eitaa logo
باستان نامه
4.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
697 ویدیو
155 فایل
بررسی مسائل روز ایران، با نگاه به تاریخ باستان 🔴 پیج ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/ir_bastan/ 🔴 ارتباط با ادمین: @mmehdi_rostami
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 حکایت دانشجوی نخبه‌ی عرب خوزستانی که از بُغض کوروش هخامنشی، دست به مبارزه مسلحانه علیه ایران زد... متن کامل در مرقومۀ بعدی @ir_bastan
🔻 آنچه در ادامه می‌آید بازنویسی حکایتی است که یکی از هموطنان عرب (به نام یاسر فرحانی که از اعضای صفحه ما هستند) برایم تعریف کردند: اینجانب چند سالی است که در زمینه ناسیونالیسم عربی (اصطلاحاً: پان‌عربیسم) مطالعه می‌کنم. مدتی پیش شنیدم یکی از فعالان ناسیونالیست عربی که به جرم حمل اسلحه در زندان بود، آزاد شده. یکی از دوستان را واسطه قرار دادم تا با او مصاحبه‌ای داشته باشم. دیدار انجام شد. نکات بسیار جالبی را فهمیدم که از آن میان می‌خواهم به یک نکته اشاره کنم. اینکه چگونه به آن وادی کشیده شد؟ او گفت: بسیاری از اعضای خانواده‌ی من، ایثارگر دفاع مقدس هستند. با اینکه وضع مالی متوسط و رو به پایین داریم، اما اکثر خانواده‌ی من وفادار به نظام ولایت فقیه و پایبند به ایران هستند. قضیه از جایی شروع شد که در دوران دبیرستان (در اهواز)، از لحاظ درسی بسیار قوی بودم ولی چند نفر دانش آموز لُر بختیاری، که با هم بر سر درس رقابت داشتیم، برای تضعیف روحیه‌ی من، مرا مسخره می‌کردند و بخاطر عرب بودن، به من اهانت کردند. من هم پاسخ آن‌ها را دادم و آن‌ها در جواب گفتند که ما لُرها از نسل کوروش هستیم و تمدن آن چنانی داشتیم ولی شما عرب‌ها، بی‌فرهنگ هستید و چند ناسزا به من گفتند. سکوت کردم اما آتش کینه در قلب من روشن شد. این انگیزه‌ای شد که درباره تاریخ عرب باستان مطالعه کنم و به تمدن‌های باشکوه عرب باستان بیشتر آگاه شدم. مثل تمدن سبأ در جنوب جزیرة العرب یا تمدن عرب‌های غسانی و شهر پترا (صلع) که جزو عجایب هفتگانه جدید دنیا است. از سویی قلبم، پر از نفرت و کینه نسبت به کوروش هخامنشی شده بود. پس از مدتی، با رتبه دو رقمی وارد دانشگاه تهران شدم. آنجا بر سر یک مسئله شخصی با یک دانشجو به اختلاف خوردم و او در مقابل، به من (به عنوان یک عرب) فحاشی کرد. بعد فهمیدم که دانشجوی تاریخ دانشگاه تهران و ادمین یک صفحه تاریخی در فیس بوک است. وارد صفحه‌اش شدم و آنجا دیدم که از طرفداران کوروش هخامنشی است و در صفحه‌اش به عرب‌ها اهانت و فحاشی می‌کنند. این باعث شد که هر روز قلبم بیشتر و بیشتر لبریز از بغض و نفرت نسبت به کوروش و هخامنشیان بشود. همان ایام، یکی از دانشجوهای عرب خوزستانی که خیلی به من کمک می‌کرد (کتاب و سی دی درباره تاریخ عرب به من میداد) من را به جلسه‌ای دعوت کرد (در تهران) که در منزل یکی از فعالان فرهنگی عرب برگزار می‌شد. چند جلسه‌ای شرکت کردم. به تدریج، در صفحات تاریخی فیس بوک، بحث و گفتگو می‌کردم ولی هرچه بیشتر با ملایمت حرف می‌زدم، بیشتر از سوی طرفداران کوروش هخامنشی (مدعیان گفتار نیک) مورد فحاشی قرار می‌گرفتم. این مسائل سبب شد که تصمیم بگیرم همه وقت خودم را صرف مبارزه علیه کوروش و هخامنشیان و دفاع از هویت عربی خودم بکنم. این شد که حضورم در جلسات ثقافیة (همان جلسات فرهنگی ناسیونالیسم عربی) بیشتر شد. چون سطح معلوماتم خوب بود، پس از مدتی، آنان از من خواستند که در جلسه، کنفرانس ارائه کنم و من هم پذیرفتم. مطالعاتم بیشتر و بیشتر شد. بعد از مدتی من را به جسات خصوصی دعوت کردند و از من خواستند که تابستان در جلسات اهواز هم کنفرانس برگزار کنم. آنجا افرادی حضور داشتند که در کشورهای عربی رفت و آمد زیادی داشتند. به تدریج، در جمع‌های خصوصی‌تردعوت شدم و کار به جایی رسید که نه فقط نسبت به کوروش و هخامنشی، بلکه نسبت به ایران حس تنفر به من دست داد و الآن هم از اسم ایران متنفرم. وارد برنامه مسلحانه برای آزادی اهواز شدم که من و اعضای تیم بازداشت شدیم. امروز پشیمانم اما از نفرتی که نسبت به ایران دارم پشیمان نیستم. فعالیت فرهنگی‌ام به قوت خود باقی است. @ir_bastan
🔻 دایرة المعارف تاریخ آکسفورد: اکثر ایرانیان، با آغوش باز، اسلام را پذیرفتند ☑️ این جمله همواره توسط برخی تکرار می‌شود که «ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند». این سخن، سخن درستی نیست.بلکه سخن کسانی است که یا آگاه نیستند یا آگاهند ولی از سر بُغض و حسد، حقیقت را مخفی می‌کنند. دکتر عبدالحسین زرینکوب در ابتدای کتاب «کارنامه اسلام» می‌نویسند که فتوحات مسلمین با شمشیر بود، اما نشر اسلام با شمشیر نبود. بلکه مسلمین، به مردمان اجازه میدادند که بر دین خود باقی بمانند و صرفاً به حکومت، جزیه (مالیات شرعی) بدهند. در دانشنامه تاریخ آکسفورد نیز می‌خوانیم: «اکثریت ایرانیان، با اختیار، اسلام را در آغوش کشیدند. برخی از زرتشتیان نیز به هندوستان کوچ کردند و برخی نیز بر دین زرتشتی باقی ماندند.» The majority of Iranians embraced Islam and many Zoroastrians fled to India, but traces of Zoroastrianism remained. ☑️ مشاهده اسکن از متن دایرة المعارف تاریخ آکسفورد: www.adyannet.com/fa/news/19993 @ir_bastan
🔻 : نسخه‌ای از منشور کوروش که بر استخوان اسب نوشته شده در چین یافت شد ✔️ متن کامل نوشتار در مرقومۀ بعدی @ir_bastan
👇🏻 برخی رسانه‌ها مدعی شدند که یک نسخه از استوانه کورش هخامنشی، بر روی چند تکه استخوان فسیل شده‌ی اسب در چین یافته شده. آنان مدعی شده‌اند که این نشانه‌ی بزرگواری کوروش است که منشور او تا چین هم رفته. ✔️ پاسخ: نخست: ما قبلا شواهد و دلایلی ارائه کردیم و گفتیم که منشور کوروش جعلی است: adyannet.com/fa/news/30614 وقتی خودِ منشور جعلی باشد، طبیعتاً بازنویسی آن هم جعلی خواهد بود. دُیُّم: از کجا معلوم این استخوان اسب باشد؟ شاید استخوان الاغ باشد. و دیگر اینکه اصالت این فسیل استخوان با کدام سند علمی تأیید شده است؟ اروینگ فینکل میگوید که این استخوان‌نوشته‌ها، بعید است مربوط به دوران باستان باشد. امروزه نیز دیدگاه غالب این است که این استخوان‌‌نوشته‌ها، جعلی و نوعاً سندسازی‌ است. سِیُّم: به فرض که این استخوان، واقعی باشد، لیکن هیچ شاهدی وجود ندارد که نوشته‌های روی استخوان، همان متن منشور کوروش باشد. حسین بادامچی (از شخصیت‌های متوهم باستانگرا) ادعا می‌کند که نوشته‌های روی استخوان، از روی استوانه کوروش نسخه برداری شده ولی کاتبان چینی در نسخه‌برداری دچار اشتباه شدند. به همین خاطر، نوشته‌های روی استخوان با نوشته‌های منشور فرق دارد! نهایت استدلال مدعیان این است که چون منشور کوروش به خط اکّدی است و نوشته‌های روی استخوان هم به زبان اکّدی است، پس نوشته‌های روی استخوان، از روی منشور کوروش نوشته شده (سخنی به غایت نادرست). خُب این همه متن اکّدی داریم. شاید نوشته‌های روی استخوان از رویدادنامه نبونید یا یک متن اکدی دیگر، کپی برداری شده باشد. چَهارم: اگر فرض کنیم منشور کوروش واقعی باشد، در این صورت باید بگوییم که در آن کوروش، مردوک (گوساله) را خدای خود می‌خواند. باید پرسید آیا در این استخوان هم چنین چیزی آمده است؟ پنجم: مدعیان، اقرار دارند که نوشته‌های روی این فسیل استخوان به زبان اکدی است! از سویی به دروغ مدعی هستند که چینی‌های باستان آن را از روی منشور کورش نوشتند. خوب اینجا پرسشی پیش میآید که مگر مردم چین زبان اکّدی (که زبان مردم بین النهرین بود) را بلد بودند؟ اگر قرار بود این منشور کورش بازنویسی و برای مردم چین به ارمغان برده شود می‌بایست ترجمه‌ای از آن به سوی چین می‌رفت‌. نه متن اکّدی آن... ✔️ اسناد کامل متن: adyannet.com/fa/news/26712 @ir_bastan
🔻 شلدون ادلسون (Sheldon Adelson) یهودی امریکایی، پدر معنوی ترامپ ساعتی پیش از دنیا رفت. او مالک مراکز بزرگ قمار در امریکا و سنگاپور و... بود. او کسی بود که از ترامپ خواسته بود تحریم‌ها را افزایش و به ایران حمله اتمی کند. ☑️ با عرض معذرت، به چهره‌اش نگاه کنید. مثل خوک می‌ماند... @ir_bastan
🔻 دلباختگان کوروش هخامنشی در خدمت صدام ☑️ توضیح در مرقومۀ بعدی @ir_bastan
باستان نامه
🔻 دلباختگان کوروش هخامنشی در خدمت صدام ☑️ توضیح در مرقومۀ بعدی @ir_bastan
🔻 دلباختگان کوروش هخامنشی در خدمت صدام اینجانب (ادمین کانال ir_bastan) حدود یازده سال است که در عرصه ناسیونالیزم (ملی‌گرایی) و تاریخ ایران باستان مطالعه می‌کنم. ناگزیر درباره‌ی جریان‌های ناسیونالیستی تُرک، عرب و بلوچ و... نیز مطالعات و پژوهش‌های میدانی داشته ام. می‌خواهم یکی از تجربیات خود را عرضه کنم. گروهک‌هایی مثل نضال (الاحوازیه) در سال‌های اخیر موفق شده‌اند عده‌ی قابل توجهی از جوانان عرب ایران را به سمت خود جلب کنند. این گروهک‌ها که از دید خودشان، هویت‌طلب و از دید ما، تجزیه طلب هستند، بر دو زخم می‌نشینند. در حقیقت، آنان مردم عرب را متوجه زخم‌ها و دردها می‌کنند و به ایشان می‌گویند: درمان دردها این است که خودمان یک کشور مستقل عربی داشته باشیم. راه چاره آن است که به صورت فرهنگی و مسلحانه اقدام کنیم. این دو زخم عبارت اند از: نخست. معیشت و آبادانی: وقتی دولت (دولتی که به هر طریق از مردم رأی گرفته) نفت و گاز را از زیر پای مردم می‌بَرَد و در تأمین معیشت آنان کوتاهی می‌کند، این زخم می‌شود بر دل مردم. البته در این چهل سال، هرگاه امور به دست نیروهای انقلابی بود، کارهای بزرگی انجام شد که قابل انکار نیست. دُوّم. شخصیت و آبرو: وقتی عده‌ای زیر پرچم کوروش هخامنشی و با شعار آریایی‌گرایی، به عرب‌ها اهانت می‌کنند، این می‌شود یک زخم بر دل‌های مردم عرب خوزستان. درحالیکه آنان جزو اصیل‌ترین مردمان عرب هستند که بسیاری از زمان ساسانیان و برخی هم از دوران اسلامی در خوزستان زندگی می‌کنند. بارها از برخی مردمان عرب شنیدم که ما فقر را تحمل کردیم و می‌کنیم. اما اهانت و تحقیر را تحمل نمی‌کنیم. یعنی فحش و ناسزا، چیزی است که آن را نمی‌بخشیم. متأسفانه تعداد قابل توجهی از پیروان جریان نضال (الاحوازیه) در حساب‌های کاربری خود در شبکه‌های اجتماعی، به نشر مطالبی در تمجید از صدام و سران بعث عراق اقدام می‌کنند. تیراندازی به سمت مردم عادی را هم بخاطر داریم. یقیناً آن دسته از دلباختگان کوروش که به هر بهانه، مردمان عرب را به باد ناسزا می‌گیرند، در این تفرقه و فجایعِ ناشی از آن سهیم هستند. به عبارتی دستشان به خون آلوده است. چون بر پیکر هموطنان عرب ما زخم می‌زنند و در نتیجه مگس‌های سعودی و بعثی دور زخم جمع می‌شوند. @ir_bastan
▪️ شهید زرتشتی، فرهاد خادم، شفا گرفتهٔ امام حسین (علیه السلام) 🔻 فرهاد خادم فارغ‌‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف، و از مهندسان فعال در تنگه‌ی چذابه بود که در سال ۱۳۶۰، در عملیات فتح المبین در ۲۴ سالگی به شهادت رسید. 🟣 شفای فرهاد به دست امام حسین (ع) به گفته‌ی خانم تاج‌گوهر کوچکی (مادر شهید فرهاد خادم) وقتی فرهاد خردسال بود (۲-۳ ساله)، به شدت بیمار شد. شب عاشورا بود و ما (پدر و مادر فرهاد)، ناامیدانه با دسته‌‌ی عزاداران امام حسین روبرو شدیم. بارقه‌ای از امید در قلب ما درخشیدن گرفت و ناله کنان امام حسین را صدا زدیم. با گذشت مدتی اندک، فرهاد از بیماری نجات می‌یابد. اما محبتی که امام حسین (علیه السلام) به این خانواده زرتشتی کرد، فراموش نشد. (مصاحبه با ایسنا، ۵ مهر ۱۳۹۳). ⚫️ کتاب «جای پای فرهاد» این کتاب، زندگی‌نامه‌ی شهید فرهاد خادم است که از زبان مادرش روایت شده و از سوی انتشارات روایت فتح در سال ۱۳۸۹ به چاپ رسید. مادر شهید، در ۷ مهر ۱۳۹۴، که میهمان برنامه‌ی خندوانه بودند، گفتند: رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه‌ای، این کتاب را دیدند و از آن تمجید و قدردانی کردند، از آن روز کتاب زندگی فرزندم مورد توجه مردم قرار گرفت. @ir_bastan
لطفاً بخوانید شهید فرهاد خادم (متولد ۱۳۳۶)، فارغ‌‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف، و از مهندسان فعال در تنگه‌ی چذابه بود که در سال ۱۳۶۰، در عملیات فتح المبین در ۲۴ سالگی به شهادت رسید. 🟣 شفای فرهاد به دست امام حسین (ع) به گفته‌ی خانم تاج‌گوهر خداداد کوچکی (مادر شهید فرهاد خادم) وقتی فرهاد خردسال بود (۲-۳ ساله)، به شدت بیمار شد. شب عاشورا بود. پدر و مادر فرهاد، ناامید از همه‌جا، در خیابان با دسته‌‌ی عزاداران امام حسین روبرو شدند. بارقه‌ای از امید در قلب تاج‌گوهر درخشیدن گرفت و ناله کنان امام حسین را صدا زد و از او یاری خواست. با گذشت مدتی اندک، فرهاد از بیماری سخت، نجات می‌یابد. اما محبتی که امام حسین (علیه السلام) به این خانواده زرتشتی کرد، فراموش نشد. مدتی گذشت، خانم تاج‌گوهر هر ساله نذر خود را ادا می‌کرد. مدتی بعد پیوند این خانواده با آل محمد (صلی الله علیه و آله) دو چندان شد. این خانواده در سفری به مشهد، به زیارت امام رضا (علیه السلام) هم رفتند و این برنامه‌ی هر ساله‌ی این خانواده شد. (مصاحبه با یسنا، ۵ مهر ۱۳۹۳). ⚫️ کتاب «جای پای فرهاد» این کتاب، زندگی‌نامه‌ی شهید فرهاد خادم است که از زبان مادرش روایت شده و از سوی انتشارات روایت فتح در سال ۱۳۸۹ به چاپ رسید. مادر شهید، در تاریخ ۷ مهر ۱۳۹۴، که میهمان برنامه‌ی خندوانه بودند، گفتند: این کتاب مورد توجه عموم قرار نگرفته بود، تا اینکه رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه‌ای، این کتاب را دیدند و از آن تمجید و قدردانی کردند، از آن روز کتاب زندگی فرزندم مورد توجه قرار گرفت و به چاپ دوم هم رسید. (نقل به مضمون) 🔶 پشت به شاه، رو به امام شهید فرهاد خادم، جزو آن دسته از زرتشتیانی بود که در قبال خیانت‌های حکومت پهلوی سکوت نکرد و فریاد «مرگ بر شاه» سر داد. او جزو نخستین زرتشتیانی بود که با نهضت امام خمینی (ره) همراهی کرد و در راهپیمایی‌ها و تظاهرات، نقش فعالی داشت. @ir_bastan
mandana.mp3
1.88M
🔻 آیا ماندانا (مادر کوروش) مادر آریایی‌هاست؟ دو دقیقه درباره مادر کوروش... جالب است. گوش کنید. مشاهده اسناد کامل این گفتار: https://www.adyannet.com/fa/news/32709 @ir_bastan
شهید سردار حاج قاسم سلیمانی.mp3
2.92M
🟣 در شب‌های عملیات، در سختی‌های جنگ، پناهگاهی جز دامان فاطمه (سلام الله علیها) نداشتیم. بخشی از سخنان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی @ir_bastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 روایت مادر شهید زرتشتی، فرهاد خادم از دیدار با رهبر معظم انقلاب: ☑️ همهٔ کتاب‌های ما بردند! مادر شهید در برنامه خندوانه: زندگی فرهاد را نوشتیم و چاپ کردیم. کتاب «جای پای فرهاد»... در نمایشگاه، آقای خامنه‌ای آمدند و کتاب را دیدند و تقدیر کردند. بعد که رفتند جمعیت زیادی آمدند و کتاب را خریدند. طوری که کم آوردیم و به خیلی‌ها نرسید و دیگر نتوانستیم پاسخگوی مردم باشیم. بعداً کتاب را تجدید چاپ کردیم که بقیه علاقه‌مندان هم بتوانند تهیه کنند. @ir_bastan
🔻 ☑️ نیم خط نوشته‌ی آقای خامنه‌ای درباره زرتشتیان، به روایت سپنتا نیکنام عموم سران جامعه زرتشتی، در گذر تاریخ، غیر زرتشتیان را آلوده می‌دانستند و هنوز هم چنین تفکری در میان برخی از زرتشتیان وجود دارد. مشابه این گونه فتوا را بسیاری از فقهای مسلمان هم داده‌اند که کفار و مشرکین نجس هستند. از همین روی، در میان عموم مسلمین، زرتشتیان، نجس تلقی می‌شدند. مدتی پیش، گروهی از اندیشمندان حوزه علمیه قم که در عرصه‌ی دین زرتشتی و تاریخ ایران باستان مطالعه و پژوهش می‌کنند، در سفری به شهر یزد، از اماکن زرتشتیان دیدار و با سران جامعه زرتشتی نشستی خصوصی و صمیمانه داشتند. در آن نشست، سپنتا نیکتنام (عضو شورای شهر یزد) به بیان برخی مسائل و ناراحتی‌ها پرداخت. درآن میان، به نکته‌ای دیگر اشاره کرد که ما زرتشتیان، چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب از سوی مردم تحت فشار بودیم. حتی بسیاری، جواب سلام ما را نمی‌دادند. اما آنچه ما را به وادی آسودگی و امنیت رساند، نیم سطر نوشته‌ی آیت الله خامنه‌ای بود که فتوا دادند: «زرتشتیان نجس نیستند». ☑️ سید علی حسینی خامنه‌ای، اَجوَبةُ الإستفتائات، ص 313 و 316. جامعه زرتشتیان ایران، امروز، در انجام مراسم دینی آزادند و کسی مُجاز به اذیت و آزار ایشان نیست. لیکن انتظار از سران جامعه زرتشتی آن است که حد و مرزهای خود با عوامل ضد انقلاب، بیش از پیش پررنگ و محکم کنند تا به اجنبی، امکان سوء استفاده از شعائر زرتشتی داده نشود. @ir_bastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد خنیفر، کارگر خوزستانی: مردم ایران... ما نگرانیم. دولت روحانی، کارخانه‌ها و شرکت‌های زیادی را از بین برد. زندگی ما را نابود کرد. دوستان من خودکشی کردند. آن نامردها که این بلا را سر ما آوردند، امروز در ستاد پزشکیان هستند‌. نگذارید به آن دوران تلخ برگردیم. @ir_bastan
باستان نامه
#رنج_نامه محمد خنیفر، کارگر خوزستانی: مردم ایران... ما نگرانیم. دولت روحانی، کارخانه‌ها و شرکت‌های
🔻 دیروز، در حاشیه جشنواره فیلم فجر، خانم باران کوثری حجاب از سر برداشتند. یک خانم محترم به ایشان تذکر دادند. لیکن خانم کوثری در پاسخ گفتند: حجاب در فرهنگ مملکت ما جایی ندارد. در این کلیپ توضیح دادم که از قضا، پوشش خانم‌ها در فرهنگ ایرانی بسیار محکم‌تر و شدیدتر از اندیشه‌ی اسلامی هست. لطفا این کلیپ را برای خواهران و مادران این سرزمین بفرستید. @ir_bastan
🔻 ☑️ جشن باستانی ۲۲ بهمن! می‌دونستید ایرانیان باستان، جشنی به نام باذوَرَه داشتند که در روز ۲۲ بهمن برگزار می‌شد؟ مردم به انتظار نسیم برکت، اون روز رُ جشن می‌گرفتند 🔘 متن کامل + اسناد در نوشتار بعدی @ir_bastan
🔻 جریانات باستانگراها در طول سال به بهانه‌های مختلف به ترویج جشن‌های باستانی می‌پردازند. این کار اگر به هدف پاسداری از فرهنگ بومی باشد، اشکالی ندارد. اما مشکل اینجاست که این جریانات غالباً در پی شرارت و مقابله علیه اسلام هستند. به همین خاطر پشت جشن‌های باستانی مخفی می‌شوند. جالب اینکه هر جشنی که به سودشان نباشد را سانسور و بایکوت می‌کنند. از جمله جشن باستانی ۲۲ بهمن را...! بله درست شنیدید! جشن باستانی ۲۲ بهمن! مردمان ایران باستان، این روز را جشن می‌گرفتند! آن هم به عنوان روزی که ایزدِ باد، نسیم رحمت و برکت بر این سرزمین می‌فرستد. روزی که اصطلاحاً جشن بادبَرَه (یا باذوَرَه) خوانده می‌شد.[۱] پی‌نوشت: [۱]. ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ترجمه اکبر داناسرشت، تهران: نشر امیرکبیر، ۱۳۶۳. ص ۳۵۳ ؛ ابوريحان بيرونى، الآثار الباقية عن القرون الخالية، تهران، مركز نشر ميراث مكتوب، ۱۴۲۲ ه.ق، ص ۲۸۳ ؛ رضا مرادی غیاث آبادی، فرهنگنامه ایران، تهران: پژوهش‌های ایرانی، ۱۳۹۳، ص ۲۶۰. @ir_bastan
🔻 شاه رُ با لگد از کشور بیرون کردند و نهایتا... @ir_bastan
🔻 🔶 شایعه تاریخی: اسلام دین خشونت هست. ولی هخامنشیان خیلی مهربون بودند! ☑️ پاسخ را در متن بخوانید @ir_bastan
🔻 ۵ اسفند در تقویم زرتشتی، مصادف با ۲۹ بهمن در تقویم هجری خورشیدی، جشن اسپندارمذگان است. قصد داریم توضیحاتی عرض کنیم @ir_bastan
هدایت شده از باستان نامه
🔻 اسپندارمذگان، عشق‌بازی در لجنزار این نوشتار، تقلایی است به تمنای بیداری. اسپندارمذگان (اسفندگان) روز گرامیداشتِ اسپَندارمَذ است. او در جهان مادی، مأمور مراقب از زمین و تقویتِ باروَری در جهان است، و روز 5 اسفند (و به عبارتی 29 بهمن) در میان برخی از ایرانیان باستان، روز پاسداشتِ او قلمداد شده است. برخی از این روز، با نام و معادلِ ولنتاین غربی‌ها یاد می‌کنند. اگر ما چنین برداشتی را بپذیریم و برای آن اصالت قائل شویم، پس لازم است بپرسیم که این روز ولنتاین ایرانی (!) اساساً روز عشق چه کسی به اسپندارمذ است؟! برای دریافتن پاسخ، به اوستا (مهم‌ترین متنِ عقیدتی ایران باستان) و متون تفسیری زرتشتی مراجعه می‌کنیم. در اوستا آمده است که اسپندارمذ (آرمیتی) دختر اهورامزدا است.[1] و از سویی در اوستا آمده است که اهورامزدا با اسپندارمذ وصلت کرد و از این وصلت، فرزندانی متولد شدند.[2] در کتاب سوم دینکرت (مهمترین دانشنامه زرتشتی) هم به روشنی می‌خوانیم که اسپندارمذ، دختر اهورامزدا (خدای زرتشتیان) است و اهورامزدا عاشق او می‌شود و با او وصلت و از او فرزند دار می‌شود.[3] در حقیقت باید گفت، که اسپندارمذ، معشوق پدرِ خود (اهورامزدا) بود، آن هم عشقی (و از نوعی) که در شریعت الهی، پلید و ناپاک خوانده شده و امروزه هیچ ایرانی مسلمان، بلکه حتی ایرانیانِ نامسلمان نیز حاضر به گرامیداشتِ آن نیستند. عجیب‌تر اینکه در عصر ساسانیان، موبدان زرتشتی، شاهان و اشراف اصرار داشتند که این عشق نامتعارف و غیرعادی (و روابط جنسی میان پدر و دختر) به رسم آنچه بین اهورامزدا و دخترش گذشت، در جامعه نیز پیاده شود.[4] برای نمونه، شاپور اول (پادشاه ساسانی)، با دخترش «آدور آناهید» ازدواج کرد. [5] ☑️ پی‌نوشت: [1]. خرده اوستا، گزارش موبد اردشیر آذرگشسب، تهران، ۱۳۵۴، ص ۳۳. [2]. اوستا، به گزارش ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱. ج ۱، صص ۴۷۱ و ۵۲۹. ابراهیم پورداود، یشت‌ها، تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۷۸. ج ۲، ص ۱۹۰. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، ترجمه سعید عریان، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۱. ص ۸۶. [3]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، به اهتمام فریدون فضیلت، تهران: انتشارات فرهنگ دهخدا، ۱۳۸۱، ص 143-146. [4]. یان ریپکا، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، ترجمه: عیسی شهابی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱، ص ۸۱. روایت آذرفرنبغ فرخزادان، پرسش بیستم: The Pahlavi Rivayat of Adur-Farnbag, Tr. by Behramgore Tahmuras Anklesaria, 1938, Question 20 [5]. مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 141. @ir_bastan
هدایت شده از باستان نامه
🔻 ☑️ اسپندارمذگان، جشن جن پرستی در پست قبلی گفتیم که خدای زرتشتیان (اهورامزدا) عاشق دختر خودش می‌شود، وصلت می‌کنند و دارای فرزندانی هم می‌شوند که جشن اسپندارمذگان متعق به همین اسپندارمذ و همین عشق ناپاک است. حال ادامه ماجرا... کتاب دین زرتشتی، اَوِستا نام دارد. در بخش‌های مختلفی از اوستا، برخی موجودات (از جمله اسپندارمذ، ایزدبهرام، ایزدمهر و...) مورد پرستش قرار می‌گیرند. جالب است که در خرده اوستا و در دعاهای روزانه و نیایش‌های زرتشتی (که حتی امروزه هم توسط زرتشتیان در مراسم‌ها خوانده می‌شود) این نیایش و پرستش‌ها وجود دارد.[1] از زرتشتیان می‌پرسیم که این‌ها چه هستند؟ می‌گویند این‌‌ها امشاسپندان و ایزدان هستند. می‌گوییم امشاسپندان چه هستند؟ می‌گویند: فرشتگان مقرّب! ایزدان هم فرشتگان معمولی! در اوستا، از چهره و شکل و شمایل اسپندارمذ چیزی نداریم. اما چهره و ماهیت دو فرزند اسپندارمذ به دقت بیان شده است! ایزدبهرام به صورت‌های مختلفی ظاهر می‌شود. مثلا به صورت یک گاو زرد گوش! و به صورت یک شتر پرنده! اما جالب‌تر آنکه ایزد بهرام به شکل یک گراز تیزچنگال خال خالی که پرواز هم می‌کند هم ظاهر می‌شود. شاخ هم دارد![2] در مهریَشت اوستا هم ایزدبهرام و ایزدمهر (پسران اسپندارمذ) ستایش شده اند و آمده که آنان، مغز دشمنان خود را متلاشی کرده و کمر آنان را در هم می‌شکند و به گونه‌ای مخالفین خود را می‌کشد که مو و پوست و خون و گوشت آنان در هم آمیخته شود و آنان از دیدن این صحنه لذت می‌برند.[3] از این توصیفات اوستایی روشن می‌شود که این دو، جن هستند. نه فرشته. طبیعتاً مادرشان اسپندارمذ هم باید جن باشد. نه فرشته. چون فرشته که نمی‌تواند جن بزاید. همانطور که کلاغ ماده نمی‌تواند قناری بزاید! ☑️ از نگاه قرآن: قرآن می‌گوید کسانی که به گمان خود فرشتگان را می‌پرستند در حقیقت جنّیان را عبادت می‌کنند. نه فرشتگان را: «وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ. [سوره سبأ: 40-41] روزی که خداوند همه آنان را بر می‌انگیزد، سپس به فرشتگان می‌گوید: آیا اینها شما را پرستش می‌کردند؟ آنها می‌گویند: خداوندا تو منزّهی (از اینکه همتایی داشته باشی). تنها تو ولیّ ما هستی، (آنها ما را پرستش نمی‌کردند) بلکه جنّ را پرستش می‌نمودند؛ و اکثرشان به آنها ایمان داشتند». 🔘 پی‌نوشت: [1]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، تهران: 1354، صص 16، 51، 115-134 و... [2]. خرده اوستا، ترجمه موبد اردشیر آذرگشسب، همان، ص 117-119. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه،همان، ج 1، ص 370. مهر یشت، بند 70-73. [3]. اوستا، به گزارش دکتر ج. دوستخواه، تهران: نشر مروارید، 1391، ج 1، ص 370. (مهر یشت، بند 70-73). ج 1، ص 436. بهرام یشت، بند 25. @ir_bastan