#متن_تولدانه نویسنده: محدثه قربانی شرکت‌کننده هجدهم امروز، تولد مادربزرگم است. من و داداشم می‌خواهیم برای او یک رُز قرمز ببریم. بابا بلیت گرفته است که از تهران به مشهد برویم. به خانه‌ی مادربزرگ که رسیدیم، ساعت سه و ربع بود. مادربزرگ برای ما شیر و کیکی را که آماده کرده بود، آورد. من و برادرم با خوشحالی گل را به مادربزرگ دادیم. مادربزرگ با اینکه تاریخ تولدش یادش نبود، کیک تولد خودش را پخته بود. @herfeyedastan ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🎁 این متن مخصوص #چالش_ادبی و جایزه‌دار "حرفه‌داستان" نوشته شده. ❎️ کپی بدون ذکر نام نویسنده و کانال ممنوع است. 🧕 نام کاربری جهت ارسال متن کوتاه با استفاده از سه کلمه: رُز قرمز، تولد، ساعت سه و ربع @zisabet

💎 گاهی برای تقویت خلاقیت لازمه کاری متفاوت بکنیم. مثلاً متفاوت گوش بدیم 🎧 🛑موسیقی جاز، بلوز : 🔻موسیقی جز یا جاز (Jazz) در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم در ميان آمريكایيان افريقايی تبار در نيواورلئان در آمريكا شكل گرفت. #موسیقی_بشنویم @herfeyedastan

🔴 چند کلمه در مورد #جشنواره_گوهرشاد درود فرهیختگان ارجمند، من دیروز هم جملاتی نوشتم و به نظرم به قدر کافی، گویا و واضح بود. چندبار از دبیرخانه سازمان تبلیغات اسلامی یزد پرسیدم. ایشان پاسخ‌گو بودند و متشکریم ولی پاسخی را که ما لازم داشتیم دریافت نکردیم در مورد اینکه آیا هنرمندان هر استان باید به دبیرخانه استان خودشان ارسال اثر کنند؟ البته جواب برای ما واضح هست که هنرمندان باید برای استان خودشان بفرستند نه برای استان یزد. برخی از هنرمندان غیریزدی به این قضیه پافشاری دارند که برای یزد بفرستند و من هم واقعا دلیلش را نمی‌دانم. همین الان فراخوان چند استان دیگر از جمله قزوین و خرم‌آباد و ... را به صورت ذخیره دارم. هرکس به عنوان مدرک لازم دارد در خصوصی به من پیام بدهد تا به عنوان مدرک ارسال کنم. متاسفانه متوجه برخی رفتارها و اصرارهای فرسایشی نمی‌شوم. هرکس می‌تواند به سازمان تبلیغات استان خودش تلفن کند یا پیام بدهد و جویا شود. من نویسنده‌ام. لطفا و تقاضایی که دارم وقتم را با این مسائل فرسایشی نگیرید کمااینکه خودتان هم نویسنده هستید و با این قبیل مسائل وقت و انرژی خودتان را هم هدر می‌دهید. شاید من از دبیرخانه جشنواره گوهرشاد یزد یا همان سازمان تبلیغات یزد درست سوال نکرده‌ام یا ایشان به درستی متوجه سوالم نشده‌اند. هنرمندی غیریزدی هم که به ایشان پیام دادند و برایم اسکرین کرده‌اند سوال و جواب‌شان این طور بوده متاسفانه _ این جشنواره استانی است یا ملی؟ _ ملی هم سوال واضح نبوده و هم جواب. من قبلاً هم که عرض کرده بودم ملی است ولی هنرمندان هراستان برای دبیرخانه استان خودشان بفرستند. بازهم از طریق واسطه موثق از خانم طالعی مسئول امور بانوان سازمان تبلیغات اسلامی استان یزد هم پرسیده شده. ایشان گفته‌اند فقط آثار هنرمندان و نویسندگان استان یزد را پذیرش می‌کنند. پس اگر واضح‌تر به این هنرمند غیریزدی یا هنرمندان دیگری که هنوز برایشان مبهم است بخواهم عرض کنم نتیجه اینکه اگر آثارتان را برای استان یزد بفرستید، بررسی نمی‌کنند. _ که البته نباید هم بکنند _ به نظرم کاملاً گویا و واضح است. همه تلفن و موبایل دارید و شماره تلفن ۱۱۸ را بگیرید. با سازمان تبلیغات استان خودتان صحبت کنید. واقعاً هم ناراحت هستم بابت برخی حواشی و برخی از برخوردها. همه را به خدای بزرگ می‌سپارم و آرزوی موفقیت می‌کنم. زهرا ملک‌ثابت @zisabet مدیر گروه ادبی حرفه داستان @herfeyedastan

@Setad_nehzatpishraft این نام کاربری چند دقیقه پیش رسید به دستم. هر استان را که به ایشان بفرمایید، نام و شماره تماس متصدی همان استان برای جشنواره گوهرشاد را ارسال می‌کنند خدمت شما

👆 برای اطلاعات در مورد #جشنواره_گوهرشاد به این نام کاربری پیام بدید. امیدوارم دیگه توی کانال ما کشمکشی بابت این جشنواره پیش نیاد 😐 به هرحال ناراحتم و مقدار کمی زمان لازم دارم برای رفع ناراحتی‌هایی که در مورد این موضوع رسیده. همه را به خدای بزرگ می‌سپارم 🌸🌸🌸🌸

#متن_تولدانه نویسنده: زهرا مظفری خسروی شرکت‌کننده نوزدهم ساعت سه و ربع . عقربه های ساعت ودقیقه وثانیه ، چه بی صدا ،در یک جهت ،کنار هم ، همدل هم، فریاد می زنند هم پای هم بودن را ،رفیق راه بودن را، از حرکت و تلاش نا امید نشدن را. چه شورانگیز است که آدمیزاد هم ،دل ،جسم ،روح و روانش معطوف یک نفر باشد، که لحظه لحظه اش تولد دوباره ی زندگی ، پر از عطرِخوش بوی گل رز است. عقربه ها که در یک جهت همراه هم می شوند نوید بخش به هم رسیدن های پر از آرامش و خاطره انگیز در دنیایی که گرد است ، هستند . کاش قدر بدانیم باهم بودن ها را ،خطاپوش و پشت و پناه هم بودن را. @herfeyedastan ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🎁 این متن مخصوص #چالش_ادبی و جایزه‌دار "حرفه‌داستان" نوشته شده. ❎️ کپی بدون ذکر نام نویسنده و کانال ممنوع است. 🧕 نام کاربری جهت ارسال متن کوتاه با استفاده از سه کلمه: رُز قرمز، تولد، ساعت سه و ربع @zisabet

#متن_تولدانه نویسنده: زهرا زرگران شرکت‌کننده بیستم تنها درگوشه‌ای،غمگین نشسته و چشمانش به عقربه های ساعت خیره مانده بود. گویی آنها نیز علاقه ای برای حرکت کردن نداشتند. تنبلی آنها اورا به یاد خرس تنبل می انداخت که ساعتها طول می کشید تا مسیری کوتاه را طی کند. سرش را چرخاند و نگاهی سرد به اطراف انداخت. خانه ی بی روح وکسل کننده. آلبومی که دردست داشت آرام ورق زد. نم اشکی بی محابا مسیر ،گونه تاچانه را به سرعت طی کرد وبرروی عکس افتاد. درست بر روی لبخند دختر. آهی عمیق ازته دل کشید. آرام لب زد:« یعنی هنوز هم دوسم داره.» بلاخره عقربه های ساعت به خودتکانی دادند وبرروی ساعت سه وربع ثابت ماندند. درب خانه بازشد. وحضوراوبه همراه یکدسته از شاخه های گل رزقرمز زیبا. _تولدت مبارک عزیزم. مامان گفته بود:« تولد سارای من ساعت سه وربع بعدازظهریک روزبهاری بوده. » لبخند ملیحی صورتش را مانند گل سرخ ،زیبا ودوست داشتنی ترکرد. _اره درسته،ساعت سه وربع .روز سه شنبه بیست فروردین. @herfeyedastan ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🎁 این متن مخصوص #چالش_ادبی و جایزه‌دار "حرفه‌داستان" نوشته شده. ❎️ کپی بدون ذکر نام نویسنده و کانال ممنوع است. 🧕 نام کاربری جهت ارسال متن کوتاه با استفاده از سه کلمه: رُز قرمز، تولد، ساعت سه و ربع @zisabet

#متن_تولدانه نویسنده: زهرا محمدی صادق شرکت‌کننده بیست و یکم کشمش ها را یکی یکی پاک می کنم.دوباره حول و حوش ساعت سه ظهر است تپش های قلبم با تیک تاک ساعت تندتر و تندتر می شود، پنج سال است که دوست دارم تمام ساعتهای دنیا قبل از ساعت سه متوقف شوند. روز تولدش بود مثل همیشه برایش کیک کشمشی درست کردم لباس زردی که خودش برایم خریده بود را پوشیدم عطر زدم آرایش کردم و چند شاخه رز قرمز توی گلدان گذاشتم. ساعت از سه گذشت گفتم خدایا پس چرا نیامد امان از کارهای شرکت که تمامی ندارد. ساعت سه وربع بود که تلفن زنگ‌خورد گوشی را برداشتم همکارش علی آقا با صدایی گرفته گفت : امین تصادف کرده لطفا به بیمارستان بیایید. سراسیمه به بیمارستان رفتم علی آقا با گریه گفت : دکترها نتوانستند..... گریه امانم نداد، بیهوش شدم. امروز تولد امین است حواسم باشد کیک را برشته بردارم و چتری هایم را روی پیشانی ام بریزم. @herfeyedastan ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🎁 این متن مخصوص #چالش_ادبی و جایزه‌دار "حرفه‌داستان" نوشته شده. ❎️ کپی بدون ذکر نام نویسنده و کانال ممنوع است. 🧕 نام کاربری جهت ارسال متن کوتاه با استفاده از سه کلمه: رُز قرمز، تولد، ساعت سه و ربع @zisabet

🟦 بررسی ابعاد مثبت و منفی #جشنواره_داستان_کوتاه_میبد به زودی در حرفه‌داستان و در بخش #فنجان_خاطره 🟦 با سپاس فراوان از نویسندگان گرامی برای تحلیل ابعاد مختلف این جشنواره 🌹 🟦 اختتامیه این جشنواره در تاریخ ۳۱/ فروردین / ۱۴۰۲ برگزار شده. فراخوان در آذر / ۱۴۰۱ منتشر شده 🔴 با #حرفه‌_داستان، همراه باشید. @herfeyedastan

#بداهه_نویسی 💚🩵🤍 عاقبت سبز، آبی، آرامش سهم من می‌شود از بذرهایی که می‌کارم. بذرهایی که گاهی نامرئی است، گاهی مرئی ولی خیلی شفاف است، آفتاب هم که همیشه از سمت من طلوع نمی‌کند. نویسنده: زهرا ملک‌ثابت @zisabet گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan 💚🩵🤍

🩷🩷🩷 آدینه بخیر اولین روز اردیبهشت در سال جدید مبارک 😍 فروردین ماه خیلی خوب و پُربار بود برای حرفه‌داستان. البته من دیروز و پریروز خیلی اذیت شدم بابت مسائل و حواشی #جشنواره_گوهرشاد ولی گذشت. بهتره امروز را درخشان و بانام خدا شروع کنیم تا اردیبهشت پُرنشاط و مفیدی برای گروه ادبی حرفه‌داستان، نویسندگان و همه فعالان عرصه فرهنگ و هنر باشه. 😊✌️ @zisabet

🩷🩷🩷 #متن_صورتی را که با لحن طنز و به سبک #پسامدرن نوشتم تقدیم می‌کنم به: همکار عزیزی که سوتفاهم شده براشون بابت جشنواره گوهرشاد و اگر پرسیده بودند از خود من اینقدر خودشون و من را اذیت نمی‌کردند. البته هنوز هم فکر می‌کنم مسائلی در ذهن ایشون مبهم مونده و وقتی حل بشه، خیلی چیزها هم روشن میشه.😊 مخصوصا اینکه چطوریه که این جشنواره هم ملی هست و هم استانی، شاید به زودی براشون واضح بشه. البته من خیلی سعی کردم براشون توضیح بدم و گویا هنوز براشون مبهم هست. و در مورد اینکه به خبرگزاری‌ها اطلاع دادم منظورم پیگیری برای جشنواره بوده، نه تهدید کردن ایشون 🌸 تقدیم می‌کنم به حاج آقای دبیرخانه جشنواره گوهرشاد یزد که درست و حسابی جواب ندادند حتی اثرم را که فرستادم یک کلمه هم نگفتند ثبت شده یا نه 😂 همچنین تقدیم می‌کنم به بزرگواری که همراهی کردند ما را برای مطلع شدن از مسائل این جشنواره 🙏 در آخر تقدیم ویژه می‌کنم به اونهایی که کامل و کافی در این زمینه اطلاع‌رسانی نکردند از همون ابتدای امر #متن_صورتی 👇👇🏼👇🏾👇🏿🩷🩷🩷🩷