بهار امامت
امشب دوباره محفل شادی به پا کنید!
با چشم دل نظاره به باغ ولا کنید!
ازشوق دل سری زگریبان بدر برید!
لب را چو غنچه ها به گل خنده وا کنید!
از هر چه غم رسیده به دل دست برکشید!
یادی ز شادی دل آل عبا کنید!
درپنجمین بهار امامت به باغ عشق
با شوق دل چو بلبل عاشق نواکنید!
آمد خبر که باقر علم نبی رسید
تاکوی او کبوتر دل را رها کنید!
تا جلوه ای زنور نمازش به ما رسد
بردرگه خدای توانا دعا کنید!
وقتی که شادگشته دل زین العابدین
دل را به او دهید و به او اقتدا کنید!
باهم دم از سرور دل فاطمه زنید!
تا کسب آبرو ز در اولیا کنید!
با آرزوی بوسه به خاک مدینه اش
دست طلب دراز به سوی خدا کنید!
یا اهل بیت ختم رسولان شب عطاست
اخلاص ومعرفت به«وفایی» عطا کنید!
سید هاشم وفایی
#مدح_ولادت_امام_باقر
#تبری_ماه_رجب
========================
تقدیم به یادگارکربلا
حضرت باقرالعلوم علیه السلام
========================
ماه رجب ماه خدای علی
ماه جلال کبریای علی
ماه کرامت وعطای علی
شکر خداکن ای گدای علی
====
بگو به خشنودی ذات جلی
لعن علی عدوک یاعلی
====
نظاره کن لطف خدای قادر
دراین شبی که نور گشته ظاهر
شب ولادت امام باقر
اگر تویی بنده پاک وشاکر
====
نازقدوم او بگو منجلی
لعن علی عدوک یاعلی
====
اول مه آمده ماه تمام
آمده پنجمین امام همام
اوکه بود به کل عالم امام
داده براوختم رسولان سلام
====
به نیت سلام برآن ولی
لعن علی عدوک یاعلی
====
جهان پرازنور رخ ذوالمنن
وا شده یاس دگری درچمن
آینه دار هیبت پنج تن
به روی او ببین حسین وحسن
=====
محمداست و حیدر کاملی
لعن علی عدوک یاعلی
====
بگوبه ام الجمل آن فتنه گر
تو ابتری تو ابتری خیره سر
کفر خودت بروی باقر نگر
این شده ذکرلب اهل نظر
====
فاطمیون برحق وتو باطلی
لعن علی عدوک یاعلی
====
ای نوه ی فاتح جنگ جمل
وصف تودلرباترازصد غزل
مدح تو گشته بر لبم چون عسل
حب تو ومهرتو خیرالعمل
====
ذکر لبم تا نکنم کاهلی
لعن علی عدوک یاعلی
====
تو آسمان پنجم زمینی
تومهر رخشانی ومه جبینی
تو حکم شرع واصل وفرع دینی
زینت قلب زین العابدینی
====
به شوق توکه جان اهل دلی
لعن علی عدوک یاعلی
====
عزیزفاطمه ومرتضایی
محمد عترت مصطفایی
تو باقرالعلوم ماسوایی
رضایت تولی ام شمایی
====
یقین به این تبری ام قائلی
لعن علی عدوک یاعلی
====
ای بتو خیره چشم های حسین
جلوه ی روی حق نمای حسین
وارث عزت و وفای حسین
روزی ما کن کربلای حسین
====
بگو به روضه خوان خود واصلی
لعن علی عدوک یاعلی
====
#روضه_خوان
#علی_پاکدامن
بسم الله النور
#ترکیب_بند
#میلاد_امام_باقر
مدینه منتظر رحمتی فراوان است
دل کویری ما مستحق باران است
دلی به بار نشسته در این طلیعه ی نور
که در هوای کسی تا همیشه حیران است
بهار جلوه ای از صبح اول رجب است
رسیده آن که دوای دل پریشان است
رسیده است و دلم زنده می شود با عشق
تلاطمی ست که لبخند چشمه ساران است
محمد بن علی ع باقرالعلوم جهان
همان فرشته که الگوی هر چه انسان است
به دور شمع پر از نور مکتب مولا
طپش طپش دل ما تاهمیشه پروانه ست
*فروغ انجمنی یا محمد بن علی ع*
*حسینی و حسنی یا محمد بن علی ع*
صلابت علوی در نگاهتان جاری
تویی که جلوه ی زیبای فاطمی داری
رسیده از تو احادیث کاملاً متقن
شکوه علمی و سر خطّ هر چه اخباری
حضور جهل به پایان رسید وقتی که
تو آمدی به زمین با خروش بیداری
سلام گرم نبی را به محضرت آورد
صحابه ی نبوی "جابر بن انصاری"
نمی رسد به شناسایی تو قوّت عقل
تویی همانکه فراتر ز هر چه پنداری
بگو که می رسم از فرش تا به عرش بقیع
به التماس دل من فقط بگو "آری"
*بها گرفته تعالیم شیعه با یادت*
*من و حواله ی عیدی روز میلادت*
جواب این همه آوای ربنا با توست
اجابت نفس هر دعای ما با توست
محبتی که تو داری قدم قدم با ماست
حوائج همه ی بی قرارها با توست
همیشه گریه به عشق نگاهتان با ماست
همیشه پاسخ این بغض بی صدا با توست
گدایی از تو در این خانه ی کرم با ماست
جواب خواهش هر شخص بینوا با توست
شبیه شمع برای تو سوختن با ماست
بقیع بردن هر فرد مبتلا با توست
حسین ع گفتن و با گریه سر شدن با ماست
جواز دیدن ایوان کربلا با توست
*دلم پریده ز سینه به سمت شش گوشه*
*مرا ببر ز مدینه به سمت شش گوشه*
#اسماعیل_شبرنگ
#ماه_رجب
#دوبیتی
جانم به دلى كه در پناه رجب است
دلباخته و چشم به راه رجب است
ما اهل ولايتيم و عمرى دلمان
مهمان على، صاحبِ ماه رجب است
#سيدمحمد_ميرهاشمى
#امام_باقر
وزیده دوباره نسیم رجب
مرا خوانده حق در حریم رجب
دلم را هوائی خوبان نمود
خدای رئوف و رحیم رجب
خدایا کمک کن که با لطف تو
شوم بهره مند از نعیم رجب
نگاهی بفرما براین روسیاه
به حق نگار کریم رجب
مناجاتی ام کن دراین ماه نور
مقیمم بفرما به درگاه نور
مرا شوق یاریست والا تبار
امامی گرامی و زهرا تبار
من از ایل مجنونم و دلشده
و او از عزیزان لیلا تبار
کریمی زنسل کریمان عشق
ومن عاشقی مست و شیدا تبار
نسب از دو سو فاطمی، حیدری
به قربان این ماه غوغا تبار
جمال جمیلش بهشت عدن
دو جد گرامش حسین و حسن
تعلق ندارد به کس خاطرم
گدای کرمخانۀ باقرم
به لطف خداوند زهرائی ام
خدا را براین موهبت شاکرم
به منصب نیازی مرا نیست... نیست
خوشم در حریم علی شاعرم
اگرچه سرودم غزلها ولی...
ز وصف علی زادگان قاصرم
قلم ازنفس ماند و یارم نشد
حریف نگاه نگارم نشد
سلام ای علوم خدا را امین
پدر خوانده ی علم، حق الیقین
اگرچه زنسل علی آمدی
محمدترینی،محمدترین
چنان فانی عشق پاکت شدم
ز سرحد مستی گذشتم ببین
مریض مریض تو عیسی مسیح
مرید مرید تو روح الامین
به قربان نازی که داری شما
وآغوش بازی که داری شما
به روی اسیرت نگارا بخند
بر این بینوا دیده ات را مبند
نگاهی... که جاهلترین نوکرت
ز دریای علمت شود بهره مند
امیر رسولان به تو داده دل
مرا هم امیرا فکندی به بند
حسن زاده ای و حسینی خصال
نگاهت قیامت... لبت کان قند
چه گردد از آن لب شه ذوالمنن
کلامی خصوصی بگوئی به من
من امشب ز چشم تو دم میزنم
به نام نگاهت قلم می زنم
رجب آمده غرق شور و طرب
شرر بر دل و جان غم می زنم
سراپای من غرق لطف شماست
دم از حُسن صاحب کرم می زنم
کدامین سحر می شود بنگرم
کنار مزارت قدم می زنم
و یا اینکه یک روز خوش بنگرم
سر قبر پاکت علم می زنم
ضریحی نداری نباشد غمت
برای تو در دل حرم می زنم
مرا عفو کن اگر دلبرا
ز اوصاف تو حرف کم می زنم
تو بالائی و ما دراین قعر خاک
الا حضرت عشق روحی فداک
دلم پر شده از ولای شما
سرم خاک پای گدای شما
چه دارم به جز اینکه آقا فقط
بگویم وجودم فدای شما
چه می شد نصیب دل ما شود
نسیمی ز فیض دعای شما
مبارک بود پیش من مرهم و...
غم و لطف زخم و شفای شما
شبم را شما نور باران کنید
مرا با نظر اهل ایمان کنید
#مجتبی روشن روان
#ماه_رجب
#دوبیتی
مگذار که دلخسته و دلخون باشیم
بگذار که برلطف تو مدیون باشیم
در ماه رجب آرزوی ما این است
ایکاش که ما از رجبیون باشیم
#سیدهاشم_وفایی
#امام_باقر_ولادت
از آسمان ترّنم باران چه دیدنیست
این بار طعم رویش گلها چشیدنیست
آمد خبر که ازطرف عرش یک پسر
بر جمع خانواده ی مولا رسیدنیست
ناز قدوم این نوه ی حضرت حسین
صدها نفرشبیه خودم سر بریدنیست
او آمد و به نام خداوند لب گشود
تکبیر جمع عرش نشینان شنیدنیست
آرام جا میان دو دست پدر گرفت
با ناز ناز طفلک زهرا کشیدنیست
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادتِ ولی ُالله ِ پنجم است
نام تو نام حضرت پیغمبر خدا
محو توام تو بنده ی زیباتر خدا
هستی برای خلق جهان با علوم خود
بعد از پیام بر – تو پیام آور خدا
یک عالمه طراوت وسرسبزی و بهار
آورده ای برای من از محضر خدا
با آنهمه روایت سبزی که ازتو هست
آسان تر است آمدن ِ بر در ِ خدا
من از کنار خانه ی تو نه - نمی روم
تا که رسانی ام تو به دور و بر خدا
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادتِ ولیُ اللهِ پنجم است
ای یادگار ِ واقعه ی کربلا سلام
با غصه و مصیبت و غم آشنا سلام
بر آن دل شکسته ی دوران کودکیت
از ما همیشه وهمه دم هرکجا سلام
یادت نمی رود دم دروازه های شهر
با سنگ داده اند به روی شما سلام
جابر رسید و گفت که ای باقرالعلوم
بر تو رسانده است رسول خدا سلام
قبر بدون شمع و چراغ بهشت ماست
ما زائر مزار تو هستیم با ” سلام “
مستم اگر ز باده ی یک جرعه ازخم است
جشنِ ولادت ِ ولیُ اللهِ پنجم است
#محمدحسن_بیات_لو
#امام_باقر_ولادت
جلوه می بارد از جمال علی
جذبه میجوشد از جلال علی
همه خیراتِ آسمان و زمین
نوشِ جانِ علی و آل علی
هرچه دارد خدا به خاطر اوست
هرچه دارد خدا حلالِ علی
مرتضی را چه کار با عالم
هست عالم فقط وبال علی
ای نفسهات در خصال صدوق
ای بزرگیت از خصال علی
همهی حرف توست قال نبی
همهی حال توست حال علی
آمدی تا که با تو ما برسیم
ما همه میوههایِ کال علی
لطف زهرا تو را به ما دادند
از کَرَمخانهی عیال علی
شب شب عشق آفرین ، علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای نمازِ مطهر زهرا
سجدههای معطر زهرا
خیره ای خیره بر مقاماتش
مثلِ قابی برابرِ زهرا
میوزد در هوای گیسویت
عطرِ گلهای قمصرِ زهرا
آسمانی و مژدهات را داد
به زمینها پیمبرِ زهرا
بی خودی نیست فاطمی هستی
پُری از نورِ کوثر زهرا
میزند موج در احادیثت
جلوههای مکرر زهرا
با شما جبرئیل نام مرا
میرساند به محضر زهرا
فاطمه عاشق همین علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای طلوع علی الدوام حسن
آفتاب بلندِ بام حسن
جابر آوردهات سلام رسول
مادرت گفتهات سلام حسن
میرسند از تبارِ مادریات
هفت معصوم بر امام حسن
حسنی زادهای از آلِ حسین
ای حسینی ترین کلامِ حسن
دست تو دست مجتبای کریم
به تو زیبنده است نام حسن
به عمویت ارادتت پیداست
در بقیعی به احترام حسن
چارتا مجتبی کنارِ همید
ای تمام شما تمام حسن
هم حسن هم حسین این علی است
شب لبخند پنجمین علی است
ای محمد ترین دعای حسین
دومین احمد حرای حسین
آمدی تا به انتها برسد
امتدادی از ابتدای حسین
از پدر ارث بُردهای داری
به سرِ شانهات رَدای حسین
آنکه روزی "حسین منی "گفت
گفت مثلش تویی برای حسین
ای علی اکبر امام شده
اکبر بعد کربلای حسین
تو حسینیهی خدا هستی
با تو ماندیم در هجای حسین
عشق دنبال آخرین علی است
شب لبخند پنجمین علی است
#حسن_لطفی
#امام_باقر_ولادت
#دوبیتی
در حلم و وفا حسن زبانزد دارد
در جود و سخا شکوه بی حد دارد
در قامت او صلابت حیدری ست
در چهره ي خود نور محمد دارد
#یوسف_رحیمی
#امام_باقر_ولادت
#امام_زمان
#دوبیتی
برما نظری اگر نمایی کافیست
ازکارم اگر گره گشایی کافیست
عیدی ولادت امام باقر
در مجلس ما اگر بیایی کافیست
#سیدمجتبی_شجاع
#امام_باقر_ولادت
روشن تر است این پسر از ماه صورتش
گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش
ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته
معلول خیره ست به دقت به علتش
ماه تمام اول ماه رجب رسید
قد قامت الصلوة به قد و به قامتش
شد اولین محمد بعد از پیامبر
آمد ز دست های علی هم نبوتش
چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش
عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش
در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است
خاص است قهر حجت و عام است رحمتش
از شرق تا به غرب جهان،نه بزرگتر
قلب من و تو است حدود حکومتش
قارون اگر شود همه ی عمر چون گداست
در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش
این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین
باید که غبطه خورد به شکل سیادتش
بوده علی اگرچه پسرخوانده ی نبی
گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش
داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش
از این مسیر رفته به زهرا شباهتش
همبازی رقیه و دلواپس عمو
شد شرح روضه مدت عمر امامتش
در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم
در اصل شرح روضه فقط بوده علتش
#مهدی_رحیمی_زمستان
#امام_باقر_ولادت
بال خود را پهن كرده بر زمين روح الامين
تا شود فرش حريم قُدسِ زين العابدين
اوّل ماه رجب دنياي ما زيباتر است
چونكه ماه ديگري پا مي گذارد بر زمين
"يامحمّد"در شروعش،"يا نبي"در آخرش
نيست بيخود شد رجب ، ماه اميرالمؤمنين
فاطمه بِنتُ الحَسن درخانه ي إبنُ الحُسين
كودكي آورده از هرحيث بي مِثل و قرين
آن چنان دارد شباهت بارسول الله كه
---مي شود او را بخوانم رَحمةٌ للعالَمين
خاك جاي خود،ببين افلاك هم روشن شده
بسكه نوراني ست اين خورشيد هستي آفرين
تا بگردند آسمانيها به گردش هفت بار
مي برند اين كعبه را با شوق تا عرش بَـرين
كوريِ چشمانِ شورِ خيلِ اصحابُ الشِّمال
روز ميلادش عجب شادند اصحابُ اليَمين
عيدي امروز ما را يا علي اكبر بده
لحظه اي كه بر تو مي گويد عمو اين نازنين
"ديدني"يعني تبسّم كردن او بر حُســين
ديدني تر، سجده ي شُكرِ امام السّاجدين
پنج تن را گِرد گهواره به چشم باطنش
در ميان حجره مي بيند امام پنجمين
هفتمين معصوم آمد،هفتمين باراست كه
دست حق بي پرده بيرون آمده از آستين
عقل عالم پيش عقل حضرتش جهل عظيم
علم خلق الله پيش دانش او شرمگين
"باقر علم نبيّين"شُهرت عامش بُوَد
اين مُحمّد هم،كريم است و حَليم است و اَمين
ظاهراً شد قاتل او زين آغشته به سَم
باطناً كُشتش غم سلطان مَقطوعُ الوَتين
اختصاصاً با رقيّه داشت دردي مشترك
او هم از پُشت شُتر افتاد با صورت زمين...
#محمد_قاسمي