eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
برگرفته از آنانکه غلام پدر خاک شدند پروانه صفت راهی افلاک شدند با حبّ علی حجاب ها رفت کنار با ذکر علی حساب ها پاک شدند شاعر: @hosenih
Kashani-14000206-MaheMan13-Hkashani_Com.mp3
23.41M
🌷 سخنرانی حجت‌الاسلام 📝 با موضوع :دغدغه های امیرالمؤمنین(ع) در «سیاست تقوا و عدالت» 🌙 برنامه ، @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یارب نظر کن و کرم ِ لم یزل بده خیر کثیر بر دل من از ازل بده در را به روی این بدِ بی آبرو نبند أمن یجیب های گدا را محل بده @hosenih سیر و سلوکِ من شده لبریز ادّعا حرف ِ مرا بگیر و به جایش عمل بده حال عبادتم همه شب با کسالت است امشب به حالِ شبزده طعم عسل بده مجبور کن به جبر! که اینگونه راضی ام از نفْس، اختیار بگیر و خلل بده در کوره راهِ بندگی ام گم شدم بیا... راه نجات را برسان، راه حل بده @hosenih یکروز اگر فنا شده قید تو را زدم قید مرا بزن! به وجودم اجل بده این چند حاجتِ من اگر که روا نشد رزق شهادتی به دلم لااقل بده! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از روز ازل مست می نوکری ام من دلداده ی این طایفه ی دلبری ام من ای ساقی کوثر بده پیمانه به دستم هرقدر بریزی به خدا مشتری ام من گر سر برود خون ز رگم بانگ زند باز آند السون علینین جانینا حیدری ام من* این رشته اشکم نخی از چادر زهراست در حشر گواهی بدهد مادری ام من اما مَنشم سائلی از دست کریم است آری حَسَنی ام ، ز دو عالم بری ام من هر قطب نما قبله نما گشته به سویت این ماه مبارک شده با رؤیت رویت @hosenih تا خواست قنوت شب زهرا اثری را در چهره تو دید مبارک سحری را هر کس که خبردار شد از آمدن تو عاشق شد و دادند به او بی خبری را وا شد به گدایان، دری امشب که دوباره سائل نکشد هیچ کجا در به دری را تا چشم تو واشد همه این معجزه دیدند در چهره خورشید طلوع قمری را یک رتبه حسن داد به مولای مراتب پوشاند تن شاه لباس پدری را در دست علی سوره «وشمس ضحی ها» است این ماه مبارک شده‌ی سفره‌ی زهراست @hosenih هرجا سخن از بردن دلها که بیاید اول رخ زیبای حسن دل برباید بی شک که ببینند همه روی حسن را روزی که خدا از رخ خود پرده گشاید تو زلف بیفشان و به عالم نظری کن تا از شب تاریک جهان ماه درآید هرکس قدوبالای تورا دیده به لبهاش لاحول ولا قوة الاه بیاید بر حلقه تو هر که اسیر است امیر است این حکم مقرر شده بی شبهه و شاید از نام حسن گفتم لب غرق عسل شد هر قطعه ای ازجان و تنم نیز غزل شد @hosenih تا چرخ و فلک از می چشمان تو نوشید شد مست به دور سر این میکده چرخید افتاد ز رونق همه جا عطر فروشی تا باد در آن حلقه گیسوی تو پیچید هر کوچه که بند آمده از تو خبری هست هرجا سخنی هست کلام تو درخشید ابروی گره کرده تو فاتح رزم است ای لشگریان جملی بار ببندید طوری به زمین گام نهادی که به افلاک خورشید و قمر از سر هر گام تو پاشید این زَهری چشم تو به هر رزم مَثل بود مژگان حسن، صف شکن جنگ جمل بود @hosenih بی عشق حسن زندگی ما شدنی نیست جز کرببلا بر حَسنیون وطنی نیست او هرچه که دارد به خدا وقف حسین است درمکتب و قاموس حسن ، خویشتنی نیست در حد حسن هیچ کسی نیست حسینی اندازه ارباب کسی هم حسنی نیست از بس که به سینه زده ام سنگ شما را چون سرخی این سینه ،عقیق یمنی نیست در قبر هم از تن نَکَنم جامه ی خدمت جز رخت غلامی به تن ما کفنی نیست درسینه نمانده زغمت صبر و قراری دل ، تنگ تو و صحن سرایی که نداری @hosenih یک عمر تنت بود اگر رخت امیری یک غصه تورا برد همه عمر اسیری سربسته بگو از غم خود در دو سه جمله ازکودکی خویش بگو از سر پیری یک بار نشد راحت و آسوده بخوابی در خواب نوای نزن ای پست نگیری وقتی که روی تشت جگرهای تو می ریخت دیدند که هر پاره شده زخم ز تیری زخمی که همه از غم آن کوچه تنگ است این غصه تو را برد همه عمر اسیری تا مادر تو فاطمه در کوچه زمین خورد آلاله ی عمر تو در آن ثانیه پژمرد * آندوالسون علینین جانینا حیدری ام من (کلامی زنجانی) قسم به جان علی من حیدری ام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده @hosenih ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند @hosenih روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورعلی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد @hosenih آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست @hosenih خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است او جای خود دارد... غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند @hosenih آب وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیس...ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دست های کریم تو فهماند که سخاوت به مال و ثروت نیست در تواریخ مثل تو هرگز هیچ کس صاحب کرامت نیست از پس پرده دست های شما علت قلب های شاد شده حاتم طایی از کرامت تو صاحب شهرت زیاد شده @hosenih دست اعجاز پیش تو عجز است چه کسی از تو سر در آورده ؟؟ جبرئیل از سلام سمت بقیع در هوای تو، پَر در آورده «حُسن» را نام تو «حَسن» کرده بر گناهان ثواب را بچشان بر شب خشک این کویر بیا بارش آفتاب را بچشان دست هایت،به خوب و بد بخشید لطف دست تو مثل خورشید است در روایات خوانده ام ، آقا هستی اش را سه بار بخشید است بر فقیران شهر، سفره ی تان درد را التیام می داده از تواضع امام اَرض و سما به جزامی سلام می داده رُکنی از رُکن های آل کسأ با وجود تو استوار شده مادرت فاطمه چه خوشحال است پسرش مرد کارزار شده @hosenih صلح تو از نبودن یار است جرأتت را جمل همه دیدند دست بردی به قبضه ی شمشیر علم را با عمل همه دیدند ای که دادی جواب ،بی پرسش تشنه گان را به آب هم برسان ما دعاییم ای عزیز خدا بر دعا استجاب هم برسان ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برگرفته از آن کس که به قلب مرده جان می بخشد در وقت بلا به ما توان می بخشد بد بودم و خوبی مرا داد نشان جرم است عیان و در نهان می بخشد شاعر: @hosenih
Kashani-14000207-MaheMan14-Hkashani_Com.mp3
22.5M
🌷 سخنرانی حجت‌الاسلام 📝 با موضوع :دغدغه های امیرالمؤمنین(ع) در «سیاست تقوا و عدالت» 🌙 برنامه ، @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آب زنید راه را حضرت دلبر آمده مژده دهید باغ را یاس معطر آمده بوی بهشت می وزد با نفحات احمدی دسته گل محمدی عشق پیمبر آمده صبا به عاشقان ببر، سحرگهان تو این خبر آینه ی جمال حق به امر داور آمده @hosenih بگو به شور و همهمه آمده پور فاطمه کریم آل مصطفی ثانی حیدر آمده به ساقی ای صبا بگو تو راز عشق مو به مو به جام عاشقان او شراب کوثر آمده شمس و کواکب و قمر بر رخ اوست سجده گر پشت فلک به سجده ی اوست که چنبر آمده حُسن جمال او حسن ،قدر و کمال او حسن جمع خصال او حسن، احمد دیگر آمده قبله همیشه مایلش، جود و کرم چو سائلش پادشهان به درگهش جمله چو نوکر آمده صد چو مسیح زنده شد از دم روح پرورش صد چو کلیم بر درش خادم محضر آمده پشت نماز او زند صف سپه ملائکه بر همه انبیا حسن امیر و رهبر آمده در عجبم از آن یلی، آن یل مرتضی علی که در جمل به امر او یک تنه لشکر آمده گوش به امر وی کند، اُشتر سرخ پی کند پشت به جنگ کی کند، یلی دلاور آمده صلح امام مجتبی گشت لوای کربلا بقای دین به زحمت شُبیر و شُبَّر آمده @hosenih عجب همای رحمتی عجب نماد عزتی بر سر عالمی حسن چو تاج و افسر آمده آب زنید راه را سجده کنید ماه را بنده شوید شاه را شافع محشر آمده مژده دهید یار را آن مه ده چهار را مِهر سپیده سر زده ظلمت شب سر آمده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ رمضان سفره احسان خودش را انداخت سفره را با قدم یوسف زهرا انداخت تازه از نیمه ماه است سرآغاز کرم پس حسن سفره اکرام به هر جا انداخت آمد و شهر مدینه نفسی تازه گرفت شور و حال دگری بر دل شیدا انداخت با نگاهش دل زهراست که آرام شده چون نظر در نظر حضرت زهرا انداخت مصطفی بوسه گرفت از رخ همچون عسلش اینچنین بر رخ او یک گل زیبا انداخت @hosenih مرتضی شاد شد و "حَول ولا.."یی خواند و.. بر کف دست گدا سکه اعلا انداخت ماه تصویر خودش را به دو چشمانش دید بعد از آن سوی حسن چشم تماشا انداخت آن طرف خیره به رویش شده خورشید افق این طرف زهره نظر بر قد و بالا انداخت از دمش بوده اگر حضرت عیسی زنده است او نفس را به دمِ گرمِ مسیحا انداخت اذن او بوده که دریا شده بر موسی باز.. دست او بوده عصا در دل دریا انداخت آمد و در دل دلداده ی خود گرمی عشق، بر دل دشمن خود وحشت سرما انداخت در جمل هم پسر فاطمه با یک ضربه شتر قائله را، شادیِ مولا انداخت صلح او اولِ پیروزی عاشورا بود صلح او عایشه را از نفس حتی انداخت هم به ارباب خودش ذکر حسن را آموخت هم خودش حرزِ حسن گردنِ سقا انداخت عزّت عالم و آدم، ثمرش قاسم بود که سر ازرقیان را همه در جا انداخت کربلا صحنه ی ایثار حسن ها شد که.. ..گفت"لایوم.."نظر جانب صحرا انداخت کودکی بود که بین گذر کوچه شکست عاقبت هم گذر کوچه اش از پا انداخت @hosenih میرسد مهدی و..، روزی همگان می گویند حسنی باز نقاب از روی سیما انداخت حرمش هم به خدا حال و هوایی دارد او خودش شوق حرم را به دل ما انداخت تا که گفتیم حسن حاجت ما را دادند کار ما را نشد اصلاً که به فردا انداخت خوش به حال دل آن شاعر دلسوخته که بر عبای کرمش دست تمنا انداخت آمدم "ملتمس" کوی حسن جان باشم قرعه ی شعر به نام مَنِ رسوا انداخت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم بارانی خورشید به سویی دگر است پس این شام شبی نیست دمادم سحر است @hosenih چه گلی داده خداوند به بستان علی شجر فاطمه را ساقه و برگ و ثمر است مات این چهره بود افضل اولاد بشر هر چه خورشید ببیند قمر است و قمر است صورتش آینه ی صورت پر مهر علیست پسری داده خدایش که سراپا پدر است پدر و مادر او نور سماوات و زمین او به تاریکی افلاک چراغی دگر است @hosenih نام مارا بنویسید ز حجاج حسن کعبه ی ما به خدا قبله ی اهل نظر است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگرۀ عرش نوشته‌ست از نور محمّد تن این پاک سرشت است عطر نفسش رایحۀ بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبۀ این جلوه، فلک آینه‌زار است @hosenih امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت! @hosenih بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد @hosenih نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من، حسن من، حسن من! @hosenih مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد @hosenih ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است @hosenih مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا @hosenih این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید سرافراز خونش اگر نمی‌ریخت، بر هر کجایِ میدان ما را دریده بودند، در کربلایِ میدان مردانِ حق، همیشه، بی ادعا و خالص سینه سپر نمودند، خود را فدایِ میدان ای لشکر حسینی! حس کن شمیمِ جان را بویِ خدا می‌آید، از ماورایِ میدان تنها رهِ سعادت، وقتی بُوَد شهادت، یعنی هوایِ جنت، دارد هوایِ میدان گرگانِ تیزدندان، ما را به خون نشانند یک لحظه گر بماند، خالی فضای میدان شاعر: @hosenih
ما از لب مسیح شنیدیم این سخن «صد مرده زنده می شود از ذکر»یاحسن شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آنکه از عاشقی حذر دارد مگر از حال ما خبر دارد؟ یک نفر گفت: عشق، بی عقلی ست! دیگری گفت: هان! خطر دارد غافل از اینکه در طریقت عشق هرکسی پا نهد جگر دارد هر که عاشق شده است در دنیا دلخوشی های بیشتر دارد من تو را از خدا طلب کردم خوب دیدم دعا اثر دارد آری آری میان شهر نبی پسری آمده؛ پدر دارد... ...نذر او "ان یکاد" می خواند که از او چشم زخم بردارد خانه ها را یکی یکی رفتم بهتر از تو کسی مگر دارد؟ هر کسی دیده صورتت گفته: وه! چه نقاش تو هنر دارد آری انگار کنج لبخندت ریشه هایی ز نیشکر دارد وصف خود را شنیدم از مردم: خوشبحالش که تاج سر دارد تاج سر، نور عینِ من، حسن است مقتدای حسینِ من، حسن است @hosenih مهر و ماهی و مهربان هستی جانِ دردانه ی جهان هستی دلِ گُل آب شد تو حرف زدی بس که شیرین و خوش بیان هستی خوب حرف مرا خُدام شنید هرچه می خواستم همان هستی رو حَسَن، مو حَسَن، خصال احسن چندتا حُسن توامان هستی روز و شب می رسند در پی هم طبق هرسال و همچنان! هستی... ...دارد از تو قرار می گیرد آی آقا چه مهربان هستی! شور و شوق زبان من، حسن است جانشین اباالحسن، حسن است @hosenih موی تو از عجایب فاخر رخ زیبات در جهان نادر بس که آقایی و کرم داری کس نباشد به وصف آن قادر گفت ساقی که مرد عشق کجاست؟ گفتمش با صدای خوش: حاضر! گبر اگر صورت تو را بیند به بت خویش می شود کافر در کفت کوهی از کرم داری گردی از آن نشسته بر عابر دور از تو چقدر بی صبرم در کنار تو می شوم صابر در دو دنیا کسی شبیه تو نیست در کرم کردن اینچنین ماهر دل اهل هنر کباب شده است بالاخص این هنرور شاعر این غزل لایق جمال تو نیست شعر از وصف روی تو قاصر تو فقط در دلم بمان که شوم در همه عمر بر خدا شاکر سفره دار خدای من، حَسَن است حُسن مقطع برای من، حَسَن است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا که بی قرار می کند حسن به جرعه ای خمار می کند حسن مرا که مست ، می ، برای غیر مست شراب را شرار می کند حسن مرا اگر شده است محض دلخوشی گدای خود شمار می کند حسن خدا ! تو خالق کرامتی ولی بیا ببین چه کار می کند حسن! رسول، جز حسین پاره تنش به کیست افتخار می کند، حسن ضریح سینه را اگر طلا ، حسین ولی پر از عیار می کند حسن مرا به کشتی نجات کربلا به لطف خود سوار می کند ، حسن دل مرا حسین می برد ولی شکار را شکار می کند حسن حسین ، کربلا - نه اینکه مادری است - بقیع اختیار می کند حسن شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از سویِ عرشِ اعلی، گُل می‌کند ندایی! این چار قبرِ خاکی، دارد عجب صفایی @hosenih امشب دوباره بسیار، بی‌تابِ رویِ ماهم امشب دوباره گشته، مرغِ دلم هوایی هرحاجتی که داری، فوراً بگیر و برگرد! ای دل اگر، اسیر و حیرانِ مجتبایی گَه صلح و گاه جنگ است، تکلیفِ مردِ میدان در صلح هم که باشی، یاری‌گرِ خدایی ای شاهکارِ خلقت! ای معنیِ سخاوت! در وادیِ عبادت، راهی و رهنمایی این‌بار مثلِ هربار، من آمدم گرفتار بر دردِ دردمندان، تنها شما دوایی @hosenih ...روزی رسد که ما هم، گریه کنان بگوییم: صحنِ امامِ دوم، دارد عجب صفایی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ریسه بندان کن، علیِ مرتضی(ع) بابا شده نیمۂ ماهِ خدا شیرخدا بابا شده میرسد امشب رطب از دستهای جبرییل روزه دارن! حیدرِ آل کسا، بابا شده حُسنِ مطلق رونمایی شد؛ حسن(ع) لبخند زد چون أمیرالمؤمنینِ شیعه ها بابا شده گفت امشب قلعۂ خیبر به تیغِ ذوالفقار باخبر هستی که شاهِ لافتی بابا شده؟! سفرۂ افطار با ذکر«حسن(ع)جان» پهن شد جانِ عالم؛ حضرت مشکل گشا بابا شده در فضیلت نیست امشب کمتر از شبهای قدر چون به یُمنِ مجتبی(ع) بابایِ ما بابا شده هست ذکر «یاعلیُ و یاعظیم ِ» اهل بیت(ع) سائلان خواندند او را «یاکریم اهل بیت(ع)» @hosenih کوثر امشب صاحب دردانۂ أطهر شده حضرت أم أبیها حضرتِ مادر شده عرشیان و خاکیان و سائلان و عاصیان در کنار دست های کوچکش محشر شده چشم و ابرویش به حیدر رفته و دل می برَد قلبِ زهرا(س) بیقرارِ دومین حیدر شده شد نبی(ص) غرق سرور و شادمانی پدر- باعث آرامش ِ روز و شبِ دختر شده قوم و خویشیِ پیمبر(ص) باعلی(ع) شد بیشتر حالِ اصحابِ سقیفه بیشتر مضطر شده جاهلی هم سنگ آورده برای امتحان دید اما وقت رفتن صاحبِ گوهر شده هست آقایم کریم إبن کریم و تا ابد از تمام دست و دل بازانِ عالم سر شده دید دستِ خالی ام را داد عیدیِ مرا از میانِ جمعیت؛ زهرا(س) صدایم زد بیا... @hosenih آمدم! نوکر شدم از برکت نام ِ حسن(ع) دام را انداخت؛ دل افتاد در دام حسن(ع) ابر و باد و ماه و خورشیدش تماشایی تر است فرق دارد آسمانِ آبیِ بام حسن(ع) با جزامی هیچکس دمخور نشد جز مجتبی(ع) همنشینی با ضعیفان هست پیغام حسن(ع) مرد شامی را به جای ناسزا لبخند گفت عاشقم! دیوانه ام کرده ست اسلام حسن(ع) نام او کام مرا طعم عسل داده ست و کاش... لحظه ای شیرین شود از نام من کام حسن(ع) در خیالاتم صدایش را تصور میکنم نسخۂ آرامشم شد لحن آرام حسن(ع) میشود صحن و سرایش بازسازی با ظهور میشوم در آستانش جزء خدام حسن(ع) شک نکن یکروز میگیرم برات کربلا از کنار پنجره فولادِ باب المجتبی(ع)! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باید فقط نشست فقط با کریم‌ها تاکه شوی شبی تو هم از یا کریم‌ها بی وقت هم اگر بروی راه می‌دهند دارند لحظه لحظه کرم‌ها کریم‌ها بد می‌کنیم گرچه ، ولی رد نمی‌کنند یک طورِ دیگرند خدایا کریم‌ها دیدیم صبح و شام که هرگز نداشتند در بیتِ خویش سفره‌ی بی ما کریم‌ها وقتی درِ تمامیِ این شهر بسته است بستند خانه را همه الا کریم‌ها حیران سفره‌دارِ کریمم که تا ابد حیران او شدند سرا پا کریم‌ها   حیدر شده‌است جلوه‌ی زهراییِ حسن باید فقط نوشت از آقاییِ حسن @hosenih دادند روزِ قبل عطایای بیشتر دارند روزِ بعد گداهای بیشتر مهلت نمی‌دهند که حرفی اَدا شود دادند قبلِ عرضِ تمنای بیشتر   هرچه گدا رسید در این خانه جا گرفت این خانه دارد از دو جهان جای بیشتر از خویش می‌زنند برای گدایِ خوایش دارند از این قبلیه تقاضای بیشتر این خانواده هرچه شنیدند ناسزا کردند جای طعنه دعاهای بیشتر هرقدر در کمالِ حسن فکر می‌کنیم هی می‌شویم غرقِ معمای بیشتر شد قبله‌ام قبیله‌ی دریایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن @hosenih وقتی که چشمهات کمانگیر می‌شوند اهل نفاق با تو زمین گیر می‌شوند دیدند گرد ناقه‌ی فتنه که با حسن کابوس‌هایشان همه تعبیر می‌شوند فریاد می‌زنند سپاه جمل : امان تا که اسیر جذبه ی  تکبیر می‌شوند رَم می‌کنند هر طرفی این وحوش‌ها وقتی شکارِ هیبت این شیر می‌شوند یک ضربه میزنی و دوصد زَهره می‌دری انگار ضربه‌های تو تکثیر می‌شوند در کربلا شبیه حسن جلوه می‌کنند نسل حسن که صاحب شمشیر می‌شوند جانم فدایِ ضربه‌ی مولاییِ حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن @hosenih وقت شکست پشت ستم‌ها یکی یکی خَم می‌شوند قامت غم‌ها یکی یکی یک روز می‌رسد که مدینه برای ماست تا که بنا شوند حرم‌ها یکی یکی باید کبوترانِ رضا را بیاوریم تا پر زنند گرد عَلَم‌ها یکی یکی باید برای صبح ظهورش امید داشت چون جمع می‌شوند قدم‌ها یکی یکی آنروز بر ضریح طلاکوب نقره کوب جانم‌حسن زنند قلم‌ها یکی یکی قربان رجعتی که بیایند پیشِ ما از هفت قبله اهل کرم‌ها یکی یکی جانم فدای روز پذیرایی حسن باید فقط نوشت از آقایی حسن @hosenih ابری رسید و ماه تو را ناپدید کرد داغی رسید و سروِ تو را مثل بید کرد الماس ریزه‌ها جگرت را بهم زدند اما تو را مصیبت کوچه شهید کرد حرفی بزن به موی سفیدت قسم بگو با روزِ تو چه سایه‌ی دستی پلید کرد « یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن دستی که گیسوانِ حسن را سفید کرد با صد امید حامی مادر شدم ولی آن نانجیب امید مرا ناامید کرد آه ای حسین‌جان بفدای لبت که زهر با من نکرد آنچه که باتو یزید کرد باید گریست از غمِ تنهایی حسن باید فقط  نوشت از آقایی حسن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر شعر زلال شاه بیتی تو حسن اکسیر قریحه‌ی کمیتی تو حسن از درگه تو کسی نگردد مأیوس والله کریم اهل‌بیتی تو حسن شاعر: @hosenih
برگرفته از این بنده ی خسته را صمیمانه ببخش سوگند به آیات حکیمانه ببخش با ناله ی باالحسن ، الهی العفو یا ربّ کریم من ، کریمانه ببخش شاعر: @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ باز هم نیمه ماه رمضان آمده است پسر ارشد حیدر به جهان آمده است @hosenih چقَدَر خانه مولا شده پر رفت آمد سیدِ اهلِ جنان ؛ خنده کنان آمده است کوری چشم حسودان و همه خیره سران به تماشای حسن ؛ پیر و جوان آمده است متلاشی شود این عالم امکان بی او بار دیگر به جهان امن و امان آمده است هر کجا بوده سخن از کرم و جود و وفا ذکر زیبای حسن جان به زبان آمده است بارها زندگی اش را به یتیمان بخشید تا سر سفره ی شان گندم و نان آمده است دم عیسای مسیح معجزه کوچک او به دل مرده ی ما مونس جان آمده است ** به یقین تا به ابد غرق عذاب است آنکه بهر تشییع تو با تیر و کمان آمده است @hosenih لحظه گفتن ِلایومَ کیومک ؛ دیدی بهر غارت ز تنش ؛ شمر و سنان آمده است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به وقتش تا توانسته گران خورده گران خورده به وقتش رایگان رایگان رایگان خورده به وقتش بردنی ها را به نرخ اسمان برده به وقتش خوردنی ها را به  نرخ این دکان خورده تن مرد و زن و پیر و جوان زخم است از تیغش چقدر امروز خون از این قماش بی زبان خورده مترس از  آنکه بازویی ندارد بهر نان خوردن بترس از آنکه یک عمری به  نرخ روز نان خورده امان از خنده های پوچ و توخالی و پوشالی از ان ترسو که بر بازوش مهر قهرمان خورده امان از دشمن دانا امان از دوست نادان همانکه وقت خوردن گوشت را با استخوان خورده خدایا کم کن از ما  شر بختک های جاهل را که هر چه خورده اسلام از همین نا عاقلان خورده شاعر: @hosenih
🌷 تا زمانی که خدایی خدا پابرجاست پرچم حُسنِ حَسَن در همه عالم بالاست... شاعر: @hosenih
برگرفته از آنانکه به دنبال حقایق هستند از هر چه به غیر دوست فارغ هستند سرچشمه ی بندگی تمامش عشق است خوشبخت جماعتی که عاشق هستند شاعر: @hosenih