#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
هر که خوانش بیش، مهمانش، گدایش بیشتر
هر کسی خیل گدایش بیش، جایش بیشتر
کلّ فرزندان زهرا سفرهدارند و کریم
بینِ اولادِ کریمش؛ مجتبایش بیشتر
رزق دنیا درمیآید از تنور خانهاش
هر که نانش بیش، خیلِ بینوایش بیشتر
هر چه پنهانتر بگیرد دست او دست مرا
پیش چشم خلق، میافتم به پایش بیشتر
تا نفس دارم به عشقِ او نفس خواهم کشید
بعدِ مرگم نیز، میمیرم برایش بیشتر
کیمیای عشقِ او از خاک میسازد طلا
خاکسارش میشود سهمِ طلایش بیشتر
هر چه دلها بیشتر از داغِ قبرش بشکند
میشود اندازهی صحن و سرایش بیشتر
گریهکنهایش سزاوار قنوت مادرند
هر که اشکش بیشتر، رزق دعایش بیشتر
روضهی موی سپیدش داغ ناموس خداست
از مدینه زخم خورد؛ از کوچههایش بیشتر
هر شبی کابوس داغِ کوچه مهمانش شود
میشود فردای آن شب؛ هایهایش بیشتر
#رضا_قاسمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
چشم وا كرده، شدم دست به دامان حسن
مادر افکند مرا در یم احسان حسن
روزی از دست علی خوردم و از خان حسن
از همان روز شدم بی سر و سامان حسن
بر جبینم بنویسید: مسلمان حسن
دل خود را سر هر بام، هوایی نکنم
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نكنم
رو به هر قبله و هر قبلهنمایی نكنم
پیش هر سفره كه پهن است، گدایی نكنم
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
چه مقامی و چه نامی، چه مرامی دارد
چقدر لطف به بیمار جذامی دارد
خنده در پاسخ آن سائل شامی دارد
وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد
همه اینها غزلی هست به دیوان حسن
آنکه نامش شده احلی من عسل كیست؟ حسن
آنكه بخشندگیاش گشته مَثل، كیست؟ حسن
معنی حیَّ علی خیر العمل كیست؟ حسن
مرد نامآور پیكار جمل كیست؟ حسن
شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن
**
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم، سینهی خون، دیدهی دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگوییم غریب الغربا، جا دارد
خون شد از یاد غمش، قلب محبان حسن
زهر آمد به سراغش، جگرش ریخت به هم
جگرش ریخت به هم، بال و پرش ریخت به هم
زینبش آمد و چشمان ترش ریخت به هم
همهی خاطرهها در نظرش ریخت به هم
دل، پریشان شده از حالِ پریشان حسن
چقدر سخت گذشتهست به او در کوچه
چه مراعات نظیریست حسن، در، کوچه
باز هم خاطرهی گریه و مادر، کوچه
قاتل جان حسن میشود آخر، کوچه
کوچه عمریست که آورده به لب، جانِ حسن
(چشم نامرد به ناموس علی تا افتاد)
وای بر من، زد و بر صورت گل جا افتاد
ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد
خواست تا پا بشود باز هم اما افتاد
شعلهی آه كشد سینهی سوزانِ حسن
#رضا_تاجیک
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#زیارت_اربعین
ذات حق است فقط قدر و بهای حَسَنِین
راه قربِ به خدا چیست؟ لقای حَسَنِین
در حسینیه موحد شدنم کامل شد
بندهام، سجده کنم رو به خدای حَسَنِین
آبرودار شدن، ماحَصَلِ نوکری است
هست، عزت همهاش تحت لوای حَسَنِین
فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند
هر کسی کارِ کمی کرد برای حَسَنِین
کیمیا میشود از خیرِ مجاور شدنش
گَردِ خاکی که نشیند به سرای حَسَنِین
اینکه در سلسلهی سینه زنان، سینه زدیم
بوده تأثیر مناجات و دعای حَسَنِین
ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن
جان مادر پدرم هم به فدای حَسَنِین
نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف
تا کنم طوفِ علی بهر رضای حَسَنِین
اربعین پای پیاده، حرم ثارالله
کاش دستم برسد تذکرههای حَسَنِین
دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود
دستِ خالی من و لطف و عطای حَسَنِین
بارها گفت نبی: این دو پسر جان منند
این همه ظلم نبودهست سزای حَسَنِین
هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند
کاش امسال بمیرم به عزای حَسَنِین
#محمدجواد_شیرازی
#امام_حسن_زمزمه
غم من عجین با غم مادرِ
منم قتلگاهم کنار درِ
هزار بار بمیرم بازم زنده شم
محال که اون کوچه یادم برِ
خدا شاهده که عذابه برام
میاد تا مغیره جلوی چشام
بمیرم که اون روز خودم میدیدم
میزد مادرم رو به پیش بابام
یادم نمیره دست بسته
غلاف و بازوی شکسته
جوری زد مادر رو که در خون نشسته
........
من از داغ اون روز شدم نیمه جون
که هیزم آوردن در خونمون
چی اومد سر ما خدا میدونه
بپرسید ز مسمار غرق به خون
با گریه میدیم توی شعله ها
فقط مادرم گفت که فضه بیا
یه جوری زمین خورد به پیش همه
که بابا رو جسمش کشیده عبا
چیجوری از این غم نمیرم
زانو هامو بغل میگیرم
تو جوونی موهام سپید شد
که پیرم
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_حسن_زمزمه
#امام_حسن_شور
چرا کشتنت؟
به دستِ آشنا کشتنت
تو خونه از جفا کشتنت
اصلاً تو کوچه ها کشتنت
با زهر کشتنت
از روی کین و قهر کشتنت
آخر گرگای دهر کشتنت
تو کوچه های شهر کشتنت
غریب کشتنت....۳
تو رو کشتن یه عده تو مدینه
تو رو کشتن با میخِ توی سینه
حسن کشتنت
دیدی توی وطن کشتنت
با دستای یه زن کشتنت
آخر خونین دهن کشتنت
ز شر کشتنت
آقاجون خون جگر کشتنت
تو کوچه چل نفر کشتنت
تو خونه پشت در کشتنت
غریب کشتنت....۳
تو رو کشتن با زخم روی بازو
تو رو کشتن با یاد زخم پهلو
جوون کشتنت
با جعده بی امون کشتنت
تو خونه نیمه جون کشتنت
آخ با زخم زبون کشتنت
آقا کشتنت
با یاد کوچه ها کشتنت
تو کوچه زیر پا کشتنت
مادر میگه چرا کشتنت
غریب کشتنت...۳
تو رو کشتن با غصه های مادر
تو رو کشتن جلو چشای خواهر
چه بد کشتنت
با کینه و حسد کشتنت
واسه داد و ستد کشتنت
کنج حجره چه بد کشتنت
عجیب کشتنت
یه عده نانجیب کشتنت
مظلوم و بی حبیب کشتنت
ای آقایِ غریب کشتنت
غریب کشتنت...۳
تو رو کشتن با قلب زار و مضطر
تو رو کشتن یه عده مردِ کافر
#محمدصادق_باقی_زاده
#روح_الله_نوروزی
#امام_حسن_زمینه
بخشنده ی روزگاری
سامون این بیقراری
هستی و عالم گداته
جانم به این سفره داری
دریا تویی
شاه کریمان دنیا تویی
ما بنده هستیم و مولا تویی
زیبا صنم
تا میزنی توی کوچه قدم
کار کوچیکه تو میشه کرم
از عالمی سرتری تو
خود یک تنه لشکری تو
دیدن همه توو جمل که
وقت غضب حیدری تو
وقت عمل
شد ضربه های تو ضرب المثل
فتنه تموم شد سر اومد اجل
بی واهمه
رفتی شدن خاکت آقا همه
از تو بگیم هر چی بازم کمه
#علی_علی_بیگی
#امام_حسن_شور
#زمینه
من الأزل شده ام من ، گدای خوان رفیعت
دوباره پر زده این دل ، کنار صحن بقیعت
ای غریب مدینه ، ای غریب مدینه
فدای صبر و شکیبت ، که گشته غصه نصیبت
نشسته فاطمه امشب ، کنار قبر غریبت
فدای لطف و عطایت ، زنم همیشه صدایت
هزار شکر خدایت ، مرا نوشته گدایت
نظر به حسرت ما کن ، روا تو حاجت ما کن
به قاسمت قسم آقا ، مدینه قسمت ما کن
دل مدینه حزینه ، دل پر از محن توست
میان بزم عزایت ، فاطمه سینه زن توست
ز سینه آه کشیدی، ز بار غصه شکستی
به یاد چادر خاکی ، به روی خاک نشستی
دلت به غصه عجین شد ، و قاتل تو همین شد
که پیش روی تو مادر ، به کوچه نقش زمین شد
به کوچه ثانی ملعون ، به زخم سینه نمک زد
به پیش چشم تر تو ، به مادر تو کتک زد
امان ز دست مغیره ، چقدر پست مغیره
حرمت دخت نبی را ، چونکه شکسته مغیره
#علی_سلطانی
#امام_حسن_زمینه
رفتم بقیع دیدم که تربتش عجیبه
کریم آل فاطمه خیلی غریبه
این تربت ویران ؛ از غربتش حاکیست
چون چادر مادر ؛ قبر حسن خاکیست
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
........
آخر مرا زهر جفا حاجت روا کرد
تنهاییم دید و مرا از غم رها کرد
راحت شدم دیگر ؛ زینب خداحافظ
مهمان زهرایم ؛ امشب خداحافظ
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
.......
مرگ مرا در کودکی ثانی رقم زد
در پیش من سیلی به روی مادرم زد
آن بی حیای پست ؛ دستش چه سنگین بود
مادر زمین افتاد ؛ با گوش خون آلود
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
....
خدا کند طشت مرا خواهر نبیند
یا بعد از این طشت طلا دیگر نبیند
در پای طشت زر ؛ جانش رسد بر لب
چوب و لب یارش ؛ وای از دل زینب
مظلوم حسن جانم ؛ مظلوم حسن جانم
#عبدالحسین