eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
342 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق را؛ با من، بیا از سر بگیر نوکرت را؛ باز هم، در بَر بگیر آن جهان؛ لب‌های خندانم بده این جهان؛ یک جفت، چشمِ تر بگیر @hosenih تا بفهمم خوب، شأنت را، زِ من چشمِ نابینا و گوشِ کَر بگیر ای دلِ عاشق برو پشتِ درش، هرچه می‌خواهی، زِ پشتِ در بگیر در میانِ روضه، با ذکرِ حسین... جانِ‌ما را این‌چنین، آخر بگیر تشنه‌لب بودی و گفتی، زیرِ تیغ: "بارالها، از تنِ من، سر بگیر @hosenih از تنم، تنها نه سر، همراهِ آن قاسم و شش‌ماهه و اکبر بگیر" ....گفتمش: کرب و بلایم را بده گفت: این را، شخصاً از مادر بگیر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمری از دیدن تو محرومم گله از چه؟ ندارم استحقاق @hosenih از گناهِ زیاد، خسته شدم شده پرونده ام پُر از اوراق اشک چشمِ مرا دو چندان کن چونکه محتاجِ گریه اند عشاق نمکِ روضه ی مرا بفرست روزی ام دست توست یا رزّاق سحری، روبروی شش گوشه دست من را بگیر بین رواق @hosenih ای ضریح حسین؛ دلتنگم! برسان ناله ی مرا به عراق شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
منو میکشه نگاهت پسرم لب تشنت ، آه آهت پسرم این همه راهو خمیده اومدم پاشو از تو قتلگاهت پسرم @hosenih هنوزم گرم تماشای توام ون یکاد قد و بالای توام هنوزم که هنوزه مادرم و نگران تشنگی های تو ام بزا بال و پرتو درست کنم غم دور و برتو درست کنم دوباره عین شبای بچگیت بزا زیر سرتو درست کنم نیزه دست ساربون دیدی حسین کشته توی خاک و خون دیدی حسین نصف روز این همه پیر شدی چرا بمیرم داغ جوون دیدی حسین @hosenih بمیرم که غرق خونه بدنت بمیرم پاره شده پیروهنت عزیز دلم منو حلال کنی کفنت ، آه کفنت ، آه کفنت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه بر غم و دردم، دوای دائم نیست مریض عشق تو هستم، علاج لازم نیست به روی شانه ی اشکم، دو چشم بیمار است نشسته پشت درت بنده ای که سالم نیست @hosenih خودت در اوج گناهان صدا زدی که بیا ببخش، پرده دَری های من مداوم نیست بدون دعوت اگر آمدم حلالم کن به جان فاطمه این بینوا مزاحم نیست کنون که راه حرم ها به روی من بسته است کسی به فکر پناه ِگدای ِنادم نیست بلای توست که دُورِ ضریح ها خلوت و جای آن همه زائر، بغیر خادم نیست @hosenih مرا دعای شهیدی به هیئت آورده چه حیف! گوشه ی میخانه حاج قاسم نیست شدم خراب زیارت، یکی مرا ببرد کسی به کرببلای حسین عازم نیست!؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره دست به روی سر گدا بکشید دوباره پرده به روی گناه ما بکشید @hosenih بی آبرو و خطاکار و مست عصیانم کشان کشان دل من را سوی خدا بکشید اگر ببیند علی خیلی آبروریزی است حسابِ بی سر و پا، بی سر و صدا بکشید مریض گریه ام و تشنهء سبوی حسین به خشکی لب من خاک کربلا بکشید @hosenih جنازه ام به زمین ماند جان مادرتان... مرا حوالی شش گوشه زیر پا بکشید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا "یا حسین" ذکر شریف شفاعت است نامی به غیر نام تو بُردن حماقت است هرگز به سینه ام نزدی دست رد حسین آخر چه کس شبیهِ تو اهل رفاقت است!؟ @hosenih با گریه در حسینیه تا عرش می پرم اشکی که خرج بزم تو شد..،بال وصلت است آن‌کس که عابس تو شود..،عابد است و بس در سِلک ما جنون حسینی عبادت است معیار بندگیِ خدا خاکِ کویِ توست شرط قبول سجده ی ما مُهرِ تربت است از دست تو رها نشود تا به روز حشر دستی که در حسینیه ها وقف خدمت است ما دست از گدایِ‌توبودن نمی کِشیم وقتی که موجبات مرض،ترکِ عادت است کُهنه‌غلامِ روضه ی تو خضرِ راه ماست پیری که پیر ما بشود..،"پیرِ هیئت" است جدَّم برنج نذر تو را بار می گذاشت... این"نوکرِتوبودنِ" من..،با اصالت است من از همان طفولیتم نوکرت شدم این عاشقت ز کودکی اش جُون‌خِصلت است "زهرا" کشیدنِ علم‌ات را به ما سِپُرد در اصل این لوایِ تو..،بار امانت است کافی است بِین روضه بگویند:ای رُباب... از ما دو قطره اشک گرفتن چه راحت است! ▪️ ▪️ تیری هجوم بُرد و گلاب از گُلی گرفت حالا تمام دشت پُر از عطر جنت است @hosenih نگذاشت دست و پا بزند لااقل علی... این تیرِ حرمله چِقَدَر بی نزاکت است شش‌ماهه گردنش اگر اینگونه کج شده... از شرمساری‌ پدرش در خجالت است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از غمی جانکاه سرشاری عروس مادرم پا به پای من عزاداری عروس مادرم داغ دیدی و کنارم می‌نشینی و مرا میدهی هر روز دلداری عروس مادرم @hosenih روضه خوانی کن برایم جان زینب(س)، با همان- -لحنِ لالاییِ تکراری عروس مادرم صبح نزدیک است و...تو با حالِ آشفته هنوز خیره بر قنداقه بیداری عروس مادرم بر دلت یک زخم کاری از کمانِ حرمله(لع) یادگاری داری انگاری عروس مادرم گوش تا گوشِ علیِ اصغرت(ع) را خون گرفت گریه کن آرام، حق داری! عروس مادرم هر کجا شش ماهه می بینی در آغوش زنی اشک هایت میشود جاری عروس مادرم میدهی آغوشِ خالی را تکان بی اختیار دست از غم برنمیداری عروس مادرم @hosenih تشنه ای بعد ازحسین(ع) و گاه با اصرارِ من میخوری از آب مقداری عروس مادرم لااقل این بوریا را زیر سایه پهن کن سوختی در این وفاداری عروس مادرم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نای بستنِ چشاتو نداری با چشای باز داری خواب می‌بینی من دارم توو گریه‌هام غرق می‌شم تو می‌خندی اشکامو آب می‌بینی یادته قصه‌شونو گفته بودم اون شبی که ما بودیم و جبرئیل حالا اینجا زیر گنبد کبود من مثِ هاجرم و تو اسماعیل @hosenih همیشه قصه‌ی اونا روضه بود من می‌فهمیدم که هاجر چی کشید ولی آخرش لبای تشنه‌شون به بهشتِ خنکِ چشمه رسید یعنی قصه‌ی ما هم اون‌طوریه؟! یعنی آخرش تو هم آب می‌خوری؟! یعنی میشه ببینم مثل قدیم داری رو دست بابا تاب می‌خوری؟! بیا آرزوهامو بازی کنیم یه کم از تشنگی‌مون فرار کنیم به عموت بگیم بیاد کمک کنه مشکا رو رو ناقه‌مون سوار کنیم مثلا توو اولین تولدت داری بیشتر شبیه بابا می‌شی آخ که اون لحظه برات غش می‌کنم دست بابا رو می‌گیری پا میشی مثلا یه سال گذشته از عطش یه نگاه به من و بابا می‌کنی که داریم بهت می‌گیم بگو علی یاعلی می‌گی زبون وا می‌کنی عزیزم من چشام آب نمی‌خوره به تو یک قطره سرابم برسه می‌دونم که آخرش تشنه می‌ری اگه حتی به تو آبم برسه @hosenih ؛؛؛ یه صدای مهربون می‌گه رباب! عمه اومده منو بیدار کنه می‌گه بچه‌تو بده دست باباش نمی‌دونم که می‌خواد چی‌کار کنه وای می‌خواد بچه‌مو میدون ببره نه می‌خواد رو بزنه برای آب رو نزن تشنه بمیره بهتره رو نزن حسین! می‌میره رباب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
واژه‌های من و حال تو به هم می‌آید دست و سر، پیرهنت ، باز که کم می‌آید @hosenih زینت دوش نبی بودی و حالا بَر خاک ذوالجناحت به سوی اهل حرم می‌آید عصر فردا شده و زیر سُمِ اسبانی خواهرت سمت تو با نوحه و دَم می‌آید گفتی ای خواهرِ من، زود به خیمه برگرد مادرم ،گریه‌کنان با قَدِ خَم می‌آید @hosenih خنجر و نیزه و شمشیر ، سنان ، خولی و شمر واژه‌های من و حال تو به هم می‌آید ........ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی رسید لحظه‌ی پایانی شما گردی نشست بر رخ نورانی شما @hosenih افتاده‌ای به خاک ولی سوی خیمه هاست_ در قتلگاه، دیده ی بارانی شما ذبح عظیم را تو به تفسیر میکشی جانها فدای لهجه ی قرآنی شما اما هنوز مثل همیشه صبوری و در آخرین فراز غزلخوانی شما بر سینه‌ات نشست و اصلا حیا نکرد در دست اوست خنجر قربانی شما @hosenih یک لحظه بعد در همه‌جا عطر سیب بود می‌گفت مادرت که حسینم غریب بود ... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مشکاتِ ذاتِ قدسی و نورِ اِله تو هم روشنیّ صبح و طلوعِ پگاه تو بر ذاتِ پاکِ حیّ تعالی گواه تو از هولِ رستخیزِ قیامت، پناه تو جانِ نبی و کُفو علی، بانوی بهشت تا حشر از کرامتِ تو می توان نوشت از ساقِ عرش از طرفی دیگر آمدی در مُصحفِ کریمِ خدا کوثر آمدی حوریه ای به هیأتِ انسان در آمدی بینِ زنانِ برترِ عالَم سرآمدی اُمُّ الفضایلی و نداری نهایتی «ای قصهٔ بهشت ز کویت حکایتی» @hosenih ای در بیانِ قدر تو الکنْ زبانِ ما بیرون ز درکِ کُنه مقامت، توانِ ما «ای برتر از خیال و قیاس و گمانِ» ما محتاجِ توست در همه عصری جهانِ ما گوییم هرچه، حوصله را سر بیاورد باید خـدا به شـرحِ تو محشر بیاورد تو اُسوه ی عفاف و وقار و متانتی بر هَلْ أَتای سـوره ی قـرآن دلالتی بر بخشش و گذشت و کرامتْ تو آیتی چشمِ امید ماست به لطفت، عنایتی تو از ازل، پناهِ ابد، تا همیشه ای بر نخلِ سبزِ پاکِ امامت، تو ریشه ای سارا و مریم، آسیه و هاجر آمدند خیلِ فرشته از طرف ِ داور آمدند در زادْروزِ تـو همگی یکسـر آمدند بهرِ طوافِ شافعه ی محشر آمدند سِّرِخفی در عالَمِ ایجاد شد عیان گنجینه ای گشوده شد از غیبْ بر جهان @hosenih کوثر، کریمه، مهدیه، راضیّه، فاطمه نجمه، زکیّه، صالحه، عالیّه، فاطمه عَذرا، صفیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه حَورا، علیمه، فاضله، مرضیّه، فاطمه در شأن و جایگاهِ تو ای مظهرِ وَدود لَولا لَمـاخَلَقْتُکُمـا آمده فرود * جایت کجاست جانِ نبی، جز دلِ علی تو پشت در به کوچه شدی حائلِ علی اول شهیـدِ راهِ علی، واصـلِ علی مشکلْ گشا علیست، غمت، مشکلِ علی داغِ نشسته بر دلِ حیدر نمی رود خونی که مانده بر روی این در نمی رود شاعر: *بخشی از متن حدیث لولاک: يا أَحْمَدُ! لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما. ترجمه: ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم. © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته در روح تو سخاوت دریا گذاشته... @hosenih آن‌قدر سربلند و شریفی که از ازل در طالع تو، لیلۀ اسرا گذاشته... بیهوده نیست این‌که دری از بهشت را تنها برای خاطر تو وا گذاشته روز نخست، از تو چه پنهان که آفتاب ردّ تو را در آینه‌ها جا گذاشته @hosenih خوشبخت، آن زنی‌ست که در طول زندگی پا جای پای حضرت زهرا گذاشته... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e