eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
292 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
برا کارگر روضه‌هات شدن میشه لطفاً منم انتخاب کنی دست و بالم خالیه اما علی میشه روی گریه‌هام حساب کنی؟ یادگرفتم از مرام فاطمه جون بدم ولی دل از تو نکنم تا فقط یه بار به چشم تو بیام خیلی به این در و اون در می‌زنم توی تاریخ اومده، اهل زمین قدر تو نمی‌دونستن، آسمون! یه روز از قدرت شمشیر دو دم یه روز از صبر تو بند اومد زبون هر جوری شده اذیتت کنن بنا رو بر این گذاشتن آقا این که وقت دیدنت سلام کنن لیاقت می خواست، نداشتن آقا یه نفر تا تو رو دید توی مسیر روشُ چرخوند و راهش رو جدا کرد هر کسی پشت سر غیر تو رفت توی هر دو دنیا پشت به خدا کرد تو صف نماز بهت جا ندادن تا شاید وقت دعاتو بگیرن ولی بی خبر از اینکه نمیشه جلوی دید خدا رو بگیرن دوست دارم یه بار ببینمت تا که قبل هر کسی بهت سلام کنم قول دادی میای و باید دم مرگ برای عرض ادب قیام کنم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو خود مبارکی و رزق بی حساب، جواد ! ندیده است شبیه تو را تراب، جواد ! برای وارث جود رضا شدن بی شک نشد به جز تو کس دیگر انتخاب، جواد ! مگر به جز تو در این شهر هست خورشیدی؟ تن تو سوخت چرا زیر آفتاب، جواد؟ سه روز چشم فلک روی بام بیدار است دیار کفر خودش را زده به خواب، جواد ! به زخم‌های دلت ام فضل می‌خندد نمک زده است دلت را کند کباب، جواد ! اگر چه کل جهان بر سرت خراب شده‌ست سرت ندیده به خود مجلس شراب، جواد ! هزارشکر که بعد از شهادتت دیگر نبود صحبتی از معجر و نقاب، جواد ! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گریه کند برای تو بی اختیار، چشم بخشید از این جهت به بشر کردگار، چشم نذر نگاه سوی تو می‌شد تمام‌شان گر داشت نوکر تو هزاران هزار چشم کمتر شود از آتش دوزخ هراس او هر قدر بیشتر بشود آبدار، چشم لطفاً زمان مرگ قدم رنجه کن بیا چشمش به راه توست میانِ مزار، چشم گفتند به وضوح نظر می‌کنی به ما هرگاه می‌شود وسط روضه تار، چشم ** وقتی شنید زخم تنت بی شمار بود خون گریه کرد پای غمت بی شمار، چشم می دید ذره ذره تنت را به هر کجا در قتلگاه هر چه که می کرد کار، چشم زینب تمام راه نگاهش سوی تو بود او برنداشت از تویِ نیزه سوار، چشم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ نه فقط حال ما پریشان است در عزایش رسول (ص) گریان است خشکسالیِ چشم‌مان کافی‌ست وقت وقت نزول باران است می‌روم روضه بعد هر روضه رعیتی سوگوار سلطان است منِ نوکر سیاه تن کردم شاهِ عالم به خاک عریان است ** کوفه مهمان نواز خوبی نیست رسم این شهر، قتل مهمان است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غیر از بیابان‌ها دگر جایی ندارم آن‌قدر سیلی خورده‌ام نایی ندارم باید بیایند و تو را اینجا ببینند آن‌ها که می‌گفتند بابایی ندارم در بین صحرا می‌کشیدم زجر و حالا می‌خواهم از جا پا شوم پایی ندارم با چشم دل روی تو را باید ببینم من تازگی چشمان بینایی ندارم این روزها گیسوی زیبایی نداری این روزها گیسوی زیبایی ندارم تنها یک امشب را شدی مهمانم اما شرمنده اسباب پذیرایی ندارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رفتنت مثل رفتن خورشید بعد تو سهم دخترت شامه توی تاریکی خرابه‌ی شهر روی ماهت چیزی که میخوامه حق داری حرف نمی‌زنی با من خسته‌ای تازه از سفر اومدی خیلی تحویل گرفتی دختر تو تا که گفتم بیا با سر اومدی اومدی و خرابه روشن شد تو برا ما همیشه نور بودی طوری که بوش میاد بابای گلم چن شبی مهمون تنور بودی نمیشه خوب ببینمت آخه دشمنا نور چشمامو بردن خدا می‌دونه مردای شامی چی به روز سر تو آوردن همونی که گرفته پیرهن تو دوتا گوشواره‌ی منم برده می‌شه از اخم صورتت فهمید به رگ غیرت تو برخورده نکنه دیدی دستامو بستن! نکنه دیدی ماجراها رو! نگو که دیدی می‌زدن طعنه! نگو که دیدی می‌زدن ما رو! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سابق از این مگر چه کسی دیده در جهان تابیدن و ظهور دو خورشید، هم‌زمان وقت نظر به صورت چون قرصِ ماهشان در پشت ابرِ شرم شود مخفی آسمان عون و محمد از همه فرماندهان سرند کِی داشت احتیاجِ بیان آنچه شد عیان؟ وقت هنرنماییِ زینب‌سرشت‌ها افتاد باز نام علی بر سر زبان وقتی‌که روی خاک بدن‌هایشان فتاد شد خیمه‌گاهْ سینه‌زن و شد دشت روضه‌خوان ازبس‌که نیزه بر تنشان بی‌امان زدند چون نیزهَزار شد بدن هر دو نوجوان تا که برادرش نشود شرمسار او زینب به خویش گفت که در خیمه‌ات بمان ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کاش فریاد بر سرش نکشد به روی خاک، پیکرش نکشد دشمنش را بگو که حداقل عمویش را برابرش نکشد دست خود را دهد ز دست ولی دست از عشق دلبرش نکشد گرچه جانی نمانده در بدنش منت از شمر و لشکرش نکشد کاش می‌شد که حرمله در سر نقشه‌ی ذبح حنجرش نکشد بگذریم از تمام این‌ها، کاش کار به بردن سرش نکشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نیزه پس از نیزه میان پیکرش بود خنجر پس از خنجر میان حنجرش بود این سو حسین‌بن‌علی خون گریه می‌کرد آن سو عزادار عزایش مادرش بود آن‌گاه که بر پهلویش می‌خورد نیزه تصویر زهرا پیش چشمان ترش بود بی شک میان جسم او راهی نمی‌یافت شمشیر اگر از معرفت چیزی سرش بود قاسم به زیر دست و پای یک سپاه و شمر لعین مشغول مدح لشکرش بود با این همه سختی، خدا را شکر در دشت تنها نبود و شاه بالای سرش بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار شد برود کار بوتراب کند فرات را سر بدخواه خود خراب کند قرار شد برود با لب ترک خورده هزار حرمله را از خجالت آب کند امیدوار به این است مادر اصغر قرار نیست کسی طفل را جواب کند سه‌شعبه‌ای به دوراهی رسیده و باید میان کودک و باباش انتخاب کند چه انتخاب که با کشتن پسر، بابا برای دادن جان خودش شتاب کند سه‌شعبه از گلوی او بزرگتر باشد کسی بیاید و این غصه را حساب کند نشسسته حرمله در صدر کاخ با لبخند بدا به حالش اگر شکوه‌ای رباب کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صحبت از رفتن علی تا شد کمر شاه کربلا تا شد هر کجا را نگاه کرد حسین تکه ای از علی هویدا شد اشک بر دیده‌ی حسین نشست زخم بر پیکرش که پیدا شد چه قدر سنگ خورد سینه‌ی او چه قدر نیزه بر تنش جا شد اولین بار بود در تاریخ پای زینب به معرکه وا شد گریه کردیم و زخم‌های حسین غیر یک زخم او مداوا شد درد اکبر نمی‌شود درمان چون فقط اکبر ارباً اربا شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تکیه زد تا که شاه بر نیزه بدنش ماند و چند سر نیزه هر چه ارباب بی رمق‌تر شد از سنان خورد بیشتر نیزه بود در دست یک نفر سنگ و بود در دست صد نفر نیزه این چنین با شتاب در بدنش پی چه می‌رود مگر نیزه؟ هر زمان رفته بینِ جسمِ حسین غرق خون گشته تا کمر نیزه لب او را سکینه می‌بوسید در دهانش نبود اگر نیزه ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روز در مشت شب گرفتار است رحم خوابیده، ظلم بیدار است کوفه دین را فروخته، عوضش سکه‌ی جهل را خریدار است غیرت، این روز‌ها ندارد رگ معرفت مدتی‌ست بیمار است آسمانِ بخیلِ بی باران لشکر شمر را هوادار است مثل سربازهای دور و برت زخم بر پیکر تو بسیار است خنجر از چه چنین غضب دارد؟ مگر از حنجرت طلبکار است؟ هر کسی آمده پی چیزی قتلگاه است یا که بازار است؟ چشم‌های تو تار می‌بینند اشک‌های رباب اگر تار است مادرت آمده‌ست دیدارت بین مقتل چه جای دیدار است؟ آه از ضربه‌ی دوازدهم نکند تازه اول کار است؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حیدر رسیده بود، پیمبر رسیده بود همراه این دو، سوره‌ی کوثر رسیده بود خواهر دوید سمت برادر ولی دریغ آن لحظه‌ای رسید که لشکر رسیده بود از خاتم حسین، تعاریف بی شمار به گوش ساربان ستمگر رسیده بود کار عصا و نیزه و شمشیر شد تمام نوبت به شمر و سینه و خنجر رسیده بود خنجر نمی‌برید گلوی حسین را به بوسه‌گاه حضرت مادر رسیده بود حق داشت زینبی که به صبرش ملقب است با قتل صبر، صبرش اگر سر رسیده بود هنگام ظهر کشتن آقا شروع شد اما غروب، کار به آخر رسیده بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سر نیزه، کتاب را می‌بُرد سر عالیجناب را می‌بُرد لشکری از تبار شام سیاه در غروب، آفتاب را می‌برد گفت زینب: کجاست انگشتر؟ ساربانی جواب را می‌برد از همه نیزه‌ها پلیدتر است آن که طفل رباب را می‌برد از میان هر آنچه بود، یزید کاش ظرف شراب را می‌برد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با هر مقام و منصبی در چاه افتاد هر کس که پیش پات با اکراه افتاد شب غرق تاریکی شد از آن لحظه‌ای که دستش ز دامان رُخت کوتاه افتاد تا گنبدِ نورت شبانه روز تابید خورشید شرمنده ز چشم ماه افتاد یک بی بضاعت خواست حاجی نام گیرد ناگاه سمت شهر مشهد راه افتاد حرفِ زیارت‌نامه خواندن بود در عرش روی زبان‌ها یا امین الله افتاد حرف تفاوت نیست و نزد ضریحت یک کنج، رعیت؛ کنج دیگر شاه افتاد یاد لب عباس، باران گریه کردم چشمم به سقاخانه‌ات هرگاه افتاد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
درد و دل‌های من فراوان است بگذریم از شما چه پنهان است پیش تو هر کسی که مهمان است دردهایش نگفته درمان‌ست پسری کور گنبدت را دید دختری کر صدات را فهمید با چه نازی در آسمان چرخید کفتری که به روی ایوان‌ست بسته‌ام دل به مهر تو تنها جز تو من را کسی نشد مولا شمسِ تبریز مالِ مولانا شمس من ساکن خراسان‌ست نور تو می‌درد سیاهی را نچشم طعمِ بی پناهی را بر سرش کرده تاج شاهی را هر کسی که گدای سلطان‌ست باز هم آمدم پناهم ده زائر مشهدم پناهم ده من اگرچه بدم پناهم ده دلم از کرده‌اش پشیمان است * * * در حرم تا که آب نوشیدم لب خشک حسین را دیدم مُردم از شرم تا که فهمیدم گفته مقتل ذبیح العطشان است خویش را باز سینه زن کردم یاد ارباب بی کفن کردم منِ نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گریه کند برای تو بی اختیار، چشم بخشید از این جهت به بشر کردگار، چشم نذر نگاهْ سوی تو می‌شد تمام‌شان گر داشت نوکر تو هزاران هزار چشم کمتر شود از آتش دوزخ هراس او هر قدر بیشتر بشود آبدار، چشم لطفاً زمانِ مرگ، قدم‌رنجه‌ کن بیا چشمش به راه توست میان مزار، چشم گفتند به وضوح نظر می‌کنی به ما هرگاه می‌شود وسط روضه تار، چشم تا که شنید زخم تنت بی‌شمار بود خون گریه کرد پای غمت بی‌شمار، چشم ** زینب تمام راه، نگاهش سویِ تو بود او برنداشت از تویِ نیزه‌سوار، چشم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در چشم خلق حضرت عالی‌جناب شد هرکس برای نوکری‌اش انتخاب شد وقت شنیدن از غم زهرای مرضیه عمری ثواب کرد دلی که کباب شد هر کس که شأن بیت علی را نگه نداشت، نزد خدای فاطمه، خانه‌خراب شد تا باد بُرد شعله سوی بیت بوتراب آتش هم از خجالت بسیار آب شد دنیا تمام روشنی‌اش را ز دست داد سیلی زدن به صورت خورشید باب شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
درد و دل‌های من فروان است بگذریم از شما چه پنهان است پیش تو هر کسی که مهمان است دردهایش نگفته درمان‌ است پسری کور، گنبدت را دید دختری کر، صدات را فهمید با چه نازی در آسمان چرخید کفتری که به روی ایوان‌ است نور تو می‌درد سیاهی را نچشم طعمِ بی پناهی را بر سرش کرده تاج شاهی را هر کسی که گدای سلطان است باز هم آمدم، پناهم ده زائر مشهدم، پناهم ده من اگر چه بدم پناهم ده دلم از کرده‌اش پشیمان است :: در حرم تا که آب نوشیدم لب خشک حسین را دیدم مُردم از شرم تا که فهمیدم گفته مقتل ذبیح العطشان است خویش را باز سینه زن کردم یاد ارباب بی کفن کردم منِ نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه فقط حال ما پریشان است در عزایش رسول گریان است خشکسالی چشم‌مان کافی‌ست وقت وقت نزول باران است می‌روم روضه بعد هر روضه رعیتی سوگوار سلطان است من نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است کوفه مهمان نواز خوبی نیست رسم این شهر قتل مهمان است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تربتت سجاده‌ی ما را مزین می‌کند عشق تو قانون دنیا را مدون می‌کند ماه نه، خورشید نه، ما معتقد هستیم که شهر را پرچم سیاه روضه روشن می‌کند سنگ در صحنت که باشد بوسه‌گاه عالم است ارزش هر چیز را عشقت معین می‌کند حضرت دریا! بیا و به بزرگی‌ات ببخش رود اگر در پیش لب‌های تو مَن مَن می کند :: هر زمان مرثیه‌ی عریانی‌ات را خوانده‌اند چشم من پیراهنی از اشک را تن می‌کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار شد برود کار بوتراب کند فرات را سر بدخواه خود خراب کند قرار شد برود با لب ترک خورده هزار حرمله را از خجالت آب کند امیدوار به این است مادر اصغر قرار نیست کسی طفل را جواب کند سه شعبه‌ای به دوراهی رسیده و باید میان کودک و باباش انتخاب کند سه شعبه از گلوی او بزرگتر باشد کسی بیاید و این غصه را حساب کند نشسسته حرمله در صدر کاخ با لبخند بدا به حالش اگر شکوه‌ای رباب کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حیدر رسیده بود، پیمبر رسیده بود همراه این دو، سوره‌ی کوثر رسیده بود خواهر دوید سمت برادر ولی دریغ آن لحظه‌ای رسید که لشگر رسیده بود از خاتم حسین، تعاریف بی‌شمار به گوش ساربان ستمگر رسیده بود کار عصا و نیزه و شمشیر شد تمام نوبت به شمر و سینه و خنجر رسیده بود خنجر نمی‌برید گلوی حسین را به بوسه گاه حضرت مادر رسیده بود حق داشت زینبی که به صبرش ملقب است با قتل صبر، صبرش اگر سر رسیده بود هنگام ظهر کشتن آقا شروع شد اما غروب، کار به آخر رسیده بود ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
شهرِ رفته به خواب کشت تو را گریه‌ی بی حساب کشت تو را بین خیمه عطش که جاری شد روضه‌ی آب آب کشت تو را گاه گهواره‌ی علی، گاهی لای لای رباب کشت تو را در مسیری که داشتی تا شام محمل بی حجاب کشت تو را گاه بازار و کوچه‌گردی‌ها گاه بزم شراب کشت تو را آفتاب چهارم اسلام! تابش آفتاب کشت تو را لحظه‌ی ذبح گوسفندان نیز دیدن ظرف آب کشت تو را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e