eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
688 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عیسی نَفَسِ خانه ي ما را نَفَسی نیست بیمار مرا ، فاصله تا مرگ ، بسی نیست از بسکه شده آب ، همه شمع وجودش انگار که در بستر بیمار ، کسی نیست اي یار جوانم اي فاطمه جانم تا کی سر خود ، بر سرِ زانو بگذارم من با که بگویم ؟ گره اُفتاده به کارم او کعبه ي من بود ولی مثل حجر شد شب تا به سحر ، جاي کبودي بشمارم اي یار جوانم اي فاطمه جانم این نام علی بردنِ او ، کُشته علی را در زیرِ لگد مردنِ او ، کُشته علی را چون لاله افسردنِ او ، کُشته علی را با سر به زمین خوردنِ او ، کُشته علی را اي یار جوانم اي فاطمه جانم او یک زن در کوچه چهل تن زدن او را واالله قَسم تا دمِ کُشتن زدن او را در پیش علی ، جانِ علی ، نقشِ زمین شد در پیش دو چشمانِ ترِ من زدن او را اي یار جوانم اي فاطمه جانم
زهرا که رفت کار علی اشک و آه شد زهرا که رفت زندگی من تباه شد او یک تنه براي علی یک سپاه بود بار سفر که بست ، علی بی سپاه شد یک تن میان کوچه به دادش نمی رسید در کوچه ها پناه علی ، بی پناه شد طوري زدند فاطمه می زد نَفَس نَفَس طوري زدند که فاطمه ي من سیاه شد کی می رود ز یاد علی راه رفتنش ؟ زینب براي مادر خود تکیه گاه شد می گفت فاطمه : که علی روز یا شب است ؟ محروم ، محرَمِ علی از یک نگاه شد با او چه کرده اند که چشمش ز دست رفت ؟ ماندم که در خسوف چرا قرص ماه شد او یک دو روز آخر خود پلک هم نَزَد حتّی اشاره اش به علی ، گاه گاه شد من بودم و به پهلوی زهرا لگد زدند خانه براي صاحب خود قتلگاه شد بر روي سنگ غسل بجز پیرهن نبود زهرا رشیده بود ، سبک تر ز آه شد غربت براي غربت من گریه می کند امید من که رفت ، امیدم به چاه شد
جوان علی ، کمان علی مرو ماهم از آسمان علی عزیز دلم ، ز تو خجلم زده آهت آتش به جان علی مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه پناه علی ، سپاه علی ز هر سو غمت بسته راه علی شکیب علی ، طبیب علی ببین خون چکد از نگاه علی مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطم توئی یار من ، طرفدار من ببین صد گره خورده بر کار من توئی کوثرم ، توئی همسرم شبانه مرو از کنار علی مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه شهیده ي من ، خمیده ي من مرو نور دیده ز دیده ي من کجا می روي ، چرا می روي تماشا کن اشک چکیده ي من مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه ، مرو فاطمه
آشفته من به کوچه و هر رهگذر شدم در کوچه جان به لب شدم و محتضر شدم گر چه نشد کسی سپر فاطمه ، ولی تا پاي جان ، پاي علی من سپر شدم هر لحظه می شدم به خدا من کبودتر مانند یک پرستوي بی بال و پر شدم دیدم به چشم خویش که چشمم ز دست رفت محتاج ، من ، به یاري دیوار و در شدم با پا مرا زدند همه تا به پاي مرگ زیر دري که سوخته ، من ، بی پسر شدم از بس شدم نحیف نشناسد مرا علی مانند عمر مختصرم ، مختصر شدم شکرِ خدا که جاي لگد را علی ندید شکرِ خدا ندید ، شکسته کمر شدم خود مانده ام که ماندنی ام یا که رفتنی جانم به لب رسید ولی جان به سر شدم چیزي ز من نمانده علی شستشو دهد خود در تعجبم که چرا اینقدر شدم ؟ دانم که غسل دادن من طول می کشد هر شب گذشت صاحب زخمی دگر شدم
بسان شمع سحرگاهی، از وجود من یک نفس مانده تماشا کن از کبوتر تو، مشت بال و پری در قفس مانده  چنان شمعی رو به طوفانم حلالم کن ای علی جانم، حلالم کن ای علی جانم. دگر خورده تیشه بر ریشه،  دست باد خزان کنده بنیانم اگر چندین زحمتت دادم، یک شب دیگر بر تو مهمانم چنان شمعی رو به طوفانم حلالم کن ای علی جانم، حلالم کن ای عل جانم. به عشق تو پشت در رفتم، کوچه ها دیدم، ناله ها کردم تو را بیش از هر کس دیگر، در نماز شب، من دعا کردم  چنان شمعی رو به طوفانم حلالم کن ای علی جانم، حلالم کن ای علی جانم.  در این خانه نیمه عمرم را، با تو بشکفتم، با تو پژمردم ز حالم تا با خبر نشوی، ناله هایم را، در گلو بردم چنان شمعی رو به طوفانم حلالم کن ای علی جانم، حلالم کن ای عل جانم
ای  پرستوی من مرو از لانه ام بانوی خانه ام مرو از خانه ام ای طرفدارم بی طرفدارم       چشم خود وا کن یار بیمارم فاطمه جانم فاطمه جانم می کنم التماس ای جوان علی قدکمان علی ای کمان علی دیده بگشا و کن تماشایم        یار تنهایم بی تو تنهایم فاطمه جانم فاطمه جانم عمر من می شود بی تو عمرم تمام با اشاره مکن به علی تو سلام خداحافظ ای لاله پرپر        خداحافظ ای سوره کوثر فاطمه جانم فاطمه جانم ای جوان علی شده ای از چه پیر جان زینب دگر تو زمن رو نگیر من که در ذکر ام یجیبم       ای طبیب من بی تو غریبم فاطمه جانم فاطمه جانم
با آنکه عمري از غم نخفتم  حديث کوچه با کس نگفتم ديدم خزان ياس امير المؤمنين شد من با که گويم مادرم نقش زمين شد اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر ديدم که نيلي شد روي ماهش ديدم که رفته نور نگاهش با چشم خود ديدم بروي مه نشانه ديدم که زهرا مادرم گم کرده خانه اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر با چشم پر خون کردم دعايش  ميان کوچه بودم عصايش که ديده يک طفلي به غم مأوا بگيرد که ديده طفلي دست مادر را بگيرد اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر کردم تماشا من روي حاکي من بودم و يک چادر خاکي من بودم و يک مادر شکسته سينه من بودم و يک کوچه تنگ مدينه اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر
قبر تو باشد مروه صفاي من خانه سعي صفا و مروه كنم غريبانه گفتم بمان اما به پيش من نماندي تو ماه شبم ديدي به چه روزم نشاندي تو ای فاطمه جانم شفا گرفتي آخر اي يار بيمارم من بي طرفدارم اي تنها طرفدارم از داغ تو درياي چشمم گشته طوفاني اي واي اگر عمرم شود بعد از تو طولاني اي فاطمه جانم چشم انتظات زينب با چشم تر مانده بيا بسوي خانه اي پشت در مانده همچون پرستو پركشيدي رفتي از لانه خانه خرابم كرده اي اي صاحب خانه ای فاطمه جانم اي شمع خانه از چه افتادي از سوسو بعد از تو مي گيرم من سر بر سر زانو ای يار هجده ساله ام كردي زغم پيرم در خانه آتش زده من بي تو میميرم اي فاطمه جانم
شمعم ولی دگر سوسو نمیزنم مادر ساقی ام ، اُم البنین منم جان می دهم ولی گُل یاسم نیست چشمم به در مانده و عباسم نیست   اُم البنینم و از غم لبالبم اُم البنینم و کنیز زینبم او کعبه ، من محرِم اشک و دردم شب تا سحر به دور او می گردم پر شد مشام من ، از بوي فاطمه منم که می روم ، به سوي فاطمه از بسکه او کبود شده سر تا پا ترسم بجا نیاورم زهرا را تا آخرین نَفَس ، با آه و زمزمه خوندم براي خود ، روضه ي علقمه میگن که بدجوری گُلم پرپر شد میگن کوچکتر از علی اصغر شد میگن به دیدنش همه نشسته اند میگن رونیزه ها ، سرش رو بسته اند خون ز دو چشمان ترش افتاده چند دفعه از نیزه سرش افتاده میگن که جون داده ، سقّا کنار آب میگن که او شده ، شرمنده ي رباب رو دست بابا غنچه اش پرپر شد علی اصغر ، دو علی اصغر شد
سوره کوثر آمده. جان پیغمبر آمده شهر مکه شد دیدنی . هستی حیدر آمده مکه محو روی او . چشم مکه سوی او دختر مکه بود . مکه مست بوی او یا زهرا یا فاطمه یا زهرا یا فاطمه ۲ زهره زهرا آمده. دختر بابا آمده شب عید میلاد . محشر کبری آمده خدیجه میبوسدش . خدیجه میبویدش خدیجه میشویدش. خدیجه میگویدش یا زهرا یا فاطمه. یا زهرا یا فاطمه قبله حاجات آمده . روح عبادات آمده زیر پای او گل بریزید . مادر سادات آمده سر راه او بشین . روی ماهش رو ببین در شب عیدش بگو . یا امیرالمؤمنین یا زهرا یا فاطمه. یا زهرا یا فاطمه از همه بهتر آمده . بر همه مادر آمده ذکر ما حیدر .حیدر است . لشگر حیدر آمده هست ما از هست تو . باشد علی مست تو خم شد رسول خدا . زد بوسه بر دست تو یا زهرا یا فاطمه. یا زهرا یا فاطمه
باطن و ظاهر آمد خوش آمد طیب و طاهر آمد خوش آمد امام باقر آمد خوش آمد(۲) امام سجاد می‌بوسد او را تا سحر چون گل می‌ بوید او را امام باقر آمد خوش آمد(۲) امشب مدینه دارد تماشا آمد امشب ماه دل آرا امام باقر آمد خوش آمد(۲) تو دل آرایی تو دلربایی کار تو باشد مشگل گشایی امام باقر آمد خوش آمد(۲) بر سر راه تو نشستم من از سر عشقت مست مستم من امام باقر آمد خوش آمد عشق تو دارم در کنج سینه باشد دل من تنگ مدینه امام باقر آمد خوش آمد(۲)
دلدار من کجاست که حاجت روا شدم آمد اجل ز راه و من از غم رها شدم بعد از امیر علقمه من بوده ام امیر با دست بسته قافله را رهنما شدم تیغ زبان خواهر تو ذوالفقار بود در شام و کوفه من علی مرتضی شدم یک سال و نیم زخم زبانها شنیده ام یک سال و نیم در بدر کوچه ها شدم در شهر شام خارجی ام خوانده اند همه در ازدحام طالب مرگ از خدا شدم ممنون سنگ های سر بام کوفه ام قدری شبیه آن سر از تن جدا شدم یک پیرهن تمامی هست من است و بس ای یوسفم به پیرهنت من رضا شدم مشکل کفن شود تنم ای یار بی کفن از بسکه مثل مادر خود من دوتا شدم آخر دلم به مثل خرابه خراب شد آنجا که بر سه ساله تو من عصا شدم تو کعبه دخترت حجرالاسود تو بود کنج خرابه محرم حج وفا شدم در اول طواف به زانو در آمدم گفتم به خود که مُحرم این حج چرا شدم