#متن_کوتاه
نویسنده: زهرا ملکثابت
" احساس آرامش "
چه زیبا رنگ تقدس به خود می گیری
وقتی که باحیا ،
گوشه چادرت را
به عمق اعتقاداتت پیوند می زنی.
پس ای لیلای جهان؛
تکان بده گهواره زمین را
تا آرام بخوابد کودک احساس!
کودکی که با تو نجوا می کند:
من آرامشم!
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#نمونه_متن #نمونه_کار #نمونه_قلم
✳️ این متن جهت نمایش "نمونه کار نویسنده" در کانال حرفه داستان گذاشته شده ✳️
⚠️ کپی بدون ذکر نام نویسنده و کانال مجاز نیست ⚠️
https://eitaa.com/joinchat/2199322957C1c653d496d
#فنجان_خاطره
☕️قسمت هشتم
سلام
از طرف #بنیاد_حفظ_آثار پیام دادند که نیروهای ماهر در زمینههای طراحی جلد، ویراستاری و نویسندگی میخواهند در حوزه داستاننویسی و خاطرهنویسی دفاع مقدس.
به صورت پیامکی و تلفنی به من گفتند.
ازشون ممنونیم 🙏
خواستم خودشون اطلاعیه را بنویسند و من منتشر کنم که یک کلمه جا به جا ننویسم ولی اونها خواستند که من حضوری برم اونجا و بیشتر صحبت کنیم و البته مسئله قرارداد را هم مطرح کردند. اینکه کیفیت قرارداد چطوری باشه را نمیدونم.
سازمانهای دولتی یزد تا اونجا که من تجربه دارم خیلی به مسئله حضوری علاقه دارند و از مجازی گریزان هستند. خانمهای گروه حرفه داستان هم تا اونجا که من تجربه دارم اکثراً علاقه دارند مسائل مربوط به نویسندگی در فضای مجازی انجام بشه.
بعضی از خانمها در خود ِ یزد نیستند. بعضیها بچه کوچک دارند یا هزار جور مشغله دیگه .
ما برای صفر تا صد کتابهای مشارکتی از طریق مجازی مرتبط بودیم با انتشارات شاولد در شیراز.
من هرچند گفتم به بنیاد حفظ آثار که باشه میام و یک روز هماهنگ میکنم ولی واقعا این مسئله خوشایندم نیست چندان.
یعنی باید یک روزی از یک فرصت طلائی برای نوشتن بزنم.
ترجیحم این بود که در فضای مجازی بیشتر صحبت بشه و شرایط همکاری، نمونه قرارداد و نمونه کارها را نشان بدهند
با این حال نویسندگان یزدی و اعضای گروه #حرفه_داستان اگر خواستن، یک روز هماهنگ بشیم برای رفتن به بنیاد حفظ آثار
آدرس شون : صفائیه ، پارک آزادگان
از طرفی هم خواستم نویسندگان #رزومه_ادبی شون را بفرستند تا در کانال بگذارم. چرا؟
چون مثل همین مورد اگر به تخصص شما نیاز پیدا شد خودشون با شما تماس بگیرن
مثلا در مورد تخصص ویراستاری و طنزنویسی
چرا نویسندگان رزومه نفرستادند هنوز؟ 🤔
اینها هم گوشه کوچکی از تجارب تلخ من در مورد سازمانهای دولتی 👇
من از سال ۱۳۹۹ تا حالا که سال ۱۴۰۲ هست بابت مسئله گرفتن تهیهکنندگی فیلم کوتاهم با #سازمان_ارشاد_یزد مسئله دارم.
مدیرانش عوض شدند و من چندین بار رفتم به این سازمان برای گرفتن حقم ولی هنوز نتونستم برگه تهیه کنندگیم را بگیرم.
هر دفعه هم رفتم سازمان ارشاد یزد از بس پلهها را پائین و بالا کردم دچار اُفت فشار شدم.
مدتی هم هست که من با هزار سختی تهیهکنندگی فیلمم را گرفتم ولی هنوز چیزی دستِ من نیست.
یکبار مسئول سمعی و بصری مرخصیاند . مسئول بایگانی میگه یا ایشون یا مسئول حراست باید امضا بدند. مسئول حراست را پیدا میکنم و تا دارم حرفم را میزنم یکی از کارمندهاشون میاد و دیگه طرف به حرف من اهمیت نمیده از اون طرف هم اینقدر طول میکشه که مسئول بایگانی میره بیرون یا جلسه و من باید بگردم اونو پیدا کنم تا ایشان به مسئول حراست بگه امضاشون لازمه و ...
یا فیلمنامه ای دارم در مورد #افزایش_جمعیت که در مجازی به #سازمان_فرهنگی_اجتماعی_شهرداری_یزد گفتم و اونها هم جواب دادند که با برآورد قیمت فیلم برم به سازمانشون .
اولاً که اینها کار فیلمساز و مجری تولیده، نه
نویسنده. ثانیا برای چی برم؟ آیا قرارداد امضا میکنند با من یا نه؟ ممکن بگن شما رسمی نیستی.
مثل اون دفعه که عضو #شورای_شهر به ما گفت شما رسمی نیستید و نمیشه بهتون بودجه داد. از اونجایی که یک گروه کوچک هستین برای ما صرفه ندارین.
این مسئله عدم امضای قرارداد، مشکلات زیادی را برای نویسندهها به وجود آورده. نمونه تجربهای که برای خود من پیش اومده مربوط به سال گذشته هست و سفارش مستندی که #سپاه_الغدیر_یزد داشت. اونها با فیلمساز قرارداد امضا کرده بودند ولی با منِ نویسنده، نه.
بعد هم مشکلاتی به وجود اومد، مخصوصا موقع پرداخت دستمزد. به من میگفتند چون خودتون رسمی نیستید و موسسه ندارید پس باید از طرف موسسهای گواهی بیارید.
یکی از همکاران که قبول نکردند ولی خداخیرشون بده آقای هاشمی از موسسه نیک فیلم قبول کردند و برام نامه و امضا زدند.
هرچند بازهم مشکل پیش اومد و به نظرم میخواستند در متن نریشن مستندم تغییر ایجاد کنند که من هم گفتم متنم را به هیچ وجه نمیفروشم به این پروژه و تمام.
وقتی قرارداد نباشه هزارجور مشکل هم پیش میاد.
متاسفانه از طرف #صدا_و_سیمای_یزد هم گفته بودند که معرفی کتاب عاشورایی میخواهند.
همینکه مسئله قرارداد را پیش کشیدم، گفتند که عجله دارند و باید سریع محتوا تولید بشه و انجام قرارداد هم زمانبر هست.
من رد کردم این پیشنهاد کاری را
وقتی هم که خواستن به دوستانم اطلاع بدم به همه تاکید کردم که از قرارداد خبری نیست تا چیزی گردن من نباشه.
🔴 این بخش از کانال مورد توجه خبرگزاریها و رسانهها قرارگرفته. از من پرس و جوهایی میکنند ولی توصیه میکنم با کانال همراه باشند و صبوری پیشه کنند 😃
هرچند که گفتم قبلا، مسئله کینه و لجبازی نیست ولی مشکلاتی بوده و ما نمیخواهیم بازهم از ناحیه سازمانهای دولتی ضربه بخوریم 🙃
☕️☕️☕️☕️☕️
#قسمت_هشتم
@herfeyedastan
☕️☕️☕️☕️☕️
مقنی.mp3
12.55M
دبیرخانه چهارمین دوره #فراخوان_ملی_داستان_آب 📄🎤 #داستان_صوتی "مُقَنّی"
🖋 نوشته سید احسان مصلحی 🎤 با صدای: عرفان آیتی
👈مصلحی متولد 27مردادماه 1352 اصفهان است. درس خواندهی فیزیکِ دانشگاه اصفهان و اکنون دبیر فیزیک. نویسنده و کارگردان نمایش عروسکی. گاهی فیلمنامه و گاهی هم داستان نویس.
نشانی درگاهها http://www.esrw.ir
ایتا: @dastanab
سروش: https://splus.ir/dastanab
روبیکا: https://rubika.ir/dastanabrobika
تلگرام: https://t.me/AB_Awards
بله: https://ble.ir/dastanab
یک نفر میگفت: داستان کوتاه برای قشر فرهیخته نوشته میشود.
حرفش کامل نیست.
"داستان کوتاه" را قشر فرهیخته مینویسد، برای مخاطب فرهیختهی معاصر و مخاطب فرهیختهی آینده.
داستان کوتاه علاوه بر اینکه برای مخاطب فرهیخته نوشته میشود، مخاطب فرهیخته را هم میسازد.
زهرا ملکثابت
@zisabet
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
@herfeyedastan
📚📚📚📚📚📚📚📚📚
#فنجان_خاطره
☕️ قسمت نهم
هزاران درود ولی ...
ای وااای، این طوری که نشد 😐 مگه من گفتم فلانی یا فلانی آدمهای بدی هستند؟
هربار که این مسائل مطرح میشه، این مشکلات هم هست که یه عدهای پیام میدند که فلانی خیلی آدم خوبیه و این حرفها.
خب معلومه که خیلی خوبند 🤌
خدای نکرده دشمن که نیستیم ولی داریم از مسئله کاری حرف میزنیم و برای رفع مشکلات در جهت #تغییر_مثبت و #تحول_مثبت.
حالا جالبه که یه وقتهایی بعضیها سنگ کسی را به سینه میزنند و حرص میخورند که فلان مدیرکل ناراحت میشه و از این حرفها از اون طرف هم همون مدیرکل گفته به ما که انتقاد کنیم ازشون. یا همون سازمان خواستند که پیگیری کنیم یک مسئلهای را.
به ما که این طوری گفتند ... 😂
تا حرفی زده نشه که ابعاد مشکل و مسئله مشخص نمیشه.
یک #جشنواره_ملی بود که بخشهای مختلف داشت. گفتند هرسال یک دانشگاه، دبیرخانهاش هست و استان یزد هم دبیر دائمی این جشنواره.
کلاً مسئولان یزد خیلی به میزبانی رویدادهای ملی و بین المللی علاقه دارند و بسیار مهماننوازند، ماشاالله 🥹
حالا بگذریم ...
به هرحال من که رفتم اختتامیه جشنواره از دبیرش پرسیدم که داور بخش داستان کوتاه کی هستند؟
گفتند فلان هنرمند. بعد ایشون گفتند که فقط بخش شعر را داوری کردند که طبیعی هم بود حرفشون.
از طرفی هم سازمانی که بودجه را تامین کرده بود، خواستند ماجرا را پیگیری کنیم.
در این مورد حرف اونها درست بود ولی کار دبیرخانه جشنواره جالب نبود که به من پیام دادند استوریهام را پاک کنم وگرنه برام دردسرساز میشه.
البته پیامشون استوری شد و خبرش تا تهران هم رفت تا دیگه کسی با هنرمند جماعت این طوری حرف نزنه.
بدتر اینکه به من گفتند برم اونجا و کتاب مرجع را باز کنم و نشون بدم داستانم مربوط به کجای این کتاب بوده.
کاملاً از این حرف مشخص هست که اون فرد در داستان نویسی هیچ تخصصی نداره.
مگه ما مقاله نویس هستیم؟! مگه مقاله نوشته بودم که فلان بخش را به مرجع جشنواره که یک کتاب مقدس بود ارجاع بدم؟!
داستان نویسان و کارشناسان امر متوجه منظورم هستند که چی میگم.
اون سازمان هم حرف دیگهای هم زده بودند، وقتی که خواستند پیگیری کنم موضوع را گفتند که ما بودجه را به دست افراد معتمد میدیم.
خیلی ممنونیم که برای دادن بودجه مَتِه به خشخاش گز ( ذ ض ظ ) ارید و ای کاش برای مقوله نظارت هم خدمت گز ( ذ ض ظ) ار باشید 🙏🙂
هر رشته هنری، جزئیات و ریزهکاریهای ویژه خودش و مسائل مخصوص به خودش داره.
ما تمام #جلسات_داستان_خوانی_استان_یزد از مسئولین فرهنگی و هنری استان یزد دعوت کردیم ولی هیچکدام نیامدند.
اگه جشنوارهها برای پذیرش و داوری آثار شرایط خاص و ویژهای مدّنظرشون هست باید قبلش شرایط را اعلام کنند، همان طور که بعضی از جشنوارهها اینکار را میکنند.
استاندارد و درستش هم همینه 🤌
استان یزد هم در جشنوارههاشون همین کارها را بکنند لطفا تا اینقدر داوران و کارشناسان، سلیقهای عمل نکنند.
فعلا بیشتر از این وقت نوشتن این بخش را ندارم وگرنه حرف زیاده.
تعطیلات هم تموم شده و سرم شلوغه ✍️
🫰راستی یه لیوان گل گاو زبون هم بدید به حرص و جوش خوران ... گاهی آدم شک میکنه که شاید عامداً این طوری میکنند که مشکلات مطرح و حل نشه 😏
شاد و بانشاط باشید 🥰✌️
@zisabet
☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️
#قسمت_نهم
@herfeyedastan
☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️☕️
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
این متن بداهه از خانم جوریزی هست که نشاندهنده قلب مهربون، صفای دل و قلم سبزشون هست 🍀🍀😍😍
تمایل داشتند که بگذارم در کانال و اصرار داشتند که بگم منحصراً برای من نوشتند. و من الان که دارم تایپ میکنم این طوریم 🥹🥹
دوستان دیگهای هم برام متن بداهه نوشته بودند که همه را نگه داشتم و ممنون از لطف همگی ☺️☺️
فقط نمیدونم چرا اولش خانم جوریزی را دختر جوریزی ذخیره کردهبودم 🤔
کارهای عجیب و غریب زیاد میکنم 😃
بازهم ممنونم 🙏🌹 شاد و دل آرام باشید 😇
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
مقاله نویسان گرامی، در صورتی که با موضوع بررسی داستانهای کوتاه از نویسندگان "گروه ادبی حرفه داستان" تمایل به نوشتن مقاله دارید، لطفاً به دایرکت پیام دهید.
@zisabet
لیست کتابهای اعضای گروه ادبی حرفه داستان که درحال حاضر در دسترس است:
عطر نعنا / فرفره سیفالی / خوابهای سفید / سامیار و ...
@herfeyedastan
#مقاله #ادبیات_یزد #نویسندگان_یزدی
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
مقاله نویسان گرامی، در صورتی که با موضوع بررسی داستانهای کوتاه از نویسندگان "گروه ادبی حرفه داستان"
لطفاً فقط در مورد این مطلب پیام بدید 👆
سوالات تخصصی در مورد مقاله مثل شیوه نگارش، مهلت، روش ارسال مقاله و ... مربوط به دبیرخانه هست که شمارهشون را داخل پوستر میبینید 🙂