eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
كنسرت و بساط عشق و حال آزاد است رفتن به سفر هاى شمال آزاد است پرواز نجف خطر برايت دارد! تركيه و كيش بى خيال، آزاد است شاعر: @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به امید نابودی ▶️ طوطى طبع من غزلخوان است، مى سرايم شكوه بالا را لب ساحل نشسته ام آرى، مى سرايم دوباره دريا را خسته از وعده هاى پاييزى، منتظر مانده ام چنين روزى آنك از ره بهار مى آيد، مى سرايم اميد فردا را يامقلّب كه قلب من با توست، يا مدبّر مرا تو تدبيرى يا محوّل نگاه ديگر كن، حال ما را و حال دنيا را @hosenih گرچه حال زمان كمى بد شد، گرچه عاشق كمى مردّد شد كرونا آمد و كمى سد شد، عشق حل مى كند معما را بى قرارم قرار جانم باش، بين اين دشت گل عذارم باش نوبهارم كمى كنارم باش، تا نبينم سكوت صحرا را بشنو از نى نواى ياران را، نغمه عشق با شهيدان را آن مناجات هاى چمران را، تا كه معنا كنيم معنا را ياد سنگر دوباره جارى شد، حال دل هايمان بهارى شد كرونا هم تمام خواهد شد، العجل اى طبيب...دل ها را @hosenih رخصتى تا دوباره جان گيرم، مثل قاسم شوم توان گيرم بى نشان باشم و نشان گيرم، تا ببينم دم مسيحا را عاشق سرزمين ايرانم، حامل پرچم شهيدانم سبز و سرخ و سفيد مى مانم، تا ابد دارم اين تولا را... شاعرى در مسير بارانم، فارغ از سردى زمستانم گرم عشق هواى مهرانم، كربلايى كن از وفا ما را ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌹برای گل‌های خونین افغانستان🌹 شبى كه خون دل از اين مسير جارى شد چكيده سفر عشق بى قرارى شد شبى كه ناله مهتاب در گلو خشكيد زمانه از هيجان حيات عارى شد شب فراق كبوتر، كبوتر عشق است كبوترى كه پر از زخم هاى كارى شد چه انفجار مهيبى كه عشق حيران گشت! وقوع حادثه آغاز جان نثارى شد به قتلگاه پر از خونِ كابل مظلوم حروف خون گلى، خط يادگارى شد ميان شعله تزوير دشمنان اين بار چقدر حنجره ى كودكان انارى شد به جانِ جانِ پدر، چشم هاى خيس پدر به راه دختركان همچو سيل جارى شد چقدر خاطره ها رنگِ روز عاشوراست كه شهر يكسره از داغ، لاله كارى شد نگاه لطف تو كافيست، مهر عالمتاب؛ ببين كه عصر ظهورت، چه روزگارى شد! شاعر: @hosenih
🌹برای گل‌های خونین افغانستان🌹 بهار با غزلى سرخ پشت پرچين است بخوان كه داغ شقايق هميشه سنگين است نگاه خيره تزوير چون شقاوت شب- به دشت برچىِ آلاله هاى رنگين است @hosenih مگر نه اينكه خزان تيغ بر بهار كشيد بهار را چه كند آن دلى كه خونين است؟ كدام غصه پدر را به سوگ سرخ نشاند؟! كدام قصه، بگو شرح ماجرا اين است! به دست خاك سپرد آن همه شقايق را كجاست جان پدر؟ آه دست گلچين است! كنار ماهِ خدا، ماه خويش را بخشيد به دست بى رمقش ربّناى آمين است @hosenih زبان گرفته پدر رو به ماه كابلى اش مسير سرخ شهادت چقدر شيرين است! قسم به منتقم خون اين كبوترها نگاه زخمى كابل سوى است شاعر: @hosenih
اكنون كه زمان امتحان و يارى ست عطر شهدا در اين حوالى جارى ست "تا كور شود هر آنكه نتواند ديد" رأى من و تو به نام ايران، آرى ست شاعر: @hosenih
امروز مراد است رأى من و تو تصوير معاد است رأى من و تو در جمعهٔ انتقام "قاسم" برخيز! ميدان جهاد است رأى من و تو شاعر: @hosenih
دنيا به پيش چشم فلك، سر به زير شد يعنى شكوه عرش خدا بى نظير شد وقتى عطش ميان بيابان نفس كشيد هر سنگريزه، تشنه ى يك "يامُجير"شد @hosenih باران عشق در دل صحرا ظهور كرد تا آن بهار گمشده سهم كوير شد روزى كه خنده بر رخ آيينه نقش بست سرمنشأ دوباره خير كثير شد واشد تمام پنجره ها سمت بركه اى- آيينه اى كه قسمت "يومُ الغدير" شد بر منبر عظيم ولايت كه تكيه داد خورشيد در قلمرو نورش حقير شد مردى پر از طراوت باران و شور عشق در محضر تمامى خلقت، وزير شد در جشن آسمانى اكمال دين حق آيينه دار سبز رسالت، امير شد ▫️@hosenih "يومُ السُّرور"، روز تولاى حيدر است نادِ على بخوان كه فضا دلپذير شد مولاى دين، طلوع امامت مبارك است از نور توست، ماه ولايت منير شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محرّم شد محرّم باز هم دل ها هوايى شد صداى طبل غم آمد، زمان دلگشايى شد چه شورى و چه حالى دارد اين شب هاى مهتابى همين شب ها سرآغازى براى آشنايى شد @hosenih خدا را شكر آمد فصل سرخ جانفشانى ها پس از يك سال دلتنگى، بهار باصفايى شد چه عشقى دارد آن چشمى كه با خون خدا جاريست به دريا وصل شد چون رود، چشمى كه خدايى شد ميان هيأت خورشيد، عطر سيب پيچيده نسيم روضه ى عشق است، عاشق نينوايى شد عطش دارم عطش يك جرعه چاى روضه مى خواهم چه شيرين كرد كامم را چه زيبا ماجرايى شد براى مرهم دردم زيارتنامه مى خوانم سلام اى كشته بى سر! چرا اصغر فدايى شد؟! سلام اى ساكن بالا، چرا در شام عاشورا سرت بالاى نيزه آه گرم دلربايى شد هواى روضه ات كردم، همين يك جمله من را بس شروع هر گرفتارى از آن روز جدايى شد @hosenih نمى خواهم جدا باشم پس از اين لحظه اى از تو رها كن در حرم من را، بگو فصل رهايى شد اجازه مى دهى آقا؟! بگويم دوستت دارم دعاى خير مادر بود شاعر كربلايى شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خبر دهيد به باران، محرّم آمده است زمان گريه بر آقاى عالم آمده است حسين از من و من از حسين، بايد گفت عزاى اشرف اولاد آدم آمده است @hosenih به حكم فابْكِ علىَ العشق در بلاى عظيم براى جنّ و ملك باز مرهم آمده است طنين ناله سرخِ حسين كافى نيست؟! براى سينه زدن نوحه و دم آمده است به هيأتى كه در آن انبيا عزادارند دليل توبه مخصوص آدم آمده است براى روح و تنِ خسته و گناه آلود بساط چايىِ روضه فراهم آمده است @hosenih به آبروى حسينْ ابنِ فاطمه سوگند تمام عزتمان پاى پرچم آمده است نه كربلا و نه هيأت، نمى شود تعطيل شروع سال خدا با محرم آمده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا ثريا مى رود اين آه پر تأثير من مى زند آتش به دل ها گريه ی شبگير من در دل ويرانه بايد شد مقيم روضه ها جبرئيل اينجا نشسته محو در اكسير من @hosenih كربلاى شام بدجورى غرورم را شكست صف به صف بستند قامت جمله بر تحقير من زخم هاى شب پرستان داغ من را تازه كرد حرمله خسته نشد يك لحظه از تكفير من ابن ملعون سر به سر مى زد سرت را كعبِ نى خيزرانى شد لبت اى واى بر تقصير من روضه‌ی مكشوف را ديدم، زبان لكنت گرفت نيزه ها بر منبر آمد در پى تفسير من @hosenih گيسوانم شد سپيد از بس مصيبت ديده ام الحذر از انعکاس آه دامن گیر من خوانده ام امشب زيارتنامه را بالاى سر شب شبِ قدر وصال است و شب تقدير من شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا ثریا مى‌رود این آه پر تأثیر من مى‌زند آتش به دل‌ها گریه شبگیر من در دل ویرانه باید شد مقیم روضه‌ها جبرئیل اینجا نشسته محو در اکسیر من @hosenih کربلاى شام بد جورى غرورم را شکست صف به صف بستند قامت جمله بر تحقیر من زخم‌هاى شب‌پرستان داغ من را تازه کرد حرمله خسته نشد یک لحظه از تکفیر من ابن ملعون سر به سر مى‌زد سرت را کعبِ نى خیزرانى شد لبت اى واى بر تقصیر من روضه مکشوف را دیدم زبان لکنت گرفت نیزه‌ها بر منبر آمد در پى تفسیر من @hosenih گیسوانم شد سپید از بس مصیبت دیده‌ام الحذر از انعکاس آه دامن‌گیر من خوانده‌ام امشب زیارتنامه را بالاى سر شب شبِ قدر وصال است و شب تقدیر من شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی امسال هم جامانده ام افسوس قسمت نيست تا اربعين چيزى نمانده آه فرصت نيست جامانده ام جاماندم از اصل خودم باشد جامانده ام از كاروان شايد سعادت نيست @hosenih از كودكى عشق تو را آموختم امّا عاشق گناهش چيست آقا جان كه دعوت نيست حسرت به دل ماندم ضريحت را بغل گيرم آقا مگر شوق زيارت، شكر نعمت نيست؟! با يك بغل اندوه مى گيرم در آغوشم دلتنگيم را، باز هم وقت شكايت نيست! با پاى دل مى آيم اما اشك مى ريزم آواره ى اين جاده ها را عرض حاجت نيست @hosenih عاشق به ياد كربلايت از نفس افتاد عاشق زيارت آمده، عين روايت نيست؟! آقا نگاهت را نگير از من كه محتاجم در راه وصلت لذتى مثل شهادت نيست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی دل را اسير آه حسرت كرده ام باز آقا ببين؛ عرض ارادت كرده ام باز چون زائرت مهمان عرشِ حقْ تعالىٰ ست خود را هلاك اين روايت كرده ام باز ياليتنا كُنّا معكْ گفتم ولى حيف قسمت نشد، شايد جسارت كرده ام باز؟! @hosenih از اوّلِ ماه محرّم مثل هر سال اين اربعين، نذر زيارت كرده ام باز بايد كه نذرم را ادا مى كردم آرى دارم يقين كفران نعمت كرده ام باز قسمت نشد تا زير قبّه با تو باشم بيچاره ام خود را ملامت كرده ام باز @hosenih جامانده ام از همرفيقانم دوباره با آه شبگيرم قيامت كرده ام باز نه،... چاره اى ديگر ندارم چون هميشه از موكب قلبم زيارت كرده ام باز بالاى بام خانه رفتم دل شكسته آقا ببين؛ عرض ارادت كرده ام باز شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به نوجوان فداكار ايذه اى، قهرمان نشست در دل آتش كه قهرمان باشد ميان وسعتى از شعله، جان فشان باشد كبوترى كه زده بال در حوالىِ عشق در انتظار شب سخت امتحان باشد @hosenih به قدر سن كمش نه،... بزرگ مى فهميد علىِّ اكبرى از جنس آسمان باشد و شعله شعله دلش را به عشق روشن كرد براى آنكه در اين باغ، ارغوان باشد گذاشت در دل تاريخ خاطراتش را كه چشمِ عاطفه اش محو بيكران باشد @hosenih خبر رسيده على در طريق جانبازى شهيد ديگرى از نسل نوجوان باشد چه نوجوان رشيدى در اين زمانه درد! مدافع حرمِ صاحب الزّمان باشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دل را رها رهاى رها از حصار كرد از كوچه هاى خسته به سويت فرار كرد باب الجواد، مثل هميشه قرار اوست دسته گل سلام و دعا را نثار كرد @hosenih اذن دخول مرقد خورشيد را گرفت جان را به سنگفرش حرم چون غبار كرد با ديدن ضريح پر از حسّ عاشقى شاعر نشست و گريه بى اختيار كرد با خوشه هاى اشك، وضويى دوباره ساخت بُغضى كه داشت در دل خود آشكار كرد ابيات تشنه را به هواى سبوى عشق بر شانه هاى بال ملائك سوار كرد لبريز نور شد تن احساس شعر او تا ياكريمِ صحن غزل را شكار كرد @hosenih آرى در آستان غزل خيز قدس تو هر شاعرى به مدح شما افتخار كرد اما سرودن از تو كجا و زبان شعر؟! شاعر دوباره حال خودش را هوار كرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌بارد از بهشت دگرگون بهارها ‌بر دامن تمامی دل بیقرارها ‌می‌بارد آنکه بارش رحمت به دست اوست ‌در خشک سال عاطفه چون چشمه‌سارها @hosenih ‌پیغمبرانه در دل صحرا قدم گذاشت ‌رونق گرفت با نفسش کوهسارها ‌آمد خلیل بت شکن از خیمه‌گاه صبح ‌تا بشکند غرور یمین و یسارها ‌ظلمت شکست و تشنه ی نوری شگرف شد ‌لبخند صبح قسمت لیل و نهارها ‌نوری دمید و هاله ی غم اعتکاف کرد ‌در قبله گاه باور چشم انتظارها @hosenih ‌نوری که از فروغ رخش محو گشته‌اند ‌خورشید و ماه با همه آیینه دارها نور «محمّد» است که اعجاز می‌کند در خلوت تمامی شب زنده دارها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا روزىِ دل از آسمان مى گيريم با ياد تو هر جمعه زبان مى گيريم عجّل لوليّك الفَرج ،آقا جان با نام تو اى عشق ،توان مى گيريم *** ويرانه ام و تو كرده اى آبادم با ندبه ى دلتنگى خود دلشادم در غربت آدينه ى هجران، اى عشق هر جمعه حساب هفته رفت از يادم شاعر: @dobeity_robaey
بهانه تو گرفتم تويى بهانه من شميم نام تو جارى به هر ترانه من ظهور نور تو را دارم آرزو امشب فروغ چشم منى و چراغ خانه من @hosenih ببين كه ناز تو را مى كشم، بمان! بانو! به قدر لحظه اى آخر در آشيانه من بمان براى حسين و حسن تسلا باش براى خاطر زينب، بمان يگانه من هنوز در دل آن كوچه سار مى لرزد شبيه عرش معلا دوباره شانه من تويى بهانه چشمان ابرى حيدر تويى دليل همه گريه شبانه من غريب رفتى و مانده ست در شب كوچت فشار زخم تو بر زخم تازيانه من به جز على نشناسد كسى تو را زهرا تويى تو ليلة الاسرار بى نشانه من @hosenih هميشه زخم فدك تازه مى شود آرى هميشه ياد تو باشد در آشيانه من به احترام تو خواندم نماز شعله ورى حقيقت است كه آتش گرفته خانه من؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب چه خبر شد، نشنيديد خبر را؟! در خاك بجوييد هلا قرص قمر را امشب كه على غسل دهد هستى خود را اى كاش خبردار كند مرغ سحر را @hosenih سرمى نهد امشب به سر شانه ديوار تا بشنود از هر نفسى شعله در را اين داغ سقيفه ست كجا مى رود از ياد؟ داغى كه چنان سوخته يكباره جگر را حق دارد اگر باغچه را پر كند از اشك هرلحظه على مى شنود زخم تبر را همراه گلش آمده با بغض شبانگاه بايد بسپارد به دل خاك، گهر را @hosenih اين بود همان ياس كه در باغ تو پژمرد؟! حيدر چه جوابى دهد اينبار پدر را اين روضه ى سربسته بماند كه بماند! در چاه بيابيد مگر شرح خبر را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷فرارسیدن تبریک و تهنیت باد. از دست زمانه گرچه دلخون هستيم عمريست كه بر لطف تو مديون هستيم اى كاش عنايتى كه ما هم گوييم در زمره "أينَ الرجبيون" هستيم شاعر: @dobeity_robaey
"اِقْرَاء" كه ميان آسمان ها و كرات نازل شده است بار ديگر بركات جبريل امين دسته گلى آورده ست تقديم رسول مهربانى،"صلوات" @dobeity_robaey
اى روح بلند عرش اعلى برگرد سرسبزترين بهار دنيا برگرد يك ماه پر از عطر حضورت بوديم اى "صاحب عيد"،جان زهرا برگرد شاعر: @dobeity_robaey
ستون خيمه ى اشراق ناگهان لرزيد به سوگ حضرت خورشيد، كهكشان لرزيد شكست آه غريبى سكوت صحرا را زمينِ سامره با بانگ آسمان لرزيد @hosenih طنين اشك ملك بود هر طرف جارى چنين كه عرش خدا نيز آن چنان لرزيد گلوى سرخ گل از تشنگى ترك برداشت در التهابِ عطشناك، باغبان لرزيد غبار كهنه ماتم به رنگ كرب و بلا نشست در دل سرداب و بى كران لرزيد در آن فضاى نفس گير بغض زهرآلود چقدر ناله ى مولاى بى نشان لرزيد امامِ آينه را تا گرفت در آغوش شبيه ابر بهارى در آن ميان لرزيد @hosenih به نامِ نامىِ موعود، عسكرى برخاست دعا براى فرج خواند و بى امان لرزيد قسم به سوره والعصر، صبح آدينه_ به استغاثه ياصاحبَ الزّمان لرزيد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم در وسعتى از صحن تو ديدم اجابت را بر قامت گلدسته‌ها، باران رأفت را در آستان نور تو، «جاى ملالى نيست» بايد به‌جا آورد هردم شكر نعمت را @hosenih از فتنه هاى بى امان بايد پناه آورد شاهِچراغ اينجا بشويد گرد غفلت را در آستان تو كبوترها سبكبالند گردِ حرم دارند امّيد شفاعت را در حوضِ خون، آرى كبوترها ادا كردند لب‌تشنه با خون گلو، غسل شهادت را السّابقون السّابقون، از عشق مى‌گفتند آن عاشقانى كه چشيدند اين زيارت را امضاى تو اذن دخول كربلايى‌هاست تقسيم كردى كربلاى سرخ قسمت را بابِ شهادت باز شد در اين حرم يعنى آقا نشان دادى خودت راه سعادت را @hosenih آقا خلاصه زائرانت خوب فهميدند باب‌ الرضا هم مى‌دهد رزق شهادت را از دشمنان بى حيا باكى نباشد چون دارد به دستش حضرت زهرا شفاعت را شاعر: 🔅 اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇👇 @hosenih
"اِقْرَاء" كه ميان آسمان ها و كرات نازل شده است بار ديگر بركات جبريل امين دسته گلى آورده ست تقديم رسول مهربانى،"صلوات" @dobeity_robaey