eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
414 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢سير احياى رژيم كاپيتولاسيون 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/53 🔹لايحه مصونيت اتباع امريكا در ايران، نخست از سوى دولت امير اسداللّه‏ علم در 13 مهر ماه 42 به تصويب رسيد و در 25 دى‏ماه آن سال به برده شد و در سوم مرداد ماه 43 مورد تصويب مجلس سنا قرار گرفت و در 21 مهر ماه 43 نيز آن را به تصويب رسانيد. 🔸نكته در خور بررسى اين است كه چرا اجراى اين از اسفند ماه 40 تا مهر ماه‏‏43 به تأخير افتاد و رژيم شاه براى اجراى آن، شتاب لازم را به خرج نداد؟ علت يا علل تأخير چه بود؟ و مانع اصلى كدام بود؟ به نظر مى‏رسد كه چند موضوع در اين تأخير، نقش داشت: 🔹1ـ امريكا براى تصويب آن شتابى نداشت؛ چون به اين اميد بود كه بتواند دگرگونى ژرفى در ايران پديد آورد و مقام و موقعيت امريكا را به عنوان طراح اصلى « » در ميان مردم و دولتمردان استوارى ببخشد. زمينه به صحنه آمدن و به قدرت رسيدن مهره‏ها و چهره‏هايى را كه در ايران به امريكا گرايش دارند و از جناح امريكا شمرده مى‏شوند، بيش‌تر فراهم سازد و جناح‏هاى وابسته به ديگر ابرقدرت‏ها را تضعيف كند و بدين‏گونه راه براى احياى رژيم كاپيتولاسيون بهتر فراهم شود. 🔸2ـ در اسفند ماه سال 1340 دكتر در رأس دولت ايران قرار داشت و آمریگا اين سياست را دنبال مى‏كرد كه نامبرده براى روز مبادا «وجيه المله» بماند و نمى‏خواست با احياى رژيم كاپيتولاسيون در دولت او، بى‏آبرويى هميشگى و رسوايى ابدى براى او به بار آيد. 🔹3ـ جناح‏هاى وابسته به كه هنوز در رژيم شاه از پايگاه عميقى برخوردار بودند، با اين طرح امريكا بشدت مخالف بودند؛ چون مى‏ديدند كه دولت بريتانيا در جايگاهى قرار ندارد كه بتواند همانند امريكا، براى اتباع خود چنين امتيازى بگيرد و اگر امريكا به عنوان تنها ابرقدرتى مطرح شود كه در ايران از مزاياى حق قضاوت كنسولى برخوردار است، ضعف، ناتوانى و افول قدرت انگلستان در رژيم ايران آشكار مى‏شود و نخستين پيامد آن اين است كه مهره‏هاى سرسپرده و حقوق‏بگيران مادام‏العمر انگليس، به سوى امريكا گرايش پيدا مى‏كنند و پايگاه انگلستان در ايران به‌شدت آسيب خواهد ديد. 🔸در پى قيام خونين 15 خرداد، امريكا به شكست دكترين كندى و اوج نفرت ملت ايران از امريكا و رژيم شاه به خوبى پى برد و انديشه قيام مسلحانه و طرح اين نكته كه با رژيم شاه جز با زبان زور نتوان برخورد كرد ـ كه در ميان مردم به‌شدت رواج پيدا كرده بود ـ بر نگرانى امريكا افزود. از اين رو، امريكا براى احياى رژيم كاپيتولاسيون، شاه را زير فشار گذاشت.(نهضت امام خمینی، ج1، صص1020-1019) 🇮🇷 @IRANeMOASER‏‎
💢خشم امام و آگاهی مردم 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/54 🔹هنوز بيش از چند روزى از احيا و تصويب رژيم كاپيتولاسيون نگذشته بود، كه مجله داخلى مجلس شورا ـ كه متن كامل سخنرانى‏ها و گفتگوهاى نمايندگان و رئيس دولت درباره لايحه يادشده ـ به دست امام رسيد و او با مطالعه آن، دريافت كه رژيم شاه، بار ديگر چه ضربه ويرانگرى بر بناى استقلال ايران زده و چه خيانت بزرگى به ملت شريف و آزادۀ اين كشور كرده است. 🔸امام با آگاهى از اين ‏فروشى_شاه و بر باد دادن حيثيت ملت بزرگ ايران، سخت به خشم آمد، خواب و استراحت از او گرفته شد، ناراحتى و نگرانى در چهره‏اش نمودار شد. مردم جسته و گريخته دريافتند كه خيانتى تازه از جانب رژيم شاه صورت پذيرفته، كه امام را تا اين حد نگران و پريشان ساخته است. 🔹خبر آشفتگى و ناآرامى امام بتدريج بر سر زبان‏ها افتاد و همگان را به پرس و جو و كنجكاوى واداشت. همه‏جا سخن از حالت بحرانى و خشم شديد امام بود و بسيارى به منظور اطلاع و آگاهى از جريان، راهى قم شدند و با او ملاقات كردند و از علت يا علل ناراحتى و نگرانى او جويا شدند. 🔸به‌تدريج علت نگرانى و ناراحتى امام براى مردم آشكار شد. بسيارى از افراد دريافتند كه شاه، دولت و مجلس به چه خيانتى دست زده‏اند و عظمت و حيثيت ايران را به امريكا فروخته‏اند. 🔹مردم خشمگين با تلفن و نامه و از هر راهى كه به مقامات دولتى، نمايندگان مجلس و ديگر مهره‏هاى رژيم دست پيدا مى‏كردند، از آنان توضيح مى‏خواستند، آنان را سؤال‏پيچ مى‏كردند و انگيزه آنان را از احياى رژيم كاپيتولاسيون جويا مى‏شدند. ساواك در گزارش خود به اين واكنش مردم، چنين اشاره كرده است: 🔸 پس از تصويب قانون مصونيت مستشاران امريكايى كه روز سه‏شنبه 43.7.21 در مجلس شوراى ملى به تصويب رسيد، ولى در جرايد و راديو انتشار نيافت، بعضى از اشخاص ناراحت و ماجراجو وسيله تلفن به منازل بعضى از شخصيت‏هاى سياسى كشور تلفن نموده و مى‏گويند با تصويب اين قانون، حيثيت ايرانى از بين رفته و كشور ايران به امريكايى‏ها فروخته شده و من‏بعد آنها هر كارى بخواهند، بدون هيچ مانع و رادعى در ايران انجام خواهند داد و كسى حق اعتراض به آنها ندارد...‏‏.(نهضت امام خمینی، ج1،صص1031-1030) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢آماده‌سازی زمینه خروش علیه احیای کاپیتولاسیون توسط امام 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/55 🔹امام به منظور برملا كردن اين خيانت زير پردۀ شاه، بر آن شد كه با ايراد نطقى تند و افشاكننده و اعلاميه‏اى سازنده، خيانت‏هاى پشت‏پرده شاه را براى توده‏هاى مسلمان افشاكند و تا فرصت از دست نرفته، همگان را براى مقابله و مبارزه با اين توطئه فراخواند. پيش از هر كار به منظور آگاه ساختن علما و روحانيان مركز و شهرستان‏ها پيك‏هايى همراه با نامه به اطراف و اكناف كشور روانه كرد و خود نيز با مقامات روحانى قم به گفتگو نشست و ضربۀ تازه‏اى را كه از جانب رژيم بر اساس اسلام و استقلال ايران وارد شده است، به آگاهى آنان رسانيد و على‏رغم نااميدى‏هايى كه از ناحيۀ آنان داشت، كوشش فراوانى به عمل آورد كه آنان را به حركت درآورد و با خود همراه سازد. 🔸پس از آماده شدن زمينه، نوبت افشاگرى رسيد و تصميم او به سخنرانى در روز 20‏‏ج‏‏2‏‏84 مطابق 4 آبان‏ماه 43، همه‏جا منعكس شد، توده‏ها از مركز و شهرستان‏ها به منظور شنيدن سخنرانى امام، سيل‏آسا راهى قم شدند. وسايل ضبط، ميكروفن و بلندگو به اندازۀ كافى فراهم آمد.(نهضت امام خمینی، ج1، صص1033-1032) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢قیام امام علیه سند بردگی ملت ایران 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/56 🔹با فرارسيدن روز 20 ج 2 84 (4 آبان 43) روز ميلاد باشكوه بانوى انقلابى اسلام (س) و زادروز امام خمينى، شهرستان قم از توده‏هاى انبوهى ـ كه از اطراف و اكناف به منظور شنيدن نطق او آمده بودند ـ انباشته شده بود. 🔸منزل امام، كوچه‏هاى اطراف باغ انارى كه در مجاور منزل او قرار دارد، از جمعيت موج مى‏زد. بلندگوهاى متعددى نصب و وسايل ضبط و غيره آماده شده بود. مردم با شوق و شور فراوانى در انتظار بيرون آمدن امام و ايراد سخنرانى بودند، هواى سرد و سوزان آبان ماه از شور و هيجان و گرمى و حرارت انقلابى مردمى در آن ساعت روز كه هنوز آفتاب، حرارت خود را همه جا نگسترده بود، نمى‏توانست بكاهد. 🔹ساعت تقريباً ده صبح را اعلام مى‏كرد كه امام با چهره‏اى برافروخته، چشمانى از شدت خشم و خستگى و بى‏خوابى سرخ شده، جبينى گره‏خورده در مقابل مردم ظاهر شد. توده‏ها با شعار صلوات، نسبت به او ابراز احساسات كردند. بسيارى با ديدن قيافۀ برافروخته و اندوهبار او به گريه افتادند و آنگاه كه آيه شريفه «استرجاع» از زبان او جارى شد، صداى گريه و شيون در فضا طنين افكند و شدت گريه به حدى بود كه توصيف آن از حوصله قلم بيرون است، امام با اين كلمات سخنان خود را آغاز كرد: قلب من در فشار است... ناراحت هستم... ايران ديگر عيد ندارد عيد ايران را عزا كردند ما را فروختند عزت ما پايكوب شد عظمت ايران از بين رفت و... 🔸اين كلمات كه از ژرفاى دل امام برمى‏خاست و از هستى خود براى يكايک آنها مايه مى‏گذاشت، تار و پود حاضران را به لرزه مى‏انداخت، تاب و توان را از شنوندگان مى‏برد، مردم را آشفته و از خود بيخود مى‏كرد. شور و احساسات عصيان‏بار توده‏ها به حدى بود كه چندين بار سخنان او چند لحظه‏اى قطع شد. 🔹حال و وضع امام، نيز در هنگام ايراد نطق، سخت بحرانى بود. چهره او به حدى برافروخته شده بود، كه گويى خون به صورت او پاشيده‏اند! رگ‏هاى گردن متورم و دهان او كف كرده بود و از شدت ناراحتى و خشم، قطره‏هاى درشت عرق در آن فصل سرما از جبين او، سرازير بود و فريادهاى جانسوزى كه از ته دل برمى‏كشيد، نه تنها قلب شنوندگان را مى‏لرزانيد! بلكه بيم آن مى‏رفت كه قلب خود او نيز يكباره از كار بيفتد! با وجود چنين شور و احساسات، سخنانى كه در اين نطق انقلابى بازگو كرد، مى‏توان گفت كه در طى نهضت او تا آن روز بى‏سابقه بود و براى يک انسان عادى پيش‏نويس قبلى كه از رو بخواند، امكان ندارد كه بتواند اينگونه مرتب، منسجم و پيوسته ادا كند و براى يك نسل بلكه نسل‏هايى رهنمود باشد و سرنوشت ملك و ملت را در تابلويى از كلمات ترسيم كند. 🔸امام در اين نطق تاريخى و انقلابى، موضع قاطع خود را در برابر بلوك‏هاى شرق و غرب روشن ساخت، اهداف و آرمان‏هاى روحانيت را تا حدودى مشخص كرد و رهنمودهاى غنى، ژرف و پرمحتوايى به نسل معاصر و نسل‏هاى آينده داد. (نهضت امام خمینی، ج1، صص1035-1034) 📕برای مطالعه سخنرانی تاریخی امام علیه سند بردگی؛ کاپیتولاسیون ر.ک: نهضت امام خمینی، ج1، صص1041-1035 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢موج اعتراض بر ضد كاپيتولاسيون 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/57 🔸 با طنين آواى انقلابى امام در فضاى اختناق‏بار ايران، و انعكاس و انتشار نطق تاريخى و اعلاميۀ افشاگرانۀ او ميان مردم، موج جديدى از خشم و عصيان و نفرت و انزجار عليه شاه و باند او پديد آمد. ملت مسلمان ايران دريافت كه آفرينندگان «انقلاب سفيد»! چه به روزگار ايران و ايرانى آورده‏اند و چه خيانتى به استقلال و حق حاكميت اين كشور كرده‏اند. توده‏ها به اعتراض برخاستند، فرياد اعتراض‏آميز و غوغاى پرخاشجويانه، عليه احياى رژيم كاپيتولاسيون طنين افكند. 🔹علما و روحانيان شهرستان‏ها با پشتيبانى و همراهى مردم، طى تلگراف‏ها، نامه‏ها و طومارها، الغاى فورى كاپيتولاسيون را خواستار شدند. سيل تلگراف و نامۀ اعتراض‏آميز به سوى هيأت حاكمه سرازير شد و خشم و ناراحتى توده‏ها بيشتر و بيشتر بالا گرفت. 🔸گويندگان مذهبى، خطبا و وعاظ در منابر، بر ضد دولت و مصونيت مستشاران امريكايى به اعتراض، انتقاد، افشاگرى و پرخاشگرى دست زدند. ساواك در اين باره گزارش داده است: 🔹طبق اطلاع حاصله، پس از سخنرانى آيت‏اللّه‏ خمينى و شريعتمدارى در قم، تعدادى از روحانيون مخالف، روى منابر شروع به سخنرانى عليه دولت و لايحه اخير مصونيت مستشاران امريكايى نموده و مشغول تحريك افكار عمومى مى‏باشند...‏‏. 🔸شمارى از روحانيان و وعاظ، به جرم اعتراض به احياى رژيم كاپيتولاسيون و آگاهانيدن مردم، دستگير و به زندان گسيل شدند مانند: 🔹سيد كاظم قرشى، كافى خراسانى، واعظى، مقدسيان، موحدى اصفهانى، ربانى گيلانى و... برخى از دستگيرشدگان مانند سيد كاظم قرشى به جرم مخالفت با كاپيتولاسيون و حمله به امريكا زير شكنجه قرار گرفتند و آسيب‏هاى غيرقابل علاجى بر آنان وارد آمد. سيد كاظم قرشى به علت آسيب‏هاى وارده ديرى نپاييد كه زندگى را بدرود گفت.(نهضت امام خمینی، ج1، صص1047-1048) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢سکوت نهضت به اصطلاح آزادی در برابر کاپیتولاسیون 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/58 🔹با احياى رژيم كاپيتولاسيون كه همه مفاخر ملى و حيثيت ايرانى مورد اهانت قرار گرفت، انتظار مى‏رفت كه گروه‏ها و سازمان‏هاى سياسى كه ادعاى ايران‏دوستى و « ‏پرستى » داشتنددر برابر ايران‏فروشى شاه به خيزش و خروش برخيزند و از و عظمت ايران دفاع كنند ليكن از آنجا كه احزاب و گروه‏هاى سياسى آن روز ايران غالباً به بيگانگان وابسته بودند و راهشان از مردم جدا بود، كوچكترين واكنشى در برابر احياى رژيم كاپيتولاسيون از خود نشان ندادند. 🔸در پى گذشت بيش از يک‏ماه از احياى رژيم كاپيتولاسيون و تبعيد امام، آنگاه كه رانندگان تاكسى به عنوان اعتراض به گرانى بنزين به اعتصاب دست زدند، «نهضت آزادى» اطلاعيه‏اى زير عنوان «تقدير از اعتصاب درخشان رانندگان تاكسى» صادر كرد و در آن آورد: «... در شرايطى كه مرجع مجاهد عالم تشيع، حضرت آيت‏اللّه‏ العظمى خمينى بدون هيچ مجوز قانونى در تبعيد به سر مى‏برند و پيشواى ملت و مظهر مبارزات ضد استعمارى شرق، جناب آقاى دكتر محمد مصدق را در بند كشيده‏اند و... مستشاران خارجى از همه نوع مصونيت‏هاى سياسى برخوردار مى‏شوند...»! البته در اين اطلاعيه نيز نه آن مصونيت‏ها را محكوم كرد و نه مردم را به مقاومت و مبارزه در راه الغاى آن فراخواند و نه به فريادهاى جانسوز و استمداد امام، پاسخ مثبت داد. در پايان اين اطلاعيه اعلام كرد: «... ما ضمن تأييد و تقدير از اعتصاب رانندگان با شهامت تاكسى، در روز شنبه هفتم آذر ماه جارى... كليه طبقات مردم را به مبارزه منفى عليه هيأت حاكمه غاصب ايران دعوت مى‏كنيم... مبارزه كنيد تا تبعيد شده گرامى و عزيز ما حضرت آيت‏اللّه‏ العظمى خمينى را به وطن برگردانند. پيكار كنيد تا زندانى بزرگ خاور زمين، دكتر محمد مصدق و ساير زندانيان عزيز ملت را آزاد كنند...». 🔹در اين اطلاعيه «كليه طبقات را به مبارزه منفى عليه هيأت حاكمه ايران» فراخوانده‏اند تا امام را به وطن بازگردانند و مصدق را آزاد كنند، ليكن در برابر امتيازاتى كه امريكايى‏ها براى تجاوز به نواميس و مقدرات ملت ايران گرفته‏اند، دم فروبسته و بى‏تفاوت گذشته‏اند. بگذريم از اينكه اينگونه حمايت‏ها از امام نيز تنها براى كسب وجهه و آبرو و اعتبار در ميان ملت ايران بود، نه اينكه به راه و خط امام باورمند باشند.(نهضت امام خمینی، ج1، صص1051-1049) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢تبعيد امام به تركيه 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/59 🔹رژيم شاه كه با بالا گرفتن موج نارضايتى توده‏ها و تحريک افكار عمومى، سخت وحشت كرده بود و تخت و تاج لرزان خود را دستخوش تندباد انقلاب ملتى عصيان‏زده و بيدارشده مى‏ديد، دريافت كه با بودن رهبر آگاهى چون امام خمينى در ايران، نه تنها پياده كردن طرح استعمارى « » و خدمتگزارى به امريكا امكان‌پذير نمى‏باشد، بلكه تاج و تخت و كاخ و سلطنت او نيز در معرض زوال و واژگونى قرار دارد. از اين رو، بر آن شد كه با دستگيرى و تبعيد او، تاج شاهى و انقلاب امريكايى را از سقوط حتمى نجات بخشد و زنجير اسارت را بر گردن مردم ايران محكمتر سازد و هرگونه صداى مخالفى را در سينه خفه كند. 🔸شب 13 آبان ماه 1343 صدها و چترباز مسلح، را در قم محاصره كردند و از بام و ديوار وارد منزل شدند و براى دستگيرى او به جستجو و ضرب و شتم خدام منزل پرداختند. 🔹امام كه در آن ساعت در يكى از اتاق‏هاى اندرون به نماز و دعا مشغول بود، از سر و صداها و جست و خيزها دريافت كه چكمه‏پوشان رژيم به منزل يورش آورده‏اند، بى‏درنگ لباس بر تن كرده و خواست از اندرون به بيرونى برود، ليكن درى كه اندرون را به بيرونى متصل مى‏ساخت بسته بود و كليد آن، كه در دست خود او بود در آن لحظه پيدا نمى‏شد. 🔸دژخيمان شاه پس از پرس و جو در بيرونى، از آنجا كه دريافتند امام در اندرون به سر مى‏برد به درب اندرون يورش بردند و چون در را بسته يافتند با مشت و لگد به جان آن افتادند! امام چندين بار بانگ زد «وحشی‌گرى در نياريد الان در را باز مى‏كنم»؛ ليكن مزدوران شاه بى‏توجه به تذكر او به مشت كوفتن و لگد زدن خود ادامه دادند تا سرانجام قسمتى از در را شكستند! 🔹امام كه از پيدا كردن كليد نااميد شده بود، از در ديگر اندرون كه به كوچه باز مى‏شد خارج شد و در وقت بيرون رفتن، مهر امضاى خود را به رسم امانت به همسرش سپرد و فرمود: «شما را به خدا مى‏سپارم». 🔸كماندوها و دژخيمان شاه كه سراسر كوچه را اشغال كرده بودند، به محض بيرون رفتن امام از منزل، او را محاصره كردند و به ماشينى كه در درب منزل آورده بودند سوار كردند و ماشين با شتاب هر چه بيشتر به حركت درآمد. 🔹پاسبانى كه در آن ساعت در جلوى پست داشت، مى‏گفت كه امام را از در منزل تا سر خيابان با ماشين فولكس واگن آوردند و سر خيابان سوار ماشين شورلتى كه از قبل آماده شده بود كردند و با آن شورلت به تهران بردند. پاسبان مزبور افزود: امام وقتى از ماشين فولكس پياده مى‏شد بيش از چهارصد نفر كماندو و چترباز مسلح در اطراف او و در محوطه گردآمده بودند و او با لبخندى به مسئول آن گروه گفت: «اينهمه قوا نمى‏خواست»! 🔸ماشين حامل امام 140 كيلومتر راه قم ـ تهران را در مدتى كمتر از 90 دقيقه پيمود و به رسيد و در آنجا كه پيش از رسيدن ماشين امام حاضر شده بود، به وسيله بى‏سيم با مافوق خود (كه از قربان، قربان گفتن‏هاى او به دست مى‏آمد كه طرف مخاطب او خود شاه مى‏باشد) ارتباط برقرار كرد و اظهار داشت كه مأموريت تا اينجا به خوبى صورت گرفته است و دنبالۀ آن نيز بزودى انجام مى‏پذيرد. 🔹هنوز آفتاب روز 13 آبان ماه 1343 سر از افق بيرون نياورده بود كه امام به جرم دفاع از و هم‌وطنان مسلمان خود از وطن بيرون برده شد! 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢سيد مصطفى خمينى در زندان 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/60 🔹در سپيده دم روز 13 آبان‏ماه 43 اهالى شهر مذهبى قم كه چشم از خواب گشودند، شهر را در اشغال نظاميان دژخيم و خون‏آشام شاه ديدند كه به هيچ‏كس اجازه سر بيرون آوردن از خانه را نمى‏دادند. صحن مطهر، منازل علما و مقامات برجسته روحانى را تحت كنترل و محاصره قرار داده بودند. 🔸ساعت تقريباً 9 صبح را اعلام مى‏كرد كه حاج سيد مصطفى خمينى از منزل بيرون آمد و به منظور ملاقات و گفتگو با مقامات روحانى قم راهى خانۀ آنان شد. عده‏اى از اهالى محل و روحانيان كه توانسته بودند خود را به منزل امام برسانند، او را همراهى مى‏كردند. حاج سيد مصطفى پس از ملاقات با يكى از مقامات روحانى به نام حاج شيخ هاشم آملى به تنهايى، و از بیراهه ـ براى جلوگيرى از جلب نظر مأموران ـ خود را به منزل آقاى نجفى مرعشى رسانيد (آقاى نجفى از او تقاضاى ملاقات فورى كرده بود) ليكن هنوز چند لحظه‏اى از ورود او به منزل آقاى نجفى نگذشته بود كه يكباره كماندوها از بام و ديوار وارد منزل شدند و حاج سيد مصطفى را دستگير كردند و به شهربانى قم بردند و ساعت‏هاى متمادى او را در آنجا تحت بازداشت نگه داشتند و عصر همان روز او را به تهران انتقال دادند و به زندان قزل قلعه گسيل داشتند و به اتهام «اقدام بر ضد امنيت داخلى» بازداشت كردند. فرداى آن روز حكم قرار بازداشت را به او ارائه دادند. حاج سيد مصطفى در زير آن قرار نوشت: بسمه تعالى 43.8.14 به اصل قرار و كيفيت بازداشت و به قرار بازداشت‏كننده شديداً معترضم. سيد مصطفى خمينى (نهضت امام خمینی، ج1، صص1059-1058) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢واكنش مردمى در برابر تبعيد امام 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/61 🔹دستگيرى و تبعيد امام، موج خشم و نگرانى در مجامع مذهبى و روحانى پديد آورد. حوزه‏هاى علمى درس‏هاى خود را تعطيل كرد. پيش‌نمازها در ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ‏آباد، ، ، ، ، و ... به عنوان اعتراض به تبعيد غيرقانونى امام از برگزارى نماز جماعت خوددارى كردند. 🔸ملت غيور و فداكار ايران، با دريافت خبر تبعيد غيرقانونى امام در برخى از مراكز و اماكن دست به اعتصاب و تظاهرات استنكارآميز زد. در تهران و قم و برخى از شهرستان‏ها، بازارها تعطيل شد و تظاهراتى در بازار تهران و خيابان‏هاى آن حومه روى داد. 🔹حوزه قم بى‏درنگ به صدور اعلاميه‏اى دست زد. بنا بر گزارش ساواک اين اعلاميه بيش از يک نسخه نبوده و منتشر نشده است. 🔸روحانيان بهبهانى مقيم حوزه قم نيز طى طومارى به رئيس جمهور تركيه، مقام علمى و روحانى امام را به مقامات آن كشور گوشزد كردند و مسئوليت دولت تركيه را در قبال او يادآور شدند. 🔹در سمنان نيز برخى از جوانان مذهبى و روحانى، مانند على‏اكبر ادب، محمدحسن اخترى، محمدحسن آبادى و على قصنوهى اعلاميه دست‏نويسى به شرح زير به برخى از خيابان‏ها و ميادين سمنان الصاق كردند.(نهضت امام خمینی، ج1، صص1064-1061) برای مطالعه تفصیلی واکنش روحانیت و مردم نسبت به تبعید امام ر.ک: نهضت امام خمینی، ج1، صص1072-1064) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢آزادى سيد مصطفى خمينى 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/62 🔹شاه بر آن شد با ترفندهاى فريبنده، خشم و عصيان توده‏هاى مسلمان ايران را كه تا سرحد انفجار فزونى يافته بود تخفيف بخشد و از قبح و خيانت احياى رژيم كاپيتولاسيون و تبعيد امام تا حدى بكاهد، از اين رو، درست در همان روزى كه در مجلس سنا به دروغ‏پردازى‏هايى مبنى بر موافقت امريكا با سلب مصونيت از اتباع امريكايى در ايران در صورت تشخيص دولت ايران، پرداخته بود، فرزند امام، حاج سيد مصطفى را از زندان قزل‏قلعه آزاد كرد تا حسن نيت! خود را براى مردم ثابت كند و اميد بازگشت امام و الغاى رژيم كاپيتولاسيون را در دل‏ها پديد آورد و توده‏ها را به اين‌گونه اميدها سرگرم و دلخوش سازد و از حركت و شورش بازدارد. 🔸با اين وجود، به منظور از بين بردن هرگونه اثر و يادگارى از امام (بويژه يادگارى كه بتواند بخشى از رسالت پدر را بر دوش گيرد و رابط نيروهاى انقلابى و امام باشد و مركزيتى براى طلاب جوان مبارز پديد آورد) بر آن شد كه حاج سيد مصطفى را نيز به دست خود او و به اسم ديدن پدر، از ايران بيرون كند. 🔹 پيش از آزاد كردن او از زندان با او ملاقات كرد و پيشنهاد داد در صورتى كه بخواهد مى‏تواند به تركيه برود و از امام ديدن كند. حاج سيد مصطفى روى نگرانى‏هايى كه از سرنوشت پدر داشت، اين پيشنهاد را پذيرفت و سرهنگ مولوى نيز بى‏درنگ دستور داد كه براى او پاسپورت صادر كردند و بليت هواپيما براى روز 13 دى‏ماه 43 (29 شعبان 1384) «رزرو» نمودند تا پس از ديدار با خانواده خود در روز مقرر به تركيه پرواز كند! 🔸 پس از گذرانيدن 57 روز در زندان، روز چهارشنبه 8 دى ماه 43 از زندان آزاد و ساعت 4 بعدازظهر آن روز وارد قم شد. پس از ورود به قم، ابتدا به زيارت (ع) رفت و على‏رغم اينكه ورود او به قم بدون اطلاع قبلى بود هزاران نفر از اهالى شهر و روحانيان در آستانۀ مقدسه در اطراف او اجتماع كردند و با ، بار ديگر وفادارى خود را نسبت به امام و راه او نشان دادند و تا منزل او را همراهى كردند. اين استقبال در آن شرايط خفقان‏بار، براى رژيم خيلى گران و نگران كننده بود، از اين رو سرهنگ مولوى هنگام آزادى او چندين بار تأكيد كرده بود كه طورى وارد قم شود كه سر و صدا ايجاد نكند. 🔹حاج سيد مصطفى پس از ورود به قم و ملاقات با اساتيد و فضلاى حوزه علميه و مشاوره و تبادل نظر با آنان در مورد مسافرت خويش به تركيه به اين نتيجه رسيد كه اين مسافرت طبق خواست رژيم است كه مى‏خواهد او را با پاى خود و بى‏سر و صدا تبعيد كند و بدين‏وسيله زمينه را براى از بين بردن آثار و علائم راه و مرام امام بتدريج آماده سازد. از اين رو، از اين مسافرت به‌كلى منصرف شد. 🔸سرهنگ مولوى كه از حاج سيد مصطفى به اصطلاح قول گرفته بود كه يک روز پيش از موعدى كه براى حركت او به معين شده است در حاضر شود، آنگاه كه از رفتن او به تهران در موعد مقرر خبرى نشد، تلفنى با او تماس گرفت و با لحنى بى‏ادبانه و گستاخانه با او گفتگو كرد و او را به سبب نرفتن به تهران در موعد مقرر مورد اهانت قرار داد. البته پاسخ تندترى از حاج سيد مصطفى خمينى دريافت كرد و سخنانى ميان‌شان رد و بدل شد كه بازگو كردن آن در اين دفتر نشايد. 🔹بيش از ساعت و اندى از مكالمۀ تلفنى نامبرده با حاج سيد مصطفى نگذشته بود كه يكى از مأموران عالی‌رتبه ساواک به نام وارد قم شد و با حاج سيد مصطفى ملاقات كرد و كوششى فراوان به عمل آورد تا شايد بتواند او را به مسافرت به تركيه راضى كند، ولى هر چه بيشتر كوشش كرد، كم‌تر نتيجه گرفت و سرانجام مأيوس و سرخورده بازگشت. 🔸شاه نمى‏خواست احساسات و عواطف ملت ايران را با تبعيد رسمى حاج سيد مصطفى بيش از پيش جريحه‏دار كند. از اين رو، كوشيد كه با واسطه‏تراشى و پند و اندرز و به عنوان دلسوزى او را بر آن دارد كه با پاى خود روانه تبعيدگاه شود! و در نظم و امنيت كشور اخلال نكند! ليكن چه توان كرد كه حاج سيد مصطفى تصميم گرفته بود كه به پند و اندرز دلالان ظلمه گوش فرا ندهد!(نهضت امام خمینی، ج1، صص1100-1099) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢تبعيد بى‏بازگشت 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/63 🔹 در روز 13 دى ماه 43 (29 شعبان 84) رئيس ساواک قم همراه با عده‏اى از مأموران خود كه همگى لباس شخصى بر تن داشتند، در حدود ساعت 11:45صبح، كه رفت و آمد در خيابان‏ها كمتر صورت مى‏گرفت به خانه امام يورش بردند و را دستگير و بى‏درنگ روانه تهران كردند. يورش ناگهانى و وحشيانه «ساواكى‏ها» به منزل امام براى دستگيرى حاج سيد مصطفى سبب ترس و وحشت همسر او شد كه با سقط جنين و كسالت ممتدى همراه بود و ضايعاتى به بار آورد كه بهبود نيافت. 🔸حاج سيد مصطفى خمينى را پس از اعزام به تهران به باشگاه نخست‏وزيرى بردند و در بامداد روز 14 دى ماه 43 در ساعت 530، با هواپيما او را به استانبول اعزام داشتند و از آنجا نيز با هواپيماى ديگرى به اقامتگاه امام در شهر تبعيد كردند. تبعيدى كه هيچ‏گاه بازگشت نداشت.(نهضت امام خمینی، ج1، صص1100) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢پرواز تبعید 📌نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/64 🔹تاريخ، صبحدم روز چهارشنبه 13 آبان‏ماه 1343 (29 جمادى‏الثانى 1384) را اعلام مى‏كرد. هواپيماى هركولس نيروى هوايى ارتش شاهنشاهى ايران كه حامل مرجع امت و رهبر انقلاب اسلامى امام خمينى بود، از به سوى به پرواز درآمد. يكى از مقامات ساواک به نام سرهنگ افضلى، امام را در اين سفر همراهى مى‏كرد... 🔸آنگاه كه هواپيما اوج گرفت، امام به سرهنگ افضلى كه در كنارش نشسته بود، روكرد و گفت: «آيا شما مى‏دانيد كه من به جرم دفاع از حيثيت ارتش و استقلال وطنم تبعيد مى‏شوم؟» گويا امام مى‏دانست كه ساواک سرگرم تنظيم اطلاعيه‏اى است مبنى بر اينكه: 🔹... چون رويه آقاى خمينى و تحريكات مشارٌاليه بر عليه منافع ملت و امنيت و استقلال تماميت ارضى كشور تشخيص داده شد؛ لذا در تاريخ 13 آبان ماه 1343 از ايران تبعيد گرديد. 🔸امام مخصوصاً بر كلمه «استقلال» تكيه مى‏كند و به سرهنگ افضلى مى‏گويد: «به جرم دفاع از استقلال وطنم تبعيد مى‏شوم». آقاى سرهنگ افضلى كه گويا انتظار روبه‏رو شدن با چنين سؤالى را نداشت، بى‏اختيار جابه‏جا شد و با صدايى گرفته پاسخ داد: «تا روزى كه به امريكا احتياج داريم، ناچاريم يک سرى آوانس‏هايى به آنها بدهيم»! امام بى‏درنگ پاسخ داد: «يعنى حتى نواميس مملكت خود را نيز در اختيار آنان قرار دهيم؟» 🔹سرهنگ افضلى پاسخى نتوانست بدهد، ليكن با حركت سر به اين پرسش پاسخ مثبت داد! 🔸سرهنگ افضلى در گزارش خود به تهران تنها به آوردن اين جمله بسنده كرده است: ... اولين صحبت ايشان خطاب به اينجانب در هواپيما اين بود كه من براى دفاع از وطنم تبعيد شدم...‏ 🔹هواپيماى نظامى مزبور، پس از سه ساعت و سى دقيقه پرواز، در ساعت 11:30 در فرودگاه بر زمين نشست. در سالن فرودگاه، مأموران امنيتى تركيه كه به استقبال آمده بودند، پس از گفتگو با سرهنگ افضلى، امام را به اتفاق نامبرده سوار اتومبيل كردند و پس از طى 35 كيلومتر مسافت فرودگاه تا آنكارا، امام را مستقيماً به هتل بلوار پالاس، طبقه چهارم، اتاق شماره 514، كه قبلاً آماده شده بود، بردند. 🔸از آنجا كه اين هتل در مركز شهر قرار داشت و مخبرين داخلى و خارجى در آن كشور براى به دست آوردن صحت و سقم شايعه تبعيد امام سخت كنجكاو شده بودند، مأموران امنيتى تركيه به منظور هرچه بيشتر پوشيده نگه داشتن محل سكونت امام، در ساعت 2 بعدازظهر روز پنجشنبه 14 آبان ماه (30 جمادى الثانى) با مراقبت كامل و طرح پيش‏بينى شده، او را به يكى از ساختمان‏هاى فرعى خيابان آتاتورك به نام Fotoetem منتقل كردند.(نهضت امام خمینی، ج2، صص13-11) 🇮🇷 @IRANeMOASER