#امام_زمان_عج_مناجات
آه ای سحر طلوع کن از شام تار من
بگذار پا به دیدهی شبزندهدار من
شرمنده از گناهم و شرمندهتر که بود
وقت گناه دیدهی تو اشکبار من
از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست
ای آرزوی گمشده در روزگار من
گفتم بیا...تو آمدی و... من نیامدم
گفتم کجایی... آه... تو بودی کنار من
تو ناظری به حالم و من تا ببینمت
دستی بکش به آینهی پُر غبار من
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#بصیرت
چه دور ماندهام از کاروان کربوبلا
چقدر فاصله دارم ز دوستان شما
مرا ببخش فقط ادعاست عاشقیام
جداست راه من از راهتان، جداست، جدا
چقدر فاصله دارم ز دعبل و عمّار
کجاست لایق من، «مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا...»
دلم گرفته، کجایند «اِبنِ تَیهان»ها
«خُزَیمه»ها، سر و جان دادههای دشت بلا؟
کجاست آن شهدایی که وصفشان فرمود
امام متقیان: اینَ؟ اینَ؟ اینَ؟... کجا؟
برادران وفادار من کجا هستند،
مجاهدان شهید و بصیر راه خدا؟
پیام اصلی این خطبه در همین جملهست
«خطاست خانهنشینی، امام خوانده تو را»
زمان زمانِ نشستن، زمان ماندن نیست
نهیب میزند از هر طرف زمانه به ما..
خوشا به بخت و به اقبالشان که با دل و جان
تمام هستی خود را نمودهاند فدا
چقدر منتظر ما نشسته برگردیم
چرا من و تو نباشیم با امام؟ چرا؟
✍ #مریم_سقلاطونی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✅انگشتر مردانه #عقیق_سرخ❤
🖋منقش به حکاکی " یا رقیه" سلام الله علیه
⚖وزن: ۱۰.۹۷ گرم
💍سایز: ۶۱
😍همراه با جعبه کادویی😍
❌ضمانت مرجوعی تا ۳ روز❌
🚀 ارسال رایگان (پست پیشتاز) به سراسر کشور
💌 برای اطلاع از قیمت، به فروشگاه حرز و نقرهجات حسینیه بپیوندید ↙️
https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تصاویری از شبستان جدید حرم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) که به دست هنرمندان ایرانی ساخته شده است.
ایکاش که در خدمت زینب باشیم
گریانِ غم و مِحنت زینب باشیم
یکشب حرم رقیه جان باشیم و...
یکشب حرم حضرت زینب باشیم
✍ #سیدمجتبی_شجاع
↳ @hosseinieh_net
#اخلاقی_و_اندرز
دِلا بکوش مُطهر بمان و مَحرم باش
دخیل چادرِ دُخت رسول اکرم باش
به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را
بدین طریق، به چشم خدا مُکرّم باش
تو جمع عالَم دنیا و آخرت هستی
مباش فکر دو عالم، خودت دو عالم باش
مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت
به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش
ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند
از این به بعد دَمادَم به یاد آن دَم باش
به سفره خانهی حاتم مَبَر نیاز، اما
اگر به خانهی تو آمدند حاتم باش
اگر درست نکردی، خودت درست بمان
کسی به دست تو آدم نشد، تو آدم باش
غَمی به غُصهی همسایههات اضافه نکن
ولی به غُصهی همسایههات مرهم باش
بگو به "زن" که زنی فاطمه نخواهد شد
بگو که لااقل آسیه باش، مریم باش
چراغ خانه به مسجد رواست، نی خانه
به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش
گر ایستاده بمیری شهید میمیری
درست مثل شهیدان چو کوه، محکم باش
کلید قفل شهادت بهدست گریهی توست
امیدوار به این اشکهای نم نم باش
آهای اُمت اسلام! بهر پیروزی
دخیل چادر دخت رسول اکرم باش
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
دیگر دو بال آرزوی ما شکسته است
از انتظار پر شده حال و هوای ما
این هفته هم سهشنبه شب جمکران گذشت
پاسخ نداشت این همه آقا بیای ما...
دیگر به آخر خط دوری رسیدهایم
ای انتهای غیبت تو ابتدای ما
این پنج روزه نوبت ما، کاش با تو بود
بر روی ردّ پای تو میبود پای ما
یک جمعه گریههای تو را درک میکنیم
عجّل، امام منتقم کربلای ما
✍ #علی_ناظمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
☘عبارتی از #دعای_عصر_غیبت که شیخ ابوعَمر (نائب خاص اول امام زمان) به محمد بن همّام آموخت:
🤲 اللَّهُمَّ... لَيِّنْ قَلْبِي لِوَلِيِّ أَمْرِكَ
یعنی: خدایا... قلبم را براى اطاعت از ولى امرت نرم ساز
📚 جَمالُ الأُسْبوع بِکَمالِ العَمَلِ الْمَشروع (تألیف سید ابن طاووس)
↳ @hosseinieh_net
تقدیم به #شهید_مرتضی_مطهری
بهمناسبت #روز_معلم
لبی گشود و شراب طهور جاری شد
سکوت کرد و غمی سوت و کور جاری شد
کسی که فلسفه هم عاشق تکلم اوست
کسی که در نَفسَش، نفخِ صور جاری شد!
مبارز است و معلم...، مفسّر است و شهید...
مطهری که در او رودِ نور جاری شد
نه هر که زنده فقط، در فراقِ او جان داد
که جان، دوباره از اهلِ قبور جاری شد!
و قطره قطرهی دریا و رودها خشکید
و اشک از دلِ سنگِ صبور جاری شد
چه سخت میشود از نو، میان ما برسد
کسی در آینهی تو، میان ما برسد
کسی که پارهای از جانِ آسمان باشد
چو رود، جاری و چون بحر، بیکران باشد
برای راهِ تو، پشت و پناه باید بود
قدم قدم قلمت را سپاه باید بود
هنوز هم کسی آیینهوار چون تو نزیست!
چقدر جای صدای بصیرتت خالیست!
✍ #عارفه_دهقانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهمناسبت #روز_معلم
تقدیم به راهنمایان نور و معرفت الهی...
تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را
ای هادی راهِ دین، دلسوزتر از بابا
هرگمشدهای داریم، نزد تو شود پیدا
تعظیم به تو باشد، تکلیف برای ما
روشن شده این مطلب، در جملهای از مولا
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
استاد به شاگردش، حق پدری دارد
نازم به مُرادی که، بزم سحری دارد
هنگام مناجاتش، چشمان تری دارد
از راز تقرّب هم، بی شک خبری دارد
اینجاست که این جمله، قدری بشود معنا
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
چون کودک نو پائی، آهسته بَری راهم
بی راهنمائیها، یک طفلکِ گمراهم
در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهَم
با زحمتِ تو قدری، از عاشقی آگاهم
بوسیدنِ دستِ تو، واجب شده، ای والا!
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
از مرحمت زهرا، با تو شدهام مأنوس
چون قطرهٔ ناچیزم، در ساحلِ اقیانوس
هربار حرم رفتم، با دیدهی تَر پابوس
بهر تو دعا کردم، در محضر شاهِ طوس
نامِ تو از این باب است، خواندم همه جا "آقا"
«مَن عَلّمني حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً»
✍ #قاسم_نعمتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #شهید_مرتضی_مطهری
بهمناسبت #روز_معلم
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
قناریان کلامش هنوز میخوانند
نوای سُنتیاش را بهروز میخوانند
قناریان کلامش هنوز جان دارند
«صدا صداست که...» پس عمر جاودان دارند
کتاب و دفتر از اندیشهاش فروغ گرفت
چراغ دانش او جلوۀ نبوغ گرفت
کتاب، واسطهای بین اوست با این نسل
مطهّری، هنر گفتگوست با این نسل
خرد، هنوز مرید جنون و مستیِ اوست
مرکّب آینهدار قلمبهدستی اوست
بخوان زمانه! بخوان با رساترین فریاد
از او بگو و بخوان باز! هر چه، بادا باد!
بخوان به نام بزرگی که آسمانی شد
فروتنانه درخشید تا جهانی شد
صفای باطنیاش غبطهآور است هنوز
که کوچه باغ نیایش معطّر است هنوز
کتاب و سنّت و اجماع و عقل را فهمید
رموز تازهای از عقل و نقل را فهمید
کتاب و منبر و سجّاده را به هم آمیخت
سه رود منشعب از کوه را به دریا ریخت
نهال کاشت ولی ریشه را عمیق نشاند
به خاک پایۀ اندیشه را عمیق نشاند
هزار پنجره را رو به آفتاب گشود
-هزار پنجرۀ مستعدِّ کشف و شهود-
گشود پنجرهها را، وَ با دو بال قنوت
خودش پرنده شد و پر کشید تا ملکوت...
نسیم، معتکف گوشۀ عبایش بود
فرشته، دست به دامان ربّنایش بود
تمام دلخوشیِ کوچه و خیابان از
نفَس نفَس زدن عطر آشنایش بود
در آن شبِ خفقان که سکوت شایع بود
درست اوج سحرخیزی صدایش بود
تلاش کرد و سرانجام هم نصیبش شد
اجابتی که برازندۀ دعایش بود:
پیامبر شبی آمد به خواب شیرینش(١)
و بوسه زد به لبان مبلّغ دینش
و بوسه زد که بگوید جهاد یعنی این
سلوک یعنی این، اجتهاد یعنی این
نویدبخش شهادت به خواب او آمد
به خواب نیمهشبش صبح آرزو آمد
چگونه میشد از آن شور و شوق دم نزند
و زود پا نشود، اندکی قدم نزند
چگونه میشد از تاب و تب نگوید هیچ
و از حرارت بر روی لب نگوید هیچ
چه خوب شد که -اگر رفت- پیش ماست هنوز
هزار باغ پر از گُل از او به جاست هنوز...
سپرد دست خدا رشتۀ کلامش را
تمام کرد به خون، شعر ناتمامش را
✍ #سیدمهدی_موسوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
تقدیم به #شهید_مرتضی_مطهری بهمناسبت #روز_معلم هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست دو بال مشرقیاش با ا
(١) 🔷لبهایی که پیامبر بوسید
مرحوم فاکر:
«ایشان (#شهید_مطهری) زمانی خودشان خوابی دیده بودند که خانواده ایشان برای من گفتند که چند شب قبل از شهادت، مرحوم آقای مطهری برای نماز شب از خواب بیدار شدند، همیشه برای نماز شب بیدار میشدند. خانواده ایشان وقتی که بیست سال پیش، تشریف آورده بودند، منزل ما، این را فرمودند.
فرمودند که مرحوم آقای مطهری که آن شب بیدار شدند، دیدم ایشان برعکس همیشه که بیدار میشدند، یک جوری آرام حرکت میکردند که ما از خواب بیدار نشویم، ولی آن شب من دیدم ایشان از خواب که بیدار شدند، پاهایشان را محکم به زمین میزنند. من بیدار شدم و گفتم چی شده شما امشب این جوری راه می روید؟ برگشتند. تا دیدند من بیدار شدم فوراً آمدند. نشستند و دست من را گرفتند گذاشتند روی لبهایشان. گفتند: ببینید لبهای من داغ است. من دست گذاشتم، دیدم لبهای ایشان داغ است. گفتند: «خواب دیدم الآن پیغمبر لبهای من را بوسید.»
خب وقتی رسول اکرم (ص) لبهای کسی را میبوسد، خیلی معنی دارد؛ یعنی یک دنیا معنی دارد. یعنی معلوم میشود تمام روح آقای مطهری در آن لبهاست و در دفاع از اسلام است و این مسئله با تمام خلوص نیت انجام میگرفت.
رسول اکرم (ص) واقعاً این لبها را به این جهت بوسیدند. این بوسه باعث شد که مرحوم مطهری تا دوران قیامت زنده بماند!»
📚 گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا فاکر، از چشمه تا دریا، ص۹۰ و ۹۱.
پینوشت:
شهید مطهری پنج شب پس از این بوسه به شهادت رسید.
↳ @hosseinieh_net
بهمناسبت #روز_معلم
دیر سالیست هر چه میخواهم
از تو یک واژه درخورت گویم
من چنین واژهای نمییابم
من چنان جملهای نمیجویم
باز هم تشنهی کلام توأم
در تو انگار آسمان جاریست
گر چراغ هدایتت خواندم
این هم از حرفهای تکراریست...
بویِ گل میگرفت صحنِ کلاس
از سخنهای عطرآگینت
در رگم خونِ تازهای میریخت
واژه واژه کلامِ شیرینت
حاصلِ رنج بینهایت توست
هر که منصوب شد به هر ردهای
تو خودت را برایِ خاطر ما
به همه آب و آتشی زدهای...
هر کجا شور علم میبینم
ردّ پای حضور تو پیداست
هر کجا نامی از معلّم هست
روشنایی، اُمید هم آنجاست...
جز خدایی که آفرید تو را
آن که قدر تو را شناسد کیست؟
حرفِ آخر: به هیچ قاموسی
واژهای بهتر از معلّم نیست
✍ #عباس_شاهزیدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
🌷فرارسیدن #روز_معلم گرامی باد..
پیغمبر اکرم آنکه فخر اُمم است
فرمود معلم چو پدر محترم است
ای آنکه به من درس محبت دادی
لبهای تو را طلا بگیرند، کم است
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
↳ @dobeity_robaey
🌸حق استاد در نگاه امام سجاد (علیهالسلام)
💠 أَمَّا حَقُّ سَائِسِکَ بِالْعِلْمِ
فَالتَّعْظِیمُ لَهُ
وَ التَّوْقِیرُ لِمَجْلِسِهِ
وَ حُسْنُ الِاسْتِمَاعِ إِلَیْهِ وَ الْإِقْبَالُ عَلَیْهِ
وَ الْمَعُونَهُ لَهُ عَلَى نَفْسِکَ فِیمَا لَا غِنَى بِکَ عَنْهُ مِنَ الْعِلْمِ بِأَنْ تُفَرِّغَ لَهُ عَقْلَکَ وَ تُحَضِّرَهُ فَهْمَکَ.
🍃 اما حق معلم و آموزگار تو این است که
او را بزرگ داری
و مجلس او را محترم شماری،
گفتههای او را خوب گوش کنی و فراگیری
و به او روی آوری،
او را کمک کنی تا آنچه را که از دانش و علم به آن نیازمندی به تو بیاموزد، به تو یاد بدهد که عقل و اندیشهات را فارغ سازی و فهم و زیرکیات را به کار گیری.
📚رساله حقوق امام سجاد(علیهالسلام)
#روز_معلم
↳ @hosseinieh_net
✔️قدرت معلم در بیان مرحوم آیت الله حائری شیرازی
🔸بعد از شهادت امام حسین (ع) ظاهراً به معاویةبن یزید پیشنهاد خلافت کردند و قبول نکرد. گفت: «تا علی بنالحسین هست، من سزاوار این کار نیستم؛ حق با آنها است».
🔹ناراحت شدند و تحقیق کردند که چرا اینطور گفت و آبروی ما را برد؟ چرا این فردی که ما گذاشتم سخنرانی کند چنین گفت؟ به اینجا رسیدند که معلم مکتبدار او، عمر المقصوص، یک شیعه بوده و او از همان طفولیت برای معاویهبن یزید همهچیز را گفته و جریانات را به اطلاعش رسانده است.
🔸عمر المقصوص را گرفتند. گودالی کندند و زنده زنده او را خاک کردند، که چرا فرزند یزید را اینطوری تغییر دادهای. زنده بهگور کردن او چه نتیجهای داد؟ قبل از آنکه عمر المقصوص را زنده بهگور کنند او بنیامیه را زنده به گور کرده بود.
🔹قدرت معلم این است که برخلاف جریان محیط میتواند شنا کند، فرزند را برخلاف خواست پدر و مادر میتواند جهت دهد.
🔸من به آن معلمی که شاگردان او فرزندان خانوادههایی هستند که اهل انقلاب نیستند میگویم که: شما مأیوس نباشید که از این فرزندان، جوانانی انقلابی و قاطع بسازید. شما میتوانید مثل عمر المقصوص تعلیم بدهید و شاگردانتان را متعهد و انقلابی بار بیاورید.
#روز_معلم مبارک باد.
🍃مشروح داستان عمر المقصوص را در اینجا بخوانید.
↳ @hosseinieh_net
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
خورشید بود و ماه به نورش نظاره داشت
در کهکشان علم، هزاران ستاره داشت
عطر کلام وحی ز لعل لبش چکید
فضل و مقام و منزلتی بیشماره داشت
در مکتب فضیلت و جاوید دانشش
او «بوبصیر» و «مؤمن طاق» و «زُراره» داشت
کس پی نبرده است بر این نور لایزال
دریای فضل او مگر آخر کناره داشت
هرگز خزان ندید گلستان علم او
زیرا که این بهشت بهاری هماره داشت
سوگند بر ترنم قرآن که هل اتی
بر جود و بر سجیّت او استعاره داشت
آتش برای خادم او چون خلیل بود
وقتی تنور شعله کشید و شراره داشت
پوشانده است ابر غمی آفتاب را
هرگه به سوی کربوبلا او نظاره داشت
لرزید بند بند تنش در عزای او
وقتی به داغ و ماتم زهرا اشاره داشت
حاجت به زهر دادن این مقتدا نبود
زیرا دلی چنان جگرش پارهپاره داشت
تنها نه در بقیع «وفایی» که این امام
در سینههای ما همه دارالزیاره داشت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت
حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود؟
یا مگر ریحانهی صدّیقهی اطهر نبود؟
با چه تقصیر و گنه بر خانهاش آتش زدند؟
اجر نشر دانش او شعلهی آذر نبود
اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او
در دل شب حمله بر بابُ اللَهِ اکبر نبود
نیمهشب کز خانه میبردند صاحب خانه را
بر روی دوشش عبا، عمامهاش بر سر نبود
از برای بردن مولا، کس از ابن ربیع
سنگدلتر، بیحیاتر، بلکه ظالمتر نبود
او پیاده میدوید و این به اسب خود سوار
گوئیا در سینهی تنگش نفس دیگر نبود
دیدن بابا در آن حالت پسر را میکُشد
خوب شد همراه بابا، موسیِ جعفر نبود
از شرارِ زهر مثل شمعِ سوزان آب شد
غیر تصویری به جا زآن نازنین پیکر نبود
پاره پاره قلبش از انگور زهر آلوده شد
از بنی العبّاس جز این شیعه را باور نبود
بعد عمری سوختن بر قلب او آتش زدن
این ستم باللَه روا بر آل پیغمبر نبود
«میثم» آنروزی که شد آن پیکر پاکیزه دفن
محشر شهر مدینه کمتر از محشر نبود
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت
کاسهی چشم حضرتش انگار
شده از غصه و غریبی پُر
وسط کوچههای بی شرمی
نبریدش برهنهپا اینطور
از همین کوچههای نامردی
خاطرات بدی به دل دارد
توی گوشش صدای یک سیلیست
مثل ابر بهار میبارد
وسط نافله کجا بردید
پیرمردی که بی کس و تنهاست
قصهی تلخ بردنش امروز
چقدر مثل روضهی مولاست
از غم چهرهای کبود انگار
روزگارش همیشه در غم بود
آسمان ِنگاه ِخونش خیس
قامتش مثل مادرش خم بود
دست شعله رسیده بود ای وای
بر دری که زبانهاش میسوخت
ناگهان در میان آتش داشت_
همهی آشیانهاش میسوخت
بین دود و شرارهها آنجا
فکر گلهای پرپرش افتاد
در ِآتشگرفته را میدید
چقدر یاد مادرش افتاد
در ِآتش گرفته را میدید
به لبش بود آه و واویلا
گریه میکرد و صحنه را میدید
آتش ِخیمههای عاشورا
گریه میکرد و صحنه را میدید
غارت خیمههای زنها را
روضه میخواند در دلش آنجا
بر نوک نیزه اشک سقا را
✍ #مسعود_اکثیری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
هزار مرتبه شکر خدا که شیعه شدیم
به سینه مُهر ولای علی نشانه زدیم
به لطف درس تو ما شیعهایم، شکر خدا
به زیر دین شمائیم تا ابد آقا
اگر چه این همه عالِم به حوزهها هستند
هنوز جیرهخور سفرهی شما هستند
سلام ما به شما ای سلالهی پُر نور
سلام ما به شما یا مروّج العاشور
نشستهایم در این روضهها کنار شما
که اشک ما بشود مایهی قرار شما
چقدر گریه نوشتی به پای عاشورا
چقدر روضه نوشتی برای عاشورا
به داغ پیکر اکبر چقدر باریدی
به یاد حنجر اصغر چقدر باریدی
به دست بستهی زینب چه گریهها کردی
چه گریهها که به دست ز تن جدا کردی
چقدر حسّ عجیبی حکایتت دارد
چه ماجرای غریبی شهادتت دارد
اسیر داغ شمائیم و سینه میکوبیم
به سینه از غم داغ مدینه میکوبیم
دوباره هیزم و آتش، دوباره دود سیاه
دوباره روضهی زهرا، دوباره گریه و آه
تو را چو جدّ غریبت کشان کشان بردند
میان خندهی اوباش و این و آن بردند...
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
نشسته بر لب ساحل، شکستهزورقِ عاشق:
کهراست زهرۀ دریا؟ کجاست باد موافق؟
به موجِ اشک، کِی آخر توان به اوج رسیدن؟
کجا حریفِ تو باشد دلِ شکستۀ قایق؟
::
نه فهمِ رنج تو آسان، نه درکِ اوج تو ممکن
زبان ناطقه الکن؛ سکوت، یکسره ناطق
مگر که اذنِ جنونم دهی چو «جابر جعفی»
وگرنه عقل ندارد رهی به کوی حقایق
تویی که علم یقینی، به دین اول و آخر
تویی که معنی دینی، به علم سابق و لاحق
چو طفل مکتب تو «بوحنیفه» است چه گویم
ز حلقۀ تو بجویم اگر مشایخ واثق
به حکم توست اگر زد «هشام» تیغ تکلّم
ز کیمیای تو «جابر»، حکیم گشته و حاذق
چه داشت خرقۀ «سفیان» به جز ریا -و چه عریان-؟
تو خرقهپوشِ خدایی نهان ز چشم خلائق
زبان گشودی و آنک شکست حقّۀ کافر
نگاه کردی و آنگه پرید رنگ منافق
عیار عقل تو بودی به گفتگوی مکاتب
مراد علم تو بودی ز جستجوی دقائق
تویی تو چشمۀ جوشان، تویی تو بحر خروشان
شکستهزورقِ ساحل، منم، به سوی تو شائق
::
ز خویش میروم امشب به سوی غربت دریا
سیاهپوش عزای امام جعفر صادق
✍ #حسن_صنوبری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
#امام_صادق_ع_مدح
#امام_شناسی #تنور_خولی
#شیعه_تنوری
امام مسلکش از مردمِ زمانه جداست
امام مظهر احقاقِ حقِ دینِ خداست
امام گرچه خودش بندهی خداوند است
درست مثلِ خداوند، بی همانند است
یقین بدان که مُبری زِ شک و تردید است
امام سایه ندارد، امام خورشید است
امام کعبهی سیار، و خَلق حُجاجاند
خلایقند که او را همیشه محتاجاند
خلایقند که باید به او سلام کنند
به کعبه واجبِ شرعیست احترام کنند
خلایقند که باید گرامیاش دارند
امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند
اگرچه خلق بدونِ امام محرومند
امام و خلقِ جهان لازمند و ملزومند
اگرچه خلقِ جهان را ز اوست شأنیتی
به هر امامِ جماعت، سزاست جمعیتی
اگرچه دینِ خداوند بی نیاز از ماست
بدونِ مردم دنیا، امام هم تنهاست!
سر خلافت اگر خَلق اختلاف کند
امام چاره ندارد مگر مَصاف کند
بنا به نص روایت، امام چون کعبهست
که واجب است جهان گِرد او طواف کند
مطیع امرِ امامت همیشه پشت ولیست
اگرچه خَلق علیه وی ائتلاف کند
مطیعِ امرِ ولی بینِ کوچهها باید
بنا بهخواست او تیغ را غلاف کند
غلاف گفتم و بازویی آمده یادم
مگر که قافیه اینک مرا معاف کند
قیام همت و عزمی رفیع میخواهد
امامِ شیعه، محب نه! مطیع میخواهد!
امامِ شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش
دمی به همهمهی شیعیانِ مُنفعلش
به شیعهی خود امامی علاقهمند نشد
بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد
امام، شیعهی خود را عزیز میخواهد
سرِ برهنه و شمشیرِ تیز میخواهد
حدیثِ دین خدا، حرف تیغ و پیکار است
اطاعت از ولیُالله سخت دشوار است
مطیع، بهرِ اطاعت همیشه آمادهست
چنان که حضرت صادق نشان ما داده ست
*
روایتیست که خالی ز هرچه اشکال است
ثقهست چون سندش مُنتَهیُ الآمال است
که بود حضرت صادق به خانه دورانی
رسید محضر او شیعهای خراسانی
گلایه کرد به حضرت، که یا امام ششم!
برای معرکه آمادهاند این مردم
نظر کنید مساجد پُر از مسلماناند
کنون که شکر خدا شیعیان فراواناند
به خَلق، حُجت خود را دگر تمام کنید
زمان آن نرسیدهست تا قیام کنید؟!
سخن رسید بدینجا، کلام کامل شد
غلامِ خانهی حضرت به خانه داخل شد
امام گفت بیا و اطاعت از من کن
تنورِ خانهی ما را بیا و روشن کن
همین که گشت تنور از حرارتش آذین
خلیلوار برو بینِ شعلهها بنشین
غلامِ خانه که هارون مکی است اسمش
بدون اینکه ببینند ترس در جسمش
بدون حرفِ اضافه در آن تنور نشست
امام صادق دربِ تنور را هم بست
پس از گذشتِ زمانی میان خوف و رجا
امام گفت فلانی! تنور را بگشا
همین که باز شد آن از شرارهها گلگون
غلام، سالمِ سالم پرید از آن بیرون!
امام گفت فلانی! عجیب ترسیدی!
نظاره کن که چنین است شیعه! فهمیدی؟
تویی که دعوی یاری شیعهها داری
بگو که شیعهی اینگونه چندتا داری؟
رها ز همهمه ی شیعیان صوری باش
اگر که شیعه شدی، شیعهی تنوری باش
*
تنور گفتم و دیدم قلم صبور نبود
تنورِ حادثه تنها همین تنور نبود
دوباره در تب و تابی عجیب افتادم
تنور گفتم و آمد حکایتی یادم
تنورِ حضرتِ صادق اگر گلستان شد
تنورِ خولیِ ملعون ز شعله سوزان شد
تنور حضرت صادق اگر که عِلم افروخت
سر حسین میان تنور خولی سوخت
سر عزیز خدا و تنور آن فاسق
در آن زمانه کجا بود حضرت صادق؟
سری که بود سرآمد به کل مافیها
سری که خُفت به دامانِ حضرت زهرا
سری که دل ز تمام فرشتهها میبُرد
سری که خندهی آن دل ز مرتضی میبُرد
سری چنان که به شبهای شامیان کوکب
سری که بود فقط روی شانهی زینب
سری که بود چنان خطبهی نَبی، سخنش
سری که گریه نمودند پنج تن به تنش
چرا تمامی موهاش سخت سوختهاند؟
سر عزیز خدا را چهسان فروختهاند؟
صدای قرآنش را شنیدهای خولی؟
به چند درهم سر را خریدهای خولی؟
کشیده مسح ز خون بر سر و گرفته وضو
کدام دست، دو دندان شکسته است از او؟
✍️ #پیمان_طالبی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
هرچند دستپاچه شده در برابرت
دریا رسانده است خودش را به محضرت
تا اینکه رود رود بیاشامد از لبت
قدری وسیعتر بشود پای منبرت
میایستند پشت سرت اهل آسمان
وقتی شنیده میشود الله اکبرت
گلها شنیدهاند به نقل از نسیم صبح
از عطر واژههای همیشه معطرت
خورشیدِ سربرهنۀ پسکوچههای شب!
پس کو عبای ساده و عمامۀ سرت؟!
آشفته کرده موی درختان تاک را
انگورِ حمله کرده به لبخند آخرت
خورشیدِ خون به دل شده از دست روزگار!
بر شانههای کوه چرا رفت پیکرت؟!
✍ #علی_گلی_حسین_آبادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_صادق_ع_شهادت
فقیر بذل نگاه تو یا ولی الله
اسیر زلف سیاه تو یا ولی الله
به انتظار پناه تو یا ولی الله
نشسته بر سر راه تو یا ولی الله
تویی کریم کریمان و ذوالکرم هستی
تو سرپناه من و خانوادهام هستی
حدیث فضل تو اذکار هرشب شیعه
همیشه نام قشنگ تو بر لب شیعه
تویی رئیس بلاعزل مذهب شیعه
الا امیر و علمدار مکتب شیعه!
به لطف کرسی درس تو جعفری شدهام
من از دعای شما بوده حیدری شدهام
تو عشق هر دل بی تاب عاشقی مولا
اصول دینی و قرآن ناطقی مولا
و ماورای تمام حقایقی مولا
تویی که پیر و مراد نوابغی مولا
دو دست خالی من هم دخیل احسانات
سرم فدای تو و "جابر بن حیان" ات
خوشابهحال دلی که فقط اسیر تو شد
اسیر و سائل و مسکین و مستجیر تو شد
خوشا به حال کسی که "ابوبصیر" تو شد
میان آن همه، شاگرد سربه زیر تو شد
هر آن که سوی تو آمد ادارهاش کردی
کسی که زائرتان شد "زراره" اش کردی
ششم ستارهی دنبالهدار زهرایی
ششم مربی فقه و اصول دنیایی
دلیل خلق زمین، بلکه آسمانهایی
تو که مقرب محبوب حق تعالایی
فقط نه جانِ جهان و جهانِ جان هستی
هماره مرجع تقلید شیعیان هستی
بیا و پای دلم را به خانهات وا کن
"حضور میطلبم سینه را مصفا کن"
ز شوق، دیدهی من را شبیه دریا کن
تنور خانهی خود را سپس مهیا کن
حلال مهر شما قطره قطرهی خونم
خلیل نار تو هستم، ز نسل "هارونم"
همیشه عطر حضورت در این حوالی هست
و با روایت تو، عشق و شور و حالی هست
سحر، حسینیه، جایت همیشه خالی هست
به یاد روضه ی تو در دلم ملالی هست
برای زائر خود سایبان نداری که...
کنار تربت خود روضهخوان نداری که...
شبی که خانهات آقا پُر از خطر شده بود
شبی که قلب حزینت پُر از شرر شده بود
شبی که مادر مظلومه نوحهگر شده بود
شبی که دشمنت از بام، حملهور شده بود
تو رو به قبله و گرم خدا خدا بودی
میان نافلهات غرق ربنا بودی..
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e