eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
415 ویدیو
30 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
غریب شهر قمی... نه، که آشنا هستی تو مثل فاطمه، معصومۀ خدا هستی هزار فخر تو را هست در جهان امّا همین بس است شرف، خواهر رضا هستی... نوشته‌اند به تقدیر تو که زائر باش هنوز زائر آن مشهدالرضا هستی... به بارگاه تو دل از یقین شود لبریز تویی که معنی «یَهدی لِمَن یَشا» هستی... شکسته پشت من از این همه گناه، اما چه غم مرا که توأم شافع جزا هستی... چه خوانمت که زبان، عاجز است از وصفت چه گویمت که تو مستغنی از ثنا هستی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوید سمت برادر، ولی نه چون زینب کشید درد مکرر، ولی نه چون زینب چقدر آرزوی دیدن برادر داشت صدا زد آه برادر، ولی نه چون زینب تمام راه به شوق برادرش آمد به حال خسته و مضطر، ولی نه چون زینب به پاس مقدم او شهر غرق غوغا شد رسید بر سر معبر، ولی نه چون زینب اسیر غربت و غم شد که زخم این هجران نداشت مرهم دیگر، ولی نه چون زینب به زیر بارش سنگ مصیبت و اندوه شکسته شد دل خواهر، ولی نه چون زینب مریضه شد به لبش جان رسید و در این راه نفس بریده شد آخر، ولی نه چون زینب چه بانویی که «وفایی» به پیش موج بلا صبور بود و دلاور، ولی نه چون زینب ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با مِنّی اِلَیْکِ... نامه‌ای از غربت ایران در سینه دارم حرف‌هایی با تو خواهرجان! ای باطنت با ظاهرت یک‌دست آیینه در لحظه‌های سخت سرشار از طمأنینه هم‌پای اشکت می‌چکد تسبیحِ در دستم هر نیمه‌شب دلتنگ یارب یاربت هستم هر وقت از دست زمانه غصه می‌خوردی بغض نهانت را سوی سجاده می‌بردی در وصف تو حرفی نمی‌دانم از این بهتر معصومه‌ای معصومه‌ای معصومه، ای خواهر روی جوادم را ببوس و هم‌زبانش باش جان تو و جان جواد آرام جانش باش حال تو را دارم به چشم خویش می‌بینم اشک تو را همواره بیش از پیش می‌بینم دیگر گذشت آنچه گذشته،‌ بشنو از ما بعد لاخیر فی الدنیا و ما فیها، و امّا بعد... یا فاطمه! این‌بار هم دست علی بسته‌ست احیای امر دین به این تدبیر پیوسته‌ست هجرت کن از شهر و دیار خود به این وادی منزل به منزل بگذر از صحرا و آبادی دست خدا پشت و پناه توست در این راه آری به حکم «مَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» هر نقشۀ دشمن، به هر ترفند ناکام است هجرت همان رزم است رزمی که به هنگام است خواهر بیا تا رنگ و بو گیرند باورها همراه جمعی از برادرها و خواهرها اسلام در دشت و بیابان سبز خواهد شد با مقدم سادات، ایران سبز خواهد شد هرچند هستیم از غم دیدار هم لبریز برخیز تا قسمت چه باشد خواهرم برخیز تا باز هم روشن ببینم چشم‌هایت را پایان رقعه می‌زنم مهر رضایت را «الله زَیْنٌ و انا عبد» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر درگهی سلام که ذلت ندیده است آن را خدا چو عرش، عزیز آفریده است بر حضرتی سلام که از حُسنِ تربیت در روزگار، از عظمت یک پدیده است بر نخله‌ای سلام که در لاله‌زار علم از شاخه شاخه‌اش گل عرفان دمیده است بر هاجری سلام که در کعبه ی عفاف اوصاف او ز قبله ی هفتم رسیده است بر مریمی سلام که موسای اهل بیت او را به نور عشق و دعا پروریده است بر دختری سلام که چون جده‌اش بتول او را خدا ز رجس و پلیدی بریده است معصومه‌ای که پاس حریمش دهد فلک معصوم نیست لیک به عصمت رسیده است بر ماه آسمان امامت ستاره است بر نورِ دیدگان علی نور دیده است در اهل بیت فاطمه‌ی دیگر است او او را خدا ز خیل زنان برگزیده است خورشید تابناک خراسان عشق را این ماه قم به چرخ وجاهت سپیده است... بر خواهری سلام که گردون مثال او جز زینبش به عاطفه دیگر ندیده است زینب قدش ز داغ برادر شکسته شد او هم قدش ز هجر برادر خمیده است بر هجرتش سلام که هجر برادرش او را ز شهر وحی به ایران کشیده است آمد برای دیدن روی رضا ولی او را ندید و بر لب او جان رسیده است ای در حجاب نور خود از دیده‌ها نهان! کو دیده‌ای که روی تو بی‌پرده دیده است؟ دامان سبز هر ملکی باغ گل شده است از چشم زائرت چو گل اشک چیده است امشب به شوق بوسه به درگاه عزتت مرغ دلم به سوی حریمت پریده است خوانم تو را به زمزمۀ "إشفعی لنا" لطفی که بر ولای تو ما را عقیده است بر درگهت نهاده "موید" سر نیاز جایی ز درگه تو که بهتر ندیده است ✍ مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو بستر به سختي نفس می‌كِشي تو اين لحظه‌ها شكل مادر شدي الان خوب حس می‌كنم واسه چی تو زهرای موسی بن جعفر شدی چقدر زوده پرپر شدن واسه تو چقدر زوده واست خميده شدن شدی فاطمه تا كه سهمت باشه تو سِنّ جوونی شهيده شدن چقدر داغ ديدي تو يك نصفه روز با اينكه دلت هيچ طاقت نداشت بازم شُكر كه مثل زينب ديگه تَـهِ داستانت اسارت نداشت شنيدن كه داری مياي سمت قم برا پيشوازت همه اومدن تا سايه‌ت رو حتی نبينه يه مرد زَناشون همه دور تو صف زدن زمين قم اون روز تو چشم خلق گمونم كه هم رتبه‌ی عرش بود با فرشای با ارزش و قيمتی مسير عبور شما فرش بود قم از كوفه و شام بيزار بود كه گل ريختن پيش پات مَردُمِش تا موسی بن جعفر رو راضی كُنَن چه ها كه نكردن برات مَردُمِش شدي زينب ثانی امّا ديگه خرابه‌نشينی نصيبت نشد روی نيزه ديگه سر مَحرمات قراره دل بی شكيبت نشد تو هرجا كه شيرخواره ديدی دلت حسابی شكست عين خانوم رُباب ولي ديگه با دست بسته نبُرد تو رو هيچ كس توی بزم شراب .. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای سورۀ نامت، تفسیر أعطینا زهراترین زینب، زینب‌ترین زهرا خیر کثیر تو، آیینۀ کوثر نامت سرآغاز تکثیر خوبی‌ها روشن‌تر از نوری، در نور مستوری پیداترین پنهان، پنهان‌ترین پیدا ماه مقیم قم، خورشید بیت‌النور در سایه‌سار توست سرتاسر دنیا فهم زمین عاجز از درک اوصافت والا مقامی تو در عالم بالا وقتی که معصومان معصومه‌ات خوانند در وصف تو لال است شعر و شعور ما از آه لبریزم، از اشک سرشارم این قطره را دریاب، دریاب ای دریا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو مجموعه‌ی لطف‌ و جود و عطایی تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی تو دریاچه نه؛ بَحر بی انتهایی چه‌گویم‌ که‌هستی؟چه‌گویم‌ چه‌هایی؟ تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو زهرا خصالی، تو زهرا جمالی تو زهرا مَآبی، تو زهرا جلالی تو زهرا سِرشتی، تو زهرا مثالی تو در دوره‌ی خویش خیرالنّسایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تویی راحت جان موسی بن جعفر تویی روح و ریحان موسی بن جعفر تویی یاس بُستان موسی بن جعفر تو بنت الامامی، تو بنت الهُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو عَذراترین مریم اهل بیتی تو در هر دمی همدم اهل بیتی در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی تو تندیس آن چارده مُقتدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی هُمای بهشتی و عرش آشیانی که در عُشّ دین صاحب آستانی تو باب الرّضایی، تو بابُ الجَنانی بهشت خداوند در خاک مایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو مانند کلثوم، زینب‌ترینی خدیجه وقار اَستی و بی‌قرینی وفادار مانند اُمّ البنینی تو منظومه‌ی جمع معصومه‌هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی چه گویم؟ که بابا ثنای تو گفته ((فداها ابوها)) برای تو گفته به مدحت ولیّ خُدای تو گفته، که در حشر تو شافع شیعه‌هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی در اطراف صحنت غُباریم بانو به درگاه‌تان خاکساریم بانو به لطفت در این شهر داریم بانو، عجب کاظمینی؛ عجب کربلایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی تو همشیره‌‌ی شخصِ شَمس الشّموسی درِ خانه‌ات از پی خاکبوسی رسیدند صدها چو شیخ بهایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی از این در چو بُردیم فیض دوچندان طمع‌کار گشتیم ما مستمندان به اقرار ما فرقه‌ی دردمندان تو با درد هر بینوا، آشنایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی اگرچه در این خاک کم غم ندیدم در این شوره زار آب زمزم ندیدم به من درد دادند و مرهم ندیدم ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی به این خسته حال مجاور نظر کن تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن به من هم به عنوان زائر نظر کن تو رُخصت دهی می‌شوم نینوایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از لحظه‌ی پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست شيرينیِ اين لحظه‌ها در هر وصالی نيست مهمان درگاهت شدم با اين‌كه می‌دانم اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست مانند شمعی می‌درخشی بين زائرها دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست باران لطف و رحمتت يک‌ريز می‌بارد در هيچ فصلی اين حوالی خشک‌سالی نيست حاجت‌روا از قم به تهران باز می‌گردم؟ بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در آن شهری که بانوی بهشتی چون تو هم باشد سزاوارست نام هر خیابانش "ارم" باشد رسیدی تا نشان ما دهی آن قبر پنهان را بنا این است در قم، فاطمه صاحب حرم باشد تبسم می‌کند ناخواسته...در قلب زائرها مگر صحن تو اصلاً می‌گذارد درد و غم باشد؟ ندیدم هیچ شب در حوض، کامل انعکاسش را همان بهتر قد مهتاب هم پیش تو خم باشد حریم آسمانی تو "پروین" دارد و خوب است اگر نام یکی از باب‌ها باب القلم باشد کرامت می‌کنی تا گاه از نزدیک و گاه از دور تنور شعرمان گرم است، ای خورشیدِ بیت النور به دریا می‌زند اینجا دل، آهوی بیابان هم به پابوسی می‌آید از مسیر دور، باران هم زیارت می‌کنندات عاشقان در باد و بوران هم ز تو رو برنمی‌گرداند این زلف پریشان هم هدایت شد به راه راست در شَهرت خیابان هم قُم‌ات را مطلع خورشید می‌داند خراسان هم به شوقت غرق "بهجت" شد دلِ تنگِ "گذرخان" هم کنار این حرم مست است "قبرستان شیخان" هم صفائی چون "صفائیه" ندارد باغ رضوان هم دل "آذر" به تو گرم است در فصل زمستان هم رسیدی با چنان حجبی که تا پایان دوران هم نبیند گرد محمل را نگاهِ "چارمردان" هم نشسته عطر جنت در حریمت روی هر دامان شمیمت پرکشیده تا خودِ "بلوار پردیسان" قمت مانند مشهد شوکتی دارد که حیرانم برایت در زیارت "آمدم ای شاه..." می‌خوانم چنان خوبی که یادم می‌رود پیش تو مشکل را تویی آن‌که امین الله دستت می‌دهد دل را سلام ای گرد و خاک صحن‌هایت سُرمه‌ی افلاک سلام ای آستان قدسیِ تو مدفنِ لولاک چه القابی: کریمه، مرضیه، معصومه، مقدامه گرفته زائرت از آتش دوزخ امان نامه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه قدر این روزا دلگیره همه عالم عزاداران چشام از غربت مادر دارن بی وقفه میبارن دارن باز روضه می‌خونن گلای یاس، هر گوشه در و دیوار غمگینن حسینیه سیاپوشه منم با دسته‌های اشک میام سمت حرم با غم نگام می‌مونه رو گنبد میگم که کاش زهرا هم... میگم که کاش زهرا هم ضریحی داشت تو عالم هوا ابری شده انگار داره بارون میاد کم کم داره بارون می‌گه: قبری که شد توی مدینه گم شده پیدا تو شهر قم شده پیدا تو شهر قم سلام ای آیه‌ی تطهیر سلام ای نور پیغمبر ازت ممنون که یه عمره گذاشتی بت بگم مادر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم را می‌برد هر دم نسيمي مهربان تا قم خدا را شکر نزدیک است راه اصفهان تا قم اگر لازم شود کل جهان را دور خواهم زد بفهمم باز راهی نیست از نصف جهان تا قم و من هر وقت یاد حضرت معصومه می‌افتم سوارم می‌کنند این ابرهای بی‌کران تا قم هوا ابری، زمین ابری و من ابری و می‌دانم بدون شک همین طور است حال آسمان تا قم بیابان‌های خشک و چشم‌های تر نمی‌دانند چه خواهد کرد با ما گریه‌های بی امان تا قم شنیدم شعر گاهی شاعرش را می‌برد مشهد همان شعری که خواهد برد او را همزمان تا قم شنیدم شاعران بین زیارت شعر می‌گویند گمانم خواندنی باشد مسیر جمکران تا قم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در این روزگاری که دل بیقرار است گدای کریمه شدن افتخار است ثواب زیارت برایم نوشتند خودم نه، دلم سوی تو رهسپار است دوباره حرم قسمتم نه نشد - آه چقدر این دل بی‌نوا بد بیار است چنان گنبدت جلوه دارد در عالم حریم تو در آسمان‌ها مدار است کسی که قدم می‌زند در حیاطت روی فرش بال ملائک سوار است نگاهت مرا از غریبی در آورد ببین خنده روی لبم آشکار است همین هم نشان از کرم‌خانه دارد گدا زاده‌ای با شما همجوار است کریمه! کرم کن گدای خودت را گدایی که در ماتمت سوگوار است چکید اشک تو بر زمین، بعد از آن بود که از ساوه تا قم درخت انار است دلم خون شده از غم ماجرایت دلت تنگ بوده برای رضایت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e