#حضرت_امالبنین_زمینه
بند اول
باز مدینه و داغِ، مادری که حزینه
لحظههای آخرِ، بیبی امبنینه
حالا که میمیرم، کاش بیای عباسم
تو که دستای رشیدی داری
نمیخوام زحمت شم، واسه زینالعابدین
کاش بیای تابوتمو برداری
با داغ تو سینهام میمیرم
ام بی بنینم میمیرم
کاش زهرا نیاد که شرمندهام
زهرا رو ببینم میمیرم
یا امالابوالفضل ادرکنی
بند دوم
سر نمیشه شبای، روضههای مدینه
روضه امشب خونهی، بیبی امبنینه
روضهخون زینبه و، میگه ای مادر جان
تو خرابه لالهمون پرپر شد
انقدر با کعب نی، زدنش که عاقبت
دختر سهسالهمون پرپر شد
از اون شب که گم شد، غم توی
چشمای پر از احساسش بود
وقتی زجر آوردش از صحرا
دنبال عمو عباسش بود
یا امالابوالفضل ادرکنی
بند سوم
یادش اومده حالا، حرفایی که شنیده
یاد اون سوالی که، از بشیر پرسیده
از حسینم چه خبر، کاشکی جون بدن براش
همه عالم زیر این چرخ کبود
باورم نمیشه که، میگی تشنه کشتنش
آخه اونجا مگه عباس نبود
باورم نمیشه افتادی
رو سینهات نشستن یا مظلوم
حتی روی نیزه نامردا
چشماتو نبستن یا مظلوم
واویلا حسینم واویلا
#سیدمیلاد_حسنی
#امام_حسن_مدح
#دوبیتی
سرِ خوان حسن گر میرسیدی
دگر از این و آن دل میبُریدی
به غیر از مجتبی هر کس کرم کرد
کرم دیدی کریم اما ندیدی
#سیدمیلاد_حسنی
#امیرالمومنین_زمینه
دیگه علی راحت شد، از آدما از کوفه
غریبیِ این آقا، یه روضهی مکشوفه
دیگه علی راحت شد (۲)
دیگه علی راحت شد، صداش تو محراب مونده
یه عده بیدین گفتن، مگه نماز میخونده
دیگه علی راحت شد (۲)
از دست این زمونه، میره غریب و خسته
قبل از سرش تو کوچه، مولا دلش شکسته
اول مظلوم، علی علی علی علی
از حق محروم، علی علی علی علی
دیگه علی راحت شد، جدایی خیلی سخته
به چاه بگی درداتو، خدایی خیلی سخته
دیگه علی راحت شد (۲)
دیگه علی راحت شد، از این همه دلتنگی
یه روز تو خونهش ریختن، چهل تا مرد جنگی
دیگه علی راحت شد (۲)
گفتن چیکار کنیم تا، خیبر شکن بیفته
تو کوچه فاطمهش رو، انقد زدن بیفته
اول مظلوم، علی علی علی علی
از حق محروم، علی علی علی علی
#سیدمیلاد_حسنی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای وا شدن هر گرهی با دمت آسان
یا ضامن آهو مدد ای شاه خراسان
#سیدمیلاد_حسنی
#امام_حسین_علیه_السلام
#دیر_راهب
ای خطّ تو مکتب مکاتب
ای خاک تو قلهی مراتب
اوصاف تو مثل آفتاب است
پُر کرده مشارق و مغارب
مقهور تو قاهران تاریخ
مغلوب تو فاتحان غالب
احکام تو را کلیم، مشتاق
اسلام تو را مسیح، طالب
در وصف تو بیت “اَنوَری” را
میآورم ای مراد صائب
“گردون به ستایش تو مایل
اختر به پرستش تو راغب”
گفتم پدر عبودیت کیست
گفتا پسر ابوالعجائب
تو جای خود از غلام تُرکت
دیدیم عجایب و غرایب
ما جز به تو رغبتی نداریم
ای صاحب لیلةالرغائب
از حوزهی روضه آبرو یافت
از جمله رسائل و مکاسب
حاضر نشود به حوض کوثر
از درس تو آنکه گشت غایب
بر خلق اگر که مستحبّ است
بر ماست زیارت تو واجب
قربان سرت که دستگیر است
حتی شده در دل مصائب
گویند سر مطهر تو
بر مرکب نیزه بود راکب
نقل است پس از تنور افتاد
یک شب گذرت به دیر راهب
با درهم اندکی سرت را
آن یار گرفت از اجانب
با مُشک و گلاب شستشو داد
پیچید به جامهای مناسب
مبهوت فقط نگاه میکرد
تا با تو شد اینچنین مُصاحِب
ای ماه خوش آمدی به دیرم
ای روی تو حسرت کواکب
تا حال من از سری بریده
این قدر ندیدهام عجایب
شادم که به هر کسی زدی سر
مختوم به خیر شد عواقب
#سیدمیلاد_حسنی
#امام_حسن_مدح
#دوبیتی
سنگی که به راه اوست زر میگردد
از نور زبرجدش قمر میگردد
مسکین برود به خانه اش بی تردید
از محضر او کریم بر میگردد
#سیدمیلاد_حسنی
#امام_حسن_علیه_السلام
#دوبیتی
سرِ خوان حسن گر میرسیدی
دگر از این و آن دل میبُریدی
به غیر از مجتبی هر کس کرم کرد
کرم دیدی کریم اما ندیدی
#سیدمیلاد_حسنی
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه
اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه
کوچهی تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا
چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا
دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی
تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی
دیگه گذشت، آب از سرم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده
انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده
ضربهی دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا
زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا
جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم
گوشوارهها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم
چشمات دیگه، داره ورم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
#سیدمیلاد_حسنی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطميه
تنهاترین مظلوم تاریخم کنارم باش
تنها طرفدارم تو بودی آخر افتادی
اینروزها مجروح جنگ غربتم برخیز
آه ای طبیب من چرا در بستر افتادی
قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا
کی من به دوری تو عادت میکنم زهرا
از بیملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز
جای همه از تو عیادت میکنم زهرا
تو شاهبانوی بهشتی پس بگو از من
کی قصری از فیروزه و یاقوت میخواهی
از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان
حالا که چیزی خواستی تابوت میخواهی؟
حس میکنم آرام جانم رفتنی هستی
دست تو را در دست خود هر بار میگیرم
دیروز اگر تو میگرفتی دست بر دیوار
حالا منم که دست بر دیوار میگیرم
#سیدمیلاد_حسنی
#امام_زمان_فاطمیه
تقاصی سخت خواهد داشت خونِ مانده بر دیوار
یقین دارم که روزی میرسد از راه، خونخواهی…
#سیدمیلاد_حسنی
#حضرت_امالبنین_زمینه
بند اول
باز مدینه و داغِ، مادری که حزینه
لحظههای آخرِ، بیبی امبنینه
حالا که میمیرم، کاش بیای عباسم
تو که دستای رشیدی داری
نمیخوام زحمت شم، واسه زینالعابدین
کاش بیای تابوتمو برداری
با داغ تو سینهام میمیرم
ام بی بنینم میمیرم
کاش زهرا نیاد که شرمندهام
زهرا رو ببینم میمیرم
یا امالابوالفضل ادرکنی
بند دوم
سر نمیشه شبای، روضههای مدینه
روضه امشب خونهی، بیبی امبنینه
روضهخون زینبه و، میگه ای مادر جان
تو خرابه لالهمون پرپر شد
انقدر با کعب نی، زدنش که عاقبت
دختر سهسالهمون پرپر شد
از اون شب که گم شد، غم توی
چشمای پر از احساسش بود
وقتی زجر آوردش از صحرا
دنبال عمو عباسش بود
یا امالابوالفضل ادرکنی
بند سوم
یادش اومده حالا، حرفایی که شنیده
یاد اون سوالی که، از بشیر پرسیده
از حسینم چه خبر، کاشکی جون بدن براش
همه عالم زیر این چرخ کبود
باورم نمیشه که، میگی تشنه کشتنش
آخه اونجا مگه عباس نبود
باورم نمیشه افتادی
رو سینهات نشستن یا مظلوم
حتی روی نیزه نامردا
چشماتو نبستن یا مظلوم
واویلا حسینم واویلا
#سیدمیلاد_حسنی
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
“مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد”
علیالخصوص که باشد در این حرم شب جمعه
خوشا بر آنکه به تمرین از صراط گذشتن
مقابل حرمت میزند قدم شب جمعه
خدا به داد ملائک رسد که محشر کبراست
شروع مرثیهخوانی محتشم شب جمعه
#سیدمیلاد_حسنی