هدایت شده از روزنه
دفتر نشر آثار آیت الله بهجت٬ هرگونه ادعای شاگردی خصوصی آیت الله بهجت را #تکذیب کرد.
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸متن #پرسش: باتوجه به ادعای افراد مختلف به شاگردی خصوصی خدمت فقیه عارف، حضرت آیتاللهالعظمی بهجت، خواهشمندیم شاگردان خصوصی معظمله را در عرفان معین فرمایید.
🔻متن جوابیه بیت آیت الله بهجت:
🔹عارف بزرگ؛ حضرت آیتالله بهجت قدسالله نفسالزکیه بیش از ۶٠ سال اقامت در قم، کسی ندید ایشان جلسه درس اخلاق داشته باشند؛ یا بر مسند تدریس نشسته و ادعای استادی کنند، گرچه تمام رفتار و اعمال و گفتارشان درس بود باعمل؛
🔹البته در طول دهها سال، صدها نفر در جلسات درس خارج فقه و اصول ایشان در منزل و مسجد شرکت داشتهاند و آنچه در طی مسیر، از معظمله در مشکلات و امراض صعبالعلاج خود جویا میشدند با یک جمله و یا چند کلمه پاسخگو بودهاند و همینگونه با نامه؛ و از پذیرفتن افراد به غیر از بزرگان علماء معذور بودند.
🔹دائما روش ایشان هدایت عملی انسانها به سعادت ابدی و دوری از شقاوت بود.
🔹بنابراین هیچ تدریس عرفانی و حتی خصوصی هم نداشتهاند.
🔹و میفرمودند: کسی را نیافتم که آنچه به ما به امانت سپرده بودند، به ایشان بسپاریم.
🔹بنابراین #ادعای #شاگرد #عرفان_خصوصی آقا هم #دروغ_محض است.
تصویر تکذیبیه و اخبار مرتبط دیگر را در روزنه مشاهده کنید.
خبرهای داغ حوزوی را در روزنه بخوانید؛👇
@rozaneebefarda
به گزارش ایسنا، آیتالله محمدتقی #مصباح_یزدی طی سخنانی در جمع طلاب سفیران هدایت امام صادق (علیهالسلام) تهران، به #مقایسه وضع #حوزه_علمیه در #عصر_حاضر و #دوره_پهلوی پرداخت و اظهار کرد: هفتاد سال پیش، حوزه، وضع مطلوبی نداشت و #آخوندی، بهنوعی #گدایی_محترمانه تلقی میشد؛
وی با اشاره به اینکه «با انقلاب اسلامی، نفخه رحمت در جامعه دمیده شد و کسی مانند امام خمینی(ره) ظهور و نه تنها اسلام را در ایران، بلکه در جهان، مطرح کرد»، ادامه داد:
اگر بخواهیم ببینیم جایگاه روحانیت در جامعه چیست، باید ابتدا به این پرسش پاسخ بدهیم که جایگاه دین، در جامعه چیست؟ چون روحانیت، نماد دین تلقی میشود؛
وی با بیان اینکه «زمانی مردم، دین را از #افتخارات خود و جامعه میدانستند و #پرسش درباره جایگاه دین در جامعه، جای طرح نداشت»، افزود:
امروز در دنیا، مسئله #سکولاریسم، مسئلهای جدی در محافل علمی است و این سؤال را مطرح میکند که آیا واقعا بشر، احتیاجی به دین دارد یا خیر و اگر دارد، قلمرو و جایگاه آن کجاست؛
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد:
بر این اساس جامعهشناسان سکولار، افراد را بر اساس نوع نگاهشان به دین، به چند دسته تقسیم میکنند؛
دسته اول، کسانی هستند که همه امور زندگی را به دین، مرتبط میدانند که این عده از نگاه جامعهشناسان، #افراطی_ها هستند!
عده دیگری نیز کاملا با دین مخالفند و دین را مزاحم زندگی و پیشرفت بشر میدانند که این عده #تفریطی_ها تلقی میشوند؛
اما #متعدل_ها از نگاه این افراد، کسانی هستند که معتقدند چون بشر باید آزاد باشد، باید او را در داشتن یا نداشتن دین، آزاد گذاشت؛ هر چند دین برای زندگی و جامعه، ضرورتی ندارد، اما، نباید مانع دینداری عدهای شد که دوست دارند دین داشته باشند!
وی با طرح این پرسش که آیا دین برای انسان مهم است و فایدهای دارد یا خیر؟ ادامه داد:
گرایش غالب در بین روشنفکران این است که دین برای #زندگی_بشر، ضرورتی ندارد؛ این، همان #سکولاریسم است؛ چرا که سکولاریسم یعنی جدایی دین از عرصههای جدی زندگی انسان. در بسیاری از کشورها و در بین مسئولان آنها، کسانی هستند که اعتقادی به دین ندارند؛ برخی مانند صدام، به خاطر جلب توجه مردم، شعار دینی سر میدهند؛ برخی هم مانند سران سعودی، خود را خادم الحرمین میخوانند، اما با صهیونیستها موافق بوده و نوکر آمریکا هستند! حتی در داخل کشور اسلامی خودمان، رگههایی از سکولاریسم در مسئولان رده بالای کشور، وجود دارد.
رئیس موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی (ره) اظهار کرد:
ما که طلبه شدیم، باید ابتدا جواب این سئوال را بیابیم، شاید عدهای برای ثواب به حوزه آمدهاند؛ اگر چنین است، کارهای دیگری هم وجود دارد که ثواب و اجر دارد؛ چنین نیت و انگیزهای، مسئولیتزا نیست و انسان را به تفکر برای شناخت تکلیف و انجام آن وادار نمیکند. کسی که قرار است عمرش را در راه تحصیل علوم دینی بگذارد و به عنوان قشری از اجتماع، وظیفه تحصیل و ترویج دین در جامعه را بر عهده بگیرد، باید بداند، تکلیف او چیست.
وی همه مفاسد موجود در نظام اسلامی را ناشی از ضعف دین دانست و افزود:
همه مفاسد، بستگی به دو عامل دارد؛ یکی شناخت دین و دیگری تقید به عمل به دین؛ به عبارت بهتر همه مفاسد یا ریشه در ندانستن حقیقت دین دارد و یا ناشی از تنبلی و عدم تقید به انجام وظیفه دینی است؛ اگر این دو رکن، حل شود، نه تنها مشکلات جامعه که مشکلات دنیا حل میشود.
وی با اشاره به گستره معارف دین گفت:
سعادت دنیا و آخرت انسانها در گرو دین است و از طرفی همه مفاسد، معلول ضعف در دین است؛ بر این اساس، پرداختن به دین مهمترین وظیفه، در دنیاست و به قول معروف از نان شب واجبتر است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه «امروز درس خواندن، مانند خواندن نماز واجب است»، افزود:
به عنوان کسی که هفتاد سال است در حوزه علمیه هستم به شما توصیه میکنم که در این مسئله به قدر کافی تفکر کنید که چرا طلبه شدهاید و وظیفه شما چیست؛ اگر واقعا به این نکته رسیدید که این وظیفه، واجبترین تکلیف شما بوده است، باید دائما به آن توجه داشته باشید و تلاش کنید. انسانیبودن زندگی ما، مرهون دین است، پس مهمترین وظیفه ما شناخت دین است؛ اگر به این نکته رسیدید و بر اساس آن تلاش کردید، حتی نفس کشیدنتان نیز عبادت خواهد بود.
وی در پایان بابیان اینکه «پیامبر اسلام در راه رهبری جامعه اسلامی آزارهای فراوان دید و روایات میگویند امام زمان (عج) بیش از پیامبر متحمل آزارها خواهند شد» گفت: تعجبی ندارد که در حال حاضر نیز، #رهبری_عزیز، در این کره خاکی بیش از همه اذیت شود؛ راه صحیح این است که او را کمک کنیم؛ یعنی راه را بشناسیم و باور کنیم و غمخوار او باشیم؛ باور کنیم امروز کلید راه صحیح به دست اوست و البته خداوند نیز بیشتر به او عنایت و توجه دارد.
http://www.asriran.com/fa/news/645693
#سوال از محضر حضرت آقا:
۲۰. انتظار دارید نوجوانان در حال و آینده فرهنگ، اقتصاد و سیاست این مرز و بوم، چگونه گام بردارند؟
#پاسخ: من البته انتظار دارم نوجوانان به جای اینکه خیلی به آینده نگاه کنند، به حال بنگرند؛ یعنی الان شما در یک دوران طلایی زندگی میکنید. این دوران - بین سنین ده، یازده سالگی، تا بیستودو سه سالگی - حقیقتاً یک دوران طلایی است؛ دوران یاد گرفتن، آمادهسازی ذهن و فکر خود برای آینده است، بخصوص که امکانات روز در کشور ما فراهم است. من میترسم اگر بچهها امروز خیلی به فکر این باشند که «فردا چهکاره خواهیم شد»، در تخیّلاتِ زیاد و غیرعملی بروند - تخیّلاتی که خیلی به عمل نزدیک نیست و بیشتر یک حالت موهومات و افسانهپردازی ذهنی را به انسان، القا میکند - و از زمان حالشان بمانند.
آن چیزی که من توصیه میکنم، این است که بچهها از استعداد و از وقت خودشان استفاده کنند؛ خوب درس بخوانند. ما بیشترین چیزی که امروز لازم داریم، این است که بچهها به طور جدّی درس بخوانند.
من میبینم با اینکه برنامههای مدارس ما برنامههای خیلی غلیظِ شدیدِ پُر و پیمانی نیست، بعضی از جوانان ما غالباً گله میکنند که درس، ما را خسته کرده است، نمیتوانیم بخوانیم. طبق اطّلاعاتی که من دارم، در بسیاری از کشورهای دیگر - کشورهایی که امروز از لحاظ علمی و صنعتی و فنآوری پیشرفتهتر از کشور ما هستند - درسهای دوره راهنمایی و دبیرستان، از درسهای مدارس ما - هم حجمش بیشتر و هم دشوارتر است؛ یعنی بر ذهن قابل کشش جوانان واقعاً تحمیلِ مطلب میکند.
ذهن جوان، خیلی قابل کشش است، توانش برای کشیدن بار معلومات، خیلی زیاد است؛ محفوظات زیادی به آنها میدهند. من میبینم با اینکه درسهای موجود، از لحاظ حجم و محتوا خیلی سنگین نیست، بعضی از جوانان ما فرصتی برای خودشان نمیبینند که بتوانند مطالعات جنبی کنند؛ در حالی که به نظر من، جوان میتواند هم درس بخواند، هم مطالعه و هم ورزش کند.
وقتتان را صرف کارهای جدّی کنید و همه اینها جدی است - ورزش و بازی هم جدّی است - برای جوان اینطور است. البته بعضی از کارها جدّی نیست. فرض کنید انسان ساعتها بنشیند و تبلیغات تلویزیون را تماشا کنند؛ چون مثلاً بیست دقیقه قبل از اینکه فیلمی را به ما نشان دهند، تبلیغات میکنند! این بیست دقیقهها، خودش خیلی میشود. من با اینطور وقتگذرانی خیلی موافق نیستم؛ که ممکن است جمعاً ساعتها از وقت ما را بگیرد. بعضی از کارها، کارهای زایدی است؛ اما درس خواندن، مطالعه و ورزش کردن، کارهای لازمی است. جوانان در این سنین از همه اینها میتوانند استفاده کنند و خودشان را برای آینده بسازند. شما نگاه کنید که چه استعدادی خودش را در شما نشان میدهد. اگرچه باید کسانی بنشینند و استعدادها را در افراد کشف کنند؛ اما حقیقت این است که استعداد در وجود جوان و نوجوان، به هر شکلی خودش را نشان میدهد. توجّه میکنید؟ بعید است که انسان بااستعدادی تا سنین حدود هجده، نوزده و بیست سالگی، خودش حس نکند که شوق و گرایش و علاقه و توانایی بیشتری برای کدام کار و به کدام سمت دارد. وقتی که فهمیدید استعدادتان در کدام طرف است - حالا یا خودتان کشف کردید، یا معلّم، مدرسه، یا پدر و مادر به نحوی کشف کردند - آن وقت به آن سمت بروید؛ هرچه میخواهد باشد، نگویید این کوچک است، این کم است.
کشور ما به همه چیز احتیاج دارد. کشور به رئیس جمهور احتیاج دارد، به صنعتگر احتیاج دارد، به وزیر و طبیب هم احتیاج دارد. هر کشوری به همهنوع انسانی احتیاج دارد. اینطور هم نیست که ما فرض کنیم اگر آن شغل را گرفتیم، زندگی ما بهتر خواهد شد و بعد راحتتر به اهداف زندگی خواهیم رسید؛ نخیر، اینطور هم نیست. گاهی انسان در آنجایی که خیال نمیکند، هم زندگیش خوشتر میگذرد، هم به هدفهای والای زندگی که جلب رضای الهی است، نزدیکتر میشود و میتواند محصول صحیحی از زندگی خودش به دست آورد.
بنابراین آن چیزی که من میتوانم به جوانان و نوجوانان عزیز توصیه کنم، این است که از وقت - از حال - حداکثر استفاده را بکنند. البته این هم بدون برنامهریزی نمیشود؛ باید بنشینند و با همان ذهن خودشان برنامهریزی کنند. برنامهریزی هم یک الگوی همگانی ندارد که من بگویم همه باید اینطور برنامهریزی کنند؛ نه. هر کسی بر حسب سنّش، بر حسب وضع زندگی خانوادگی و امکاناتش، بر حسب آن شهر و خانوادهای که در آن زندگی میکند، ممکن است یکطور برنامهریزی کند و یک طور امکان داشته باشد. همه باید برنامهریزی کنند و از وقتشان با برنامه، حدّاکثر استفاده را بکنند.
۱۳۷۶/۱۱/۱۴
#شب_نشینی_با_آقا
#پرسش و #پاسخ
@howzehenghelabi