eitaa logo
سلام بر ابراهیم
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
342 ویدیو
4 فایل
🌼 یا الله 🌹گـویند چـرا تـودل به شھیدان دادے؟ واللہ ڪہ مـن نـدادم، آنـھابـردند دل هایی که در مسیر عاشقی کم بیاورند می میرند. ‌ 🌷‌تقدیم به روح آسمانی شهیدان 💟 #ابراهیم_همت و #ابراهیم_هادی ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ✍به نقل از همسر شهید: 🔰همیشه خودش این شعر را می خواند: "عاشقانـ❤️ را سر شوریده به پیکرعجب است دادن نه عجب، داشتن آن عجب است" فقط به او می گویم: باشد. 🔰صادق همیشه خنده ی خاصی به لب داشت حتی اگر جایی از بدنش هم می کرد آن خنده را داشت و دایما شوخی می کرد تنها حرف جدی مان راجع به بود. 🔰چیزی که تا به الان بین ✓من و ✓خدا و ✓صادق بود اینکه وقتی خود بود من به حد کافی برایش مراسم و تعزیه گرفته بودم و آرامم می کرد. 🔰الان به او می گویم:من هم چنان احساس می کنم که به رفته است و به ماموریت واقعی اش رسیده است و هر آن اما دیگر نه برای برگشتش بلکه برای عملی کردن ؛ قول داده است من را ببرد.   💠 @hemmat_hadi
🌷 🔰محمد شالیکار 1349 در خانواده ای متدین و معتقد به  احکام شیعی از اهالی شهرستان چشم به جهان گشود. چند سال پس از آغاز عراق علیه ایران از ادامه تحصیل انصراف داد 🔰و با پیگیری و تلاش سخت, در سال 1364 زمانی که هنوز نشده بود وارد عرصه دفاع شد. در های ✓کربلای 4 ✓کربلای 5 در ✓کربلای 10 و ✓والفجر 10 نیز حاضربود. 🔰در والفجر 10 تیری به او اصابت کرد اما از این مجروحیت سخت و خطرناک جان سالم به در برد. در سال 69 ازدواج💍 کرد. مسائل او را بی تاب کرده بود تا اینکه راهی شد. در سوریه هم پرتلاش و ایثارگر حاضر شد. 🔰شبی که نیروهای ما عملیات کرده بودند محمد با فریاد , روحیه نیروها را تقویت می کرد.حین پیشروی تیری راه نفس را در قاب سینه اش بست و او را نقش زمین کرد. صدای او ذکر بود. 5 روز بعد او به حسین برادر شهیدش🌷 پیوست . 💟: @hemmat_hadi
🌷 🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطون‌تر بود یعنی بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت‌ روحی هم قرار داشتیم را روی لبمان می‌آورد. 🔰یک روز بزرگ‌ترش با دوستش آمدند در خانه و گفتند: مامان سر من و دوستم را با آجر شکست من با تعجب پرسیدم: چطور حسین که از شما کوچکتر است دو نفر شما را با هم شکست⁉️ 🔰حسین گفت: می‌خواستم بکشم، آجر را به دیوار زدم، دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود بدون نمی‌خوابید دبستان بود اما صبح عهدش ترک نمی‌شد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا نمی‌خوابید، من که هستم این کارها را نمی‌کردم. 🔰سال ۸۸ که از ماموریت برگشته بود به حسین آقا گفتم می‌خواهم برایت زن بگیرم گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم ولی باید باشد و با شرایط من کنار بیاید. 💟 @hemmat_hadi
آنگاه ڪــه برای دیدار "حضرت یار" با #سر شتاب ڪنی می شود همیـــــــن... عکس پیکرمطهر #شهید_همت @hemmat_hadi
🌷 🔰یک روز که حسابی دلش هوای را کرده بود، دور از چشم خانواده اش به خانه خودشان رفت. کلید را که به در انداخت و وارد شد بیشتر احساس کرد. 🔰خیلی دلش برای روح الله تنگ شده بود با قدم های آهسته و چشمی ، خودش را به اتاق او رساند. به کتابخانه📚 نگاه کرد. از بین آن همه کتاب و جزوه های ، نگاهش روی هشت کتاب سهراب سپهری، که روح الله برایش کادو خریده بود ثابت ماند‌. 🔰جلو رفت و آن را از بین کتاب های دیگر بیرون کشید با دست خاک رویش را پاک کرد و آن را باز کرد را ورق زد، دوتا گل رزخشک شده از آن بیرون افتاد. عادت داشت، گل هایی را که روح الله برایش می خرید، پرپر می کرد و لای کتاب می کرد. 🔰در یکی از های روح الله، وقتی دلتنگش شده بود، روی یکی از گلبرگ ها نوشت: آن چنان در دل و جان جای گرفت، که اگر برود از دل و از جان نرود این گلبرگ را خودش نوشته بود. 🔰اما جریان را نمی دانست. وقتی آن را برگرداند، دستخط را شناخت که روی نوشت بود: ••●❣ عشقِ من ❣●•• 🌷 💟: @hemmat_hadi🌷
زمانی که در #دمشق بودیم نیروهای فاتحین به شوخی به امیر می گفتند: محاسنت را کوتاه کن اگر دست داعش اسیر شوی #محاسنت را می گیرند سرت را می برند #شهید_سیاوشی می گفت: این اشک ها و گریه هایی که برای #امام_حسین(ع) کرده ام، به محاسنم ریخته شده است. من #محاسنم را نمی زنم و ‌خود ارباب نمی گذارد، این #سر من دست داعشی ها بیوفتد. #شهید_امیر_سیاوشی #شهید_مدافع_حرم 💚 @hemmat_hadi
🌾زمانی که در #دمشق بودیم نیروهای فاتحین به شوخی به امیر می گفتند: محاسنت را کوتاه کن اگر دست داعش اسیر شوی #محاسنت را می گیرند سرت را می برند⚡️ #شهید_سیاوشی می گفت: 🍃این اشک ها و گریه هایی که برای #امام_حسین(ع) کرده ام، به محاسنم ریخته شده است. 🍂من #محاسنم را نمی زنم و ‌خود ارباب نمی گذارد، این #سر من دست داعشی ها بیوفتد. #شهید_امیر_سیاوشی #شهید_مدافع_حرم ❤️ @hemmat_hadi
🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطون‌تر بود یعنی #شادتر بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت‌ روحی هم قرار داشتیم #خنده را روی لبمان می‌آورد. 🔰یک روز #برادر بزرگ‌ترش با دوستش آمدند در خانه و گفتند: مامان #حسین سر من و دوستم را با آجر شکست من با تعجب پرسیدم: چطور حسین که از شما کوچکتر است #سر دو نفر شما را با هم شکست 🔰حسین گفت: می‌خواستم #مارمولک بکشم، آجر را به دیوار زدم، #آجر دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود? بدون #وضو نمی‌خوابید دبستان بود اما صبح #دعای عهدش ترک نمی‌شد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا📖 نمی‌خوابید، من که #مادرش هستم این کارها را نمی‌کردم. 🔰سال ۸۸ که از ماموریت #زاهدان برگشته بود به حسین آقا گفتم می‌خواهم برایت زن بگیرم گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم ولی باید #چادری باشد و با شرایط #پاسداری من کنار بیاید. #شهید_حسین_مشتاقی ❤️ @hemmat_hadi
🔹همیشه می‌گفت بچه‌های مردم را ببینید. می‌شوند و به من می‌گفت: نگذاشتید من بروم و این گونه شد. من می‌گفتم: هر بار که تو می‌روی من تمام بدنم می‌لرزد می‌گفت: مادر این اندازه نشوید چرا که خواب دیدم نوری آمد و رفت و (عج) به من گفت چرا نرفتی و از قافله عقب ماندی؟» 🔸از زمانی که به رفتیم به من می‌گفت: رضایت بدهید من به ایران🇮 بروم. هر بار این حرف را می‌زد و من نمی‌دادم✘شب خوابی می‌دید و روز بعد برای من تعریف می‌کرد که مثلاً خواب (ره) را دیدم که در کلاسی به ما درس می‌دادند. 🔹از کودکی این گونه بود. دو پسر دیگر من یکی در و دیگری نزد من است اما به پای نمی‌رسند. رضا خیلی پاک بود، خیلی حرام و حلال را مراعات می‌کرد رضا طور دیگری بود. یک شب خواب دیدم به من خبر دادند رضا را آورده‌اند ❤️ @hemmat_hadi
سین هشتم 🌷 ❣یا مقلب القلوب ❣ ⇜تو "سین" هشتم کدام سفره‌ای ⇜تویی که "سینِ" نداشتی ⇜تویی که "سر" نداشتی ⇜تویی که سینه‌ات میان شعله🔥 سوخت.. تو کدام سفره‌ای؟!! که سرخیِ تمامِ سیب‌ها🍎 ز توست که سبزی تمام سبزه‌های هفت سین و برقِ سرخِ پولک تمام ماهیانِ هفت سین ز .. تو "سین" هشتم کدام سفره‌ای⁉️ که سفره‌ها به اسم تو .. تو نداری و حسیـن بدون سَر تمام هفت‌سینِ سفره‌های ماست.. تو "سین" هشتمی ✅ بدون "سر" هم بدون سر ح"سین" می‌شود "تو سینِ اولِ حسینِ بی سری" ❤️ @hemmat_hadi
🔹بزرگترین آرزویش در راه خدا بود تا جایی که عشق به شهادت تمام اعمال و رفتارش را تحت الشعاع قرار داده بود? و پیوسته زیارت قبور شهدا و با ایشان را داشت و همچنین دعای دایمی قنوتش «اللّهم الرّزُقنٰا توفیقَ شَهادت فی سَبیلِک»بود. 🔸به همراه خانواده برای سال تحویل در حـضور پیدا میکرد و خـاک ‌پـاک جـبهه‌ها را می‌بویید، می‌بوسید‌ و شکر خدا را بجا می‌آورد و مناجاتی ‌با خداوند در آن خلوتگه ‌شهدا? داشت که دیدنی بود و بگفته‌ی فرزند بزرگوارش آنقدر اشک می‌ریخت? که پیراهنش از اشک خیس می‌شد. 🔹و در نهایت در دفاع از حریم اهل بیت(س) عاشقانه سر و دست داد و چون مولایش حسین(؏) بدون به خاک سپرده شد. تاریخ تولد: ۱۳۵۴/۷/۱۲ تاریخ شهادت: ۱۳۹۲/۲/۱۰ محل شهادت: حلب سوریه ❤️ @hemmat_hadi
اگرسلام به نبود آفتاب هر روزصبح به چه در آسمان می کشید باسلام به ‌زمانمان روزمان را کنیم تعجیل درفرج صلوات کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi
🌴رسم ، سر باختن! ڪه آغاز شد، با علی در محراب.... 🌴 از آن پس، علم‌دار، زیر عمود آهن...و ڪمالش سر مبارڪ امام عشق درقتلگاه.. 🌴اما سرِ ما.. گرم و در سودایِ بازی‌هایِ دنیا! کانال_ سلام بر ابراهیم ❤️👉 @hemmat_hadi