#فاطمیه_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_نوحه
آقای مظلومان عزا گرفته
مدینه را غربت فرا گرفته
حسن گشته حیران / حسین زار و گریان
شده شب شام غریبان
حیدر به سر گرفته قرآن
در کوچه های خلوت مدینه
گشته نمایان غربت مدینه
علی بی پناه است / دگر غرق آه است
مولا و اشک و سوگواری
زهرا و داغ بی مزاری
زینب میان خانه زار و تنها
گریان شده با روضه های زهرا
اسیر و پریشان / دلش بیت الاحزان
در چشم او غربت حاکی
در دست او چادر خاکی
#رضا_تاجیک
#حضرت_زهرا_نوحه
ای در دفاعم خورده سیلی
از من مپوشان روی نیلی
حرفی بزن بر من بده جانی دوباره
حتی بگو از گوشواره و گوش پاره
تنهایی ام ببین ، تنهاترم مکن
قرآن ناطقم ، بی کوثرم مکن
ای قد هلالم کن حلالم
ای طایر بشکسته بالم
کاری ز دستم بر نیامد ، دست بسته
شرمنده ام ای حامی ، پهلو شکسته
تنهایی ام ببین ، تنهاترم مکن
قرآن ناطقم ، بی کوثرم مکن
میسوزم ای قامت کمانی
زین غم که تو خیلی جوانی
دادم زِره اما تو دادی جان خود را
گشتی سپر جانِ بلاگردان خود را
تنهایی ام ببین ، تنهاترم مکن
قرآن ناطقم ، بی کوثرم مکن
#حیدر_توکلی
#حضرت_زهرا_نوحه
آتش و دود آتش و دود
فاطمه در پشت در بود
بر عزیز پیمبر جفا شد
با لگد درب آن خانه وا شد
فاطمه فاطمه فاطمه جان
شعله تا عرش خدا رفت
دست بسته مرتضی رفت
فضه کو که علی بی پسر شد
هر چه شد بین دیوار و در شد
فاطمه فاطمه فاطمه جان
اجر ذی القربی ادا شد
غنچه از شاخه جدا شد
ای خدا کوه غیرت چه دیده
که عبا روی زهرا کشیده
فاطمه فاطمه فاطمه جان
وامصیبت وامصیبت
گشته بر قرآن جسارت
از چه در بیت امن االهی
کشته شد مادر بی گناهی
فاطمه فاطمه فاطمه جان
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_زهرا_زمزمه
#حضرت_زهرا_نوحه
گل بی خار کجا، در و دیوار کجا
صورت حور کجا، شعله نار کجا
ای بنی فاطمه ترسم نشود باورتان
بر در خانه شده نقش زمین مادرتان
با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا
مادر از پای نشست، کودکش رفت ز دست
میوه چون نارس بود، ناگهان شاخه شکست
طایر سوخته در بین قفس می افتاد
او نفس می زد و مولا ز نفس می افتاد
با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا
فاطمه یار نداشت، یک طرفدار نداشت
کاش در سینه دگر، زخم مسمار نداشت
بدن خسته کجا، ضربه ی پیوسته کجا
بوسه ی میخ در و سینه ی بشکسته کجا
با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا
کودکان لرزیدند، حال مادر دیدند
همه از اشک ز رخ دانه بر می چیدند
حامی مادر مظلومه فقط کودک بود
خواست گردد سپر اما قد او کوچک بود
با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا
چه بر آن ماه رسید، به فلک آه رسید
یا علی زود بیا، قنفذ از راه رسید
از چه باید شرر از خانه ی مولا خیزد
چند نامرد سر یک زن تنها ریزد
با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا
این صدای حسن است، لرزه اش بر بدن است
جگرش پاره شده به لبش این سخن است
ای خزان زود گل پر پر ما را کشتی
ای مغیره تو چرا مادر ما را کشتی
با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا
#غلامرضاسازگار
#حضرت_زهرا_نوحه
#حضرت_زهرا_زمزمه
ای پرستوی من مرو از لانه ام
بانوی خانه ام مرو از خانه ام
ای طرفدارم بی طرفدارم
چشم خود وا کن یار بیمارم
فاطمه جانم فاطمه جانم
می کنم التماس ای جوان علی
قدکمان علی ای کمان علی
دیده بگشا و کن تماشایم
یار تنهایم بی تو تنهایم
فاطمه جانم فاطمه جانم
عمر من می شود بی تو عمرم تمام
با اشاره مکن به علی تو سلام
خداحافظ ای لاله پرپر
خداحافظ ای سوره کوثر
فاطمه جانم فاطمه جانم
ای جوان علی شده ای از چه پیر
جان زینب دگر تو زمن رو نگیر
من که در ذکر ام یجیبم
ای طبیب من بی تو غریبم
فاطمه جانم فاطمه جانم
#سیدمحسن_حسینی
#حضرت_زهرا_نوحه
شد فاطمیه ، دل کربلا شد
در سوگ زهرا ، غرق عزا شد
همراه زینب قلب ما ماتم سرا شد ۲
هم مادری کرده برای نوکرانش
هم میرود محشر پی گریه کنانش
عالم همه گریان قبر بی نشانش
«یا فاطمه یا فاطمه مظلومه زهرا» ۳
بعد از پیمبر ، بر او جفا شد
در راه حیدر ، زهرا فدا شد
آن مادر قامت کمان حاجت روا شد ۲
آن مادری که شب به شب پهلو به پهلو
میشد، ولی حرفی نزد از درد بازو
اما علی دارد خبر از غصه او
«یا فاطمه یا فاطمه مظلومه زهرا» ۳
مادر نموده ، قصد جدایی
خانه ندارد ، بی او صفایی
جز فاطمه حیدر ندارد آشنایی ۲
او را خدا محبوبه خویش آفریده
حالا زمان وصل شیرینش رسیده
عالم شبیه او دگر مادر ندیده
«یا فاطمه یا فاطمه مظلومه زهرا» ۳
#علی_عالمی
#حضرت_زهرا_نوحه
یا علی بنشین کنارم
من وصیت با تو دارم
آمد ای جان من وقت هجران
گریه کن بر من و بر یتیمان
الوداع الوداع ای علی جان
اولین مظلوم عالم
کن حلالم کن حلالم
گر چه از خانه ات پر کشیدم
از تو جز خیر و خوبی ندیدم
الوداع الوداع ای علی جان
دیده ام خواب پدر را
میروم امشب ز دنیا
بعد از این نشنوی تو صدایم
میسپارم تو را بر خدایم
الوداع الوداع ای علی جان
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_زهرا_نوحه
با آنکه عمري از غم نخفتم
حديث کوچه با کس نگفتم
ديدم خزان ياس امير المؤمنين شد
من با که گويم مادرم نقش زمين شد
اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر
ديدم که نيلي شد روي ماهش
ديدم که رفته نور نگاهش
با چشم خود ديدم بروي مه نشانه
ديدم که زهرا مادرم گم کرده خانه
اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر
با چشم پر خون کردم دعايش
ميان کوچه بودم عصايش
که ديده يک طفلي به غم مأوا بگيرد
که ديده طفلي دست مادر را بگيرد
اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر
کردم تماشا من روي حاکي
من بودم و يک چادر خاکي
من بودم و يک مادر شکسته سينه
من بودم و يک کوچه تنگ مدينه
اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر
#سیدمحسن_حسینی
#حضرت_زهرا_نوحه
#فاطمیه_شام_غریبان
#غسل
آهم رسد به گردون اشکم به رخ روانه
شد قسمتم که شویم جسم تو را شبانه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
امشب رسیده دستم بر بازوی شکسته
بنشینـم و بگــریم بـر پهلوی شکسته
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
در موسم جوانی از من تو را گرفتند
با ضـرب تازیانـه دیگـر چرا گرفتند
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بر پیکرت بریزم از اشک خود ستاره
غسل تو گشته بر من شهادت دوباره
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
چون من کسی نـدارد مراسم شبانه
هم غسل مخفیانه هم دفن مخفیانه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
بر یار مهربانم خون گریه کن مدینه
هم بــر مدال بازو هم بر مدال سینه
ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم
#غلامرضاسازگار
#حضرت_زهرا_نوحه
#فاطمیه_بعد_از_شهادت
هستی ام بودی، رفتی از دستم
تو چرا رفتی، من چرا هستم
فاطمه جانم فاطمه جانم2
از کفم رفتی، ای امید دل
زندگی بی تو، شد به من مشکل
فاطمه جانم فاطمه جانم2
گشتی آسوده، آخر از غم ها
تو شدی راحت، من شدم تنها
فاطمه جانم فاطمه جانم2
من نشانت از، میخ در جویم
می روم با چاه، درد دل گویم
فاطمه جانم فاطمه جانم2
تو کفن پوشی من سیه پوشم
ناله های تو، مانده در گوشم
فاطمه جانم فاطمه جانم2
گریه بر طفل بی گنه کردم
تو کتک خوردی، من نگه کردم
فاطمه جانم فاطمه جانم2
#علی_انسانی
#حضرت_زهرا_نوحه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#فاطمیه_شام_غریبان
#غسل #تدفین
چه شب غمگینی، چه غم سنگینی
سینة مجروحی، پهلوی خونینی
جگر آب شود خون به تن فاطمه ام
پیرهن گریه کند بر بدن فاطمه ام
یار تنهای علی بی تو ای وای علی
گشته اشک بصرم، آب غسل بدنت
کمکم کن دل شب، که بپوشم کفنت
خون دل ریختم و پیرهنت را شستم
مُردم و زنده شدم تا بدنت را شستم
یار تنهای علی بی تو ای وای علی
دل ز جان پوشیدم، خون دل نوشیدم
من به تاریکی شب، مرگ خود را دیدم
من که میر اُحد و فاتح خیبر هستم
لرزه افتاده به غسل بدنت بر دستم
یار تنهای علی بی تو ای وای علی
غربتت کشت مرا، کس ندانست چرا
که علی از چه سبب، دل شب شست تو را
خواستی تا که نگیرم خبر از پهلویت
دست من خورد به روی ورم بازویت
یار تنهای علی بی تو ای وای علی
وای از ماندن من، آه از رفتن تو
پشت در کشت مرا، یا علی گفتن تو
کوه صبرم ولی از داغ تو بی تاب شدم
آب بر پیکر تو ریختم و آب شدم
یار تنهای علی بی تو ای وای علی
شب تشییع من است، جان من این بدن است
تن من در تب و تاب، تن تو در کفن است
تا ابد چوبة تابوت تو بر دوش من است
بانگ "یا فضه خُذینی" تو در گوش من است
یار تنهای علی بی تو ای وای علی
#غلامرضاسازگار
#حضرت_زهرا_نوحه
#فاطمیه_شام_غریبان
#غسل
اشک حیدر اشک اسما
گشته آب غسل زهرا
شوید آهسته آهسته حیدر
زخم پهلو و بازوی کوثر
الوداع الوداع فاطمه جان
دست محنت زد روی دست
شیون مولا بلند است
لرزه افتاده بر زانوی او
دست حیدر رسیده به بازو
الوداع الوداع فاطمه جان
نیمه ی شب مخفیانه
میرود مادر ز خانه
پیش چشم یتیمان مضطر
رفته بر شانه تابوت مادر
الوداع الوداع فاطمه جان
ای کبودی در کبودی
یاور حیدر تو بودی
شستن یاس پرپر چه سخت است
نیمه شب دفن مادر چه سخت است
الوداع الوداع فاطمه جان
#میثم_مومنی_نژاد