eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
407 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا حاجت من دیدن رخسار حسین است سر زندگی ام لحظه دیدار حسین است شالوده عالم اگر از غصه و رنج است غم نیست دلی را که گرفتار حسین است @hosenih آنان که ندانند از اسرار قیامش جان دادن با شوق از اسرار حسین است باید که شوم سائل درگاه ابالفضل حاجات همه دست علمدار حسین است یاری شود از سوی خداوند تعالی آن کس به حقیقت که طرفدار حسین است در راه خدا از همه کس دیده بپوشد آری که خداوند خریدار حسین است @hosenih تنها نه شب جمعه که شبهای دگر هم صدیقه کبرا عزادار حسین است ای آن که تویی در طلب جنت اعلا رضوان خداوند به دربار حسین است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود حجاز، بر قدِ سروِ که تکیه خواهد کرد؟ به سوی دشت طف آن کوهسار اگر برود @hosenih مگر به معجزه، زمزم نخشکد از گریه مُراد این همه چشم انتظار اگر برود چگونه ماه به گِرد زمین طواف کند دلیل گردش لیل و نهار اگر برود بعید نیست شغالان به شهر پای نهند امیر و شیرِ عرب، زین حصار اگر برود به زیر تیغ ستم کار کاهلان زار است حسین یکّه به آن کارزار اگر برود @hosenih ز غم دو چشم پیمبر به خون شود غرقه به پای طفلی از این زمره خار اگر برود شب جماعت کوفی سحر نخواهد شد سرش به نیزه سوی شام تار اگر برود پس از حسین، به خون، شیعه مشق خواهد کرد به ظلم سر نسپارد به دار اگر برود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ظهر زیبای وقوفه یه وقوف آفتابی یه وقوف عاشقونه زیر آسمون آبی عرفات چشش به راهه تا وقوفتو ببینه تا که یک لحظه کنار صاحب خودش بشینه ظهر زیبای وقوفه کاش منم وقف شما شم تا یه صبح عید قربون نذر آقای منا شم @hosenih من نشستم اینجا مثل یه گدای سرراهی بین این همه سفید پوش با لباس روسیاهی میگن امروز عرفاته گدایی فعل حرومه آخه بخشیدن تو این روز از قدیم رسم و رسومه بزار یک کم خودمونی درد دل کنم دوباره بزار تو شبای تارم بریزم یه کم ستاره گناهام بسکه زیاده کی میتونه بشماره؟ چاره ای برام بساز تا هی بهم نگن بیچاره! خاک عالم تو سر من که بیچاره ی گناهم جوونیم هزینه شد، رفت، تو اجاره ی گناهم کمک کن که دوباره سر سجاده بشینم تا زیر این آسمونا یک کم افتاده بشینم @hosenih دست بکش به روی چشمام هوس نگاتو کردم یه پر و بالی بده که دوباره هواتو کردم دستمو بگیر بلند شم قصد کربلاتو کردم هوس بارون گریه توی روضه هاتو کردم اجازه می دید که قبل از اینکه ما دعا بخونیم یک کمی از عرفات کربلایی ها بخونیم عرفاتی که غریبه عرفاتی که شهیده عرفاتی که رو نیزه است شکل یک سر بریده عرفاتی که یه مادر هی می گفت آبش ندادن ای خدا گهواره ی شیرخوارشو تابش ندادن عرفاتی که یه خواهر توی قتلگاه براش مرد خدا می دونه که اونجا چقدر مشت و لگد خورد عرفاتی که یه دختر قیامت براش به پا کرد هی می گفت کدوم حرومی سرتو اینجور جدا کرد @hosenih عرفاتی که یه سقا توی علقمه فداش شد یه جوری عمود زدن سجده کرببلاش شد یه جوری عمود زدن که هیچ جوری بلند نمی شد یه جوری عمود زدن که سر رو نیزه بند نمی شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با تَضرع ایستاد و رو به رویش حرف زد با خدای خویش از راز مگویش حرف زد دست بر زیر محاسن برد و گفتا: پیشکش از خطوط صورت و زیر گلویش حرف زد @hosenih هربلایی بود را روز ازل با جان خرید جان چه قابل، جان به کف از آبرویش حرف زد از گلستانش ،جوانش از هر آنچه داشت گفت از گل ششماههء خوش رنگ و بویش حرف زد هق هق مولای ما آن دشت را شرمنده کرد از علی اکبر و از خلق وخویش حرف زد در مناجاتش گریزی زد میان قتلگاه از همان سینه که می آیند رویش حرف زد سينه ي خود را براي سم مركب ها گذاشت لحظه اي كه از جنايات عدويش حرف زد ماجرا را دید تا آنجا که بین راه شام دختر آمد پای نیزه با عمویش حرف زد: با عمو میگفت اینجا هستی و ما را زدند؟ از لبس از گونه اش از تار مویش حرف زد یاد ضرب سنگ ها و خون پیشانیش بود وقتي از نوع نماز و از وضويش حرف زد @hosenih شرح داد و شرح داد و شرح داد و شرح داد از تمام ماجرا و مو به مويش حرف زد ناگهان آمد ندايي از خدا محبوب ما مست شو طوري كه نتوان از سبويش حرف زد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است هجران زده به حال پریشان دلش خوش است عشق است هرچه را بپسندی برای من دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است "گفتی بسوز در غم من...اِی به روی چشم" دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است @hosenih با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است در پشت در نشستن من بی دلیل نیست سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است @hosenih می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گر چه من خود نسب از حضرت مولا دارم بخدا عشق به ذرّیۀ زهرا دارم من غلام حسنم خادم دربارِ حسین آبرویی اگرم هست ، از آنجا دارم سرِ سودا زده ام نذر علی اکبر اوست جان ناقابل خود ، هدیه به آقا دارم امرِ آقام حسین است سفیرش باشم من مطیعِ ولی ام ، حکمِ تولا دارم بین این قوم مُذَبذَب که به دنیا غرقند حکمِ گردآوریِ بیعتِ آنها دارم مشگلی نیست،فقط کاش خدا رحم کند ترس از غربت مولا ؛ نه ز اعدا دارم @hosenih نامه دادند حسین! هجده هزار آمادند امتی گفت بیا، از تو تمنا دارم باغهامان همه آمادۀ برداشت شده کوفه ميگفت تو را، شوق تماشا دارم نیم روزی همه از بیعت خود برگشتند چند روزیست که دلشورۀ ...این را دارم نامه دادم که بیا کوفه ، و امّا برگرد جان شش ماهه میا کوفه ، تقاضا دارم یا میا کوفه و یا زینب تو برگردد کوفه دشمن تر از اینهاست که افشا دارم @hosenih دخترانِ حَرَمت را به مدینه برسان خوف از هرزگیِ مردمِ اینجا دارم چشمها تیزتر از نیزه و شمشیر و سنان زخمها از اثر سنگ ، سراپا دارم بر سرِ دار ، از این خنجرشان حیرانم بوسه از دور بر آن حنجر والا دارم تله کردند که من در ته گودال افتم من ز گودال برای تو سخنها دارم چکمه ها مثل سم اسب تدارک شده اند من بجای تو تن خویش مهیا دارم @hosenih جان مسلم دگر انگشتری از دست درآر بسکه دلواپسی از غارت و یغما دارم زیور آلات زنان را ز حرم دور کنید خوف اوضاع پس از کشتنِ سقّا دارم دست بر معجر خود زینب کبری گیرد که غمِ تهمت ، بر دختر زهرا دارم تا نبینم سر تو بر سر دروازۀ شهر لحظۀ آخر خود دست دعا را دارم یارب این قافله را خود به سلامت برسان که من از این همه غم ، شرم ، ز طاها دارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوفیان در دلشان کینه ی زهراست نیا مسلمت را بنگر بی کس و تنهاست نیا کار این بی صفتان سبّ عمویم علی است بینشان بغض علی واضح و پیداست نیا خواستم آب بنوشم که لبم مانع شد تشنگی وجه شباهت به تو مولاست نیا @hosenih لب و دندان من از سنگ شکست و خون شد لب و دندان تو در نقشه ی اعداست نیا همه ی غصه ام این است که سنگت بزنند نیزه و سنگ زدن حرفه ی اینجاست نیا گر بیایی همه ی اهل حرم می بینند کمرت تاشده از غصه ی سقاست نیا پسرانم به فدای پسران تو شوند حیف از زندگی اکبر لیلاست نیا @hosenih ترس دارم که بیایی و ببیند زینب ته گودال سر نعش تو دعواست نیا گر بیایی همه ی جن و ملک می شنوند که «بنیّ...» به لب حضرت زهراست نیا سر من را که بریدند و به میخی بستند فکر و ذکرم سر و گیسوی تو آقاست نیا لا اقل دختر خود را تو به همراه نیار کوفه جولانگه خولی و شبث هاست نیا @hosenih ترس دارم زروی نیزه ببینی آخر حرمله همسفر زینب کبراست نیا "دخترم را بغلش کن که کنیزی نرود" نا مسلمانیِ این شهر هویداست نیا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سلامِ ایزد منان، سلامِ جبرائیل سلامِ شاه شهیدان به مسلم بن عقیل به آن نیابت عظمای سیدالشهدا به آن جلال خدایی، به آن جمال جمیل شهید عشق که سر در منای دوست نهاد به پیش پای خلیل خدا، چو اسماعیل... @hosenih سلام بر تو که دارد زیارت حرمت ثواب گفتن تسبیح و خواندن تهلیل هوای گلشن مهرت، نسیم پاک بهشت شرار آتش قهرت، حجارهٔ سجیل تو بر حقی و مرام تو حق، امام تو حق به آیه آیهٔ قرآن، به مصحف و انجیل @hosenih ببین دنائت دنیا که از تو بیعت خواست کسی که پیش جلال تو، بنده‌ای‌ست ذلیل محیط کوفه تو را کوچک است و روح بزرگ از آن به بام شدی کشته، ای سلیل خلیل! فراز بام سلام امام دادی و داد، میان لجه‌ای از خون جواب، شاه قتیل به پای دوست فکندی سر از بلندی بام که نقدِ جان، برِ جانان بوَد متاع قلیل شروع نهضت خونین کربلا ز تو شد به نطق زینب کبری، به شام شد تکمیل ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نامه دادم که بیا سخت پشیمانم من از همه رانده شدم بی سر و سامانم من بسته رویم همه درها شده در حالی که بین این مردم بی عاطفه مهمانم من سنگ خوردم زِ سرِ بام ، خدا می داند بی کس و یارم و تنها و پریشانم من این پریشانیِ مسلم که فدای سر تو نگران تو و بی آبیِ طفلانم من به گمانم که تو هم عاقبتت مثل من است میهمان هستم و چندیست که عطشانم من لحظه لحظه متوسل به تو و ذکر توأم هر قدم ای پسر فاطمه در فکر توأم @hosenih در پسِ پردهء این شهر فریب است فریب عادت مردم این شهر عجیب است عجیب مرد ، در بینِ همه مرد نماها اینجا .. پسر عوسجه ، هانیّ و حبیب است حبیب پسر فاطمه برگرد که ناموست را طعنۀ کوفیِ بی رحم نصیب است نصیب متوجه شدم این را که در این شهرِ نفاق هر که از آلِ علی بود غریب است غریب یادِ چشمانِ پر از مِهرِ تو تنها چیزیست که در این مهلکه تسکین و طبیب است طبیب همگی اهل فریبند و همه اهل نفاق گرچه در عهد شکستن همه دارند وفاق @hosenih من خریدار سرِ دارم و سردارِ توأم تو علیِّ من و من میثم تمار توأم با ادب می دهم از دور سلام از سرِ دار در ادب پیروِ آدابِ علمدار توأم یا حسین گفتم و از بام فرو افتادم تا بفهمند که تا مرز جنون یار توأم قسمت این بود که لب تشنه دهم جان زِ غمت غمِ تو دارم و تب دارم و بیمار توأم جان به راه تو اگر داد سفیرِ تو چه باک؟ جان خود را به تو سوگند بدهکار توأم راه خود را تو عوض کن تو کجا کوفه حسین همۀ حرف من این است میا کوفه حسین @hosenih یابن زهرا نگران توأم و آمدنت نگران توأم و قصۀ عریان شدنت ترسم این است که یک روز ببیند زینب که جسارت شده با سنگ و عصا بر بدنت ترسم این است کفن بهر تو پیدا نشود ترسم این است بماند به روی خاک تنت ترسم این است به یغما رود انگشتر تو ترسم این است که غارت بشود پیرهنت وای از پیکر مجروحِ علی اکبر تو وای از جسم لگد مالِ یتیم حسنت ترسم این است که قربانیِ گودال شوی نعل تازه بزنند و تو لگد مال شوی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو به فَدایِ پرِ قنداقِ علی اصغرِ تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشیند پَرِ خاکی به سرِ خواهرِ تو بر سر من ، همه تفریح کنان سنگ زدند وای بر صورت چون برگِ گُلِ دختر تو @hosenih از همین جا همه تقسیم غنائم کردند در کمینند به تاراج برند لشگر تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال می شود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد باز تر میشود این پاره گیه حنجر تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوفیان در دلشان کینه ی زهراست نیا مسلمت را بنگر بی کس و تنهاست نیا کار این بی صفتان سبّ عمویم علی است بینشان بغض علی واضح و پیداست نیا خواستم آب بنوشم که لبم مانع شد تشنگی وجه شباهت به تو مولاست نیا @hosenih لب و دندان من از سنگ شکست و خون شد لب و دندان تو در نقشه ی اعداست نیا همه ی غصه ام این است که سنگت بزنند نیزه و سنگ زدن حرفه ی اینجاست نیا گر بیایی همه ی اهل حرم می بینند کمرت تاشده از غصه ی سقاست نیا پسرانم به فدای پسران تو شوند حیف از زندگی اکبر لیلاست نیا @hosenih ترس دارم که بیایی و ببیند زینب ته گودال سر نعش تو دعواست نیا گر بیایی همه ی جن و ملک می شنوند که «بنیّ...» به لب حضرت زهراست نیا سر من را که بریدند و به میخی بستند فکر و ذکرم سر و گیسوی تو آقاست نیا لا اقل دختر خود را تو به همراه نیار کوفه جولانگه خولی و شبث هاست نیا @hosenih ترس دارم زروی نیزه ببینی آخر حرمله همسفر زینب کبراست نیا "دخترم را بغلش کن که کنیزی نرود" نا مسلمانیِ این شهر هویداست نیا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هواى وصل تو ما را کشانده تا اينجا کريم شهر گدا را کشيده تا اينجا ز بسکه دست گرفتى همين بزرگى تو گداى بى سر و پا را کشيده تا اينجا همينکه گفت گنهکار يا کريم العفو دل شکسته خدا را کشيده تا اينجا @hosenih شميم پيرهن يوسف ايد از عرفات صداى روضه شما را کشيده تا اينجا يقين کنم که تا دسته ها به راه افتاد نواى ما شهدا را کشيده تا اينجا حسين گفتن ما مسلميه هر سال نسيم کرب و بلا را کشيد تا اينجا صداى پاى محرم به گوش مى آيد حسين قافله ها را کشيده تا اينجا بنى گفتن يک مادرى شب جمعه چقدر اهل بکا را کشيده تا اينجا سخن ز موى پريشان زينب کبرى امام صاحب عزا را کشيده تا اينجا @hosenih به يار نيزه سوارش به گريه زينب گفت کمند زلف تو ما را کشيده تا اينجا ز روى بام کسى ناله زد حسين ببخش که نامه هام شما را کشيده تا اينجا عزيز من نگرانم دلم چه بى تاب است دگر زمانۀ آوارگى ارباب است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih