eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
709 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میلاد السلام مبارک باد گفتم علی شش ماه تابیدند در اوج شش ماه که بالای خورشیدند در اوج یک ماه شش ماهه ست ماه این علی ها اورا به شش گوشه همه دیدند در اوج زینت کریمی نیا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ « مظهر جود و کرم » مظهـــر جـود وکَــرم شمس فروزان هُدی نهمین حجــت حق لاله ی بســـــتان رضا طلعتش آینــــــه ی وجـــه خداوند کریم صــــاحـب نام محمــــد ، گل باغ طاهــا بی نظیر است به تقـــوی و ملقب به تقی بی بدیل است به بخشایش واحسان وسخا گشته در کودکیش بر هــمه ی خَلق امام کرده این خلعت فاخر به تنش دست خدا خردسال اسـت ولی پیر خرد طفل رهش ســـرنهادند به راهش همـــــه ی اهل ولا روشن از نور وجودش همــه آفاق وجود از فروغ رُخ او شمــــس کند کسـب ضیا حُسن و آوازه ی جُودش همه جاپیچیده بهره بردند ز خــــوان کـرمش شاه وگدا زائـــــران حرمــش خیل ملائک هستــند ذکرشان مدح جواد است به هرصبح ومسا سائل کـوی تقی هر که شــود از در صدق همـــه ی حــاجـت او را کند از لطـف روا هـر دل غـــمزده ای در حـــرمش پای نهد شود از هـر غــــم جانکاه به یکــباره رها خادم درگه او هست ( شقـایق) تا حشر سـرفرازی است، غلامی درش در دوسـرا شعر:استاد حمید رضازاده "شقایق"کرمان
« میلاد حضرت علی اصغر (ع) مبارک باد.» روز میلاد گلی، از بوستان حیدر است نوگلی که در بهار زندگانی ، پرپر است بر حسین بن علی ‌، اعطا شد از سوی خدا این گل زییا که نام او : "علی اصغر" است می‌نشیند بغض غم از نام "اصغر" بر گلو می‌زند آتش به جانها چونکه خونین حنجر است هست میلاد علی اصغر ، ولی بی اختیار کربلا را نام این گل در نظر ، یادآور است می‌گدازد سینه ‌ها را ، ماجرای کربلا... چنگ بر دل می‌زند چنگی که مثل خنجر است گرچه این شش ماهه "اصغر" بود در كرببلا بعدِ سقا و شهنشاه شهیدان (ع) اکبر است از دو دست کوچکش حاجات ما گردد روا آری او "باب الحوائج" نزدِ حیّ داور است لعن و نفرین خدا بر شمر دون و حرمله هم بر ابنِ سعد و هم سفیانیانِ کافر است (ساقیا) بر شیعیان خود بنوشان روز حشر باده‌ی جانبخش و نابی که ز جام کوثر است سید محمدرضا شمس (ساقی)
5_6185999108180805127
4.6M
امام جواد(ع) عشق و شب شور و شب بارونه شیدایی دلهای پریشونه طاهری🎤🎤
4_290769337478807641.mp3
1.44M
🌹 🌹 💫💫💫💫💫💫💫 زندگی شمس الشموسی_آقازاده شاه طوسی آسمونیا دسته دسته_میان برا گهواره بوسی ((ذکر باب المراد_سیدی یا جواد ع))(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پدر با نگاهت ٬ترانه مادر می گیره مدینه دوباره٬بوی علی اکبر ع می گیره ۲ امشب خدایی شد دلم_ابن الرضایی شد دلم ۲ ((مولا جواد ابن الرضا ع)) (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پیاله دل لب به لب شد_خال سیاه تو رطب شد برا لبای مست بابا_بهترین افطار رجب شد (دلبر بی نظیر دست ما رو بگیر) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شده چشم زهرا س٬به برق چشمای تو روشن قیامت ماهارو٬به یه نگاه تو می بخشن ۲ ما ریزه خواره خونتیم_عمریه که دیونتیم ۲ ((مولا جواد ابن الرضا ع)) (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قرار دل بی قرارا_وا می کنی گره زکارا خدا داده روزیم و دسته_آقای همه سفره دارا ((نذر نیمه نگات خون می ریزیم برات)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خدا که یدونه٬امام رضا ع بیشتر نداره خدائیش و پای٬پسر این آقا می زاره فریاد مستی می زنم_عبد و غلام تو منم ۲ ((مولا جواد ابن الرضا ع)) (۲) سبک وشعر مداحی
3. ابن ارضا ع.mp3
1.38M
یادواره (علیه السلام) ابنُ الرّضا ، اِی جوادِ آلِ طاها خوش آمدی ، ای پسرِ حضرت زهرا شده فراگیر ، طنینِ شادیِ ما خوش آمدی ، ای پسر حضرت زهرا قدم تو مبارک ، ای کعبه ی ولایت ابنُ الرضا یا مولا ، زندگی ام فدایت ( یا جوادَ الائمه ... ) تکرار امام رضا جان ، دل ما همه شاده خدا به تو دسته گلِ بهشتی داده عید تولّیٰ ، جشن امامْ جواد خدا به تو دسته گلِ بهشتی داده میخونیم همه با هم ، با امام و شهیدان قدمِ نو رسیده ، مبارکه آقا جان ( یا جوادَ الائمه ... ) تکرار جلوه گر آمد جمالِ حیّ سرمد علیّ اصغر حسین آمد خوش آمد تبریک گوئیم به اولادِ محمد علیّ اصغر حسین آمد خوش آمد آمده او به دنیا ، که به لطف خدایی مثل علیّ اکبر ، بشود کربلایی ( جانم علیّ اصغر ... ) تکرار .
وقتی بساط عشق بازی چیده می شد سجاده سبزی کنارش دیده می شد یک پیرِ عاشق بادعای مستجابش در امتحان عاشقی سنجیده می شد صبرش اگر چه شهره ی هفت آسمان بود گه گاهی از زخم زبان رنجیده میشد گویا دوباره کوثری در بین راه است کم کم سحر شام دل غمدیده می شد از نور زهراییِ این فرزندخورشید طومار غربت در جهان برچیده میشد دانید این اسطوره دلدادگی کیست؟ در آسمانها این چنین نامیده میشد او کیست؟آقازاده شمس الشموس است آرامش جان و دل سلطان طوس است او مثل نوری جلوه کرد و بهترین شد همچون رسول الله پیغمبر ترین شد از آسمانها آمد و جاری تر از اشک مانند زهرا مادرش کوثرترین شد سر تا به پایش بود توحید مجسم بر باده رب الکرم ساغر ترین شد او چندسالی گرچه مهمان بود ما را اما تجلی کرد و نام آور ترین شد بر تار گیسویش گره خورده دل ما این شاه زاده ،تک پسر، دلبرترین شد شد زنده یاد یوسف لیلا دوباره ابن الرضا بود و علی اکبر ترین شد در چند جایی که عیان شد غیرت او با نام زهرا مادرش حیدر ترین شد فرمودبابایش از او بهتر نباشد مولود ازاو بابرکت تر نباشد او آمد و ابن الرضایی کرد مارا از برکت نامش خدایی کرد مارا مشتی زخاکیم و قدم بر ما نهاد و تا عرش برد و کبریایی کرد مارا دست کریم این امام ذره پرور یک عمر مشغول گدایی کرد مارا صوت دل آرای مناجاتش سحرها سر مست جانان و هوایی کرد مارا بوسیدن خال رطب دارش در این ماه مهمان بزم باصفایی کرد مارا یک قطره ی اشک از کنار سفره ی او هر نیمه شب مردی بکایی کرد مارا از گوشه صحن و سرای کاظمینش مست حسین و کربلایی کرد مارا نیمه نگاه اوست تسکین الفؤادم کلب امیر کاظمین ،عبدالجوادم لبخند او آرامش جان رضاشد یوسف شدو مهمان کنعان رضا شد سجاده بابا شده گهواره ی او لالایی اش آهنگ قرآن رضا شد ابرو تکان می داد و بابا عشق میکرد با غمزه ای جانانه جانان رضا شد آمد که باقی مانده توحید باشد با نام او شیعه مسلمان رضا شد قدش عصای پیری ِ این پیرمرد است قد راست کرد اصل ارکان رضا شد هر کس که از باب الجواد آمد زیارت با دست پر مشمول احسان رضا شد اما خدالعنت کند فامیل بد را که باعث قلب پریشان رضا شد امشب دلم جایی دگر هم پرگشوده ارباب ما آغوش بر اصغر گشوده امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم می جوشم و می جوشم و لبریزم از اشک چله نشینی پای خم کرده شرابم امشب دخیل گوشه گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلیم کنید اینسان خطابم عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفره ی طفل ربابم با اذن سقا در حرم سرباز عشق ِ ششماه سردار خیام بوترابم ای کاش همچون حق شناس پاک طینت عبد علی اصغر کند زهرا حسابم حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین ، حنجری پاره ببیند وقتیکه جسمش روی دستان پدر بود آقای عالم را چه بیچاره ببیند یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند اما در آخر چون عموجانش ابالفضل اورا صف ِمحشر همه کاره ببیند لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی ششماهه باقیست
ایستادم میان گوهر شاد چشم بر گنبد امام مراد مرغ قلبم ز سینه ام پر زد رفت تا دانه گیرد و امداد چشم هایم شبیه ابری شد که پر از داد بود و پر بیداد اشک هایم دوید بر صورت مثل آهوی خسته از فریاد گفتم آقا گدایی آمده است بده در راه حق به حقِّ جواد یا امام رضا گدایم من شاه ملک قضا گدایم من جود سلطان طوس سر وا کرد برگه ام را گرفت و امضا کرد چشم هایم که قطره ای نم داشت حالتش را شبیه دریا کرد قلمم خسته بود و درمانده ناگهان جان گرفت و غوغا کرد خواستم تا غزل درست کنم ولی او نیَّتی دگر را کرد شعرهایم پر از طراوت شد تا که آقا مرا مصفّا کرد صله ام را گرفتم و بردم تا که نام جواد آوردم دست های گدایی ام در پیش مضطر و خسته و کمی دلریش با بساطی که خالی، خالی است بی نوا و شکسته و درویش آمدم با دلی که بیمار است که بوَد گوشه چشم تو کافیش چه شود تا عنایتی بکنی و دلم را حریم خود سازیش آمدم تا دل مرا بخری و مقیمم کنی به خانه ی خویش نازنین رضا جوابم ده صله از لطف بی حسابم ده دل و دینم اسیر نام شما مرغ قلبم مقیم بام شما نوکری خانه زادم آقا جان پدرانم همه غلام شما نانمان از کنار سفره ی تان آبمان جرعه ای ز جام شما یاد داریم از طفولیت چو نماز است احترام شما هر چه داریم از شما داریم ثروت ما بوَد به نام شما پدر و مادرم فدای شما جان چه قابل به زیر پای شما جود تو بی نهایت است آقا کار دستت عنایت است آقا تشنگان را بیا ببین امشب وقت لطف و سقایت است آقا تو طبیبی و قلب من بیمار آرزویم شفایت است آقا گوشه چشمی اگر کنی بر دل در دو عالم کفایت است آقا چون هوایت هوایی ام کرده دل من در هوایت است آقا سائلم سخت آرزومندم آمدم تا دخیل دل بندم
میلادِ غنچه اصغره، او ناشکفته پرپره  وجودِ نازنینِ او، به کربلا مُعطّره امشب چقد گل میریزن، لاله و سنبل میریزن سبد سبد از آسمون، رو سرِ بلبل میریزن نورِ دلِ امام حسین، شمسِ منیرِ مشرقین چشم و چراغِ عالمین،‌ صفایِ قلبِ زینبین میلادِ غنچه اصغره، او ناشکفته پرپره گو غنچه ی بهار اومد، اصغرِ شیر خوار اومد او کربلا یه محشره، بابا رو افتخار اومد این شورِ آسمونیه، یا گهواره جنبونیه بابا لالایی میخونه، آخرِ شادِمونیه لالا لالا گلِ لالا، بخواب تو آغوشِ بابا داره میریم کرببلا، کوچکترین یارِ ولا تو یاوری کنی مرا، یه وقت نگی زوده حالا میلادِ غنچه اصغره، حیف به زودی پرپره تو یاسِ قنداقِ منی، سلاله یِ باغِ منی تو کربلای پُر بلا، سنگینترین داغِ منی لالا لالا گلِ بهار، داغِتو رو دلم نزار ای عنچه ی بی برگ و بار،سرت رو آغوشم بزار اینقد نباشی بی قرار، برام تو اشکِ خون نبار لالا لالا اصغرِ من، صلابتت باورِ من بریم به دشتِ کربلا، تو آخرین یاورِ من میلادِ غنچه اصغره، او ناشکفته پرپره این هم گلِ گلابِ من، مبارکِ ربابِ من رُخش چو آفتابِ من، نِگاش توان و تابِ من هر چی میخوای شیرش بده،‌ یه شکمِ سیرش بده اگه بازم دوباره خواس، تو رو خدا گیرش نده به زودی کربلا میره، تو عرصه ی بلا میره اونجا اگه تشنه باشه، آبِ گلوش دشنه باشه میلادِ نازِ اصغره، حیف به زودی پرپره ای نو بهارِ سینه ام، برادرِ سکینه ام اینجا کجا و کربلا، باغِ گلِ مدینه ام نازِ تو رو می خرَمت، به کربلا می برَمت گر اونجا آب و شیر نبود، تیرِ بلا میدهنَت لالا لالا گلِ امید، بهار اومد تو رو ندید خزون اومد نگاه تو چید، شدی تو آغوشم شهید میلادِ غنچه اصغرَه، او ناشکفته پَرپره وجودِ نازنینِ او، به کربلا معطّره
دوباره سر زده از بامِ عشق آثاری خدا ز نور خودش کرده پرده برداری طلوع کرده دوباره مسیح رخساری یقین که خون خدا هست در رگش جاری ضریحِ قبله خلق است گاهوارهٔ او رسد به خیر ، دوعالم به یک اشاره او رسیده است پسر هدیهٔ نکوی خدا همه به حالت شکر و به گفتگوی خدا علی به معنی این است، روبه سوی خدا که نور روی گلش آمده ز کوی خدا حسین اگر چه شده بر جهانیان رهبر حسین ، کودکی اش می شود علی اصغر هرآنچه پیر شده پای بستِ این کودک هوای خانه دلهاست مستِ این کودک تمامِ هستی شاه است هستِ این کودک کلید خانه زهراست دست این کودک همینکه گفت به چشمان او قمر لبیک به گریه گفت از اول که ای پدر لبیک برای دیدن او آفتاب خوشحال است به شوق دیدن این گل ، گلاب خوشحال است برای بوسه به لبهاش آب خوشحال است فراتر از همه دنیا رباب خوشحال است به مهر مادری اش گشته قافیه نایاب رباب آه رباب و رباب آه رباب علی که بردن نامش حلاوت باباست به حق که حاجت این طفل حاجت باباست ادای حاجت فرزند بهجت باباست ادا نگشت دلیلِ خجالت باباست چو آب کودک او را بخوان تو هست فقط گلوی نازک او بهر بوسه است فقط نه بوسه ایی ز سه شعبه نه بوسه ایی ز خدنگ که نیست جای عزیزی چو این میانهٔ جنگ خدا کند نرسد روبروی یک دل سنگ که جای سینهٔ مادر ، زند به خنجر چنگ جواب تشنگیِ طفل ، آب نیست مگر؟ مگر تر است سه شعبه که رفته در حنجر تر است آری ولی شد به زهر آغشته.....
بند اول کاروبارو غم کساده کم نخوا(ه)کرم زیاده زود بیا براگدایی که شب امام جواده گوشواره ی/ عرش امامت اومده باب المراد/ برای امت اومده جود و کرم/ سخا و رحمت اومده آقا اومده ابن مولا اومده آی تشنه لبا دیگه دریا اومده محشر اومده دل ودلبر اومده واسه رضا علی اکبر اومده آسمون رجب شده پر از ماه به تبار علی  تبارک الله بند دوم عطر مهربونی پخشه خورشیده که میدرخشه از پاقدمش خداوند گناهمونو میبخشه با خنده هاش/دنیاگرفته رنگ‌و بو از بودنش/کرم گرفته آبرو واسه همه/ زیارتش شد آرزو اعلی حضرته صاحب سلطنته سایه ی خدا  رو سر رعیته عشق بی حده سومین محمده قبله ی دلا حالا سمت مشهده آسمون رجب شده پر از ماه به تبار علی  تبارک الله بند سوم نور جاریه حسینه یادگاریه حسینه عزیز دل ربابو ته تغاری حسینه از برکتش/ هرچی بگم بازم کمه یک نیم نگاش/گره گشای عالمه این بچه ی/ سعی و صفا و زمزمه فرزندحسین دل و دلبند حسین خیلی دیدنی شده لبخند حسین الماسه خودش یه پا عباسه خودش کوچیکه ولی شیریه واسه خودش آسمون رجب شده پر از ماه به تبار علی  تبارک الله