تقدیم به #شهدای_پاراچنار
بهخون ریختهی شیعیان پاکستان
خدا ! ظهور امام زمان ما برسان...
✍ #مجتبی_خرسندی
↳ @hosseinieh_net
تقدیم به #شهدای_پاراچنار
در معرکه رو به کربلا میمیرند
در راه رضای مرتضی میمیرند
اینان شهدای آستین در دهناند
با تیغِ سکوت، بیصدا میمیرند
✍ #رضا_قاسمی
↳ @hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 #هفته_بسیج
بخوان از سورۀ احساس و غیرت
بگو از مرد میدان، مرد ملت
بسیجی باش مثل حاج قاسم
بسیجی باش مثل حاج همت
✍ #سیدمحمدجواد_شرافت
↳ @dobeity_robaey
↳ @hosseinieh_net
#کتاب_روضه_روشمند_ویژه_فاطمیه
🛑 واعظین و مادحین گرامی🛑
با توجه به اینکه امسال برای فاطمیه ١۴٠٣ کتاب جدیدی تدوین #نشده است،
به اطلاع شما گرامیان میرسانیم کتابهای pdf روضههای آسمانی ۴ و ۶ (ویژه فاطمیه ١۴٠١ و ١۴٠٢):
با محوریت #روضه_های_روشمند_فاطمیه به فروش میرسد.
♦️مجموع موضوعات هر دو کتاب فاطمیه👇
🔰ولایتمداری مادر
🔰غُربت امیرالمؤمنین (ع)
🔰اذان غمانگیز بلال
🔰 هجوم به خانه وحی
🔰 کوچه بنیهاشم
🔰بستر شهادت مادر
🔰روز شهادت مادر
🔰شام غریبان بیمادری
🔰بعد از شهادت
🔰تهدید به نبش قبر
✔️ شایان ذکر است در همه روضهها از اسناد صحیح + عبارات عربی کلیدی مقتل+ اِعراب صحیح + ترجمه صحیح+ گریز روضه + داستان مرتبط (سیره علما یا شهدا) + اشعار مطابق با روضه استفاده شده تا بهراحتی واعظین و مادحین گرامی عبارات کلیدی و اشعار مربوط به آنها را #حفظ نمایند.
👈 آیدی جهت تهیه کتاب
👇👇👇👇
@addmin_roze
🔸 با ما #تحول_در_روضه را تجربه کنید..
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
لازم به ذکر است: هزینه کتاب، توسط متقاضیان کتاب، مستقیم به حساب #ایران_همدل (به نفع جبهه مقاومت) واریز میگردد.
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
مثل هر شب نگاه مادر من
خیره بر چارچوب در شده است
آن قدر خیره مانده یک نقطه
که نگاهش دوباره تر شده است
مادرم از گلایهها سیر است
مادرم نوجوان، ولی پیر است
مادرم بستری، زمینگیر است
مادرم دست بر کمر شده است
زخم بازو برید امانش را
سوخت آن قامت کمانش را
طاقتش هرچهقدر کم شده است
درد پهلوش بیشتر شده است
زن همسایه چند روزی پیش
با گروهی عیادتش آمد
با همین گوش خود شنیدم گفت:
«فاطمه مثل محتضر شده است»
جامهای کرد بر تن حَسَنش
کفنی هم گذاشت دست حسین
زینبش را فقط سفارش کرد
نکند عازم سفر شده است:
«دخترم! کربلا برای حسین
مثل خواهر نه! مثل مادر باش
چون شنیدم که از مصیبت او
سعد وقّاص با خبر شده است»
بگذارید نیمهجان بشوم
بگذارید قدکمان بشوم
بگذارید روضهخوان بشوم
حرفی از کربلا اگر شده است
.
کربلا هیزم تر آوردند
اشک از دیدهها در آوردند
دامن خیمههای آل اللّه
با همان شعله شعلهور شده است
چارده قرن مادرم زنده است
نور او تا همیشه تابنده است
شرح او بینهایتی ابدی است
قصّهاش گرچه مختصر شده است
✍ #مجید_لشکری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
ای کشتی شکسته! که پهلو گرفتهای
برگو چرا تو دست به پهلو گرفتهای؟!
گل را خدا برای سرور آفریده است
ای گل چرا به غصه وغم خو گرفتهای؟!
هرگه که در بهروی علی باز میکنی
خوشحال میشوم که تو نیرو گرفتهای
گاهی ز دردِ شانه زدل آه میکشی
گاهی ز درد، دست به بازو گرفتهای
از ماجرای کوچه نگفتی به من؛ بگو،
اکنون چرا ز مَحرم خود رو گرفتهای؟!
دیوار گشته است عصای تو باز هم،
بینم که دست برسر زانو گرفتهای
دیشب نماز نافلهی تو نشسته بود
دیدم که دستِ خویش به پهلو گرفتهای
رنگی ز داغ گر که «وفایی» به شعر توست
چون لالهها ز باغ ولا بو گرفتهای
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
اصل و فرع آفرینش درخور ذاتش نبود
هیچکس شایستهی درک مقاماتش نبود
ذکر یافاطر همان آیینهی یافاطمهست
جوهر فهم بشر یارای اثباتش نبود
سورهی کوثر برابر با تمام سورههاست
فرصتی اما برای شرح آیاتش نبود
بانی عالَم کجا و زندگی بر روی خاک؟!
عالَم خاکی که در سطح ملاقاتش نبود
عرش، لبریزِ سکوت و سرد از تسبیح بود
گوشهی خانه اگر سوز مناجاتش نبود
* *
او دعایش شامل همسایهها هم شد؛ ولی
در مدینه هیچکس فکر مراعاتش نبود
زخمهایش ترجمان بیکسی مرتضاست
غصههای مادر از درد جراحاتش نبود
روضه سنگین میشود با واژههای روضهاش
کاش حرف از کوچه و میخِ در و آتش نبود
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#امام_حسین_ع_شهادت
زنی از خاک، از خورشید، از دریا قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمیتر_
که قبل از قصۀ «قالوا بلی» این زن بلی گفتهست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست
ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه
شبی در عرش، از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه
نشانْد آن دانه را در آسمان، با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد
زنی آنسان که خورشیدست سرگرم مصابیحش
که باران نام او را میستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتیهای تلمیحش
جهان این شاهمقصودی که روشن شد ز تسبیحش
ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش
ندانمهای عالَم ثبت شد در لوح محفوظش
چه بنویسم از آن بیابتدا، بیانتها، زهرا
ازل زهرا، ابد زهرا، قَدَر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه میفهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!
مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
مدام او وصله میزد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل میبندد دخیل پَر بر آن چادر
ستونِ آسمانها میگذارد سَر بَر آن چادر
تیمّم میکند هر روز، پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچهها بودهست
کمی از گرد و خاکش، رستخیز کربلا بودهست
* *
غمی در جان زهرا میشود تکرار در تکرار
صدای گریه میآید به گوشش از در و دیوار
تمام آسمانها میشود روی سرش آوار
که دارد در وجودش روضه میخواند کسی انگار
برایش روضه میخواند، صدایی در دل باران
که یا أُماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان
خدا را ناگهان در جلوهای دیگر نشان دادند
که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند
صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند
ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند
صدای گریه آمد، مادرم میسوخت در باران
برای کودک خود پیرُهن میدوخت در باران
وصیت کرد مادر، آسمان بیوقفه میبارید
حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید!
تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید
جهان تشنهست، بالای سر او آب بگذارید
زمان رفتنش فرمود: میبخشید مادر را
کفنهایم یکی کم بود، میبخشید مادر را
بمیرم بسته میشد آن نگاه، آهسته آهسته
به چشم ما جهان میشد سیاه، آهسته آهسته
صدای روضه میافتد به راه، آهسته آهسته
زنی آمد به سوی قتلگاه، آهسته آهسته
بُنَّیَ! تشنهای! مادر برایت آب آورده...
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
آیینه... آیینه... آیینه... شکسته
آن حُرمت، آن حُرمت دیرینه شکسته
آن در که دخیلاند بر آن خیل ملائک
هم سوخته هم با لگد کینه شکسته
یک سینه و دست است که بوسیده پیمبر
افسوس، همان دست، همان سینه شکسته
دستی که همه رزق جهان است به دستش
وز چرخش دستاس زده پینه، شکسته
وای از دل مولا، دل مولا، دل مولا
هرچند در آن هست طمأنینه، شکسته
در چاه نهان میکند آهِ جگرش را
آری، چه کند ماه؟ که آیینه شکسته
مأمور به صبر است اسدالله، وگرنه
جز کفر نمیماند از این دینِ شکسته
* *
از نسل علی منتقمی هست و میآید
سوگند به بغضی که هر آدینه شکسته
✍ #علی_سلیمیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
صعودت بود، هجده سالِ نوری در زمین بودن
عروجِ عرش یعنی با امیرالمومنین بودن
غبارِ ردّ پایت آسمان را نقشهی راه است
نخی از چادرت میگوید از حبلُالمَتین بودن
بگو از خاطراتِ قدسیات؛ از دفترِ لولاک
بگو از سالهای با خدایت همنشین بودن
بگو از رازِ زهرا بودنت؛ از زینتُاللّهی
بگو یعنی رکابِ آفرینش را نگین بودن
نمیفهمیم حتی معنی پایینترینها را
چگونه شأن تو میگوید از بالاترین بودن
هوای همنشینت هر دَم از فردوس میگوید
گلِ سجّادهات از رازِ فردوسآفرین بودن
که میگوید پس از ختمِ رُسُل وحی از زمین پَر زد؟!
بگو از روزها همصحبتِ روحالامین بودن
بخند ای دلخوشیهای علی آیاتِ لبخندت!
نمیآید به نورِ چهرهات اندوهگین بودن
* *
قنوتِ خستهات عَجّل وفاتی میبرد بالا
گریزان است مرغِ عرش، از روی زمین بودن
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e