eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
727 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
يازهرا(س) بگذشت نُه بهار تو، در لاله زار من من بلبل تو بودم و تو گلعذار من اي با تو رشكِ هشت بهشت، آشيانه‌ام! بنگر به چار لاله‌ي دلْ داغ‌دار من چشمان خويش بستي و مژگان گره زدي هم باز كن گره ز مژه، هم ز كار من شمشير، در غلافِ صبوري نهاده‌ام تيغ زبان توست كنون، ذوالفقار من اي ماه من! چه شد كه نچيدي ستاره‌اي از آسمان ِ ديده‌ي اختر نثار من! درياي بي‌كناره‌ي غم؛ سينه‌ي من است اي ساحل علي! تو بمان در كنار من امّيد ماندن تو، به دل ، پرورانده‌ام (اي واي بـر من و دل امّيـدوار من)* * هلالی جغتایی (جواد هاشمی "تربت(" https://eitaa.com/madhanshora
602-fa-karamate-fatemiyeh.pdf
1.12M
كرامات الفاطمية(معجزات فاطمه زهرا(س) بعدازشهادت بضميمه سوگنامه فاطمه زهرا (س)) مشخصات كتاب: سرشناسه : ميرخلف زاده علي - ۱۳۴۳ عنوان و نام پديدآور : كرامات الفاطميه عليهاالسلام معجزات فاطمه زهراآ عليهاالسلام بعد از شهادت بضميمه سوگنامه فاطمه زهراآ عليهاالسلام تاليف علي ميرخلف زاده مشخصات نشر : قم علي ميرخلف زاده ۱۳۷۷. مشخصات ظاهري : ص ۱۸۴ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/madhanshora
11953-fa-fatemiyeh.pdf
1.53M
مجموعه اشعار فاطميه 94 مشخصات كتاب: سرشناسه:موسوي، سيد محمد رضا،1370 عنوان و نام پديدآور:مجموعه اشعار فاطميه 94/ سيد محمد رضا موسوي . مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، ۱۳94. مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه موضوع: شعر - فاطميه - اهل بيت (ع) ص: 1 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/madhanshora
fateme-zahra-salamolah-az-veladat-ta-shahadat.pdf
4.62M
کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت نوشته محمدکاظم قزوینی و ترجمه علی کرمی در سال 1384 توسط نشر مرتضی به چاپ رسیده و روانه بازار شده است. از جمله سرفصل های اصلی این کتاب می توان به عناوین : دخت گرانمایه ی پیامبر در آستانه ی ازدواج؛ سرای پرشکوه و پرمعنویت فاطمه (س)؛ سیمای فاطمه (س) در قرآن؛ ویژگی های اخلاقی و انسانی بانوی بانوان؛ روند تاریخ و آینده ی امت؛ فدک؛ سخنان تاریخی و جاودانه ی آن حضرت؛ با همتای گرانمایه اش؛ با زنان مهاجر و انصار؛ باران اشک روشنگرانه و هدفدار؛ در آستانه ی شهادت و موقوفات و صدقات او اشاره کرد. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/madhanshora
انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند اول: فاطمیه شده قیامت برای مادر امامت ملائکه عزا گرفتن صاحب عزا سرت سلامت فدای چشم ترت آقا شکسته بال و پرت آقا به دست دومی نامرد کشته شده مادرت آقا انا لله و انا الیه راجعون آه و واویلا انا لله و انا الیه راجعون  کشته شد زهرا بند دوم: از عمق سینه می کشی آه ذکر لباته  وا امّاه مادر تو جوون کشتن یابن الحسن آجرک الله یاد گل یاس خزونی یاد در و دیوار خونی کنار اون مزار مخفی تو این شبا روضه میخونی انا لله و انا الیه راجعون دفنت لیلا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند سوم: بسکه غم و بلا کشیده قامت مادرت خمیده با حمله ی اهل سقیفه مادر تو شده شهیده چشم حسین کاسه خونه اشکای زینبش روونه حسن رو کشته داغ مادر به یاد کوچه ها میخونه: انا لله و انا الیه راجعون غصبت حقا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه کوچه‌ی تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی دیگه گذشت، آب از سرم میگم فقط، وای مادرم وای مادرم میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده ضربه‌ی دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم گوشواره‌ها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم چشمات دیگه، داره ورم میگم فقط، وای مادرم وای مادرم
لطف مادر به نوکراش میرسه به همسایه نور دعاش میرسه گریه کن ها رو فاطمه میخره محشر به داد بچه هاش میرسه مگه مهربون تر از مادر داریم شکر حق که سایه ی رو سر داریم سر بلندیم جلوی زهرا وقتی تو دلا محبت حیدر داریم چراغ خونه ی حیدر، مادر ای مادر امید اول و آخر، مادر ای مادر پناه محشر نوکر، مادر ای مادر مادر مادر پناه کل کائنات فاطمه اس علت کل ممکنات فاطمه اس آسمون به چادر نمازش دخیل زیباترین راه نجات فاطمه اس فاطمیه ها چشام هی می باره واسه مادر حسن حالم زاره وقتی گریه می کنم واسش میگم مادر امام حسین دوسم داره تو نور و قدری و کوثر، مادر ای مادر تویی تو از همه بهتر، مادر ای مادر پناه محشر نوکر، مادر ای مادر مادر مادر
بیمار نیمه جان علی را نَفَس نبود غیر از پَر از پرستوي من ، در قفس نبود زهرا تمام عمر به داد همه رسید می سوخت مثل شمع ، کسی دادرس نبود او یک نفر ، زدن او را چهل نفر دور و بر گُلم به جز از خار و خس نبود تا داشتند نَفَس به روي در قدم زدند سیلی زدن به فاطمه در کوچه بس نبود سردار خیبرم که به زانو درآمدم درمانده شد علی و ره پیش و پس نبود طوري زدند قبله ي من ، رو به قبله شد او را به غیر مرگ ، دگر دسترس نبود