مهشکن🇵🇸🇮🇷
✨هو اللطیف✨ 🏰"قلعهی بتنی" سرگذشت یک پیوند🌱 ✍️ فاطمه شکیبا قسمت هشتم اسفند 02 (یادداشت آخر سال)
وقتی تصمیم گرفتم قلعه بتنی رو منتشر کنم، فکرشو نمیکردم انقدر بازخوردهای زیبا و مثبت و همدلانه بگیرم.
و خیلی با خودم کلنجار رفتم که آیا مفید هست یا نه؟
الان خوشحالم که مفید بوده و هرکس از زاویه خودش باهاش همدلی کرده🥲
امیدوارم ادامهش هم مفید باشه
مهشکن🇵🇸🇮🇷
#معرفی_کتاب 🔹اتاق شماره ۶🔹📚 #نشر_هرمس ✍🏻به قلم آنتوان چخوف 📍معرفی از #نیل (طناز سابق😶) یک داستان
#معرفی_کتاب
🔹در جنگلهای سیبری🔹📚
#نشر_مروارید
✍به قلم سیلون تسون
معرفی از #نیل
یهو به خودت میای میبینی وسط هیاهو و صدای بوق ماشینا گیر کردی، دلت میخواد از دست عالم و آدم فرار کنی و بری یه جای دور خلوت کنی، بری و دل از حال و احوال شهر و مدرنتیه بِکنی.
حالا کجا رو انتخاب میکنی بری؟
نویسنده کتاب، به همین احوال دچار میشه و از دل پاریس، میره شش ماه در یک کلبه چوبی اونسر دنیا زندگی میکنه.
حالا کجا؟
سیبری!
جایی که طبیعت خودش هم به زور زنده مونده!
خوندن روایت های این شش ماه، جالب و خوندنیه😉
http://eitaa.com/istadegi
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢پیام رهبر انقلاب اسلامی به حجاج بیتالله الحرام:
🔹️دنیای اسلام نیازمند بکارگیری درسهای حج برای متوقف کردن فجایع غزه
🔹️دولتهای اسلامی راههای کمک به رژیم صهیونی را ببندند، ملتها مطالبهگر از دولتها باشند
🔹️سخنگویان و دارندگان جایگاههای اجتماعی مطالبات مربوط به فلسطین را گستردهتر کنند
🔹️پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح امروز (پنجشنبه) توسط حجتالاسلام والمسلمین نواب (نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی) در صحرای عرفات قرائت شد، به این شرح است:
✏️بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی خیر خلق الله محمّدٍ المصطفی و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
✏️حج، آرزوی مؤمنان و عید مشتاقان و رزق معنوی سعادتمندان است، و اگر با معرفت به عمق رمزآلود آن همراه باشد، علاج دردهای عمدهی امّت اسلامی، بلکه همهی بشریّت است.
✏️سفر حج همانند دیگر سفرها نیست که برای تجارت یا گردشگری یا هدفهای گوناگون دیگر انجام میشوند و احیاناً در خلال آن، عبادتی یا کار نیکی هم صورت میگیرد؛ سفر حج تمرین هجرت از زندگیِ معمول به زندگی مطلوب است. زندگی مطلوب، زندگی توحیدی است که در آن، طوافِ دائم بر گِرد محور حق، سعیِ دائم در میانهی قلّههای دشوار، رَمیِ دائم شیطان شریر، وقوف آمیخته با ذکر و ابتهال، اطعام فقیرِ زمینگیر و رهگذر، یکسان دیدنِ رنگ و نژاد و زبان و جغرافیای انسانها، و در همه حال آمادهی خدمت بودن و به خدا پناه بردن و پرچم دفاع از حق برافراشتن، اجزای اصلی و همیشگی است. آئین حج، نمونههای نمادین این زندگی را در خود گردآورده، و حجگزار را با آن آشنا و به آن دعوت میکند.
✏️این دعوت را باید شنید؛ دل را و چشمِ ظاهر و باطن را باید گشود؛ باید آموخت و عزم خود را برای بهکارگیری این درسها، استوار داشت. هر کس در حدّ توان میتواند گامی در این راه بردارد؛ و علما و روشنفکران و صاحبان مناصبِ سیاسی و جایگاههای اجتماعی، بیش از دیگران.
✏️دنیای اسلام اکنون بیش از همیشه نیازمند بهکارگیری این درسها است. اکنون این دوّمین موسم حجّی است که همزمان با فجایع غزّه و غرب آسیا برگزار میشود. باند صهیونیستِ جنایتکارِ حاکم بر فلسطین، با قساوتی بهتآور و شقاوت و شرارتی بینظیر، فاجعهی غزّه را به نقطهی باورنکردنی رسانده است. اکنون کودکان فلسطینی، فراتر از بمب و گلوله و موشک، با تشنگی و گرسنگی کشته میشوند؛ خانوادههای داغدار عزیزان و جوانان و پدران و مادران، روزبهروز افزایش مییابد؛ چه کسی باید در برابر این فاجعهی بشری بِایستد؟
✏️بیشک دولتهای اسلامی، نخستین مخاطب این تکلیفند و ملّتها، مطالبهگرانِ عمل دولتها به آن. دولتهای مسلمان شاید در مسائل گوناگونی دچار اختلاف نظر سیاسی باشند، این نباید آنان را از اتّفاق نظر و همکاری در ماجرای سهمگین غزّه و دفاع از مظلومترین مجموعهی بشری در جهانِ امروز باز دارد. دولتهای مسلمان باید همهی راههای کمکرسانی به رژیم صهیونی را مسدود کنند و دست جنایتکار را از ادامهی رفتار شقاوتآمیز در غزّه کوتاه سازند. آمریکا شریک قطعی جنایات رژیم صهیونی است؛ مرتبطین آمریکا در این منطقه و دیگر مناطق اسلامی، به ندای قرآن دربارهی دفاع از مظلوم گوش فرا دهند و دولت مستکبر آمریکا را مجبور به توقّف این رفتار ظالمانه کنند. آئین برائت در حج، گامی در این راه است.
✏️مقاومت اعجابانگیز مردم غزّه، مسئلهی فلسطین را در رأس توجّهات دنیای اسلام و همهی آزادگان جهان قرار داده است؛ از این فرصت باید استفاده کرد و به یاری این ملّت مظلوم شتافت. به رغم تلاش مستکبران و حامیان رژیم صهیونی برای فراموشیِ نام و یاد مسئلهی فلسطین، ذات شریر سردمداران این رژیم و سیاست احمقانهی آنان، وضعیّتی پدید آورده که امروز نام فلسطین از همیشه درخشانتر، و نفرت عمومی از صهیونیها و حامیانشان، از همیشه بیشتر است؛ و این فرصت مهمّی برای دنیای اسلام است.
✏️سخنگویان و دارندگان جایگاههای اجتماعی، لازم است ملّتها را آگاه و حسّاس و مطالبات مربوط به فلسطین را گستردهتر کنند. شما حجّاج سعادتمند هم از فرصت دعا و یاری طلبیدن از خدای متعال در مراسم حج غفلت نورزید و پیروزی بر ستمگران صهیونی و حامیان آنها را از خدای متعال مسئلت کنید.
صلوات و سلام خدا بر پیامبر گرامی اسلام و خاندان مطهّر او، و سلام و درود بر حضرت مهدی بقیّةالله (عجّل الله ظهوره).
✏️والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
📝سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۹
💻 Farsi.Khamenei.ir
مهشکن🇵🇸🇮🇷
💔🥲
راست گفته بود...
با همه اعضا،
با بند بند بدن،
با لحم و دم و شعر و بشر و عصب قصب و عظام و مخ و عروق گواهی داد...
با قفسه سینه،
با رگ گردن...🥲
مهشکن🇵🇸🇮🇷
✨هو اللطیف✨ 🏰"قلعهی بتنی" سرگذشت یک پیوند🌱 ✍️ فاطمه شکیبا قسمت هشتم اسفند 02 (یادداشت آخر سال)
سلام عزیزان
قسمت امشب آماده نیست، چون بنده اینا رو از یادداشتهای خودم در همون تاریخ ذکر شده میذارم و چیز جدیدی نمینویسم، و خب لازمه یادداشتها فیلتر بشه تا حریم خصوصی حفظ بشه. و از اینجای داستان به بعد وضعیت یکم پیچیده ست و به فیلتر بیشتری نیاز داره 😶
عذرخواهم، فردا انشاءالله منتشر میشه
مهشکن🇵🇸🇮🇷
✨هو اللطیف✨ 🏰"قلعهی بتنی" سرگذشت یک پیوند🌱 ✍️ فاطمه شکیبا قسمت هشتم اسفند 02 (یادداشت آخر سال)
✨هو اللطیف✨
🏰"قلعهی بتنی"
سرگذشت یک پیوند🌱
✍️ فاطمه شکیبا
قسمت نهم
فروردین 03
برای بار سوم پا پیش گذاشت(آبان ماه دوباره خواستگاری کرد؛ ولی جواب منفی گرفت). اسفند توی صندوق پیام ناشناس کانال برایم پیام فرستاد توضیح داد چرا بار قبلی زود عقب کشیده است و بیشتر پافشاری نکرده. راستش از قضاوتم پشیمان شدم؛ از این که تا قبل از آن به خونش تشنه بودم. خیلی از دستش عصبانی بودم که من را مسخره خودش کرده و هی میرود و میآید.
اسفند دوباره پا پیش گذاشت. رفت با بابا حرف زد، مرد و مردانه؛ ولی به نتیجه نرسید یا بهتر بگویم: بابا جوابش مثبت نبود(جزئیات مذاکرات بنا به دلایلی منتشر نمیشود).
البته از اول اینطور نبود. جلسات اول، حتی تا همان جلسه آخر توی تابستان، بابا مشکلی با او نداشت. البته کمی گارد گرفتن یک پدر مقابل کسی که میخواهد وارد خانوادهاش شود طبیعی ست؛ ولی دشمنی درکار نبود. حتی بعد از آن شب در تابستان، بابا گفت اگر واقعا تو را بخواهد من مشکلی ندارم. و حتی بعدترش، بعد از آن تلفنشان آخر آبان، بابا گفت وقتی به من ثابت کرد تو را میخواهد و پاشنه در را از جا درآورد، من هم راضی میشوم. ولی او هربار که پا پیش گذاشت، فوری به دیوار محکم "نه" خورد.
نمیدانم، شاید هم بابا زیادی از دخترش انتظار دارد. یک آدم منزویِ عشق خون و کشتار که دوست دارد توی قلعه بتنیاش تنها زندگی کند مگر چه جذابیتی دارد که پسر مردم حاضر بشود بخاطرش پاشنهی در خانه را از جا دربیاورد؟ تازه آن آدم منزوی الان دیگر همان یکذره احساساتِ دفن شده در وجودش را هم از دست داده و الان یک آدم بدبین است. گاهی فکر میکنم حتی مامان و بابا هم فقط بخاطر پیوند خونی من را دوست دارند؛ چون به عنوان پدر و مادر چارهای جز دوست داشتن من ندارند. وگرنه کدام عاقلی به طور ارادی از آدمی مثل من خوشش میآید؟
...البته گاهی نظرات خانوادهها منطقی نیست، یا برخاسته از سوءتفاهم است. درمورد ما همینطور است. سوءتفاهم روی سوءتفاهم. وقتی باب گفتگو را بستهاند و دیگر حاضر نیستند حرف هم را بشنوند، فقط مینشینند برای خودشان فکر و خیال میکنند و از برخوردها و حرفهای مرداد و قبل از آن، تفسیرها و برداشتهای عجیب و غریب درمیآورند و نتیجه میگیرند که ما با طرف مقابل دشمنیم.
به هرحال نمیشود با خانواده قطع ارتباط کرد. نمیشود خانواده را حذف کرد و نمیشود از همه انتظار داشته باشی منطقی و بالغانه رفتار کنند. یک زوج هرقدر هم با هم تفاهم داشته باشند و هم را دوست داشته باشند، آخرش اگر خانوادهها با هم دشمن باشند روی رابطه زوج اثر میگذارند. باید دائم حواست باشد که مادر او چه گفت، پدر خودت چه گفت، نکند پدرش برداشت بد کند، نکند به مادرت بربخورد، هر حرفی زده میشود باید تو هم دنبالش بدوی و توضیح بدهی که منظور بدی پشتش نبود و تازه خودت هم مواظب باشی چیزی نگویی که به کسی بربخورد. یعنی علاوه بر چالشهایی که به طور طبیعی در زندگی مشترک داری، یک چالش اضافهتر هم داری برای مدیریت رابطه خانوادهها. اینجا دیگر خانوادهها نمیتوانند وقتی با همسرت به اختلاف میخوری نقش ریشسفید را بازی کنند؛ چون خودشان ریشسفید لازمند و اگر بفهمند اختلافی بین تو و همسرت پیش آمده واویلاست. حتی اگر ازشان کمک بخواهی هم میگویند خودت خواستی؛ ما که نگفتیم با این پسره/دختره ازدواج کن! بعد اگر مشکل بزرگتری پیش بیاید هم بجای این که حمایتت کنند، سرزنشت میکنند که: دیدی گفتیم این دختره/پسره به درد تو نمیخورد؟ دیدی خودت را بدبخت کردی؟
البته خیلیها علیرغم مخالفت خانواده ازدواج کردهاند. آنهایی که بلوغ و عقل لازم برای مدیریت این چالشها را داشتهاند، توانستهاند از پس چالشها بربیایند و حتی بعد از چند سال، اوضاع بهتر هم شده است. مثلا توی آشناهای مامان، یک مورد بود که خانواده دختر به شدت از پسر بدش میآمد و با وساطت پدربزرگم ازدواج کردند. پسر انقدر رفتار بالغانه و مودبانهای از خودش نشان داد و انقدر آقا بود که حالا عزیزترین داماد خانواده است و مادرزنش هیچکس را به اندازه او قبول ندارد. برعکسش هم بوده و هست؛ کسانی که اولش فکر کردهاند چون عاشقند خانواده اثری روی زندگیشان نمیگذارد، ولی کارشان یا به طلاق کشیده، یا روزی صدبار بابت ازدواجشان به خودشان فحش میدهند.
درمورد خودم، تازه خانوادهها مشکل دوماند. مشکل اول این است که حداقل اعتماد و احترام لازم در این رابطه وجود ندارد. اصلا من برای او دقیقا کیام یا بهتر بپرسم: چیام؟ دقیقا مشکلش که هربار پا پیش میگذارد و عقب میکشد؟ مگر حرف مرد نباید یکی باشد؟ یا محکم بگوید نمیخواهد، یا میخواهد. پای حرفش هم بایستد. چرا تکلیفش با خودش مشخص نیست؟
قسمت اول یادداشت:
https://eitaa.com/istadegi/14366
ادامه دارد...
#روز_ازدواج
http://eitaa.com/istadegi