#حاج_قاسم_سلیمانی
آمد خبر که از دل دشتی پر التهاب
پر زد به آسمان شهیدان ستاره ای
سر زد ز هر کرانه افق های روشنی
از پاره پاره های دل ماه پاره ای..
بیدار شو ببین که علمدار برنگشت
ما را به دست ساحل امنی سپرد و خود
بیوقفه رفت در دل دریایی از خطر
تا هرم آتشی نرسد تا حریم ما
شد در میان آتش پرکینه غوطه ور
از چشم ما گدازه بریزد از این خبر
تاریخ شاهد است که ققنوس میشود
هر شیعه ای که از دل و جان شعله می کشد
خون شهید کرده جهان را غیورتر
غیرت خروش کرد و جهان شعله میکشد
کاخ سفید میشود از شعله ها سیاه
ما خواهران زینبی لشگرش شدیم
با مادران فاطمی سرزمینمان،
این چادری که بر سرمان هست داده است
صدها ستاره هدیه به آغوش آسمان
پوشانده ایم بر تن مردان لباس رزم
بیروت و بصره و حلب و فکه و یمن
فرقش کجاست ما همه از یک قبیله ایم
عشق عمیق و مشترکی در نهاد ماست
هر یک مدافعان حریم عقیله ایم
حب الحسین یجمعنا یک شعار نیست
ما را شهاب ثاقب شب نام می نهند
خاورمیانه جلوه ای از کهکشان ماست
با آیه های فتح کند صبح ما طلوع
پیروزی نهایی این جنگ از آن ماست
بسم الله از زبان ولی میرسد به گوش
فصل نبرد تازه ای آغاز میشود
فصلی که جاودانه بسازد بهار را
فصلی که بعد از آن نشود دختری اسیر
فصلی که فیصله بدهد انتظار را
عطر ظهور میرسد امروز بر مشام
آماده باش داده خدا بر ملائکش
افلاک گوش بسته به راز و نیاز ما
تا تیرهای تیز دعا در کمان ماست
خط مقدم است همین جانماز ما
چیزی نمانده است به آن انتقام سخت..
شاعر : #ملیحه_رجائی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
#جمعه_عروج
چشمی اگر خفته ست، چشمی هم به در مانده
می دانی آیا چند ساعت تا سحر مانده؟
تا صبح، شب های فراق یار، طولانی ست
هر چند می دانی زمانی مختصر مانده
این جمعه باید زودتر بیدار شد از خواب
این جمعه خورشید از طلوع صبح درمانده
آن انتظار بی قرار جمعه ها، افسوس!
این جمعه در تقویم، مفقود الاثر مانده
تاریکی شب رفته اما روز پیدا نيست
اخبارگو این بار در شرح خبر مانده
گویا همان مردی که دائم در سفر بوده
قصد شهادت کرده دیشب، در سفر مانده
در کلّ دنیا حاج قاسم یک نفر بوده
از جنس قاسم ها ولی صدها نفر مانده
سردار دل ها! از نظرهامان اگر رفتی
یادت ولی بی هیچ اما و اگر مانده
باید بگويم تسلیت ایران مشکی پوش!
تو روسپیدی همچنان، تبریک! فرمانده!
شاعر: #مریم_کرباسی_نجف_آبادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حاج_قاسم_سلیمانی
هنگام حماسه تیغ بُرّان بودی
همرزم دلاور شهیدان بودی
هربار که انقلاب، سربازی خواست
سردار همیشه #مرد_میدان بودی
شاعر: #فاطمه_نانیزاد
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
#حاج_قاسم_سلیمانی
هوای چشم همه، ابری است وبارانی است
که روز ما همه از دود آه ، ظلمانی است
گرفته بهت عجیبی فضای دل ها را
نفس به سینه ی سنگین خلق، زندانی است
چراغ گریه ی ما روشن است در این داغ
شرار سینه ،غم قاسم سلیمانی است
کسی که عمر خودش را نثار دین کرده است
کسی که شیوه ی او شیوه ی مسلمانی است
کسی که دشمن از او مثل بید می لرزید
کسی که هم نفس رهبری خراسانی است
کسی که ملک عراق و عجم به او نازد
چراغ و جلوه ی نامش ، همیشه نورانی است
شهادت است نصیب دل سلیمانی
نصیب جمع دل ما همه پریشانی است
کسی که مثل ابالفضل پیکرش پاشید
کسی که در ره محبوب خویش،قربانی است
مدافعان حرم را خبر کنید اکنون
میان بزم شهیدان دوباره مهمانی است
اگر که اشک کمی فرصت و امان می داد
نوشته بود «وفایی» فراق ، طولانی است
شاعر: #سیدهاشم_وفایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
🚩 کربلایی زیستی
آتشی در سینهات از داغ کوثر داشتی
استخوانی در گلو مانند حیدر داشتی
از ولادت تا شهادت کربلایی زیستی
در مصاف تیغها و نیزهها سر داشتی
هیبت نام بلندت پشت دشمن را شکست
اقتدا کردی به عباس و علم برداشتی
مثل قاسم از عسل گفتی زمان رفتنت
وقت برگشتن تنی مانند اکبر داشتی
مثل توفان رجزهایت میان معرکه
نطقهای آتشینی پشت سنگر داشتی
راه آزادی قدس از کربلا خواهد گذشت
رهبرت فرمود این را و تو باور داشتی
جز شهادت سهمت از این سفرهی رنگین نبود
عاقبت رندانه سهم خویش را برداشتی
شاعر: #علی_سلیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
بانگ تشویش را که سر دادند
بامها یکبهیک خبر دادند
زهر را دست خونجگر دادند
فیض عُشاق را سحر دادند
خبر آمد..، قد "ولی" تا شد
تن سردار ارباً اربا شد
از رکاب تو تا نگین افتاد
در دلم هُرمی آتشین افتاد
بر جبین سپاه چین افتاد
گرچه دست تو بر زمین افتاد
با همین حال "بازِ طیّاری"
به اباالفضل که علمداری
شیر آوردگاه..، یالت سوخت
تربت ِکربلایِ شالت سوخت
چشمهای علی خصالت سوخت
اوّل فاطمیّه بالت سوخت
غیرت مادری نشان دادی
مثل زهرا در آتش افتادی
پای دادی رکاب حفظ شود
مشک دادی که آب حفظ شود
جان سپردی حجاب حفظ شود
تا که این انقلاب حفظ شود
رفتنات بانی تداوم ماست
خونِ تو مُهرِ "گامِ دُوُّم" ماست
پَر گشودن عجیب فرجامیست
این شهادت نماد خوشنامیست
بانیِ پختگی هر خامیست
علّتِ انسجام اسلامیست
از یمن تا دمشق سربازیم
سوی دَّجالِ کفر میتازیم
بادهی ما قوام میخواهد
لب ما شُربِ جام می خواهد
زخم ما التیام میخواهد
رهبرم انتقام میخواهد
مستِ از بادهایم..، سیّد علی
همه آماده ایم سیّد علی
زنگ ما، زنگ استقامت بود
مشق ما شاهراه عزت بود
کاغذش برگهی وصیّت بود
آب، بابای ما "شهادت" بود
بهر مُردن همیشه تکمیلیم
ما شهادت طلبترین ایلیم
چشمهساریم..، رود میگیریم
از بلندا فرود میگیریم
خواب را از سعود میگیریم
انتقام از یهود میگیریم
شک نداریم اینکه صددرصد
کاخهاشان حسینیه گردد
ما از این بعد ماجرا داریم
ذوالفقار جهاد را داریم
قصد کشتار اشقیا داریم
در "تلاویو" نقشه ها داریم...
سر درِ آن..، بزرگ..، میخوانی:
شهرِ سردار دِل؛ سلیمانی
ظلمتِ در اتاقِ تو سخت است
آه! سردار!!! داغ تو سخت است
یاد این اتفاق تو سخت است
گرچه داغ فراق تو سخت است
شُکر..، دستی به زلف تو نرسید
خنجری روی حنجرت ندوید
بی حیایی تو را که پیر نکرد
خنجر قاتل تو دیر نکرد
نیزهای در پر تو گیر نکرد
بر تن درهمت حصیر نکرد
مادر خویش را صدا نزدی
خودمانیم دست و پا نزدی
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
آتش داغی به جان مؤمنین افتاده است
گوییا از اسب، کوهی بر زمین افتاده است
شانههای مرتضی لرزید ازاین داغ سترگ
مالک اشتر مگر از روی زین افتاده است؟
عطر جنت در فضا پیچیده از هر سو؛ مگر،
کاروان مُشک در میدان مین افتاده است؟
چار سوی این کبوترهای پرپر را ببین
آیههای روشن زیتون و تین افتاده است
دستبردامان شاه تشنهکامان یافتند
دستهایش را که دور از آستین افتاده است
زوزۀ کفتارها از هر طرف برخاستهست
شک ندارم این که شیری در کمین افتاده است
کربلا در کربلا تکرار شد بار دگر
ماه زیر خنجر شمر لعین افتاده است...
کوه آهن بر زمین افتاده یاران کاینچنین
لرزه بر اندام کاخ ظالمین افتاده است
سر جدا... پیکر جدا... این سرنوشت لالههاست
خاتم مُلک سلیمان بینگین افتاده است
شاعر: #سعید_بیابانکی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
مرحبا ای شهید زندۀ عشق
پیش ارباب روسپید شدی
تلخ بود این خبر، جدید نبود
سالها پیش از این شهید شدی
شاعر: #عباس_احمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
#محاوره
شرح خبرها چی میگن
این همه غوغا شده باز
چشم یه ملت واسه چی
این همه دریا شده باز
کاشکی دروغ باشه خبر
کاشکی من از خواب بپرم
شرح خبر ها چی می گن
من که نمیشه باورم
رفته ولی شک نکنید
جبهه پر از دلاوره
مالک اشتر علی
هنوز کنار رهبره
آی رفقا حسینیا
وقتشه از یاس بخونیم
دور هم این روز و شبا
روضه ی عباس بخونیم
میر و علمدار سپاه
پشت و پناه حرمه
رفته سلیمانی و باز
تو دلمون محرّمه
پیکر صدپاره! پاشو
حضرت ارباب اومده
پاشو که ماه علقمه
این دفه با آب اومده
پاشو با اون دست جدا
روضه ی سقا رو بخون
وقتشه ما گریه کنیم
روضه بخونی واسه مون
دست جدات روضه شد و
گرچه دلم خونه براش
وا نشد انگشترت و
مونده عقیقش سرجاش
از توو عراق این دفه هم
تیر ستم به ما زدن
باز تویِ اون خاک بلا
مهمون و بی هوا زدن
اهل و عیال شهدا
رفتی و قلبشون شکست
گرد یتیمی دوباره
رو سر بچّه شون نشست
منتقم خون حسین
منتقم خون توئیم
عزّتمون از توئه و
عمریه مدیون توایم
نوبت ما شد مث تو
پا وسط خون بزنیم
تیشه به دستامونه تا
ریشه ی ظلم و بکنیم
داده ثمر تازگیا
خون تموم شهدا
میرسه از سمت حرم
وعده ی اَلقدسُ لنا
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حاج_قاسم_سلیمانی
باز در گوش عالم و آدم
بانگ هل من معین طنین انداخت
دست تفکیر با اشارۀ کفر
شعله در خیمهگاه دین انداخت
خیمهها باز هم محصاره بود
به حریم حرم جسارت شد
شعلهها تا دم حرم آمد
باز هم صحبت از اسارت شد
در مسیر حسین جان دادن
با شهیدان کربلا عشق است
هر کجاییم کربلا برپاست
راه ما اوست، مرز ما عشق است
روز و شب دور خیمههای حسین
هر قدم گرم جانسپاری بود
اشک او پا به پای تسبیحش
هر سحر دانه دانه جاری بود
حاج قاسم که در دل میدان
غرش رعد و خشم طوفان بود
وقت رحمت نسیم بود نسیم
دست او بر سر یتیمان بود
گوشه گوشه شنیده است این صحن
خواهش و گریه و دعایش را
این حرم میدهد شهادت که
بارها دیده اشکهایش را
بارها پا به صحن این مرقد
با دلی شعلهور گذاشته بود
بارها روی شانههای ضریح
با دلی تنگ سر گذاشته بود
مهربان بود مثل باد بهار
سرو این خاک بید مجنون بود
پاسدار حریم خون خدا
جاننثار رقیه خاتون بود
تن به مردن نداد و بیسر شد
کشتۀ راه سیدالشهداست
دستش افتاد روی خاک ولی
حرم اهلبیت پابرجاست
شاعر: حجتالاسلام #سیدمحمدمهدی_شفیعی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حاج_قاسم_سلیمانی
یک روز به فکه، غرق غربت بودی
یک روز حلب، جلوتر از خط بودی
در سینۀ ما عشق تو امروزی نیست
از دیر زمان عزیز ملت بودی
شاعر: #حسن_زرنقی
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4