eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
727 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
میبینی بی کسیمو ، به خاطر دل علی بمون زهرا به جای أشهد امشب ، فاتحه واسه علی بخون زهرا لیلة القدر مرتضی ، از غم روزمو سیا(ه) نکن بهجة قلب مصطفی ، خونمونو بی صفا نکن ای پیش هر بلا سپر من ، نرو زهرا نرو زهرا خاک عزا نکن به سر من ، نرو زهرا نرو زهرا مظلومه فاطمه مظلومه فاطمه شرمنده گیم از اینه ، داری پر نشونه میری از خونه قاتل من همینه ، با زخم روی گونه میری از خونه از من رو گرفتی اما ، میدونم سرت چی اومده دستش بشکنه اونی که ، دو دستی به تو سیلی زده ای خسته از جفای مدینه ، نرو زهرا نرو زهرا زخمی کوچه های مدینه، نرو زهرا نرو زهرا مظلومه فاطمه مظلومه فاطمه دادی کفن به زینب ، عالمو انگار رو سرش خراب کردی صحبت پیرهن شد ، از این مصیبت دلشو کباب کردی میگه لابلای اشک و ، سوز و آه و ناله ها حسین از الان داره زیر لب ، روضه میخونه برا حسین ای کشته برهنه به صحرا ، حسین من حسین من ای تشنه لب میان دو دریا ، حسین من حسین من رأس تو می‌رود....
دیروز بود انگار عشقت در گلم رفت‌ گفتی علی!غم‌های عالم از دلم رفت.. دیروز بود انگار با تو پا گرفتم خندیدی و آرام دستت را گرفتم دیروز بود انگار شب را کور کردیم یک خانه کوچک به زحمت جور کردیم دیروز بود انگار رونق داشت باغم با بودن تو غم نمیامد سراغم دیروز بود انگار گل با شمع بودیم شب‌ها سر یک سفره باهم جمع بودیم دیروز بود انگار دنیا کام من بود در شهر عنوانم علی صف شکن بود دیروز بود انگار دادم این خبر را گفتم که زهرا هست بفروشم سپر را دیروز بود انگار فکرم ماندنت بود زیباترین اوقات من نان پختنت بود دیروز بود انگار با شور جوانی می ایستادی تا نماز شب بخوانی امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را سر درد اذیت میکند ریحانه ام را امروز اما هر نمازش بی قنوت است هرچیز میگویم جواب او سکوت است امروز اما راه من بن بست خورده بانوی من سیلی ز مردی پست خورده امروز اما بخت حیدر واژگون است هرجای بستر را که میبینیم خون است امروز اما سوخت مغز استخوانم با من وصیت کرد بانوی جوانم امروز اما غم دلم را زیرو رو کرد از حال زهرایم مغیره پرس و جو کرد امروز اما کوثر من در مدینه زخم عمیق میخ در دارد به سینه امروز اما خاک شسته جامه ام را گم کرده ام در کوچه ها عمامه ام را.. امروز اما سر به زیر شهر هستم دنیا بدان من با تو دیگر قهر هستم امروز اما داغ زد بر روی داغم فرمود وای از کشته ی خاک عراقم.. گفتم حسین دیدم دو چشمان ترش را فرمود میبرند لب تشنه سرش را
از نشونِ  کبودی های رویِ تنت معلومه فاطمه جان خیلی بد کشتنت یاورم بودی ای زهرا در هر خیر و شر سپرم بودی حالا هستم من بی سپر ای یارم فاطمه خورده گره کارم فاطمه دست از غسل تو بر داشتم و زخماتو میشمارم فاطمه دلخونم فاطمه از غم نیمه جونم فاطمه جون دادی تو برای علی من از تو ممنونم فاطمه الوداع فاطمه الوداع الوداع فاطمه نمیشه باورم در پیش چشمای من که با دست خودم میبندم بند کفن چه خداحافظی تلخی ، سخته برام حالا باید بگیرم تابوت رو شونه هام تابوتِ یاورم تابوتِ لاله ی پرپرم رویِ دوشمه انگار که من یه تابوت خالی میبرم چی آوردن سرت شکسته شده بال و پرت مثل شمعی کم کم آب شدی چیزی نمونده از پیکرت الوداع فاطمه الوداع الوداع فاطمه
پدر خاک داره خاک می‌ریزه به روی مادر آب توو دل خاک داره یاس میکاره دل شب ابوتراب سخته زهراشو بذاره و بره علی از فاطمه دل نمیبُره خاک و گِل کرده ببین با گریه هاش آخه خیلی دلش از دنیا پُره باورش نمیشه رفته / برای همیشه زهرا حالا دیگه موند علی با / غم و غصه های دنیا «امون از غریبی ای وای» از روی خاک داره با اشک و آه بچه‌ها رو میبره خسته و خمیده داره میره راه چشاش از غصه تره سخته بی فاطمه برگرده خونه خونه ی علی دیگه زمستونه همه جا خاطره هاش مونده هنوز رفت از این خونه چه قدر غریبونه باورش نمیشه رفته / برای همیشه زهرا حالا دیگه موند علی با / غم و غصه های دنیا «امون از غریبی ای وای»
زبان حال حضرت زهرا با حضرت محسن علیهماسلام مادر نبین که انقده خستم غصه نخور ؛ مراقبت هستم از مادری دس بر نمیدارم حتی اگر که بشکنه دستم نترس اگر اتیش گرف خونه نترس اگه خونه پر از خونِ درده تو رو کسی نمیبینه درد منو کسی نمیدونه اگه مادر به سمت من لگد اومد نترسی ها.... اگه نامرد توی کوچه بلند داد زد نترسی ها.... چطور دلت میاد_ جدا شی اینطوری اخه دیگه چرا_ تکون نمیخوری؟ خالی شد از گلِ_ روی تو دامنم گلبرگ های تو_ ریخته رو پیرهنم ای وای محسنم زبان حال حضرت محسن علیه السلام شیش ماه من همراه تو بودم من بچه ی تو راه تو بودم از وقتی که صداتو حس کردم مشتاق روی ماه تو بودم تو اولین پناه من بودی مادره بی گناه من بودی چی شد که دستامو رها کردی؟ تویی که چش براه من بودی از این پهلو به اون پهلو شدن واست نفس گیر بود رسید فضه توی کوچه به داد تو ولی دیر بود منی که زخمی_این شعله ها شدم همین که در شکست_ازت جدا شدم اتیش گرفت همه_بود و نبود تو من دست و پا زدم_توی وجود تو ای وای مادرم... من پشت در گرما رو حس کردم من غربت بابا رو حس کردم اون لحظه ای که تو زمین خوردی من ضربه های پا رو حس کردم من بودم  و زخم لب ِ مسمار زخمی شدم ؛ بین در و دیوار یادم نمیره نیمه های شب از درد پهلو میشدی بیدار چهل تا مرد که نه ! نامرد گذشتن از دره خونه کسی درده تو رو جوری که میدونم نمیدونه خون من و تو ریخت _رو چوبه های در چقد تو رو زدن _ تو کوچه بی خبر قربون تو برم _ همینه سرنوشت من رفتنی شدم _ قرارمون بهشت
فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد کفن بر تن تنها یاورم شد شرح بلای او را ، شنیده بودم دیدم کبودی رویش را ، ندیده بودم دیدم یا فاطمه یازهرا  یافاطمه یازهرا ای گل از خانه ام چه زود رفتی یاس بودی ولی کبود رفتی تا به ابد علی خجل ، از این امانت داری ست هنوز از پهلوی تو ، خون تازه جاری ست یا فاطمه یا زهرا  یافاطمه یازهرا غسل و کفن و دفن شبانه تو رسد ارث به طفل دردانه تو زینب تو می بیند ، دوباره داغ لاله را نیمه شب غسل دهد ، زهرای سه ساله را یا فاطمه یازهرا یافاطمه یازهرا