اجتماعی باشد. 🔹 متفکران انقلاب اسلامی، امام خمینی، علامه طباطبایی، شهیدمطهری، آیت‌الله خامنه‌ای، شهیدبهشتی و شهیدصدر، هرکدام تلاش ارزشمندی دراین زمینه انجام داده‌اند که متاسفانه درنظام آموزشی حوزه به آنها توجه نمی‌شود. ✍سید مهدی موسوی جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۲ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2259