#امام_عسکری_نوحه
#نوحه
السلام علیک ، یا حسن عسکری
یا امام الهدی ، یابن علی النقی
قبله ی سامرا
یابن خیرالنساء
واغریبا
وا اماما
........
در جوانی شدی ، چرا تو سیر از جهان
همچنان مادرت ، شده بهارت خزان
وای ِمن روز و شب
جانت آمد به لب
واغریبا
وا اماما
.........
غم نخور از عطش ، شاه ِ مَلَک پاسِبان
شده سقای تو ، مهدی ِصاحب زمان
دلت از سامرا
رفته تا کربلا
واغریبا
وا اماما
.......
شکر حق ، حضرت کشته ی دور از وطن
نشده پیکرت ، بی سر و بی پیرهن
نشد ابن الرضا
کفنت بوریا
#محمدحسین_رحیمیان
#امام_عسکری_زمینه
یابن الحسن ای آخرین شمس امامت
شد کشته بابایت سرت بادا سلامت
هم صاحب الزمانی ؛ هم صاحب عزایی
صاحب عزای داغ ؛ مظلوم سامرایی
بقیه الله ؛ آجرک الله
........
از سوز سم دیگر به پیکر جان ندارد
چون فاطمه دستش دگر توان ندارد
اگر چه مثل مادر ؛ توان به تن ندارد
آثار تازیانه ؛ روی بدن ندارد
بقیه الله ؛ آجرک الله
........
شکر خدا فرزند او بالا سرش بود
لب تشنه بود و مهدیش آب آورش بود
لب تشنه بود اما ؛ سرش جدا نکردند
در خاک و خون تنش را ؛ دیگر رها نکردند
بقیه الله ؛ آجرک الله
#عبدالحسین
#امام_عسکری_واحد
بند اول
چشماتو وا کن که نشسته
غصهی تو به تار و پودم
برای من چه زود سر شد
روز و شبی که با تو بودم
گریه میکنم کنار بسترت ، یا أبتا
منم پدر! منم! یگانه پسرت ، یا أبتا
به زخم های دلم التیام ای پدر
سلام ای تاج سرم سلام ای پدر
امام حسن
بند دوم
میسوزی بین آتش تب
زهر اثر کرده به جانت
تشنه شدی این دم آخر
سوز عطش برده امانت
پیش نگاهم داری پرپر میزنی ، یا أبتا
مثل حسین کشتهی دور از وطنی ، یا أبتا
زوده عزاداری تو برام ای پدر
سلام ای تاج سرم سلام ای پدر
امام حسن
بند سوم
به غربت و یتیمیِ من
ز دیده اشکِ خون میباری
بمیره مهدی که نبینه
رمق به پیکرت نداری
من به فدای چشم گریان شما ، یا أبتا
به ظرف آب میخوره دندان شما ، یا أبتا
خورد اگرچه ظرف بر دهان ای پدر
ظرف کجا و چوب خیزران ای پدر
امام حسن
بند چهارم
عمریه روز و شب میسوزی
انیس تو درد و عذابه
غمی که مونده روی قلبت
غصهی مجلس شرابه
بردن با دست و پای بسته در طناب ، وای حسین
ناموس ما رو بین مجلس شراب ، وای حسین
غصه نخور میگیرم انتقام ای پدر
با ذوالفقار حیدری میام ای پدر
امام حسن
#محمدعلی_انصاری
#امام_عسکری_زمینه
منم گدای تو، سرم فدای تو
دلم هواییه، توو سامرای تو
چشام بهاریه، توو روضه ی عزات
دلم حسینیه، به برکت نگات
سرم رو پای ولایت تو می ذارم
زیارت اربعینمو از تو دارم
منم ایشالا زمینه ساز ظهورم
دعا کن آقا گره نیفته به کارم
یا ابالمهدی ادرکنی
تو هم مث حسن، کریمی از قدیم
ردم نمی کنی، به خاطر بدیم
سرم بلنده تا، گدای مهدی ام
به برکت دعات، برای مهدی ام
تا عمری باشه از عشق مهدی می خونم
تا آخرین لحظه هم فدائیش می مونم
ایشالا اون روزی که میاد پای کعبه
تو لشکر نوکرای صاحب زمونم
یا ابالمهدی ادرکنی
#وحید_محمدی
#امام_عسکری_زمینه
مشکی پوشیده عالم
سامــرا غـرقه ماتــم
مــوســم عــزا شد
فصل غم به پا شد
ای وای؛
پاره ی قلب حضــرت هادی
به روی خـاک حجره افتادی
به یادِ بی بی زهرا جون دادی
تو لحظه های آخرت آقا
رمق نموند به پیکرت آقا
(غریبا واغریبا) ۴
تنها و بی یاوری
یا حسنِ عسکری
ای غــریب مظلوم
کنج حجره مسموم
ای وای؛
یه عــده مــردموُ تا میدیدی
زخم زبون و طعنه میشنیدی
خدا میدونه تو چی کشیدی
صاحب زمان صاحب عزاست امشب
روضـه خونش خود خداست امشب
(غریبا واغریبا) ۴
روضه خوندی تو آقا
یادِ شـاهِ کــربــلا
یاد اون پیکری
که نداره سری
ای وای؛
به روی نیزه رفت سرِ اصغر
صـد پـاره پـاره پیکـر اکبــر
تو قتله گاه یه مادر مضطر
سر از قفا بریــده شــد یا رب
شکسته قلب خواهرش زینب
(غریب ارباب حسین جان)۴
#روح_الله_نوروزی
#امام_عسکری_شهادت
سامرا، بازباصفا شده ای
درحریمت برو بیا داری
اربعین پا به پایِ کرببلا
زائرودستة عزا،داری
بازهم گنبدِ طلائی تو
مثلِ مشهد زدورمعلوم است
همه دانند زیرِ این گنبد
مدفن دو امام ِ معصوم است
همة داخوشیِ ما این است
لااقل یک حسن حرم دارد
صبح و ظهروغروب سفره بپاست
بسکه صاحبحرم ، کرم دارد
اهلِ بیت رسول این ایام
به غم وغصه ها اسیر شدند
راستی بین بچه هایِ علی
این حسن ها چه زود پیر شدند
چشم خود باز کرد و باگریه
پسر خویش را نگاهی کرد
دست انداخت دورِ گردنِ او
لب اورا رویِ لبش آورد
زیر لب گفت:الوداع پسرم
بعداز این موسم جدائی هاست
این بیابان نشینی ماها
همه اش ارث مادرت زهراست
بعد از آنکه زدند مادر را
جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد
شادی از خانوادة ما رفت
بیت الاحزان شبی که ویران شد
عصمت الله پشت در افتاد
پایِ دشمن به خانه اش واشد
آنقدر با قلاف کوبیدند
استخوانهایِ بازویش تا شد
محسنِ بی گناه را کشتند
دادِ زصدیقه را در آوردند
فضه و جد ما به پشتِ در
جسم ششماهه دفن میکردند
تشنة قدری آب بودم من
لب عطشانِ من تکان می خورد
کی به پیش نگاهت ای بابا
لب من چوبِ خیزران می خورد
عمه ات هست و مادرت هم هست
نه میانِ نگاههای حرام
وای از ماجرایِ بزم شراب
وای از ازدحام شهرِ شام
آستینها حجاب سر میشد
بین آن گیر ودار در بازار
چه کسی دیده است دعوایِ
زن و یک نیزه دار در بازار
#قاسم_نعمتی
#امام_عسکری_شهادت
#دودمه
در میان سامرا آید صدای فاطمه
یا بنی یا حسن
مهدی زهرا بگرید با نوای فاطمه
یا بنی یا حسن