eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
292 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هم دلبر و دلاور و دلدار مرتضی هم سرور و سر آمد و سردار مرتضی هم دیده ایست در و گهر بار مرتضی هم سینه ایست مخزن الاسرار مرتضی جان ِ گرو گذاشته در لیلت المبیت دلواپسیِ امنیت ِ غار مرتضی @hosenih در سجده هاش گفته انا عبدک الذلیل در جنگهاش صفدر و قهار مرتضی هر جا که ایستاده چه سجاده و چه جنگ دارد به بندگی تو اصرار مرتضی انگار کار کرده ترازو تراز تر وقتی گذشته از سر بازار مرتضی @hosenih هر جا گره به کار می افتاد ، جبرییل میگفت یا محمد ، بگذار مرتضی... دیوار ِدینِ حق و در ِ شهر ِ علم بود اما چه دید از در و دیوار مرتضی؟ در کربلا به هر طرفی میکنم نگاه جعفر علیست ،عون و علمدار مرتضی زیبایی خدا به هر طرفی جلوه میکند تکرار توست حیدر کرار ، مرتضی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هم دلبر و دلاور و دلدار مرتضی هم سرور و سر آمد و سردار مرتضی هم دیده ایست در و گهر بار مرتضی هم سینه ایست مخزن الاسرار مرتضی جان ِ گرو گذاشته در لیلت المبیت دلواپسیِ امنیت ِ غار مرتضی @hosenih در سجده هاش گفته انا عبدک الذلیل در جنگهاش صفدر و قهار مرتضی هر جا که ایستاده چه سجاده و چه جنگ دارد به بندگی تو اصرار مرتضی انگار کار کرده ترازو تراز تر وقتی گذشته از سر بازار مرتضی @hosenih هر جا گره به کار می افتاد ، جبرییل میگفت یا محمد ، بگذار مرتضی... دیوار ِدینِ حق و در ِ شهر ِ علم بود اما چه دید از در و دیوار مرتضی؟ در کربلا به هر طرفی میکنم نگاه جعفر علیست ،عون و علمدار مرتضی زیبایی خدا به هر طرفی جلوه میکند تکرار توست حیدر کرار ، مرتضی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم بداهه گروه حرف دل"شاعران محفل آئینی انگور" در شب میلاد امیرالمومنین علی علیه السلام ▶️ شب شعر است و واژه تبدار است شاعر تو دوباره بیدار است هر چه شاعر قلم زده است برات باز هم او به تو بدهکار است @hosenih شاعر آستان مولایم تا بگویند اهل دربار است ياعلي گو كه بوسه اي بزنم به همان لب كه بر رطب دار است شاعرت بر لبش رطب دارد یا علی گو شبیه تمار است جنگجوی تمام میدانهاست عِلم دار است و هم عَلمدار است کوه عمری به احترام علی سرپا مانده و خبردار است از لب مادرم شنیده ام و مطئنم علی نگهدار است یاور صرف بر یتیمان بود آنکه دین را حقیقتا یار است گفت آرش که یا علی گفتن قوت بازوی کماندار است من که در مانده ام به مدح علی تو بگو مدحتش چه مقدار است چه بگویم به مدح شاه نجف که خدایی در او پدیدار است هرکسی غیر حیدری شده است روز محشر غریب و بیچاره ست آن نظر را که مات روی علی ست مات روی دگر شدن عار است عشقش از سینه میزند بیرون عطر کی پایبند عطار است؟ جرعه جرعه شراب می ریزد قدحی را که مست دیدار است دو علی در اذان ماست ولی گوش عالم مگر بدهکار است؟ @hosenih و اذان بارها به من گفته: صد علی از خودش طلبکار است میدهد عیدی مرا هر روز شعر من را اگر خریدار است و فقیر و اسیر میدانند وقت حاجت گرفتن، افطار است حرف مولاست حرف حق به خدا سر میثم اگر بر این دار است هر که دیوانه گشت از این عشق به خدا خواندن تو مختار است جمعی او را خدای خود خواندند بس که کار خدا علی وار است مادرم از همان نخستین روز عشقشقان را عجیب بیمار است یا خدایی که گفته اند، دو تاست یا خدا مرتضای کرار است جان زهرا نگاه کن مارا شاعرت بیشتر گرفتار است بوسه باران نموده جبرائیل ترکی را که روی دیوار است از بزرگی تو توهم شد که خدا در مقام تکرار است هر که نهج البلاغه می داند روز محشر انیس عمار است این مقامی که مینویسندت نسبت خار و یک سپیدار است اشک حیدر به چاه را قطعاً یوسف مصر هم خریدار است نقطه تحت با بسم الله نقطه ای در میان پرگار است @hosenih می نویسم علی علی و قلم سرخوش از یا و عین دوار است صله ای مرحمت کن از کرمت یا علی شاعرت بدهکار است به بلندات اگر نگاه کنیم آنچه افتد به خاک دستار است بین کرّار و او که فرّار است نکته به نکته فرق بسیار است هر که ویرانِ توست آباد است مست از باده ی تو هشیار است نگهی از سر ترحم کن به گدایی ک باز سرباراست به خداوندی خدا سوگند به خدایی علی سزاوار است تو همانی که دُرِّ در نجفی و نجف از شما چه سرشار است به یقین شهر علم را حیدر هم در است و هم اینکه معمار است کاردنیا به دست قدرت اوست جزعلی هرکه هست بیکاراست این قصیده به انتها نزدیک ترک مدح تو لیک دشوار است دست بالای دست ، دست علی است زیر دستش چقدر بسیار است گفت زهرا علی ، علی زهراست مصرع قبل پر ز اسرار است ما گنه کار و تو قسیم بهشت دستمان گیرحالمان زاراست @hosenih غیر حیدر ندیده ام به خدا چه کسی دردمند مسمار است ماه آل علی! نمایان شو برکه‌ای بی‌قرار دیدار است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
همین که می رود از درد ابروهای تو در هم صدای ناله بر می خیزد از خاک پیمبر هم پس از این مرتضی هر روز را خون گریه خواهد کرد پس از تو زخمهایش می شود وامانده ی مرهم تمام کینه های کهنه دور خانه ات نو شد اُحد یک سمت می غرید و از یک سمت خیبر هم درِ این خانه چوب از هر درختی داشت می‌دانم که می سوزند از شرمندگی سرو و صنوبر هم بپرس از کوهها اشک زلال چشمه کار کیست؟ چرا گریان شده جنگاوری مانند حیدر هم؟ نه تنها شانه های لاغرِ بابا بزرگ من که لرزیدند از این غم پهلوان های تناور هم به تنهایی برایت روضه می گیرم در این خانه خودم سینه زن و گریه کن و مداح و منبر هم تو سر اللهی و من نا توان از گفتنت هستم ببین شرمندگی حاصل شد از یک شعر دیگر هم قسیم النار و الجنه کناری تکیه خواهد داد سوا خواهند شد روز قیامت شیعیان درهم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم نشسته آخر هر شاهراهی کربلا هم گدایی می‌کند هر پادشاهی کربلا من در این دلمردگی‌ها زندگی هم می‌کنم (می روم گاهی خراسان گاه‌گاهی کربلا) عشق هم راه است و هم همراه، من هم پا به پاش کاش باشد آخر هر سر به راهی کربلا آب دادم دست بابا، دست بالا بُرد و گفت قسمت هر روزت ای فرزند، الهی کربلا من چه می‌دانم چه طعمی دارد اما گفته‌اند : آی می‌چسبد نسیمی، صبحگاهی کربلا حال من را خوب می‌فهمند اهل خانه‌ام بسکه عمری گفته‌ام بعد از هر آهی کربلا هفت دریا، هشت وادی، نُه فلک، ده کهکشان کُلُ یومٍ، کُلُ ارضٍ.... تا بخواهی کربلا.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم دلبر و دلاور و دلدار مرتضی هم سرور و سر آمد و سردار مرتضی جان ِ گرو گذاشته در لیلة المبیت دلواپسیِ امنیت ِ غار مرتضی در سجده هاش گفته: انا عبدک الذّلیل در جنگ‌هاش صفدر و قهّار مرتضی هر جا که ایستاده چه سجاده و چه جنگ دارد به بندگی تو اصرار مرتضی انگار کار کرده ترازو ترازتر وقتی گذشته از سرِ بازار مرتضی هر جا گره به کار می افتاد، جبرییل می‌گفت یا محمد، بگذار مرتضی... ** دیوار دینِ حق و در ِ شهر علم بود اما چه دید از در و دیوار مرتضی؟ در کربلا به هر طرفی می‌کنم نگاه تکرار توست حیدر کرار، مرتضی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای پدران و به مناسبت دست‌هایم به زخم عادت داشت و به دست پدر شباهت داشت دست بابا اگرچه خالی بود قدر یک آسمان سخاوت داشت دشت بود و چقدر آرامش کوه بود و چقدر هیبت داشت پدرم روضه خوان نبود ولی در دلش روضه بی‌نهایت داشت خانه از چشم او‌ حسینیه بود خانه با اشک او طراوت داشت "مشقِ" نام "حسین" بود و "حسین" هر چه پیشانی پدر "خط" داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت لحظه‌هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت.. رفت از کوی و خیابان، سفره‌اش را جمع کرد ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لب‌های تشنه، چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همین که راز دل زهر بر ملا شده بود به قتلگاه از این بیت، کوچه وا شده بود و شمر خنده‌ی تلخی به خنجرش می‌کرد و شعر گریه کنِ روضه‌ی رضا شده بود به سمت خانه چهل بار خاطرش خون شد نشسته بود چهل بار و باز پا شده بود به سمت خانه چهل روضه را نشست و گریست دلش حسینیه‌ای غرقِ در عزا شده بود و درد بود که عمامه از سرش افتاد امام، گریه‌ی کز کرده در عبا شده بود اشاره کرد که آن خانه بی حصیر شود و خاک‌های کف حجره کربلا شده بود صدای سُم، همه جایِ اتاق شیهه کشید در آن دقیقه که سَم، دردِ بی دوا شده بود کریم در به‌روی خویش بست و راهی شد جواد آمد و درهای بسته وا شده بود جواد آمد و این تازه اول روضه‌ست جگر، شبیه به اکبر، جدا جدا شده بود... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e