🌷پیام یکی از مخاطبین درباره کتاب #روضه_های_آسمانی
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات(فایل pdf) ، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
👇👇
🔵 @addmin_roze
#ورود_به_ماه_محرم
حالا که داری میخری آماده ام کن
آقا برای نوکری آماده ام کن
از مادر خود رزق اشکم را بگیر و
با یک دعای مادری آماده ام کن
@hosenih
سنگم! مرا با دست خود از خاک بردار
مانند زیبا گوهری آماده ام کن
نگذار باشم کمتر از حرّ و زهیرت
با نیّت یاریگری آماده ام کن
تا بر تنِ باطل فرود آیم به شدّت
برّنده ام کن، خنجری آماده ام کن
بگذار از عشق تو در خونم بغلطتم
با گوشه-چشم ِ محشری آماده ام کن
لطفا شهیدم کن! به آن نحوی که از من
اصلا نماند پیکری...آماده ام کن
تا که مرا عاشق تر از سابق بسازی
با داغِ ویرانگرتری آماده ام کن
باید بمیرم سوم ماه محرم
نذر سه ساله دختری آماده ام کن
@hosenih
بر روی تل می ایستم حیران، برای-
گریان شدن با خواهری آماده ام کن
بر سینهٔ عطشانِ تو؛ «ألشمرُ جالسْ»...
با روضهٔ شعله وری آماده ام کن!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
بازهم پیچیده عطر روضه ها در کوچه ها بازهم مشکی شده دیوار های شهر ما
لرزه افتاده گمانم باز در عرش خدا آمده ماه محرم آمده ماه عزا
یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء
@hosenih
این حسینیه ست میعاد پریشان های شهر جمع ما جمع است اینجا با مسلمانهای شهر
از در تکیه بفرمایید مهمانهای شهر ای گنهکاران بیایید ای پشیمان های شهر
یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء
پر شده حالا دوباره شهرمان از بوی سیب دستها مهمان سینه روی لب امن یجیب
اشکمان جاری ست پای روضه ی شیب الخضیب
هم صدا با گریه های زخمی یابن الشبیب
یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء
@hosenih
بر مشامش می رسد هرلحظه بوی کربلا ده قدم مانده شود اینجا سرش ازتن جدا
چند روز بعد هم در پیش چشم بچه ها خواهرش تنها سرش بر نی تنش هم زیر پا
یا عِبادَالله اُوصِیکُم وَ نَفسی بِالبُکاء
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
با خون نوشته اند به روی جگر حسین
اکسیر اعظم است همین گریه بر حسین
الله و احمد و علی و فاطمه، حسن
هستند محو یک نفر، آن یک نفر حسین
@hosenih
بالا حسین و تاج سر انبیا حسین
بیخود گدای تو نشده معتبر حسین
میلم به میوه های بهشتی نمی کشد
در سفره ریخته نمکی مختصر حسین
پشت درم، حواله نده جای دیگری
دِرهم نخواستم زتو، دَرهم بخر حسین
شد توبه ام قشنگ ترین توبه از قدیم
گفتم به جای ذکر، فقط بیشتر حسین
وا شد به تربت تو زبان بسته طفل من
ای بهترین سخن به لب محتضر حسین
رفتی تنور تا که نسوزیم در گناه
افتاده ای بجای همه در خطر حسین
بر روی نیزه قبله شدی چرخ می خوری
محشر برای من شدی از هر نظر حسین
@hosenih
ای از قفا بریده سر آهسته تر برو
ما را نگاه کن کمی از پشت سر حسین
**
دائم مواظبم که نیفتد سرت زمین
ای ماه سنگ خورده! ندارم سپر حسین
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
باور نمی کردم که پرچم را ببینم
امسال هم ماه محرم را ببینم
چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال
من مانده ام ایام ماتم را ببینم
اهل القری آقای مارا دفن کردند
می خواستی با چشمم این غم را ببینم
@hosenih
قربان یک شب روضه ات دارو ندارم
پرپر زدم جان تو این دم را ببینم
خرج تمام روضه ها با مادر توست
زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم
ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس
یک مادری باقامت خم را ببینم
همراه مادر آمده از عرش حیدر
بااو رسول الله خاتم را ببینم
موسی عصا در دست دربان حریمت
آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم
ذکری که عالم را تکان داده حسین است
من ایستادم شور عالم را ببینم
@hosenih
والله چای روضه مرده زنده کرده
اینجا فقط درمان دردم را ببینم
**
از خیمه تا گودال زینب داد می زد
سخت است زیر پا امامم را ببینم
فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز
جای حسین این جسم درهم را ببینم
شاعر: #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#احمد_ایرانی_نسب
▶️
در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما
این سجده ی بر روی تربت را نگیر از ما
@hosenih
هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما
این بار لطفی کن ، وَ نعمت را نگیر از ما
ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم
این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما
یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا
حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما
یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم ، آقا جان
لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما
نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست
این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما
@hosenih
ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم
این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
محرّم شد محرّم باز هم دل ها هوايى شد
صداى طبل غم آمد، زمان دلگشايى شد
چه شورى و چه حالى دارد اين شب هاى مهتابى
همين شب ها سرآغازى براى آشنايى شد
@hosenih
خدا را شكر آمد فصل سرخ جانفشانى ها
پس از يك سال دلتنگى، بهار باصفايى شد
چه عشقى دارد آن چشمى كه با خون خدا جاريست
به دريا وصل شد چون رود، چشمى كه خدايى شد
ميان هيأت خورشيد، عطر سيب پيچيده
نسيم روضه ى عشق است، عاشق نينوايى شد
عطش دارم عطش يك جرعه چاى روضه مى خواهم
چه شيرين كرد كامم را چه زيبا ماجرايى شد
براى مرهم دردم زيارتنامه مى خوانم
سلام اى كشته بى سر! چرا اصغر فدايى شد؟!
سلام اى ساكن بالا، چرا در شام عاشورا
سرت بالاى نيزه آه گرم دلربايى شد
هواى روضه ات كردم، همين يك جمله من را بس
شروع هر گرفتارى از آن روز جدايى شد
@hosenih
نمى خواهم جدا باشم پس از اين لحظه اى از تو
رها كن در حرم من را، بگو فصل رهايى شد
اجازه مى دهى آقا؟! بگويم دوستت دارم
دعاى خير مادر بود شاعر كربلايى شد
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
آرام شد دلم که رسیدم به هیئتت
مدیون لطف حقّم و ممنون دعوتت
اینجا همیشه یاد خدا موج می زند
اصلاً خداست بانی شبهای هیئتت
از کودکی که با غم تو آشنا شدم
یک دم نشد دریغ زحالم عناییت
@hosenih
من تاخدارسیده ام ای کشتی نجات
از قعر جهل خویش ، به نور هدایتت
ای قبله گاه عارف و عامی حریم تو
پُر مشتری تراست ز جنت زیارتت
مقصود، بندگی ست بهشت برین که نیست
این است سِرِّ این همه جولان ِعزتت
ای کاش با تو خلق جهان آشنا شوند
حیف است بی نصیب شوندازکرامتت
یادامام(ره) وعطر شهیدان همیشه هست
هرجا که هست روضه ی جانسوز غربتت
تاهست فیض اشک غمت روزی ام چه غم
باران رحمت است سرشک مصیبتت
@hosenih
ماندندعرشیان همه حیرانت ای حسین(ع)
حیران صبر بی حد و مبهوت طاقتت
گودال بود وپیکر پاکت به خاک وخون
گودال بود و سجده شکر و رضایتت
لب تشنه سر برید تو را دشمنت ولی
غافل که شد غروب دهم ، صبح دولتت
شاعر: #علی_ساعدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
#شب_اول
باز هم رزق عزا را برسان ایمادر
شد محرم غم ما را برسان ایمادر
قابلیت بده، بر چشم گناهآلوده
اشک بر خونخدا را برسان ایمادر
@hosenih
دردما سینهزنان دوری از بزمعزاست
به عزادار دوا را برسان ایمادر
ای که در چای حسینیه شفا میریزی
دفع شر کرونا را برسان ایمادر
شباول وسطحلقه تو مظلوم بکش
آتش و سوز و نوا را برسان ایمادر
بوی پیراهنخونین حسینت آمد
پیرهن مشکی ما را برسان ایمادر
@hosenih
گریهکنهای حسینت همه حاجتمندند
اربعین، کرببلا را برسان ایمادر
وسطروضه که حرف از عطش مسلم شد
نالهی واپسرا را برسان ایمادر
شاعر: #امیر_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🍃پیرو سؤالات مکرر بزرگواران به اطلاع می رسانیم کتاب روضه های آسمانی محرم ۱۴۰۰ با کتاب ارائه شده در سال گذشته #متفاوت می باشد.
✔️در همه روضه ها از عبارات عربی کلیدی مقتل همراه با اِعراب صحیح + سند صحیح +ترجمه صحیح+گریز روضه+اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا به راحتی مادحین گرامی عبارات کلیدی عربی و اشعار مربوط به آنها را تا محرم حفظ کنند و در روضه خوانی از بیان آنها بهره ببرند.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات(فایل pdf) ، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
👇👇
🔵 @addmin_roze
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
نمیدانم کجایی ای که از بیراهه میآیی
همین اندازه میدانم که با ششماهه میآیی
همین اندازه میدانم جدا از چارهات کردم
چرا از خانهی زهرا چنین آوارهات کردم
@hosenih
سرِ دارالاماره جان تو جانی ندارم که
تماشایی شدم حالا که دندانی ندارم که
بگو تا کوفهی مولا کُشِ ناخوش نمیآیی
به سوی مردمِ نامردِ مِهمانکُش نمیآیی
اگرچه کوچه کوچه گریهها بر خواهرت کردم
ولی امروز چندین بار یادِ مادرت کردم
همینکه ریختند از در به راه شعلهور رفتم
اگرچه طوعه بود اما خودم در پشتِ در رفتم
نه شعله خاک هم بر چادرش دیگر نخورد آقا
خدا را شُکر در کوفه به رویش در نخورد آقا
خبر داری به سنگِ کوچههای تنگ میخوردم
کشیده میشدم هربار و بر هر سنگ میخوردم
سرِ زنجیر در پایم طنابی هم به دستانم
غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم
کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را
نوازشهای یک چکمه شکسته استخوانم را
من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم
توان از بازویم بُرد و به صورت بر زمین خوردم
@hosenih
از آن گودالِ خون تا این بلندی راه بسیار است
کشیدنهای زخمی روی صدها پله دشواراست
نه فکرِ دختران خود که فکر دخترت بودم
همین امروز چندیدن بار یادِ مادرت بودم...
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
زمین انداختم زیر علم بارِ گناهم را
و شستم با گلابِ گریهام روی سیاهم را
به دیوارِ عزایت میخکوبم مثل بیرقها
نخواهم داد، حتی آجری از تکیهگاهم را
هزار و نهصد و پنجاه لشگر اشک آوردم
که شاید مرهمت باشد؛ بگیر از من سلاحم را
دم هَلمِنمُعینت چارده قرن است در گوش است
که باشم لحظهای سرباز، شاه کمسپاهم را
هزار و چارصد سال است دنبال تو میگردم
بیانداز از مسیر کج به راه راست، راهم را
همیشه سایهی دست تو را روی سرم دیدم
همیشه آرزو کردم ببوسم سرپناهم را
به دیوار اتاقم نیست تقویمی به جز بیرق
غم روز دَهُم گم کرده روز و سال و ماهم را
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شب_اول
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد
ده روز دیگر روضه اما فرق دارد
ده روز دیگر ماجراها فرق کرده
ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده
ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری
ده روز دیگر نه سعید و نه بریری
ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است
ده روز دیگر در حرم قحطی آب است
@hosenih
ده روز دیگر در تب و تاب است زینب
ده روز دیگر دور از ارباب است زینب
ده روز دیگر این حرم سقا ندارد
ده روز دیگر دختری بابا ندارد
ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده
ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده
ده روز دیگر مادری در التهاب است
خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است
ده روز دیگر زین اسبی واژگون است
سالار زینب پیکرش در خاک و خون است
ده روز دیگر راهی گودال گشته
ده روز دیگر پیکرش پامال گشته
@hosenih
ده روز دیگر روی سینه می نشیند
از روی تل هم خواهرش زینب ببیند
ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست
ده روز دیگر رأس او بالای نی هاست
ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته
ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته
ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد
ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد
شاعر: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
وقتی مرا اشکی به دریا می رساند
یعنی شبم را تا به فردا می رساند
چشم ترم با این زبان بی زبانی
عرض سلامم را به آقا می رساند
@hosenih
ذکر حسینم را میان روضه هایش
روح القدُس تا عرش اعلی می رساند
روزیّ ما را مهربانی های مولا
قبل از شروع هر تقاضا می رساند
با یک سلام ساده هر دلداده ای را
تا کربلایش بی محابا می رساند
مجنون ترینیم و دل بی تاب ما را
پایین پای عشق لیلا می رساند
@hosenih
شش گوشه و شش ماهه و شهزاده اکبر ع
جایی که ما را لطف زهرا می رساند
ماه محرم جلوه ی ماه سعادت
ماه حسین بن علی ماه شهادت
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
#شعر_اعتراضی
#بصیرت
عدهای نامهربان هر سال ما را میزنند
از بلندی تا تهِ گودال ما را میزنند
جرم ما عرض ارادت بر حسینبنعلی ست
تا محرم میرسد عمّال ما را میزنند
آری آن عمالِ سفیانی که ضد حیدرند
بر علیه حق شده فعّال، ما را میزنند
سیلی بیگانه چندان هم نباشد دردناک
آشنایانی گهی با قال ما را میزنند
@hosenih
چون شنیدند این عزا دارد ادامه تا ظهور
پیروان ملحد دجال ما را میزنند
ضربهی غیرخودی ها از عناد است وحسد
این خودیها با چه استدلال ما را میزنند؟
تا به عشق دوست میبندیم احرام حرم
در مسیر کعبهی آمال ما را میزنند
ما چو میبینند بیزاریم ز امثال یزید
یا خودِ ما را و یا امثال ما را میزنند
ما عزای شاه عطشان را به پا خواهیم کرد
اف به آنان که در این احوال ما را میزنند
آن سپاهی که به راه شام زینب را زدند
نسل شان با حربهی قتال ما را میزنند
حربهی قتاله اینک حملهی فرهنگی است
تا جوانان را کنند اغفال ما را میزنند
دشمنان اهلبیت اما بدانند، احمقند
کور خواندند ار به ماه و سال ما را میزنند
در مسیر عشقبازی هر که بدعهدی نمود
خود بهانه شد ،که قوم ضال ما را میزنند
سینهزن! هم سینه زن هم کن مراعات اصول
هان که می بینی یزید و آل، ما را میزنند
این مرض از یک طرف اهل غرض از یک طرف
همزبانان هم، زبانم لال ما را میزنند
تیر کین میبارد از هر سو سپر باید گرفت
حرمله ها اندرین جنجال ما را می زنند
قوم وهُابیت وقوم بهائیت همه
سینه ها از کینه مالامال ما را می زنند
@hosenih
ماچگونه از بنیسفیان بگیریم انتقام
چون بنیعباس در هر حال ما را میزنند
ضربهای که زد بنیعباس بر اسلام و دین
این ریاکاران، بدان منوال ما را میزنند
روضهی غارت چو میخوانیم در ماه عزا
عدهای غارتگرِ اموال ما را میزنند
آه از آن دم خیمهها آتش گرفت و در فرار
یکصدا ناله زدند اطفال : ما را میزنند
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
👆👆
👌برشی از روضه مسلم بن عقیل(ع) برگرفته از کتاب #روضه_های_آسمانی_محرم۱۴۰۰
✅ به نقل از مقتل الحسین(ع) خوارزمی: حمله و تلاش برای آتش زدن خانه طوعه و تکرار بخشی از جسارت های مدینه +گریز روضه مدینه
👌در این کتاب (که حاوی روضه های شب اول تا شب دهم محرم است) سعی شده، عبارات مهم مقتل به همراه ترجمه و سند، بیان شود.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن pdf کامل جلسات، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
🆔 @addmin_roze
© پایگاه حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است
آب و هوای تکیه برایم مقدس است
گریه برای تو به خدا ارث مادری ست
این قطره های جاری شبنم مقدس است
«فرمود امام صادق علیه السلام که:»
چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است
در شش شبانه روز زمین آفریده شد
شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است
تو انتهای دار و ندار منی حسین
دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است
در بین ماه های خدا جور دیگری
برما هلال ماه محرم مقدس است
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#ورود_به_ماه_محرم
ای چشم در این عزا مرا یاری کن
ای سینه بسوز در غمش زاری کن
افسوس که در بساط من آهی نیست
ای اشک بیا و آبرو داری کن
***
بر کشته ی بی کفن عزا میگیرم
هرسال برات کربلا میگیرم
بیمار و گرفتار، اگر هم باشم
با چایی روضه اش شفا میگیرم
شاعر: #مجتبی_عسکری
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#ورود_به_ماه_محرم
آواره شده دل از غمی طوفانی
من مانده ام و شور دمی طوفانی
امسال به حرمت اباعبدالله
داریم همه محرّمی طوفانی
شاعر: #اسماعیل_شبرنگ
@dobeity_robaey
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#وحید_محمدی
▶️
شکر خدا دیدم دوباره پرچمت را
شکر خدا دیدم سیاهی غمت را
دیدم دوباره روضه های ماتمت را
دیدم دوباره نوحه و شور و دمت را
باور نمی کردم محرم را ببینم
بر سر در این خانه پرچم را ببینم
ما را همین شور عزایت زنده کرده
ما را نوای نینوایت زنده کرده
ما را هوای روضه هایت زنده کرده
ما را نسیم کربلایت زنده کرده
ما در میان روضه ی تو قد کشیدیم
از لطف تو امروز به اینجا رسیدیم
@hosenih
امسال اگر که باز هم این روضه بر پاست
ما که یقین داریم از الطاف زهراست
بی بی دعایش تا ابد پشت سر ماست
زهرا نگه دار تمام سینه زن هاست
دست شکسته اسم ما را هم نوشته
خوب و بد ما را همه با هم نوشته
یادم نخواهد رفت لطف مادرت را
او لطف کرده راه داده نوکرت را
او جمع کرده خادمان محضرت را
پس گرم کرده او تنور منبرت را
از سوزِ آهش قلب این عالم گرفته
ذکر بُنی یا بُنی دم گرفته
هم ماهی دریا برایت گریه کرده
هم مادرت زهرا برایت گریه کرده
هم زینب کبری برایت گریه کرده
دنیا و ما فیها برایت گریه کرده
جان عزیزت اشک را از ما نگیری
این اشک را از چشم نوکرها نگیری
@hosenih
اسمت دلیل گریه های بی امانم
ای که مرا خواندی بده راهی نشانم
در روضه ات دنبال یک خط امانم
ای کاش قدر روضه هایت را بدانم
با روضه ات آرام می گیرم همیشه
شکر خدا با روضه درگیرم همیشه
من آمدم امشب بسوزم پا به پایت
تا چند خطی روضه بنْویسم برایت
روضه بخوانم از تن در خون رهایت
یادی کنم از ماجرای بوریایت
خورشید بودی بر نوک نی ها نشستی
ای جان زینب، پشت زینب را شکستی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
خبر دهيد به باران، محرّم آمده است
زمان گريه بر آقاى عالم آمده است
حسين از من و من از حسين، بايد گفت
عزاى اشرف اولاد آدم آمده است
@hosenih
به حكم فابْكِ علىَ العشق در بلاى عظيم
براى جنّ و ملك باز مرهم آمده است
طنين ناله سرخِ حسين كافى نيست؟!
براى سينه زدن نوحه و دم آمده است
به هيأتى كه در آن انبيا عزادارند
دليل توبه مخصوص آدم آمده است
براى روح و تنِ خسته و گناه آلود
بساط چايىِ روضه فراهم آمده است
@hosenih
به آبروى حسينْ ابنِ فاطمه سوگند
تمام عزتمان پاى پرچم آمده است
نه كربلا و نه هيأت، نمى شود تعطيل
شروع سال خدا با محرم آمده است
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#علیرضا_خاکساری
▶️
لحظه لحظه عمر خود را خرج حضرت میکنم
جز حرم جایی روم احساس غربت میکنم
حاجت خود را اگر یک شب بگیرم میروم
"لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم"
گریه ی در روضه اش یعنی همان خیرالعمل
اشک میریزم برای او ، عبادت میکنم
راه او یعنی همان إنا هدیناه السبیل
بچه هایم را بدین گونه هدایت میکنم
حوله ی احرام من شال عزای روضه هاست
حاجی کرببلایم قصد قربت میکنم
دور شش گوشه ش ذکر تلبیه سر میدهم
من خدا را زیر آن قبه زیارت میکنم
در لباس نوکری موی سپیدم آرزوست
تا نفس دارم درِ این خانه خدمت میکنم
استخوانی پیش پایم هم بیندازد بس است
من به یک لقمه از این سفره قناعت میکنم
حب مولایم برای من ملاک دوستی ست
من فقط با دوستدارانش رفاقت میکنم
زینت امروز روضه خون "زین الدین" هاست
از شهیدان هم میان روضه دعوت میکنم
با محرم با صفر اسلام جاوید است و بس
یادی از نطق امام پیر امت میکنم
امتداد روشن "هیهات من الذله" را
در میان روضه ها هرشب روایت میکنم
باز هم از جنس عهد مسلم و حرّ و حبیب
با حسین عصر خود تجدید بیعت میکنم
هم خودم هم بچه هایم هم پدر هم مادرم
هرچه دارم را فقط خرج ولایت میکنم
من به امید اجابت روز و شب با سوز دل
در قنوت خود تمنای شهادت میکنم
آمدم امشب بخوانم از شهید کربلا
روضه خوانش هستم و ذکر مصیبت میکنم
با سلام گریه دار "یا لثارات الحسین"
هرشب از مهدی زهرا کسب رخصت میکنم
زینب و کرب و بلا مرثیه ای مکشوفه است
به خود آقا قسم دارم رعایت میکنم
روضه هایش میبرد دل را به سوی کربلا
"بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا "
@hosenih
سالها از درد هجرش چشم زمزم گریه کرد
گریه کرد از غصه ، اما باز هم کم گریه کرد
نه فقط یعقوبی از هجر نگاه یوسفش
بلکه حتی آیه آیه سوره ی غم گریه کرد
پابه پای ناله ام در عرش موسی ناله زد
پابه پای گریه ام عیسی بن مریم گریه کرد
پیش از آن که ما بباریم از غم عظمای او
جبرییل از روضه هایش خواند و آدم گریه کرد
فاطمه منزل به منزل از منا تا نینوا
در میان قافله از فرط ماتم گریه کرد
قبل از انگشتر که بر انگشت آقا اشک ریخت
بی گمان در دست پرچم دار پرچم گریه کرد
کربلا با غربت اش آمد به استقبال شان
کربلا بر زائران خود دمادم گریه کرد
با تماشای علی در زیر هرم آفتاب
کربلا که جای خود حتی خدا هم گریه کرد
پیش چشمانش تداعی میشود صحرای خون
می تراود از لبش إنا الیه راجعون
@hosenih
دارد از یک سو سنان همراه لشگر میرسد
شمر از سویی دگر با چند خنجر میرسد
هم صدای طبل جنگ و هم صدای هلهله
هم صدای کیسه های مملو از زر میرسد
این طرف هفتاد و اندی مسلم بن عوسجه
آن طرف نیرو ولی چندین برابر میرسد
نه فقط تازه نفس هایی شبیه حرمله
پیرمرد چکمه پوشی با عصا سر میرسد
هرچه که دارم تصور میکنم انصاف نیست
گله ی گرگی برای یک کبوتر میرسد
هر که نعل تازه از بازار کوفه میخرد
ساعت اول نشد ساعات آخر میرسد
تا که خورجین از طلا و سکه آخر پر کند
خولی بی چشم و رو با پا نه با سر میرسد
مطمئنم به همین زودی قیامت میشود
جاده ی کرببلا دیگر به محشر میرسد
محشری که خستگی آن به قاسم میرسد
محشری که تشنگی آن به اصغر میرسد
به برادر تیر و تیغ و نیزه و چوب و عصا
تازیانه ، کعب نی ، سیلی به خواهر میرسد
کربلا آغاز درد و غصه های زینب است
شاهد زنجیرها بر دست و پای زینب است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حسن_لطفی
▶️
قلم شدم بنویسم قسم به باور زینب
قسم به عشق ، حسین است نامِ دیگر زینب
حسین اول زینب حسین آخر زینب
دخیلِ چادر او آسمان و هفت فلک هم
فقیرِ درگَهِ او تا همیشه نان و نمک هم
نَه ما که مُلک و مَلک هم به زیر شهپرِ زینب
@hosenih
ملیکهی ملکوت و جلیلهی جبروت و
بهشتِ هر بَرَهوت و تمام ، غرق ثبوت و
و روشن است عَوالم به نورِ انورِ زینب
اگر به خُطبه نشیند علیست در کلماتش
اگر که جلوه کند فاطمه است در جلواتش
که زنگِ قافلهی عشق هم مسخر زینب
خداست مَحوِ حجابش نبیاست ماتِ نقابش
حسن زمانِ نمازش گرفته است به قابش
تمامِ خانهی زهرا به گِردِ محورِ زینب
اگر که پَرده تکانَد زمین به خاک نشاند
و هرچه هست در عالم به دورِ خویش دَوانَد
که میبَرند همه روزی از در زینب
حمایل است برایش دو تیغِ اَبروی عباس
نشسته نقشِ قدومش به رویِ زانوی عباس
به سینه است دو دستش همیشه در بَرِ زینب
صدای اکبرش آمد دَمِ اذان که رسیدیم
قدم گذار بر این خاک عمه جان که رسیدیم
دلش گرفت از اینجا دلِ مطهر زینب
برادران همه هستند در این زمان همه هستند
هزار شکر به گِردش که مَحرمان همه هستند
دو صف شدند رَوَد خیمه لشکرِ زینب
رسید و دید بلا را شنید همهمهها را
نشست و ریخت به معجر غبارِ کرببلا را
به گریه گفت مَرو آه حسین از سرِ زینب
چقدر حول و هیاهو چقدر نیزه در آنسو
چقدر تیغِ بلند و چقدر تیرِ سه پهلو
قسم به اینهمه بانو قسم به مادرِ زینب
بجای آب فقط سنگ و خار و سراب است
صدای نالهی من نَه که التماس رُباب است
بیا بزن دو سه باره گِره به معجرِ زینب
گذشت روزِ دهم شد دو طفلِ سوخته گُم شد
دوباره شانهی خانم اسیرِ زخمِ صدم شد
میانِ خیمه و گودال دویده یکسره زینب
چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده
چقدر خورده زمین و گمان کنم که بُریده
و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب
دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد
رسید موقعِ غارت برای پیرهن آمد
ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب
میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن
حرامی است و حرامی حسین چشم تو روشن
هزار دشمن و یک زن همه برابر زینب
@hosenih
به ناله گفت نخندید به خاک و خون ننشانید
به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید
زد آنقدر زِ جگر داد سوخت حنجرِ زینب
"سری به نیزه بلنداست در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
رسیده ناقه* کجایی امیر لشکرِ زینب
*در مقاتل آمده است،امام سجاد علیهالسلام میفرمایند که ناقهی عریان من لنگ و علیل و ناقهی عمه مان لاغر و استخوانی بود.
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#قاسم_نعمتی
▶️
دیدهام بر نینوا افتاد ، دلواپس شدم
بارها از ناقه تا افتاد،دلواپس شدم
نام این صحرا حسین، با قلب زینب آشناست
بر لبانت کربلا افتاد دلواپس شدم
@hosenih
خاکِ سرخ این بیابان بوی کوچه میدهد
گوئیا مادر ز پا افتاد دلواپس شدم
این دمِ پیری مرا آواره صحرا مکن
راهمان دیدی کجا افتاد، دلواپس شدم
من کنارِ تو نباشم زود میمیرم حسین
تا عمود خیمه جا افتاد، دلواپس شدم
این دلم از کودکی بر گیسویت حساس بود
باد در موی شما افتاد دلواپس شدم
حنجر تو معجر من هر دو پاره میشود؟
حرف بین ما دو تا افتاد دلواپس شدم
حنجرت را بازیِ دستان این و آن نکن
چشم من بر نیزهها افتاد، دلواپس شدم
@hosenih
حرمله زانو زده، ای وای بیچاره رباب
صحبت شش ماهه تا افتاد دلواپس شدم
دردِ گوشِ پاره کمتر از شکافِ نیزه نیست
دیدهام بر بچهها افتاد، دلواپس شدم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#ورود_کاروان_به_کربلا
#وحید_محمدی
▶️
بهتر که این دل دست تو دلبر بیفتد
ای کاش دل در دام تو با سر بیفتد
این دل بمیرد بهتر از آنکه مبادا
در بند دام دلبری دیگر بیفتد
هر کس ادب کرده به تو تاج سر ماست
هر کس به پایت پا نشد، بهتر بیفتد
@hosenih
در کار ما اصلا گره بنداز، شاید
دست تو روزی کار این نوکر بیفتد
فردا تمام حشر دنبال تو هستند
ای کاش راه ما به تو، محشر بیفتد
ای کاش که پرونده ی اعمال من هم
آن روز دست حضرت مادر بیفتد
این بیت های آخرم را روضه بِنْویس
تا اشک از این چشم های تر بیفتد
......
اینجا همان جایی است که فرمود حیدر:
روی زمین هفتاد و دو سرور بیفتد
برگرد آقا قبل از آنکه چشم شومی
بر قد و بالای علی اکبر بیفتد
برگرد قبل از آن که راه تیرهاشان
با حنجر پاک علی اصغر بیفتد
برگرد آقای غریبم قبل از آنکه
این ساربان در فکر انگشتر بیفتد
برگرد آقا قبل از آنکه شمر دون با
خنجر به جان گودی حنجر بیفتد
@hosenih
برگرد قبل از آنکه جسمت روی سینه
در گودی گودالشان بی سر بیفتد
طاقت ندارد خواهرت زینب ببیند
در چنگ های گرگ این پیکر بیفتد
ای وای اگر بی دست از مرکب، سواری ...
ای وای اگر از ناقه ای دختر بیفتد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e