eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
340 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
آتنا گفتم و دیدم حسنات است حسن اِهدنا گفتم و دیدم که صراط است حسن ربنا گفتم و گفتند مسیرش زهراست و علی است صلاة و صلوات است حسن حُسنِ او در همه ذراتِ جهان پنهان است بی نهایت‌تر از آفاقِ حیات است حسن چه بخواهند و نخواهند، حسن شرحِ خداست وجهِ تفصیلی اَسماء و صفات است حسن جاری است عشق حسن در رگ و در ریشه‌ی ما کوثرِ جاری صد رشته قنات است حسن هرچه دشنام به او داد، تبسم می‌دید دید دریاست، همه صبر و ثبات است حسن نصفی از زندگی‌اش را دو سه باری بخشید در کرامات هم آئینه‌ی ذات است حسن چشمِ گریان به حسن، مَحرمِ زهراست به حشر فاطمه گفت: فقط راه نجات است حسن ای صراط‌ُ اللَـهِ ما، نامه‌ی ما سنگین است گریه بر بی کسی‌ات برگ برات است حسن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نزد ما خوب است شادی، نزد ما غم بهتر است غرق بارانیم اما اشک نم نم بهتر است هرکه یکجا کاسه‌اش پُر شد، گدایی کرد و رفت رزقِ ما را گر رساند یار کم کم، بهتر است روز و هفته، ماه و سال اهل مناجاتیم ما ماه‌های سال خوبند و محرّم بهتر است شعرها خواندیم و خیلی گریه‌ها کردیم، باز از میان نوحه‌ها -باز این چه ماتم- بهتر است هرکسی را کار و باری هست و بین کارها نوکری کردن برای شاه عالم بهتر است زندگی بی کربلا یعنی عذاب اندر عذاب از بهشت بی حسین اصلاً جهنّم بهتر است تِکیه با هم، روضه با هم، راه با هم رفته‌ایم عشق، ما را می‌خرد یک روز، با هم بهتر است زندگی را جستجو کردیم در هرجا که شد زندگی هرجا که باشد زیر پرچم بهتر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
كرده‌ در باغ‌ رخت‌ گشت‌ و گذار عبداللّه‌ داده‌ از دست‌ چو موی‌ تو قرار عبداللّه‌ ریخته‌ در كف‌ خود دار و ندار عبداللّه‌ دیده‌ چون‌ بر رخ‌ تو خون‌ و غبار عبداللّه‌ نیست‌ آن‌ كس‌ كه‌ نشیند به‌ كنار عبداللّه‌ سپر از دست‌ بینداز كه‌ من‌ می‌آیم به‌ هواداری‌ تو جای‌ حسن‌ می‌آیم‌ منم‌ آن‌ كس‌ كه‌ ز غربت‌ به‌ وطن‌ می‌آیم‌ عوض‌ نجمه‌ كنون‌ من‌ به‌ سخن‌ می‌آیم‌ بسمل‌ یك‌ سر موی‌ تو هزار عبداللّه‌ من كه‌ خورده‌ گره‌، ای‌ دوست‌ به‌ كارم‌ چه‌ كنم‌؟ دست‌ خطی‌ چو من‌ از باب‌ ندارم‌ چه‌ كنم‌؟ من كه‌ در نزد زنان‌ شوق تو دارم‌ چه‌ كنم‌؟ جگرم‌ سوخت‌! بگو ای‌ كس‌ و كارم‌ چه‌ كنم‌؟ سوخت‌ چون‌ شمع‌ شب‌‌افروزِ مزار، عبداللّه‌ قاسم‌ امروز كه‌ در حلقۀ‌ آغوش‌ تو بود پشت‌ خیمه‌ ز غم‌ عشق‌ تو مدهوش‌ تو بود به‌ گمانم‌ كه‌ دلم‌ پاك‌ فراموش‌ تو بود منم‌ آن‌ طفل‌ كه‌ دائم‌ به‌ سر دوش‌ تو بود از چه‌ گویی‌ كه‌ بماند به‌ كنار، عبداللّه‌ گر اسیری‌ بروم‌ خصم‌ تواَم‌ خوار كند وای‌ از آن‌ روز كه‌ دون‌ بر همه‌ آزار كند خاطر عمه‌ توجه‌ به‌ منِ‌ زار كند دشمن‌ آن‌ لحظه‌ یتیم‌ تو گرفتار كند بهتر آن‌ است‌ شود بر تو نثار، عبداللّه‌ موسی‌ وادی‌ شوقم‌ ید بیضا دارم‌ بر روی‌ سینۀ‌ تو سینۀ‌ سینا دارم‌ نجمه‌ كو تا كه‌ ببیند چه‌ تماشا دارم‌ عالم‌ امروز به‌ كام‌ است‌ كه‌ بابا دارم‌ پدر این جاست‌ به‌ اغیار چه‌ كار عبداللّه‌ شأن‌ تو نیست‌ كه‌ ره‌ بر روی‌ زانو بروی‌ گه‌ به‌ صورت‌ بروی‌، گاه‌ به‌ ابرو بروی‌ كو اباالفضل‌ كه‌ با قوّت‌ بازو بروی‌ اكبرت‌ كو كه‌ به‌ یك‌ قامت‌ نیكو بروی‌ گشته‌ این‌ لحظه‌ دگر دست‌ به‌ كار، عبداللّه‌ :: تیر خود را بزن‌ ای‌ حرمله‌ بیتاب‌ شدم‌ یاد تابوت‌ شدم‌، غمزدۀ باب‌ شدم‌ از غم‌ عشق‌ عمو، شمع‌‌صفت‌ آب‌ شدم‌ من‌ مدال‌ دم‌ جان‌ دادن‌ ارباب‌ شدم‌ همچو اصغر شده‌ با تیر شكار، عبداللّه‌ سر اگر در قدم‌ یار نباشد سر نیست‌ خون‌ من‌ سرخ‌‌تر از خون‌ علی‌ اصغر نیست‌ ای‌ شه‌ خسته‌ مگر مادر من‌ مادر نیست‌؟ نجمه‌ را شرم‌ ز گیسوی‌ علی‌ اكبر نیست‌؟ نجمه‌ را می‌دهد امروز وقار عبداللّه‌ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سر می‌نهد تمام فلک زیر پای او  دل می‌برد ز اهل حرم جلوه‌های او  عبدالله است و ایل و تباری کریم داشت  با این حساب عالم و آدم گدای او  او حس نمی‌کند که یتیم است و خون جگر  تا با حسین می‌گذرد لحظه‌های او  بالاتر از تمامی افلاک می‌نشست  وقتی که بود شانۀ عباس جای او  نیمش حسن وَ نیمه‌ی دیگر حسین بود  بوی مدینه می‌رسد از کربلای او  مثل رقیه روح و روان حسین بود  او همچو عمه دل نگران حسین بود  ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در رگ رگش نشانه‌ی خوی کریم بود او وارث کمال پدر از قدیم بود دست عمو به گیسوی او چون نسیم بود این کودک شهید که گفته یتیم بود؟ وقتی حسین سایه‌ی بالای سر شود کو آن دل یتیم که تنگ پدر شود؟ در لحظه‌های پر طپش نوجوانی‌اش با آن دل کبوتری و آسمانی‌اش با حکم عمّه، عمّه‌ی قامت کمانی‌اش بر تل زینبیه بود پی دیده بانی‌اش اخبار را به محضر عمّه رسانده است دور عمو به غیر غریبی نمانده است خورشید را به دیده شفق‌گونه دید و رفت از دست ماه، دست خودش را کشید و رفت از خیمه‌ها کبوتر عاشق پرید و رفت تا قتلگاه مثل غزالی دوید و رفت می‌رفت پا برهنه در آن صحنه‌ی جدال می‌گفت: عمّه! جانِ عمو کن مرا حلال دارد به قتلگاه سرازیر می‌شود مبهوت تیر و نیزه و شمشیر می‌شود کم کم خمیده می‌شود و پیر می‌شود یک آن تعلّلی بکند دیر می‌شود در موج خون حقیقت دریا نشسته است دورش تمام نیزه و تیر شکسته است :: دستش برید و گفت: که ای وای مادرم رنگش پرید و گفت: که ای وای مادرم در خون طپید و گفت: که ای وای مادرم آهی کشید و گفت: که ای وای مادرم وقتی که ضربه آمد و بر استخوان نشست در عرش قلب فاطمه چون پهلویش شکست خونش حنا به روی عمویش کشیده است از عرش، آفرینِ پدر را شنیده است مشغول ذکر بانوی قامت خمیده است تیری تمام قد به گلویش رسیده است تیری که طرح حنجره‌اش را بهم زده آتش به جان مضطر اهل حرم زده یعقوب را بگو که دو تا یوسفش به چاه ماندند در میانه‌ی گرگان یک سپاه فریاد مادرانه‌ای آید که: آه، آه دارد صدای اسب می‌آید ز قتلگاه ده اسب نعل خورده و سنگین تن آمدند ارواح انبیا همه با شیون آمدند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دردم، ز کودکی است که با روی هم چو ماه آمد برون، به یاری آن شاه بی سپاه بی تاب چون دل از بر زینب فرار کرد آمد چو طفل اشک روان، در کنار شاه کای عمّ تاج دار! به خاک از چه خفته‌ای؟ برخیز از آفتاب بیا تا به خیمه گاه نشنیده‌ای مگر سخن عمه را چو من؟ تنها ز خیمه آمده‌ای نزد این سپاه هر کس که آب خواست دهندش به تیغ، آب بازگرد سوی خیمه و آب از کسی مخواه می‌گفت و می‌گریست، که دژخیمی از ستیز تیغی حواله کرد به آن ماه دین پناه آن طفل، دست خویش سپر کرد پیش تیغ دست اوفتاد از تن معصوم بی گناه بی‌دست، جان سپرد به دامان عم خویش چون ماهیِ به لُجّه‌ی خون مانده در شناه می‌داد جان به دامن شاه الغیاث گوی می‌کرد شاه تشنه به حیرت بر او نگاه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از میان خیمه تا گودال … با سر آمده این برادرزاده که جای برادر آمده کیست این آزاده که پرواز دارد می‌کند؟! کیست این آزاده، انگار از قفس درآمده هر طریقی بوده از عمه جدا گردیده و از پس چشمان خیس خواهرت برآمده با نوای "لا افارق" با نگاهی اشکبار تا میان معرکه با حال مضطر آمده خون ابراهیم در رگ‌هاش جاری گشته است مثل اسماعیل اگر تا زیر خنجر آمده آه … خنجر پشت خنجر … در میان قتلگاه تا که تیری آمده، یک تیر دیگر آمده او به روی سینه‌ی معشوق مأوا کرده و صبر تیر حرمله انگار که سر آمده حق الطاف عمو را خوب جبران کرده است این برادرزاده که جای برادر آمده … ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با ما بگو: از رسم خاطرخواه بودن با جسم و با جان پیش‌مرگ ماه بودن از پا گرفتن، قد کشیدن در بر عشق از سوختن آگاه و ناآگاه بودن هنگام ظلمت مثل برق از جا جهیدن در اوج طوفان یارِ شمعِ راه بودن با ما که عمری در عزایش گریه کردیم چیزی بگو از اشک بودن، آه بودن ای نخلِ کم‌سالِ تناور، مهربان باش با دست‌های خسته از کوتاه بودن ای کودک ده‌ساله‌ی دشتِ رسیدن لختی بگو از راز عبدالله بودن ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در یازده بهارم، تنها حسین گفتم یاد حسن که کردم، یک یاحسین‌ گفتم عمه نوازشم کرد، زیرا حسین گفتم به تو عمو نگفتم، بابا حسین گفتم! باید همه بدانند، در زیر دین هستم عبداللهم ولی من، عبدالحسین هستم مانند قاسم عزمِ کشته شدن که دارم در رگ‌رگ وجودم، خون حسن که دارم گیرم زره ندارم! یک پیرهن که دارم! جای کلاه‌خودم، عمامه من که دارم بگذار من بیایم تا راه حل بسازم مثل حسن بجنگم صدها جمل بسازم بی اکبر و ابالفضل، دور تو بود خلوت گفتی بمان به خیمه، گفتم عمو اطاعت عمه مراقبم بود، با صد هزار زحمت تنها زدی به میدان، آخر چقدر غربت! دیدم به‌قصد قتلت، لشکر به راه افتاد تا پیکر شریفت، در قتلگاه افتاد بر پیکرت کشیدم، با گریه پیکرم‌ را دادم نشان به عالم، آن روی دیگرم را نذر سر تو کردم، دستان لاغرم را بازو شکست و دیدم‌ بازوی مادرم را شکر خدا که من هم، پای تو جان سپردم دیدی که من دلیرم! دیدی به درد خوردم! ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دم‌به‌دم گفتم حسین و دم‌به‌دم گفتم حسن بازدم گفتم حسین و بازهم گفتم حسن این صدای پای عشق است از نجف تا کربلا یک‌قدم گفتم حسین و یک‌قدم گفتم حسن در عمود یک‌صد و هجده قراری داشتم تا رسیدم پای این باب الکرم گفتم حسن هرکجا در بین روضه تا صدا زد روضه‌خوان بی کفن گفتم حسین و بی حرم گفتم حسن هر سخن از دل برآمد لاجرم بر دل نشست هرکجا دل سوخت من هم لاجرم گفتم حسن حرف از شیب الخضیب آورده شد گفتم حسین کودک و موی سفید و قد خم گفتم حسن کوری چشم کسانی که بر او طعنه زدند هرکجا گفتند شاه محترم گفتم حسن ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در عالم ذر خدای باری... با شیعه گذاشته قراری گفتیم به غربت تو لبیک گفتیم به ماتم تو آری مادر که حسین گفت...گفتم... چه اسمِ عجیبِ گریه‌داری! منت سر تو گذاشتیم و منت سر ما نمی‌گذاری! خیر از دوجهان نبینی ای چشم... از داغ حسین اگر نباری بر گریه‌کنان تو حسین جان جز گریه مباد کار و باری! مرداب شدیم و گریه کردیم با گریه شدیم رود جاری از برکت پرچم عزایت روی سر ماست سایه‌ساری دکّان نزدم کنار نامت دور است ز عشق، هر قماری مشکیِ تو کرده‌ایم بر تن به‌به! جانم! چه افتخاری! گریه کن تو پیمبران‌اند ما نیز در این وسط غباری ما لایق دوزخیم اما... داریم به تو امیدواری ما چشم امید بر تو داریم از این و از آن، چه انتظاری؟! افسوس نمی‌شود بفهمیم... ما را چقدَر تو دوست داری! بگذار که کربلا بمیرم چون با تو خوش است هم‌جواری هرسال به شوق اربعینت... کارم شده ثانیه‌شماری بعد از تو اسیر گشت زینب بعد از تو چه روز و روزگاری؟! ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کربلا گفتم، دلم لرزید، گفتم: یا حسین اشک روی گونه‌ام غلتید، گفتم: یا حسین باد سرگرم نوازش بود با گلبرگ‌ها باغبان هر شاخه گل را چید، گفتم: یا حسین ابر‌های آسمان گل‌رنگ شد وقت غروب رفت در دریای خون خورشید، گفتم: یا حسین رد شدم از صحن سقاخانۀ «شهر بهشت» هر کبوتر آب می‌نوشید، گفتم: یا حسین داشتم در دست خود تسبیح سرخی از عقیق دانه‌هایش هر طرف پاشید، گفتم: یا حسین نام «ثارالله» را بردند هفتاد و دو بار خاطرات جبهه شد تجدید، گفتم: یا حسین حاجیان «روز دهم» گفتند در کوی منا عید قربان است، ما را عید، گفتم: یا حسین در طواف کعبۀ شش‌گوشه، از من بیدلی، معنی لبیک را پرسید، گفتم: یا حسین قاری قرآن تلاوت کرد از اصحاب کهف برگ قرآن را که می‌بوسید، گفتم: یا حسین چشم در چشم برادر، دست در دست پدر دختری معصوم می‌خندید، گفتم: یا حسین شیرخواری نازنین با لای‌لایِ مادرش در دل گهواره می‌خوابید، گفتم: یا حسین از شقایق رسم عشق و عاشقی آموختم هرکسی داغ برادر دید، گفتم: یا حسین ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e