eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
709 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
258.6K
🎶 بال ملائک وا شده / شب فرار غمه مژده ویرون شیعه لر نه ربیع اولدی جهانه یکسر بو گون صوت جلی دولدی شیعه اولوب شادمان _عالم اولوبدور جنان باشینه تاج شرف _ قویوبدی صاحب زمان 🌹مهدی زهرا مدد نه ربیعده اولوب امامیز مهدی فاطمه نون قلبینون قراردی تک دی فخر ایلروخ عالمه_ تاپوبدی غم خاتمه ایوین آباد اولا _ خانم یافاطمه 🌹مهدی زهرا مدد آچوبدی گللر بوگون دیور ملائکلر مهدی صاحب زمان اولوب بیزه رهبر اشیقلی مهتابمیز _ گوهر نایابیمیز اولوبدی مهدی بوگون _ جهاندا اربابمیز 🌹مهدی زهرا مدد کور اولسون هر کیم دیه یوخدی آقام مهدی چخا اگر جانمیز بیزه گینه شه دی عمریمزه سویگولی_ آل علی بلبلی شه دو عالم آقا _حضرت زهرا گلی 🌹مهدی زهرا مدد هر کیمده اولسا علی خصمی بی هدفدی ایمانی یوخدی یقین فاقد شرف دی جهانه دولدی صفا _ اتین قانین بر ملا بو ذکری اتسین ندا _علی‌ ولی خدا 🌹مهدی زهرا مدد یاعلی سنه فدا عالم امکان اولا نه ربیعده سویوندی قلبیمیز مولا اهل ولا سویلیر _هامی اورکدن دیر زاهده وحدت قالار _شیعیه لعن عمر 🌹مهدی زهرا مدد
السلام علیک یا ابالحسن یا امیرالمومنین ( ثواب این غزل را هدیه می کنم به اول مدافع ولایت حضرت زهرا سلام الله علیها ) ***** ای بنده ای که بندگی ات را بهانه نیست با تو خدایِ عزَّ وَ جَل بی نشانه نیست آن عاشقی که با غمِ عشقِ تو زنده است دیگر دلش اسیرِ غمِ این زمانه نیست قطعا به جز برای تو و بچه های تو نوکر شدن برای کسی عاقلانه نیست آقای من تجلّی عرفان ، نمازِ توست مانندِ تو نمازِ کسی عارفانه نیست اخلاص را به اوج رساندی تو در عمل پس بی ولایِ تو عملی خالصانه نیست گرچه خدا نبوده ای و نیستی ولی در تو به جز صفاتِ خدای یگانه نیست دنیا نخواست عدلِ تو را ای امامِ عدل از این جهت حقوقِ بشر عادلانه نیست دشمن نخواست نامِ تو باشد ولی کنون نامی شبیهِ نامِ علی جاودانه نیست هر کس که لعنِ دشمنِِ تو نیست بر لبش بر تو اگر سلام دهد ، صادقانه نیست وقتی غدیر هست و امیرِ جهان تویی آیا اطاعت از دگران احمقانه نیست؟؟!! شکر خدا که دل به ولای تو داده ام جز نامِ تو به روی لبِ من ترانه نیست ایوان ندیده ایم چو ایوان طلای تو مانندِ آستانِ نجف ، آستانه نیست آنجاست خانه ی پدری ، مرغِ روح من جز در میانِ صحنِ تو دنبالِ دانه نیست قانونِ عشق بر همه اثبات می کند شعری که از تو دم نزند عاشقانه نیست از این عیوب قافیه بگذر به حقّ عشق اقرار می کنم غزلم شاعرانه نیست **** _اصل _امیرالمومنین_ علیه السلام السلام
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ********** هر آن چه خلق کرده خالقِ یکتا سبب دارد و هر مخلوق در عمقِ وجودش نورِ رب دارد به هر چه بنگری در آن خدا را خوب می بینی خدا را یافته هر کس که ذاتی حق طلب دارد خدا را شکر احساسی به نام عشق در دلهاست که با این عشق دنیای دلم شور و طَرب دارد وفا بر عشق واجب گشته بر عشّاق، باید گفت: برای عشق حرمت قائل است آن که ادب دارد خوش آن عشقی که خرجِ حیدر و اولاد او گردد هر آن که عاشقِ حیدر شود ، اصل و نسب دارد یدالله است و وجهُ الله ، عینُ اللهُ و نورُالله در آن نام خدا پیداست هر چه او لقب دارد چه آقایی چه مولایی عجب ماهِ دل آرایی در این دنیا چه بابایی چو حیدر زینِ اب دارد هنر دارد، جگر دارد ، به کف تیغ دو سر دارد هر آن چه خصلت نیک است، سلطانِ عرب دارد خلایق نان خورِ دستِ علی و آل او هستند بشر از برکتِ این خانواده نانِ شب دارد بگو با شدّت و قدرت ، به بدخواهِ علی لعنت خدای مهربان بر دشمنان او غضب دارد به حکمِ آیه ی " تبّت یدا" پیوسته می گویم : بریده باد دستِ هر که خویِ بولهب دارد زمین یک روز خالی می شود از دشمنانِ حق به عشقِ مهدیِ موعود ، دنیا تاب و تب دارد *** _یزدی_ اصل _ امیر المومنین _ علیه السلام _ زمان _ علیه السلام
  اومد خبر از آسمونا وقت جنونه آغاز امامت آقام صاحب زمونه عالم و خبر کنید دوباره عید غدیره حجت بن الحسن العسکری بر ما امیره یا مهدی ، یا مهدی زهرا بنگر مهدی به عالم شده رهبر بسته به روی پیشونی سربند یا حیدر همه ی خلق جهان محو جمال ماه او همه انگشت تحیر به لب از نگاه او یا مهدی ، یا مهدی اسمت که رو لب گل میکنه میرم تا ابرا بر هیبت زهرایی تو هزار ماشالله ایشالله یه روز میای رو دلا مرحم میزاری گل عشق و عاشقی تو دل عالم می کاری یا مهدی ، یا مهدی
نهم ربیع الاول سالروز آغاز امامت حضرت بقیة الله الاعظم ( عج ) -------------- عید آغاز بهار سرنوشت عید خوب انتظار سرنوشت عید آغاز طلوع روی یار می رسد از هر کرانه بوی یار فصل آغاز تمنای حضور فصل سرسبز تماشای ظهور شد ربیع عاشقان بی قرار فصل رویش در بهار انتظار مژده ای دل یوسف جان آمده بوی عطر او ز کنعان آمده از رخش دل را درخشان کرده اند هر کویری را گلستان کرده اند مژده ای دل بوی احمد می رسد مهدی آل محمد می رسد روز آغاز هدایت های اوست خلق عالم را عنایت های اوست آن امام فاتح اثنی عشر می رسد با پرچم فتح و ظفر آن که بر هستی امامت می کند در حریم دین اقامت می کند برده دل از خلق عالم آن امام بر وجود نازنین وی سلام او امام است و مقاماتش رفیع جلوه دارد از رخ ماهش ربیع او نوید انسجام جامعه است صاحب الامر و امام جامعه است در حضور آن امام مهربان حُجَتَ الله عَلی خَلقه بخوان هستی دین خدا از هست اوست ذوالفقار حیدری در دست اوست ریشه ی هر فتنه می خشکد ازو سر بر آرد هر گل سرمد ازو در هجوم سایه های اضطراب گفت باید " اَلعَجَل " ای آفتاب ای بهاران از تو پویا در جهان الامان یا مهدی صاحب زمان قلب حق جویان همه پابست توست قبضه ی شمشیر حق در دست توست ای دو چشمت ، چشم حق بین خدا از تو احیا می شود دین خدا ذلت کفر و نفاق از بود توست عزت دین خدا مقصود توست ای چراغ راه تا وقت ظهور اهل ایمان از تو می گیرند نور نور تو ، نور رهایی از شب است نام زیبای تو ما را بر لب است ای امام مهربان دریاب مان مهدی صاحب زمان دریاب مان دیده بر صبح ظهورت بسته ایم آفتاب جاودان دریاب مان مانده ایم از راه ، در این جاده ها ای امیر کاروان دریاب مان از افق ها می درخشد چشم تو ای طلوع بی کران دریاب مان تا نگردیدیم بیش از این خزان ای بهار بی خزان دریاب مان ما گل گلزار فصل غیبتیم باغبان بوستان دریاب مان دستگیری کن ز ما دلدادگان بشنو از ما " اَلاَمان " ، دریاب مان جز تو را هرگز نداریم ای عزیز ای امید قلب مان دریاب مان اشک ها داریم چون «یاسر» به چشم با همین اشک روان دریاب مان ** محمود تاری «یاسر» ١۵ مهر ١۴٠١
بسم الله الرحمن الرحيم مدد سلام بر دل پاک و به چشم بد لعنت به هرکسی که هدايت نمی‌شود لعنت قسم به اصل برائت که در کتاب خداست به دشمنان خداوند، مستند لعنت چقدر خوب! که هر روز قبل صد صلوات به دشمنان بفرستی هزار و صد لعنت به دشمنان نبی، دشمنان آل‌الله به دشمنان، همه از مهد تا لحد لعنت "مدد زغير تو ننگ است" پس به‌هرکس‌که گرفته غير علی از کسی مدد لعنت به هر فراری غاصب که شد خلیفه به‌زور! ولی دوآیه‌ی قرآن نشد بلد! لعنت به هر حرامی پستی که بين هر‌کوچه مسير را به زن‌وبچه کرده سد لعنت به آن زنی که امام مرا اذيت کرد! به آن زنی که به تابوت تير زد! لعنت حسين! دشمن تو دشمن خداوند است به دشمنان تو بی‌حد و بی‌عدد لعنت برائت از دشمن از شعائرالله است به منکران برائت الی‌ألابد لعنت...
🌷 شادی و شعف به جای غم می‌آید رحمت عوض ظلم و ستم می‌آید ای‌کاش بگویند در این عید بزرگ دارد پسر فاطمه هم می‌آید
علیه‌السلام 🔹یوسف گمگشته🔹 ای عشق! کاری کن که درماندند درمان‌ها برگرد و برگردان حقیقت را به ایمان‌ها چشم‌انتظارت شهرهامان کوچه در کوچه غرق خیالِ بوسه بر پایت، خیابان‌ها مستِ شب گیسوی تو، چشم سحرخیزان بی‌تاب تسبیح سحرگاهت، شبستان‌ها مهدیه‌ها دل برده‌اند از حوض مسجدها دور «ولیِّ عصر» می‌گردند میدان‌ها... پُر می‌شود شهر از نوای «آیة الکرسی» تا بگذری از زیر این دروازه قرآن‌ها... در خواب، چشمان تو را دیدند نرگس‌ها شوق گل روی تو را دارند گلدان‌ها ای در صدای مهربانت حجتی کامل! ای در نگاه روشنت اثبات برهان‌ها! هر جمعه در شهری برایت ندبه می‌خوانیم تا یوسف گمگشته! باز آیی به کنعان‌ها...
علیه‌السلام 🔹نشانی ظهورت پیداست🔹 آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواند داشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست می‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست سهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است خانۀ دوست که نام دگرش سامره است آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟ وطن آن‌جاست برایم که پر از خویشتن است یعنی آن‌جا که در آن خانۀ محبوب من است سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خبر؟ از دل‌آرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟ ما همه غرق سکوتیم تو این‌بار بگو سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند قَسَمت می‌دهم آری به همان راز و نیاز آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟ آخرین مرتبه کی راهی میقات شده‌ست؟ آخرین بار کجا غرق مناجات شده‌ست؟ خسته از فاصله‌ام با منِ بی‌تاب بگو با من از گریۀ او در دل سرداب بگو سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟ حرمت ساحل آرام‌ترین امواج است این گدا سامره‌ای نیست، ولی محتاج است از زمستان پیاپی به بهارم برسان بر لبم عرض سلام است به یارم برسان ما به تکرار دچاریم بگو با یارم غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد آنچه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر تو فقط چارۀ هر دردی و برمی‌گردی وعدۀ بی برو برگردی و برمی‌گردی روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود جای دل، آن‌چه شکسته‌ست، قفس خواهد بود از سر مأذنۀ کعبه اذان می‌خوانیم قبلۀ کج شده را سوی تو می‌چرخانیم هر کجا می‌نگرم ردّ عبورت پیداست کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست تازه این اول قصه‌ست، حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد
مولای من با لب پیمانه اش بستیم پیمانی درست دست و پا کردیم در میخانه ایمانی درست پای انگور ضریحش دردمان از یاد رفت نیست درمانی به غیر از باده درمانی درست او یداله است او بالاترین دست هاست شیعه کارش در قیامت می شود آنی درست در جواب پرسش اینکه علی آیا خداست؟ آن قدر دانم که می دانی نمی دانی درست! بی امیرالمومنین راه مسلمانی خطا با امیرالمومنین رسم مسلمانی درست لقمه بی شبهه عالم سر این سفره است از تنور خانه مولا طلب نانی درست  
اسعدالله ایامکم جلوه ای از کرمش سوره ی الرحمن است صحبت از فضل علی در همه ی قرآن است نام او "فصل خطاب" است یقینأ وقتی بین احمد و خدا تا سخن از ایمان است "ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر" می خواند هر کسی با خبر از قدرت حیدر جان است کوچه ی بندگی اش بس که صداقت دیده کوچه ی حسرتیِ رد شدن شیطان است گفت در سختی خیبر به همه پیغمبر که فقط شخص علی فاتح این میدان است همه رفتند و اُحد ماند و نبی و علی اش و علی هست که تا جان به سر پیمان است شب معراج خدا خواست ببیند احمد شرح اوصاف علی قله ی بی پایان است عطر"اکملتُ لَکُم" در همه قرآن پیچید حرف این آیه چنان صبح پر از برهان است می برد نام علی دل ز خدا هم بی شک "صَدَقَ اللهُ علی" این نظر یزدان است اصل کفر است نمازی که علی نیست در آن مثل یک خانه که از پایه و بن ویران است دشمنش روز قیامت به خدا گریان و دوستش روز قیامت به خدا خندان است جز علی دوستی ام هر عملی داشته ام مثل بیدی ست که از باد قضا لرزان است