eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
309 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بر بلندای دارالاماره رفته‌ای تا کجا را ببینی؟ رفته‌ای تا که از آفرینش ابتدا انتها را ببینی؟ ای وفای به عهدت مسجل، آسمان پشت چشمت معطل بهتر از هر کسی می‌توانی راز قالوا بلی را ببینی خنده کن تا ملائک بخندند، حلقه‌ی عشق دورت ببندند حوریان در طوافت بچرخند، صف به صف انبیا را ببینی جمع مستقبلین‌ات بنازم، صف‌به‌صف مؤمنین‌ات بنازم بهتر از این کجا می‌توانی مرحبا مرحبا را ببینی؟ اندکی صبر کن ای سر سرخ، اندکی بیشتر بر بدن باش غرق شو در ولی خداوند، تا مقام فنا را ببینی چشم می‌بندی و چشم دل را می‌گشایی بر آن سوی هستی خوش به حالت اگر می‌توانی روی ماه خدا را ببینی کوفیان تا ابد شرمگین‌اند، چشم‌ها ریخته بر زمین‌اند رفته‌ای بر بلندای این شهر، تا کدام آشنا را ببینی؟ دربدر، چشم‌های قشنگت، در پی چشم‌های حسین است رفته‌ای شاید از این بلندی، مکه تا کربلا را ببینی؟ بس که شخصیتی بی‌بدیلی، مسلم روزگار عقیلی می‌توانی از این منظرِ سرخ، آن سوی ماجرا را ببینی آن عطش‌رود آبی فرات است، تشنه‌لب این طرف کائنات است پلک‌ها را کمی بازتر کن، تا که موج بلا را ببینی خیمه‌گاه خدا غرق آه است، تیغ‌ مشغول قتل و گناه است قد بکش تا بریده‌بریده، گودی قتلگا‌ را ببینی علقمه غرق شد در ابالفضل، کربلا شد سراسر ابالفضل دست‌ها را کمی سایبان کن، تا که دست‌ وفا را ببینی داغ در کربلا بی‌حساب است، تیر دنبال قلب رباب است چشم‌ها را ببر پشت خیمه، تا که زیر عبا را ببینی موج سرخ بلایی می‌آید، روز بی انتهایی می‌آید زودتر جان بده تا مبادا، ماهٍ در بوریا را ببینی صبر کن لشکر سر بیاید، روز تنهایی‌ات سر بیاید صبر کن مرد تنهای کوفه! لشکر سرجدا را ببینی چند روزی تحمل کن ای مرد، تا کمی بگذرد این غم و درد کاروانی به کوفه بیاید، خنده‌ی بچه‌ها را ببینی عاتکه دخترت که شهید است، دختر دیگرت که اسیر است خنده کن تا جلوتر بیاید، خار در دست و پا را ببینی صبر کن تیغ‌ها جان بگیرند، انتقام شهیدان بگیرند صاحب‌الامر از ره بیاید، دست مشکل‌گشا را ببینی ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
😭شاید همین ساعت در کربلا... بر پا شده ولوله، خدا رحم کند کمتر شده فاصله، خدا رحم کند معصومیت از حرم به میدان آمد زانو زده حرمله... ... ... ... ... @hosenih
آن آیه که در کشاکش تأویل است در سوره‌ی فیل، آیه‌ی سجیل است آن صبح قریبی که خدا فرموده نابودی روزگار اسرائیل است@dobeity_robaey
بی گمان امّ البنین با عشق نسبت داشته چون که در نزد علی بسیار حرمت داشته التفاتی کرده مولامان و با این التفات بر سر آن مهربان بسیار منّت داشته بی جهت ننشسته مهرش بر دل و جان علی فاطمه با فاطمه، قطعاً شباهت داشته نام این بانو کنار نام زهرا می‌برند بس که این بانو به آن بانو ارادت داشته صاحب این روح زهرایی‌شدن آسان نبود سال‌ها روی لبش کوثر تلاوت داشته تا که بغض بچه‌ها با نام مادر نشکند از همین هم‌نام بودن هم خجالت داشته رنگ نخلستان گرفته چشم‌های عاشقش بس که با غم‌های مولایش رفاقت داشته مادر عبّاس شد تا علقمه باور کند خون او در اصل عاشورا شراکت داشته از مزار خاکی‌اش هم می‌توان فهمید که هر کسی شد فاطمه، سهمی ز غربت داشته یا اباالفضلی بگو کز خانه‌ی امّ البنین دست خالی بر نگشته هر که حاجت داشته ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن اینجا نوشته است به خطی شبیه نور طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن در نسخه‌ای به خط خداوند آمده زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید» پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق هر یازده امام ز سر تا به پا حسن دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن جایی که هست حضرت مشگل‌گشا علی البته هست حضرت مشگل گشا حسن پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن باید به سر دوید از این بیت تا حسین باید به دل دوید از این بیت تا حسن در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن زهرائی است هر که بدون مکاشفه از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن باید نوشت آخر این ماجرا حسین باید نوشت اول این ماجرا حسن.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن آیه که در کشاکش تأویل است در سوره‌ی فیل، آیه‌ی سجیل است آن صبح قریبی که خدا فرموده نابودی روزگار اسرائیل است@hosseinieh_net@dobeity_robaey
این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت! این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم، قرن‌ها گذشت... هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورَد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعه‌ها تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ زمین و آسمان‌های خدا لبریز تبریک است خبر پیچیده گویا مرگ اسرائیل نزدیک است هزاران موشک از نفرین مادرهای غمدیده به سمت آسمان اورشلیم در حال شلیک است گروهی با فلسطین و گروهی بر فلسطین‌اند به این صورت، جهانِ مرزها در حال تفکیک است گذشتن از میان شبهه عزمی سخت می‌خواهد مسیرش از میان دره‌های تنگ و باریک است قسم بر سوره‌ی «واللیل» و بر «والشمس» و بر «والنصر» ظهور روشنایی، از دل شب‌های تاریک است خدا با خون سرخ بی‌گناهان نقش زد بر خاک: قسم بر اسم پاکم، مرگ اسرائیل نزدیک است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن آیه که در کشاکش تأویل است در سوره‌ی فیل، آیه‌ی سجیل است آن صبح قریبی که خدا فرموده نابودی روزگار اسرائیل است@hosseinieh_net@dobeity_robaey
امیرالمؤمنین عليه السلام فرمودند: فَوَاللّه ِ لا اَغْضَبَتْنى وَلا عَصَتْ لى اَمْرا. وَلَقَدْ كُنْتُ اَنْظُرُ اِلَيْها فَتَنْكَشِفُ عَنِّى الْهُمُومُ وَ الأَحْزانُ ترجمه: به خدا قسم فاطمه هيچگاه مرا به خشم نياورد و از فرمان من سرپيچى نكرد و هرگاه كه به او مى نگريستم، نگراني‌ها و غم‌ها از من زدوده مى‌شد. 📚 كشف الغمة، ج ١، ص ٣۶٣ بر هر چه به غیر عشق می‌تاخت علی با خوب و بد زمانه می‌ساخت علی از غم خبری نداشت تا وقتی که بر فاطمه‌اش نظر می‌انداخت علی@hosseinieh_net
اسم تو شور در آیین ملل ریخته است همه جا طرح نو و حرف و مثل ریخته است تا ابد در نفس خاک روان خواهد شد عطر نام تو که در صبح ازل ریخته است چار حرف تو ستون‌های حسینیه شده دور تو بتکده و تاج محل ریخته است تو چه کردی که خداوند خودش آمده و پشت هر روضه‌ی تو اجر عمل ریخته است مادرت خرج عزای تو تقبل کرده در حسینیه اگر سنج و کتل ریخته است "من چه دارم که نثار قدم دوست کنم" پیش پای تو خدا، ماه و زحل ریخته است خواهرت هر چه که آورد بجز اصل نبود شاعری آمده و باز بدل ریخته است شاعران هر چه بگویند برای تو کم است دست عباس به پای تو غزل ریخته است آی... برگرد ببین پشت سرت، دور و برت قاسم است این به زمین، یا که عسل ریخته است! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی‌زره رفت به میدان که بگوید حسن است ترسی از تیر ندارد، زرهش پیرهن است... دست‌خطی حسنی داشت که ثابت می‌کرد سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است! جان سرِ دست گرفت و به دل میدان بُرد خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی... تیرها! پَر بگشایید که او هم حسن است نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شمر آمد لب گودال و سرم تیر کشید دست بر حنجره‌ات زد...، جگرم تیر کشید روی تل بود که دیدم نفسم می‌گیرد روی تل بود که ناگه کمرم تیر کشید اولین ضربه که زد...، قلب من افتاد به خاک دومین ضربه، دودست قمرم تیر کشید در همان لحظه که او شاهرگت را می‌زد حنجر و شاهرگ و شاهپرم تیر کشید ناگهان از دل گودال سرت بالا رفت ناگهان‌تر همه‌ی دوروبرم تیر کشید ذوالجناح تو که برگشت چه غوغایی شد خیمه‌ها سوخت، دل اهل حرم تیر کشید دور هر خیمه که می‌سوخت دویدم اما نیزه‌ها خوردم و از نو کمرم تیر کشید خوب شد بچه‌ی شش‌ماهه‌ی خود را بردی پای گهواره ی او چشم ترم تیر کشید دختر کوچک تو سیلی سختی خورد و صورت نیلی‌اش از درد و ورم، تیر کشید مثل آن روز که مادر به روی خاک افتاد_ مقنعه، چادر و سنجاق سرم تیر کشید پهلوی مادرمان باز هم انگار شکست باز انگار که فرق پدرم تیر کشید اسب تا سینه‌ی آقا پسرت را له کرد آن طرف سینه‌ی آقا پسرم تیر کشید شش برادر همه بر روی زمین افتادند اینچنین سینه‌ی خیرالبشرم تیر کشید خوب شد همسفرم بودی و دیدی که چقدر نیزه‌ها خوردم و پای سفرم تیر کشید چه بگویم که کجای جگرم می سوزد‌ چه بگویم که کجای جگرم تیر کشید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گودالِ قتلگاه است، یا این که باغ سیب است؟ این بوی آشنایی از تربت حبیب است هر ظهر تشنه اینجا، در حیرت اولوالعزم قرآن به روی خاک و انجیل بر صلیب است نهج الفصاحه در خون، نهج البلاغه در اشک جبریل پر شکسته، بر خاک‌ها عجیب است قصد نماز دارد خورشید خون گرفته وقتی رسول اکرم بر نیزه‌ها خطیب است قد قامت الصلاتش، صد اوج در فراز است حی علی الفلاحش، صد موج در نشیب است در این حرای زخمی، پیچیده سوره‌ی کهف لحنش چه دلنشین و صوتش چه دلفریب است از بس که خیزران‌ها خط بر لبش کشیدند_ سرمشق اهل عالم، خط‌های این کتیبه است شیب الخضیب دارد، خد التریب دارد با السلام رد شو، منظور هر غریب است آهسته پای بگذار، بال فرشته پهن است با احتیاط بگذر، این خاک بی رقیب است اینجا غریبه‌ها هم، یک جور آشنایند هر کس غریب‌تر شد، او بیشتر حبیب است شش‌گوشه‌ی مراد است، این عرش خاک خورده هرکس نیامد اینجا، از عشق بی نصیب است احساس استجابت، در این حریم جاری‌ست این جا یکی مجاب و آن دیگری مجیب است در این محیط زخمی، در این فضای مجروح هر کس نفس کشیده، عمری‌ست بی شکیب است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
شاید همین ساعت‌ بود که... بر پا شده ولوله، خدا رحم کند کمتر شده فاصله، خدا رحم کند معصومیت از حرم به میدان آمد زانو زده حرمله... ... ... ... ... @hosseinieh_net
بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن اینجا نوشته است به خطی شبیه نور طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن در نسخه‌ای به خط خداوند آمده زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید» پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن تنها نه یوسف است شبیه جمال او هستند در جمال، همه انبیا حسن هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق هر یازده امام ز سر تا به پا حسن دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن جایی که هست حضرت مشگل‌گشا علی البته هست حضرت مشگل گشا حسن پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن ما: سرفرود... بنده‌، همه خاک پای او به‌به که ما رعیت و فرمانروا حسن باید به سر دوید از این بیت تا حسین باید به دل دوید از این بیت تا حسن در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن زهرائی است هر که بدون مکاشفه از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن باید نوشت آخر این ماجرا حسین باید نوشت اول این ماجرا حسن * * بر خاک‌ها نوشت عطش، نینوا، حسین بر آب‌ها نوشت عطش، کربلا، حسن اصلاً عجیب نیست که بر نیزه‌ها حسین اصلاً بعید نیست که بر نیزه‌ها حسن اصلا عجیب نیست که اَدرِک اَخا حسین باشد همان روایت اَدرِک اَخا حسن شاید قرار بوده که آن کوزه را حسین... شاید قرار بوده که این نیزه را حسن... در پیش چشم شمر، نزن دست و پا حسین در خانه، پیش جعده نزن دست و پا حسن خنجر به چنگ جعده نیامد و گرنه بود پیش از حسینِ تشنه، ذَبیحَ القَفَا... حسن از دست جبرئیل می‌افتاد روی خاک می‌رفت بین خون و گِل و بوریا حسن ... جعده کجا و نجمه کجا! ایها الغریب شکر خدا که داشت همین نجمه را حسن افتاده روی خاک، خدایا کجا حسین پیچیده روی خاک، خدایا کجا حسن؟ روز بقیع، دست حسینی اگر نبود جا مانده بود زیر سم اسب‌ها حسن دختر، پسر، عسل، همگی‌ گل، غزل غزل دارد چقدر سهمیه در کربلا حسن جز ما که شیعه‌ایم، کسی درک می‌کند، این‌که چرا شده نمکِ روضه‌ها حسن؟... * * * قاسم، همان که خمره‌ی احلی من العسل آورده محض تشنگی جان ما حسن دست مسیح گونه‌ی او پشت کارهاست قاسم طبیب باشد و دارالشفا حسن دستی پر از کرامت و‌ دستی پر از شفا باب الحوائجی‌ست سریع الرضا حسن جای‌ جمال جلوه‌ی او مشهدُ الرّضاست پس السّلام حضرت موسیَ الرِّضَا حسن خاک مدینه تاب جمالت نداشته پس السّلام ای نفس سامرا حسن هم صاحبِ زمانی و هم صاحبِ زمین مثل تو کیست این‌همه روحی فدا حسن؟ دستی کریم داری و در بقعه‌های خاک کردی درست این همه زائرسرا حسن معماری تمام حرم‌ها به دست توست دادی به خاک، این همه گنبدطلا حسن اما به احترام غم و درد مادرت کردی به خاک‌های بقیع اکتفا حسن روح کمیل! جان توسل! دعای عهد! جانم فدای نام تو... اِشفَع لَنا حَسَن دارد بقیع می‌چکد از چشم‌های ما امشب سری به خانه‌ی ما هم بیا حسن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا خط ارتحال پیمبر نوشته شد دردی رسید و داغ مقدر نوشته شد داغی بزرگ بود که تسکین نمی‌گرفت بعدش چقدر زخم مکرر نوشته شد! کاین بغض‌های جاهلیت بی شمارتر یک‌جا به پای حضرت حیدر نوشته شد جرمی که او به خاطر عصمت نکرده بود پای علی هزار برابر نوشته شد پیش از هجوم غربت آتش به اهل‌بیت شکر خدا که سوره‌ی کوثر نوشته شد مقتل به دست میخِ همین خانه‌ی کبود پیش از لهوف، پشت همان در نوشته شد یک بخش روی سینه‌ی دیوار و بخش بعد بر سینه، دست، پهلوی مادر نوشته شد فصلی میان مسجد و محراب و فصل بعد بر تشت، در مقابل خواهر نوشته شد گاهی به دست نیزه و گاهی به دست تیغ مقتل به روی مقتل دیگر نوشته شد گفتم ادامه را ننویسم ولی نشد این واژه‌ی سه شعبه هم آخر نوشته شد دستی نجس در آمد و کاری پلید کرد واحیرتا که خاک، مطهر نوشته شد "گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود" این صفحه‌ها چقدر معطر نوشته شد یک فصل ناتمام که آن هم نوشته‌اند با سم اسب و پاره‌ی پیکر نوشته شد... تنها نه کربلا که شبی در هراس شام کنج خرابه مقتل دختر نوشته شد بعدش چقدر نوحه‌ی بی سر نگاشتند بعدش چقدر روضه‌ی با سر نوشته شد... بر سر بزن که نوحه‌ی مادر شنیدنی‌ست حالا بیا که روضه‌ی خواهر نوشته شد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد از به نام عشق و به نام خدا... حسن دارد ردیف می‌شود این شعر با حسن این تحفه‌ایست آمده از سمت آسمان این نسخه‌ایست آمده از کبریا حسن اینجا نوشته است به خطی شبیه نور طاها حسن، بُروج حسن، والضحی حسن در نسخه‌ای به خط خداوند آمده زهرا حسن، حسین حسن، مصطفی حسن با «اِنَّمَا وَلیُّّکُم» و «اِنَّمَا یُرید» پیچیده در کرامت سبز کسا، حسن تنها نه یوسف است شبیه جمال او هستند در جمال، همه انبیا حسن هستند اهل‌بیت جمالِ جمیلِ عشق هر یازده امام ز سر تا به پا حسن دارد چقدر خاطره از کوچه‌های شهر دارد چقدر خاطره از هَلْ أَتَیٰ حسن گاهی شکفته می‌شد و گهگاه می‌شکست با خنده‌ها و گریه‌ی خیرالنسا حسن جایی که هست حضرت مشگل‌گشا علی البته هست حضرت مشگل گشا حسن پای جمل به تیغ کجش پی شد... آفرین در جنگ و صلح، مقتدر و مقتدا حسن ما: سرفرود... بنده‌، همه خاک پای او به‌به که ما رعیت و فرمانروا حسن باید به سر دوید از این بیت تا حسین باید به دل دوید از این بیت تا حسن در مصرعی نوشت که یا مجتبا حسین در مصرعی نوشت که یا مجتبی حسن زهرائی است هر که بدون مکاشفه از یا حسین می‌شنود بوی یا حسن باید نوشت آخر این ماجرا حسین باید نوشت اول این ماجرا حسن * * بر خاک‌ها نوشت عطش، نینوا، حسین بر آب‌ها نوشت عطش، کربلا، حسن اصلاً عجیب نیست که بر نیزه‌ها حسین اصلاً بعید نیست که بر نیزه‌ها حسن اصلا عجیب نیست که اَدرِک اَخا حسین باشد همان روایت اَدرِک اَخا حسن شاید قرار بوده که آن کوزه را حسین... شاید قرار بوده که این نیزه را حسن... در پیش چشم شمر، نزن دست و پا حسین در خانه، پیش جعده نزن دست و پا حسن خنجر به چنگ جعده نیامد و گرنه بود پیش از حسینِ تشنه، ذَبیحَ القَفَا... حسن از دست جبرئیل می‌افتاد روی خاک می‌رفت بین خون و گِل و بوریا حسن ... جعده کجا و نجمه کجا! ایها الغریب شکر خدا که داشت همین نجمه را حسن افتاده روی خاک، خدایا کجا حسین پیچیده روی خاک، خدایا کجا حسن؟ روز بقیع، دست حسینی اگر نبود جا مانده بود زیر سم اسب‌ها حسن دختر، پسر، عسل، همگی‌ گل، غزل غزل دارد چقدر سهمیه در کربلا حسن جز ما که شیعه‌ایم، کسی درک می‌کند، این‌که چرا شده نمکِ روضه‌ها حسن؟... * * * قاسم، همان که خمره‌ی احلی من العسل آورده محض تشنگی جان ما حسن دست مسیح گونه‌ی او پشت کارهاست قاسم طبیب باشد و دارالشفا حسن دستی پر از کرامت و‌ دستی پر از شفا باب الحوائجی‌ست سریع الرضا حسن جای‌ جمال جلوه‌ی او مشهدُ الرّضاست پس السّلام حضرت موسیَ الرِّضَا حسن خاک مدینه تاب جمالت نداشته پس السّلام ای نفس سامرا حسن هم صاحبِ زمانی و هم صاحبِ زمین مثل تو کیست این‌همه روحی فدا حسن؟ دستی کریم داری و در بقعه‌های خاک کردی درست این همه زائرسرا حسن معماری تمام حرم‌ها به دست توست دادی به خاک، این همه گنبدطلا حسن اما به احترام غم و درد مادرت کردی به خاک‌های بقیع اکتفا حسن روح کمیل! جان توسل! دعای عهد! جانم فدای نام تو... اِشفَع لَنا حَسَن دارد بقیع می‌چکد از چشم‌های ما امشب سری به خانه‌ی ما هم بیا حسن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کاش آن دست یداللهی که خیبر را شکست باز با یک ضربه دنیا را به اعجاز آورد... @dobeity_robaey
کاش آن دست یداللهی که خیبر را شکست باز با یک ضربه دنیا را به اعجاز آورد... @dobeity_robaey
؛ کو مسیحایی که جانِ رفته را باز آورد، در رگ خشک بشر خونی جنون‌ساز آورد؟ مَردهای مُرده بسیارند حرفش را نزن قتلگاهی کو که سرهای سرافراز آورد؟ حاج قاسم کو که با اعجاز نفسی مطمئن، از میان صخره‌های سخت، سرباز آورد؟ در سکوت دردناک و شرمناک منطقه نازم آن حوثی که با خود موشک‌انداز آورد بیشه‌ها از نعره لبریزند و از غُرّش پُرند شیر لبنان حمله بر گرگ دغلباز آورد این همه موشک که در قعر زمین لب بسته‌اند یک نفر باید که آن‌ها را به آواز آورد جرأتی دیوانه از جنس جنونی سرخ کو، تا بدون دکمه موشک را به پرواز آورد؟ کو علمداری که اسرائیل را ذلت دهد پرچم خون فلسطین را به اعزاز آورد؟ کو ابرمردی که پایان شب شیطان شود؟ کو ابالغوثی که دنیا را به آغاز آورد؟ کاش آن دست یداللهی که خیبر را شکست باز با یک ضربه دنیا را به اعجاز آورد... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن آیه که در کشاکش تأویل است در سوره‌ی فیل، آیه‌ی سجیل است آن صبح قریبی که خدا فرموده نابودی روزگار اسرائیل است 📝 @hosseinieh_net
؛ زمین و آسمان‌های خدا لبریز تبریک است خبر پیچیده گویا مرگ اسرائیل نزدیک است هزاران موشک از نفرین مادرهای غمدیده به سمت آسمان اورشلیم در حال شلیک است گروهی با فلسطین و گروهی بر فلسطین‌اند به این صورت، جهانِ مرزها در حال تفکیک است گذشتن از میان شبهه عزمی سخت می‌خواهد مسیرش از میان دره‌های تنگ و باریک است قسم بر سوره‌ی «واللیل» و بر «والشمس» و بر «والنصر» ظهور روشنایی، از دل شب‌های تاریک است خدا با خون سرخ بی‌گناهان نقش زد بر خاک: قسم بر اسم پاکم، مرگ اسرائیل نزدیک است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e