eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
323 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از راه می رسند بهاران و عیدها مانده ولی به راه تو چشم امیدها زخم فراق در دلمان کهنه می شود آقا در آستانۀ سال جدیدها @hosenih مانند آفتاب لب بام تا به کی دل خوش کنیم بی تو به وعده وعیدها دلتنگی مرا به تماشا گذاشتند هر جمعه برگ زردی از این سر رسیدها مانند ماست در تب و تاب فراق تو هر شب جنون سر به گریبان بیدها @hosenih هر روزمان بدون تو شام عزا گذشت ای صبح بازگشت تو آغاز عیدها می آیی از نواحی سرسبز آسمان با بیرقی به سرخی خون شهیدها ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم دو قدم روضه بخوانم...دو قدم گریه کنم بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست برسم پیش نگارم...برسم گریه کنم @hosenih دست خود را گره بر گوشه ی شش گوشه کنم درد دل با خود ارباب کنم...گریه کنم کارم این است که سمت حرمش رو کنم و... از همین دور سلامش بدهم گریه کنم چاره ای جز غم دوری حرم نیست که نیست بگذارید به بیچارگی ام گریه کنم @hosenih قسمتم نیست که من زائر شش گوشه شوم بروم بر بد اعمال خودم گریه کنم سال نو آمد و من کرب و بلایی نشدم دل من لک زده تا کنج حرم ... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ سالی گذشت اما تو را پیدا نکردم فکری به حال این دل رسوا نکردم شرمنده ام آقا، برای دیدن تو این چشم های خشک را دریا نکردم @hosenih پر دارم اما پر نمی گیرم به سویت بند گناهم را ز پایم وا نکردم همت برای ترک معصیّت ندارم گفتم که توبه می کنم اما نکردم پیش همه نام تو را بردم همیشه اما خودم را در دل تو جا نکردم گفتی بیا، من روی گرداندم ز رویت من با دل تو خوب، اصلا تا نکردم @hosenih جز روضه ها ما را پناهی نیست فردا کاری برای محشر کبری نکردم چون خواهری که بین مقتل داشت می گشت گشتم ولی آقا تو را پیدا نکردم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر چند بهارِ تازه آمد از راه یک قرن دگر گذشت در حسرت وآه حالا که بهار بشریت مهدی(عج)است عجِّل لولیک الفرج یا الله شاعر: *در زیارتنامه امام زمان(عج) می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام» یعنی سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
، یک " یا حسین " بهر تسلای ما بس است ما را همین مقوله و حال و هوا بس است شش سین زِ هفت سین ، همه ارزانیِ شما یک سین برای ما ، " سفر کربلا " بس است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یارب مددی ، چراغ ره را برسان روشنگر این شب سیه را برسان امسال به حقِّ چارده معصومت آن ماهِ شبِ چهارده را برسان شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بی تو از این رنگ و ریا خیری ندیدیم از شرّ انواعِ بلا، خیری ندیدیم در حسرت دیدار تو هر هفته طی شد از جمعه های بینوا خیری ندیدیم @hosenih ای منجی انسانیت دریاب ما را برگرد ای مشکل گشا...خیری ندیدیم پروندۂ یکسالمان را گریه کردی هستیم بسکه بی وفا خیری ندیدیم غرقیم در چشم انتظاری های کاذب عمریست از این ادعا خیری ندیدیم بر غیبتت یک قرن دیگر شد اضافه از این غم ِ بی انتها خیری ندیدیم @hosenih داریم در کنج گلو یک بغض سنگین اصلا از این حال و هوا خیری ندیدیم دلتنگ و سرگردان، حرم لازم، کلافه... از سالِ بی کرب و بلا خیری ندیدیم! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ با نام ویادِ تو امامِ مهربانی پیچیده در عالم نسیمِ زندگانی از راه می آید بهاری با  ترنّم هر غنچه ای دارد به رویِ لب تبسّم تو باعثِ پیدایشِ کُـون و مکانی آقایِ عالم مهدیِ صاحب زمانی تو نیل ُ تو زمزم، تو دجله، تو فراتی تو جوشش ِ هر چشمه ای ، آبِ حیاتی باران به اذنِ توست ، بارِش دارد آقا بر سبزه ها دستِ نوازش دارد آقا هر برگِ گل با یادِ تو زیباست آقا چون مادرت انسیه الحوراست آقا @hosenih مانندِ خورشیدی به پشتِ ابر هستی تو انتقامی در لباسِ صبر هستی قلبِ همه ذراتِ هستی بی قرارت زهرایِ مرضیه بُوَد چشم انتظارت ای از تبارِ احمدِ مختار برگرد با ذوالفقارِ حیدرِ کرار برگرد ما با فسادِ این زمانه قهر هستیم با جُرمِ دین داری غریبِ شهر هستیم با تلخی وشیرینی اش یک سال سر شد صبحِ ظهورِ تو کمی نزدیک تر شد امسال آغازش چو دُرّی در صدف شد تحویلِ سالم رو به ایوانِ نجف شد آغازِ هر سالم امیرالمومنین است چون احسن ُ الحالم امیرالمومنین است تقدیر واقبالم امیرالمومنین است امضایِ اعمالم امیرالمومنین است حُبِّ علی در سینة ما جا گرفته دستانِ مارا حضرت زهرا گرفته فریادِ مظلومانِ عالم یا علی شد معراجِ ما تا عالم ِ بالا علی شد مثلِ  نجف بر خاکِ مشهد سر گذاریم سلطان علی موسی الرضا را دوست داریم شاهِ خراسان سایه اش روی سر ماست الطافِ او پشت وپناهِ رهبر ماست سلطانِ به رعیت روزیِ سالانه دادست بابِ عنایاتِ به ما باب الجواد است ما در تمامِ عمرمان در زیرِ دِینیم از کودکی خاکِ کفِ پایِ حسینیم در سختی ایامِ فتحِ باب داریم مثلِ حسین بن علی ارباب داریم نسلِ جوان را در طریقِ عشق بُردیم دستِ علیِ اکبرِ لیلا سپُردیم یادی کنیم از لاله هایِ سرخ،نوروز جایِ شهیدانِ بین مان خالیست امروز فرزند هایی که پدرهارا ندیدند با قابِ عکسی هفت سینِ عید چیدند باعمة سادات عهدِ عشق بستیم یادِ شهیدانِ حریمِ یار هستیم آنانکه اطرافِ حرم صف می کشیدند با «کُلُنا عباسکِ» در خون طپیدند جا مانده های فکه و والفجرِ هشت اند گمنا م هایی که به خانه برنگشتند رفتند تا دیگر حرم آتش نگیرد چادر سیاهی محترم آتش نگیرد رفتند تا آقایشان تنها نماند در زیر لبها أینَ عمار»ی نخواند رفتند تا ما امنیت یابیم مردم در غفلت از آنان چرا خوابیم مردم رفتند تا دیگر زنی مقتل نبیند جان دادن یارش زروی ِ تل نبیند رفتند تا دیگر زنی آغازِ پیری بر تن نپوشد لحظه ای رختِ اسیری رفتند تا دیگر زنی در بین گودال در بین آغوشش نگیرد جسمِ پامال با دردِ سر یک حنجرِ پاره نبوسَد با چشمِ تر یک حنجرِ پاره نبوسَد @hosenih این دردها یکجا به جانِ زینب افتاد دیدار او با یار بر نیمه شب افتاد آمد کنارِ پیکیری که سر ندارد بوسید دستانی که انگشتر ندارد هنگامِ بوسه از گلو تا رفت از حال آمد به گوشش ناله ای از بین گودال مادر صدا می زد «بنی» یا «بنی» ای قطعه قطعه در دلِ صحرا «بنی» ای یوسفِ عریان بدن، پیراهنت کو پامالِ مرکب ها شدی اصلاً تنت کو تاصبح گریه می کنم ،این حرفِ آخر دیر آمدم خولی سرت را بُرد مادر ... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷عرض تبریک به مناسبت تولید مسیر رشد هر ایرانی است این راه نیازمند پشتیبانی است باید که گذشت از موانع ، زیرا سختی که گذشت نوبت آسانی است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 عرض تبریک به مناسبت لوح ازلی نقش و نگارش پیداست وادی جنون شهر و دیارش پیداست نوروز به پابوس حسین آمده است "سالی که نکوست از بهارش پیداست" شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بی خبر از تو ام و قسمت من حیرانی ست بی تو در مملکت عشق، هوا طوفانی ست @hosenih تو بخندی همه ی مسأله ها حل شدنی ست تو نخندی همه ی ناحیه ها ظلمانی ست حُسنِ یوسف برسد عاقبت کنعان را رنج تنهایی ما مرحله ی پایانی ست تا نیایی، همه سر خط خبرها پوچ است صبح نزدیک ولی زحمت شب طولانی ست خواب آشفته نکردیم ز انبوه گناه ما خطا کرده و چشمان شما بارانی ست کوچه از یاد تو خالی ست اگر تاریک است هر چه سرگشتگی از بابت نافرمانی ست ریگی از راه ظهور تو نشد برداریم کاخ دینداری ما در خطر ویرانی ست @hosenih مثل یک شهر قرنطینه شده تنهایم گر چه مانند شما هیچ کسی تنها نیست ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت شعار آقای ما لب تر نموده؛ای فدایی ها ای روز و شب در حسرتِ "مهدی کجایی"ها امسال هم تولید در اندیشه ی آقاست رمز نجات ماست این خوداتکایی ها کالای ایرانی بخر؛آری جهاد است این بگذار پایت را به روی خودنمایی ها دستور فرمانده است پشتیبانی از تولید حیّ علی دستور فرمانده؛ولایی ها! باید کسی سُکّان کشور را بگیرد که همت کند در عرصه ی مانع زدایی ها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ان شاء الله در حالا که جز به خواب زیارت نمی روم ای چشم پر ز اشک، فقط خوابم آرزوست سال هزار و سیصدِ بی کربلا گذشت سالی پُر از زیارت اربابم آرزوست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷به مناسبت تولّد اسطوره شعر آئینی، شاعر اهل بیت (ع) استاد عزیز حاج (حفظه الله)🌷 رسیده مست کند جان اهل عالم را نثار یار کند این بیان محکم را رسیده تا که غلام ِ رضا بماند و بس که سازگار کند با امامش این دم را @hosenih خروش زمزمه هایش برای عاشورا تمام عمر در آورده اشک زمزم را رسیده غصّه ی آقای خویش را بخورد رسیده تا که غنیمت شمارد این غم را به نام عشق به رسم فرزدق و دعبل رسیده مدح کند اهل بیت خاتم را بدون خواندن اشعار حضرت استاد نمی شود که تصور کنم محرّم را @hosenih بزرگ‌مردِ چکامه سرای آئینی به روی دوش گرفته هماره پرچم را من از حکایت خرمای شعر سرشارم خدا زیاد کند بار نخل میثم را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هستیم در میخانه دائم مست باده دارد چقدر اینجا گدایی استفاده کوثر هوس کرده دل حیدر پسندم بالا نشینم کرده یک ساغر چه ساده با یا علی و یاعلی معراج رفتم برده مرا تا عرش این پای پیاده از چشمهای من بهشت افتاده وقتی طوبای لیلا در مدینه بار داده میگفت در گوشش اذان، میگفت اقامه امشب علی هم داشت حالی فوق العاده کاری ندارد از همه سلمان بسازند وقتی تصدق میکنند این خانواده حال خوشی در خلوت محراب داریم امشب حسابی کار با ارباب داریم @hosenih یار گدای بی سر و سامان حسین است مجنون لیلاییم لیلامان حسین است آنکس که می میرد برای گریه ماییم آنکس که عشقش کرده رسوامان حسین است خیر از جوانی دیده ایم الحمدلله ماها که یک عمر است دنیامان حسین است دیوانه ی روی علی بن الحسینیم بسکه خیال و خواب و رویامان حسین است ذاتا" علی اکبر کرم دارد نگاهش بسکه دوچشمش مثل آقامان حسین است پایین پا سکوی پروازِ به بالاست آنجا که سر جمع دعاهامان حسین است مارا کنار سفره با آقا نشاندند رزق مناجات سحرها را رساندند @hosenih ابروی او دائم سر پیکار دارد یوسف کجا اینقدرها بازاردارد از آستینش در می آید صد چو میثم از بسکه نخل چشمهایش بار دارد کار توسل های ما بالا گرفته چون جلوه از هرپنج تن بسیار دارد هم شانه ی عباس می آمد که گفتند بین مدینه مجتبی هم یار دارد از بس شده دلتنگ آغوش پیمبر دائم به بوسیدن، حسین اصرار دارد وقت سحر بین مصلای قیامت صوت اذانش بیشتر بازار دارد دیدیم در توحید چشمش ماسوا را اول خدا، دوم خدا، سوم خدا را @hosenih تقسیم کردند از نگاهش نورها را می، کرده اند از لعل او انگورها را قدری نمک از سفره اش روزی مان شد بعدا" خریدند از جوانها شور ها را ما را سوار کشتی ارباب کردند نزدیکتر دیدیم با او دورها را تنزیل اسم اعظم حیدر فقط اوست عیسا شفا داده است با او کورها را دیدیم چون موسی شب هشت محرم زیر نقاب چهره ی او طورها را اکبر یکی دوتا سه تا ... یا صد برابر؟ فهمیده ایم از کثرتش منظورها را در کربلا محشر به پا کرد و زمین خورد لشکر برایش کوچه وا کرد و زمین خورد @hosenih وقتی مسیر روزدن فرقی ندارد جان تو یا که جان من فرقی ندارد او تشنه ی بابا و بابا تشنه ی او این چار لب با یک دهن فرقی ندارد آنجا که قصد نیزه ها نسل خلیل است ابن الحسین ابن الحسن فرقی ندارد این پیکری که جوشنش هم اربا"ارباست بایک تن بی پیرهن فرقی ندارد آقا عبایش را ز دوش خود درآورد یعنی عبایش با کفن فرقی ندارد گیسو پریشان عمه آمد از حرم دید روح حسین و آن بدن فرقی ندارد باخنده ها یکباره جانش را گرفتند پیغمبر آخر زمانش را گرفتند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بنام ایزد منان سخن کنم آغاز که میکنند همه كائنات با او راز فرود آورد او را فلک سر تعظیم سجود آورد او را ملک به عجز و نیاز خدا گواه که ما هم شبانه روز ، مدام به شکر خلقت آل علی کنیم نماز مَهی ز آل علی، حضرت علی اکبر که اوست شبه پیمبر، هم اوست خالق ناز مقام عصمت او را کسی نشد منکر چنانکه دشمن او هم چنین کند ابراز که اوست خَلقاً و خُلقاً و منطقاً چو رسول و هست ذات نکویش چو او تمدن ساز تمام حاجت ارباب را خدا داده چقدر حق به علی اکبرش بها داده @hosenih على مکارم اخلاقِ مصطفا دارد على فضائل و اوصافِ مرتضا دارد علی به چهره ی او ختمُ الانبیا بیند علی گواه که سیمای انبیا دارد على اگر چه ز صلب حسین آمده است ولی قَرابتی از نسل مجتبا دارد على سزاست که اِحیا کند شهادت را که روی بازوی خود، مُهر کربلا دارد هزار مرتبه تبریک، اُم لیلا را که در کمال، نشانها ز هل اَتا دارد از ابتدا که ز جنت قدم بدنیا زد به عمقِ سینه، برائت ز اشقیا دارد همه وجود على اكبر است پیغمبر بگو که آینه ای از خدا علی اکبر @hosenih چنانچه روبروی خصم، قد عَلَم بکند سپاهِ دشمنِ قدّار، قَلع و قَم بکند گهِ تقابلِ شمشیرهای زهر آگین ز دشمنِ اُموی دست و پا قلم بکند ز برقِ تیزیِ تیغِ ستم کُشَش در جنگ عجيب وِلوله در اُردوی ستم بکند رُخَش نبی، رجزش حیدری، قدَش عباس مَهابَتَش بخدا پشت خصم، خم بکند هماره نیّتِ پاکش، دفاع از دین است اگر به معرکه ها، یاری حرم بکند و با نمونه ای از "قاتَلَ کریما" نیز* میان صحنه، به اعدای خود کرم بکند کریم اِبنِ کریم آمده، خدا را شکر تمام جودِ قدیم آمده، خدا را شکر @hosenih کرامت از در و دیوارِ خانه اش ریزان ولایت است که از هر نشانه اش ریزان به عاصیان نظر رحمتش خداگونه به نوکران مدَدِ مشفقانه اش ریزان ز اشک دیده ی او دانه دانه ی باران به وقت زمزمه ی عارفانه اش ریزان چه ناب داده شهادت: علی ولی الله اذانِ عشق، ز شورِ ترانه اش ریزان قدومش آینه ای از شکوه زهرائی جلال فاطمی از هر کرانه اش ریزان ادب نگر که به پایینِ پای بابایش هزار روضه از این آستانه اش ریزان به تن، لباسِ لقای خدا که می پوشد برای یاریِ آل رسول می کوشد @hosenih قدم قدم ز حرم، دور سَروِ بستان شد ز پیشِ دیده ی بابا، بسوی میدان شد تمامِ جانِ پدر را به یک نگاه گرفت نگاهِ آخرِ او قاتلِ غریبان شد سرشکِ دیده ی زینب، پیام غربت داشت دلِ خیام حرم جملگی پریشان شد بسوی کفر، تو گویی نبی تهاجم بُرد میانِ معرکه گویی علی نمایان شد به اشتیاقِ فراوان به قلبِ لشکر زد ولی میانه ی رزمش، عدو فراوان شد ز فرطِ بارشِ شمشیر و نیزه و خنجر کلامِ آخرِ اکبر، بیا پدرجان شد پدر رسید کنارش چه سخت، با زانو و مُرد و زنده شد از دستِ گرمِ یک بانو * قاتلاً كريماً : بزرگوانه و جوانمردانه جنگیدن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بین دستان خدا ماه نمایان باشد روی لب های زمین بوسه ی باران باشد @hosenih اشک شوق آمده از گوشه ی چشمان حسین احمد انگار در آغوش پدر جان باشد چشم او جلوه ی زهراست به چشمان علی ولی این بار پسر خیر فراوان باشد روزی امروز ز دستانِ حسن می ریزد همه جا ولوله ی خیل گدایان باشد @hosenih آسمان دست گدایی به زمین می گیرد نوبت سفره ی احسان کریمان باشد.... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ داد دستان ملائک قلم و دفتر را بعد جوشاند به فردوس برین، کوثر را خواست هاتف به تناوب بنویسد یا عشق جبرئیل آمد و گسترد برایش پر را باید از ظرف زمین لیقه و جوهر می ساخت شست با عطر گلاب نفسش قمصر را تربتی از طرف کرببلا آوردند تا نوشتند مقامات علی اکبر را از گُل اشک کمی آب مهیا کردند کام ما را ز شراب لب او وا کردند @hosenih می وزد از سحر ِ هر شب او بادِ بهشت می شود زنده به یاد لب او یاد بهشت از ازل چشم خدا صحنهء زیبایی را مستند کرد به چشمش که شد ایجادِ بهشت کمی از منظرهء صورت خود را پوشاند که درآورد ز هجران خودش دادِ بهشت بر لب هرچه بهشتی است فقط ناد علی است و یقیناً که بُود ناد علی ناد ِ بهشت شکرلله حسینی شدنم حیدری است برکت عمر و جوانیم علی اکبری است @hosenih از عقیق دهنت لعل مکیدن چه خوش است از مربّای لبت شهد چشیدن چه خوش است ای که انگور طلب کرده ای از چشم حسین خوشه انگور ز چشمان تو چیدن چه خوش است چشم ها ظرفیت دیدنتان را چو نداشت، اتفاقاً همه گفتیم شنیدن چه خوش است چه نیازی به طبیب و به دوا و به شفا تو اگر خواسته ای درد کشیدن چه خوش است من گدا زاده، تو شهزاده علی اکبر عشق من اویسم که تویی حضرت پیغمبر عشق @hosenih خلق کردند ز انفاس تو شب بوها را بار دادند ز اشکت همهء جوها را در جنان فاطمه چون گیسویتان را می بافت گره بر زلف تو می زد سر گیسوها را سفره ات پهن شد و از شب اول دیدیم که جدا کرده علی سهم علی گوها را روی گهواره دستان پدر خوابیدی تا بیارند برای تو پر قوها را آمدی و همه افلاک، عریضه شده است ای اذان گوی حرم وقت فریضه شده است @hosenih آسمان ریخت به هم در شب روءیا شدنت سوخت چشمان کویر از تب دریا شدنت مادرت دور سرت مجمر اسفند گرفت تا که چشمت نزند قصه ء لیلا شدنت ای امید شب و روز دل ارباب حسین آرزویش شده آقا شدنت پا شدنت نذر لیلاست از آن روز که شیرت داد پارکاب علم حضرت سقا شدنت باده از دست خدا ای صنم مست بگیر ماه هم شانهء عباس، علم دست بگیر @hosenih ای به ارباب کرم، از همه کس نائب تر خاک بوسی تو از نان شبم واجب تر به قد و قامت رعنات قسم غیر خودت به حسین بن علی نیست کسی راغب تر غیر عباس ندیدیم کسی را و نشد اسدالله به اندازه تو غالب تر بگذار آب بپاشند دم رفتن تو که تویی طالب و زنهای حرم طالب تر ماه شب های کویری پدر آهسته ای عصای دم پیری پدر آهسته @hosenih ای که ابروی تو محراب عبادت شده است جلوه ای کن که ببینند قیامت شده است به ضریح لب تو بوسه زنان گفت حسین شکرلله که توفیق زیارت شده است می کشد شانه به مو می کشد آهی ز دلش که به رخساره ات ای ماه حسادت شده است هر طرف می نگرد جسم تو را می بیند و تمام بدنت را که چه غارت شده است به زمین خوردن تو دردسری بوده علی به حرم بردن تو دردسری بوده علی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ زمین سراسر، زمان سراسر، جهان سراسر علیّ‌اکبر به قلب لشکر بزن که آمد علیّ دیگر، علیّ‌اکبر بلند بالا، بلند همّت، بلند اختر، بلند رُتبت چه ماه سیما، چه ماه طلعت، چه ماه منظر علیّ‌اکبر @hosenih شراب وحدت، شراب باقی، شراب رحمت، شراب ساقی شراب شیرین، شراب نوشین، شراب شکّر علیّ‌اکبر به چشم و ابرو، به زلف و گیسو، به خُلقِ اعظم، به نطقِ نیکو شبیه پیغمبر است و گویی خود پیمبر؛ علیّ‌اکبر محمّد آمد محمّد آمد، همانکه باید می‌آمد آمد علیّ لیلا، علیّ زهرا، علیّ حیدر، علیّ‌اکبر حسین آمد حسین ثانی، چنانکه افتد چنانکه دانی پر از هیاهو، پر از جوانی، جوان لشکر علیّ‌اکبر علیّ‌اصغر چه قد کشیده، به قاسم‌بن‌الحسن رسیده خدای عبّاسش آفریده، کمی جوان‌تر علیّ‌اکبر @hosenih مؤذنی با تمام قامت، اقامه‌ی عشق و استقامت قیام ِ قدقامت قیامت، اذان محشر علیّ‌اکبر صلای اللهُ اکبر است این، صدا بزن نام دلبر است این علیّ‌اکبر علیّ‌اکبر علیّ‌اکبر علیّ‌اکبر... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ طنین عشق به مافوق کهکشان می رفت صدای شورِ بشر تا به لامکان می رفت نَفَس نَفَس پَر و بال فرشتگان می رفت خبر به دست ملائک به آسمان می رفت تمام عرش ز شوق شنیدش پا شد خبر رسید به بالا..،حسین بابا شد به رودخانه تمنای وصل دریا داد به جبرئیل کمی فرصت تماشا داد به دست مریم اربابمان،مسیحا داد خدا هدیه ی خود را به اُم لیلا داد عروس فاطمه یک دسته‌گل به بار آورد برای دلبر کُون و مکان نگار آورد @hosenih گلاب های جهان مست عطر شب‌بویند هزار شانه‌به‌سر لابه‌لای گیسویند تمام بیشه به دنبال ناز آهویند به شیرزاده به غیر از علی چه می گویند؟! حسین،کاخ عبادات را بنایش کرد برای بار نخستین علی صدایش کرد ستاره تا که نگاهی به قرص ماه انداخت نماز بندگی عرش را به راه انداخت هزار یوسف دلداده را به چاه انداخت تمام آینه ها را به اشتباه انداخت دو تیغ ابروی اکبر به مرتضی رفته چِقَدر خُلقاً و خَلقاً به مصطفی رفته خبر دهید به خُم ها شراب ناب آمد به چشمه‌سار بگوئید روح آب آمد به گوش شب برسانید آفتاب آمد کریم زاده ای از نسل بوتراب آمد نبی که نیست ولیکن نبوتش علنی است اصول تربیت او حسینی و حسنی است از آن زمان که گِلم را به عشق اَفشُردند مرا به دست کسی غیر یار نسپردند تمام شهر ز خوانش طعام می بُردند هزار جُون سر سفره اش نمک خوردند فقیرهای درش گرم سروری هستند غلام های حسین از دم اکبری هستند به آفتاب بگو خلوتی اجاره کند به ذره گر نظر لطف،ماه‌پاره کند اگر به خاک سرِ کوی خود اشاره کند به آسمان رود و عرش را نظاره کند هنوز برکه ی ما عکس ماه را دارد گدای پشت درش حکم شاه را دارد شکوه کوهِ حرا شانه های شهزاده عبای سبز محمد عبای شهزاده قیامتی است نماز عِشای شهزاده بلال ها همه مات صدای شهزاده علی به کنگره ی شهر تا اذان می گفت حسینِ فاطمه در هر فراز..،جان می گفت نسیم با سر زلفش همیشه درگیر است غلاف آهنی اش جایگاه شمشیر است لب تشهدی اش پرتگاه تکبیر است درست مثل اباالفضل این پسر،شیر است همیشه شانه به شانه کنار عباس است به نام حضرت زهرا چقدر حساس است عقاب از نفس کرکسی نمی ترسد نهال سبز ز خار و خَسی نمی ترسد رقیه در بغلش از کسی نمی ترسد ز درد و غصه و دلواپسی نمی ترسد رشید اهل حرم،رهبر سپاه حسین پناه فاطمیات است جان‌پناه حسین بنا بر این شده مثل عمو علم بزند تمام لشکر کفار را بهم بزند و قبل از آنکه دمِ رفتن از حرم بزند کمی برای پدر جانِ خود قدم بزند چِقَدر با قد و بالاش عشق می کرده حسین وقت تماشاش عشق می کرده مخدّرات برایش نقاب آوردند برای نور جبینش حجاب آوردند حنای سرخ به قصد خضاب آوردند برای بازِ شکاری عقاب آوردند تمام خیمه در این لحظه اضطراب گرفت پدر برای علیْ اکبرش رکاب گرفت دلاورانه به کشتار خصم تیغ گشود به ضربه ای سر و دست از عدوی پست ربود به کوری همه ی آن حرامیان حسود حسین با رجز او به وجد آمده بود شبیه صاعقه بر فرق کفر می بارد علی علیِ علی اکبر آفرین دارد @hosenih چه می شود که کسی ناگهان کمین بخورد چه می شود که پری تیرِ سهمگین بخورد چه می شود اگر ابروی ماه چین بخورد خدا نیاورد این مصطفی زمین بخورد... قد بزرگ عشیره دم حرم تا شد خبر رسید که شهزاده ارباًاربا شد لهوفِ ماه گرفتار پنجه ی شب شد ورق ورق همه ی دشت از او لبالب شد رشید خیمه لگدمال سُم مرکب شد چگونه پیکر او در عبا مرتب شد؟! نپرس اینکه چه آمد به روز اکبر او هنوز مثل معماست شکل پیکر او ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کلامی را نمیبینم  که شاأنش را عیان سازد مگر لطف خدا جاری کلامی بر زبان سازد مقامی را که ممسوس است در ذات خداوندی چگونه میتواند چون منی آن را بیان سازد @hosenih رُخش احمد، قدش حیدر، نفسهایش مسیحایی خدا آورده اورا تاکه رشک اِنس و جان سازد از آن خُلق کریمانه که ارث از مجتبی برده تواند از کرم دریا کران تا بی کران سازد جنان آمد پدید از گوشه ی لبخند بابایش در آغوش پدر خندد جنانی در جنان سازد پِی آب حیاتندو نمیدانند اگر خواهد جهان پیر را با یک نگاه خود جوان سازد اگر افتاده از پایی بزن درب سرایش که زِ هَر افتاده گیرد دست از او یک قهرمان سازد @hosenih دلا غافل مشو یکدم ز الطاف علی اکبر که هر چه از خدا خواهی علی اکبر همان سازد پدر آمد به بالینش که ای سرو رشید من مخواه اینگونه داغ تو، قد من را کمان سازد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عید آمد و دل از غم دیرینه شد آزاد چشمم به دستان حسین بن علی(ع) افتاد دارد در آغوشش عجب شهزاده ای زیبا غرقِ طوافش ماه و خورشید و نسیم و باد @hosenih از دست اربابم رسید عیدی جانانی ویرانۂ قلبِ منِ آشفته شد آباد خَلقاً وَ خُلقاً مصطفی بود و محمد(ص) بود در غالب حیدر درخشیده ست و شد ایجاد ارباب من بابا شد و تقدیرِ خوش فرجام دردانۂ خوش قد و بالایی به لیلا داد لطف و کرم آورده با خود شبه پیغمبر(ص) امشب گنهکارانِ بسیاری شوند آزاد- از بند عصیان، از اسارت هایِ نفسانی با چشم هایش راهِ توبه میشود ایجاد @hosenih عرش برین با دست زهرا(س) ریسه بندان شد شاد است! چونکه شد حسینش(ع) صاحبِ اولاد بر گوش عالم میرسد از دور شش گوشه میلاد شهزاده علی اکبر(ع) مبارکباد! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 با خُلق خود به خَلقِ دو عالم سرآمدی با هیبتی و بین شجاعان زبانزدی آیینه را گذاشته ام در مقابلت حالا خودت بگو که علی یا محمدی؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عالم همه مبهوت تماشای حسین است هرچند حسین است تو را محو تماشا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e