eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
و آن‌شب از شميم عطر نامش گلستان پر شد تمام خانه از بوي خوش اين ميهمان پرشد شگفتا "يوسفي در کاروان حُسن پيدا شد" که از نور جمالش صحن جان عاشقان پر شد گريبان چاک کرد از مقدم او طاق کسرايي زمان خالي شد و درياچه‌هاي باستان پر شد سماع لحظه‌ها از چشم صحرا سرخ مي‌باريد فرشته بس! دگر ميخانه‌ی پير مغان پر شد خبر دادند سيمرغي ز کوه طور باز آمد که از آواي سرشارش تمام آشيان پر شد چنان مضمون صفت بود آن دو چشمان غزل گونش که تا يک پلک زد، ديوان جان شاعران پر شد طواف لاله گرد کعبه‌ی آيينه ديدن داشت شبي که مکه از نام "محمد" ناگهان پرشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به دست، دست علی، دست دیگرش قرآن به دوش، بار امانت، به سینه راز جهان رسیده لطف الهی به شکل او به زمین چنان که بر تن خشکیده‌ی زمین باران صدای آمنه آمد: سلام بر جبریل! مبارک است به عالَم تولد انسان مبارک است قدوم کسی که در قدمش شکست کنگره‌ی کاخ شاه در ایران رسید و از قدمش چشم عشق روشن شد رسید و کور شد از خاک مقدمش شیطان به یک نگاه، ابو/ذر شده‌ست خاک درش و روزبه شده از یک تبسمش سلمان رسیده است که بر سفره‌ها شود نان و رسیده است که در سینه‌ها شود ایمان سلام بر تو که با خلق، مهر و لبخندی سلام بر تو که اخمی به‌روی نامردان پس از تو راه بشر از کتاب می‌گذرد سلام بر تو که دادی به جهل ما پایان پس از تو زنده به گورند جاهلان زمین شدند فاطمه بعد از تو دختران جهان تو قبله‌ی دلی و با تو برده‌های سیاه صحابی‌اند و به بام تو می‌دهند اذان به منبری وسط آسمان هفتم و بعد نشسته‌ای سر یک سفره با تهیدستان قرار می‌دهی از کف ولو میان نماز اگر به مسجد تو کودکی شود گریان تو راه می‌روی و خاک کفش‌های تو را، شرافتی‌ست که بیند به خواب ابوسفیان به‌روی شانه دو تا ماه داری ای خورشید! سرم فدای تو، جانم فدای آن دو جوان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای مکه خلیل دیگر آوردی نِیْ نِیْ ز خلیل بهتر آوردی ای مکه ز ریگ زار بُهت آلود سرچشمه‌ی ناب کوثر آوردی رخشنده‌تر از تمام شب‌هایی کآیینه‌ی حُسنِ داور آوردی مجموعه‌ی تام هر چه خوبی را ای مرکز وحی، در بر آوردی ای مکه بناز چون که در دامان محبوب‌ترین پیمبر آوردی ای مکه ز خاندان عبدالله عبدی به صفات داور آوردی از کوه ابوقُبِیْس بر کیوان گل بانگ محمدی بر آوردی ای چرخ تو هم به یُمن میلادش گردیدی و تازه اختر آوردی فریادِ «که هان ستاره‌ی احمد» از سینه‌ی کاهنان بر آوردی ای آمنه دامنت همه سرسبز کاین دسته گلِ معطّر آوردی ماهی که فروغ بخشِ خورشید است طفلی که بُوَد پیمبر آوردی او چون سر و انبیا همه جسم‌اند بر پیکر انبیا سر آوردی ای ختم رسل به شام میلادت بس معجزه‌ها مکرر آوردی شامات ز جلوه‌ی تو روشن شد همراه مگر چه گوهر آوردی آذرکده‌ها خموش شد یعنی بر خرمن کفر، آذر آوردی بشکستنِ طاقِ کاخِ کسری را مانند شکستِ قیصر آوردی جوشیدنِ آبِ ساوه را بُرهان بر دولت عدلْ‌محور آوردی تا جامعه‌ی بشر، بَشر گردد فرمان زخدای اکبر آوردی در عالم شکّ و جهل، دل‌ها را در زیر لوای باور آوردی بر لشکرِ شرک و کفر تازیدی فتح از پیِ فتح دیگر آوردی در مکتب عشق و حکمت و توحید سلمان پرورده، بوذر آوردی ناخوانده کتاب و خلق را سرمشق از علم لدُن به دفتر آوردی بر امتِ خویش ای همه رحمت رحمت پیِ رحمت از در آوردی دادی به زن ارزش الهی را چون فاطمه‌ تا که دختر آوردی در جای تو تا به عدل برخیزد مانند علی تو، رهبر آوردی ای دُرّ یتیم هستی از دامن دریا دریا تو گوهر آوردی قانون برادری چو فرمودی خود را به علی برادر آوردی گفتی که ملاک برتری تقواست ز آن نام بلال برتر آوردی افسوس که امت از نظر افکند عمری که به خونِ دل سرآوردی ای آنکه به یک نگاه و یک ایما بس حاجت دوستان برآوردی بنواز به لطف خود «مؤید» را آن لطف که بر ابوذر آوردی ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هوا هوای تجلی‌ست، دوستان! صلوات به شکر مقدم آن یار مهربان، صلوات به دیده‌بوسی باران، درخت‌ها! لبخند به پای‌کوبیِ خورشید، آسمان! صلوات شهابی از وسط چشمه‌های نور گذشت ستاره‌های گهرریز کهکشان! صلوات وزید باد بهار، آی شاخه‌های جوان! به چشم‌روشنی باغ و باغبان، صلوات دوباره رو به چمن کرد شاه قبّۀ گل به یمن خندۀ شمشاد و ارغوان، صلوات بر این دقایق زرّین و رنگ‌رنگ، درود بر این ترنم و آن شور ناگهان، صلوات تمام دشت شکوفاست از شقایق سرخ رسیده موسم آن رستخیز جان، صلوات هوا هوای تجلی‌ست، دوست آمده است به «میم» اول «معشوق» عاشقان، صلوات ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به کودکان و زنان احترام می‌فرمود به احترام فقیران قیام می‌فرمود سلام نام همه انبیاست؛ او می‌گفت سپس اشاره به دارالسلام می‌فرمود کسی که در پی خورشید نیست از ما نیست سحر می‌آمد و این را مدام می‌فرمود کجا حرام خدا را حلال می‌دانست؟ کجا حلال خدا را حرام می‌فرمود؟ اگر که دست به پهلو گرفته‌ای می‌دید به اشک و آه و دعا التیام می‌فرمود "خوشا به حال کسانی که راستگویانند" امام صادق علیه السلام می‌فرمود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم به غیر شما با کسی موافق نیست گلی به عطر خوش پیچک و شقایق نیست به دست آتش دوزخ همیشه در بند است به نام نامی تو هرکسی که عاشق نیست به غیر سینه‌ی پاکت که معدن علم است دگر به هیچ کجا این همه حقایق نیست به پای مکتب تو هر که آمد عالِم شد برای فهم کلاست غریبه لایق نیست نشسته‌ام بدهم گوش بر روایاتت قسم به جان تو بهتر از این دقایق نیست اگر که مذهب من جعفری و شیعه شدم مراد مکتب من جز "امام صادق" نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرارِ وصل، دل بی‌قرار می‌خواهد وصال، عاشقِ چشم‌انتظار می‌خواهد امام، راه رسیدن به شرط همراهی‌ست به قدرِ یک قدم از رهسپار می‌خواهد امام، ظرف قنوتش برای مأموم است هر آنچه از درِ پروردگار می‌خواهد امام، گنبد و گلدسته نیست زائرها! برای ماست اگر هم مزار می‌خواهد به زعمِ مرده‌پرستان: امام یعنی سوگ به جای یار، فقط سوگوار می‌خواهد امامِ شهرِ مدینه «دعا، سکوت، قلم» امامِ کوفه ولی ذوالفقار می‌خواهد امام، گاه محاسن سپید می‌طلبد و گاه لبیک از شیرخوار می‌خواهد تنورخوابی هارونِ مکّی است قیام امام، لشکری از جا‌ن‌نثار می‌خواهد امام از قلمِ در غلاف، دلگیر است به جای آن همه شاگرد، یار می‌خواهد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کاش من هم به لطف مذهب نور تا مقام حضور می‌رفتم کاش مانند یار صادقتان بی‌امان در تنور می‌رفتم علم عالم در اختیار شماست جبر در این مسیر حیران است چشم‌هایت طبیب و... بیمارش یک جهان جابربن‌حیان است روز و شب را رقم بزن آخر ماه و خورشید در مُرکّب توست ملک لاهوت را مراد تویی آسمان‌ها مرید مذهب توست قصه تکرار می‌شود یعنی باز هم در مدینه عاشق نیست کوچه در کوچه شهر را گشتم هیچ‌کس با امام، صادق نیست :: خواب دیدم که پشت پنجره‌ها روبروی بقیع گریانم پا به‌ پای کبوتران حرم در پی آن مزار پنهانم گریه در گریه با خودم گفتم جان افلاک پشت پنجره‌هاست آی مردم! تمام هستی ما در همین خاک پشت پنجره‌هاست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برشی از یک ترکیب بند مطول... وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی‌ست در محضر محبوب، دیدار مجدد دیدنی‌ست هر شب تمام عرشیان او را زیارت می‌کنند هفت آسمان حور و ملک در رفت و آمد دیدنی‌ست در جسم و جانِ او، خدا بهتر مجسم می‌شود در او تجلی صفات حی سرمد دیدنی‌ست با مطلع الفجر رخش جبریل حیرت می‌کند بسکه ظهور صادق آل محمد دیدنی‌ست هر کس که از ذریه‌‌ی زهراست آقای من است تنها به زیر پای این اولاد، مسند دیدنی‌ست با چشم دل باید مزار ساده‌اش را بنگریم قطعاً بقیع خاکی‌اش مانند مشهد دیدنی‌ست فردا که ایوان و شبستان و رواقی ساختیم طوف کبوترهای عاشق دور گنبد دیدنی‌ست قصد زیارت می‌کنیم از دور، قطعاً زائریم از عاشقان بی قرار صادق بن باقریم خورشید دارد ارتزاق از فیض نور خانه‌اش موسا اقامت کرده در وادی طور خانه‌اش پیر و مراد انبیاست، سرچشمه‌ی آب بقاست خضر نبی نوشیده از جام طهور خانه‌اش اهل زمین شایسته‌ی خدمت به او هم نیستند بر عهده‌ی کروبیان باشد امور خانه‌اش از برکت اعجازش ابراهیم بیرون می‌زند با شوق هر کس پا گذارد در تنور خانه‌اش جای غرور، افتادگی؛ جای تجمل، سادگی شب تا سحر می‌بارد از سقف نمور خانه‌اش بار سرم را می‌کشد بر روی شانه شب به شب خیلی بدهکارم به دیوار صبور خانه‌اش در مشهد و در کاظمین از عمق جان سر می‌دهم اولاد من قربان اولاد ذکور خانه‌اش آئینه‌دار پنج تن، بر خلق عالم حاکم است جانم فدایش پنجمین جد امام قائم است  عرض ارادت می‌کنم اما به شکل دیگری تقدیم حضرت می‌کنم با جان و دل شعر تری جمع نبوت با امامت می‌شود کنه امام آئین او پیغمبری، سیر و سلوکش حیدری در "ما رأیتُ اَفقهَ مِنْ جعفرِ" نعمان ببین* حتی ندارد دشمنش از او فقیه بهتری کار کسی جز او نباشد ابن حیان ساختن از غیر آقا بر نمی‌آید زُراره پروری از برکت انفاس او کرسی درس خاص او پیچیده است آوازه‌ی فقه و کلام جعفری بر صدق گفتارم شهادت می‌دهد اِبنِ حَکَم در گفتگوهایش نمایان است فتح خیبری ممنون قال الباقر و مدیون قال الصادق‌اند از مرجع و از سینه‌زن، تا روضه‌خوان و منبری دیدند با چشمان خود، هم شافعی، هم مالکی شیعه ندارد جز امام صادق خود رهبری باید بگردد هر که در دنیاست کاهل بر نماز در محشر فردا به دنبال شفیع دیگری شکر خدا دم می‌زنم از صاحب خود دم به دم شکر خدا دارم به تن رخت شریف نوکری من با ارادت گفته‌ام، قدر بضاعت گفته‌ام ابیات گنگ من کجا، اشعار ناب حِمْیَری؟ مولا قدمگاهش همیشه قبله‌گاه اولیاست فرزند او باب الحوائج، مغز بادامش رضاست... ✍ *از «نعمان بن ثابت بن زوطی» معروف به «ابوحنیفه» پیشوای فرقه حنفی، نقل شده: «مَا رَأيتُ أفقهَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد؛ من فقيه‌تر از جعفر بن محمّد نديدم». 📚سیراعلام النبلاء، شمس الدین ذهبی، ج۶، ص۲۵۷. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رسانده‌ام به حضور تو قلب عاشق را دل رها شده از محنت خلایق را دلی که پر زده تا کوچه‌باغ‌های بهشت که غرق نور و تبسم کنی دقایق را نگاه کن به دلِ خسته از تحیرها ببار جرعه‌ای از کوثر حقایق را مسیح عشقی و یک گوشه‌چشم تو کافی‌ست که با رضای تو دارم رضای خالق را مرید صبح نگاه تو می‌برد از یاد مگر ترنم «قال الامامُ صادق» را؟ تو ماه روشنِ من در قنوت نیمه‌شبی هنوز سهم جهان است از تو تشنه‌لبی! :: تو آمدی و جهان غرق در خِرَد می‌شد دلیل‌ها همه با عشق مستند می‌شد تو آمدی پر و بالی دهی به این دل‌ها به پای درس تو هفت آسمان رصد می‌شد خوشا به حال دلی که عروج را فهمید مسیر روشن تو از بهشت رد می‌شد میان آن همه شاگرد شد سعادتمند کسی که مذهب عشق تو را بَلَد می‌شد نفس زدی و جهان را حیات بخشیدی تجلیات الهی، الی الابد می‌شد شده‌ست جلوه‌گر از هر کرانه آیاتت جهان نشسته سر سفرۀ روایاتت... :: غبار مقدم تو عطر آشنا دارد برای دیده‌ام اعجاز کیمیا دارد گدای خانه به دوش توام، قبولم کن گدای تو به جز این آستان کجا دارد؟ دگر چه جای گلایه ز فقر می‌ماند کسی که در دو جهان، مهربان! تو را دارد دل شکستۀ من حرف‌های ناگفته دل شکستۀ من شوق التجا دارد کسی که بوده تمام وجودش از جودت در آستانه‌ات امشب دو خط دعا دارد همیشه آرزوی پر زدن به سوی بقیع همیشه حسرت دیدار کربلا دارد چه می‌شود همۀ عمر با شما باشم غبار صحن تو و صحن کربلا باشم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اى نفس صبحدم! دعاى که دارى؟ بوى خدا مى‌‏دهى، صفاى که دارى؟ عطر بهشتى، ز خاک پاى که دارى؟ مژده چه آوردى و براى که دارى؟ تا بفشانیم جان، تو را به خوش آمد ماه ربیع است و نوبهار کرامت ماه شکوفایى کمال و شهامت در تن هستى دمید، روح سلامت از برکات طلوع، روز امامت‏ باز گشودند باب لطف مجدّد صبح دلان صبح صادق است ببینید باغ بهشت از شقایق است ببینید جلوهٔ رب‌المشارق است ببینید روز تجلّاى خالق است ببینید وز رخ زیباى جعفر بن محمد... نور ولایت دمیده از نظر او چشمهٔ کوثر رهین چشم تر او باقر دریاى علم و دین، پدر او هم پدر او امام و هم پسر او نور دل حیدر است و وارث احمد نهضت علمى که آن امام به‌ پا کرد کارى چون خون سیدالشهدا کرد از سر اسلام دست فتنه جدا کرد آنچه رسالت به عهده داشت ادا کرد شاهد حسن ازل نشست به مسند گر همه عالم قلم به دست برآرند تا به قیامت مدیح او، بنگارند یک ز هزاران فضیلتش نشمارند آن که به شاگردی‌اش چهار هزارند جمله به فقه و کلام و فلسفه، ارشد ز آن همه یک چند چهره‌‏هاى درخشان عالم و آگاه در معارف قرآن مؤمن طاق و هشام و جابر حیّان زادهٔ مسلم، دگر مفضّل و صفوان کان همه بودند چون زراره سرآمد... من که به لب، نغمهٔ ثناى تو دارم هر چه که دارم من از عطاى تو دارم دست به زنجیرهٔ ولاى تو دارم پاى به زنجیرم و هواى تو دارم دست برون آور و بگیر مرا یَد... ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب دوگل دمیده، در مکه و مدینه؟ یا سر زده سپیده، در مکه و مدینه؟ مرغان نغمه‌خوانِ باغ بهشت خواندند امشب دو گل دمیده، در مکه و مدینه ای تشنگان رحمت! از حق نسیم رحمت بر خاکیان وزیده، در مکه و مدینه چشم ملائک حق جز شور و شادمانی چیزی دگر ندیده، در مکه و مدینه یزدان بر آسمانِ علم و رسالت خود خورشید آفریده، در مکه و مدینه یک‌سو نبیِ اکرم، یک‌سو امامِ صادق اینک ز ره رسیده، در مکه و مدینه از آن دو پیک رحمت، عرش خدای رحمان حمد خدا شنیده، در مکه و مدینه از بس دلم هوائی شد در هوای آن‌ها مرغ دلم پریده، در مکه و مدینه با سائلان بگوئید: دست کرامت حق خوانی بزرگ چیده، در مکه و مدینه خنده نشست بر لب تا ای «وفائی» از عرش گفتند گل دمیده، در مکه و مدینه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e