eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
529 ویدیو
184 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
| "رد پایی بر آسمان" در تجلیل از طلبه ایثارگر محسن صالحی 📌آیین نکوداشت شهید محسن صالحی حاجی‌آبادی، نویسنده کودک و نوجوان، با حضور اهالی فرهنگ و ادب و هنر در قم برگزار می‌شود. 🔶او خالق آثار بسیاری برای کودکان و نوجوانان بود که مجموعه‌ی «اکبر کاراته» شناخته شده‌ترین اثر او در این حوزه محسوب می‌شود. 🔶مراسم نکوداشت این نویسنده‌ی شهید چهارشنبه پنجم تیر ساعت هجده در محل سرای ناشران به نشانی قم،خیابان معلم - مجتمع ناشران - طبقه سوم - سرای ناشران برگزار خواهد شد. ✍️ 🌐rasanews.ir/002YqY 🆔 @rasanews_agency
#باشگاه_نویسندگان_حوزوی_رسا ______________________🍃 #یادداشت | چرا باید داستان و رمان بخوانیم؟ 🔴از آنجا که همه‌ ما در زندگیمان کشمکش‌های بزرگتری داریم که کشمکش‌های روایی نمونه‌های خاصی از آن‌ها هستند روایت‌ها بر ما تاثیر میگذارند و برایمان جاذبه دارند. 🔵قرآن کریم، معتبر‌ترین منبع اسلامی برای سرگذشت پیامبران پیشین است. خداوند متعال در کتب مقدس بسیاری از مفاهیم اخلاقی و اعتقادی را در قالب قصه‌ها بیان نموده است. 🔵ما به داستان از دو نظر علاقه داریم: ۱. گذراندن اوقات فراغت و سرگرمی و لذت بردن از خیالپردازی. بدون تردید رمان و داستان اولین وظیفه خود را سرگرم کردن مخاطبین و گذران اوقات آن‌ها در یک فضای احساسی خوب میدانند. ۲. کنجکاوی و آرزوی درک کنه واقعیت و به بیانی دیگر دریافت اطلاعات. به این معنا که از این طریق بشر بتواند خود را بیشتر بسازد و بهتر متعالی شود و از زندگی بیشتر بهره ببرد. 🔵فرانسوا موریاک فرانسوی هم میگوید: روی سخن نویسنده باید با کسانی باشد که هنوز تحت تاثیر قرار میگیرند و تغییرپذیرند. نویسنده مایل است رد پایی از خود بر این موم زنده به جا بگذارد و بهترین چیز‌ها را در ذهن کسانی حک کند که پس از او به زندگی ادامه خواهند داد. ✍ مهدی خدایی #داستان #رمان #رمان_و_داستان #نویسنده 🌐rasanews.ir/002aFv 🆔 @rasanews_agency
🌧 ✍علی ابراهیم پور 💧همسرم داشت تکرار وارش را می‌دید؛ من به جز چند قسمت، کامل ندیدم سریال را؛ اما در حال لباس پوشیدن بودم و دیدم پسر ماهیگیر وارش دارد از دختر مانتوقرمز پوشی خواستگاری می‌کند؛ بعد هم دخترک عین خل‌ها شروع کرد قاه‌قاه‌قاه خندیدن. 💘از خانمم پرسیدم با این دختره کجا شده؟ گفت سر نقاشی کناره ساحل؛ بعدم پسره رفت نمایشگاه دختره، آتیش می‌گیره، نجاتش میده و عاشقش میشه. گفتم این دختره هم اینو می‌خواد؟ گفت آره. گفتم دیگه چه کسی این دختره است؟ گفت یعنی چی؟ 🔺گفتم مادرش وارش که داشت و دو تا مرد می‌خواستنش. اون پسر حزب‌اللهی‌اش هم عاشق دختر ترابه که یک پسر دکتر هم می‌خوادش؛ پس اونم است! حالا اگر سریال هوشمند باشه، قاعدتا باید روند رو رعایت کنه و برای این یکی پسر وارش هم یک عشق مثلثی بسازه. 👀 در حین همین صحبت بودم که فیلم رسید به سکانسی در خانه دختر. دور میز ناهار بودند؛ مادرش که مثل اینکه با این ازدواج مخالف بود، پیشنهاد داد بروند مسافرت تهران خانه‌ی خاله‌شان که دیداری با تازه کنند! دختر هم مخالفت کرد. 🤦‍♂گفتم بیا، دیدی! خانمم خندید. 🙏خب الحمدلله که تلویزیون، از نویسندگان چیره‌دستی استفاده می‌کند که به خوبی بلدند یک رو در یک نامه به دقت رعایت و درونی کنند! همچنین از ناظران محترم نیز متشکر و از صمیم قلب به آنها ایم. ✔️پی‌نوشت: در سکانس بعدی هم دختر با مادرش دعوا کرد که زندگی خودم است و خودم تصمیم می‌گیرم. مادرش گفت این پسره هیچی نداره، نمی‌تونی باهاش زندگی کنی، چند روز بگذره باد از سرت می‌پره. دختره هم خیلی راحت گفت: خب می‌گیرم؛ طلاق رو گذاشتن برای همین چیزا. (به همین سادگی؛ به همین خوشمزگی) 🌐 @aliebrahimpour_ir
😊 آغاز به کار کانال بانوان یادداشت‌نویس حوزوی 🌺 این کانال می‌خواهد به بانوان طلبه‌ی اهل قلم کمک کند تا بهتر از قبل توانایی نوشتن خود را به منصه‌ی ظهور برسانند. 🌸 از بانوان طلبه‌ای که دست به قلم هستند؛ اما مطالب‌شان دیده نمی‌شود دعوت می‌کنیم تا به ما بپیوندند. 🌼 طلبگی فقط یه عنوان نیست بلکه نوعی رسالت است که باید بدان اهتمام ورزید. ✍ و این هم خانه بانوان نویسنده حوزوی👇👇👇👇👇👇 @yaddasht_nevisan @HOWZAVIAN خوشحالم از شور و شعفی که دارد به قلمِ استادان و فضلای حوزه می‌افتد.
📚کمک آموزشی نویسندگی 🔹سینما ✍️سیدجواد محمدزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء بلیط بگیرید و روی صندلی سینما بنشینید و هر دو هفته یک فیلم را ببینید. که لنین گفته: « سینما با ما، همه ارتش های دنیا بر علیه ما، سرانجام پیروز خواهیم شد.» سینما یعنی؛ حرکت و نویسنده تلاش می کند تا خوانندگان را به حرکت در آورد و راه ببرد. نوشتن؛ هنر نشاندن حروف کنار هم و چرخاندن آن در نگاه مخاطبان برای رساندن پیامی است و این هنر در سینما به کمک یک سری تصاویر متحرک و بازی بازیگران تبلور می کند. سوله های انباری کلمات را باید آتش زد و به خاکستر مبدل ساخت! اگر نتوانند حرکتی را بیافرینند و پیامی را به دستان انسان ها بیاویزند. سینما و دیدن فیلم به نویسنده مهارت انتقال پیام را خواهد آموخت و بازوان قلم زنی او را بر مدار کاغذ تقویت خواهد کرد. سکانس به سکانس، حرف به حرف، نگاه به نگاه، ایستادن، نشستن، مگس در هوا، سوت قطار، سرعت مترو، جانمایی کتابخانه، انگشتر در دست، همه برای مخاطب پیام دارد و طراحی شده است. نویسنده با نقش دادن به واژگان و جوان و پیر کردن جملات، دست و پا دادن به حروف و درآوردن اشک و خنداندن، یک فیلم با ژانر وحشت، درام، کمدی، اکشن را برای خوانندگان به نمایش می گذارد. اینکه روی پرده سینما فیلمی را مشاهده کنید که کارگردان و تهیه کننده و بازیگران آن پنج سال زحمت کشیدند تا بتوانند؛ فقط بیست دقیقه حرف بزنند و مخاطب را به غلیان بکشانند و این هنر سینمایی در تک تک سلولهای خفته نویسنده باید بجوشد و فوران کند. سینما رفتن و تماشای فیلم برای شدن یک کمک آموزشی نویسندگی است. @HOWZAVIAN
☑️ نامه‌ای برای همه‌ی عاقل‌ها بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 📌 پایان عقل‌سُرخ ☘در مباحثه اصول‌فقهی که با آقاسید داشتم، ذیل بحث اصول‌لفظیه، یک نتیجه‌ی جالبی گرفتیم و آن اینکه بازگشت همه‌ی اصول لفظیه به این اصل بر می‌گردد که: "آدم‌ها در هر جایگاهی که قرار بگیرند، می‌کوشند از جایگاه‌شان دفاع و حفاظت کنند". یعنی مثلا اگر من در موضع یک آدم حکیم باشم -خواه در پیش‌خودم، خواه در نگاه مخاطبین-، حرفی می‌زنم که حکیم‌بودنم حفظ شود. یا اگر در مقام شوخی باشم، حرف جدی نمی‌زنم و می‌کوشم طنازبودنم را متناسب با شرایط به‌نحواحسن تثبیت و حفظ کنم. ☘بعدا دیدم گافمن در نظریه نمایش‌اش، با استعاره‌ای زیبا می‌گوید آدم‌ها در صحنه‌های مختلف زندگی، نقش‌های گوناگونی بازی می‌کنند. هرکسی روی صحنه می‌رود، به بهترین شکل از تکنیک‌های صحنه استفاده می‌کند تا نقش‌اش را بازی کند: "مردم نسبت به این‌که دیگران چگونه آن‌ها را می‌بینند، حساس هستند، و از شکل‌های متعدد مدیریت تصویر استفاده می‌کنند تا دیگران را وادار کنند واکنش‌های مطلوب و دلخواه آن‌ها را نشان دهند." (جامعه‌شناسی گیدنز: ص۱۳۸) ☘من در آستانه‌ی ۳۰سالگی -که شاید نیمه‌عمر من باشد- می‌خواهم نقش/رُل/مقام را عوض کنم. من تا امروز نقش خودم را یک آدم فرهیخته‌ی کنشگر در میدان علم می‌دیدم؛ می‌خواستم یک استادِ فعال در علوم انسانی اسلامی بشوم و باشم. خودم را برای یک استاد حرفه‌ای آماده می‌کردم. ☘خب، طبیعی هم هست که متناسب با این نقش، فعالیت می‌کردم؛ می‌خواندم و می‌نوشتم و از این نقشم دفاع می‌کردم و می‌کوشیدم بهترینِ این صحنه جلوه کنم. ☘لازمه‌اش هم این بوده، من حتی در ذهنم هم می‌ترسم آزاد فکر کنم! این بدترین نوع اسارت است!! همیشه -حتی در پستوی ذهنم- یک جمع فرهیخته دور میز نشسته‌اند و افکارم را نقد علمی می‌کنند؛ و من حرفی نمی‌توانم بزنم و چیزی بنویسم، جز وقتی از زیر دست این اعزه رد شده باشد. حالا می‌خواهم زیر این میز بزنم! ☘اما امروز در سلامت کامل عقل، از این نقش استعفا می‌دهم. دیگر نمی‌خواهم خودم را در این مقام تعریف کنم و نقش فرهیخته بازی کنم. دیگر نمی‌خواهم با رعایت قواعد صحنه‌ی آدم‌های خیلی‌عاقل، خودم را در جمع‌شان فرو کنم و آدابی رعایت کنم که آن‌ها من را از خودشان بدانند. ☘شاید این حرف باعث نگرانی اهالی فرهیختگی شود اما من به هیچ عنوان جسارتی نمی‌کنم و خود را لایق نگرانی نمی‌بینم. آقا امام سجاد تعبیری در دعای ابوحمزه تعبیری را تکرار می‌کند که زبان حال من است: "مَا أَنَا يَا رَبِّ وَ مَا خَطَرِي" یعنی من کی‌ام و چه ارزشی دارم؟ من هیچ سمت رسمی و عنوان خاص از جایی ندارم و هیچ مرجعیتی برای کسی ندارم که پیاده‌شدنم از این اتوبوس و زبان‌درازی‌ام به اعضای آن، خراشی روی کسی یا چیزی بیندازد! ☘پایان بازی این نقش و اعراض از این مقام، مساوی است با پایان ماموریت کانال عقل‌سُرخ. بنابراین وظیفه‌ی انسانی و اخلاقی خودم می‌دانم این پایان را اعلام کنم تا بیش‌ازاین وقت اعزه مخاطب را در این کانال تلف نکنم. ☘در صحنه فرهیختگی، مخاطب بیشتر کانال، مثل پامنبری بیشتر، خوشحالم می‌کرد؛ اما دیگر اشتیاقی به تعداد ندارم. بعضی از خیلی‌فرهیخته‌ها را خودم حذف کردم. مابقی اعزه انتخاب با خودشان است! ☘من می‌خواهم خودم باشم: یک آدم خیلی‌معمولی با درجات بالایی از حماقت. دوست دارم خودم را در یک جمع رفقای صمیمی‌ام تصور کنم که بی‌آلایش دری‌وری بگویم. ✍ علی ابراهیم‌پور نگارش: اردیبهشت۱۴۰۲ ارسال: ۲۸خرداد۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدرتمندتر از موشک خطرناک‌تر از نظامی 🌱 امریکا نظامی «نمی‌آورد» اینجا. امریکا نویسنده «می‌آورد» اینجا. امریکا گوینده می‌آورد اینجا. امریکا عمال خودش که سال‌های طولانی آن‌ها را تربیت کرده است، می‌فرستد اینجا. (صحیفه امام خمینی، ج ۱۰، ص ۵۲۱؛ قم شانزدهم آبان ۱۳۵۸) @ghalamdar 🆔 @howzavian_isfahan