#امام_صادق_ع_شهادت
این بارِ اول نیست آتش زد حرم را
سوزاند دشمن باز بیتی محترم را
آتش زدن از خانۀ مادر شروع شد
فرعونِ امت سوخت اول آن حرم را
این آتشِ کینه سپس تا کربلا رفت
بر جانِ زینب ریخت دشمن، درد و غم را
@hosenih
یک روز دشمن، یاس را در شعله سوزاند
یک روز گلهای شده از ساقه خم را
حالا شرر بر خانۀ صادق رسیده
در شعله ها میدید او سر تا قدم را
در بِینِ آتش گفت: من پورِ خلیلم
بَرداً سلاما بینم این رنج و اَلَم را
میسوخت در، میسوخت دل، میگفت هیهات
میسوزم اما بر نمیتابم ستم را
مثل علی در ریسمان، یارِ خدا بود
یعنی نگه میداشت در عالَم علَم را
شیخ الائمه، بی عمامه، پا برهنه
دشمن سواره، میکشید آن قدِّ خم را
میگفت گاهی: پیر مَردم، بی گناهم
حتی نمیگیرند اینسان متّهم را
ای بی حیا! هر چه بمن گفتی گذشتم
اما میاور هیچ اسم مادرم را
من را بزن، من را بِبَر، اما جسارت…
هرگز تحمل نیست آل اطهرم را
با چشمِ گریان کرد یادِ عمه هایش
تا آسمان میبُرد آهِ دم به دم را
در شعله، اهلِ بیتِ خود را دیده اما
هرگز ندیده غارتِ اهل حرم را
شمشیر را بالا سرِ خود دیده اما
هرگز ندیده بر دهان تیغِ ستم را
@hosenih
هرگز نرفته رأس او بالای نیزه
هرگز ندیده زیرِ سُم، سر تا قدم را
با جسم مسموم از جفا، گفتا حسینا
ایکاش چون تو میبریدند این سرم را
میگفت گاهی زیر لب؛ روزی خداوند…
با منتقِم یاری نماید منتقَم را
#محمود_ژوليده
@hosenih
#حضرت_معصومه_س_مدح
شکر خدا که ذاکر اسماء داوریم
تسبیح گوی دائمِ الله اکبریم
شکر خدا که روز ازل او اراده کرد
ما ریزه خوار سفره ی آل پیمبریم
دلهای ما که عطر تولا گرفته است
باشد گواه، شیعه ی دیرین حیدریم
سادات و غیرِ زمره ی سادات، بی گمان
فرزند فاطمه، همه از نسل کوثریم
حب الحسن که بانی حب الحسین شد
خود میدهد نشان که ز خلق جهان سریم
@hosenih
نصّ صریح آل محمد کند بیان
ما از اضافه ی گلِ آن آل اطهریم
با افتخار بر همه اعلام میکنیم
فرزند خاکِ کشور موسی بن جعفریم
اینجا بروی بال ملائک نشسته ایم
یعنی بزیر سایه ی زهرای دیگریم
ایران سراسرش حرم اهلبیت شد
وقتی خبر رسید به معصومه یاوریم
گنبد طلای شاه خراسان گواهِ ماست
سلطان ما رضاست و ما خاک این دریم
جز ما، که دارد از همه برتر چنین سِمَت؟
که میزبان دختر زهرای اطهریم
دُختی که گشت یار امام زمان خود
چون زینب است و ما به حریمش چو نوکریم
بالاترین فضیلتِ بانو ، قیامِ اوست
ما رهروانِ نهضتِ این پاک رهبریم
او اقتدا به نهضت زهرا نمود و ما
با اقتدا به او همه یاران مادریم
با حجت خدا، همه فتوای او یکی است
در کارِ دین مقلدِ آن نیک اختریم
تنها نه در حوائجِ دنیا کریمه است
محتاج آن شفیعه ی بانو به محشریم
او زینبِ زمانه ی خود بود بر رضا
ما عبدِ این ارادتِ خواهر برادریم
بارِ غمِ حسینِ زمانه بدوشِ اوست
وز اضطرارِ اوست که ما نیز مضطریم
@hosenih
داغِ برادرانِ خودش را اگر چه دید
در قم عنانِ ناقه ی او را بسر بریم
او خواهرِ امامِ زمانِ خودش، ولی
ما ناله دارِ روضه داغِ دو خواهریم
بانوی قم! غمِ دلِ بانوی کوفه را
با نام تو به گوشه ی گودال میبریم
اصلاً کسی نبود به ناقه نشانَدَش
با این گریز ، گریه کنِ حرفِ آخریم
داغِ هزار و نهصد و پنجاه زخم را
تا انتقامِ یار ، عزادارِ سَروریم
شاعر: #محمود_ژولیده
@hosenih
#امام_رضا_ع_مدح
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
سلطانی و حریم حرم غرق هیبت است
زائر در این حرم، همه ی آل عصمت است
جز اولیاء ، سلسله ی انبیاء را
اینجا پیِ زیارتِ مخصوص نوبت است
@hosenih
از کربلا اگر خبری نیست، گرچه هست
اینجا پر از جواب، به انبوهِِ حسرت است
پرسید از جوادالائمه، جواب داد:
بالاتر از حسین، رضا را فضیلت است
در این حرم، کرَم دَهِگی نیست، دائمیست
هر کس رسید شاهدِ عمری کرامت است
دستِ دعا، به ذیلِ عنایاتِ تو هنوز...
بالا نرفته، از کرَمت پُر اجابت است
یک گوشه از کناره ی صحنِ عتیقِ تو
برتر ز عرض و طولِ همه باغ جنت است
زهرای اطهر است که با رفت و آمدش
در این حرم، دلیلِ شکوهِ زیارت است
با اینهمه، به صحنِ جوادت که میرسیم
با اینکه دیده و دلِ ما، غرقِ بهجت است
یادِ کلامِ غرقِ غمت میکنیم که:
یابنَ شَبیب، این دلِ ما غرقِ محنت است
"یابنَ شَبیب، جدّ مرا سر بریده اند"
داغ حسین بر دل ما تا قیامت است
مانند گوسفند سرِ او بریده شد
زهرا گواهِ اینهمه داغ و مصیبت است
میدید عمه اَم، سرِ او را به نیزه و...
جسمش که زیرِ تیغِ عدو چند قسمت است
@hosenih
اینها جدا، اسیریِ زینب عزای ماست
این است دردِ ما، که حرم در اسارت است
پس انتقامِ سخت، همان انتظارِ ماست
روز فرج، زمانه ی احیای عزت است
شاعر: #محمود_ژولیده
@hosenih
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#اخلاقی_و_اندرز
ما که آئینه ی سر تا قدمِ توحیدیم
چارده آینه در صورتِ یک خورشیدیم
چه محمد، چه علی و چه حسین و چه حسن
چه رضا و چه جواد، آیتی از توحیدیم
هر یک از شمسِ ضحی، شمسِ شموس، آیاتی
از جمال ازلی بود که خوش تابیدیم
بینِ ما و صفت و ذاتِ خدا، حالاتی است
هر چه گویید، بجز "ربّ جلی" تأییدیم
ما همه بهرِ اطاعت ز خدا آمده ایم
نیز بر بندگیِ اوست که در تأکیدیم
شرطِ توحید منم، چونکه خدایم خوانده
من رضایم که خداوند رضایم خوانده
@hosenih
بی ولایم بخدا هیچ تولّایی نیست
بعدِ موسی پدرم، غیرِ من آقایی نیست
حجت اللّهیِ من نَصّ صریح است صریح
غیر من بر سرتان، سایه ی مولایی نیست
"اِتَّقوالله" که تقوا همه، ایمان بمن است
بی تولّای من ای قوم، تولّایی نیست
هر امام از سوی زهراست ولایت دارد
پای این حکم بجز فاطمه امضایی نیست
بشتابید بسوی طلبِ خیرالعمل
مهلتی از پسِ امروز به فردایی نیست
معنیِ خیرالعمل، مِهر و غمِ مادر ماست
یاریِ فاطمه سازید، که او رهبر ماست
@hosenih
حکمِ ما ساری و جاری به همه اَصناف است
چه سپید و چه سیه، شاملِ این اوصاف است
هر که از یاریِ ما دَم بزند، تکلیفش
عدل و قسط و طلبِ حق، طلبِ اِنصاف است
هر که از پای نشینَد، نکند یاریِ دین
بی وفا، عهد شکن، بی غم و بی اِنصاف است
آنکه ما را به غمِ خویش رها میسازد
معنیِ آن "حَمَلُوالناسَ علی اکتاف" است
آنکه در عُزلتِ خود، دَم ز شهادت بزند
نه مجاهد، که منافق صفت و حرّاف است
روزِ فتنه، وسطِ معرکه ها باید رفت
در شبِ تیره به محرابِ دعا باید رفت
@hosenih
دَم زدن از غمِ ما، با غمِ دنیا نشود
حق بفرمود: دو دل جمع به یکجا نشود
تا نیفتاده به گردابِ بلا، جَهد کنید
قدر دانِ یَمِ ما، ماهیِ دریا نشود
جبت و طاغوت، که مشگل ز شما حل نکنند
پس تولّا بجز ابرازِ تبرّا نشود
شیعه را گفتگوی قومِ یهودی، ممنوع!
هم ز نصرانیِ بی دین، گِرِهی وا نشود
امتحاناتِ زیادیست، سرِ راهِ شما
دردِ دیندار، بجز عشق مداوا نشود
دست از دامنِ معصوم، مدارید جدا
تیغ از یاریِ مظلوم مدارید جدا
@hosenih
عیدیِ ما به شما، اِذنِ توسل باشد
و کلیدِ طلب از یار، توکل باشد
همه حاجات بیارید به درگاه، اما
عقلتان است که محتاج تکامل باشد
هر گناه از سوی چشمانِ شما، تیرِ بلاست
کارِ ما نیز در این امر، تغافل باشد
چاره ی کار ، فقط ذکرِ اباعبدالله
اشکِ روضه است که ایجادِ تحمل باشد
پِلکِ ما را غمِ گودال اگر زخمی کرد
آهِتان، مَرهمِ هفتاد و دوتا گل باشد
غمِ زهرا، تنِ پامالِ حسین است حسین
روضه ی زینب و گودالِ حسین است حسین
#محمود_ژولیده
@hosenih
#امام_جواد_ع_شهادت
تسلای دلِ مظلومِ عالم عالمی دارد
گلوی تشنه کامِ زهر خورده مرهمی دارد
برای جرعه آبی دست و پا میزد؟ نه وَاللهِ
بیادِ تشنه ی گودال، در جانش غمی دارد
@hosenih
صدای العطش با هلهله بدجور دَرهم شد
بمیرم گوشه ی حجره، چه حالِ دَرهمی دارد
بخاک اینجا سرش، از پیچ و تابِ زهر افتاده
چنان سَروِ شکسته،،، گوئیا قدّ خَمی دارد
به اُم الفضلِ ملعونه بگو: دست از سرش بردار
شبیهِ مادرش زهرا، جواد عمرِ کمی دارد
بزیرِ لب نوا میکرد: من داغِ حسن دارم
که این جور و جفا را این جگر از مَحرمی دارد
پیِ دیدارِ هادی "یابُنَیَّ" گفت، تا آمد
بیادِ اکبرِ لیلاست، اشکِ نم نمی دارد
ندارد خواهری را در برِ خود گریه کن، اما
به مانند حکیمه دخترِ خود همدمی دارد
نه جسمش زیر سمّ اسبها با خاک یکسان شد
نه خنجر بر روی حنجر، نه از خونش یَمی دارد
@hosenih
ندید آقا، در این مقتل جفای ساربانان را
سلیمانی که بر انگشتِ عصمت خاتمی دارد
نه بر نیزه سری دید و نه عریان پیکری بر خاک
نه گِردا گِردِ اهلِ بیتِ خود نامحرمی دارد
شاعر: #محمود_ژولیده
@hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر_ع_شهادت
شاعر: #محمود_ژوليده
▶️
یادم نمیرود که در آن عصرِ پر غبار
آمد بسوی خیمه ی ما اسب بی سوار
دیدم که عمه های حزینم به سوز و آه
اطرافِ ذوالجناح گرفتند، ناله دار
@hosenih
اما چه ذوالجناح، که با زینِ واژه گون
چون ابر میگریست در آن بِین، زار زار
میخواست پشتِ خیمه رود، جان دهد، ز داغ
اما چو دید پرسشِ طفلانِ بی قرار
ناچار بازگشت به گودالِ قتلگاه
پس در پی اَش زنان و عزیزان، نقابدار
ای وایِ من، خدا نکند قسمتِ کسی
دیدیم آنچه را که ندیده ست روزگار
از روی تلِ زینبه، پیشِ دیده بود...
تا انتهای حفره ی گودال، تارِ تار
شمشیر و نیزه بود که میخورد بر حسین
بارانِ تیر و سنگ، ز هر سویِ کارزار
والشمرُ جالسُن، چه بگویم که پیشِ ما
بر نیزه راسِ جدِّ غریبم شد آشکار
آنشب چها گذشت،،،بماند برای بعد
تازه به روز بعد، شد اسلام داغدار
دشمن که عمه های مرا در طناب بست
بدجور مادرم به جنان گشت اشکبار
عمداً عبور داد، حرم را ز کشته ها
تا اشکِ تازه گیرد از این جمعِ سوگوار
مردانمان که کشته و بی سر، روی زمین
زنهایمان، اسیرِ سپاهی تباهکار
تا آن زمان، حرم به اسیری نرفته بود
آل علی، به ناقه ی عریان، حجاب دار
باور کنید عمه ام از کربلا به بعد
تا شام و کوفه، پیر شد از غصه، شرمسار
در شهرِ شام بود، که بابای من ز شرم
میگفت: کاش زنده نبودم در این دیار
یادم نمیرود که به بزم حرامیان
عمه گریست، از طمعِ چشمِ نابکار
با اینهمه غریبی و تحقیر و داغ و درد
دشمن شکست خورد و حرم شد پر افتخار
@hosenih
با خطبه های پر ز طنینَش قیام کرد
پیروز شد صبوری عمه، شکوه بار
تنها وصیتم به شما حفظ روضه هاست
تا آن زمان که میرسد از راه تک سوار
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
بر سرم شوریست کز، بر نیزه رفتن باک نیست
وز تنِ بی سر، غمِ غلتان شدن بر خاک نیست
دیده ی بارانی اَم، بر غربتم نمناک نیست
اشکم از ترسِ دو چشمِ اشکبار زینب است
وای اگر گویند با کوفه قرار زینب است
@hosenih
اینکه افتاده به قلب بیقرارم شور و شین
ترسم از روزیکه بینم روی نی، راس الحسین
بازگَرد از راهِ کوفه، ای امام عالمین
کوفه دیگر جای زینب نیست ای نور دو عین
سنگهای تیزِ بامش بیقرار زینب است
@hosenih
سینه ی مغمومم از آهِ خروشان پُر شده
رگ رگم در راه تو از خونِ جوشان پر شده
کوچه و بازار از نیزه فروشان پر شده
شهرِ اَشباهُ الرجال است، از خموشان پر شده
پایتخت مرتضی چون شام تار زینب است
@hosenih
زمره ی نامه نویسان را مرامی فانی است
شیوه ی دینداریِ این دین فروشان آنی است
غصه ی اینها نه ایمانی و نه قرآنی است
چِشم و هم چشمی برای سبقتِ شیطانی است
شاهد این غصه قلب داغدار زینب است
@hosenih
اِرباً اِربا میشود اکبر ز خیلِ نیزه دار
قاسمت مقتول و عبدالله میگردد شکار
میخورد تیر سه شعبه بر گلوی شیرخوار
میشود عباس پرپر با تمام اقتدار
داغ هفتاد و دو تن در انتظار زینب است
@hosenih
مردمِ این شهر، نامردی به آخر میبرند
کشته چون بینند، مرکب روی پیکر میبرند
هدیه در نزدِ امیرِ ظالمش، سر میبرند
از زنان و دختران، خلخال و معجر میبرند
روزِ بی مَحرم شدن، روز فرارِ زینب است
@hosenih
مادرت طاقت ندارد بیندَت در اضطراب
یا که روی سینه اَت گرگی نشسته با نقاب
حنجرت را زیر خنجر، تشنه ی یک جرعه آب
جسمِ بی پیراهنت عریان میان آفتاب
تا قیامت مادر تو ناله دار زینب است
@hosenih
وای از روز بلای کوفه و شام خراب
وای از داغ اسارت وای از قلب کباب
آن اسارت جای خود، ای وای از بزم شراب
تا رقیه گِریَد، آیَد سر در آغوش رباب
از همین حالا دلِ من سوگوار زینب است
@hosenih
ذلت اصلاً سخت، اما بر عزیزی سخت تر
اشک نتوان گر که بر داغی بریزی سخت تر
در میان درد و غمها درد هیزی سخت تر
از اسیری هست عنوان کنیزی سخت تر
منتقم، تا انتقامش، اشکبار زینب است
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#مناجات_روز_عرفه
خوشا بحال کسانی که آه را بلدند
برای حرف زدن با تو راه را بلدند
خوشا بحال کسانی که با تو هم نفسند
و رمزِ دیدنِ آن روی ماه را بلدند
@hosenih
خوشا بحال دلِ مهزیارهایی که...
رهِ رسیدنِ آن وعده گاه را بلدند
نه راهِ کشف و کرامت روند بیهوده
که راهِ توبه و ترکِ گناه را بلدند
به اهل ناله و اهل انابه رو آریم
که اعتراف به هر اشتباه را بلدند
ز طاعتِ تو ، چه زیبا دلت بدست آرند
خدایی، اهلِ عمل راه و چاه را بلدند
تو ناز میکنی و عاشقان نیاز کنند
که رازِ بوسه ز خالِ سیاه را بلدند
دعای خیرِ تو آقا گره گشای بلاست
چه خوب غمزدگان طیِ راه را بلدند
به وادیِ عرفه، معرفت کلید دعاست
که اهل معرفت این سوز و آه را بلدند
ملازمانِ دعا، یار و همنشین تواَند
مسیر زندگیِ دلبخواه را بلدند
مسیر زندگیِ ما، محرم است و حسین
حسینیان، ادب قتلگاه را بلدند
ز روزِ ترویه صوتِ حزینه میشنوند
به اهل قافله طرز نگاه را بلدند
صدای مادری از قتلگاه می آید
که کوفیان طرفِ خیمه گاه را بلدند
@hosenih
ز خیمه، حکمِ "علَیکُنَّ بِالفرار" آمد
حرامیان زدنِ بی پناه را بلدند
□ □ □
مدافعانِ حرم، مقتدایشان زینب
که راهِ حفظِ امامِ سپاه را بلدند
شاعر: #محمود_ژولیده
@hosenih
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_ولادت
سلام بر قدمت یا مجیر یا هادی
فدای قامتت ای بی نظیر یا هادی
تو نوری و قد و بالای تو سراجِ منیر
سلام بر تو سراجُ المنیر یا هادی
زدی قدم چه مطهر درونِ خانه ی وحی
که آمدی تو میان حریر یا هادی
شکفت غنچه لبت با زیارتِ پدرت
به علمِ باطن و ما فِی الضمیر یا هادی
بجز ولایت تو نیست در جهان خبری
خبر تویی ز خدای خبیر یا هادی
جمالِ بی مثلِ تو مثالِ روی خداست
تویی تو صاحب مُلک و سریر یا هادی
@hosenih
علیِ چارمِ احمد! تویی امامِ هدی
درودِ ما بتو یَابنَ الامیر یا هادی
چو جده اَت ثمرِ جانِ مصطفی هستی
چو جدِ خویش نبی را وزیر یا هادی
شمیمِ رایحه ی جامعه کبیره، ز توست
تویی مُنادیِ شَانُ الکبیر یا هادی
علی است بابِ علومِ خدا، تو بابِ غدیر
امیدِ ما بتو بابُ الغدیر یا هادی
تویی که با هنرت در زیارت آوردی...
نَوَد دلیل برای غدیر یا هادی
اگر به آل محمد مدیحه ای باشد
تویی مولفِ آن بی نظیر یا هادی
قسم به معنیِ تفسیرِ روشنِ قرآن
تویی کلام خدا را سفیر یا هادی
مرادِ آیه ی قرآن به سوره ی کوثر!
تویی به فاطمه خیرِ کثیر یا هادی
شبیهِ یوسفِ آل علی، امام حسن
چقدر دلبری و دلپذیر یا هادی
به شاهراه هدایت، تویی حسینِ دگر
شدی مربیِ ما هر مسیر یا هادی
به ما تمامیِ رفتارهاری تو الگو
مرامِ توست به دلها امیر یا هادی
به احترامِ جوادالائمه بابایت
هماره با ادب و سربزیر یا هادی
پِیِ زخارفِ دنیا کمر نِمیبستی
که بود روحِ تو از غیر - سیر یا هادی
تو امتدادِ خدای غَنیِ بِالذاتی
و ما همه به سرایت فقیر یا هادی
به سجده گاهِ عبادت، ز شام تا به سحر
به بارگاهِ خدا مُستجیر یا هادی
اگر تو جلوه کنی بر دلِ محبانت
شوند خیلِ محبان بصیر یا هادی
سلامتِ دل و دینِ همه بدستِ شماست
نظر نما، نظری چشمگیر یا هادی
بلا بدور کن از هر دیارِ زهرایی
تویی به امتِ قرآن امیر یا هادی
به هیچ اهلِ دلی، فرق در ولایت نیست
تویی امامِ کبیر و صغیر یا هادی
دریغ هیچ نکردی ز یاریِ مظلوم
به دین مدافع و حق را نصیر یا هادی
چه نقشه ها که به تدبیر بَرمَلا کردی
در آن زمان و مکانِ خطیر یا هادی
به قعرِ برکه ی شیران بخاک می اُفتد
به احترامِ تو درّنده شیر یا هادی
برای خانه نشینیِ تو چه ها کردند
شدی ز کینه چو عمه اسیر یا هادی
نه تو اسیرِ سپاهِ ستمگران، بلکه
بدستِ تو متوکل اسیر یا هادی
@hosenih
به ابتکارِ تو این بس، که در دلِ تبعید
شدی معلمِ نسلِ غدیر یا هادی
جهادِ حصر، جهادِ بزرگمردان است
تویی بزرگ و عدویت حقیر یا هادی
به ما هم اذنِ جهادی بده که جان بازیم
چنان امامِ شجاع و دلیر یا هادی
به کربلا ، متوکل نَه هتکِ حرمت کرد
که زد به قلبِ تو بارانِ تیر یا هادی
سپاهِ منتقمان را بخوان، محرم شد
ظهور صاحبمان گشته دیر یا هادی
هنوز لشگرِ یارانِ باوفا داری
بخوان دعای فرج، یا مجیر یا هادی
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
#امیرالمومنین_ع_مدح
بارانم و چو قطره زمین میخورم گهی
دریایم و به موجِ وزین میخورم گهی
طوفانم و به گِردِ تو چین میخورم گهی
آوایم و به صوتِ حزین میخورم گهی
عمر من و حیات من و ذکر یاعلی
در هر بلا نجات من و ذکر یاعلی
این اسم اعظم است که ما را دهد نجات
این حبل محکم است ما را دهد نجات
روح مکرم است که ما را دهد نجات
حقِ مسلّم است که ما را دهد نجات
قال النبی، حدیثِ موثّق: بگو علی
حق با علی، علی است مع الحق، بگو علی
بالاتر از نبی مکرم، که جز خداست؟
در حیطه ی ولایتِ اعظم که مقتداست؟
این نور بر فرازِ سرِ مصطفی چراست؟
بر روی دستِ احمدِ مختار، مرتضاست
من مانده اَم، علی ولیِ حیِ سرمد است!؟
یا روح و جان و نفس و امان محمد است!؟
@hosenih
این قصه چیست، پای علی، دوشِ مصطفی؟
در غار، مرتضاست کفن پوشِ مصطفی
معراج هم علی است هم آغوش مصطفی
یعنی علی است، جان و دل و هوشِ مصطفی
یک لحظه بی علی، نتواند نفَس کشد
او بی علی نشد قدمی پیش و پس کشد
در اصل روح و جان نبوت، ولایت است
در نزد حق نبی و علی یک حقیقت است
یک روح در دو جسم، که این اوج وحدت است
کی گفته که غدیر حدیثِ محبت است
حبِ علی، ز نخلِ ولایت شکوفه ایست
حالا ببین حدیثِ ولایت چه تحفه ایست
هر جا گره فتاد بکارِ پیمبری...
هر جا که جلوه کرد به کس وجهِ داوری...
هر جا بَدَل ز حادثه ای شد مقدری...
هر جا که ابتری به فنا شد ز کوثری...
یا دستی از ولای علی شد نجات بخش
یا صوتی از ندای علی شد نجات بخش
کشتیِ نوح را که ز طوفان نجات داد؟
جانِ خلیل را که ز نیران نجات داد؟
موسا و قوم را که ز عدوان نجات داد؟
اصلاً رسول را که ز نجران نجات داد؟
آیا کسی به غیرِ علی، یار انبیاست؟
آیا کسی به غیرِ علی بابِ اوصیاست؟
تکمیلِ دین بدونِ علی غیر ممکن است
دینِ مبین بدونِ علی غیر ممکن است
عرش و زمین بدونِ علی غیر ممکن است
خلد برین بدونِ علی غیر ممکن است
یعنی علی تمامیِ سرمایه ی خداست
حیدر، خدا گواه که هستیِ کبریاست
قرآنِ ناطق است، علیاً سینجلی
کشف الحقایق است، علیاً سینجلی
برهان صادق است، علیاً سینجلی
ضدِ منافق است، علیاً سینجلی
یا قاهر العدوّ و یا والیَ الولی
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
دامادِ مصطفی نه فقط، یار احمد است
شیر خدا، وصیِ فداکار احمد است
در جنگ و صلح یکّه علمدار احمد است
در نصبِ او خداست، نگهدار احمد است
ابلاغ کن رسول خدا! انتصاب را
بالای دستِ خویش ببر آفتاب را
@hosenih
پیغمبرِ خدا چو اطاعت ز حق نمود
با امر وحی، خطبه ی مدحِ علی سرود
بابِ علی شناسیِ اسلام را گشود
در برکه ی غدیر که آمد به خُم فرود
فرمود: این سخن، سخنِ خالقِ جلیست
هر کس که من ولیِ وِی اَم، این علی ولیست
گفتا میانِ خطبه به چشمانِ اشکبار
یارب تو بر مطیعِ علی، رحمتت ببار
با دوستانِ او تو خودت باش دوستدار
هر کس که دشمن است به او دشمنش بدار
بیعت گرفت از همه امت میان جمع
سبقت گرفت هر که به بیعت میان جمع
دیری نشد که عهدِ علی را شکست قوم
پیمانِ خود، ز بیعتِ مولا شکست قوم
حرمت ز بیتِ حضرت طاها شکست قوم
زد ضربه ای و پهلوی زهرا شکست قوم
وای از مصیبتی که به دلها نشست وای
بر سینه ی حسین از اینجا نشست وای
#محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_ولادت
بسم رب الفاطمه، تکثیر شد خیر کثیر
جلوه ای دیگر ز وجهُ الله تابید از غدیر
سوره ی کوثر ز الطاف خدا تفسیر شد
نسلِ احمد از علی و فاطمه تکثیر شد
@hosenih
هفتمین نور امامت، جلوه چون خورشید کرد
بیتِ عصمت را خدا سرشار از توحید کرد
دستِ هو ، قدرت نمایی کرد در اوجِ کمال
باز هم ترسیم شد ابقای وجهِ ذوالجلال
احمدی دیگر تجلی کرده از سِرّ درون
حیدری دیگر شده از آستینِ حق برون
مجتبایی دیگر آمد از حریم کبریا
یادگاری دیگر آمد از شهید کربلا
سیدِ سجادِ ثانی، زینتُ العباد شد
عرش تا تَحتُ الثَری، روشن از این نوزاد شد
باقرِ دین از خدایش خواست تکریمش کند
سبطِ او آمد که این اِکرام، تقدیمش کند
آری آن اِکرام، رخسارِ امام کاظم است
در حقیقت لطف، انوارِ امام کاظم است
آسمانِ عشق را قرص قمر داده خدا
صادق آل محمد را پسر داده خدا
وجهِ ایزد، شمسِ جنت، ماهِ داور آمده
نجلِ احمد، نسلِ زهرا، سبطِ حیدر آمده
صاحبِ تاجِ ولایت، منجیِ دنیا و دین
خالقِ جود و کرامت، مظهرِ حبلُ المتین
هفتمین سلطانِ عالم، عالمی در بندِ اوست
حضرت سلطان علی موسی الرضا فرزند اوست
مُلکِ ایران کشورِ موسی بنِ جعفر هست و بس
مُلکِ ایران نه، دو عالم وقفِ کوثر هست و بس
□ □ □
معنیِ باغِ فدک، اینجا مشخّص میشود
هر که با حق نیست از مِلکش مرخّص میشود
از تمامِ سرزمینهایی که تحتِ سلطه است
تا حرمهایی که در آن خاکی از غربت نشست
دیر یا زود اُردوی دشمن هزیمت میکند
لشکرِ فرعون در دریا عزیمت میکند
غرقِ دریای تَفرعُن، نسلِ استکباری است
قومِ موسای زمان را روزهای یاری است
ما به لطفِ حق، فدک را پس بگیریم از عدو
روزهای مهدوی داریم اینک پیشِ رو
هوش اگر باشیم، ایام فرج نزدیکِ ماست!
هر چه داریم از مسیرِ کوچه ی باریکِ ماست!
@hosenih
حال با سربندِ یازهرا مهیا میشویم
با اطاعت از ولایت، یارِ مولا میشویم
روزهای انتقامِ خونِ مظلومان رسید
اِنتقِم یا منتقِم، فرصت به محرومان رسید
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مجلس_یزید_ملعون
ای يزيدِ بی حيا از رویِ بغض و كينه ات
خيزران بر روی لبهایِ حسين من مزن
@hosenih
چوبِ خود بردار از پيشانیِ زخمی او
لطمه بر اسمای حُسنایِ حسين من مزن
كم تمسخر كن تو قرآن خواندنِ مظلوم را
طعنه بر صوتِ دل آرایِ حسين من مزن
از محاسن های او خونِ دلِ من ميچكد
بس كن ای ظالم به سيمایِ حسين من مزن
چوبِ تو تفسير سيلی خوردنِ زهرا كُنَد
شرم كن بر رویِ زيبایِ حسين من مزن
@hosenih
كاش مثلِ دستِ من چشم سكينه بسته بود
پيشِ او ضربه به لبهایِ حسين من مزن
شاعر: #محمود_ژوليده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e