#امام_خمینی_ره_مدح؛ #امام_خمینی_ره_ارتحال
امانتاست هر آیه که از تو جا مانده
که آشنا سخنش نزد آشنا مانده
تبر به دوش شکستی تمام بتها را
تو وارثی به هرآنچه از انبیا مانده
به دوش میکشد اکنون رسالتت را عشق
بهار رفته و باغ اقاقیا مانده
قدم به راه تو صبحی نهادهاست که او
از ازدحام شب و تیرگی جدا مانده
پس از غروب تو، خورشید شب شکن! افسوس
چه غربتی به دلِ تنگِ سایهها مانده
اگرچه رفتهای اما نبستهای در را
و نور میخزد از لای در که وامانده
شکست نیست در این کشتیِ پُر از طوفان
هزار شکر که قاموس ناخدا مانده
هنوز نقش تو بر لوح جان و دل باقیاست
به ذهنِ آینهها جلوهی خدا مانده
و از کرامتِ چشمت تنفسِ صُبحیم
تو ای به خال لب دوست مبتلا مانده!
پرندهایم که پَر باز کردهایم ای ماه
به شوق عطرِ حضورت که در هوا مانده
خدا کند همه سلمانِ راهِ تو باشیم
هزار راهِ نرفته به دوشِ ما مانده
همیشه خوبترینها کنارِ خوباناند
کنار عکسِ شما عکسِ جانفدا مانده
به هرکه گفت چه شد قصهی تو؟ میگوییم
هنوز قسمتِ اصلیِ ماجرا مانده...
✍ #الهه_سلطانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_خمینی_ره_ارتحال
ای آن که دل از مهر تو آکنده بُوَد
خورشیدی و پرتو تو تابنده بُوَد
صدسال اگر که از فراقت گذرد
نام تو و یاد روی تو زنده بُوَد
✍ #سیدهاشم_وفایی
@dobeity_robaey
#امام_خمینی_ره_ارتحال؛ #مقام_معظم_رهبری؛ #امام_و_رهبری
باز هم گر غمی به دل داریم
سالگرد غروب خورشید است
آفتابی که پرتو مهرش
چلچراغی زنور توحید است
باغبانی که در جماران بود
باغبان تمامی گلها
برگ برگ بهشت باور او
زد به سوی خدا بسی پلها
آن ابرمرد عرصۀ تاریخ
باصلابت اگر قدم زد و رفت
باحضور همیشه روشن خویش
انقلابی دگر رقم زد و رفت
آمد و با چراغ توحیدش
رهنمای ره سعادت شد
مثل جدش حسین، باایمان
رهگشای ره شهادت شد
بعد چندین بهار، از گلزار
گرچه او رفته، عطر نابش هست
یاد او زنده است در دلها
بهر این بوستان گلابش هست
چه گلابی که این شمیم ناب
عطر آزادی و شفابخش است
نام او در بهار آزادی
در فراسوی این جهان پخش است
سیدی از تبار پاک علی
پای در جای پای او دارد
جان خود را به کف گرفته و باز
روی دوشش لوای او دارد
او همان سید خراسانی است
عزت از ثامن الحجج دارد
بهخداوندی خدا عمریست
چشم بر پرچم فرج دارد
نفس پاک این مسیحا دم
دیگران را به غیرت آورده
بهر گلزار آرزومندان
عطر پاک بصیرت آورده
زور گویان عالم هستی
هرچه قدرت فراهم آوردند
باز دیدند روی این میدان
پیش عزمش همه کم آوردند
به علی و به فاطمه سوگند
ماهمه رهرو همین مردیم
راه او راه جد اطهر اوست
مرگمان باد اگر که برگردیم
گوش بر امر رهبری بیدار
همه جا با امام باید بود
عمرِ ما گر «وفائی» از کف رفت
عمر او مستدام باید بود
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_مدح؛ #امام_خمینی_ره_ارتحال
در آسمانِ نگاهش بهشت منزل داشت
بهشت روشنی از آن همه فضائل داشت
شکوه و هيبت و حسن و ملاحتش بي مثل
عجب جمال و جلالي در آن شمايل داشت
نگاه روشن او آيههاي «والفجر» و
لبش ترنّم «يا اَيُّها المُزَمّل» داشت
رسيد صبح سپيد نزول «أَعْطَينا»
رسيد و کوثري از روشنی حمايل داشت
مسيح بود و دمش جان تازه میبخشيد
که زنده از نفحاتش هزارها دل داشت
دمي به ابروي پيوسته خم نمیآورد
اگر که لشکر طاغوت در مقابل داشت
اگر که سيل عداوت، چو کوه پا برجا
اگر که موج ندامت، صفاي ساحل داشت
نشد فداش گر اين نيمهجانِ ناقابل
به راهش آن همه جانْبرکفانِ قابل داشت
چه کرد روح خدا در جهاد عشق و عقل
حکيم عاشق و دلدادگان عاقل داشت
گذاشت بر دل ما گرچه داغ هجرش را
مسیر روشن او سالکان واصل داشت
نهاد دست خدا در وجود «سيّد علي»
شکوه و هيمنهای که «امام راحل» داشت
خدا کند که بفهمیم این سعادت را
حیات طیبه را، نعمت ولایت را
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_ارتحال
«آن شب که در آغوش مصلّی بودی
خَلقی به تو مجنون و تو لیلا بودی»
بر گِرد تو گشتند و طوافت کردند
چون کعبهی عشق و آرزوها بودی
از روح نمازِ شبِ تو پیدا بود
کز بهر عروج خود مهیا بودی
تنها نه همین داغ به دل امت شد
داغ دل هر لاله به صحرا بودی
مردم به جماران همه محو تو و لیک
تو جای دگر محو تماشا بودی
فرماندهی کل قوا، جزئی بود
عبدالله و فرماندهی دلها بودی
✍ #علی_انسانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_ارتحال
تقدیم غمت خونِ جگر لالۀ ما بود
بی مهر رخت سایۀ غم، هالۀ ما بود
هجران تو در دل شرر نالۀ ما بود
هر لحظه فراغت غم صد سالۀ ما بود
ای ماه که دادی همه را مهر خدائی
چون شد که دمیدی به شبستان جدائی
ای یاد جمال تو چراغ سحر ما
ای داغ تو تا شام ابد بر جگر ما
ای روی نهان از نظرت در نظر ما
حیف است که باشیم و نباشی به بر ما
هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود
ایام غمت بر همه ایامِ بلا بود
ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم
یکبار برافروز و ببین ما به چه حالیم
سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم
باید که بسوزیم و بگرییم و بنالیم
عمر است پس از مرگ تو شرمندگی ما
بی تو شده جان کندن ما زندگی ما
ای همدم یاران خدا جوی جماران
ای کعبۀ دل بیت تو در کوی جماران
ای گرد عزایت به سر و روی جماران
با یاد تو چشم همگان سوی جماران
بازآ که خزان بی تو بهاران دل ماست
بیت الحزن از غصه جماران دل ماست
ای رفته به دیدار خدا با دل آرام
آرامِ دلْآرام که گیتیست تو را، رام
از نهضت تو مانده به جا نهضت اسلام
با صبح قیامت، شب کفر است به اتمام
دیگر به وطن دیو ستم باز نیاید
از طبل ابر قدرتی آواز نیاید
آرام کز اعدای تو آرام ربودند
یاران همه از دور پیام تو شنودند
از مرکز الحاد بدین راه گشودند
در دامن کفر، آیت توحید سرودند
خورشیدِ قیامِ تو گرفته همه جا را
بخشنده پیامت به جهان نور خدا را
آرام که پیمان تو هرگز نشکستیم
آرام که پیوند وفا را نگسستیم
با غیر تو ما عهد نبستیم، نبستیم
آنیم که بودیم و همینیم که هستیم
کوبیم بت اهرمن اهرمنی را
داریم زتو چون تبر بت شکنی را
آرام که همواره پیامت سخن ماست
آرام که این جامه به پیکر کفن ماست
آرام که در خط تو هر مرد و زن ماست
آرام که بر بال ملائک وطن ماست
آرام که ایمن زبلا کشور ما شد
همسنگر تو خامنهای رهبر ما شد
در جنگ شرر بر سر ما ریخت چو باران
گردید وطن آتش و خون هشت بهاران
غلطید بخون از همه سو پیکر یاران
سوگند به سوز دلت ای پیر جماران
داغ تو که چون شعلهی آتش به درون بود
بر ما شررش از شرر جنگ فزون بود
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_مدح
#امام_خمینی_ره_ارتحال
مرا هرقدر ذوق رفتن و پرواز، شاعر کرد
تو را اندیشهات مانایِ تاریخ معاصر کرد
میان آیهی والفجر یا بعد از لیالٍ عشر
تو را باید کجا خواند و کجا بایست حاضر کرد؟!!
تو را با کشتی نوح و تو را در نیل با موسی
تو را همپای ابراهیم میباید مجاور کرد
پیمبروار در اطراف تو پروانه پروانه
کلامت مردم این شهر را عمارِ یاسر کرد
جوانها را مرامت کربلا در کربلا قاسم
کهنسالان عاشق را حبیب بن مظاهر کرد
به راه افتادی و با تو بیابانها خیابان شد
جهان را هر خیابان در مسیرِ نور، عابر کرد
سپاه فیل آوردهست دنیا و نمیفهمد
ابابیل آنچه را با لشکر بی دین و کافر کرد
به تحریف تو در ذلت نشستند و نمیدانند
که عزت را همین نام خمینی بود صادر کرد
زمان با من سر ناسازگاری داشت انگاری
مرا پابند دنیا و تو را مرغ مهاجر کرد
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_مدح
#امام_خمینی_ره_ارتحال
با آن که آبدیدهی دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم
امروز اگر به سایهی راحت نشستهایم
مدیون استقامت آن سرو قامیتم
دیریست چشمها همه مبهوت آن لب است
عمریست سرسپردهی آن خال وحدتیم
این دستها ادامهی دستِ وفای توست
امروز اگر بزرگتر از بینهایتیم
باشد که دستِ دوست تسلایمان دهد
ما را که تا همیشه قَدَحنوشِ حسرتیم
رونقفزای میکدهی عشق بعد از این
تا صبح وصل تشنهی جام ولایتیم
✍ #علیرضا_قزوه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_ارتحال
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
یک نینوا مصیبت و یک کربلا بلا
در دشتهای خاطرِ ما موج میزند
تا چشم کار میکند اندوه و انتظار
با یاد یار در همه جا موج میزند
در گوشه و کنار حسینیههای شهر
صدها هزار دست دعا موج میزند
هنگام اوج گیری «روح خدا» به عرش
فریاد خلق نوحهسُرا موج میزند
حسرت نگر که در عطرش بوسهی وداع
دریا جدا و دشت جدا موج میزند
در صحن غم گرفتهی فیضیه تا سحر
شوق حضور «روح خدا» موج میزند
در کوچهباغهای جماران نگر هنوز
انوار سیدالشهدا موج میزند
در ماتم حسین زمان هرکجا میرویم
حال و هوای کربوبلا موج می زند
موج بلند ناله، خروشید وای وای
طوفان گریه آمد و جوشید وای وای
رفت آنکه بود، میکده مست و خراب از او
شیرینی پیاله و شور شراب از او
برخاست چون خلیل به پیکار بت، فتاد
در شرق و غرب واهمه و اضطراب از او
لرزید کاخ سرخ و سپید از نهیب وی
یک شب نرفت دیدهی دشمن به خواب از او
با پا برهنگان زمین بس که داشت مهر
در آسمان شکفت گل آفتاب از او
در پَهندشت پاک هویزه گرفته است
گیسوی نخلهای جوان پیچ وتاب از او
روحی دوباره یافت از او نهضت حسین
جانی دوباره یافته اسلام ناب از او
یک عمر دل به گلشن زهرا سپرده بود
زان رو گرفت چهرهی گل رنگ و آب از او
دستی به ذیل آیهی «أمن یجیب» داشت
پیری که شد «دعای سحر» مستجاب از او
تا واپسین نفس به مناجات میل داشت
عمری مداومت به «دعای کمیل» داشت
رفتی و سر به سینهی سَینا گذاشتی
رو در بهشت حضرت زهرا گذاشتی
گفتی بهار بهمن خونبار شد که باز
رفتی و سر به دامن گلها گذاشتی
از یک چمن شقایق پرپر که بگذریم
یک دشت لاله را به تماشا گذاشتی
با اشک و آه و ناله، ز خاطر نمیرود
داغ غمی که بر جگر ما گذاشتی
تا شهپر ملائکه شد فرش راه تو
بر عرش افتخار و شرف پا گذاشتی
صف بستهاند امت مظلومت ای امام
از آن شبی که رو به «مصلّی» گذاشتی
ما از تو انتظار ملاقات داشتیم
واحسرتا که وعدهی فردا گذاشتی
دیدی که اهل کوفه نبودیم و نیستیم
ما را چرا تو رفتی و تنها گذاشتی؟
داریم مهر روشن و خوب تو را هنوز
باور نمیکنیم غروب تو را هنوز
واحسرتا که بعد تو ماندیم و زندهایم
با هم سرود هجر تو خواندیم و زندهایم
بعد از تو ای امید دل ای آرزوی جان
باور نمیکنیم که ماندیم و زندهایم
بر ما رواست سیلی امواج غم، که ما
سیل سرشک از مژه راندیم و زندهایم
دردا که بعد غیبت خورشید انقلاب
یک آسمان ستاره فشاندیم و زندهایم
ترسم که روز وصل خدا نگذرد ز ما
«شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم»
«ما را به سختجانی خود این گمان نبود»
این قدر چشم یاری از این نیمهجان نبود
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_ارتحال
تیره شد آینهی صبحِ درخشان بی تو
تار شد مشرق روحانی ایمان بی تو...
جنگل سبز قیام از تو برافراشته بود
میرود قوّت زانوی درختان بی تو
ضجّهها میزند از داغ جگرسوزِ فراق
در و دیوارِ غمآلود جماران بی تو
بی جمالِ تو دل آینه و آب گرفت
آتشین شد نفس بادِ پریشان بی تو
پاره شد رشتهی منظومهی نورانیِ شوق
گشت آفاق همه کلبهی احزان بی تو
من چه گویم که چه سان آینهی روز گرفت
رنگ دلگیرترین شام غریبان بی تو
کاش پیش از شبِ اندوه، سفر میکردیم
تا نبودیم در این باغ غزلخوان بی تو
✍ #زکریا_اخلاقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_ارتحال
#امام_خمینی_ره_مدح
ای آفتابی که زمین شد مدفن تو
هفت آسمان راه است تا فهمیدن تو
هفت آسمان راه است تا درک نگاهت
راه است تا مفهوم چشم روشن تو
از تو چه باید گفت ای روح خدایی
از تو چه... وقتی محو شد در "او" "من" تو
قلبی جوان در سینهی تو در تپش بود
حس کرد این را سالها پیراهن تو
دل را به اوج آسمانها برد روحت
روحت نشد هرگز زمینگیرِ تنِ تو
در راه تو ای آفتاب سبز ماندیم
در سایهی ماهیم بعد از رفتن تو
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_خمینی_ره_ارتحال
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
یک نینوا مصیبت و یک کربلا بلا
در دشتهای خاطرِ ما موج میزند
تا چشم کار میکند اندوه و انتظار
با یاد یار در همه جا موج میزند
در گوشه و کنار حسینیههای شهر
صدها هزار دست دعا موج میزند
هنگام اوج گیری «روح خدا» به عرش
فریاد خلق نوحهسُرا موج میزند
حسرت نگر که در عطرش بوسهی وداع
دریا جدا و دشت جدا موج میزند
در صحن غم گرفتهی فیضیه تا سحر
شوق حضور «روح خدا» موج میزند
در کوچهباغهای جماران نگر هنوز
انوار سیدالشهدا موج میزند
در ماتم حسین زمان هرکجا میرویم
حال و هوای کربوبلا موج می زند
موج بلند ناله، خروشید وای وای
طوفان گریه آمد و جوشید وای وای
رفت آنکه بود، میکده مست و خراب از او
شیرینی پیاله و شور شراب از او
برخاست چون خلیل به پیکار بت، فتاد
در شرق و غرب واهمه و اضطراب از او
لرزید کاخ سرخ و سپید از نهیب وی
یک شب نرفت دیدهی دشمن به خواب از او
با پا برهنگان زمین بس که داشت مهر
در آسمان شکفت گل آفتاب از او
در پَهندشت پاک هویزه گرفته است
گیسوی نخلهای جوان پیچ وتاب از او
روحی دوباره یافت از او نهضت حسین
جانی دوباره یافته اسلام ناب از او
یک عمر دل به گلشن زهرا سپرده بود
زان رو گرفت چهرهی گل رنگ و آب از او
دستی به ذیل آیهی «أمن یجیب» داشت
پیری که شد «دعای سحر» مستجاب از او
تا واپسین نفس به مناجات میل داشت
عمری مداومت به «دعای کمیل» داشت
رفتی و سر به سینهی سَینا گذاشتی
رو در بهشت حضرت زهرا گذاشتی
گفتی بهار بهمن خونبار شد که باز
رفتی و سر به دامن گلها گذاشتی
از یک چمن شقایق پرپر که بگذریم
یک دشت لاله را به تماشا گذاشتی
با اشک و آه و ناله، ز خاطر نمیرود
داغ غمی که بر جگر ما گذاشتی
تا شهپر ملائکه شد فرش راه تو
بر عرش افتخار و شرف پا گذاشتی
صف بستهاند امت مظلومت ای امام
از آن شبی که رو به «مصلّی» گذاشتی
ما از تو انتظار ملاقات داشتیم
واحسرتا که وعدهی فردا گذاشتی
دیدی که اهل کوفه نبودیم و نیستیم
ما را چرا تو رفتی و تنها گذاشتی؟
داریم مهر روشن و خوب تو را هنوز
باور نمیکنیم غروب تو را هنوز
واحسرتا که بعد تو ماندیم و زندهایم
با هم سرود هجر تو خواندیم و زندهایم
بعد از تو ای امید دل ای آرزوی جان
باور نمیکنیم که ماندیم و زندهایم
بر ما رواست سیلی امواج غم، که ما
سیل سرشک از مژه راندیم و زندهایم
دردا که بعد غیبت خورشید انقلاب
یک آسمان ستاره فشاندیم و زندهایم
ترسم که روز وصل خدا نگذرد ز ما
«شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم»
«ما را به سختجانی خود این گمان نبود»
این قدر چشم یاری از این نیمهجان نبود
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e