eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
474 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سلام به ما «آدم‌های شهیدپرور» روزگاری شهیدپرور بودیم الان هم هستیم؛ آن کجا و این کجا؟! روزگاری بعثی ها بچه های مان را می زدند این روزها خودمان می زنیم؛ روزگاری فرانسه و آلمان و آمریکا کینه بچه ها به دل می گرفتند این روزها خودمان کینه می کنیم؛ روزگاری شاه و ساواک از دست این بچه ها دلهره می گرفتند این روزها خودمان دلهره آوریم؛ روزگاری انگلیسی ها از دست دلواری‌ها مثل نهنگ تیرخورده بودند این روزها خودمان به روی بچه ها قمه می کشیم. 🔻چه شده است ما را؟ روزگاری شهر شهید پرور بوده ایم؛ اما این روزها خودمان بچه های مان را در شهر می کشیم تا شهیدپرور بمانیم. از این درد باید به که پناه برد و این سر را کدام آستان یارای گریستن است! «ای شهید، ای آنکه بر کرانه های ازلی و ابدی وجود برنشسته ای، دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون بکش» آوینی! سید مرتضای هنرمند! کجایی که این کوچه ها را روایت زجر شایسته است، مبادا فرهنگ‌مان فتح شود و هیچ روایتی برای فجر و فتح نماند. سلام خدا بر آمران و ناهیان شهید، سلام بر شمایی که به دست خودمان شهید و مجروح شده اید و خودمان درِ باغ شهادت را به روی تان گشوده ایم تا شهیدپرور بمانیم. @HOWZAVIAN
🔖 فیلم‌نامه «موسی» در دستان ابراهیم 🎥 مرحوم سلحشور به آرزویش می‌رسد 👈 کام صهیونیست‌ها تلخ‌تر می‌شود، وقتی تاریخ را فرزندان قرآنی ما به روایت بنشینند. پ‌ ن: خبرگزاری تسنیم نوشت: حاتمی‌کیا درباره پذیرفتن کارگردانی سریال موسی(ع) گفت: پذیرفتن کارگردانی این سریال را نوعی ادای دین به مرحوم سلحشور می‌دانم. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 صدور زبان فارسی 🔸اگر کسی با مسائل مربوط به حوزه فرهنگ آشنایی داشته باشد می‌داند که اهمیت این خبر به ظاهر ساده از بسیاری از اخبار سیاسی و نظامی بیشتر است. 🔹بهترین راه استقرار و استمرار ریشه دار یک فرهنگ در یک جامعه، انتقال زبان آن فرهنگ است. 🔻نه تنها در فرهنگ بلکه در علم هم همین‌طور است. اگر امروز فهم جامعه علمی ما از فیلسوفان آلمانی، عموما بر اساس قرائت انگلیسی از آنهاست، مهم‌ترین دلیلش ارتباط بیشتر ما(کما و کیفا!) با زبان انگلیسی است. ✓ من فکر می کنم حتی صدور انقلاب اسلامی هم وابسته به صدور زبان فارسی است. ✍ سیدمحمدمهدی شفیعی @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش خبرگزاری صدا و سیما از رونمایی کتاب در ونزوئلا 📚 کتاب اسپانیایی زبان «عمویم سلیمانی» امروز با حضور شماری از مقامات کشور ونزوئلا در شهر کاراکاس رونمایی شد. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📌 ✅ سینما دیلی چند روزی است که توقیف فیلم قاتل و وحشی را پوشش وسیع خبری می‌دهد. 💬 خلاصه خبر این است: «قاتل و وحشی» توقیف شد/ ممانعت از نمایش فیلم حمید نعمت الله برای داوران / دلیلی که وزارت ارشاد برای توقیف این آورد، نمایش و لیلا حاتمی بود که از نظر شورای پروانه نمایش این‌ کار مجاز نبوده است. اتفاقی که در همه‌ی این سالها در چندین اثر سینمایی افتاده و مجوز گرفته اما سازمان سینمایی دولت حسن روحانی، ترجیح داد به عقب برنگردد! 🔸موجی از پوشش رسانه‌ای حول این اتفاق، روی کلیدواژه می‌چرخد که چند بازیگر و هنرمند یادداشت‌هایی نوشتند و بر آن تاختند. 🔸من تا قبل از دیدن این کلیپ، این بال‌بال‌زدن‌های رسانه‌ای برایم معنا نداشت! خب طبیعی است که زنی که حجاب رعایت نکند، نباید مجوز بگیرد! فتوای مراجع، بر حرمت نمایش بدن، تنهاوتنها استثنا، گردی‌صورت و دست‌ها تا مچ است. تا این کلیپ را دیدم! 🔷چهار نکته: 🔻۱.ارشاد بی‌توجهی کرده که در خبر، را بهانه کرده! شخصی که خبر را تدوین کرده، نادانی کرده و برای موج‌سازی رسانه‌ها بستر فراهم کرده! دلیل اگر دلیل است، همان رعایت نکردن است. شما که عملا با نمایش گوش مشکلی ندارید؛ چرا خوراک رسانه‌ای می‌سازید و با اعصاب ملت بازی می‌کنید؟ (این نکته در فرض خوش‌بینانه است؛ ر.ک: نکته۴) 🔻۲.کلیپ را ببینید. رسما مدت‌هاست در مملکت فیلم بی‌حجاب می‌سازند و با این گمان که علت وجوب حجاب، مو است! مو نباشد، نمایش مجاز است! اینکه این حرام آشکار اتفاق افتاده، آن هم به صورت مکرر، جای تعجب دارد. چشم و گوش‌ها تاحالا کجا بوده‌اند؟ 🔻۳.من به نعمت‌الله و تیمش حق می‌دهم ناراحت باشند. آن‌ها طبق روال فیلم ساخته‌اند و کاری کردند که قبلا هم می‌شده! حق دارند ناراحت باشند. اما ارشاد باید بیانیه رسمی‌تری بدهد و این موضع را روشن کند. غلط قبلی‌اش را رسما اعلام کند و بگوید زین‌پس مراعات می‌کند. حتی شاید لازم باشد خسارت تهیه‌کننده هم پرداخت شود. این ناهم‌سانی برخورد در مجوز را باید آشکارا حل کند. نه اینکه به تاریخ حواله بدهد. 🔻۴.سناریوی یی شاید پشت پرده است. این‌بار با کلیدواژه ؛ تا خاکستری‌ها را داغ کنند... کسی گوش به زنگ هست؟ کلیپ را اینجا ببینید 👈 🆔 عقل سرخ @HOWZAVIAN
صدای بلند انسان‌هایی است که حال و حوصله در لفافه حرف زدن را ندارند حرف آخر را اول زدم به سبک خود دادستان. در فیلم دادستان دست روی موضوع حساسی گذاشته اما لطافت ها و حساسیت های دست و پاگیر را کنار گذاشته به جای در لفافه حرف زدن و پنهان کردن مفهوم در فرم با صدای بلند و صریح سخن از طلبی گفته و ماجرای گروه دانشجوی مطالبه گر را به تصویر کشیده. از نظر برخی این همه صراحت زننده است اما به نظر می رسد عموم مردم ازین صراحت استقبال کرده اند و با داستان دادستان همراه شده اند چون این سریال حرف های آن ها را که سال ها در جامعه با دوست و آشنا و همکار و استاد و شاگرد گفت و شنود می کردند را به عرصه رسانه رسانده و تریبونی شده از سوی مردم که مخاطبش مسئولین است. چیزی که تا کنون در صدای و سیمای ما بر عکس بوده. البته این سریال هم خالی از اشکال نیست مثلا فضاهای دانشجویی خیلی فانتزی و خشک نشان داده شده یا برخی اشکالات ریز در سیر منطقی فیلم مثل تغییر رنگ لباس در لوکیشن های مختلف وجود دارد که با محاسن سریال از جمله خط تعلیق خوب و داستان پردازی موفق و صحنه های هیجانی و طنز های متناسب کمتر به چشم می آیند. در مجموع دادستان را خونی تازه در رگ های می دانم و امیدوارم ازین دست سریال ها در تلویزیون بیشتر ساخته و پرداخته شود. ✍️ طلبه راهی @HOWZAVIAN
🔻فیلم ایرانی در جشنواره‌ای اسرائیلی ✍️ بابک شکورزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء صفحه فارسی وزارت خارجه اسرائیل در توییتر نوشت که در جشنواره بین‌المللی سینما که در شهر حیفا برگزار می‌شود، فیلم «پسر مادر» مهناز محمدی، کارگردان ایرانی، اکران می‌‌شود و پیشاپیش با استقبال بی‌نظیری مواجه شده است. خلاصه فیلم بدین شرح است : پسر مادر روایت‌گر داستان غم‌انگیزی از مشکلات یک مادر است که مجبور است به تنهایی در مقابل مشکلات زندگی بایستد و زندگی دو فرزند خود را تامین کند، اما سختی بار زندگی روی دوش مادر با کاری که هیچ اطمینانی به ادامه آن نیست او را وادار می‌کند که به ازدواج مجدد و جدایی از پسر 12 ساله اش فکر کند. سالهاست که چنین داستان‌ها و سوژه‌هایی که با محوریت فقر و بیچارگی مردم ایران است مورد استقبال جشنواره‌‌های خارجی قرار می‌گیرد؛ چرا که دستمایه‌ای برای برداشت‌هایی سیاسی بر علیه ایران و به عبارتی بهتر جمهوری اسلامی ایران است. طبیعتا استقبال ازچنین فیلمی آن هم در یک جشنواره اسرائیلی خالی از سیاسی بازی نیست و به خوبی می‌توانند فقر و فلاکت را در جامعه ایران به خورد مخاطب بدهند و آن‌‌ها را متقاعد کنند که جامعه ایران اوضاع بغرنج و فلاکت باری دارد. البته این بدان معنا نیست که جامعه ایران، به قول معروف "گل و بلبل" است و همه در رفاه و آسایش به سر می‌برند؛ بالاخره بخشی از جامعه دچار فقر است و با سختی‌های مرتبط با آن دست و پنجه نرم می‌کند و جای انکار نیز ندارد و چه بسا چنین سوژه‌هایی ما به ازاء خارجی نیز دارد؛ ولی نکته اینجاست که معمولا به گونه‌ای به این سوژه‌ها پرداخته می‌شود که آنچه به ذهن مخاب می‌آید این است که وضع غالب جامعه اینگونه است و خواسته یا نخواسته منجر به سیاه نمایی می شود و ازهمین جاست که بهانه خوبی برای مخالفین جمهوری اسلامی فراهم می‌گردد که در این مورد مانور بدهند و زهر خودشان را بریزند. در این فیلمِ خاص، وقتی پای ازدواج دوم و ترک فرزند به میان می‌آید، احساسات مخاطب نیز تحریک می‌شود و التهاب بیشتری را به مخاطب تلقین می‌کند و بهتر می تواند این نکته را القاء کند که جامعه ایران چه اوضاع نابسامانی دارد. @HOWZAVIAN
یادداشتی برای «هم‌ سایه» ✍ بابک شکورزاده سریال "هم سایه" را شاید بتوان تنها سریالی دانست که با محوریت مردمِ افغانستانِ ساکن در ایران ساخته شد و گوشه‌ای از مشکلات آن‌ها را به تصویر کشید. این موضوع یکی از ابعاد مهم این سریال بود و بهره‌گیری از بازیگران افغانستانی نیز به باور‌پذیری آن کمک می‌کرد، هر چند که بازیگران ایرانی هم که نقش افغانستانی را بازی کردند نسبتا در ایفای نقششان موفق بودند. یکی از نکات جالبی که این سریال بر آن تأکید داشت این بود که به اهالی افغانستان، افغانستانی گفته شود و نه افغانی؛‌ چرا که افغانی واحد پول افغانستان و همچنین افغان، محله‌ای در افغانستان است. حالا بماند که بعضی اوقات لفظ افغانی بار منفی دارد و برخی بخاطر توهین، افغانی را به کار می‌برند. نکته دیگر فرهنگ غلطی است که برخی از مردم جامعه با نگاهی تحقیرآمیز به مردم افغانستان نگاه می‌کنند و در داستان ازدواج حافظ با نورا به این نکته اشاره شد که وقتی خانواده حافظ فهمیدند دختری که حافظ می‌خواهد با او ازدواج کند اهل افغانستان است برخورد مناسبی نداشتند و چه بسا اگر آن دختر اهل کشوری غیر از افغانستان بود برخورد دیگری از خود نشان می‌دادند. متأسفانه این فرهنگ در خیلی از مردم جا افتاده و با دیدی تحقیرآمیز به اهالی افغاستان نگاه می‌شود؛ گویا شرافت انسانی و آن نکته کلیدی قرآنی که "انّ اکرمَکم عندالله اتقاکم" در اینجا به فراموشی سپرده شده است و نوعی حس خود برتربینی در فرهنگ مردم تقویت شده است که جای تأسف دارد. سریال از این نظر نکات مثبتی را گوشزد کرد. نکته دیگری که در این سریال مطرح شد مشکلات مهاجران افغانستانی در رابطه با مالکیت اموال است که مانند شهروند ایرانی نمی‌توانند سند داشته باشند و همین موضوع سبب شد که اموال علیجان توسط فرخ غصب شود و او هم به قول معروف دستش به جایی بند نبود و نمی‌توانست که جایی اثبات کند این اموال، برای اوست. این هم گوشه‌ای از مشکلات این مهاجران است که در سریال به آن پرداخته شد. از نکات قابل نقد در این سریال همان موضوع تکراری در قالب سریال‌ها است که متأسفانه به امری عادی درآمده و ظاهرا امیدی هم به اصلاحش نیست و آن نکته عدم رعایت حریم محرم و نامحرم در جایی است که طرفین قصد ازدواج دارند ولی هنوز ازدواج نکرده‌اند و این نکته در رابطه بین حافظ و نورا مشهود بود. @HOWZAVIAN
📕 «منصور» فیلمی که ارزش دیدن دارد ✍️ بابک شکورزاده در آشفته بازار محتوایی سینمای ایران، هر از گاهی فیلم‌هایی دیده می‌شود که قابلیت تماشا کردن دارد و علاوه بر جنبه سرگرمی، با محتوایی قابل توجه، نکات جالب و چه بسا آموزنده‌ای را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. فیلم سینمایی "منصور" یکی از این فیلم‌هاست که دارای این ویژگی است و می‌توان آن را جزء معدود فیلم‌های ارزشی در سال‌های اخیر دانست. "منصور" از نظر ساختاری در واقع یک مستند - داستانی است. به هرحال "سیاوش سرمدی" کارگردان فیلم، قبل از اینکه فیلمساز فیلم داستانی باشد یک مستند ساز حرفه‌ای بوده و از وادی مستند پا به این عرصه گذاشته است و دراین اثر داستانی نیز جنبه‌های مستند گونه رعایت شده است. مثلا در برخی سکانس‌ها، نماها به اصطلاح دوربین رو دست است و این لرزش تصویر و این گونه فیلمبرداری از ویژگی‌های مستند است؛ به خصوص سکانس‌هایی که التهاب بیشتری دارد. البته محتوا و فرم فیلم نیز متأثر از فیلم مستند است. ناگفته نماند که محسن قصابیان نیز در نقش شهید ستاری خوش درخشیده و توانسته که از پس نقش به خوبی بر بیاید و شباهت چهره او با شهید ستاری و گریم مناسب نیز باورپذیری را بیشتر کرده است. این فیلم که برهه‌ای حساس از زندگی حرفه‌ای شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی را به تصویر می‌کشد، گویای پشت کار و استقامت این فرمانده لایق است و دست کم شناختی اجمالی از شخصیت وی به مخاطب می‌دهد. شاه کلید فیلم منصور را می‌توان، اعتماد به تولید و توان نیروی ایرانی دانست. تیمسار ستاری درآن شرایط حساس اوایل انقلاب و دوران جنگ تحمیلی ثابت کرد که می‌توان تعمیرات هواپیما را به دست نیروی داخلی سپرد و در مقابل فشارهایی که از ارگان‌های مختلف بر وی و تیم همراهش بود ایستادگی کرد و بر عقیده خود پافشاری داشت و این حقیقت را به اثبات رساند. جالب است همان‌طور که در فیلم نشان داده شد، در ابتدا خیلی از خلبان‌های ایرانی وقتی متوجه می‌شدند که قطعات تعمیری، ایرانی است از پرواز خودداری می کردند و این نشان می‌دهد که در آن دوران تفکر غالب عدم اعتماد به توان داخلی بود. این مطلب نکته مهمی بود که به خوبی در فیلم منصور به تصویر کشیده شد. ایران اسلامی امثال شهید ستاری کم نداشته و پرداختن به شخصیت‌های تأثیرگذار از سوی فیلمسازان می‌تواند فرهنگ‌سازی خوبی در بین اقشار جامعه به خصوص نسل جوان داشته باشد و آنها را با شخصیت‌های برجسته‌ای که به نوعی گمنام هستند آشنا کند و رشادت‌ها و فداکاری‌های این‌ بزرگان را به نسل‌های بعد منتقل نماید. به هرحال این موضوع امری پذیرفته شده است که تأثیر یک فیلم از چندین کتاب و سخنرانی می‌تواند بیشتر باشد و نقش بیشتری در ماندگاری اذهان داشته باشد. @HOWZAVIAN
🗓سانس‌‌های سینما کانون در این هفته 💯شنبه تا چهارشنبه ساعت 18 👇جهت رزرو صندلی👇 📞09907669322 🔴 تنها سینمای پردیسان @AmmarPardis @HOWZAVIAN
📌جوخه ترور در سرجوخه ✍️ بابک شکورزاده سریال سرجوخه در ادامه کارهای احمد معظمی با موضوع امنیتی - اطلاعاتی از شبکه سه سیما پخش شد. معظمی که پیش از سرجوخه، مجموعه‌های دیگری از جمله خانه امن را در کارنامه خود دارد نشان داده که به این ژانر علاقه خاصی دارد و در این زمینه دغدغه‌مند است. شاید یکی از دلایل موفقیت این کار را بتوان در همین نکته دانست؛ چرا که معمولا آثاری که از روی علاقه و دغدغه ساخته می‌شود کارهای جذابی از آب در می‌آیند. داستان سرجوخه سه داستان به ظاهر مستقل داشت که در نهایت به هم مرتبط شد؛ یکی داستان کیان و دار و دسته‌اش بود که عمده فعالیتشان مربوط به شرط بندی و قمار بود. داستان دوم درباره مهندسی بود که نفوذی سرو‌یس‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی بود که در واقع او مهم بدون اینکه متوجه باشد، وسیله‌ای برای فراهم سازی عملیات تروریستی در ایران بود. داستان سوم درباره جوانی ورزشکار از جنوب تهران به نام غلامرضا بود. غلامرضا که تازه خدمت سربازی‌اش تمام شده و دنبال کار می‌گردد، به پیشنهاد نامزدش در سایت‌های اینترنتی فرم تقاضای کار پر می‌کند و او هم به این واسطه ناخواسته گرفتار جوخه ترور موساد می‌شود که کارشان آموزش تروریست برای ترور داشمندان ایرانی است. این سه داستان به ظاهر ربطی به هم نداشتند؛ ولی در نهایت مشخص می‌شود که سرچشمه همه آن‌ها سرویس‌های جاسوسی و جوخه ترور رژیم صهیونسیتی است. این مجموعه براساس واقعیت ساخته شده و نکات مهمی را گوشزد می‌کند و به نوعی روشنگری کرده است؛ از جمله، بحث سایت‌های شرط بندی و قمار است که امروزه به صورت سازماندهی شده گسترش پیدا کرده و عده‌ای را به طمع مال اندوزی و درآمد بیشتر گرفتار می‌کند. نکته دیگر این است که جویندگان کار، در کسب و کارهای اینترنتی خیلی باید مراقب باشند تا اسیر سرویس‌های جاسوسی و گروه‌های خرابکارانه نیفتند و به راحتی به این سایت‌های کاریابی اعتماد نکنند. نکته مهم اینجاست که باید نسبت به پیشنهادات درآمدهای آن چنانی و وسوسه انگیز بدبین بود و به راحتی وعده‌های آن‌ها را باور نکرد. این نکته کلیدی است که متأسفانه برخی افراد ساده انگارانه با آن برخورد می‌کنند و چه بسا ناخواسته وارد جریانی شوند که دیگر قابل جبران نباشد. نکته دیگری که در این سریال به آن اشاره شد که کاملا بر اساس واقعیت بود و مستندی هم در این باره از سیما پخش شد، قضیه به آتش کشیدن کارخانه‌ای بود که کارش ساخت ونتیلاتور بود؛ وسیله‌ای که درایام اوج کرونا برای بیماران کرونایی بسیار حیاتی بود. جالب اینجاست در مستندی که به همین مناسبت پخش شد، افرادی که برای این کار اجیر شده بودند، با این که افراد شروری بودند، اصلا نمی‌دانستند از طرف چه کسانی اجیر شده‌اند و اذعان کردند که اگر می‌دانستند چه چیزی را قرار است به آتش بزنند این کار را انجام نمی‌دادند. این نشان می‌دهد که سرویس‌های جاسوسی موساد چگونه اراذل و اوباش را وسیله اهداف خود قرار می‌دهند و به عنوان اینکه مشکل شخصی با صاحب کارخانه دارند و مواردی از این قبیل، اهداف شوم خود رادر کشور پیاده می‌کنند. به هر حال سریال سرجوخه محتوای به روزی داشت و توانست تا حدودی در مسائل امنیتی روشنگری کند و نقش موساد را در عملیات‌های تروریستی بیش از پیش نمایان سازد. از طرفی اشراف بالای اطلاعاتی نیروهای اطلاعاتی ایران نیز در این مجموعه به خوبی مشهود بود. @HOWZAVIAN
🔴 ژانرهای درامِ الاهیات شیعی، نیاز سینمای ایران ✍️ سید محمد طباطبائی مدتی است که فیلم های سرویس‌های رسانه‌ای و سایت‌های فیلم و سریال را پیگیری می‌کنم. آن چه به خوبی مشاهده می‌شود، از یک طرف، وجود فیلم‌های بسیاری در ژانرهای کمدی، جنایی، ترسناک، درام و رمانتیک است که مفاهیم و نتایج زندگی مدرن را به تصویر می‌کشند و از طرف دیگر، فیلم‌های اکشن و علمی-تخیلی که آینده‌ای مطلوب برای مخاطب شرقی نمایش می‌دهد، مخاطبی که در ایران، حتی افراد نابالغ را شامل می‌شود و طبعاً در حال درونی‌کردن فرهنگی است که شب و روز خود را با آن می‌گذراند. با فیلم‌هایی طرفیم که قتل و خشونت را با طنز در می‌آمیزد یا جنبه‌ی الاهیاتی داده، در میانه‌ی شیطان و کلیسا قرار می‌دهد. درآمیختن طنز و خشونت، درک مخاطب را نسبت به وقوع جنایت تغییر می‌دهد و آمیزه‌ی شیطان و کلیسا، معرفی کشیش و صلیب به عنوان رهایی بخش انسان از پلیدی‌هاست. دسته‌ی دیگر فیلم‌ها، فیلم‌هایی است با ژانر های علمی-تخیلی یا اکشن که در ظاهر فقط هیجان‌های مخاطب را پاسخ می‌دهند اما آرمان‌هایی ایجاد می‌کند و جذابیت، تمام داستان نیست، این یک مقدمه است. نمی‌توان فقط با برخورد تنظیم گری و سانسور جنسی، به جنگ روایت این فیلم ها از زندگی موجود و مطلوب رفت. مفاهیم و تاثیرات بصری این فیلم ها به خوبی بچه‌های ما را تربیت خود می‌کنند‌. نسخه جایگزین، اقدام ایجابی است. به خوبی، نیاز به فیلم‌های درام با موضوع الاهیاتی آن هم بر مبنای تبیین رسانه‌ای-روان‌شناختی الاهیات فلسفی_کلامی شیعه که نظریه و گفتمان رقیب الاهیات مسیحی مدرن است. حتی فیلم‌های الاهیاتی سال‌های اخیر ایران، گویی نسخه‌ی ایرانی همان فیلم‌ها و تخیلی بیش نیست. در این فیلم‌ها، بر خلاف نسخه‌ی نت فلیکس از کلیسا، روحانیت شیعه را با تصویری نمادین و موهوم ارائه و حتی یک معلم دبیرستان را به عنوان کارشناس دینی معرفی می‌کند! ژانر دیگر، همان ژانرهای اکشن و حادثه‌ای است که در بیست‌سال اول جمهوری‌اسلامی، ارزش‌های انقلاب را به طور جذاب به مردم منتقل می‌کرد. ما فرهنگ و نوجوانان را جدی نگرفته‌ایم و با غلبه‌ی تنظیم‌گیری بر مدیریت رسانه، خیال خود را راحت کردیم که مثلا بچه‌ها بوسه‌ی دو دوست را نمی‌بینند و خودمان هم حتما می‌دانیم افکارشان با این کار پاک نخواهد ماند‌. وقتی دختران و پسران ما نحوه‌ی پوشش و ارتباط‌گیری را از نت فلیکس می‌آموزند، حتی با سانسور چند دقیقه، قدرت این تأثیرپذیری را نخواهیم گرفت. به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی حوزوی که بر علم اجتماعی دینی تاکید دارد، ایده‌ی فوق را به غفلت از نسبت رسانه‌ها و گروه‌های مرجع مربوط می‌دانم. آن چه متولیان امر از آن غفلت دارند، تغییر رسانه‌های مرجع است. رسانه‌های مرجع، گروه‌های مرجع را معرفی و تثبیت می‌کنند. نمی‌توان بدون توجه به سازوکار رسانه‌ای مدیریت فرهنگی نمود. نباید حتی تغییر ذائقه با الگوی رقیب باشد. @HOWZAVIAN
💠نیمچه سریالی که قصه اش ناتمام است؛ ژانری اجتماعی ولی با نمایش کاریکاتوری ✍️ ابراهیم شریفی 🌀 بهروز شعیبی را یک از کارگردان هایی دانست که مستمرا درباره روحانیت به عنوان بخش قابل توجهی از جامعه, بازیگری(طلا و مس) و یا کارگردانی(پرده نشین و روز بلوا) کرده است و البته به شخصه ایشان را در هر دو قامت می پسندم. ✅ روز بلوا داستان یک روحانی به نام عماد با شهرتی به دست آمده از کارهای خیریه اجتماعی و البته به مدد برنامه های تلویزیونی اش است که با گذشته ای روشن ولی در مقطعی با آینده ای تاریک مواجه می شود. 🌐 فیلم, داستانی اجتماعی دارد که برخلاف اکثر فیلمهای که عمدتا به طلاق یا اعتیاد و ... می پردارند. این فیلم موضوعی امروزی تر دارد و درباره فساد مالی در قابل موسسات خیریه و آن هم در پوشش یک روحانی موجه رخ می دهد. 🔷 هر چند از این جهت که دغدغه اصلی فیلم را می دانم و آن را نقطه قوتش ولی مشکل اساسی فیلم را مقدمه طولانی آن می دانم و در آنجایی که فیلم باید به عکس العمل و واکنش های قهرمان داستان بپردازد و برخورد اطرافیانش که در درجه اول همسرش و حتی فرزندانش باشد را نشان دهد با ابهام کامل مواجه می شود. 💢 این که فیلم, است به این جهت است که برخی اعتقادات کاملا به صورت کلیشه ای و البته توجیه گر بروز پیدا می کند. فیلم قادر نیست روحانی ساده لوح غرق در فساد از سوی اطرافیانش را در ادامه با توبه و حتی پلیس بازی اش اعتلای از دست رفته اش را برگرداند. @HOWZAVIAN
📌 سینما؛ خیال منفصل تمدن‌ها ✍️ علیرضا قربانی 1️⃣ سینما، حاصل خیال‌پردازی دسته‌جمعی آدم‌هاست و به زبان حُکَما، عالَم خیال منفصل یک تمدن است. سینما از جنس خیال است، اما از این حیث که "ما به عنوان یک تمدن، به چه شیوه‌ای تخیّل می‌کنیم" امری واقعی است. اگر بتوان عناصر ثابتی را در شیوه خیال‌پردازی یک تمدن، شناسایی کرد، آیا می‌توان آن را تصادفی دانست؟ آیا خیال منفصل یک تمدن (=سینما)، بی‌ارتباط با خیال متصل آن (=فرهنگ) است؟ 2️⃣ دو عنصر محوری جذابیت سینمای جریان‌اصلی (مِین‌استریم) غرب عبارت است از خشونت (فیزیکی و غیرفیزیکی) و جذابیت جنسی. این دو را که از سینمای جریان‌اصلی غرب بگیری، چیز زیادی از آن باقی نمی‌ماند. فرض کنید تاریخ جهان به گونه دیگری رقم می‌خورد و سینما در دل ایران متولد شده و در همین بستر تمدنی در جهان توسعه می‌یافت. به نظر شما، آن سینمای فرضی نیز تا این حد با خشونت و جذابیت جنسی عجین می‌شد؟ به نظر می‌رسد گرایش فرهنگی عمیق غرب به جنبه‌های حیوانی‌تر حیات (که بعضاً در داستان‌های غیر عفیفانه الهه‌های اسطوره‌ای یونان نیز نمود بارزی دارد) سبب شده که در سینمای غرب این جنبه‌ها پررنگ شود. 3️⃣ اسکویید گیم، اتاق فرار، بازی‌های عطش و ده‌ها فیلم و سریال پرفروشی که در ژانر مسابقات مرگ تولید می‌شود، مثال خوبی از تلفیق لذت خشونت فیزیکی و غیر فیزیکی (=لذت بردن از تحقیر و شیء‌انگاری آدم‌ها) است. این ژانر را می‌توان امتداد سینمایی نبرد بردگان و گلادیاتورها در کولوسئوم‌ رُم باستان دانست. همان گرایش فرهنگی که روزی با شکل عینی خشونت و سلطه، ارضا می‌شد، امروز با شکل ذهنی خشونت و سلطه سرگرم می‌شود. باز هم از خود سوال کنیم: مثلا اگر سینما فرزند تمدن عفیف‌تر مشرق‌زمین بود، باز هم بر همین مسیر حرکت می‌کرد؟ 4️⃣ تمدن، صورت عینی یک فرهنگ است و فرهنگ، بُعد ذهنی یک تمدن‌‌. به همین علت، تحلیل فرهنگی و تمدنی عمیقا به هم وابسته‌اند. رهبر انقلاب در نامه‌ای که سال نود و چهار خطاب به عموم جوانان کشورهای غربی نوشتند، تحلیل فرهنگی دقیقی از پدیده تمدنی داعش ارائه نمودند که دستمایه نوشته حاضر شد. جان‌مایه تحلیل مذکور آن است که دو عنصر خشونت و بی‌بند‌باری جنسی، که عناصر کلیدی هویت داعش را تشکیل می‌دهند، در بستر تمدن اسلامی موجود نبودند و از غرب وارد جهان اسلام شدند. تحلیل مذکور، چه ارتباطی به یادداشت حاضر دارد؟ خواهم گفت. 5️⃣ به گمان من، اینکه ما هم امروز از چنین خشونتی لذت می‌بریم و تا حدی جزو نیاز و مصرف رسانه‌ای‌مان شده، نشان از تغییرات عمیقی در مبدا میل‌مان دارد که در نتیجه همزیستی با تمدن غرب در ما رخ داده است. غرب نیز در این زمینه به شدت در حال حرکتی پرشتاب است. بیست سال پیش، نه کم و کیف عنصر خشونت در سبد عرضه تا این حد بود و نه در سبد مصرف، تماشای این حد از خشونت، برای ما متعارف تلقی می‌شد. خشونتی که اکنون در سریالهای متعارف، نمایش داده می‌شود، روزگاری جز در فیلم‌های خاصی از ژانر وحشت یافت نمی‌شد. خشونت در سینمای امروز سه خصلت یافته که شاید در یادداشت دیگری از آن گفتگو کردیم: عجین شدن با خلاقیت، بازی‌وار شدن و مناسکی شدن. متاسفانه باید اقرار کنیم که سینما روز‌به‌روز در حال تشدید امیال ما در زمینه خشونت است و عطش ما را در این زمینه افزایش می‌دهد؛ عطشی که جز با تماشای سطح بالاتری از خشونت، آرام نمی‌شود. و متاسفاته حاصل این روند، چیزی جز مرگ قلب و از بین رفتن لطافت‌های آن نیست. @HOWZAVIAN
🔻لبه تیغ خنداننده‌شو ✍ بابک شکورزاده استندآپ کمدی یا خنداننده‌شو سبکی از طنز است که با برنامه خندوانه در ایران نهادینه شد. استندآپ كمدی معمولا توسط يک نفر اجرا می‌شود. در اين نمايش، كمدين با اجرای سريعی از داستان‌گويی، لطيفه و شوخی‌های كوتاه و گذرا و بداهه‌سازی‌هایی كه تماشاگران پذيرای آنها باشند به انتقال مضامين می‌پردازد. با توجه به ویژگی اساسی طنز که ذاتاً نقد اجتماعی با تِم خنده است، طبیعتا در استندآپ نیز جا دارد که این مسئله رعایت شود و صرفا نکات خنده دار بی هدف بیان نشود. با این اوصاف اصل استندآپ به خودی خود مشکلی ندارد و علاوه بر فضای طنز و شادی‌آوری که معمولا دارد به نوعی نقد اجتماعی نیز محسوب می‌شود و می‌تواند گامی در جهت اصلاح امور بردارد؛ پس تا این‌جا اشکالی به آن وارد نیست و بلکه می‌تواند امری مثبت تلقی شود. مشکل از جایی شروع می‌شود که این سبک از طنز، مرزهای شرع ، عرف و اخلاق را نادیده بگیرد و منجر به بی‌اخلاقی و کارهای خلاف شرع گردد. با توجه به ویژگی ذاتی استندآپ در نقد اجتماعی خنده‌دار، احتمال افتادن در ورطه بی‌اخلاقی و امور خلاف شرع قابل توجه است و چه بسا ولو ناخواسته شخصی که استندآپ می کند وارد این مسائل شود. برای مثال از مهم‌ترین موارد ناشایستی که می تواند آفتی برای استندآپ به حساب بیاید، تحقیر و تمسخر دیگران است که به اسم طنز ممکن است بار منفی به استندآپ بدهد. این ظرافت و دقت خاصی را می طلبد که کمدین بتواند این لبه تیغ را به راحتی رد کند و در این ورطه نیفتد. در حال حاضر سری جدید خنداننده‌شو آغاز شده و مهم‌ترین بخش برنامه خندوانه را در این شب‌ها به خود اختصاص داده است. مرحله مقدماتی مسابقه خنداننده‌شو شامل چهار گروه پنج نفره است و نکته قابل تأمل در این باره این است که گروه بندی کمدین‌ها طوری چیده شده که در هر گروه یک زن به همراه چهار مرد قرار دارند. حالا سوال این است که چه اصراری بوده که گروه‌ها این گونه چیده شوند؟ آیا بهتر نبود که زن‌ها گروه مستقلی داشته باشند؟ این انتقاد به این دلیل است که این هم گروه‌ها برای آماده شدن در مسابقه با هم تعامل جدی دارند و ازاین رو می‌تواند به راحتی حریم محرم و نامحرم را بر هم بزند و عملا نوعی عادی سازی را به دنبال خواهد داشت؛ هر چند که این گونه مسائل در عالم نمایش امری عادی است، ولی بالاخره پسندیده است که تا جایی که امکان دارد این نکات رعایت شود؛ ولی متأسفانه این موضوع نادیده گرفته شده است. نکته قابل توجه دیگر در مورد استندآپ کردن بانوان این است که با توجه به ویژگی استندآپ و طنازی که طبیعتا کمدین باید داشته باشد، خانم‌هایی که استندآپ می‌کنند خیلی باید مراقب باشند که رفتارشان باعث جلب توجه جنسی نامحرم نشود؛ چرا که هر گونه رفتار خانم‌ها که چنین جلب توجهی را به دنبال داشته باشد شرعا اشکال دارد. @HOWZAVIAN
. 💎استقرار «سلمان فارسی» در اورشلیم تصویربرداری مجموعه تلویزیونی «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری این روزها در شهرک سینمایی غزالی ادامه دارد و بخش های مربوط به اورشلیم فیلمبرداری می شود. گروه تصویربرداری مجموعه «سلمان فارسی» مدتی است در شهرک سینمایی غزالی مستقر شده است تا تصویربرداری بخش های مربوط به اورشلیم را به سرانجام برساند. بر اساس گزارش فارس، این روزها هم زمان دکورهای بخش های دوره ساسانی، آتشگاه و سربازخانه ماربین، شهر جی، دروازه میدان مشق و دیوان خانه که بخش‌های اصلی ایران ساسانی هستند، در مرحله تولید قرار دارد. داوود میرباقری به همراه عوامل سریال سلمان فارسی پس از شاهرود، جلفا، شهرک سینمایی نور قم، سواحل مازندران و جزیره قشم، اکنون در شهرک غزالی مستقر شده‌است و به مسیر فیلمبرداری خود ادامه می‌دهد. در این سریال تلویزیونی علیرضا شجاع نوری ایفاگر نقش میانسالی سلمان فارسی است و تا به حال حضور فرهاد اصلانی، محمدرضا هدایتی، مرحوم چنگیز جلیلوند، علی دهکردی، رامونا شاه، احترام برومند، مهدی فقیه و علیرضا مهران در این پروژه اعلام شده است. این درحالی است که این سریال فاخر از بازیگران دیگری نیز بهره می برد که از جمله آنها می توان به حسین یاری، جعفر دهقان، داریوش فرهنگ، سید جواد طاهری، سید مهرداد ضیایی، محمد فیلی، محمود پاک نیت، محمد صادقی، مجید مظفری، حسن پورشیرازی، اصغر همت، فریبا کوثری، محمدرضا شریفی نیا، بهرام شاه محمدلو، مهدی فخیم زاده، ارژنگ امیرفضلی و صدرالدین حجازی اشاره کرد. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پاپ: سلام مرا به رهبر ایران برسانید 💎 پاپ: من به چند دلیل برای ایران احترام قائلم ... ✔️ سفر به واتیکان و دیدار با پاپ به روایت آیت الله اعرافی، مدیر حوزه های علمیه 🔗تهیه شده در خبرگزاری حوزه @HOWZAVIAN
💢 گفتمانِ «خدا رو شکر به مردم نخورد» ✍️سلمان ایرانمنش در انجمن سواد رسانه طلاب نوشت: ⭕️این خبر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌پیچد: «نارنجک دست‌سازی که همراه یک اغتشاشگر بود در دست روحانی بسیجی منفجر می‌شود و به احتمال زیاد دستش به دلیل جراحت شدید قطع شود.» اما همه ماجرا این نیست؛ روحانی قصه‌‌ی ما پس از این که دستش را آسیب دیده و خونین می‌بیند همچنین نگرانی اطرافیان را، در دل حادثه این جمله را می‌گوید: «بچه‌ها! خدا رو شکر به مردم نخورد.» از یک روحانی جهادی همچون شیخ محمدتقی وکیل‌پور غیر از این هم نمی‌توان انتظار داشت.... خدا رو شکر به مردم نخورد. ⭕️ این کنشگری، محصول پیمانی است که طلاب عصر انقلاب اسلامی در حجره‌ها، در خلوت‌های شبانه، در مسیرهای راهیان نور با خدای خود و امامین انقلاب بسته‌اند، این سرشاری محبت و مردم‌خواهی، محصول گفتمانی است که هزار دشمن غربی و غربگرا و خواب‌آلود و خام‌آلود و ضدوطنی و ضددینی دارد؛ گفتمانی که از سر پویایی و سرزندگی، دشمنِ نافهم و خیره سر دارد، گفتمانِ «خدا رو شکر به مردم نخورد» است. ♨️ نقش طلبه جهادی، نقش پدر و مادری است که از فرط عشق به فرزند حاضر است به قیمت آرام و قرار فرزند، بلا به جان بخرد، عمامه‌اش در سیل گِل شود، یا عمامه‌پرانی چند جوان خام یا خائن را سکوت کند، یا علی‌وردی وار زیر شکنجه داعش وطنی جان دهد؛ اما پرچم را زمین نگذارد و به رهبر مردم اهانت نکند. این پیشگامی‌ها برای «خیر عمومی»، ادامه همان خط روشنی است که رهبر انقلاب نشان داده‌اند: «قم مادر انقلاب است.» 🛑 «خدارو شکر به مردم نخورد» را «شیخ محمدتقی» گفت و دیگران نوشتند. او می‌داند چرا شکر گفته، از سیره حضرت سیدالشهداء(ع) در آخرین لحظات عمرشان باخبر است؛ امام با بدنی خونین و اندوه عمیق از دست‌دادن عزیزان‌شان در گودال قتلگاه با خداوند متعال مناجات می‌کردند، مناجاتی مملو از معارف والای الهی و سراسر تسلیم و رضا. نه شكوه‌اى، نه بى تابى، نه اظهار عجز و ناتوانى، و نه ابراز يأس و ناخشنودى ابداً در آن ديده نمى‌شود. همه جا سخن از صبر و شكيبايى و رضا و تسليم در برابر قادر متعال است. ⭕️ حالِ امروز روحانیت چنین است که می‌بیند گروهی روش و راهِ باطلی را می‌پیمایند؛ اما آن خیرخواهی اجازه نمی‌دهد که دست از مردم شسته بشویند، اینان خود را مؤمن به کلام خداوند می دانند که به ختم رسل فرمود: «(ای رسول ما) تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمی‌آورند هلاک سازی!» (شعرا / 3) ⭕️و امروز، روز امتحان روح ایمان و عشق روحانیت به مردم است، در سایه این ایمان، محبت و عشق نفوس به هم متمایل می‌شوند و فطرت حق‌جوی انسانی غبار فتنه و آشوب را کنار می‌زند و حق و حقیقت بیش از پیش نور می‌افشاند و تیرهای فتنه و تحریم و تحریف «به مردم نخواهد خورد.» @HOWZAVIAN 20:30 🔗 مصاحبه علی رضوانی با حجت الاسلام وکیل پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 🔅ارسال کننده این فیلم، استاد نویسندگی است و عاشق متن‌های شهید آوینی. ✍ هنوز لذت زندگی با متن‌های فاخر را نچشیده‌ایم. ☑️ متن‌های خوب که برف و باران نمی‌شناسد. ✍ نویسنده‌های حرفه‌ای، خواننده‌های حرفه‌ای هستند. @HOWZAVIAN
31.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 «برای یک زندگی معمولی» نقد شد 👈با حضور: 👤استاد علی قهرمانی _ پژوهشگر رسانه 👤حسین شمقدری _ مستندساز 👤مهدی موسوی _ مجری ⬅️ جهت دیدن فیلم کامل نشست 👈 اینجا کلیک کنید @HOWZAVIAN @savad_rasaneh
. 🍃 مستندی برای «عین صاد» نویسندگان حوزوی https://virasty.com/HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 💠 به یاد امیر جهد و جهاد در تبیین نهج البلاغه 📢 آخرین سخنرانی مرحوم آیت الله محمد دشتی(ساعاتی پیش از تصادف) 👆 رهبر معظم انقلاب، در دیدار مرحوم دشتی در سال 1370 فرمودند: «من خیلی امروز با دیدن شما خوش حال شدم و مشتاق دیدار شما بودم. همین قدر بدانید که ما و دیگر مسئولین نظام، آرزومندیم کارهای مثبت پیرامون نهج البلاغه انجام گیرد؛ نظام ما از شما تشکر می کند». رهبر انقلاب همچنین در دیدار خانواده مرحوم دشتی در سال 1380 فرمودند: «آقای دشتی جزو عناصر مفید بودند. زحمت هایشان با ارزش بود.... حیف شد، ایشان می توانست سال ها خدمت کند. ایشان خیلی پرشورو پرانرژی بودند.... هر کس به ایشان احترام کند به اسلام، امیرالمؤمنین علیه السلام و نهج البلاغه احترام کرده است.... من اغلب کتاب های ایشان را مطالعه کردم. بسیار مفید و خوب هستند. کتاب معجم ایشان از همه بهتر است، ایشان خوش سلیقه، خوش رو و با پشتکار بودند». همچنین علامه حسن زاده آملی در نمازی که بر پیکر مرحوم دشتی در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام خواندند، فرمودند: «خداوندا! ما شهادت می دهیم که او یکی از اولیای تو بود و همواره تلاشگر بود در گسترش فرهنگ و آثار علوی و فاطمی». @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 اگر روحانیت، مقام روضه‌خوانی را از مقام سخنرانی جدا نمی‌کرد، شاهد این سلوک بودیم!👆 🏴 مرحوم آیه الله احمد سیبویه ۲۰سال امام جماعت حرم حضرت ابالفضل(ع)بود. حالات وخصائص عجیبی داشت در ۱۰۰ سالگی مثل یک نوجوان روضه میخوند وگریه میکرد، موقع روضه می آمد لابه‌لای جمعیت می‌گشت گریه کن ها رو شکار می‌کرد یعنی می‌رفت زانو به زانوی عزدار برایش روضه می‌خواند. ایشان بدون میکروفن و اکو، صدای رسائی داشت. @HOWZAVIAN