eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
برگرفته از آنانکه غلام پدر خاک شدند پروانه صفت راهی افلاک شدند با حبّ علی حجاب ها رفت کنار با ذکر علی حساب ها پاک شدند شاعر: @hosenih
Kashani-14000206-MaheMan13-Hkashani_Com.mp3
23.41M
🌷 سخنرانی حجت‌الاسلام 📝 با موضوع :دغدغه های امیرالمؤمنین(ع) در «سیاست تقوا و عدالت» 🌙 برنامه ، @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یارب نظر کن و کرم ِ لم یزل بده خیر کثیر بر دل من از ازل بده در را به روی این بدِ بی آبرو نبند أمن یجیب های گدا را محل بده @hosenih سیر و سلوکِ من شده لبریز ادّعا حرف ِ مرا بگیر و به جایش عمل بده حال عبادتم همه شب با کسالت است امشب به حالِ شبزده طعم عسل بده مجبور کن به جبر! که اینگونه راضی ام از نفْس، اختیار بگیر و خلل بده در کوره راهِ بندگی ام گم شدم بیا... راه نجات را برسان، راه حل بده @hosenih یکروز اگر فنا شده قید تو را زدم قید مرا بزن! به وجودم اجل بده این چند حاجتِ من اگر که روا نشد رزق شهادتی به دلم لااقل بده! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از روز ازل مست می نوکری ام من دلداده ی این طایفه ی دلبری ام من ای ساقی کوثر بده پیمانه به دستم هرقدر بریزی به خدا مشتری ام من گر سر برود خون ز رگم بانگ زند باز آند السون علینین جانینا حیدری ام من* این رشته اشکم نخی از چادر زهراست در حشر گواهی بدهد مادری ام من اما مَنشم سائلی از دست کریم است آری حَسَنی ام ، ز دو عالم بری ام من هر قطب نما قبله نما گشته به سویت این ماه مبارک شده با رؤیت رویت @hosenih تا خواست قنوت شب زهرا اثری را در چهره تو دید مبارک سحری را هر کس که خبردار شد از آمدن تو عاشق شد و دادند به او بی خبری را وا شد به گدایان، دری امشب که دوباره سائل نکشد هیچ کجا در به دری را تا چشم تو واشد همه این معجزه دیدند در چهره خورشید طلوع قمری را یک رتبه حسن داد به مولای مراتب پوشاند تن شاه لباس پدری را در دست علی سوره «وشمس ضحی ها» است این ماه مبارک شده‌ی سفره‌ی زهراست @hosenih هرجا سخن از بردن دلها که بیاید اول رخ زیبای حسن دل برباید بی شک که ببینند همه روی حسن را روزی که خدا از رخ خود پرده گشاید تو زلف بیفشان و به عالم نظری کن تا از شب تاریک جهان ماه درآید هرکس قدوبالای تورا دیده به لبهاش لاحول ولا قوة الاه بیاید بر حلقه تو هر که اسیر است امیر است این حکم مقرر شده بی شبهه و شاید از نام حسن گفتم لب غرق عسل شد هر قطعه ای ازجان و تنم نیز غزل شد @hosenih تا چرخ و فلک از می چشمان تو نوشید شد مست به دور سر این میکده چرخید افتاد ز رونق همه جا عطر فروشی تا باد در آن حلقه گیسوی تو پیچید هر کوچه که بند آمده از تو خبری هست هرجا سخنی هست کلام تو درخشید ابروی گره کرده تو فاتح رزم است ای لشگریان جملی بار ببندید طوری به زمین گام نهادی که به افلاک خورشید و قمر از سر هر گام تو پاشید این زَهری چشم تو به هر رزم مَثل بود مژگان حسن، صف شکن جنگ جمل بود @hosenih بی عشق حسن زندگی ما شدنی نیست جز کرببلا بر حَسنیون وطنی نیست او هرچه که دارد به خدا وقف حسین است درمکتب و قاموس حسن ، خویشتنی نیست در حد حسن هیچ کسی نیست حسینی اندازه ارباب کسی هم حسنی نیست از بس که به سینه زده ام سنگ شما را چون سرخی این سینه ،عقیق یمنی نیست در قبر هم از تن نَکَنم جامه ی خدمت جز رخت غلامی به تن ما کفنی نیست درسینه نمانده زغمت صبر و قراری دل ، تنگ تو و صحن سرایی که نداری @hosenih یک عمر تنت بود اگر رخت امیری یک غصه تورا برد همه عمر اسیری سربسته بگو از غم خود در دو سه جمله ازکودکی خویش بگو از سر پیری یک بار نشد راحت و آسوده بخوابی در خواب نوای نزن ای پست نگیری وقتی که روی تشت جگرهای تو می ریخت دیدند که هر پاره شده زخم ز تیری زخمی که همه از غم آن کوچه تنگ است این غصه تو را برد همه عمر اسیری تا مادر تو فاطمه در کوچه زمین خورد آلاله ی عمر تو در آن ثانیه پژمرد * آندوالسون علینین جانینا حیدری ام من (کلامی زنجانی) قسم به جان علی من حیدری ام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده @hosenih ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند @hosenih روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورعلی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد @hosenih آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست @hosenih خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است او جای خود دارد... غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند @hosenih آب وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیس...ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دست های کریم تو فهماند که سخاوت به مال و ثروت نیست در تواریخ مثل تو هرگز هیچ کس صاحب کرامت نیست از پس پرده دست های شما علت قلب های شاد شده حاتم طایی از کرامت تو صاحب شهرت زیاد شده @hosenih دست اعجاز پیش تو عجز است چه کسی از تو سر در آورده ؟؟ جبرئیل از سلام سمت بقیع در هوای تو، پَر در آورده «حُسن» را نام تو «حَسن» کرده بر گناهان ثواب را بچشان بر شب خشک این کویر بیا بارش آفتاب را بچشان دست هایت،به خوب و بد بخشید لطف دست تو مثل خورشید است در روایات خوانده ام ، آقا هستی اش را سه بار بخشید است بر فقیران شهر، سفره ی تان درد را التیام می داده از تواضع امام اَرض و سما به جزامی سلام می داده رُکنی از رُکن های آل کسأ با وجود تو استوار شده مادرت فاطمه چه خوشحال است پسرش مرد کارزار شده @hosenih صلح تو از نبودن یار است جرأتت را جمل همه دیدند دست بردی به قبضه ی شمشیر علم را با عمل همه دیدند ای که دادی جواب ،بی پرسش تشنه گان را به آب هم برسان ما دعاییم ای عزیز خدا بر دعا استجاب هم برسان ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برگرفته از آن کس که به قلب مرده جان می بخشد در وقت بلا به ما توان می بخشد بد بودم و خوبی مرا داد نشان جرم است عیان و در نهان می بخشد شاعر: @hosenih
Kashani-14000207-MaheMan14-Hkashani_Com.mp3
22.5M
🌷 سخنرانی حجت‌الاسلام 📝 با موضوع :دغدغه های امیرالمؤمنین(ع) در «سیاست تقوا و عدالت» 🌙 برنامه ، @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آب زنید راه را حضرت دلبر آمده مژده دهید باغ را یاس معطر آمده بوی بهشت می وزد با نفحات احمدی دسته گل محمدی عشق پیمبر آمده صبا به عاشقان ببر، سحرگهان تو این خبر آینه ی جمال حق به امر داور آمده @hosenih بگو به شور و همهمه آمده پور فاطمه کریم آل مصطفی ثانی حیدر آمده به ساقی ای صبا بگو تو راز عشق مو به مو به جام عاشقان او شراب کوثر آمده شمس و کواکب و قمر بر رخ اوست سجده گر پشت فلک به سجده ی اوست که چنبر آمده حُسن جمال او حسن ،قدر و کمال او حسن جمع خصال او حسن، احمد دیگر آمده قبله همیشه مایلش، جود و کرم چو سائلش پادشهان به درگهش جمله چو نوکر آمده صد چو مسیح زنده شد از دم روح پرورش صد چو کلیم بر درش خادم محضر آمده پشت نماز او زند صف سپه ملائکه بر همه انبیا حسن امیر و رهبر آمده در عجبم از آن یلی، آن یل مرتضی علی که در جمل به امر او یک تنه لشکر آمده گوش به امر وی کند، اُشتر سرخ پی کند پشت به جنگ کی کند، یلی دلاور آمده صلح امام مجتبی گشت لوای کربلا بقای دین به زحمت شُبیر و شُبَّر آمده @hosenih عجب همای رحمتی عجب نماد عزتی بر سر عالمی حسن چو تاج و افسر آمده آب زنید راه را سجده کنید ماه را بنده شوید شاه را شافع محشر آمده مژده دهید یار را آن مه ده چهار را مِهر سپیده سر زده ظلمت شب سر آمده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رمضان سفره احسان خودش را انداخت سفره را با قدم یوسف زهرا انداخت تازه از نیمه ماه است سرآغاز کرم پس حسن سفره اکرام به هر جا انداخت آمد و شهر مدینه نفسی تازه گرفت شور و حال دگری بر دل شیدا انداخت با نگاهش دل زهراست که آرام شده چون نظر در نظر حضرت زهرا انداخت مصطفی بوسه گرفت از رخ همچون عسلش اینچنین بر رخ او یک گل زیبا انداخت @hosenih مرتضی شاد شد و "حَول ولا.."یی خواند و.. بر کف دست گدا سکه اعلا انداخت ماه تصویر خودش را به دو چشمانش دید بعد از آن سوی حسن چشم تماشا انداخت آن طرف خیره به رویش شده خورشید افق این طرف زهره نظر بر قد و بالا انداخت از دمش بوده اگر حضرت عیسی زنده است او نفس را به دمِ گرمِ مسیحا انداخت اذن او بوده که دریا شده بر موسی باز.. دست او بوده عصا در دل دریا انداخت آمد و در دل دلداده ی خود گرمی عشق، بر دل دشمن خود وحشت سرما انداخت در جمل هم پسر فاطمه با یک ضربه شتر قائله را، شادیِ مولا انداخت صلح او اولِ پیروزی عاشورا بود صلح او عایشه را از نفس حتی انداخت هم به ارباب خودش ذکر حسن را آموخت هم خودش حرزِ حسن گردنِ سقا انداخت عزّت عالم و آدم، ثمرش قاسم بود که سر ازرقیان را همه در جا انداخت کربلا صحنه ی ایثار حسن ها شد که.. ..گفت"لایوم.."نظر جانب صحرا انداخت کودکی بود که بین گذر کوچه شکست عاقبت هم گذر کوچه اش از پا انداخت @hosenih میرسد مهدی و..، روزی همگان می گویند حسنی باز نقاب از روی سیما انداخت حرمش هم به خدا حال و هوایی دارد او خودش شوق حرم را به دل ما انداخت تا که گفتیم حسن حاجت ما را دادند کار ما را نشد اصلاً که به فردا انداخت خوش به حال دل آن شاعر دلسوخته که بر عبای کرمش دست تمنا انداخت آمدم "ملتمس" کوی حسن جان باشم قرعه ی شعر به نام مَنِ رسوا انداخت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم بارانی خورشید به سویی دگر است پس این شام شبی نیست دمادم سحر است @hosenih چه گلی داده خداوند به بستان علی شجر فاطمه را ساقه و برگ و ثمر است مات این چهره بود افضل اولاد بشر هر چه خورشید ببیند قمر است و قمر است صورتش آینه ی صورت پر مهر علیست پسری داده خدایش که سراپا پدر است پدر و مادر او نور سماوات و زمین او به تاریکی افلاک چراغی دگر است @hosenih نام مارا بنویسید ز حجاج حسن کعبه ی ما به خدا قبله ی اهل نظر است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگرۀ عرش نوشته‌ست از نور محمّد تن این پاک سرشت است عطر نفسش رایحۀ بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبۀ این جلوه، فلک آینه‌زار است @hosenih امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت! @hosenih بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد @hosenih نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من، حسن من، حسن من! @hosenih مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد @hosenih ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است @hosenih مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا @hosenih این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e